البته ‌به این الگو انتقاداتی نیز وارد است که برای مثال بیکر (۱۹۷۸) معتقد است، این الگو فاقد مبانی نظری کافی است و تلاش برای ارتباط این الگو تجربی با یک چارچوب تئوریک مشکوک است و دیگر این­که الگو جاذبه اثرات جانشینی را در تجارت بین الملل نشان نمی­دهد و در نتیجه از نشان دادن اثرات انحراف و ایجاد تجارت چشم پوشی می‌کند. با این حال کلیه منتقدین و استفاده کنندگان از الگو جاذبه معتقدند که الگو ساده است و همین سادگی نقطه قوت اصلی آن محسوب می‌شود. زیرا با تعداد محدودی متغیر سروکار دارد و این کار محاسبه را آسان­تر و مسئله داده ها را کنترل پذیرتر می‌کند. ماتیاس و هریس[۴۰] (۱۹۹۸) معتقدند گرچه الگو‌های جاذبه فاقد پایه تئوریکی قوی هستند ولی در مطالعات تجربی به خصوص در زمینه پیش‌بینی جریان‌های تجاری نقش خوبی را ایفا کرده‌اند (اکبری دهباغی، ۱۳۸۵).

در شکل ابتدایی الگوی جاذبه، جریان تجاری از کشورi به کشور j به وسیله اندازه اقتصادی کشورهای صادر کننده و وارد کننده و فاصله جغرافیایی بین آن­ها توضیح داده می شود، که شکل کلی آن به صورت زیر است.

(۳-۱)

به صورتی که جریان­های تجاری دو جانبه تابعی مستقیم از اندازه اقتصادی دو کشور ( و تابعی معکوسی از فاصله مورد نظر است. این معادله به صورت حاصل ضرب بوده که در فرم زیر نشان داده می­ شود. الگو شباهت زیادی با قانون جاذبه نیوتن دارد که نیروی جاذبه را تابعی مستقیم از اندازه نیروی دو جسم و تابعی معکوس از فاصله بین آن­ها () در نظر ‌می‌گیرد.

(۳-۲)

امروزه تعداد زیادی کاربردهای تجربی در ادبیات بین ­الملل وجود دارد که به بهبود عملکرد الگوی جاذبه کمک بسیاری نموده است. این مطالعات به دو گونه معرفی شده اند. در الگوی استوکاستیک نوع اول، حجم صادرات بین دو کشورi وj به عنوان تابعی از درآمد، جمعیت، فاصله جغرافیایی بین آن­ها و تعدادی متغیرهای مجازی است که می ­تواند بیان کننده متغیرهای مختلف از جمله مجاورت، متعلق بودن یا نبودن به ترتیبات تجاری بخصوص، مشابهت­های فرهنگی و سایر متغیر­ها باشد. این فرم به صورت زیر ‌می‌باشد:

(۳-۳)

که در آن معرف جزء اخلال است و ضریب متغیرهای مجازی نشان می­ دهند که مقدار متغیر مربوطه چه مقدار از سطح مورد انتظار بالاتر یا پایین­تر باشد. Yi و Yj نشان دهنده تولید ناخالص ملی کشورهای i و j ، N جمعیت کشورهای i و j، D فاصله جغرافیای بین دو کشور و A مجموعه ­ای از متغیرهاست که بر متغیر وابسته X اثرگذار است.

در الگوی استوکاستیک نوع دوم، درآمد سرانه دو کشور جانشین جمعیت شده است. شکل کلی این الگو به صورت زیر است:

(۳-۴)

الگوی اول زمانی به کار می­رود که از الگوی جاذبه برای تخمین صادرات کل به کار می­رود در حالی که الگوی دوم اغلب برای تخمین صادرات دو طرفه ‌در مورد محصولات خاصی استفاده می شود (زارزوسو و لهمن[۴۱]،۲۰۰۰). از آنجا که در این الگو­ها فرض می شود عرض از مبداء برای همه شریک­های تجاری همگن و یکسان است در مرحله تخمین دچار نوعی اریبی می­شوند. به عبارت دیگر واحدهای انفرادی ممکن است از نظر ویژگی­های تاریخی، فرهنگی، قومی، سیاسی دارای اختلاف بسیاری با یکدیگر باشند.

در الگوی جاذبه نیز عوامل فرهنگی، تاریخی، سیاسی و جغرافیایی زیادی وجود دارند که سطح تجارت را تحت تاثیر قرار داده و با متغیر­های اصلی جاذبه GDP ,N ,D همبستگی دارند. اگر چه مطالعات قبلی در حد گسترده ­ای تلاش نموده اند تا ناهمگنی بین کشورها را از طریق منظور نمودن متغیرهای متعددی کنترل کنند، اما چون کمی نمودن عوامل مذکور غالبا مشکل به نظر می­رسد، همچنان اثر ناهمگنی بین واحدهای انفرادی و کشورهای شریک به صورت دو به دو وجود دارد (احمدزاده، ۱۳۸۴).

این مشکل در روش­های داده ­های مقطعی و ترکیبی که از لحاظ کردن این ناهمگنی بین کشورها ناتوان است؛ بیشتر به چشم می­خورد. یکی از راه­های غلبه بر این ناهمگنی و کنترل آن استفاده از روش­های داده ­های تابلویی است که طی فرایند آن برای هر یک از کشورهای شریک عرض از مبداء مشخصی در نظر گرفته می شود.

.

۳-۲- الگوی تجربی مطالعه

در این مطالعه به منظور برآورد اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری و کل خدمات از یک الگوی جاذبه و داده ­های تابلویی بهره گرفته شده است؛ که در بردارنده ی متغیرهای اصلی و اثر گذار بر حجم تجارت خدمات و تجارت خدمات ناشی از گردشگری است.

الگوی جاذبه تجاری خدمات، در مقاله­ های والش[۴۲] (۲۰۰۶)، یانه[۴۳] (۲۰۱۳) و کیمیورا[۴۴] و همکاران (۲۰۰۴) بررسی شده است که تنها در مقاله والش زیر جزء­های خدمات نیز مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه هدف این پژوهش بررسی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری و تجارت کل خدمات است از الگوهای والش استفاده شده است. این الگوها به شرح زیر است:

(۳-۶)

الگوی فوق مربوط به تجارت کل خدمات ‌می‌باشد، که در آن : تولید ناخالص ملی کشورهای i وj ، pop: جمعیت کشورهای i و j ، Dis: فاصله جغرافیایی بین دو کشور i و j، Adjacency: مجاورت و نزدیکی که به صورت متغیر دامی وارد می­ شود، :Language متغیر زبان که به صورت متغیر مجازی است. درصورتی که زبان دو کشور یکی باشد عدد یک ‌می‌گیرد. ، به شکل متغیر مجازی وارد می­ شود و در صورتی که کشورهای شریک تجاری عضو یک اتحادیه باشند عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر ‌می‌گیرد.

الگوی جاذبه تجاری مربوط به تجارت خدمات گردشگری که در مقاله والش معرفی شده، فرم زیر است.

(۳-۷)

در این الگو، : تولید ناخالص ملی کشورهای مبدأ و مقصد ، pop: جمعیت کشورهای مبدأ و مقصد ، Dis: فاصله جغرافیایی بین کشورهای مبدأ و مقصد، Adjacency: مجاورت و نزدیکی که به صورت متغیر دامی وارد می­ شود، :Language متغیر زبان که به صورت متغیر مجازی است. درصورتی که زبان دو کشور یکی باشد عدد یک ‌می‌گیرد. ، به شکل متغیر مجازی وارد می­ شود و در صورتی که کشورهای شریک تجاری عضو یک اتحادیه باشند عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر ‌می‌گیرد. Tempi: شاخص آب و هوای کشور مبدأ و Tempj، شاخص آب و هوای کشور مقصد است.

در الگوهای ذکر شده در فوق به علت اینکه الگو برای کشورهای در نظر گرفته شده بود که تفاوت نرخ ارز نداشتند متغیر نرخ ارز وارد الگو نشده است. در این پژوهش با توجه به جامعه آماری، نیاز به وارد کردن نرخ ارز در الگو است. همچنین برای بررسی اثرات بحران مالی، این شاخص نیز به الگو اضافه شده است. از طرفی به علت متفاوت بودن کشورهای جامعه آماری از وارد کردن متغیرهای دامی در الگو صرف نظر شده است؛ زیرا تعداد متغیرهای دامی از حد مناسب فراتر می­رود و برای بررسی موضوع مورد نظر این پژوهش، ورود این متغیرهای دامی ضروری نیست. در نتیجه بر پایه دو الگوی معرفی شده الگوهای به کار گرفته شده در این مطالعه، در قالب معادلات زیر رائه شده است. الگوی (۳-۸) اثرات بحران مالی بر تجارت کل خدمات را نشان می­دهد.

(۳-۸)

متغیرهای اصلی الگو عبارتند از:

TRADEijt= تجارت دوجانبه خدمات بین کشور iو j در زمانt

GDPit = تولید ملی کشور i در زمان t

GDPjt= تولید ملی کشور j در زمان t

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت