کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



برخی از حقوقدانان نیز معتقدند که «برای ارث بردن حمل باید به صورت و هیأت انسان به دنیا آید،

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هر چند ناقص باشد. زیرا تنها انسان از حقوق مدنی بهره میبرد. پس حملی که در زمان تولد به
صورت حیوان است، ارث نمیبرد؛ هر چند زنده باشد.»[۶۱]
مطابق ماده ۸۷۸ قانون مدنی هرگاه در حین موت مورث حملی باشد، که اگر قابل وراثت متولد شود، مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر میگردد، تقسیم به عمل نمیآید، تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از سایر وراث نباشد و آنها بخواهند ترکه را تقسیم کنند؛ باید برای حمل حصهای که مساوی حصۀ دو پسر از همان طبقه باشد کنار گذاردند و حصۀ هر یک از وراث مراعی است، تا حال حمل معلوم شود.
منظور از قابل وراثت متولد شدن چیست؟
طبق ماده ۸۷۵ قانون مدنی شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد، در صورتی ارث میبرد، که نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود؛ اگر چه فوراً پس از تولد بمیرد و طبق ماده ۸۷۶ قانون مدنی با شک در حیات حین ولادت، حکم وراثت نمیشود.
بنابراین قابل وراثت بودن جنین انعقاد نطفه حین الموت مورث و زنده متولد شدن و مشکوک الحیات نبودن حمل میباشد.
طبق ماده ۸۷۸ قانون مدنی اگر حمل مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر باشد، تقسیم به عمل نمیآید. بنابراین ممکن است حمل مانع ارث بردن تمام ورثه باشد؛ مثلاً اگر متوفی دارای برادر و خواهر باشد و همسر متوفی باردار باشد، در صورت زنده متولد شدن جنین، برادر و خواهر که از طبق دوم محسوب میگردند، از ارث محروم میشوند.
طبق ماده ۸۷۸ قانون مدنی در این حالت فوق تقسیم ارث صورت نمیگیرد.
در صورتی که جنین تمام یا بعضی از ورثه را از ارث محروم نکند، برای او به قدر سهم دو پسر از
ترکه کنار گذاشته میشود و باقی را مابین سایر ورثه تقسیم میکنند. علت این که سهم دو پسر کنار گذاشته میشود، این است که قانونگذار خواسته است جانب احتیاط را گرفته باشد، تا ضرری به جنین وارد نشود. اگر تعداد فرزندان دوقلو نباشد، یا هر دو دختر یا یک دختر و یک پسر باشد، سهم اضافی مابین سایر ورثه تقسیم میشود.
به هر حال در خصوص وجود جنین باید برای او مطابق ماده ۱۰۳ قانون امور حسبی امین تعیین شود؛
مگر اینکه ولی یا وصی داشته باشد. و طبق ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی تقسیم ترکه نیز باید در دادگاه و با شرکت ولی یا وصی یا امین جنین انجام شود. ماده ۱۰۳ قانون امور حسبی «علاوه بر مواردی که مطابق قانون مدنی تعیین امین میشود، در موارد زیر نیز امین معین خواهد شد:
برای اداره سهم الارثی که ممکن است از ترکه متوفی به جنین تعلق گیرد، در صورتی که جنین ولی
یا وصی نداشته باشد.
برای اداره اموالی که به مصارف عمومی اختصاص داده شده و مدیر نداشته باشد».
ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی: «در صورتی که ورثه و اشخاصی که در ترکه شرکت دارند، حاضر و رشید باشند، به هر نحوی که بخواهند میتوانند ترکه را مابین خود تقسیم کنند؛ لیکن اگر کسی مابین آنها محجور یا غائب باشد، تقسیم ترکه به توسط نمایندگان آنها در دادگاه به عمل میآید».
البته باید توجه داشت امروز با پیشرفت علم پزشکی و تشخیص تعداد و جنسیت جنین از طریق سونوگرافی حال حمل معلوم میگردد و بر همین اساس برخی از فقهای معاصر عقیده دارند اگر با وسائل جدید معلوم شود، که جنین دختر است، یا یکی است، یا دو تا میتوانند بر مبنای آن، سهم مربوط را کنار بگذارند.[۶۲]
طبق قانون در برخی از موارد و گاهی به علت ارتکاب برخی اعمال ورثه از ارث محروم
میشوند.
الف : ارث و سقط جنین
طبق ماده ۸۸۰ قانون مدنی: «قتل از موانع ارث است. بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد، از ارث او ممنوع میشود، اعم از این که قتل بالمباشره باشد، یا بالتسبیب و منفرداً باشد، یا به شرکت دیگری».
مطابق ماده مزبور قتل عمد مورث مانع ارث است؛ ولی قتل خطایی و شبه عمد مانع ارث نیست. دلیل منع کردن قاتل از ارث به خاطر آن است که وارث به طمع ارث، مبادرت به قتل مورث خود نکند و
این فلسفه شامل شریک و معاون جرم نیز میشود.[۶۳]
بنابراین مطابق ماده ۸۸۰ اگر وارث جنین نیز عمداً و در اثر ارتکاب جرم باعث سقط او بشود، از جنین ارث نخواهد برد.
ماده ۸۵۲ قانون مدنی عنوان میدارد: «اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثۀ او
میرسد، مگر این که جرم مانع ارث باشد.»
بنابراین اگر جنین در اثر جرمی سقط شود و کسی که این جرم را مرتکب شده، وارث جنین باشد، از جنین ارث نمیبرد. در حقوق اسلام اگر قتلی که مانع ارث نیست(قتل خطائی و شبه عمد) واقع شود، دیه دارد؛ ولی قاتل از دیه ارث نمیبرد. مثلاً مادری که جنین خود را سقط کرده، دیه آن را باید به وارثان دیگر جنین بدهد و خودش از آن ارث نمیبرد.[۶۴]
آنچه از نظر پزشکى باید متذکر بود آنست که جنین قبل از گذشتن یکصد و بیست و دو روز از تاریخ نزدیکى داراى روح نمیباشد تا هرگاه سقط شود بتوان زنده و یا مرده متولّد شدن او را دانست، و پس از گذشتن مدت مزبور که روح در آن حلول میکند، چنانچه سقط گردد اغلب مرده متولّد میشود. بنابراین مادۀ بالا مواردى را پیش‌بینى نموده است که جنین پس از گذشتن یکصد و بیست و دو روز از تاریخ نزدیکى زنده سقط شود اگر چه بلا فاصله بمیرد) با توجه بآنچه گفته شد بنظر میرسد که تنظیم ماده بدین نحو بملاحظۀ آنست که در کتب فقهاى اسلام در باب ارث راجع بارث بردن از دیه سقط جنین، بدین مضمون بیان شده که: دیه سقط جنین بورثه او میرسد مگر آنکه وارث موجب سقط آن شده باشد. و چون قوانین موضوعه کشورى که جنبه خصوصى براى جرائم نشناخته و پرداخت دیه را لازم ندانسته است مسئلۀ مزبور بدین صورت در آمده وارث از موصى به را بیان کرده است.[۶۵]
ب : کفر
یکی دیگر از مواردی که مانع ارث میشود و باید به آن پرداخت، کفر است. طبق ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی: «کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثۀ متوفای کافری، مسلم باشد، وراث کافر ارث نمیبرند؛ اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.» در حقوق اسلامی یکی دیگر از موانع ارث کفر است که قانونگذار در سال ۱۳۶۱ به تبعیت از نظر فقهای امامیه با تصویب ماده ۸۸۱ مکرر به این موضوع پرداخته است.
کافر کسی است که به وحدانیت خداوند یا نبوت نبی اکرم(ص) و یا یکی از ضروریات دین اسلام اعتقاد نداشته باشد. راجع به وراثت جنین قبلاً گفته شد که در صورت وجود شرایط لازم جنین از حقوق مدنی که یکی از آنها ارث میباشد، متمتع میشود. مطابق ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی، در صورتی که حمل کافر باشد، از مسلم ارثی نمیبرد و هنگام تقسیم ترکه، سهمی برای او کنار گذاشته نمیشود. حال چگونه کافر بودن جنین مشخص میگردد؟ طبق فتاوی فقهای امامیه اگر مادر یا پدر در حال انعقاد نطفه مسلمان باشد، بچه مسلمان است و مانع ارث وارث کافر میشود و اگر در حال انعقاد نطفه پدر و مادر او هر دو کافر باشند، بچه در حکم کافر بوده و از مسلمان ارث نمیبرد؛ هر چند مسلمان هیچ وراثی نداشته باشد.[۶۶]
فقها راجع به اسلام و کفر وراث فرقی بین کفر تبعی یا حقیقی نگذاشتهاند و میگویند اگر در حال انعقاد پدر یا مادرش مسلمان باشد، او نیز در حکم مسلمان است؛ هر چند پس از انعقاد نطفه والدینش مرتد شوند و چنانچه در حال انعقاد نطفه بچه، پدر و مادر هر دو کافر باشند بچه نیز در حکم کافر است، ولی اگر پیش از بلوغش یکی از والدین او مسلمان شوند، بچه نیز به تبعیت از او در حکم مسلمان است.[۶۷] لازم بذکر است کفر و ایمان در زمان تحقق ارث معیار است پس اگر وارثی پس از تملک ترکه و پیش از تقسیم آن کافر گردد از ارث محروم نیست.
ج : لعان
«لعان به معنی نسبت زنا دادن از طرف زوج به زوجه و نفی انتساب فرزندی که ملحق به فراش شوهر است، میباشد، (به شرط این که قبلاً اقرار به فرزندی او نکرده باشد.) تشریفات رسیدگی مزبور چنین است: «قاذف» چهار بار در حضور قاضی بگوید(اشهد بالله انی لمن الصادقین فیما رهبتها به من الزنا – یعنی به خدا، که در اسناد زنا راست گویم.) سپس به دستور قاضی میگوید: (ان لعنه الله عل ان کنت من الکاذبین – یعنی اگر دروغ گفته باشم لعنت خدا بر من) سپس زوجه به دستور قاضی میگوید: (اشهد بالله انه لمن الکاذبین فیما رمانی به من الزنا – یعنی به خدا سوگند، که به دروغ به من اسناد زنا داده است.) سپس به دستور قاضی میگوید: (ان غضب الله علی ان کان من الصادقین – یعنی خشم خدا بر من اگر راست گفته باشد.) پس از انجام این مراسم قاذف معاف از حد قذف میشود و زن همیشه به شوهر مزبور حرام میگردد و فرزند مورد لعان(که اصطلاحاً او را ابن الملاعنه گویند)، منتسب بقاذف نخواهد بود. جریان تشریفات فوق را بین قاذف و زوجۀ او ملاعنه گویند. لعان از ادلۀ اثبات دعوی در فقه است.»[۶۸]
در قانون مدنی تعریف از لعان به عمل نیامده است و فقط به بیان احکام آن بسنده شده است. ماده
۸۸۲ قانون مدنی میگوید: «بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او مورد لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمیبرد؛ لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند. قانون مدنی از حقوق امامیه پیروی و لعان را یکی از موانع ارث برشمرده است. چنانچه فقهاء بیان میکنند، لعان یعنی لعن کردن هر یک از زوجین به دیگری است که تحت شرایط مخصوص(چهار مرتبه ادای سوگند هر یک از آنان نزد حاکم) حاصل میشود و آن در صورتی است که شوهر همسر خود را به زنا نسبت دهد و یا فرزندی که در فراش او متولد شده، نفی کند.
پس از لعان زوجین و پدر و فرزند از یکدیگر ارث نمیبرند؛ لیکن بین مادر و فرزند توارث برقرار است؛ زیرا موضوع لعان نفی ولدی از سوی پدر است، نه مادر و تأثیری در انتساب طفل به مادر ندارد.
در مورد جنین نیز لعان قابل اعمال میباشد و در صورت نفی او از جانب پدر، جنین منتسب به مادر است و به سبب انتساب او از جانب پدر حق و تکلیفی نسبت به او متوجه پدر نیست و توارثی بین حمل و پدر برقرار نمیباشد.
ماده ۸۸۳ قانون مدنی میگوید: «هرگاه پدر بعد از لعان رجوع کند، پسر از او ارث میبرد؛ لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.»
د : ولد الزنا
طبق ماده ۸۸۴ قانون مدنی: «ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد؛ لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمرۀ آن است، نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس.ولادت ناشی از زنا یکی از موانع ارث است؛ زیر انتساب قانونی و مقتضای ارث بردن در مورد زنا وجود ندارد. قبلاً بررسی کردیم، که طبق ماده ۱۰۴۵ ق.م فرزند ناشی از زنا نیز جزء اقارب نسبی محسوب میشود؛ اما به دلیل صراحت قانونی از ارث محروم است.
در ماده ۸۸۴ کلمه ولد به معنای عام به کار برده شده و به فرزند متولد شده و یا متولد نشده اطلاق
میگردد. بنابراین بین جنین ناشی از زنا و زانی و زانیه توارث برقرار نمیشود و از یکدیگر ارث نمیبرند. ولد ناشی از شبهه و اکراه ملحق به مشتبه و مکره است و توارث بین آنان وجود دارد؛ ولی اگر فرزند ناشی از شبهه و اکراه از یکی از محارم نسبی و سببی و رضاعی باشد، ملحق به هیچ یک از والدین نیست؛ زیرا موانع ذاتی نکاح وجود دارد و جهل و اجبار مانع بروز و تأثیر آنها نیست.[۶۹]
میراث ولدالزنا از طرفین از فرزند و زوجۀ اوست، و پدر و مادر از او میراث نمى‌برند، و نه کسى که به ایشان نزدیک باشد. و هر گاه زوجه و فرزند مفقود باشد ضامن جریره میراث از او مى‌برد، و با عدم او امام علیه السلام. و ولدالزنا از یک طرف، منع مخصوص به آن طرف است دون طرف دیگر.[۷۰]
گفتار چهارم: نفقه جنین
نفقه عبارت است از لباس و مسکن و غذا و چیزهایی که شخص برای زندگی به آنها احتیاج دارد.
حتی قبل از تولد حقی برای حمل و تکلیفی برای والدین در برابر او میباشد، که باید به موقع و در حین بارداری اجرا گردد و اگر نسبت به تغذیه و نیازهای جسمی و مراقبت از مادر در دوران حاملگی بی اعتنایی شود، ضایعات جبران ناپذیری به بار خواهد آمد.
مطالعات پزشکان در سالهای اخیر باعث شده است، که باید توجه خاصی به وضع غذایی زن باردار مبذول گردد. بررسیهای حاصله نشان داده است که مادرانی که دارای زندگی خوب و غذای کافی بودهاند، کمتر به عوارض زایمان، سقط جنین، زایمان زودرس و غیره مبتلا شدهاند. نتیجه مطالعات روی غذای زنان باردار میگوید: مادرانی که نوزاده به موقع میزایند، غذای کافی و املاح کلسیم و فسفر و دیگر مواد لازم را به حد کافی مصرف کردهاند. بررسی از هزاران زن باردار نشان دهنده آن است که وضعیت غذایی جنین تأثیر مهمی در سلامتی او دارد. علاوه بر غذای مفید، جنین به دارو هم نیاز دارد و گاهی برای پیشگیری از سقط او مادر باید از لباس مخصوص استفاده کند. همه این موارد به عنوان نفقه جنین باید موردنظر قرار بگیرد.
طبق ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی: «نفقه اولاد بر عهده پدر است، پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است که با رعایت الاقرب فالاقرب در صورت نبودن پدر و اجداد و یا عدم قدرت آنها، نفقه بر عهده مادر است.
هرگاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد، با رعایت الاقرب فالاقرب، به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است. و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند، نفقه را باید به حصه مساوی تأدیه کنند.»
در صورتی که بعضی از خویشانی که درجۀ قرابت مساوی با مستحق دارند معسر باشند، دیگران باید
سهم آنان را جبران کنند. زیرا بند اخیر ماده ۱۱۹۹ در مورد تساوی حصه مشروط بر این است که خویشان شرایط لازم به انفاق را دارا باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 08:16:00 ب.ظ ]




درصد فراوانی

درصد تجمعی

زیاد

۱۱

۷/۳۶

۷/۳۶

متوسط

۱۹

۳/۶۳

۱۰۰

جمع

۳۰

۱۰۰

شکل ۴ ـ ۸ ـ توزیع فراوانی سابقه ارتباط با دانشگاه متخصصین صنعت

آمار استنباطی
در این بخش، به بررسی برابر بودن یا نبودن رتبه ­های «موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه با متخصصین بخش صنعت» و «موانع فردی ارتباط متخصصین بخش صنعت با اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها» پرداخته و در صورت برابر نبودن رتبه­ها اقدام به مرتب کردن این موانع بر حسب اهمیت خواهد شد. همین کار روی راهکارهای بدست آمده برای رفع هر مانع نیز انجام خواهد شد تا راهکارها نیز به ترتیب احتمال موفقیت، مرتب شوند. پیش از این باید آزمون فریدمن را مورد بررسی قرار داد چراکه تمامی تحلیل­های آماری این تحقیق، وابسته به این آزمون است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آزمون فریدمن
در آمار پارامتریک، به ناچار باید فرض­هایی مثل وجود توزیع نرمال جامعه­ای که از آن نمونه گیری می­ شود، مستقل بودن نمونه­ها، یا برابر بودن واریانس­های جامعه برقرار می­شد تا بتوان با بهره گرفتن از آزمون­های این نوع آمار، به بررسی میانگین­ها پرداخت ولی در آمار ناپارامتریک ناچار به استفاده از این مفروضات نیستیم و اصطلاحاً جامعه، آزاد از توزیع است. همچنین می‌توان گفت که روش­های ناپامتریک برای مقیاس­های کیفی (رتبه­ای) مورد استفاده قرار می­گیرند (آذر و مؤمنی، ۱۳۸۹، ص. ۲۹۹).
یکی از آزمون­های مورد استفاده در آمار ناپارامتریک، آزمون فریدمن است. داده ­ها در این آزمون، در یک جدول دوبعدی که در آن هر سطر بیانگر یک بلوک و هر ستون بیانگر یک تیمار است نمایش داده می­شوند. بنابراین جدول داده ­ها متشکل از n سطر و k ستون است. در هر سطر، داده ­ها رتبه ­بندی می­شوند. این آزمون، به دنبال تحلیل مجموع رتبه ­های ستون­ها است (همان، ص ۳۳۰-۳۳۱) و از آن برای بررسی یکسان بودن اولویت­ بندی (رتبه ­بندی) تعدادی متغیر وابسته توسط افراد، استفاده می­ شود. نکته­ای که باید به آن توجه کرد این است که فریدمن تنها می ­تواند به بررسی یکسان بودن رتبه­ها بپردازد و اگر فرضیه صفر رد شود تنها می­توان نتیجه گرفت که میانگین رتبه­ها یکسان نیست (مؤمنی و فعال قیومی، ۱۳۸۹، ص. ۱۰۷-۱۰۹).
فرض صفری که آزمون فریدمن به دنبال آزمون آن است عبارت است از (آذر و مؤمنی، ۱۳۸۹، ص. ۳۳۰):
توزیع احتمال k تیمار، مشابه است :۰H
و فرضیه مخالف آن بصورت زیر است:
دست کم توزیع دو تیمار، یکسان نیست :۱H
در ادامه، موانع هر بخش (اعضای هیأت علمی دانشگاه، و متخصصین بخش صنعت) بطور جداگانه بررسی شده و با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS رتبه ­بندی می­شوند.

تجزیه و تحلیل­های مربوط به پاسخ­های اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها
تجزیه و تحلیل­های مربوط به موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها با متخصصین بخش صنعت
الف. شناسایی موانع:
پس از انجام مراحل اول و دوم تکنیک دلفی، موانع فردی مربوط به اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها که آنها را از برقراری ارتباط با متخصصین بخش صنعت منع می­ کند شناسایی شدند که این موانع عبارتند از:
اعضای هیأت علمی، در موضوعات و مباحث علمی، تسلط کافی ندارند
اعضای هیأت علمی، نسبت به کاربرد و بکارگیری دانش نظری در صنعت آگاهی و شناخت کافی ندارند
اعضای هیأت علمی، در تجاری­سازی نتایج تحقیقات و تولید ثروت، آگاهی و شناخت کافی ندارند
اعضای هیأت علمی، در مورد نحوۀ برقراری ارتباط با صنعت، اطلاعات و تجربۀ کافی ندارند
اعضای هیأت علمی، از واقعیت­های صنعت و جامعه، شناخت کافی ندارند
اعضای هیأت علمی معتقدند متخصصین صنعت، تفکرات سنتی دارند و اصول علمی را در صنعت نمی­پذیرند
اعضای هیأت علمی معتقدند متخصصین صنعت، نوآوری­ها و پیشرفت­های علمی را به کار نمی­گیرند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]




با توجه به الگوهای نشان داده شده در جدول۴- ۱۳، می­توان نتیجه گرفت که، نظرات خبرگان و کارشناسان در تعیین ارزش مسافران، در نتایج خوشه ­ها نمایان شده که این خود نشان­دهنده کیفیت مدل ارائه شده، است.

بازاریابی

پس از مشخص شدن مسافران هر خوشه و ارزش خوشه ­ها، شرکت می ­تواند با بهره گرفتن از منابعی که در اختیار دارد استراتژی­ های مناسب برای حفظ و ارتقاء مشتریان خود انجام دهد. این استراتژی­ها بایستی به‌گونه‌ای باشد که جلب رضایت نمیاد. جلب رضایت مسافران، از یک‌سو موجب افزایش وفاداری و کاهش رویگردانی آن‌ها شده و از سوی دیگر موجب جذب مشتریان جدید خواهد شد. هر دو نتیجه­ای که از جلب رضایت مسافران کسب می­ شود در انتها سبب افزایش سودآوری شرکت و ارتقا جایگاه آن در بازار رقابتی خواهد شد. تعدادی از امتیازات قابل ارائه به هریک از مسافران خوشه ­ها در جدول۴- ۱۴ نشان داده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول۴- ۱۴ استراتژی­ های بازاریابی در هر خوشه

خوشه ارزش بازاریابی
خوشه ۱ وفادار رزرو بلیت از سایر ایرلاین­ها، خرید از مراکز طرف قرارداد، طراحی بهینه مسیر
خوشه ۲ راضی خرید از مراکز طرف قرارداد، رزرو هتل
خوشه ۳ بالفعل ارائه سرویس حمل­ونقل درون شهری رایگان، بلیت رایگان، حمل بار رایگان
خوشه ۴ جدید تخفیف در قیمت بلیت، امکان انتخاب صندلی، انتخاب نوع پذیرایی

بعنوان مثال، اگرچه مسافران موجود در خوشه ۴(مسافران جدید) دارای ارزش کمتری نسبت به سایر مسافران می­باشند، اما توجه به آن­ها می ­تواند آینده درخشانی را برای شرکت بدنبال داشته باشد. ارائه خدماتی نظیر تخفیف در قیمت بلیت، امکان انتخاب صندلی و… می ­تواند استراتژی­ های مناسبی برای حفظ و ارتقاء مسافران موجود در این خوشه باشد. با توجه به ویژگی­های مسافران خوشه ۳(مسافران بالفعل)، این دسته از مسافران تعداد سفرهای کمی را در طول سال انجام می­ دهند، لذا ارائه خدماتی نظیر فروش بلیت رایگان به این دسته از مسافران می ­تواند آن­ها را تشویق به انجام سفر بیشتر نماید.
یکی از مجموعه خدمات خاصی که شرکت­های هوایی به مسافران ارائه می­ دهند، ارائه تخفیف به مسافران در خرید محصولات و یا دریافت خدمات از مراکز طرف قرارداد(نظیر رستوران­ها، هتل­ها، مراکز خرید و…) است. ارائه این­گونه خدمات به مسافران خوشه ۱ و ۲ می ­تواند وفادارتر شدن آن­ها را بدنبال داشته باشد.

فصل ۵: جمع بندی و پیشنهادات

مقدمه

هدف از این فصل ارائه یک جمع­بندی از مطالب عنوان شده در فصول قبل و طرح­ریزی تحقیقات آتی می­باشد. در این فصل ابتدا خلاصه­ای از مطالب اساسی و نوآوری­های انجام‌شده در طی این تحقیق شرح داده خواهد شد و برمبنای آن‌ها پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه خواهد شد. امید است پیشنهادات ارائه‌شده بتواند زمینه­ ساز تحقیقات مؤثری در آینده باشد.

نتایج

مشتـریان مهم‌ترین دارایی هر سازمان به‌حساب می­آیند و نمی­ توان آینده درخشانی برای یک سازمان بدون مشتریان راضی و وفادار در نظر گرفت. به همین دلیل در سال­های اخیر، روند اصلاحات در زمینه حمل­نقل در اکثر کشورها آغاز گردیده است. هدف اصلی از این اصلاحات تغییر تدریجی روند ارائه خدمات به سمت مشتری مداری است. این اصلاحات سبب شده است که شرکت­ها در تلاش برای ارائه مشوق­هایی قوی برای مسافران باشند تا از این طریق بتوانند مشتریان فعلی را راضی نگه‌داشته و مشتریان جدیدی را جذب نمایند. ارائه مشوق­های مناسب به مشتریان، نیازمند شناسایی خدمات مورد انتظار آن‌ها است. خدمات مورد انتظار درواقع انتظارات و امیدواری­هایی است که مسافران انتظار دارند در قبال پرداخت هزینه، دریافت نمایند.
اهمیت ارائه مشوق­های مناسب از یک‌سو و کمبود منابع از سوی دیگر سبب شده که شرکت­های مسافربری قادر به ارائه خدمات مورد انتظار به تمامی مشتریان خود نباشند. راه­حل منطقی در چنین شرایطی، تعیین استراتژی­ های ارائه خدمات به مشتریان بر اساس ارزش آن­هاست.
تعیین ارزش مشتریان در تمامی صنایع کاربرد دارد؛ اما در صنایع خدماتی نظیر صنعت حمل­ونقل از اهمیت بالاتری برخوردار است. این اهمیت به دلیل آنست که، در این دسته از صنایع حفظ مشتری به‌مراتب اهمیت بالاتری نسبت به جذب مشتری دارد. ازاین‌رو، هدف از این تحقیق ارائه مدلی در تعیین ارزش مسافران الکترونیکی است.
مدل تعیین ارزش توسعه داده شده در این تحقیق، ترکیبی از ۴ متغیر Lenght، Frequency، Distance و Recency است که تحت عنوان LDcFR نامگذاری شده است. تعریف هر یک از متغیرهای مدل LDcFR در ادامه آمده است:
Length: مدت زمان سپری‌شده از اولین خرید تا آخرین خرید.
DistanceClass: مجموع فاصله طی شده توسط مسافر.
Frequency: تعداد دفعات سفر توسط مشتری.
Recency: مدت زمان سپری‌شده از آخرین خرید مشتری.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:15:00 ب.ظ ]




اگر چه یافتن نظریه ای که بتوان به ضرس قاطع بر صحت و یکتا بودن آن جهت نیل به اهداف مشخص توسل جست، دشوار و اساساً صحیح نیست اما دست کم اجماع بر نظریهای نزدیکتر می تواند در روش شناسی مؤثر واقع گردد. نظام مسئولیت مدنی علاوه بر صعب بودن و پیچیدگی های فراوان با عنایت به حوزه های گسترده ای را که در بر می گیرد نمی تواند پیرو نظریه ای منحصر باشد، لذا در این زمینه بایست به تفکیک حوزه های مختلف مسئولیت مدنی جهت تعیین گفتمان غالب در آن حوزه ها داشت.
در حوزه کلاسیک نظام مسئولیت مدنی که مختص به روابط افراد در چهارچوب مناسبات اجتماعی و مبادلات مختلف می باشد و زیر سیطره نظام حقوق خصوصی قرار دارد و برابری طرفین و آزادی اراده ها کنش گران اصلی موضوع می باشند پیروی از نظریه صورت گرایی بدان جهت که اساس را بر عدالت اصلاحی و عدالت بین طرفین ( زیان دیده و عاما زیان) می گذارد، صحیح تر به نظر می آید. اما در حوزه حقوق عمومی و بویژه مسئولیت مدنی دولت از این رو که منفعت عمومی نقش کلیدی و کنش گر اصلی محسوب می شود و عدالت اجتماعی جایگزین عدالت معاوضی است، نظریه ابزار گرایی بیشتر مورد تأمل قرار می گیرد. لذا در نظریه های ابزار گرا مسئولیت مدنی ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی و از دیدگاه حقوق عمومی به آن نگریسته می شود»[۲۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۳- هدف مسئولیت مدنی
به طور سنتی هدف مسئولیت مدنی جبران ضررو زیان های ناروا و برقراری عدالت معاوضی بیان می گردد.به طور مثال «مرسوم است که میگویند:هدف مسئولیت مدنی جبران خسارت زیاندیده و تسلی خاطر وی،مجازات خطاکار و بازداشتن وی و دیگران از ارتکاب مجدد فعل زیانبار و ایجاد صلح و ثبات و برقراری اخلاقی خاص در جامعه است »[۳۰] اما تحولات گسترده در حوزه های مختلف حیات بشری و پیچیدگی های روابط اجتماعی ناشی از پیشرفت فناوری موجب تحول این حوزه نیز شده است چنانکه وجود شکافهای طبقاتی ناشی از زندگی مدرن و پیدایش معضلات اجتماعی عدیده منجر به ورود دولت در حوزه های اقتصادی و اجتماعی جهت تنظیم[۳۱] روابط در این حوزه ها به منظور برقراری عدالت در نهایت بر معادلات مسئولیت مدنی نیز اثر گذاشته است.چنانچه در بخش پیش نیز گفتیم حضور دولت موجب شکل گیری مسئولیت مدنی محض و بدون تقصیر گردید.به همین ترتیب هدف مسئولیت مدنی نیز دیگر محدود به جبران خسارت نماند بلکه مسئولیت مدنی به عنوانی ابزاری جهت بسط و توسعه عدالت اجتماعی مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفت.لذا در این مبحث علاوه بر هدف سنتی به بسط عدالت از طریق نظام مسئولیت مدنی نیز خواهیم پرداخت.
۱-۳-۱- جبران خسارت
برای درک جبران خسارت بایست نخست مفهوم ضرر را دریافت.ضرر دو قسم مادی و معنوی را در بر می گیرد که راه های جبران آن نیز متفاوت است.ماده ۷۲۸ قانون آئین دادرسی مدنی ضرر را چنین پیش بینی کرده است: «ضرر ممکن استبه واسطه از بین رفتن مالی باشد یا به واسطه فوت شدن منفعتی که از انجام تعهد حاصل می شده است.»لذا عدم النفع نیز مورد تصدیق قانون و از انواع ضرر شناخته شده است که در نظام جبران خسارت پراهمیت می باشد.
در هر صورت می توان جبران خسارت را اصلی ترین و مقدم ترین هدف مسئولیت مدنی دانست که دارای بیشترین کارکرد در حقوق خصوصی و معاملات میان اشخاص خصوصی دارد.
شیوه های جبران خسارت در تحقق اهداف مسئولیت مدنی نیز حائز اهمیت است.شیوه های جبران خسارت را به دو دسته می توان تقسیم کرد.

    1. جبران خسارت از طریق اعاده به وضع سابق
    1. جبران خسارت از طریق پرداخت معادل

۱-۳-۱-۱- اعاده به وضع سابق
زمانی که زیانی وارد می شود نزدیک ترین شیوه به عدالت جهت جبران آن اعاده به وضعیت سابق است.بدین معنا که همه چیز به وضعیت قبل از وقوع ضرر بازگردد.این همان مفهوم ساده عدالت اصلاحی است که در پی برقراری عدالت حداکثری است.
این رویکرد مورد توجه قانون گذار مدنی قرار گرفته است به طوری که در ماده۳۲۹ق.م ذکر می کند:«اگر کسی خانه یا بنای کسی را خراب کند باید آن را مثل صورت اول بنا نماید…»یا ماده ۳۱۱ ق.م مقرر می دارد«غاصب باید مال مغضوب را عینا به صاحب آن رد نماید…»لذا اعاده به وضعیت سابق را می توان نخستین شیوه جبران خسارت ذکر کرد که در حالاتی که امکان آن وجود دارد مراجعه به سایر شیوه های جبران خسارت امکان پذیر نیست.به طور نمونه غاصبی که مال مغضوب را عیناً در اختیار دارد نمی تواند از رد آن خودداری و اقدام به پرداخت قیمت آن نماید.اما همواره اعاده به وضع سابق با بازگرداندن یا ترمیم و یا دادن مثل و بدل صورت نمی پذیرد.در برخی موارد عاملی موجب ورود زیان به طور مستمر به دیگری می شود و کار وی وسیله اضرار به دیگر است مانند همسایه ای که با حفر چاه یا گودالی موجب سست شدن بنای همسایه می گردد و یا با اختصاص بخشی از منزل خویش به نگهداری دارو و طیور موجب شیوع بیماری می گردد که در این موارد از بین بردن منبع ضرر نخستین گام در جهت متوقف کردن خسارت و اعاده به وضع سابق است اگرچه در این حالات اعاده به وضع سابق ناظر به آینده است و معطوف به زیان های گذشته و جبران آنها نمی باشد.ماده ۱۳۲ق.م در این باب مقرر می دارد«کسی نمی تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود ، مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا دفع ضرر از خود باشد.»
۱-۳-۱-۲- جبران ضرر از طریق پرداخت معادل
شیوه دیگر جبران خسارت،پرداخت معادل می باسد که در مواردی که امکان بازگشت به وضعیت پیش از ورود زیان میسر نباشد به سه وسیله قابل جبران است.۱- دادن بدل۲- دادن مثل۳- پرداخت قیمت
۱-دادن بدل
«هرگاه مال مغضوب تلف نشده باشد ولی غاصب نیز به جهات دیگر،مانند گم شدن یا افتادن انگشتر در رودخانه،نتواند عین را به مالک بدهد،باید بدل آن را تهیه و تسلیم مالک کند.مقصود از بدل در مورد مثلی مالی است که از حیث اوصاف و قیمت با مال مغضوب یکسان باشد و در مورد قیمی، چیزی است که دارای اوصاف شبیه و نزدیک به مال مغضوب است.این مال را از این حیث که غاصب حایل میان مالک و مال او شده است بدل حیلوله می نامند.»[۳۲]
۲- دادن مثل
دادن مثل زمانی است که عین مال تلف شده باشد و تفاوت آن با بدل در آن است که در بدل دسترسی به عین مال امکان پذیر نیست و مال تلف نشده است.لذا هرگاه عین یافت شد می توان با رد آن بدل را پس گرفت.ماده ۳۱۱ قانون مدنی که در قسمت قبل نیز بدان اشاره کردیم در ادامه رد مال مغضوب مقرر می دارد«… اگر عین تلف شده باشد باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر به علت دیگری رد عین ممکن نباشد باید بدل آن را بدهد.»
در مواردی دادن مثل شیوۀ مناسب جهت جبران خسارت است که نمونه های دیگر کالا و مشابه به آن از نظر کیفیت و ابعاد و جنس و… وجود داشته باشد و علاوه بر آن دادن مثل مشقت تهیه آن کالا را از دوش زیاندیده بر دارد.در این حالات به نظر می رسد هزینه های جانبی خرید مانند هزینه حمل و نقل و کرایه بار بر عهده عامل زیان باشد.
۳-پرداخت قیمت
بهترین شیوه جبران خسارت پرداختن پول است.از آنجا که پول نقش اصلی را در مبادلات و معاملات ایفا می کند محور اصلی جبران خسارت نیز تلقی می گردد.اگرچه پرداخت قیمت ممکن است موجب دردسر صاحب مال جهت تهیه آن گردد اما منافع بسیاری نیز در آن است که در موارد زیادی زیان دیدگان تمایل به دریافت پول به جای سایر طرق جبران خسارت دارند.در زیان های معنوی دو روش قبل ناکار آمد است و اعاده به وضع سابق از طریق عذرخواهی با درج در نشریات همواره کافی نمی باشد و لطمه های روحی و روانی را برطرف نمی سازد.آسیب های روانی اصولاً بسیار خطرناک و گاهاًغیرقابل جبران می باشد اما قانون گذار همواره از طرقی سعی در کاهش این تألمات روحی داشته است.ماده ۸ قانون مسئولیت مدنی مقرر می دارد:«کسی که در اثر تصدیقات یا انتشارات مخالف واقع، به حیثیت و اعتبارات و موقعیت دیگری زیان وارد آورد،مسئول جبران آن است…»همچنین ماده ۱۰همین قانون اذعان دارد: «هر کسی که به حیثیت واعتبارات شخصی یا خانوادهایاو لطمه وارد شود می‌تواند از کسی که لطمه وارد آورده است جبران زیان مادی‌معنوی خود را بخواهد هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی‌حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید».
اگرچه زیان و آسیب های معنوی و تألمات روحی با پول قابل ترمیم نیست اما دشواری غرامت معنوی و فقدان شیوه جبران غرامت واقعی موجب جایگزینی شیوهی پرداخت پولی در زیان های معنوی گردیده است.«در روش پولی اگر برای آنچه باید داده شود سقف خاصی مقرر شده باشد یعنی حداکثر مبلغ قابل پرداخت به عنوان غرامت،دارای میزان مشخصی باشد باز این رویکرد،حتی به تنهایی نشانه ای روشن از هویت ترمیمی غرامت است زیرا به خواهان اجازه نمی دهد که اگر بتواندزیان وارد به او بیش از سقف مشخص قانونی است نسبت به آن مازاد،غرامتی دریافت نماید.»[۳۳] بنابراین در نظام حقوقی حاکم بر مسئولیت مدنی اصل بر جبران خسارت به صورت مثلی یا بدلی است،مانند ماده ۳۲۹ ق.م که حکم به بنا نمودن خانه مثل صورت اول می نماید یا در غصب به رد مال عیناً، اشاره دارد.و این روش بیشترین قرابت را با عدالت و جبران زیان وارده دارد.وجبران پولی نقش ترمیمی و روش جایگزین محسوب می گردد،اگرچه امروزه شیوه ی رایج و غالب می باشد.
۱-۳-۲- بسط عدالت
عدالت مفهومی پیچیده و غامض است که همواره کانون توجه جامعه بشری در تمامی ادوار تاریخی بوده است،اما علی رغم کوشش های نظریه پردازان هرگز اجماعی بر مفهوم آن صورت نگرفته و به نظر هم نمی رسد این امر محقق گردد.اما برداشت های گوناگون از مفهوم عدالت در حوزه های مختلف حیات بشری منجر به کارکردهای خاصی گردیده است.به طور مثال در حوزه اقتصادمفهوم عدالت بیشتر معطوف به نظام باز توزیعی جهت برخورداری برابر از منابع عمومی و همگانی بوده است.در این زمینه نگرش های سیاسی و فلسفه سیاسی بر اجرای سیستم باز توزیع و در نهایت توزین عدالت متفاوت است.برای نمونه لیبرالیسم ها به ایجاد فرصت های برابر جهت دست یابی به منابع و آزادی ها معتقدند ونظام باز توزیع را بر این پایه استوار می دارند حال آنکه در نظام های سوسیالیستی دولت به گسترش نظام تامین اجتماعی و کمک های مستقیم و غیر مستقیم به فقرا و وضع سیستم مالیاتی بر مبنای کاهش شکاف طبقاتی متمایل است.
«عدالت مفهومی است اخلاقی.آموزش های مذهبی و وضع اقتصادی و سیاسی در هر قوم اخلاقی به وجود می آورد،که بر حسب آن،درباره ی داد و ستد داوری می کنند.این احساس عدالت نزد همه کم و بیش وجود دارد،ولی بیشتر احکام عرفی ساده و ناقص است و همگان درباره مسائل حقوقی و اقتصادی عدالت را تشخیص نمی دهند.همان گونه که در اخلاق باید عرف پاکان و پرهیزگاران رل مبنا قرار داد،مفهوم عدالت را نیز باید در نوشته های دانایان حقوق و اخلاق جستجو کرد.»[۳۴]
جان راولز[۳۵] نظریه پرداز لیبرالیسم معاصر تئوری عدالت به مثابه انصاف را مطرح می کند.عدالت در نظریه وی مبتنی بر امری سیاسی است و نه متافیزیک و از اینرو برداشت سیاسی عدالت را فهم غالب از آن توصیف می کند و نه آموزه های دینی و فلسفی.وی دو اصل را برای چنین عدالتی بر می شمارد:
«الف)هر شخصی نسبت به طرحی کاملا کافی از آزادی های اساسی برابر که،طرح مشابهی از آزادی هابرای همگان همساز باشد حق لغو ناشدنی یکسان دارد؛
ب)نابرابری های اجتماعی و اقتصادی به دو شرط قابل قبول هستند:نخست اینکه این نابرابری ها باید مختص به مناصب و مقام هایی باشند که تحت شرایط برابری منصفانه فرصت ها باب آن ها به روی همگان گشوده است؛ و دوم اینکه نابرابری ها باید بیشترین سود را برای محرومترین اعضای جامعه داشته باشند(اصل تفاوت)».[۳۶]
اما در نظریه وی اصل اول مقدم بر اصل دوم است و این اصول متکی بر پلورالیسم معقولی است که بیانگر دیدگاه های حاکم در یک رژیم دموکراتیک بوده و قدرت سیاسی را برابر با قدرت شهروندان آزاد و برابر به مثابه اشخاص حقوقی می داند که از دل آن لیبرالیسم سیاسی متولد می شود.به باور راولز«شهروندان در جامعه بسامان دو دیدگاه متمایز،هرچند بسیار نزدیک را تایید می کنند:یکی آن برداشت سیاسی از عدالت است که همگان بر آن صحه می گذارند؛دیگری به آموزه های جامع (یا نسبتاً جامع) و مغایر دینی،فلسفی و اخلاقی مربوط می شود که در جامعه وجود دارد.»[۳۷]لذا نظامی قادر است عدالت گستر باشد که به طرز کارآمدی عدالت را بر اساس برداشت عمومی از مفهوم آن تنظیم نماید.چنانچه شهروندان برداشتی عمومی مبتنی بر عقل مشترک بشری را در قضاوت های همگانی دریافته و به یک تامل عمومی گسترده دست یابند.
در نظام مسئولیت مدنی نیز که یکی از اهداف عمده آن بسط عدالت است،این برداشت از مفهوم عدالت الزامی و راهگشا است.در نظام سنتی مسئولیت مدنی که عدالت معاوضی وجه غالب آن است برداشت های دینی و اخلاقی پایه های آن را تشکیل می دهد که پاسخگویی حوزه های گسترده در جامعه امروزی نمی باشد. یکی از وجوه بارز این مسئله نفوذ دولت در عرصه های مختلف حیات بشری است که قرائت فوق را ناکارآمد و ناکافی کرده است.
به نظر می رسد با توجه به تحولات عمده جامعه بشری و دگردیسی نیازهای اجتماعی بسط و توسعه برداشت سیاسی از عدالت در نظام مسئولیت مدنی موجب پیشرفت تکمیل این حوزه از حقوق می گردد و میتواند مبنای نظریه های مسئولیت بدون تقصیر و توسعه آن جهت جبران پذیر بودن خسارت های متعدد می باشد.این امر می تواند در نقش و مسئولیت دولت در تامین کالاهای عمومی علی الخصوص در حوزه زیست محیطی متجلی گردد.دولت به عنوان بزرگترین تأمین کننده خیر عمومی در حوزه هایی که بخش خصوصی به دلیل عدم سودآوری در آن ورود نمی کنند،متولی و مسئول می باشد. حوزه های آموزش،درمان و محیط زیست معمولا از این قسم امور می باشند که دولت بدون تقصیر مسئول می باشد.
۱-۴- ارکان مسئولیت مدنی
نظام مسئولیت مدنی در تلاش است که زیان وارده بر اشخاص(حقیقی یا حقوقی) جبران گردد و در آینده ضررهای ناروا به حداقل کاهش یابد.در این نظام سه رکن وجود دارد.

    1. ضرر و زیان
    1. فعل زیانبار
    1. علیت که جهت درک بهتر مطلب بدان می پردازیم.

۱-۴-۱- ضرر و زیان
ورود زیان و خسارت نخستین رکن مسئولیت مدنی است و بدون وقوع زیان مسأله منتفی می گردد.بدین ترتیب که شخصی با انجام فعلی و حتی قصد زیان رساندن درصدد ورود خسارت به دیگری بر می آید اما زیان وارد نمی شود یا بسیار جزئی و قابل اغماض است،لذا مسئولیت مدنی محقق نمی گردد.مغهوم ضرر را در بخش گذشته ذکر کردیم و اکنون به شرایط ضرر و زیانی که قابل جبران است می پردازیم:ضرربرای آن که جبران شود بایستی الف- مسلم باشد. ب- مستقیم باشد. ج- جبران نشده باشد. د- قابل پیش بینی باشد. ه- غیرقانونی باشد و- همگانی نباشد. ی- در اثر اقدام زیاندیده یا تقصیر وی نباشد
۱-۴-۱-۱- ضرر باید مسلم باشد.
منظور از اینکه ضرر باید مسلم باشد یعنی بتوان در عالم واقع،وقوع آنرا اثبات نمود چه به واسطه از بین رفتن مال باشد و چه به واسطه فوت منفعت که مورد اشاره ماده ۷۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی نیز می باشد.لذا زیانهای مربوط به اعیان و منافع و عدم النفع در صورتی که قطعی باشند و نه متحمل قاعدتا قابل مطالبه می باشند.
«با وجود این،اگر خسارتی که در آینده و به احتمال وارد می شود،به نظر دادرس،ادامه و نتیجه مسلم و مستقیم وضع فعلی زیاندیده باشد،باید آن را در حکم خسارت مستقیم و کنونی شمرد.یعنی خسارتی که وقوع آن به حکم عرف قابل پیش بینی در آینده است در زمره خسارتهای حادثه زیانبار کنونی است و آن را نباید با خسارتی که امکان آن می رود مخلوط کرد:به عنوان مثال،هزینه های نگاهداری و مواظبت از بیمار را در آینده می توان خسارت فعلی شمرد نه محتمل».[۳۸]
۱-۴-۱-۲- ضرر باید مستقیم باشد
در قسمتی از ماده ۷۲۸ آئین دادرسی مدنی آمده است:«…و این ضرر بلا واسطه ناشی از عدم انجام تعهد و یا تاخیر آن یا عدم تسلیم محکوم بوده است… ». لذا به نظر می رسد بلا واسطه بودن زیان از شرایط تحقق زیان است اما این بی واسطه بودن ضرر را بایست در عرف جستجو کرد.بدین معنا که داوری عرف در تشخیص مستقیم و بلاواسطه بودن ضرر بایست ملاک عمل قرار گیرد.
«بنابراین،کافی است که بین فعل شخص و زیان وارده رابطه سببیت عزمی احراز شود،هر چند که در فاصله میان فعل و ضرر عوامل دیگری نیز زمینه اضرار را فراهم کند.قانون مدنی نیز به این حقیقت توجه داشته است.زیرا،با اینکه در اجتماع مباشرو سبب همیشه مباشر نزدیکترین سبب است،در فرضی که سبب قویتر است،سبب (علت دورتر)را مسئول می شمارد».[۳۹]
۱-۴-۱-۳- ضرر نبایستی قبلا جبران شده باشد.
جهت تحقق مسئولیت مدنی ضرر باید جبران نشده باشد.لذا به هر طریقی که زیان جبران شودمطالبه دوباره آن مقدور نیست.به طور نمونه در مواردی که پوشش بیمه ای وجود دارد و بیمه زیان را جبران می کند،دیگر نمی توان از زیان رسان هم خسارت را مطالبه نمود.بدین ترتیب که جبران غرامت به هر طریقی مانع جبران های دیگر می شود.ماده ۳۱۹قانون مدنی در این باب مقرر می دارد که:«اگر مالک تمام یا قسمتی از مال مغضوب را از یکی از غاصبین بگیرد،حق رجوع به قدر ماخوذ به غاصبین دیگر ندارد».
لازم به ذکر است هدایا و کمک های موسسات خیریه و انجمن های نیکوکاری که با هدف خیر و کمک به افراد صورت می گیرد با توجه به نیت خیرخواهانه و اخلاقی آن جبران خسارت محسوب نمیشود.
۱-۴-۱-۴- ضرر قابل پیش بینی باشد
پیش بینی ضرر و زیان در جائی مطرح است که تقصیر مبنای مسئولیت مدنی باشد.لذا در مسئولیتهای مدنی بدون تقصیر به نظر می رسد پیش بینی ضرر محلی از اعراب نیست بدین معنا که وقوع ضرر از فعل زیانبار در مواردی که مبنای مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر است نیازمند قابلیت پیش بینی آن می باشد.چنانکه ماده ۳۵۳ق.م. نیز اذعان می نماید:«هرگاه کسی در ملک خود آتشی روشن کند که عادتاً به محل دیگر سرایت می نماید یا بداند که به جای دیگر سرایت خواهد کرد و در اثر سرایت موجب تلف و خسارت شود،عهده دار آن خواهد بود. اگرچه به مقدار نیاز خود روشن کرده باشد.»
۱-۴-۱-۵- غیر قانونی باشد
ضرر نبایست طبق قانون و یا به حکم آن وارد شده باشد، در چنین صورتی غیر قابل جبران است.در مواردی زیان قابل جبران است که به طور ناروا وارد شده باشد.
برخی عنوان می دارندکه ضرر باید نامشروع باشد.[۴۰] اما نبایست نامشروع بودن و غیر قانونی بودن خلط کرد. مشروعیت[۴۱] برداشت عمومی و همگانی از یک قاعده در حوزه اخلاق و مذهب می باشد که داور آن وجدان عمومی است،اما غیر قانونی[۴۲] بودن امری است که برخلاف قانون مدون و مصوب صورت گرفته و ضمانت اجرای حقوقی نیز دارد.چنانچه ممکن است امری قانونی اما نامشروع باشد و بالعکس.لذا چنانچه حق را ادعای تضمین شده بدانیم تنها در مواردی که قانون حکم به جبران خسارت می نماید،زیان قابل جبران است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]




 
 
 

نمودار ۴-۱۱ : هیستوگرام سودآوری

 
 
 

نمودار۴-۱۲ – هیستوگرام نوآوری

 
 
 

نمودار ۴-۱۳ – هیستوگرام قدرت توزیع

 
 
 

روش تجزیه و تحلیل استنباطی
تحلیل استنباطی روش های آماری است که می توان از داده‌های بدست آمده از نمونه نتایجی را درباره جامعه استنباط کرد. در این روشها با بهره گرفتن از آزمون فرضیه های آماری ادعای مورد نظر را به عنوان فرضیه یک (فرض جانشین یا (Alternative Hypothesis و حالت نفی آن ادعا به عنوان فرضیه صفر ((Null Hypothesis در نظر گرفته می شود.
در تصمیم گیری درباره رد فرضیه صفر با دو نوع خطا مواجه هستیم. ممکن است فرضیه صفر واقعا درست باشد اما نتیجه آزمون منجر به رد آن باشد که این خطا را خطای نوع اول می نامیم. همچنین ممکن است آزمون به رد فرضیه صفر نیانجامد در حالی که فرضیه صفر واقعا درست نباشد که آن را خطای نوع دوم می نامیم.
واضح است که آزمون فرضیه باید به گونه ای باشد که در آن احتمال ارتکاب خطاهای نوع اول () و دوم () تا حد ممکن حداقل باشند. یک راه حل برای این منظور افزایش حجم نمونه است. اما چنانچه در انتخاب نمونه محدودیت داشته باشیم لازم است از روش های آماری مناسب برای آزمون فرضیه ها استفاده شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در یک تحلیل آماری رد کردن فرضیه صفر به عنوان “نتیجه معنی دار “Significance” نامیده می شود. بنابراین یک نتیجه معنی دار نتیجه ای است که بر حسب شانس و تصادف رخ نداده باشد اگر چه سطح معنی دار () باید مشخص باشد. مقادیر متداول برای سطح معنی دار آزمون () عبارتند از:۰.۰۱ و ۰.۰۵ و ۰.۱ .
معمولا وقتی که واژه “نتیجه معنی دار” استفاده می شود، منظور از آن رد کردن فرضیه صفر در سطح خطای در نظر گرفته شده است (مثلا ۰.۰۵ یا ۰.۰۱ است). یک نتیجه “غیر معنی دار ” یعنی اینکه فرضیه صفر رد نشده است در عمل فرض می نماییم که فرضیه صفر صحیح است، پس از آن میزان تطابق احتمالی نمونه بدست آمده یا با فرضیه صفر را محاسبه می نماییم. این مقدار در نرم افزارهای آماری با عبارت “مقدار احتمالی"P-Value یا عبارت میزان معنا داری “Significance (با Sig) مشخص می شود. در یک قاعده کلی فرضیه صفر را رد می کنیم هرگاه Significance یا P-Value آزمون کمتر از احتمال خطای نوع اول گردد که در این صورت گوییم آزمون در سطح معنی دار است.

آزمون فرضیه های آماری
آمار استنباطی دارای دو نوع آزمون پارامتریک و ناپارامتریک می‌باشد. معمولا اگر داده ها دارای توزیع نرمال باشند، مقیاس فاصله ای‌ یا نسبی داشته باشند یا نمونه‌ها واریانس مساوی داشته باشند (همگنی واریانسها برقرار باشد) از آزمونهای پارامتریک استفاده می شود.
به منظور آزمون فرضیات با بهره گرفتن از آزمونهای پارامتریک (مثل رگرسیون و همبستگی)، شرط اول، بررسی نرمال بودن توزیع داده ها می باشد. از این رو در ابتدا به بررسی نرمال بودن داده های متغیر وابسته تحقیق پرداخته می شود. سطح خطای مورد قبول در آزمونهای مورد نظر در این فصل برابر با۰/۰۵ می باشد (=۰/۰۵ α)

روند تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش به کمک آمار استنباطی
در این بخش، در ابتدا به بررسی وضعیت پراکندگی داده ها از لحاظ نرمال یا غیر نرمال بودن می پردازیم و با توجه به نتایج حاصل، روش های آماری از جمله همبستگی و معناداری را انتخاب می نماییم.

بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها
آزمون شاپیرو- ویلک ، آزمون کلموگروف- اسمیرنوف ، همچنین آزمون دیگری با نام اندرسون- دارلینگ نیز برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده می شود. دو آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و شاپیرو- ویلک مشابه هم هستند. ولی در عمل تفاوت اندکی بایکدیگر دارند.
الف - اگر حجم نمونه کم است، هر دو آزمون نتایج یکسانی دارند.
ب - اگر حجم نمونه بیشتر از ۲۰۰۰ است، آزمون کلموگروف - اسمیرنوف مناسب تر از شاپیرو است.
به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده های متغیرهای تحقیق از آزمون کولموگورف اسمیرنوف استفاده شد. هدف از انجام آن، بررسی ادعای مطرح شده در خصوص توزیع نرمال داده های یک متغیر کمی می باشد. اگر متغیرها نرمال باشند ، از آزمونهای پارامتریک استفاده می شود در غیر این صورت از آزمونهای ناپارامتریک استفاده می کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ب.ظ ]