۲-۲-۱- اهداف گزارشگری سود

شرکت ها بایستی در پایان هر دوره فعالیت،‌ صورت­های مالی اساسی تهیه نمایند. یکی از این صورت­های مالی، صورت سود و زیان است که آخرین رقم آن سود واحد تجاری می‌باشد. با توجه به اهمیت و کاربردهای مختلف سود، اهداف گزارشگری سود شامل موارد ذیل می‌باشد.

    1. سود به ‌عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت بین افراد می‌باشد.

    1. سود به ‌عنوان راهنمایی مورد تصور است که بر اساس آن سیاست­های مربوط به سود تقسیمی و نگهداری سود تدوین می شود. سود را به ‌عنوان شاخصی از بیشترین مبلغی می دانند که می‌تواند به صورت سود تقسیمی توزیع یا در شرکت سرمایه گذاری مجدد شود.

    1. سود به ‌عنوان راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری مورد توجه قرار می‌گیرد. معمولاً چنین فرض می شود که سرمایه گذاران می کوشند بازده مبلغی را که سرمایه گذاری می‌کنند، به حداکثر برسانند البته با توجه به درجه قابل قبولی از ریسک.

  1. سود به ‌عنوان یک ابزار یا وسیله پیش‌بینی کننده به حساب می‌آید که افراد را در امر پیش‌بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری می‌دهد. سود شامل نتیجه های «عملیاتی یا سود عادی» و نتیجه های «غیرعملیاتی یا سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمترقبه» می‌باشد که مجموع آن ها برابر است با سود خالص.

فرض بر این است که سود عادی امری جاری و مستمر است ولی سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمترقبه چنین نیست. نتیجه تحقیقات نشان می‌دهد که برای پیش‌بینی سود آینده، سود عادی یا جاری نسبت به سود خالص برتری دارد.

  1. سود به ‌عنوان معیاری از کارایی مورد توجه قرار می‌گیرد. سود معیاری است از مباشرت مدیریت بر مبنای شرکت و کارایی در به انجام رساندن امور شرکت. به طوری که هیئت استانداردهای حسابداری مالی این موضوع را بدین صورت ارائه ‌کرده‌است:

«یکی از هدف­های صورت­های مالی این است که ‌در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت، از نظر استفاده بهینه یا اثربخشی از منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت،‌ که با گذشت زمان بالاترین مقدار نقد به مالکان باز گرداند، اطلاعاتی مفید ارائه نماید».

  1. گزارشگری سود می‌تواند به ‌عنوان ابزاری باشد تا مدیریت بر اساس آن ‌در مورد آینده برنامه ریزی نماید.(علی پناه،۱۳۸۰)

۲-۲-۲- انتقاد از سود

حسابداری تعهدی متضمن قضاوت­های متعددی است. در تعیین سود، مشکلات مفهومی و اجرایی متعددی در ارتباط با اقلام قابل انتقال به دوره های آتی، تسهیم و تخصیص ها و ارزیابی ها وجود دارد، در حالی­که در محاسبه گردش وجه نقد اثر اینگونه قضاوت­ها به حداقل می‌رسد. به دلیل وجود رویه های گوناگون حسابداری، سود به منظور مقایسه بنگاه­ها با یکدیگر زیر سوال قرار ‌می‌گیرد. منتقدان این اتهام را بر سیستم حسابداری وارد می ­آورند که بجای محتوای اقتصادی رویدادها،‌ محتوای حسابداری آن ها را ثبت می­ نماید. برخی از رویدادهای اقتصادی اصلاً در سیستم حسابداری شناسایی نمی­شوند. در حالی­که رویدادهای دیگری که در اهمیت اقتصادی آن ها جای تردید وجود دارد با تمام جزئیات مربوط ثبت می‌شوند. لذا سود اتکای بیشتری بر ساختارهای حسابداری دارد تا بر واقعیات اقتصادی.

پروفسور «لی»[۷] (۱۹۷۲) معتقد است که سود یک مفهوم انتزاعی است در حالی که وجه نقد یک منبع عینی می‌باشد. وی معتقد است، ادامه حیات بنگاه یکی از اولین ملاحظات بوده و وجه نقد یکی از مهم­ترین عوامل بقای هر بنگاه را تشکیل می‌دهد. فقط بنگاه­هایی می‌توانند به بقای خود ادامه دهند که در عین سودآور بودن، بتوانند نیازهای خود را تامین نمایند. درک وضعیت قدرت پرداخت بنگاه یکی از ضروریات می‌باشد و سود این اطلاعات را به وضوح تأمین نمی نماید در حالی که صورت گردش وجوه نقد چنین اطلاعاتی را فراهم ‌می‌آورد. (بلکویی،۱۳۸۱)

۲-۲-۳- نقاط قوت سود حسابداری

پروفسور ایجری[۸]، کوهلر[۹]، لیتل تان[۱۰] و ماتز [۱۱]در زمره مهم­ترین و پرشورترین مدافعان سود حسابداری قرار می گیرند. در این بخش درباره ۴ دیدگاه یا عقیده اصلی آن ها بحث می­ شود.

نخستین دیدگاه در تأیید سود حسابداری این است که سود مذبور توانسته است در طول زمان همواره سربلند بماند. اغلب استفاده کنندگان داده های حسابداری بر این باورند که سود حسابداری سودمند است و دربرگیرنده یک عامل تعیین کننده از شیوه های عملی، روش های اجرایی و الگوهای تصمیم گیری می‌باشد.کوهلر در تأیید چنین دیدگاهی می‌گوید:

«موجودیت کنونی حسابداری نه به سبب علاقه یا خواست حسابداران بلکه به سبب اعمال نفوذ تجار، کسبه یا سوداگران است. اگر کسانی که درباره سرمایه گذاری­ها تصمیم می گیرند به گزارش­های مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی، دسترسی نداشتند، از مدت­ها پیش تغییرهایی در حسابداری به وجود آمده بود.»[۱۲]

دوم، از آنجایی­که سود حسابداری مبتنی بر رویدادهای واقعی و حقیقی است، این سود به صورت عینی محاسبه و گزارش شده است. از این رو اصولاً قابل اتکا می‌باشد. اعتقاد طرفداران استفاده از سود حسابداری مبنی بر اینکه حسابداری باید واقعیت را (و نه ارزش ها را) گزارش نماید، باعث می شود که عینیت این سود مورد تأیید قرار گیرد.

سوم، سود حسابداری از طریق تکیه بر اصل تحقق درآمد به شاخص محافظه کاری پایبند باقی می ماند. به بیان دیگر در محاسبه و گزارش سود از طریق نادیده انگاشتن تغییر در ارزش ها،‌ محافظه کاری به صورتی معقول متجلی می­ شود.

چهارم، چنین پنداشته می شود که سود حسابداری برای اعمال کنترل به ویژه در گزارشگری ‌در مورد مباشرت سودمند ‌می‌باشد. (بلکویی،۱۳۸۱)

۲-۲-۴- نقاط ضعف سود حسابداری

در ادبیات حسابداری، نه تنها به صورتی بسیار قوی از سود حسابداری دفاع شده است بلکه از نظر نقاط ضعف متعدد، به شدت مورد انتقاد نیز قرار گرفته است. اصولاً در دیدگاه­ های مخالف برای استفاده از سود حسابداری موضوع «مربوط بودن» این عدد در تصمیم گیری ها مورد سوال قرار گرفته است. در این بخش درباره برخی از دیدگاه­ های مخالف بحث می­ شود.

یک دیدگاه این است که به سبب کاربرد اصل بهای تمام شده تاریخی و تحقق درآمد، سود حسابداری نمی تواند افزایش ارزش تحقق نیافته دارایی هایی را که در یک دوره زمانی مشخص نگهداری شده اند، شناسایی نماید. این ویژگی باعث می شود که برخی اطلاعاتی سودمند افشا نگردد.

دوم، چنین پنداشته می شود که با توجه به روش های مختلف پذیرفته شده برای محاسبه بهای تمام شده (برای مثال، روش های مختلف تعیین ارزش، بهای تمام شده موجودی ها) تکیه بر سود حسابداری مبتنی بر اصل بهای تمام شده تاریخی کار مقایسه اقلام را بسیار مشکل می‌سازد.[۱۳] (توماس آرتور،۱۹۶۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت