در جدول مشاهده می شود که هر سه روان شناس رفتار را تابعی از ویژگی‌های فردی «انگیزه، کشاننده و تنش» ویژگی‌های هدف «مشوق، جاذبه» و متغیر تجربه یا یادگیری «احتمال موفقیت، نیرومندی عادت، فاصله روانشناختی» تلقی می‌کنند.

 

جدول مقایسه عوامل تعیین کننده انگیزه اش اتکینسون، هان ولوین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظریه سازه‌ها فردی محیطی یادگیری اتکینسون انگیزه x ارزش تشویقی موفقیت X احتمال موفقیت هال کشاننده x ارزش مشوق X عادت لوین تنش x جاذبه X فاصله روان شناختی

طبق نظر اتکیسنون ویژگی‌های فردی، ویژگی‌های ثابت شخصیتی است در حالیه در نظریه هال و لوین حالت کشاننده و تنش موقتی محسوب می‌شوند افزودن بر این ارزش تشویقی، هدف در نظریه هال و لوین یک واقعیت عملیاتی مستقل به شمار می رود در حالی که در نظریه اتکینسون و لوین مؤلفه تجربه یک متغیر شناختی محسوب می شود و به عبارت دیگر آن ها عقیده دارند بین محرک و رفتار یک جریان ذهنی (انتظارات) مداخله می‌کند.

 

در هر سه نظریه مفهوم لذت طلبی به کار رفته است، اینکه موجود زنده رفتاری از خود نشان می‌دهد تا لذت طلبی را در خود افزایش و آزردگی را کاهش دهد. در بیشتر نظریه های انگیزشی، لذت طلبی هال و فروید حالت تعادل حیاتی به مفهوم فقدان هر نوع تحریک شرگی است. تمام محرک‌های درونی محرک‌های نامطبوع تلقی می‌شوند که بایستی محو شوند. لوین نیز معتقد است که فرآیندهای انگیزشی از عدم تعادل حیاتی ناشی می شود، اما اتکینسون به اصل تعادل حیاتی اعتقادی ندارد و در نظام وی این اصل هیچگونه نقشی به عهده ندارد زیرا انگیزه موفقیت ویژیگ ثابت شخصیتی در نظر گرفته می شود.

 

طبقه بندی نظام هال به عنوان نظام مکانیکی و نظریه اتکینسون و لوین به عنوان نظریه های شناختی به درک آنان از مفهوم متغیر یادگیری ارتباط دارد یا اینکه می توان نظام اتکینسون و لوین را نظامی شناختی محسوب کرد زیرا آن ها اسنان را موجودی عقلی و منطقی در نظر می گیرند که از توانایی‌های خویش برای دستیابی به هدف مورد انتظار به نحو مطلوب استفاده می‌کند ولی چون نظام آن ها به مفاهیم فیزیکی بسیار وابسته، باید آن ها را مرز بین نظریه های مکانیکی و شناختی طبقه بندی نمود. (دکتر محمد کریم خداپناهی، ۱۳۸۱ ص ۱۳۲).

 

زمینه اجتماعی انگیزۀ پیشرفت :

 

هنگام توصیف انگیزه پیشرفت ضروری است که به زمینه‌های اجتماعی آن توجه می شود هر فرد تلاش می‌کند به نحوی به وظایف مورد نظر خویش عمل کند ولی از آنجایی که این امر در یک محیط اجتماعی اتفاق می افتد مفاهیمی از قبیل تشریک مساعی، رقابت، تشکیل گروه، اهداف گروه و پیشرفت گروهی در این زمینه مطرح می‌شوند در اینجا فقط به آثار مثبت اجتماعی موفقیت اشاره می‌کنیم.

 

۱ ) آثار مثبت اجتماعی موفقیت :

 

با توجه به اینکه افراد جامعه در انجام وظایف را یک هدف مثبت در نظر می گیرند. در این زمینه تلاش می‌کنند در نتیجه به آثار مثبتی از قبیل فزونی انتظار موفقیت‌های بعدی، غرور و صلاحیت بیشتر دست می‌یابد.

 

‌بنابرین‏ موفقیت در انجام وظایف را یک مثبت در نظر می گیرند و در این زمینه تلاش می‌کنند در نتیجه به آثار از قبیل فزونی انتظار موفقیت‌های بعدی، غرور و صلاحیت بیشتر دست می‌یابد. موفقیت دارای آثار مثبت اجتماعی است. دستیابی به هدف مورد انتظار موجب تجلی موفقیت می‌گردد و در این صورت افراد نسبت به یکدیگر برخورد صمیمانه و خیراندیشانه از خود نشان می‌دهند. در یکی آزمایشهایی که در این زمینه انجام شد. آیزن (۱۹۷۰) و همکاران نتیجه گرفتند که افراد موفق نسبت به افراد ناموفق در زمینه کارهای اجتماعی و عام المنفعه و مرد یاری آمادگی بیشتری از خود نشان می‌دهند. وی معتقد است بین موفقیت و گرایش به کارهای مردم پسنر رابطه وجود دارد نتیجه آزمایش دیگیر نشان می‌دهد.

 

که وجود احساس موفقیت در افراد باعث می شود که آن ها به مشکلات دیگران بیشتر رسیدگی کنند. برای مثال فردی که در یک تلفن عمومی سکه ای پیدا می‌کند در موقعیت بعدی آمادگی بیشتری از خود نشان می‌دهد.

 

تأثیر عدم موفقیت بر رفتار به درستی معلوم نیست ولی وقتی سبب افزایش رفتار اجتماعی می شود می توان تصور کرد که عدم موفقیت در بروز رفتارهای ضد اجتماعی مؤثر باشد گاهی افرادی که موفق نمی شوند سعی می‌کنند عزت خویش را به صورت رفتارهای بلند پروازانه بهبود بخشید تأثیر عدم موفقیت به عواملی از قبیل زمینه‌های اجتماعی و موقعیت اجتماعی که فرد در آن موقعیت موفق نشده است، بستگی دارد. (دکتر محمد خداپناهی، ۱۳۸۱ ص ۱۳۵).

 

تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور :

 

رحیم زاده در سال ۱۳۷۰ در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه انگیزش بشریت و استرس در بین دانش جویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که تحقیقات انجام شده اینطور بیان می‌کند کخ بین انگیزش پیشرفت و استرس رابطه معنی داری وجود دارد. و همین طور تحقیق ارسلان در سال ۱۳۷۴ که تحت عنوان مقایسه اضطراب در بین دختران و پسران نوجوان حدود سنی ۱۴ ساله شهر رفسنجان که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین اضطراب دختران و پسران نوجوان تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

تحقیق ارجمندی در سال ۱۳۷۳ که تحقیقی تحت عنوان مقایسه انگیزش پیشرفت در بین دانش جویان موفق و دانش جویان ناموفق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین دانش جویان موفق و دانش جویان ناموفق از لحاظ انگیزش پیشرفت تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

در تحقیق رسول زاده که در سال ۱۳۸۰ انجام شده تحت عنوان بررسی رابطه بین اضطراب و سلامت روانی در بین دختران ۲۰ ساله شهرستان مرند که نتایج بدتس آمده حاکی از آن است که بین اضطراب و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد.

و همین طور تحقیق معینی فر در سال ۱۳۸۳ که تحت عنوان بررسی رابطه بین اضطراب و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که همین اضطراب و پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد.

 

تحقیق ساندرسون در سال ۱۹۱۹ که تحت عنوان بررسی مقایسه اضطراب در بین ‌گروه‌های مختلف سنی که عبارتند از سن ۱۶ تا ۲۱ در شهر نیویورک آمریکا انجام داده است ‌به این نتیجه رسیده اند که هر قدر که سن افراد پایین تر باشد اضطراب در آن ها بالا رفته و با بالا رفتن اضطراب رویارویی با مشکلات آسانتر می‌گردد.

 

فصل سوم

 

روش شناسی پژوهش

 

روپژوهش حاضر از نوع همبستگی است :

 

جامعه آماری :

 

جامعه آماری مورد استفاده در پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور قزوین می‌باشد.

 

نمونه آماری :

 

نمونه آماری در این پژوهش شامل ۳۰ دختر و ۳۰ پسر می‌باشد که به روش در دسترس چندمرحله ای از میان جامعه موردنظر انتخاب شده اند و در زمان اجرای پژوهش در دانشگاه پیام نور قزوین حضور داشته اند.

 

بدین ترتیب در این پژوهش سعی شده است از میان کلیه دانشجویان پیام نور قزوین حدود ۶۰ نفر در دسترس را به عنوان آزمودنی انتخاب نماییم.

 

ابزار پژوهش :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت