کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



در ادامه در رابطه با حکم این نوع خیار بحث کرده و نظریات مذاهب چهارگانه اهل سنت(ابوحنیفه، مالک، شافعی، احمد بن حنبل، یاران و پیروانشان حکم این نوع از خیار را ذکر کرده اند. اعتقاد مذاهب چهارگانه در مورد این عقد جواز و مشروعیت آن است. بعضی از فقهاء هم بر جواز و مشروعیت این نوع از بیع از اجماع کرده اند.
همچنین ادله صحت خیار شرط را روایاتی چند بیان کرده و ضمن ذکر آنها در این نوشتار صحت و عدم صحت آنها را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. در این مجموعه از اینکه حق خیار شرط برای چه کسی است نیز سخن به میان آورده شده و فرق چهارگانه در این باره نظر داده اند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حنابله اعتقاد دارند که خیار شرط می تواند برای هر یک از متعاقدین (بایع ومشتری) باشد و جایز است که بتواند برای هر دوی آنها نیز شرط شود و همچنین برای یکی از آنها.
اهل علم گفته اند که خیار را می توان برای یکی از آنها بدون دیگری نیز شرط کرد(طبق حدیث).
نویسنده در این نوشتار نظریات مختلف را ذکر کرده و صحت و عدم آن را به طور مفصل کاوش کرده اند. ایشان چند شرط هم برای صحت شرط از جمله اینکه، خیار حیله ای برای انتفاع به وسیله قرض نباشد، مدت خیار معلوم باشدو… را نام برده و تشریح کرده اند.
همچنین حکم بیع را در صورت انقضای مدت خیار بیان کرده اند و گفته اند که اگر زمان خیار خیار بگذرد و هیچ کدام از آنها از حق فسخ خود استفاده نکنند خیار باطل شده و عقد بیع لازم می شود. (نظر شافعی، حنفی، حنبلی) اما امام مالک در این باره نظرشان این است که، با گذشت زمان بیع لازم نمی شود و…
در ادامه همچنین درباره حکم ثمن و حکم تصرف متعاقدین در مبیع، و حکم از بین رفتن مبیع در زمان خیار سخن به میان آورده است.
محبوبه مینا در رابطه با عقد بیع شرط مقاله ای تحت عنوان«بیع شرط-معاملات با حق استرداد»نوشته اند. ایشان در گفتار اول مباحث مربوط به کلیات شامل تعریف بیع شرط و معاملات با حق استرداد و پیشینه آن در حقوق ایران قبل و بعد از تصویب قوانین مدنی و ثبت را بیان کرده اند.
در گفتار دوم مباحث قلمروی بیع شرط از نظر نوع و مورد معامله ارائه کرده و در گفتار سوم شرایط قبض بیع شرط و در گفتار چهارم آثار بیع شرط به طور تطبیقی از دیدگاه حقوق ایران و اسلام وفرانسه و برخی از کشورها عربی مورد بحث قرار داده اند.
در این مجموعه تفاوتهای معامله با حق استرداد با عقد رهن بیان شده است. همچنین درباره اعمال و شیوه حق فسخ و استرداد از دیدگاه حقوق اسلام، ایران و فرانسه بحث شده است. در آخر هم از اجرای سند رسمی سخن به میان آمده است.
در نتیجه گیری کلی بازنگری در مقررات قانون ثبت با توجه به احکام شرعی و واقعیت های عقلایی جامعه ضروری دانسته شده است.
ایشان در این نوشتار بیان کرده اند که، در حقوق اسلام و ایران هر یک از بایع و مشتری یا هر دو می توانند حق فسخ را وارد قلمرو قرارداد کنند. در صورتی که تنها یک طرف حق خیار داشته باشد دیگری باید از مال رفع مزاحمت کند. خیار شرط می تواند برای شخص ثالث نیز پیش بینی شود. البته شخص ثالث می تواند به طور مستقل اقدام کند یا اینکه در کنار طرفین خیار داشته باشد…
ایشان گفته اند که از ظاهر ماده ۱۰۵۹ قانون فرانسه چنین استنباط می شود که، بیع شرط ویژه بایع است. همان طور که صریحا برخی از نویسندگان به آن اشاره کرده اند وارث بایع نمی تواند از حق موروث خود استفاده کندو…. (مینا،محبوبه،بیع شرط-معاملات با حق استرداد،مجله ،۱۳۸۱).
سید مرتضی مشیری(دبیر دبیرستان بازرگانی اهواز)در نوشتاری تحت عنوان«انواع بیع و خیارات»اقسام بیع و تعاریف آنها را بیان کرده اند. در این مجموعه ابتدا تعریفی مختصر از عقد بیع نموده و سپس به تشریح اقسام آن پرداخته است.
تعریفاتی که فقهاء از عقد بیع نموده اند مختلف است. بهترین تعریفی که از همه جامعتر نیز می باشد تعریف مرحوم شیخ مرتضی انصاری در کتاب مکاسب است که می فرمایند«و هو انشاء تملیک عین مال».
در ادامه این نوشتار سخن از خیارات به میان آورده و در تعریف خیار فرموده اند«عبارت است از اختیاری که برای یکی از متبایعین، یا هر دو، یا شخص ثالثی نسبت به فسخ معامله ای موجود باشد. » در ادامه تعریفات دیگر فقهاء از خیار را نیز بیان کرده اند. ایشان در تعریف عقد خیاری گفته اند که، «عقد خیاری آن است که برای طرفین، یا هر دو، یا یکی از آنها، یا برای شخص ثالثی اختیار فسخ معامله باشد».
در نوشتار مذکور نویسنده خیار شرط را نیز تعریف کرده و گفته اند که این خیار باید مضبوط و معین باشد و چنانچه مدت قید نگردد یا مجهول باشد مانند آنکه بگوید تا نزول باران یا ورود حاج معامله باطل است. ایشان دلیل صحت این نوع از معامله را روایات زیادی که از امام صادق(ع)در این زمینه وارد شده دانسته اند و ضمن ذکر روایات در کتاب خود به بررسی آنها پرداخته است. همچنین در این نوشتار به فروعاتی که بر این نوع خیار مترتب است نیز پرداخته که برخی آنها عبارتند از: در خیار شرط باید ابتدا یا انتهای مدت معین باشد در صورتی که معین نباشد ابتداء آن از تاریخ عقد خیاری محسوب می شود مگر این که طرفین در بین خود قراردادی دیگر شرط کرده باشند. دیگری اینکه طرفین یا یکی از آنها می توانند برای خود مشاوره با شخص ثالث را شرط کنند و…(مشیری،مرتضی،انواع بیع و خیارات).
زهرا شبیری در نوشتاری تحت عنوان«مقایسه شرط نامشروع و شرط خلاف مقتضای عقد» (شبیری،زهرا).به تفحص پرداخته اند.
ایشان بیان کرده اند که، از میان شروطی که در کتابهای فقهاء مطرح گردیده، دو شرط خلاف مقتضای عقد و شرط نامشروع از مهمترین شروطی هستند که دارای آثار و ویژگیهای گوناگونی هستند. اکثر علماء شرط خلاف مقتضای عقد را یکی از انواع شروط نامشروع شمرده اند. در این نوشتار این دو شرط از جهات مختلف مورد مقایسه قرار گرفته و به نقاط اشتراک و افتراق آنها پرداخته و آرا و اقوال فقهای شیعه و اهل سنت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است.
در مبحث اول ایشان به تعریف و ماهیت شرط نامشروع در فقه شیعه پرداخته اند. از کلام فقهاء این چنین برداشت می شود که آن ها شرط نامشروع را به دو صورت زیر معنا کرده اند. ۱-شرط مخالف کتاب و سنت۲-شرطی که حلالی را حرام، یا حرامی را حلال کند.
در این مجموعه ایشان گفته اند که شیخ انصاری و به تبع این شیخ بزرگوار برخی دیگر از فقهاء شرط نامشروع را شامل موارد زیر دانسته اند: «شرطی که فی نفسه جایز نباشد»ایشان در بحث شرایط صحت شرط در مکاسب خود هشت شرط( و به بیانی نه شرط)را به عنوان شروط صحت شرط ذکر کرده اند و… (همان).
مسعود رهنمون در رابطه با بیع شرط مجموعه ای به نام«مرور زمان در بیع شرطی»نگاشته اند. گرچه عقد و معامله بیع شرط در قانون مدنی از مواد ۴۵۸ الی ۴۶۳تصریح شده و از طرف علماء علم حقوق نیز در اطراف این معامله بحث های مفصلی به عمل آمده است.
جای تردید نیست که در ریشه و اساس مطالبی که راجع به قانون مدنی است باید در کتب فقه شیعه جست و جو کرد، زیرا منبع منحصر به فرد قانون مدنی ایران همان آراء و عقاید فقه اسلامی است که از آیات قرآنی و اخبار با رعایت چهار اصل مسلم: کتاب، سنت، عقل و اجماع استخراج گردیده است. ایشان عنوان کرده اند که، موضوع بیع شرط در کلیه کتب فقهی عنوان خارجی داشته و فقهاء و علماء حقوق اسلامی با نظر و دقت بدان نگریسته اند و اکثریت نزدیک به اجماع آن را بیع صحیح الارکان و کاملی دانسته اند و به محض وقوع عقد مبیع را ملک مشتری و ثمن را ملک بایع بایع شناخته اند. منتهی با این قید که اگر بایع در مدت معین ثمن را به مشتری رد کرد حق فسخی برای او ایجاد می شود که می تواند از آن حق استفاده کند و…. دکتر مهدی دامغانی(سردفتر ۲۵ تهران) در مجموعه نوشتار خود تحت عنوان«فرق بیع شرط با رهن»به بررسی و تبیین این دو نوع عقد پرداخته اند. ایشان در این مجموعه بیان کرده اند که، کدام یک به نفع بدهکار و کدام یک به نفع بستانکار است؟بستانکار(مرتهن)معامله رهنی می تواند از مورد رهن اعراض کند و در عوض شخص بدهکار یا سایر اموال او را توقیف کند ولی در معامله شرطی چنین نیست.
ایشان در ادامه اذعان داشته اند که، یکی از انواع بیع که در شرع و قانون مدنی دارای عنوان خاص است«بیع شرط»می باشد وآن عبارت است از اینکه فروشنده مال یا ملک خود را به خریدار بفروشد ولی در ضمن عقد شرط می شود که چنانچه در ظرف مدت معین، فروشنده تمام یا قسمتی از ثمن معامله را به خریدار مسترد نمود و… در ادامه ایشان منافع در این دو نوع ممعامله را مورد بررسی قرار داده اند و ذکر کرده اند که در معامله شرطی، منافع مورد معامله متعلق به خریدار است مگر اینکه خلاف آن شرط شود ولی در منافع مورد رهن جزء معامله نبوده و متعلق به راهن(بدهکار)است مگر اینکه خلاف آن شرط شود و…(رهنمون،مسعود،مرور زمان در بیع شرطی،حقوق امروز،ش۱۶۷،۱۳۵۲).
محمد اعتضاد در نوشتاری تحت عنوان«بحث در اطراف خیارات»انواع خیارات را به بحث کشیده اند، ایشان در بحث اول این مجموعه بیان کرده اند که، مطابق ماده ۴۴۹و۴۵۰ از قانون مدنی کسی که در معامله حق خیار برای او مقدر است هر گاه عملی انجام دهد که دلیل یا کاشف از فسخ آن معامله باشد اعمال مزبور را فسخ تلقی نموده اند مثل آنکه زید ملک خود را در مقابل مبلغی فروخته و برای خود در مدت معین خیار قائل شده و در ضمن مدت خیار در ملک تصرف نماید، تصرف دلیل و کاشف از فسخ آن معامله است. موضوع بحث آن است که هر گاه شخص صاحب خیار در ضمن مدت خیار همان مبیع را به دیگری هبه یا وقف یا انتقال دهد آیا معاملات مزبور دلیل فسخ معامله اولیه وهبه یا وقف یا معامله بعدی که نموده صحیح است یا خیر؟و….
در بحث دوم این مجموعه بیان کرده اند که در صورتی که مبیع خیاری در اثناء مدت خیار تلف شود برای دارنده خیار باز حق خیار باقی است یا نه؟آن چه از کلمات فقهاء استنباط می شود آن است که هرگاه خیار منوط به بقاء بیع خیاری با تلف مبیع قهرا خیار منتفی می شود و…
در بحث سوم تشریح کرده اندکه، هر گاه مشتری در ضمن مدت خیار که برای بایع می باشد مبیع خیاری را به دیگری انتقال دهد بین علماء حقوق عقاید مختلفی است. عده ای از علماء قائل به عدم جواز معامله مشتری گردیده از قبیل، مرحوم شهید و صاحب جامع المقاصد و…
در بحث چهارم این نوشتارکه راجع به انتقال خیارات به ورثه است بیان کرده اند که، ماده ۴۴۵ قانون مدنی به طور اطلاق اشعار داشته که خیارات از حقوق قابل انتقال به ورثه است و در اطراف شقوق آن ماده مخصوص وضع نشده در صورتی که شقوق و عناوین مختلفی در ای باره متصور است و بین علماء حقوق نسبت به آن اختلافاتی وجود دارد…
عیوضلو در نوشتار خود که«بررسی فقهی-حقوقی عقود در بانکداری اسلامی »نام دارد به بحث و بررسی مفصل این عقود در بانکداری اسلامی پرداخته اند در ابتداء ایشان بیع را به چند اعتبار تقسیم بندی کرده اند و انواع آن را ضمن نام بردن تشریح کرده و توضیح داده اند وتأثیرات آنها را در بانکداری اسلامی مورد تحقیق و تفحص قرار داده اند. (عیوضلو،بررسی فقهی حقوقی عقود در بانکداری اسلامی،ص۷۰-۷۳،ش۸).
مجید رضایی در نوشتاری تحت عنوان«اوراق اختیارمعامله در منظر فقه امامیه»(رضایی،مجید،فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)،شماره ۲۵۵،به ۱۳۸۴)به بررسی این مسأله پرداخته اند.
ایشان بیان کرده اند که، این مقاله به دلیل اهمیت کارکرد اوراق اختیار معامله در بازار بورس، بررسی فقهی آن را مد نظر قرار داده تا در صورت تصحیح معامله آن بازار بورس اسلامی بتواند از مزایای آن بهره مند گردد. با بررسی انواع اختیار معامله، دیدگاه اندیشمندان اسلامی پیرامون آن مطلب و راه های تصحیح و موانع آن معلوم گردید. ایشان در مقدمه این مقاله نوشته اند که، فعالیت اقتصادی معمولا با ریسک و مخاطره مواجه است. هر چه انتظار سود و بازدهی بیشتری داشته باشیم باید باید ریسک پذیری بالاتری نیز داشته باشیم. عدم اطمینان نسبت به آینده و وضعیت و و ضعیت قیمتها و نوسان آن باعث شده که فعالان اقتصادی به دنبال یافتن راههایی متعدد مدیریت ریسک و.. باشند. در ادامه ایشان به تعریف پیمان آتی، قرارداد آتی و.. پرداخته اند و حق اختیار معامله را نیز در همین جا به بحث کشیده اند.
در این نوشتار تاریخچه این بحث(اختیار معاملات)را مورد بررسی قرار داده اند. دیدگاه های فقهی پیرامون اختیار معاملات نیز در این مجموعه بررسی شده و نظر عده ای از فقهاء که قبلا در این مورد آورده شده است نیز آورده اند. و در آخر هم در نتیجه گیری این بحث بیان کرده اند که، از مجموع مباحث ارائه شده معلوم شد اوراق اختیار معامله قابلیت استفاده در بازارهای بورس اسلامی را دارد. موانع متعددی که در کلمات برخی از اندیشمندان آمده را می توان بر اساس مبانی فقهی امامیه پاسخ داد و بر اساس صحت بیع حق، معامله مذکور شامل شرایط و ویژگیهای بیع می شود. (همان).
سید حسین میر معزی صاحب مجموعه نوشتار اسلام و نظام اقتصادی به بررسی این مسأله پرداخته اند، ایشان در این نوشتار بیان کرده اند که، اختلافات فراوانی در مورد ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی وجود دارد. برخی اقتصاد اسلامی را همان احکام و قوانین اقتصادی ای می دانند که که در کتب فقهی همچون مکاسب محرمه، بیع وجود دارد. بعضی چون شهید صدر معتقدند که، اسلام دارای مذهب و مکتب اقتصادی نیز هست. و برخی دیگر می گویند اسلام علم اقتصاد نیز دارد. بعضی هم به طور کلی منکر علم اقتصاد شده و می گویند اسلام تنها اهداف و ارزشهای کلی را ارائه کرده است و احکام و قوانین موجود در حوزه اقتصاد غالبا امضایی و مخصوص صدر اسلام بوده و جزء احکام جهان شمول اسلام نیست.
ایشان هدف خود را از این نوشتار ای چنین اعلام کرده اند که، اسلام افزون بر حقوق و مکتب اقتصادی، دارای نظام اقتصادی نیز هست و…
محمد رضا غفوریان صاحب اثر راه های گریز از ربا در نگاه امام خمینی(ره) و شهید صدر در مجموعه نوشتار خود بیان کرده اند که، هر کس با اندک آشنایی با بخشهای معاملات فقه، اهمیت، گستردگی و پیچیدگی مسأله ربا را در می یابد.
ایشان در مورد ربا گفته اند که، ربا موضوعی است که هم در پژوهش های فقهی، به ویژه با پدیدار شدن روابط پیچیده نوین اقتصاد و بانکداری، و هم در کاوش های دانش اقتصاد، جایگاه ویژه ای دارد و بسیار بدان می پردازند.
ایشان در ادامه فرموده اند که، ارزیابی درستی و نادرستی راه های گریز از ربا را نباید دست کم گرفت. چرا که گونه پردازش به این مسأله فقهی، گذشته از اهمیتی که نتیجه بررسی خود این فرع دارد، نشانگر سبکی ویژه و نگاهی خاص در بررسی های فقهی است.
در این مجموعه همچنین می گویند که، چگونه است که برخی فقیهان مثل امام خمینی(ره)در ارزیابی روایات این باب، چشم انداز گسترده ای را می نگرند. ولی برخی دیگر را می توان یافت که با بررسی سند و دلالت یک روایت، راه یا راههایی برای گریز از ربا پیش می نهند و هیچ معیار دیگری در این باره نمی بینند کدام شیوه در این باره درست است و…
هادی حسینی ضمن تحقیقی تحت عنوان«تحلیل ماهیت حقوقی بیع شرط(خیاری)در قانون مدنی و مقایسه آن با قانون ثبت و بخش نامه های ثبتی» به بررسی این موضوع پرداخته اند.
ایشان در این تحقیق در تعریف بیع خیاری بیان داشته اند که: مقصود از بیع خیاری، عقدی است که در آن برای یکی از طرفین یا شخص ثالث خیار فسخ شرط شود. حق فسخ به طور معمول برای فروشنده شرط می شود بدین ترتیب که در قرارداد خرید و فروش می آید که، هر گاه فروشنده در مدت معین ثمن را به خریدار پس بدهد، حق فسخ معامله و تملک مجدد مبیع را داشته باشد. این عقد در حقوق ما «بیع شرط» نیز می نامند، و در قانون ثبت املاک و اسناد«معامله با حق استرداد»گفته شده است.
در بیع خیاری، وضع مالکیت مبیع، پیش از سپری شدن مدت خیار و قطعی شدن بیع، ثابت نیست. زیرا فروشنده می تواند هر گاه بخواهد
با پرداخت ثمن آنچه را از دست داده دوباره به دست بیاورد و تملک کند. وضع متلزل مبیع ممکن است این تردید را به وجود آورد که، ملکیت نیز پس از انقضای خیار منتقل می شود و قانون مدنی نیز برای رفع این تردید مقرر داشته که«در بیع خیاری مالکیت از حین عقد بیع است نه از تاریخ انقضاء خیار». (ماده۳۶۴ق.م).
ایشان در فصل اول این نوشتار، به تعریف بیع خیاری در قانون مدنی ایران پرداخته اند و سپس آثار بیع شرط در قانون مدنی را مورد بررسی قرار داده اند. در مبحث بعدی تفاوت بیع خیاری قانون مدنی با معامله رهنی را مورد بحث قرار داده و بیان داشته اند که، بیع شرط(معامله با حق استرداد) از حیث اثر با معامله رهنی شباهت کامل دارد. زیرا قانونگذار خریدار شرطی را نیز در حکم طلبکار می داند. طلبکاری که مبیع را در گرو خود دارد و می تواند در صورت لزوم از آن استفاده کند. اما با این وجود بین این دو مفهوم تفاوتهایی وجود دارد که در ادامه مطلب این تفاوتها را مورد مطالعه قرار داده است.
در مبحث بعدی به بررسی بیع شرط در قانون ثبت و بخشنامه های ثبتی پرداخته و پیشینه تاریخی و ماهیت این عقد را مورد بحث قرار داده اندو…. (حسینی،هادی،بررسی بیع شرط،،بی تا).
سید سجاد علم الهدی(دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد) در نوشتاری به نام«بررسی اجمالی فقهی بورس اوراق بهادار از منظر فقه»به بررسی اجمالی این موضوع پرداخته است. خلاصه ای از تحقیق ایشان به شرح زیر می باشد: بازار بورس اوراق بهادار به عنوان یک نهاد اقتصادی مهم، نقش زیادی در تجمیع سرمایه های متفرق و اندک ایفا می نماید و نیز امکان سرمایه گذاری در طرحهای بزرگ را فراهم می آورد و علاوه بر آن شفافیت و سرعت داد و ستد اوراق بهادار از ویژگیهای بازار بورس است. در این مجموعه سعی شده با توجه به اصل جامعیت اسلام در پاسخگویی به مسائل جدید، عملکرد بورس اوراق بهادار از نظر فقهی مورد تحلیل قرار گیرد. در ادامه به تعریف بورس و اوراق بهادار پرداخته و و همچنین کارگزاری بورس را مورد بررسی قرار داده اند. همچنین در این نوشتار به بررسی اجمالی دیدگاه شریعت اسلامی پیرامون معاملات پرداخته و گفته اند که یکی از بحث های ریشه ای در در باب معاملات آن است که معیار شریعت اسلامی در هر یک از معاملات چگونه است؟و… (سجاد,علم الهدی،بررسی اجمالی فقهی بورس اوراق بهادار از منظر فقه،۱۳۸۲).
جعفر انصاری دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد در پایان نامه خود تحت عنوان«بررسی فقهی انواع بیع و نقش آنها در تأمین مالی»به راهنمایی استاد حسن آقانظری این موضوع را بحث و بررسی کرده اند. و درچکیده این تحقیق اظها دارند که:
بیع شرط بیعی است که در آن شرط می‎شود هرگاه فروشنده در مدت معین تمام یا قسمتی از ثمن را به خریدار مسترد نماید حق فسخ معامله را نسبت به تمام یا قسمتی از مبیع داشته باشد. البته هرگاه به این‎که برای فسخ، تمام ثمن باید داده شود یا بخشی از آن اشاره نشده باشد خیار فسخ تنها با دادن تمام ثمن قابل اِعمال خواهد بود. بازگشت مبیع به مالکیت فروشنده درصورتی است که فروشنده به شرایطی که بین او و مشتری برای پس دادن مبیع مقرر شده است عمل نماید و در غیر این‎صورت بیع قطعی شده و مالکیت مشتری بر مبیع ثابت می‎شود. (ماده‎ی۴۵۹قانون مدنی)
ویژگی شرط خیار در بیع شرط این است که خیار برای فروشنده شرط می‎شود و استفاده از خیار مشروط به پرداخت ثمن توسط فروشنده در مدت معین است.

۲-۱٫ قصد انعقاد بیع شرط

برای این‎که اشخاص از بیع شرط برای مقاصد دیگر به جز بیع استفاده ننمایند قانون‎گذار در ماده‎ی۴۶۳ق. م درمورد قصد طرفین مقرر می‎دارد درصورتی که فروشنده در بیع شرط واقعاً قصد انعقاد بیع را نداشته باشد احکام عقد بیع اجرا نخواهد شد. (ماده‎ی ۴۶۳ق. م) یعنی اگر معلوم شود قصد فروشنده مثلاً استقراض بوده احکام بیع جاری نخواهد شد.

۲-۲٫ شرایط صحت بیع شرط

شرایط بیع شرط همان شرایط اساسی معاملات است که در ماده‎ی ۱۹۰ق. م آمده است. برابر این ماده:
«برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 08:56:00 ب.ظ ]




۲-۴-۱- تعریف اعتماد به برند
علاقه به موضوع اعتماد در رشته‌های مختلف باعث غنای این مفهوم شده؛ ولی ترکیب دیدگاه‌های متفاوت در مورد اعتماد، رسیدن به توافق در مورد ماهیت آن را با مشکل روبرو کرده است. اعتماد به برند از دیدگاه‌های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است. اعتماد به برند احساس امنیت خریدار در تعامل با برند که بر پایه ادراک از قابلیت اطمینان و مسئولیت‌پذیری برند در مقابل علائق خریدار به دست آمده است (دلگادو – بالستر، ۲۰۰۱). کارتر و وبر اعتماد را به عنوان تعامل بین فرد و دیگران تعریف می‌کنند که در این تعامل هدف، رابطه است (کارتر و وبر، ۱۹۹۲). این رابطه از طریق باور افراد در مورد اینکه دیگران به دیدگاه آنها احترام می‌گذارند و به روشی عمل نمی‌کنند که استانداردهای اخلاقی ارتباط را نقض کنند، توصیف می‌شود (چوئی و همکاران، ۲۰۱۱). اعتماد به معنی اعتبار و اطمینان به طرف معامله (مورگان و هانت، ۱۹۹۴) و نشانه تعهد و رضایت مصرف‌کننده[۴۹] از یک برند خاص است (دونی و کانن، ۱۹۹۷). اعتماد تمایل به تکیه بر طرف دیگر معامله در صورت مواجه شدن با ریسک است. این تمایل از ادراک طرفین بر اساس تجربه گذشته ناشی می‌شود و بر نتایج نهایی استوار است. نتیجه نهایی مثبت اعتماد را افزایش می‌دهد و نتایج منفی باعث کاهش اعتماد می‌شود (ورکل، ۱۹۷۹). اعتماد به برند به عنوان «امنیتی که مصرف‌کننده در تعامل خود با برند احساس می‌کند»، تعریف می‌شود. این احساس بر اساس ادراکاتی است مبنی بر اینکه برند قابل اعتماد و مسئول تامین منافع و رفاه مصرف‌کننده است (دلگادو – بالستر، ۲۰۰۱). آکر نیز با اثبات اینکه اعتماد به برند فراتر از رضایت مصرف‌کننده از عملکرد محصول و ویژگی‌های آن است، از این تعریف حمایت می‌کند (آکر، ۱۹۹۶). اعتماد بر مبنای انتظاری که افراد از خود یا دیگران دارند، استوار است (باربر، ۱۹۸۳) و می‌توان آن‌ را به عنوان تمایل یا حسن نیت دانست که این توانایی را به مصرف‌کننده می‌دهد تا ریسک را در نظر بگیرد. حسن نیت طرفین بر اساس تجربه‌های گذشته ایجاد می‌شود. اعتماد، به خاطر توانایی در تعدیل ریسک موجود در فرایند خرید، احساسی نزدیک به رضایت است (دویر و همکاران، ۱۹۸۷). دونی و کانن نشان دادند که ساختار اعتماد شامل فرایند حسابگرانه‌ای است که بر مبنای توانایی برند برای ادامه فعالیت‌ها به منظور انجام تعهدات خود بر اساس تخمین هزینه - منفعت عمل می‌کند. آنها همچنین اشاره می‌کنند که اعتماد شامل استنباط در مورد خیرخواهی یک شرکت در جهت فعالیت بر اساس منافع مشتریان و ارزش‌ها و اهداف مشترک است. بنابراین، باور افراد در مورد قابلیت اطمینان، امنیت و صداقت جنبه‌های مهم اعتماد است که مردم در مفهوم‌سازی خود از اعتماد لحاظ می‌کنند (دونی و کانن، ۱۹۹۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این اعتقاد وجود دارد که اعتماد تنها در محیط نامطمئن و مخاطره‎‌آمیز وجود دارد، زمانی که نتایج تصمیم برای فرد نامشخص و مهم است (ماتزلر، ۲۰۰۶). مورمن وهمکارانش و همین‌طور کنن و دونی معتقدند مفهوم اعتماد فقط مناسب شرایط عدم قطعیت است (دونی و کانن، ۱۹۹۷). اعتماد، عدم اطمینان محیطی را کاهش می‌دهد؛ زیرا مصرف‌کنندگان می‌توانند به برندهای معتمد تکیه کنند (ساهین و همکاران، ۲۰۱۱).
۲-۴-۲- ابعاد اعتماد به برند
اعتماد به برند ساختار پیچیده‌ای است که از دیدگاه‌های مختلفی می‌توان به آن نگاه کرد. با توجه به تحقیقات انجام شده در رابطه با این ساختار، در ادبیات بازاریابی و مدیریت، اعتماد به عنوان یک مفهوم دو بعدی در نظر گرفته می‌شود (گرنووتر[۵۰]، ۱۹۹۲؛ کالن و همکاران، ۱۹۹۵؛ براملی و کامینگز، ۱۹۹۵). در دیدگاه اول، اعتماد به عنوان یک باور یا انتظار (باور قابل اطمینان) در نظر گرفته می‌شود (یعقوب و همکاران، ۲۰۱۰) که دارای ماهیت فنی و شامل توانایی و تمایل به عمل کردن به وعده‌ها و راضی نگه داشتن مشتری است (آلام و یاسین، ۲۰۱۰). باورهای قابل اطمینان شامل ادراکاتی است مبنی بر اینکه طرفین‌ معامله در برخورد با یکدیگر به روش مطلوبی عمل می‌کنند (بون و هولمز، ۱۹۹۹). بعضی از این باورها عبارت‌اند از: شایستگی (باربر، ۱۹۸۳)، قابلیت اعتماد و اطمینان (کومار، ۱۹۹۶)، توانایی، خیرخواهی و کمال (ما‌یر و همکاران، ۱۹۹۵)، قضاوت (میشرا، ۱۹۹۶)، قابلیت اطمینان و پیش‌بینی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵). در دیدگاه دوم به اعتماد به عنوان تمایل یا قصد تکیه بر فرد امین نگاه می‌شود. در حوزه برند، این بعد شامل نسبت دادن نیت خوب به برند است، مبنی بر اینکه برند به علاقه و رفاه مصرف‌کننده توجه می‌کند. در نتیجه، یک برند قابل اعتماد برندی است که به طور منظم به ارزش‌های وعده‌های داده شده به مشتریان از طریق تولید و فروش محصولات، توسعه آنها و خدمات ارائه شده (حتی در شرایط بد مثل زمانی که بحران به وجود می‌آید) عمل می‌کند (آلام و یاسین[۵۱]، ۲۰۱۰).
اعتماد در زمینه‌های مختلف مثل روانشناسی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵؛ روتر، ۱۹۸۰؛ لارزلیئر و هاتسون، ۱۹۸۰)، جامعه‌شناسی (لوئیس و ویجرت، ۱۹۸۵)، اقتصاد (دسگاپتا، ۱۹۸۸) و همچنین در زمینه‌های کاربردی مثل مدیریت (بارنی و هازن، ۱۹۹۴) و بازاریابی (اندلیب[۵۲]، ۱۹۹۲؛ مورگان و هانت، ۱۹۹۴؛ دویر و همکاران، ۱۹۸۷) توجه زیادی را به خود جلب کرده است. مرور دقیق ادبیات موجود نشان می‌دهد دو جزء مهم موجود در تعریف اعتماد اطمینان و ریسک هستند.
با توجه به مفهوم اعتماد در ادبیات روانشناسی اجتماعی، بسیاری از محققین بین اعتماد احساسی / عاطفی و اعتماد شناختی تمایز قائل می‌شوند. اعتماد شناختی بر اساس ارزیابی شایستگی، قابلیت اطمینان و قابلیت پیش‌بینی موضوعات مورد اعتماد استوار است و منعکس‌کننده درک اقتصادی اعتماد به عنوان انتخاب عقلانی است (ریجسبرجر و همکاران، ۲۰۰۵). از طرف دیگر، اعتماد عاطفی نوعی اعتماد احساسی است که بر اساس واکنش‌های فوری عاطفی، جذابیت، زیبایی‌شناسی و خیرخواهی استوار است. اغلب رفتارهای مبتنی بر اعتماد ترکیبی از اعتماد عاطفی و شناختی است (کوریتور و همکاران، ۲۰۰۳).
اعتماد مصرف‌کننده به برند منجر به ایجاد تعهد در مصرف‌کننده می‌شود، به ویژه در شرایط مشارکت (درگیری) بالا که تاثیر آن در ایجاد رضایت مصرف‌کننده زیاد است (مورگان و هانت، ۱۹۹۴؛ دلگادو و مونوئرا[۵۳]، ۲۰۰۱؛ مورمن و همکاران، ۱۹۹۲).
۲-۴-۳- منابع و عوامل اعتماد
اعتماد شامل چندین ویژگی است که عبارت‌اند از:
از نظر ویژگی سناریو: اعتماد بخش ذاتی عدم اطمینان و شرایط مخاطره‌آمیز است.
از جنبه شناخت فردی: اعتماد منعکس کننده نوعی دیدگاه قابل انتظار (همراه با قابلیت پیش‌بینی) است.
از نظر نفوذ: اعتماد مهم و قدرتمند است.
از جنبه تعامل: اعتماد ارتباطی دوجانبه یا رابطه متقابل است (باهاتاچاریا[۵۴]، ۱۹۹۸).
در تقسیم‌بندی دیگر، ویژگی‌های اعتماد به سه گروه تقسیم شده است که عبارت‌اند از:
قابلیت اطمینان: تمرکز اولیه فعالیت شرکا باید بر سود اعضای متفق (هم‌پیمان) باشد و بر مزایای دو طرف مبادله تمرکز کند.
قابلیت پیش‌بینی: عملکرد شریک تجاری در دوره‌های زمانی مختلف یکسان است. بنابراین، هر کدام از اعضا می‌تواند فعالیت شرکای خود را پیش‌بینی کند.
اعتبار: هر کدام از شرکا معتقد است که از اعضای دیگر رفتار فرصت‌طلبانه سر نمی‌زند (یونگ – ایبرا و ویئرسیما، ۱۹۹۹).
۲-۴-۴- پیشایندهای اعتماد به برند[۵۵]
در اعتماد به برند موجودیتی که به آن اعتماد شده شخص نیست؛ بلکه یک نشانه است. به طور کلی پیشایندهای اعتماد به برند به سه دسته کلی ویژگی‌های برند، ویژگی‌های شرکت و ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده تقسیم می‌شوند (لا و لی، ۱۹۹۹).
ویژگی‌های برند[۵۶]
ویژگی‌های برند نقش مهمی در تصمیم مصرف‌کننده برای اعتماد به برند دارند. همان‌طور که افراد قبل از ایجاد رابطه دوستی به ارزیابی طرف مقابل می‌پردازند، در مورد برند نیز قبل از تصمیم در مورد برقراری ارتباط با برند به قضاوت در مورد آنها می‌پردازند. اعتماد مصرف‌کنندگان به برند بر اساس شهرت (زاکر، ۱۹۸۶)، قابلیت پیش‌بینی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵) و شایستگی (اندلیب و انوار، ۱۹۹۶) برند تغییر می‌کند.
شهرت برند[۵۷]
شهرت برند به نظر دیگران در مورد قابلیت اعتماد به برند اشاره می‌کند. شهرت برند از طریق تبلیغات و روابط عمومی افزایش پیدا می‌کند؛ ولی تحت تاثیر کیفیت و عملکرد محصول نیز قرار می‌گیرد. اگر مصرف‌کننده‌ای متوجه شود که دیگران نظر مثبتی راجع به یک برند دارند (برند شهرت خوبی دارد) ممکن است به برند اعتماد کنند. بعد از تجربه مصرف، اگر برند بتواند حداقل انتظارات مصرف‌کننده را برآورده کند، اعتماد او افزایش پیدا می‌کند (این به معنی تمایل به تکیه به برند است) (لا و لی، ۱۹۹۹).
پیش‌بینی پذیری برند[۵۸]
پیش‌بینی پذیری به توانایی یکی از طرفین معامله برای پیش‌بینی رفتار طرف دیگر اشاره می‌کند (دونی و کانن، ۱۹۹۷). برندی که از قابلیت پیش‌بینی پذیری برخوردار است به مصرف‌کننده اجازه می‌دهد تا با اطمینان و به طور منطقی پیش‌بینی کند که در هر موقعیتی برند چگونه عمل می‌کند. قابلیت پیش‌بینی برند باعث افزایش اعتماد به برند می‌شود؛ زیرا مصرف‌کننده می‌داند که هیچ اتفاق غیرمنتظره‌ای در هنگام استفاده از آن به وجود نمی‌آید (کاسپرسن و همکاران، ۱۹۹۲).
شایستگی برند[۵۹]
یک برند شایسته این توانایی را دارد تا مشکلات مصرف‌کنندگان را حل کند و نیازهای آنها را برطرف کند. مصرف‌کننده ممکن است با استفاده مستقیم یا از طریق ارتباطات توصیه‌ای به شایستگی برند پی ببرد.
ویژگی‌های شرکت[۶۰]
دانش مصرف‌کننده در مورد یک برند می‌تواند بر اعتماد آنها به برند تاثیر بگذارد. ویژگی‌های شرکت که بر اعتماد مصرف‌کنندگان به برند تاثیر می‌گذارد، عبارت‌اند از :
اعتماد به شرکت[۶۱]
زمانی که به یک موضوع (موجودیت) اعتماد می‌شود، معمولا این تمایل وجود دارد تا به موجودیت‌های زیرمجموعه آن نیز اعتماد شود؛ زیرا به موجودیت بزرگتری تعلق دارد. در مورد شرکت و برند آن، شرکت موجودیت بزرگتر و برند موجودیت کوچکتر و زیرمجموعه آن است. بنابراین، مصرف‌کننده‌ای که به شرکت اعتماد دارد مانند این است که به برند اعتماد دارد.
شهرت شرکت[۶۲]
اگر مصرف‌کننده‌ای متوجه شود که شرکت ارائه‌دهنده برند از نظر دیگران منصف است، ممکن است منجر به اطمینان بیشتری به استفاده از برند شود، در نتیجه اعتماد به برند بیشتر می‌شود (لا و لی، ۱۹۹۹).
انگیزه‌های ادراک شده شرکت[۶۳]
انگیزه‌های ادراک شده از یکی از طرفین معامله بر اعتماد به آن شریک تاثیر می‌گذارد (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵). دونی و کانن معتقدند هدفمندی، اعتماد بین خریدار – فروشنده را توسعه می‌دهد ( دونی و کانن، ۱۹۹۷). هدفمندی به بیان و ارزیابی انگیزه‌های طرفین دیگر در معامله اشاره می‌کند. زمانی که یک طرف به عنوان خیرخواه شناخته ‌شود، مورد اعتماد قرار می‌گیرد (دوسچ، ۱۹۵۸).
انطباق رفتار رهبر با نیازهای زیردستان بر اعتماد و اطمینان افراد به رهبر تاثیر می‌گذارد (جونز و همکاران، ۱۹۷۵). در حوزه برند، زمانی که مصرف‌کننده درک ‌کند شرکت مالک برند بر اساس علاقه مشتریان عمل می‌کند، به آن برند اعتماد خواهد کرد.
کمال شرکت[۶۴]
صداقت شرکت ارائه‌دهنده برند، برداشت مصرف‌کننده است از اینکه شرکت دارای مجموعه‌ای از اصول قابل قبول مثل عمل کردن به وعده‌ها، رفتار اخلاقی و صداقت است. درجه‌ای که بر اساس آن در مورد راستی و درستی شرکت قضاوت می‌شود به شایستگی‌های عملکرد گذشته آن بستگی دارد.
ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده[۶۵]
ارتباط یک طرفه نیست؛ بلکه هر دو طرف بر معامله تاثیر می‌گذارند. بنابراین، ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده می‌تواند بر اعتماد مصرف‌کننده به برند تاثیر بگذارد (لی و لا، ۱۹۹۹). این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
شباهت بین خودانگاره مصرف‌کننده و شخصیت برند [۶۶]
خودانگاره، کلیت افکار و احساسات افراد را با مراجعه به اصل موضوع مشخص می‌کند (هانگ و زینکان، ۱۹۹۵). قیاس معروفی که در ادبیات بازاریابی استفاده می‌شود این است که برندها مشابه افراد هستند. بنابراین، یک برند می‌تواند تصویر یا شخصیت داشته باشد (اسمادر، ۱۹۹۳). تصویر برند باعث ایجاد شخصیت ادراک شده می‌شود. شخصیت برند به عنوان مجموعه‌ای از ویژگی‌های انسانی شامل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی (مثل سن، جنس، طبقه اجتماعی و اقتصادی) و ویژگی‌های شخصیتی انسان (مثل صمیمیت، نگرانی و احساسات) است (لی و لا، ۱۹۹۹).
تحقیقات در زمینه ارتباطات بین‌شخصی نشان می‌دهد که شباهت‌های بین ویژگی‌های دو بخش تمایل به اعتماد را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، از آنجایی که اعتماد باعث به وجود آمدن اعتماد می‌شود، ویژگی‌های معمول ممکن است آغاز کننده فرایند تقویتی و مثبت تعامل باشند (گامبتا، ۱۹۹۸). شباهت‌های درک شده بین خریدار و فروشنده در خریدهای صنعتی بر اعتماد خریدار تاثیر می‌گذارند (دایان و همکاران، ۱۹۹۵). مصرف‌کننده برند را ارزیابی می‌کند و بررسی می‌کند آیا برند مشابه خودش است یا نه؟. اگر ویژگی‌های فیزیکی برند یا شخصیت، مشابه خودانگاره مصرف‌کننده باشد، به احتمال زیاد به آن اعتماد خواهد کرد (لی و لا، ۱۹۹۹).
پیوند برند[۶۷]
پیوند به معنی علاقه خاص یکی از طرفین معامله به طرف دیگر است؛ زیرا طرف مقابل مهربان و خوش‌مشرب است. ارتباطی آغاز نمی‌گردد مگر اینکه طرفین از یکدیگر خوششان بیاید (بنت، ۱۹۹۶). برای آغاز ارتباط با برند مصرف‌کننده باید برند را دوست داشته باشد. زمانی که مصرف‌کننده به برند علاقه‌مند شود تمایل در او به وجود می‌آید تا اطلاعات بیشتری در مورد برند به دست آورد و فرایند اعتماد به برند شروع می‌شود (لی و لا، ۱۹۹۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




ج: یکی از دو تا یا هر دو
سازمان ممکن است در نظر داشته باشد که از بین دو پروژه یا هر دو انتخاب شوند و یا حداقل یکی از آن دو انتخاب شود . مثلا” برای دو پروژه Xو Xباید محدودیت زیر را در مدل داشته باشد تا هر دو پروژه یا حداقل یکی از آنها در سبد جای گیرند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

د: هر دو یا هیچکدام
اگر سازمان بخواهد که دو پروژه یا باهم در سبد قرار داشته باشند یا هیچکدام می بایست محدودیت زیر را در مدل داشته باشد.
ه: محدودیت تعداد پروژه های سبد
به کمک این محدودیت مطمئن می شویم که تعداد پروژه های هر سبد از بین m تعداد پروژه ممکن از n مورد تجاوز نخواهد کرد.
مدل در صورت وجود محدودیت های دیگر نیز باید آنها را منعکس نماید.
۳-۳-۶ فاز ششم: تعیین معیارهای اولویت بندی سبد پروژه ها
از آنجا که تصمیم گیری های نهایی انتخاب سبد پروژه ها توسط مدیران ارشد، سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی هر سازمانی صورت می پذیرد و به بیان دیگر سبدها می بایست برآورده کننده اهداف و انتظارات ذی النفعان سازمان باشند لذا به منظور تعیین معیارهای اصلی اولویت بندی سبد پروژه ها از نظر خبرگان امر، اهل فن و مدیران ارشد و سرمایه گذاران و ذی النفعان بهره گرفته می شود.
که در سازمان منتخب مورد مطالعه این امر از طریق گفتگو و برقراری جلسات با مدیران ارشد (اعضای هیأت مدیره و سهامداران ) و مصاحبه با مدیر عامل محترم امکان پذیر گردید.
در همه سازمانها آنچه از یک سبد پروژه انتظار می رود این است که بتواند بیشترین میزان ارزش حاصله را برای سازمان داشته باشد. بنابراین ارزش حاصله به عنوان یکی از معیار های اصلی اولویت بندی پروژه ها تعیین گردید.
همچنین به دلیل شرایط غیر مطمئن و متغیر امروزی ریسک سبدها نیز از عاملهای مهم در اولویت بندی سبدها می باشد.
در سازمان مورد مطالعه ۲ فاکتور الف: ارزش حاصله برای سازمان و ب: ریسک سبد به عنوان عوامل اولویت بندی سبدها انتخاب گردیدند.
لازم به ذکر است که ارزش حاصله سبدها در قسمت تشکیل سبدها و با بکارگیری روش های تصمیم گیری چندمعیاره( صفر و یک در این تحقیق) محاسبه می شود. و ریسک سبدها نیز از طریق محاسبه واریانس NPVپروژه های سبد برآورد می گردد که در مرحله بعدی به طور کامل تشریح گردیده است.
۳-۳-۷ فاز هفتم : اولویت بندی، تعدیل و متوازن سازی پورتفولیوی پروژه ها
در این مرحله به منظور اولویت بندی سبدهای تشکیل داده شده می بایست ریسک سبدها نیز محاسبه گردد. که در این تحقیق از روش محاسبه واریانس NPV استفاده گردیده است.
همچنین هدف از فرایند متوازن سازی توسعه ترکیب مولفه های پورتفولیوی سازمان با حداکثر پتانسیل است تا بصورت گروهی از اهداف استراتژیک سازمان پشتیبانی کرده و به آنها دست پیدا کند. متوازن سازی پورتفولیوی پروژه از مزایای اولیه مدیریت سبد بوده به توانایی برنامه ریزی و اختصاص منابع بر اساس جهت های استراتژیک سازمان و به حداکثر رساندن بازگشت پورتفولیوی را دارا می باشد.
فعالیتهای متوازن سازی شامل بررسی پروژه های انتخاب شده و اولویت بندی شده می باشد. سبد متوازن شده می تواند از اهداف استراتژیک حمایت کند.در پورتفولیوی مطلوب سازمان معیارهای عملکردی سبدها و محدودیتهای ظرفیتی منابع هم دخیل هستند. در اصل این فرایند شامل: (PMI,2006)
اضافه نمودن مولفه های جدیدی که انتخاب شده و برای انجام ، اولویت بندی شده اند.
تعیین مولفه هایی که بر اساس فرایند ارزیابی اولیه انتخاب نشده اند و نیازمند تجدید نظر هستند.
حذف مولفه هایی برای تعلیق یا دوباره اولویت بندی شدن یا اتمام، بر اساس فرایند بررسی دوباره
اعمال محدودیتهای منابع سازمان در طول اجرای پورتفولیوی پروژه در پورتفولیوی
در انتخاب مجموعه مولفه ها برای اینکه پورتفولیوی بتواند به بازگشت مطلوبی برسد، باید شباهتها و همپوشانی هایی که بینشان وجود دارد را در نظر گرفت. تا بتوان حالتهای مختلفی از سبد ها را داشته باشیم.
سازمان در متوازن سازی و تعدیل پورتفولیوی پروژه های خود از روش های گوناگونی استفاده می کند. در زیر به چند مورد از آنها اشاره می شود:
انتقال و جابجایی پروژه ها مابین پورتفولیوی انتخابی و پورتفولیوی فعال پروژه ها .
تعویق به تأخیر انداختن پروژه هایی که منابع کافی برای اجرای آنها وجود ندارد.
کاهش و فروش قسمتی از سهام سازمان در بعضی از پروژه های خاص که بازدهی مورد انتظار مدیران سازمان را تأمین نمی کنند و فروش آنها به سایر سرمایه گذاران خارج از سازمان.
تغییر در اهداف پروژه ها و هماهنگ سازی با شرایط و موقعیت بازار.
در این مرحله سازمانها می توانند از شیوه های مختلفی چون تحلیل سناریو، تحلیل ریسک، یا شیوه ها ی ترسیمی و گرافیکی بهره گیرند.
در این تحقیق به منظور متوازن سازی سبدها از تحلیل سناریو و تحلیل ریسک سبد ها استفاده می شود.
۳-۳-۱-۷ آنالیز ریسک
آنالیز ریسک یکی از مهمترین و مشکل ترین منظرهای انتخاب پروژه و مدیریت پورتفولیوی می باشد. تکنیکهای زیادی نیز برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته اند و به طور قاطع نمی توان بهینه بودن یکی از آنها را اعلام نمود. تکنیکهای مورد استفاده را می توان در دو دسته عمده طبقه بندی نمود:
-۱تکنیکهایی که ریسک پروژه را منحصرا” در قالب پروژه مورد نظر بدست می آورند.
-۲تکنیکهایی که ریسک پروژه را در قالب شرکت یا بازار بدست می آورند.(یزدانپناه،۱۳۸۸)
۱-۱-۷-۳-۳آنالیز ریسک پروژه
در این تحقیق ریسک پروژه ها به عنوان یک عامل مهم در اولویت بندی پروژه ها منظور می گردد. همچنین به هنگام سنجش امکان پذیری پروژه ها می بایست آستانه ریسک ذی النفعان و سهامداران شرکت مدنظر قرار گیرد. این بدین معنی است که در صورتی که پروژه ای ریسکی بیشتر از آستانه تحمل سهامداران و ذی النفعان داشته باشد در همان مرحله غربال اولیه حذف می شود.
لازم به ذکر است که در این تحقیق به دلیل پیچیدگی های احتمالی از محاسبه ریسک پروژه ها خودداری شده است.
۲-۱-۷-۳-۳آنالیز ریسک سبد
در مرحله متوازن سازی سبدهای پروژه همانطور که قبلا” نیز گفته شد ریسک کلی سبدها محاسبه می شود.این موضوع از این نظر مهم است که شرکت نسبت به قابل قبول بودن میزان ریسک سبدهای خود مطمئن شود.و در صورتی که ریسک سبد در محدوده قابل قبول نباشد، مدیریت می بایست به متعادل سازی و توازن آنها بپردازد.
برای محاسبه ریسک پورتفولیوی از واریانس NPV استفاده میشود که از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد.
که در آن:
: واریان سبد می باشد.
:انحراف معیار (ریسک سبد) می باشد.
kوkبه ترتیب بودجه پروژه iام و j ام به مجموع بودجه پروژه های درون سبد می باشد.
: ضریب همبستگی می باشد که برای منظور کردن اثرگذاری پروژه ها روی هم بکار می رود. در بحث پورتفولیوی صنعت ساختمان بر خلاف سهام که برای بدست آوردن همبستگی بین پروژه ها از داده های سالهای قبل استفاده می شود، به دو دلیل محدودیت نام برده در رابطه با پروژه های عمرانی، برای تعیین ضریب همبستگی پروژه ها از احتمالاتی که در آینده رخ می دهند استفاده می کنند و به همین دلیل نیز باید در تخمین دقت زیادی کرد تا تخمین معقولی را بدست آورد و علاوه بر این هرگاه اطلاعات جدیدی بدست آید باید اقدام به تجدید نظر و بازبینی همبستگی ها بین پروژه ها شود. (رجایی ،۱۳۸۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




ماز شعاعی هشت بازو Arm radial maze) 8 -)

شاتل باکس (Shuttle box)

جعبه Open field

قفس مخصوص موش و ظرف آبخوری

انواع سمپلر بر حسب میکرولیتر

استوانه مدرج

لام و قطره چکان

سرنگ انسولینی

دستکش و ترازو

۳–۳ حیوانات و تیمار
موش­های صحرایی از نژادWistar با وزن ۱۸۰ تا ۲۲۰ گرم، از موسسه سرم سازی رازی تهیه شده و در اتاق حیوانات بخش زیست شناسی در دمای ۲۲۲ درجه سانتی ­گراد و سیکل ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت تاریکی با آب و غذا به میزان کافی، نگه داری شدند. برای جفت گیری یک سر موش صحرایی ماده را با یک سرموش صحرایی نر در یک قفس قرار می­دادیم. برای تعیین زمان دقیق بارداری، هر روز تست اسمیر گرفته و نمونه اسمیر را به منظور بررسی، زیر میکروسکوپ قرار داده، بعد از دیدن اسپرم، موش صحرایی ماده از سایرین جدا شده و تنها نگه­داری می­شد. روز دیدن اسپرم را روز صفر حاملگی و فردای آن، روز ۱ بارداری در نظر گرفته می­شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روز ۱۵ بارداری، موش­های صحرایی ماده وزن شده و به صورت کاملا تصادفی برای تیمار در یکی از گروه ­های مورد مطالعه انتخاب می­شدند.
موش­های صحرایی ماده حامله به سه گروه تقسیم شدند. مادران گروه­ کنترل در کل دوران حاملگی و شیر دهی آب معمولی را دریافت می­کردند. گروه شاهد از شروع روز پانزدهم حاملگی تا پایان روز هفت بعد از زایمان میزان ۴۰ میلی­گرم بر کیلو گرم ساخارین در روز به صورت محلول در آب معمولی دریافت می­کردند. گروه آزمایش از روز پانزدهم حاملگی تا پایان روز هفت بعد از زایمان میزان ۲۰ میلی­گرم بر کیلو گرم در روز داروی اتوسوکسیماید به همراه ۴۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ساخارین در روز را به صورت محلول با آب دریافت می­کردند. از شروع روز پانزدهم مادران باردار گروه شاهد و آزمایش با احتیاط کامل به صورت یک روز در میان وزن می­شدند. و میزان محلولی را که طی یک شبانه روز بایستی دریافت کنند تعیین کرده و در طی روز میزان محلول مصرفی به صورت متناوب به وسیله استوانه مدرج برحسب میلی­لیترسنجیده شده پس از
دریافت میزان مناسب، در ادامه روز آب معمولی در اختیار مادران قرار می­گرفت. تقریبا ۲۱ روز بعد از شروع بارداری، موش صحرایی حامله زایمان می­ کند که روز اول زایمان را روز صفر تولد در نظرگرفته و فردای آن، به عنوان روز اول پس از تولد ثبت می­شد. در روز اول پس از تولد در صورتی که تعداد نوزادان بیش از ۸ سر بود تعداد ۸ سربه صورت تصادفی انتخاب شده و بقیه پس ازبیهوشی عمیق قربانی می­شدند. مادر و نوزادها به طورروز در میان وزن می­شدند تا میزان محلول ساخارین و اتوسوکسیماید-ساخارین دریافتی تا روز ۷ بعد از تولد مشخص شود.
در روز ۲۵ پس از تولد نوزادان از مادر جدا می­شدند و در روز ۴۰ پس از تولد زاده­های نر و ماده از هم تفکیک می­شدند. در روز ۶۰ بعد از تولد موش­های صحرایی بالغ وزن می­شدند و از هر جنس تعدادی برای بررسی حافظه فضایی و حافظه احترازی غیر فعال و تعیین آستانه تشنج استفاده می­شد (همچنین در روز ۹ پس از تولد از بین نوزادان هر مادر یک نر و یک ماده جهت پرفیوژن ترنس­کاردیال و مطالعه مرگ نورونی آپاپتوتیک استفاد می­شدند که نتایج آن در اینجا ارائه نمی­ شود).
۳-۴) آزمون یادگیری حافظه فضایی با ماز شعاعی هشت بازو[۴۷]:
تعداد نمونه­ها در این مطالعه ۶۶ سر بود. از این تعداد، گروه کنترل شامل ۱۲ سر نر و ۱۱ سر ماده و گروه دریافت کننده ساخارین شامل ۹ سر نر و ۷ سر ماده و گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید – ساخارین شامل ۱۴ سر نر و ۱۳ سر ماده بود.
دستگاه ماز شعاعی از جنس پلکسی­گلس بوده و روی پایه­ های با ارتفاع تقریبی ۵۰ سانتی­متر ازکف زمین قرار دارد و شامل یک میدان مرکزی[۴۸] با قطر ۳۰ سانتی­متر است که ۸ بازو بصورت شعاعی از آن منشعب می­شوند. طول هر بازو ۶۶ و عرض آن ۱۰سانتی­متر است. در انتهای هر بازو یک جام غذا به قطر ۳ سانتی­متر قرار دارد که داخل آن غذای مخصوص (بادام زمینی) قرار داده می­ شود به نحوی که حیوان نتواند آن را از دور ببیند کف بازوها و جام­های غذا خاکستری رنگ است. در راستای هر کدام از بازوها و در خارج از بازوها علائم تصویری ثابتی قرار داده شده. مکان علائم درتمام روزهای آزمون ثابت است و می ­تواند توسط موش­های صحرایی برای جهت­گیری فضایی استفاده شود (Brown , 1992; Bobb and crystal , 2003).
۳-۴-۱ روش کار
مراحل انجام آزمون یادگیری فضایی با ماز شعاعی هشت بازو:
از روز ۶۰ بعد از تولد برای ایجاد انگیزه حرکت در ماز، غذای هر موش صحرایی مورد آزمون به ۸۵ درصد مقدار طبیعی کاهش می­یفت و در طی دوره­ این آزمون وزن هر موش صحرایی به تدریج به حدود ۹۰ درصد وزن اولیه می­رسید.
مرحله :Shaping این مرحله شامل حداقل ۴ جلسه است. ۲ جلسه اول موش­های صحرایی در دسته­های چندتایی به مدت حداقل ۱۰ دقیقه داخل ماز قرار داده می­شوند تا با دستگاه تطابق پیدا کنند. در این ۲ جلسه قطعات بادام زمینی در طول بازوها در اختیار موش­ها قرار می­گیرد. در مرحله بعد موش­های صحرایی برای ۲ جلسه به­ صورت انفرادی داخل ماز قرار داده می­شوند و غذا تنها داخل تمام جام­ها قرار می­گیرد. در این ۲ جلسه زمان حضور در ماز ۳۰۰ ثانیه است.
مرحله :Trainingشامل ۱۲ جلسه است. موش­های صحرایی به صورت انفرادی داخل ماز قرار می­گیرند و غذا تنها در جام­های ۴ بازوی مشخص قرار می­گیرد. حداکثر زمان ممکن برای حضور هر موش صحرایی در ماز ۳۰۰ ثانیه بود و در صورت خوردن بادام زمینی­های هر ۴ بازو قبل از پایان این زمان، جلسه حضور در ماز بلافاصله ختم می­شد. ورود به بازوی فاقد غذا، خطای حافظه مرجع[۴۹] و ورود مجدد به بازویی که غذای آن خورده شده یا ورود مجدد به بازوی فاقد غذا به عنوان خطای حافظه کاری[۵۰] محسوب می­شد (Jarrard, 1978).
لازم به ذکر است در ابتدا موش­های صحرایی نر به نوبت داخل ماز قرار داده می­شوند و بعد از اتمام کار داخل ماز کامل تمیز می­ شود تا علائم بو حذف شود.
یک روز بعد از اتمام دوره سنجش حافظه مرجع و حافظه کاری، موش­های صحرایی به مدت ۱۱ روز در روزهای مشخص به صورت درون صفاقی، اسکاپولامین با غلظت­هایی ۱/۰ و ۲/۰ و پروپرانولول با غلظت­های ۵ و ۱۰ میلی­گرم بر کیلوگرم در روز را دریافت می­کردند. ۲۵ دقیقه
بعد از تزریق پروپرانولول یا اسکاپولامین موش­های صحرایی داخل ماز قرار می­گیرند تا حافظه مرجع و حافظه کاری در مدت زمان حداکثر ۳۰۰ ثانیه سنجیده شود.
۳-۵ آزمون حرکتی :Open field
قبل از آزمون حافظه احترازی غیرفعال، موش­های صحرایی وزن شدند و برای اطمینان از صحت فعالیت حرکتی موش­های صحرایی آزمون Open field انجام گرفت.
جعبه Open field یک آزمون حسی – حرکتی ساده[۵۱] است که فعالیت حرکتی پایه در پاسخ به محیط جدید یا محیط اضطراب زا را مورد ارزیابی قرار می­دهد (Denenberg , 1969).
Open field به شکل یک مکعب با ابعاد ۴۰×۴۰×۴۰ است. کف آن با دو خط متقاطع به ۴ قسمت برابر تقسیم شده است و تعداد دفعاتی که یک موش صحرایی در مدت ۳۰۰ ثانیه از این خطوط عبور می­ کند به عنوان شاخص از فعالیت حرکتی موش صحرایی در نظر گرفته می­شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




کاشفی در تعریف لفظ عام میگوید: و در تعریف لفظ عام مینویسد: «لفظی که شامل بود جمعی را از مسمیات» یعنی شمولیت دارد(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص۲۲۸).
وی لفظ خاص را چنین توضیح میدهد: «لفظی که موضوع باشد برای معنی معلوم علی الانفراد یا اسمی که وضع کرده باشند برای مسمای معلوم به انفراد»(همانجا).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یادداشت ها
۱- شمسالدین محمدبنحمزهبنمحمد فناری از دانشمندان رومی و حنفی مذهب است که کتابهای زیادی برایش ذکر شده ازجمله: تفسیر سورهی فاتحه، فصول البدائع فی علوم الشرایع دربارهی اصول و شرح رساله الأثیریه فی المیزان. وی در سال ۷۵۱ه.ق. به دنیا آمده و در ۸۴۳ه.ق وفات یافت(ر.ک: لطفی، ۱۴۰۳ه.ق، ص۶۰؛ سرکیس، ۱۳۴۶ه.ق، ج۲، ص۱۴۶۰). نام برخی از کتابهای او در کشف الظنون یافت میشود: اساس التصریف(حاجی خلیفه،۱۹۴۱م، ج۱، ص۱)، اسئله العلامه(همان، ج۱، ص۸۱ )، أنموذج العلوم فی مائه مسأله من مائه فن(همان، ج۱، ص۱۸۴) و عین الأعیان فی تفسیر القرآن وهو: تفسیر الفاتحه(همان، ج۲، ص۱۱۸۱).
۲- تفسیر «زادالمسیر فی علم التفسیر» از عبدالرحمان بن علی بن محمد جوزی(م۵۹۷ه.ق).
۳- ر.ک: طبرسی، ۱۳۷۲ه.ش، ج۲، ص۴۹۷؛ ابن عطیه اندلسی، ۱۴۲۲ه.ق، ج۱، ص۲۵۴؛ رازی، ۱۴۲۰ه.ق، ج۵، ص۲۵۲ تا ۲۵۴.
۴- ر.ک: همین تحقیق، ص۴۶
۵- سیوطی(م۹۱۱ه.ق) نیز درنوع شانزدهم کتاب«الاتقان فی علوم القرآن» مباحث مربوط به نزول قرآن را مورد بررسی قرار داده است(سیوطی، ۱۴۲۱ه.ق.، ج‏۱، ص۱۵۶).
۶- شمس الدین محمد بن اشرف حسینی سمرقندی صاحب الصحایف والقسطاس(متوفی حدود ۶۰۰ه.ق)(سرکیس، ۱۳۴۶ه.ق، ج۲، ص۱۰۴۶).
۷- کتابی است در موضوع موعظه، نوشتهی أبی اللیث نصر بن محمد سمرقندی(م۳۷۵ه.ق). این کتاب در یک جلد و نود و چهار باب تهیه شده است(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۱، ص۴۸۷).
۸- این حدیث را کاشفی بدون ذکر منبع آورده اما در نهج البلاغه به عنوان یکی از سخنان امام علی(علیه السلام) آمده است(سید رضی، بی تا، ص۵۳۰) و هم چنین در کتاب «منهاج البراعه» این عبارت از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است(هاشمی خویی، ۱۳۵۸ه.ش، ج۱۶، ص۱۶۹).
۹- معالم التنزیل از أبو محمد حسینبنمسعود بن محمد بغوی شافعی معروف به فراء است. برخی سال وفات او را ۵۱۰ه.ق دانستهاند(خطیب،۱۴۲۲ه.ق، ج۱، ص۱۳۶) اما حاجی خلیفه او را متوفی ۵۱۶ه.ق. میداند(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۲، ص۱۷۲۶).
۱۰- تأویلات القرآن، نوشتهی أبی منصور محمد بن محمد محمود ماتریدی حنفی (م ۳۳۳ه.ق) است. از آثار دیگر او میتوان از کتاب توحید وکتاب المقالات وکتاب الجدل وأصول الفقه را نام برد(لطفی، ۱۴۰۳ه.ق، ج۱، ص۷۶).
۱۱-درهالتاجلغرهالدیباج(الدباج)، به زبان فارسی از قطبالدین محمودبنمسعود شیرازی (م۷۱۶ه.ق)، (حاجی خلیفه،۱۹۴۱م،ج۱، ص۷۳۸).
۱۲- عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی یعنی تفسیر سورهی فاتحه از محمد بن اشرف سمرقندی (م حدود۶۰۰ه.ق) است که آن را اختصار کرده و نامش را انسان عین المعانی گذاشت(اسماعیل پاشا، ۱۴۰۲ه.ق، ج۲، ص۱۰۶).
۱۳- نهایه البیان، فی تفسیر القرآن از أبی محمد، جمال الدین، معافی بن إسماعیل بن الحسین بن أبی البیان، مذهبش شافعی و اهل موصل بوده(م۶۳۰ه.ق)(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۲، ص۱۹۸۷).
۱۴- ر.ک: فرشچیان، ۱۳۸۷ه.ش، صص۶۰ تا ۶۲
فصل چهارم:
روشها و گرایشهای تفسیری جواهر التفسیر
به کارگیری روش در هر علم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا استفاده از روش صحیح انسان را به هدف علم میرساند. اما استفاده نکردن از روش درست در کار و یا خطای در روش، باعث دور شدن از هدف میشود.کاربرد«روش تفسیر» صحیح در آیات قرآن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است تا آن حد که در احادیث از روش اشتباه و نادرست در تفسیر قرآن به شدت منع شده است.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که هرکس آیهای از کتاب خدا را با رأی خود تفسیر کند، کفر ورزیده است، این حدیث در تفسیر البرهان چنین آمده: «و قال أبوعبدالله الصادق(علیه السلام): مَنْ فَسَّرَ بِرَأْیِهِ آیهً مِنْ کِتابِ اللهِ فَقَدْ کَفَرَ»(بحرانی، ۱۴۱۶ه.ق، ج۱، ص۵) و همچنین از پیامبر(صلّی الله علیه وآله) در ارتباط با تفسیر نادرست آیات قرآن روایت شده که: «مَنْ فَسَّرَ القرآنَ بِرَأیِهِ فَلْیَتَبَوَّأ مَقْعَدَهُ مِنَ النّارِ»(فیض کاشانی، ۱۴۱۵ه.ق، ج‏۱، ص: ۳۶)
بنابراین شناخت روش های تفسیری و به کارگیری روش مناسب و صحیح، برای هر مفسری لازم است. مقصود از «روش»، استفاده از ابزار یا منبع خاص، در تفسیرقرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن ساخته و نتایج مشخصی را به دست میدهد. به عبارت دیگر، به چگونگی کشف معانی آیات قرآن، «روش تفسیر قرآن» میگویند(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ه.ش، ص۲۲) و منظور از «گرایش»، تأثیر باورهای مذهبی، اعتقادی و جهتگیریهای عصری در تفسیر قرآن است که بر اساس عقاید، نیازها، ذوق و سلیقه و تخصص علمی مفسر شکل میگیرد(همان، ۲۳).
البته در مورد روشها و گرایشها از اصطلاحات دیگری مانند: مناهج، مذاهب، مکاتب، الوان، اتجاهات و… نیز استفاده میشود که هر یک تعاریف خاص خود را دارد(ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۱۳ تا ۲۰)
در این پژوهش سعی شده بررسیهایی در زمینهی روشها - ابزار و منابع- و گرایشها -دیدگاه ها، تخصص و ذوق و سلیقهی- واعظ کاشفی در تفسیر«جواهرالتفسیر» صورت گیرد؛ راهکارها و شیوههایی که کاشفی برای تبیین و توضیح آیات به کار گرفته است، به دو بخش «روشها» و «گرایشها» تقسیم میگردد: تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به روایت به دلیل استفاده از دو منبع مهم «قرآن» و «
روایات»، در گروه روشها جای داده شده و جهتگیریهای مفسر در تفسیر مانند: ذوق عرفانی، ادبی و حروفی و استدلالهای عقلی، در بخش گرایشها قرار گرفته است. به دلیل اهمیتی که آیات قرآن در تفسیر دارند، طبق آنچه خود قرآن میفرماید که: «تبیاناً لکل شیء، بیانی رسا برای هر چیزی‏» است(نحل/ ۸۹) و نیز بر اساس احادیثی چون سخن امیرالمؤمنین(علیه السلام) که فرمود: «کتاب الله … ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض»(سید رضی، بی تا، ص۱۹۲، خطبهی۱۳۳)،کتاب خدا … برخی قسمت‌هایش با کمک برخی قسمت‌های دیگر سخن می‌گوید و برخی قسمت‌های آن شاهد برخی قسمت‌های دیگر است، ابتدا به روش تفسیر قرآن به قرآن در «جواهرالتفسیر» پرداخته میشود.
۴-۱-روشها
۴-۱-۱- روش تفسیر قرآن به قرآن
امام علی(علیهالسلام) فرمودند: «والله(سبحانه) یقول: “مافرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِن شَیءٍ” و فیه تِبیانٌ لِکُلِ شَیءٍ …و أنّه لَا اخْتلاف فیه فقال(سبحانه): “وَ لَوْ کانَ مِنْ عِندِ غَیرِ اللهِ لَوَجَدوا فیهِ اخْتِلافاً کثیرا” و إنّ القرآنَ ظاهرُه أنیقٌ و باطنُه عمیقٌ، لا تَفْنَی عَجائِبُه و لا تَنْقضِی غرائبُه و لا تُکْشَفُ الظُلُماتُ إلاّ به؛ خدای سبحان میفرماید: “ما در قرآن چیزی را فرو گذار نکردهایم” و فرمود: “در قرآن بیان هر چیزی است"… پس خدای سبحان فرمود: “اگر قرآن از طرف غیر خدا نازل میشد اختلافات زیادی در آن مییافتند". همانا قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف است، مطالب شگفت آور آن تمام نمیشود و اسرار نهفتهی آن پایان نمیپذیرد و تاریکیها بدون قرآن برطرف نخواهد شد»(نهج البلاغه/خطبه ۱۸)(سیدرضی، بیتا، ص۶۱).
یکی از روش‌های شناخته شده و مشهور در تفسیر قرآن، روشِ تفسیر «قرآن به قرآن» محسوب می‌شود که گاه آن را بهترین و پرسابقه‌ترین روش تفسیری معرفی می‌کنند(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۴۹) و گاه این روش را صحیح‌ترین راهِ تفسیر قرآن دانسته‌اند(۱) (طیار، ۱۴۲۸ه.ق، ص۲۵۳).
منظور از تفسیر قرآن به قرآن این است که آیات قرآن را به وسیله‌ی آیات دیگر توضیح دهند و مقصود آن را مشخص کنند و به عبارت دیگر آیات قرآن، منبعی برای تفسیر آیه‌ی دیگر قرار گیرد(معرفت، ۱۴۱۸ه.ق، ج۲، ص ۲۰؛ رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ ه.ش، ص۵۰).
محمد ابوطبره، در کتاب «المنهج الأثری»، تفسیر قرآن به قرآن را چنین تعریف کرده‌ است: «مقابله‌ی آیات با یکدیگر و شاهد همدیگر قرار دادن و استدلال طرفینی به آیات برای شناخت مراد خدا»(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ ه.ش ، ص ۵۰).
هم‌چنین این روش از زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) رایج بوده و سپس توسط ائمه(علیهم السلام) و صحابه و تابعین ادامه پیدا کرده و امروز نیز مفسرین این روش را دنبال کرده‌اند تا جایی که برخی چون علامه طباطبایی در «المیزان» و محمد جواد بلاغی در تفسیر «آلاء الرحمان» این روش را روشِ اصلی خود قرار داده‌اند.(۲)
طرفداران روش تفسیری قرآن به قرآن با توجه به دلائل قرآنی(نحل/ ۸۹) و حدیثی(نهج البلاغه/ خطبه ۱۳۳) که دلالت میکنند بر اینکه خود قرآن بیانگر همه چیز است و برخی آیاتش مکمل بعضی آیات دیگرش هست، از آیات قرآن در تفاسیر خود سود جسته‌اند.
صاحب «جواهر التفسیر» نیز این روش را مورد استفاده قرار داده و در بسیاری از جاهای تفسیر برای بیان نکات تفسیری و تفهیم موضوعات، آیات دیگر را شاهد قرار داده است.
- کاشفی برای بیان ارتباط آیه‌ی “اهدنا الصراط المستقیم” با آیه‌ی بعد در سوره‌ی فاتحه از آیه‌ی “وَ إلَی اللهِ المَصِیر"(آل عمران/۲۸) کمک گرفته است، به این معنی که همه‌ی راه‌ها به خداوند ختم می‌شود: «..چون طریق اعانت بسیار است، بیان معاونت مطلوبه یعنی هدایت- که مقصود کلی و مقصد اصلی است- داعی را تلقین کرد که “اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ"، و چون مجموع راه‏ها به اعتبار آنکه موصل به حضرت اوست، که “وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ” صفت استقامت دارد علی الاطلاق، اما در مطلقات هیچ شرفی متصور نیست بلکه ظهور فواید به تمیّز رتب و اختلاف جهات و طرق است‏…» (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۴۸۶). بنابراین اینجا از آیه‌ای دیگر در توضیح آیه‌ی مورد نظر استفاده شده است.
- وی از کتاب «لطایف القرآن» نقل می‌کند که خداوند در قرآن از حمد پنج پیامبر خبر می‌دهد: نوح، ابراهیم، داوود، سلیمان و حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله)، در این قسمت نیز به آیات مربوط به حمد این پیامبران اشاره کرده و سپس می‌گوید: «هریک از این انبیاء به پاس این حمد و ثنا، به برکات و نعمت‌هایی چون: سلامتی، خلیلیت، مغفرت، حشمت بی‌نهایت و عزت و نصرت، دست یافتند و هرکس به روش آن‌ها عمل کند به چنین برکاتی دست پیدا می‌کند»(همان، ص ۴۹۸).
برخی از آیاتی که در این قسمت ذکر شده عبارتند از:
نوح وقتی به کشتی آمد گفت: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»، سپاس و ستایش خدای را که ما را از این قوم ستمکار رهایی داد"(مؤمنون/ آیه ۲۸).
از زبان ابراهیم (ع) آمده: “الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ؛ سپاس و ستایش آن خدای راست که مرا در پیری اسماعیل و اسحاق بخشید"(ابراهیم/ آیه ۳۹).
داوود و سلیمان وقتی به مملکت رسیدند گفتند: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَی کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ؛ سپاس و ستایش خدای را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد"(نمل/ آیه ۱۵).
و پیامبر اسلام (ص) زمانی که برگزیده شد، آ
مد: “قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِه؛ بگو: سپاس و ستایش خدای راست و سلام بر بندگان او"(نمل/ ۵۹).(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۴۹۷)
- مفسر«جواهرالتفسیر» در معرفی شکرگزاران و کسانی که در راه سپاس و حمد الهی قدم گذاشتهاند به چهار گروه اشاره کرده و برای بعضی از این گروه ها به شواهدی از آیات استناد میکند:
یکی از گروه‌های شکرگزار مطیعان هستند که کاشفی میگوید ستایش آنها به ارکان است، این آیه برای آن‌ها آورده شده: “إعملوا آل داوود شکراً؛ ای خاندان داود، به سپاسداری [این نعمتها] عمل [و عبادت‏] کنید “(سبأ / ۱۳)، (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۲۳).
-کاشفی در تفسیر سورهی حمد جایی که آیهی اول را شرح میدهد بحثی را به توضیح در مورد لام جارّه در لفظ «لله» اختصاص داده(همان، ص۵۲۷) سپس معانیای که این لام میتواند داشته باشد آورده و در برخی از این معانی آیات قرآن را تأیید برآن معنا قرار داده است:
مفسر برای معنای ملکیت در لام به این آیه استشهاد کرده: “َلهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْد؛ او راست پادشاهی- پادشاهی حقیقی و مطلق- و او راست سپاس و ستایش"(تغابن/۱)
وگاهی معنای استحقاق بدون در نظر گرفتن ملکیت در آن قرار میگیرد مانند: “وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِین‏"(مطففین/۱).(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص۵۲۸)
“إقترب للنّاس حسابهم"(انبیاء /۱) لام در معنای «مِن» در این آیه به کار رفته است.
“بأن ربّک أوحی لها"(زلزال/ آیه ۵) لام به معنای «الی» است(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۳۰)
- واعظ هم چنین هفت معنا از کلام عرب برای واژهی «ربّ» ذکر میکند که یکی از آنها مصلح بوده یعنی اصلاح کننده و به اصلاح آورنده. در این قسمت علاوه بر اینکه همانند معانی دیگر این کلمه، ازکلام عرب استفاده کرده به نقل از صاحب طوالع(۳) میگوید: یکی از افعال الهی اصلاح است و در مورد اینکه خداوند به اصلاح امور میپردازد به این آیات استشهاد میکند:
“وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَه‏"( انبیاء/ ۹۰)
“یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُم‏"( احزاب/ ۷۱). (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۳۶)
- مفسّر بحثی مطرح کرده در مورد اینکه عده‌ای «ربّ» را اسم اعظم خداوند می‌دانند، در این زمینه شواهد فراوانی از آیات قرآن دیده می‌شود، مانند:
ربّ اسم اعظم است چون وقتی مقلوب شود باز هم از أسماء حسنی محسوب میشود: «إنّه هو البرّ الرّحیم» (طور/۲۸). (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۴۲)
یکی از دلائل اسم اعظم بودن «ربّ» این است که دعا کنندگان بسیار از این نام استفاده می‌کنند و کاشفی در این باره به آیات زیادی استناد کرده از جمله:
آدم و حوا به امید قبول توبه حق را بدین نام یاد کرده‏اند: “ربّنا ظَلَمنا أنفسنا"(اعراف/۴۳)
(نوح)جهت آمرزش دوستان علم دولت به برکت این اسم برافراشت: “رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنا"(نوح/۲۸)
خلیل جلیل درخواست مشاهده احیای موتی، بدین نام نمود: “رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی"(بقره/۲۶۰)
‏ کلیم صاحب تسلیم در وقت مناجات و رفع حاجات، خود را به پناه این نام کشید: “رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی‏"(طه/۲۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]