با توجه به ویژگی های مطرح شده در خصوص عوامل تاثیر گذار بر افسردگی به خصوص افسردگی پس از زایمان به نظر می‌رسد، مادران در ابتلا به افسردگی پس از زایمان در دو حوزه سبک های دلبستگی و طرحواره­های ناسازگار نقش اساسی دارند، ‌بنابرین‏ هدف از این پژوهش بررسی پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان ‌بر اساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار است تا مشخص شود هر کدام از این عوامل به چه میزان در پیش‌بینی افسردگی مادران پس از زایمان نقش دارند.

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی می‌تواند مورد توجه قرارگیرد. از نظر شناسایی عوامل اثر گذار بر موفقیت در پیشگیری از افسردگی پس از زایمان می‌تواند به طرح و توسعه ی مدل های نظری کمک نماید، با توجه به تأکید جامعه علمی بر ایجاد دانش بومی این تحقیق می‌تواند نقش دو متغیر مهم در تامین سازگاری روانی را تبین نماید.

از نظر کاربردی نیز با در دست داشتن تئوری های بومی در زمینه افسردگی پس از زایمان زنان می توان شیوه های مشاوره ی کارامد تری را طرح ریزی نمود. همان گونه که در قسمت های قبل بیان شده است، اختلالات افسردگی علاوه بر هزینه ی مستقیم برای سیستم خدمات بهداشتی ، هزینه های غیرمستقیم بیشتری به دلیل ناتوانی در انجام کار ایجاد می‌کنند (تیشدر[۱۱] و همکاران، ۲۰۰۴). افسردگی پس از زایمان می‌تواند با کاهش فعالیت ها در مادر و اختلال و در روابط مادر، کودک و خانواده همراه باشد و ادامه اختلال و عدم تشخیص و درمان به موقع آن منجر به تطابق غیر مؤثر مادر با کودک ، همسر و خانواده و در نتیجه عدم توانایی انجام وظایف مادری و همسری می‌گردد که در صورت تشدید منجر به تراژدی خودکشی مادر یا فرزندکشی می‌گردد(گال[۱۲] و هارلو[۱۳]،۲۰۰۳). درصورت عدم درمان حدود ۲۵% این افراد به افسردگی دائمی مبتلا شده و یا به سمت سایکوز پیش می‌روند(تانوس و همکاران[۱۴]،۲۰۰۸). این مسئله زنگ خطری برای مسئولان بهداشت و سلامت کشور است.

عدم ارتباط مناسب و عدم رضایت ‌از همسر وجود مشکلات مربوط به زندگی زناشویی احتمال افسردگی بعد از زایمان زیاد می شود و می‌تواند منجر به بروز اختلالات در احساسات و عواطف زن شده و منجر به افزایش احتمال افسردگی بعد از زایمان گردد. می توان با بررسی سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگاری بر روی زنانی که باردار هستند و بر روی زنانی که تازه مادر شده اند بررسی کرد که آیا در این زنان احتمال افسردگی پس از زایمان وجود دارد که بعد از پیش‌بینی به وسیله این متغیر ها افسردگی را در این زنان درمان کرد یا مانع افسردگی شدید در آن شد و شرایط را در خانواده فراهم کنیم. لذا با توجه به اینکه بررسی همزمان دو متغیر مهم سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار در پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است این تحقیق در نوع خود کم نظیر است. امید است با شناسایی و تبین متغیر های مذکور به توسعه دانش نظری و ایجاد توانایی در کاربرد یافته ها در جامعه ایران گام برداشت.

۱- اهداف پژوهش

۱-۱ هدف کلی

پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان ‌بر اساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار

۱-۲ اهداف جزئی

  1. بررسی طرحواره های ناسازگار در پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان در زنان مبتلا

۲- بررسی سبک های دلبستگی در پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان در زنان مبتلا

  1. بررسی سهم هرکدام از متغیرها در پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان در زنان مبتلا

۱-۳ فرضیه

۱- متغیر طرح واره های ناسازگار قادر به پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان است.

۲- سبک های دلبستگی قادر به پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان است.

۳- کدامیک از متغیرهای پیش بین سهم بیشتری در پیش‌بینی افسردگی پس از زایمان دارند؟

۲- تعاریف نظری و عملیاتی

۲-۱ تعریف نظری

۲-۱-۱ افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده اجتماعی است که اثرات ناگواری بر مادر، کودک و خانواده می‌گذارد ؛ اثرات فوری این اختلال ، ناتوانی مادر در انجام مراقبت و خطر خودکشی و نوزاد کشی می‌باشد؛ اثرات بعدی و بلند مدت آن افسردگی دائم در مادران ، مشکلات و کشمکش های زناشویی، اختلال در روابط کودک و اختلال درجنبه های گوناگون رشد و تکامل کودک می‌باشد(مارکز[۱۵]،۲۰۰۶).

۲-۱-۲ سبک دلبستگی

از نظر بالبی دلبستگی بزرگسالان گرایش پایدار شخص است به تلاش ویژه برای دست یافتن و حفظ همجواری و ارتباط با یک یا چند شخص خاص که توانایی فراهم آوردن سلامت و امنیت جسمی و روان شناختی وی را دارا هستند(بالبی۱۹۸۲).

۲-۱-۲-۱ دلبستگی ایمن

افراد دارای سبک دلبستگی ایمن از سطح بالایی از عزت نفس بر خوردارند و قادر هستند که بدون شک کردن به افراد از بودن با آن ها احساس لذت کنند. آن ها در موقع تکیه کردن به دیگران و همچنین وابستگی دیگران به او احساس راحتی دارند(جانسون[۱۶]،۱۹۹۱به نقل از بشارت، ۱۳۸۶).

۲-۱-۲-۲ دلبستگی دوسوگرا

نگرش منفی نسبت به خود و نگرش مثبت به دیگران به عنوان ویژگی اصلی افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا است (بارتولومیو[۱۷]،۱۹۹۰ به نقل از میلیکین[۱۸]،۲۰۰۰).

۲-۱-۲-۳ دلبستگی اجتنابی

عبارت از : نگرش منفی نسبت به خود و نگرش منفی و بی اعتمادی نسبت به دیگران (بارتولومیو، ۱۹۹۰ به نقل از میلیکین،۲۰۰۰).

۲-۱-۳ طرحواره های ناسازگار اولیه

الگوهای شناختی و هیجانی خود – ویرانگری هستند که شکل گیری آن ها از اوایل دوره رشد و تحول فرد آغاز می‌گردد و در طول زندگی فرد تکرار می‌شوند . ‌بر اساس این تعریف ، رفتار فرد قسمتی از طرحواره او نیست ، بلکه یانگ باور دارد که رفتارهای ناسازگارانه به عنوان پاسخی در پاسخ به طرحواره های ناسازگار اولیه شکل می گیرند .‌بنابرین‏ ، رفتارها توسط طرحواره ها برانگیخته می‌شوند ، ولی قسمتی از طرحواره ها نیستند. طرحواره های ناسازگار اولیه الگویی گسترده و نافذ است که شامل ؛ خاطره ها ، هیجان ها ، شناخت ها و حس های بدنی است که در ارتباط با فرد و رابطه های بین فردی او با دیگران است و در طول سال های کودکی یا نوجوانی شکل می‌گیرد و در طول زندگی فرد گسترش می‌یابد و به گونه چشمگیری مختل و ناکارآمد است )یانگ ،۲۰۰۳).

تعریف عملیاتی متغیرها

افسردگی پس از زایمان

منظور از اختلال افسردگی پس از زایمان نمره ای است که آزمودنی در پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (۱۹۸۷) می‌گیرد.

سبک دلبستگی

نمره ای که آزمودنی در پرسش نامه ۱۵سوالی سبک های دلبستگی هازن و شیورکه پاکدامن در سال (۱۳۷۹)پایایی آن را در ایران اثبات کرد به دست می آورد که دارای سه محور سبک ایمن ، سبک اجتنابی و سبک دوسوگرا است. و نمره گذاری آن و خرده مقیاس که آزمودنی نمره بالاتری در آن کسب نموده است به عنوان سبک دلبستگی فرد لحاظ می شود.

الف) سبک دلبستگی ایمن

نمره ای که آزمودنی در خرده مقیاس ماده های ۶،۷،۸،۹،۱۰ به دست می آورد.

ب) سبک دلبستگی اجتنابی (ناایمن)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت