انسان همواره به گیاهان برای مصارف مختلف نیازمند بوده است. دخالتهای انسان بر پوشش منطقه از طرق مختلف انجام شده است چرای بیرویهی دام که باعث از بین رفتن گیاهان یکساله و تخریب خاک منطقه میگردد. گردش، پیادهروی و کوهنوردی و جوامع ساکن در منطقه عامل اصلی تولید مواد زائد، پسماند و ضایعات میباشند. مناطق کوهستانی از نظر ظرفیت جذب مواد زائد با یکدیگر متفاوتاند اما به طور کلی ظرفیت آنها کمتر از سایر محیط زیستهاست. همچنین استفاده از چوب جهت پختوپز و گرما و یا برپایی آتش برای گردشگران و آنهایی که در کوهستان زندگی میکنند امری رایج است که این امر باعث از بین رفتن گیاهان چوبی منطقه میشود. و همچنین زیر کشت رفتن زمینهای منطقه خود عامل مهم تغییر پوشش گیاهی توسط انسان است که این دخالتهای انسان در پوشش طبیعی منطقه باعث از بین رفتن گیاهان بومی منطقه و افزایش حضور علفهای هرز میشود. گونههای گیاهی مختلفی از منطقه برای مصارف خوراکی، دارویی، علوفهای و غیره برداشت میشوند. با برداشت مکرر و بیرویهی این گیاهان به خصوص گیاهان تروفیت پیش از تولید دانه امکان انقراض این گونهها در منطقه وجود دارد. گیاهی با نام محلی پرسیاوشان یک نوع سرخس است که به دلیل خواص دارویی که دارد موجب برداشت بیرویهی این گونه دارویی شده به طوری که در جمع آوری که در این منطقه صورت گرفته این گونه دیده نشده است و احتمال از بین رفتن این گونه در کل منطقه و یا حضور این گونه تنها در مناطق صعبالعبور آن وجود دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۲- پوشش گیاهی منطقه
در منطقه مورد مطالعه یک جامعه غالب مشاهده میشود و آن جامعه درمنه (Artemisia aucheri) است که در تمام شیبهای جغرافیایی منطقه رشد میکند. این نوع اجتماع مشخصهی زیر حوزه ایران مرکزی است. عدم بارندگی در طول تابستانهای طولانی و شدت بالای تبخیر شرایط سخت و خشک را فراهم آورده که تنها تعدادی از گونههای گیاهی خشکیپسند قادر به رویش در این زیر حوزه هستند (یوسفی، ۱۳۸۸). جنس درمنه (Artemisia) از تیره آفتابگردان با ۵۰۰ گونه در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی رشد میکند (Gharehmatrossian, 2012). از مهمترین عوامل پراکنش جنس درمنه، سازوکار تولیدمثل قابل ملاحظه و رویش سریع بذرها و تجدید حیات طبیعی است (جنگجو، ۱۳۸۸).
درمنه در ایران ۳۴ گونه دارد (Gharehmatrossian, 2012). در منطقه مورد مطالعه ۳ گونه درمنه جمع آوری شده است. که گونهی Artemisia aucheri در منطقه تشکیل جامعه غالب داده است و به طور عمده در کلیه جهتهای جغرافیایی منطقه رشد میکند. خاک رویشگاههای این گونه بهطور عمده خاک کمعمق و سنگریزه دار با بافت سبک و فاقد گچ میباشد (جنگجو، ۱۳۸۸).
در اوایل فصل بهار پوشش غالب در منطقه گیاهان یکساله هستند که علت آن بارندگی در این فصل میباشد. اما با گرم شدن هوا و کاهش بارندگی گیاهان چندساله را میتوان مشاهده کرد که این امر به دلیل کمتر شدن بارندگی در منطقه و گرمتر شدن هوا است که شرایط مناسب برای رشد این نوع گونهها را فراهم میکند.
گلسنگها از اجزا فلور گیاهی بسیاری از نقاط جهان به شمار میآیند که جزء مقاومترین موجودات بهحساب میآیند. گلسنگها درواقع اولین گروه از موجودات زندهای هستند که به مناطق دستنخورده وارد میشوند و شرایط بسیار نامناسب را در دوران زندگی خود تحمل میکنند (مستأجران، ۱۳۸۵). گلسنگهایی که در منطقه جمع آوری شد از نوع صخره زی بودند. از دیگر نمونههای جمع آوری شده خزهها بودند که تنها در اواخر زمستان و اوایل بهار در کنار سنگها و خاک مرطوب جمع آوری شدند چرا که برای حیات نیاز به رطوبت دارند.
تنها نهانزاد جمع آوری شده در منطقه گونه دماسب Equisetum ramosissimum است که در حاشیه رودخانه و به عنوان علف هرز در باغهای کشاورزی که در نزدیکی رودخانهها بودند جمع آوری شده است.
۴-۳- تنوع زیستگاهی منطقه
تنوع در زیستگاهها به علت تنوع توپوگرافی و ارتفاع است. هر یک از زیستگاهها دارای خاک، شرایط ریز اقلیم و اقلیم محلی خاص خود هستند که باعث حضور گیاهان متفاوت در هر یک شده است (زارع، ۱۳۹۲). از ده زیستگاه اصلی در دنیا، چهار زیستگاه در منطقه آبدر یافت میشود. اما زیستگاههای احداثی انسانساز بوده و در جهت کاهش تنوع گونهای در زیستگاههای دیگر عمل کرده است.
تنوع گونهای در زیستگاههای منطقه یکسان نیست. بیشتر گونهها مربوط به زیستگاه بوتهزار و کمترین گونهها مربوط به زیستگاه آبهای جاری موقت است
از ریز زیستگاههای تأثیرگذار در منطقه جهت شیب است. شیبهای جنوبی و غربی با شرقی و شمالی به دلیل تفاوت در برخورداری از نور، حرارت، رطوبت و باد دارای پوشش گیاهی متفاوتی هستند. گیاهان در شیبهای جنوبی و غربی به علت گرمتر بودن هوا در این شیب کمی زودتر به گل میروند. شیبهای شمالی و شرقی به علت رطوبت بیشتر دارای تعداد گونهها و تنوع گونهای بیشتری است. در منطقه تمامی شیبها بررسی شدند اما جمع آوری نمونهها در تمامی شیبها بصورت یکسان انجام نشد به نحوی که در شیب جنوبی جمع آوری بسیار کم صورت گرفت. در نهایت تعداد گونهها در شیبهای غربی نسبت به سایر شیبها بیشتر بود.
به طور کلی، سطوح ایستایی سفرههای آ ب زیرزمینی در درهها نسبت به کوهها بالا بوده و به سطح خاک نزدیکتر است. زیرا سرعت نفوذ آب در کوهها سریعتر بوده و آب در سطح عمیقتری قرار میگیرد، در نتیجه شرایط خشکی در کوهها بیشتر حاکم است. درهها با وجود تخلل شدید خاک، به دلیل مجاورت آب زیرزمینی با سطح خاک از پوشش گیاهی انبوه و پر پشتی برخوردارند (بخشی خانیکی، ۱۳۹۲). گونههای Poplus x canadensis Moench، Salix acmophylla Boiss.، Salix excelsa S.G. Gmelin و Tamarix ramosissima Ledeb. را میتوان در این زیستگاه مشاهده کرد. دره از زیستگاههای موجود در منطقه است که در طبقهبندی EUNIS نبوده است.
در برخی نقاط در منطقه جوامع گیاهی طبیعی به دلایل مختلف از جمله راهسازی، ایجاد باغهای کشاورزی و ایجاد مکانهای رفاهی تفریحی و غیره از بین رفته یا تغییر یافته و یا ترکیبی از گونههای مختلف جایگزین آنها شده است که زیستگاه زمینهای دستخورده و کنار جاده را به وجود آورده است. در منطقه مورد مطالعه گونه Alhagi pseudalhagi (M. Bieb.) Desv. بهعنوان گونه جایگزین، در کنار جاده یا زمینهای دستخورده رشد کرده است.
۴-۴-فیتوجغرافی
گیاهان منطقه را میتوان بر اساس تعیین کوروتیپ گونهها به شش طیف تقسیم کرد:
-
- گونههایی با کوروتیپ ایران تورانی که ۶۴ درصد (۱۳۴ گونه) فلور منطقه را تشکیل میدهد. این نشان دهنده کوهستانی بودن منطقه است.
-
- گونههایی با کوروتیپ مدیترانهای که یک و چهاردهم درصد (۳ گونه) فلور منطقه را تشکیل میدهد. این به دلیل سرد بودن منطقه است.
-
- گونه با کوروتیپ نوبوسندی با ۴۷/۰ درصد (یک گونه) فلور منطقه را تشکیل میدهد.
-
- گونههایی که در دو یا سه ناحیه رویشی ایران انتشار دارند، ۲۶ درصد (۵۵ گونه) فلور منطقه را تشکیل میدهد.
-
- گیاهان چند ناحیهای یک درصد (۲ گونه) فلور منطقه را تشکیل میدهد.
-
- گونههایی که در اغلب نواحی رویشی جهان انتشار دارند. این گونههای عالمگیر ۵ درصد (۱۱ گونه) فلور را تشکیل میدهند. این به دلیل فعالیتهای کشاورزی در منطقه است و دیگر اینکه منطقه مورد هجوم انسان قرار گرفته است.
منطقه آبدر از نظر جغرافیای گیاهی به ناحیه ایران تورانی تعلق دارد در نتیجه بیشتر گیاهان موجود در آن جزء عناصر این ناحیه هستند. درباره تقسیمات فرعی این ناحیه و موقعیت این منطقه در زیر حوزه ایران مرکزی است. جنس Asteragalus با ۷ گونه غنیترین جنس از نظر تعداد گونه است که علت آن سازش با مناطق کوهستانی است. از طرفی حضور جنس Asteragalus از ویژگی بارز ناحیه رویشی ایران-تورانی است.
۴-۵- گونههای بومی
گیاهی را انحصاری یک سرزمین گویند که عرصه انتشار آن کاملاً به آن سرزمین محدود باشد (یوسفی، ۱۳۸۸). به طور کلی سرزمینهایی که به نحوی از فلور مناطق اطراف خود مجزا شدهاند دارای بومزادی بیشتری هستند. علت این مسئله به دو مکانیسم زیر مربوط است:
۱- بر اثر تغییرات ناگهانی شرایط محیط زیست، عرصه یک گونه به بخشهای متعددی تقسیم میشود و هر بخش در شرایط زیستی و محیطی متفاوتی قرار میگیرد. در نتیجه گیاهان هر یک از این بخشها راه تکاملی مستقلی را طی میکنند و منشأ گونههای جدید میشوند (یوسفی، ۱۳۸۸).
۲- فاصله جغرافیایی و برخی موانع دیگر باعث میشود زادآوری بین جمعیتهای یک گونه متوقف شود و هر جمعیت در انزوا قرار گیرد و به طور مجزا به تکامل خود ادامه دهد. در این صورت امکان اینکه در دراز مدت این جمعیتها به گونه جدید تبدیل شوند وجود دارد (یوسفی، ۱۳۸۸).
تعداد گونههای انحصاری در فلور ایران در حدود ۱۷۲۷ گونه تخمین زده میشود که به ۵۴ تیره تعلق دارند. ناحیه ایران-تورانی با ۱۴۵۲ گونه انحصاری تقریباً ۸۵ درصد کل بومزادهای ایران را به خود اختصاص داده است. بنابراین از لحاظ بومزادی ناحیه ایران-تورانی غنیترین واحد فلورستیک ایران به شمار میآید از جنسهای شاخص این فلور میتوان Astragalus ، Acantholimon و Cousinia نام برد (یوسفی، ۱۳۸۸). جنس Astragalus با ۸ گونه بیشترین گونه انحصاری در منطقه را دارا بود. Acantholimon ، ۳ گونه در منطقه جمع آوری شد و نبود گونهی Cass. Cousiniaدر منطقه میتواند نشانه جمع آوری ناکافی گیاهان در منطقه باشد.
همه ۱۳ گونه بومزاد جمع آوری شده در منطقه مربوط به ناحیه ایران تورانی است و با توجه به اینکه در ایران ۱۷۲۷ گونه بومزاد داریم منطقه آبدر ۷۵/. درصد از کل گونههای بومزاد ایران را به خود اختصاص داده است.
۴-۶- نتیجهگیری
با ۲۱ بار حضور در منطقه نمونهها در۲۰۶ ایستگاه مختلف جمع آوری شدند. زمان گلدهی و میوه دهی در منطقه بیشتر در ۳ ماهی نخست سال (بهار) بوده است (۷۸% گلدهی و ۷۳% میوه دهی) که با توجه به میزان بارندگی و دمای هوا در ماههای مختلف قابل توضیح است. در این مطالعه در مجموع ۴۱۳ نمونه از منطقه جمع آوری گردید. و بررسی فلور این منطقه ۲۲۲ گونه که به ۴۷ تیره و ۱۶۳ جنس تعلق داشتند را نشان میدهد. گیاهان گلدار در منطقه غالب بودند که گیاهان دولپه با ۴۰ تیره، ۱۴۰ جنس و ۱۹۴ گونه متنوعترین بوده و پس از آن گیاهان تکلپهای با ۶ تیره، ۲۲ جنس و ۲۷ گونه قرار میگیرد. غنیترین تیرههای گیاهان آوندی از نظر تعداد گونه و جنس، تیره Asteraceae با ۱۸ جنس ۲۴ گونه است. و پس از آن تیرههای Brassicaceae (18 جنس و ۲۳ گونه)، Lamiaceae (12 جنس و ۱۹ گونه) و Poaceae (14جنس و ۱۸ گونه)، قرار میگیرند. جنس Astragalus با ۷ گونه غنیترین جنس از نظر تعداد گونه است و بعد از آن Nepeta با ۶ گونه،Amygdalus ،Artemisia ، Anthemis، Bromus، Galium، Conringia Chenopodium، Papaver هر کدام با ۳ گونه قرار دارند. گونههای انحصاری در منطقه نیز ۱۳ گونه است که ۶ درصد کل گونههای جمع آوری شده را به خود اختصاص داده است. برخی گونهها در منطقه تشکیل اجتماع دادهاند؛ گونه Amygdalus elaeagnifolia و A. scoparia بیشترین گونه درختی در منطقه بود که در برخی مناطق تشکیل جامعه میدادند اما مهمترین جامعه منطقه Artemisia aucheri. است که از پایینترین ارتفاعات تا ارتفاع تقریباً ۲۵۰۰ متری از سطح دریا دیده میشود. در این پژوهش بر اساس طبقهبندی EUNISچهار زیستگاه بزرگ در منطقه یافت میشود که درصد حضور گونهها در هر یک از زیستگاههای منطقه به صورت زیر است: بوتهزار با ۵۱ درصد گونه ها، زیستگاه احداثی زراعی با ۲۵ درصد گونه ها ، زیستگاه با پوشش درختچه زار تنک با ۱۴ درصد گونه ها و آبهای جاری موقت با ۱۰ درصد گونه ها. جهت شیب به عنوان ریز زیستگاه اصلی در این بررسی مورد توجه قرار گرفت. جهت شیب نقش اساسی در تنوع منطقه بازی میکند. که بیشترین تنوع گونه ای درشیبهای غربی دیده شد.
همچنین در این بررسی تروفیتها بیشترین درصد شکل زیستی را دارا بودند. . پس از تروفیت ها درصد همی کریپتوفیت ها بیشتر از سایر شکلهای زیستی است. منطقه آبدر از نظر جغرافیایی به ناحیه ایران-تورانی تعلق دارد. با توجه به اینکه ۶۴ درصد از گونههای جمع آوری متعلق به ناحیه ایران-تورانی بودند، این مطلب تأیید میشود.
۴-۷- پیشنهادهای پژوهشی آینده
سنگ بنای پوشش گیاهی، تکتک گیاهان هستند. اطلاعات حاصله از پوشش گیاهی ممکن است در حل مسائل اکولوژیکی مانند حفاظت بیولوژیکی و مدیریت منابع طبیعی مفید باشد و با ارزیابی اطلاعات گیاهی میتوان روند تغییرات آینده را پیشبینی کرد.
کاملتر شدن دانش ما درباره منطقه آبدر و کمک به حفظ تنوع زیستی آن نیازمند :
-
- در این پژوهش زیستگاههای اصلی (رتبه ۱) منطقه مشخص شد. اما ضرورت دارد زیستگاههای کل منطقه و زیستگاههای رتبههای پایینتر مانند انواع بوتهزارها شناسایی و توصیف شوند.
-
- شناسایی دقیقتر گیاهان بومزاد، نادر و در خطر انقراض منطقه، ضرورت دارد.
-
- بررسی تأثیر شرایط اکولوژیکی دیگر منطقه بر نحوه گسترش و پراکندگی گیاهان ضرورت دارد.
فهرست منابع
الف: منابع فارسی
۱- احمدی پور، حسن. (۱۳۷۲). بررسی دینامیزم فعالیتهای کوه مزاحم. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر.
۲- اردکانی، محمدرضا. (۱۳۸۵). اکولوژی. تهران: دانشگاه تهران.
۳- اسدی، رخساره. محمودی میمند، محمد. (۱۳۸۸). “بررسی ژئوتوریسم کمربند ماگمایی ارومیه - بزمان در محدوده شهرستان شهربابک" جغرافیای طبیعی ۲، ۱۰۵-۹۱٫
۵- بخشی خانیکی، غلامرضا. (۱۳۹۲). تنوع زیستی. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
۵- برفه، حیدر. (۱۳۷۰). جمع آوری، تعیین نام علمی و بررسی فیتوشیمیایی گیاهان منطقه شهربابک. پایاننامه دکتری، علوم پزشکی تهران.
۶- پارسا، احمد. (۱۳۳۴). تیره شناسی یا تاکسونومی گیاهان آوندی. تهران: دانشگاه تهران.
۷- جنگجو، محمد. (۱۳۸۸). “کنشهای متقابل بین گیاه درمنه کوهی(Artemisia aucheri Boiss.) و بروموس (Bromus tectorum L.) مطالعه موردی مراتع استپی نصرآباد استان یزد" مجله زیستشناسی ایران، ۲۲، ۳۹۱-۳۸۱٫
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:04:00 ب.ظ ]
|