۱٫ اندازه خانوار
۲٫ نوع خانوار(با فرزند، مجرد، مسن)
۳٫ گروه خلاقی

۱٫ درآمد
۲٫ مالیات
۳٫ هزینه مسکن

۱٫ مساحت واحد مسکونی
۲٫ تعداد اطاقها در هر واحد مسکونی
۳٫ تجهیزات
۴٫ شرایط ساختمان
۵٫ نوع مالکیت

۲٫ محله و سیستم ارتباط آن با محیط اطراف و جامعه در کل

۱٫خدمات (آموزش، بهداشت مناطق سبز، مراکز خرید)
۲٫ شرکت و نحوه ایفای نقش در تصمیم گیری و تعیین سیاست
۳٫ ملاقاتهای اجتماعی (رسمی یا غیر رسمی)
۴٫ جرم شناسی و درد شناسی اجتماعی (جنایات و غیره)
۵٫ تجزیه گروهی (با توجه به درآمد، گروه اخلاقی و غیره).

۱٫منابع مالی برای رفع احتیاجات افراد

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱٫ خدمات (با توجه به کل سطح زیر بنایی که به سرویسهای مختلف اختصاص داده شده و ارتباط آن با جمعیت).
۲٫ تراکم (مشخصات جمعیت و تراکم به وجود آمده، ماهیت فعالیتهای پرتراکم)
۳٫ فضا و مناطق سبز (با در نظر گرفتن جمعیت و نحوه دسترسی)
۴٫ امنیت عبور و مرور در معابر پیاده رو (میزان مجزا بودن معابر پیاده رو و جاده های اتومبیل رو)
۵٫ دسترسی به خدمات (فواصل و وقت مورد لزوم برای رسیدن به محل کار یا تفریح)
۶٫ وضعیت اشتغال
۷٫ خصوصیتهای استقرار واحد مسکونی (مرکز شهر، بیرون از شهر، روستایی).

مأخذ: (پورمحمدی، ۱۳۸۵: ۲۳)
۲-۳-۱۹ آپارتمان نشینی (Apartment retreat)
پاسخ به نیاز مسکن با قیمتی مناسب در حد توان خانواده ها از یک سو، کمبود زمین شهری از سوئی دیگر منجر به راه حلی گردید که نقش زمین و قیمت آن در تولید مسکن کاهش یابد. بدین ترتیب زندگی در واحدهای آپارتمانی بدون توجه به برخی تبعات سوء اجتماعی آنها برای جوامع تجویز گردید. زیرا حذف نقش زمین تنها قیمت زمین را به ازاء هر واحد کاهش نمی دهد، بلکه بر نوع مالکیت به هر واحد آپارتمانی، و همچنین بر نوع روش زندگی خانواده ها نیز تاثیر می گذارد. لذا چنانچه از نظر اقتصادی مالکیت یک قطعه زمین (عرصه) بین چند خانواده مشترک باشد، و در آن برای چند خانواده و واحدهای مسکونی مجزای از یکدیگر احداث شود که در مالکیت زمین با هم مشترک بوده و برای دسترسی به واحدهای مسکونی مجزای خود اجبارا از فضای داخلی مشترکی استفاده نمایند (پوردیهیمی، ۱۳۹۱: ۴۵). هال در تحقیقی که بر روی ابعاد فرهنگی آپارتمان نشینی کار کرده است، معتقد است شیوه های زندگی آپارتمان نشینی با شیوه ی سکونت معمولی متفاوت است. تراکم جمعیت از متغییر های تاثیر گذار بر این شیوه ی زندگی است. آپارتمان نشینی باعث تراکم بیش از اندازه خانوار و اعضای آن در واحد سطح و در محیط مسکونی می شود. به عقیده هال این شیوه ی سکونتی باعث تغییر در تماس های انسانی می شود. پیامد آپارتمان نشینی، تراکم جمعیت است و تراکم جمعیت باعث افزایش روابط انسانی می شود. او سابقه ی زندگی در محیط های با تراکم بالا را در انطباق با شیوه ی جدید زندگی آپارتمان نشینی موثر می داند. بر این اساس وی ادعا می کند که اگر افراد پیش از زندگی در آپارتمان های با تراکم بالا، مدت مدیدی را با تراکم بالای جمعیت زندگی کرده باشند و هنجارها و ارزش های خاص آنرا تجربه کرده باشند، تحمل زندگی در چنین محیط هایی برای آنها آسان بوده و مشکلات فرهنگی چندانی نخواهند داشت. هال پیرامون این تجربه اظهار می دارد که تحمل زندگی آپارتمان نشینی همراه با تراکم جمعیت بالا ژاپنی ها آسانتر از آلمانی هاست، زیرا ژاپنی ها برای زمان های طولانی در مکان هایی با تراکم جمعیت زیاد بسر برده اند و در طی این سال ها، سنت ها و محدودیت های فرهنگی خاص زندگی در محیط های با تراکم بالا را بوجود آورده و به آنها خو گرفته اند (جهانگیری و همکاران، ۱۳۸۵: ۳۰). بیش از نیم قرن از آغاز آپارتمان سازی در کشور می گذرد. دلایلی زیاد و متفاوتی برای این موضوع بیان شده است؛ از جمله زیاد شدن جمعیت، کمبود زمین برای احداث خانه های تک واحدی، امنیت بیشتر در مجتمع های مسکونی، توان مالی شهروندان و بسیاری دلایل دیگر که بر افزایش آپارتمان سازی و توسعه ی آپارتمان نشینی تاثیر می گذارند. هر چند تمامی دلایل بیان شده به طور مستقیم و غیر مستقیم با این موضوع ارتباط دارند (اسدی و امیری، ۱۳۹۱: ۲۹). کولن و اوزاکی (۲۰۰۷)، در مطالعه خود آپارتمان را به دو صورت و هر صورت را به سه سطح تقسیم کرده اند. آپارتمان گاهی به عنوان نظامی از دستگاه های مسکونی تعریف می شود که در هر سیستم، فعالیتی جا گرفته و باعث تمایزی میان ویژگی های ثابت (جنبه های فیزیکی)، نیمه ثابت (اسباب اثاثیه) و غیر ثابت (فعالیت و رفتار) می شود. گاه نیز می توان آن را در یک زاویه یا بعد دیگر بررسی کرد؛ یعنی در سطح کلان (دیدگاه جهانی)، سطح متوسط (ارزش ها) و سطح پایین (فهرست های کاربردی)، که در این صورت به سطوح متوسط و پایین ویژگی های ثابت می گوییم (محمد پور و همکاران، ۱۳۹۱: ۸۵).
شکل شماره ۲-۸: فرایند گسترش آپارتمان نشینی

مهاجرت
کمبود مسکن
سیاست گذاری ها
کاهش فضا
افزایش جمعیت
افزایش زادو ولد
افزایش قیمت زمین
منافع مالی
مزایای فرهنگی - اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت