فایل های مقالات و پروژه ها – ب) نظریه رفتاری – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
تعریف عملیاتی:
منظور از میزان رضایتمندی زناشویی در این پژوهش امتیازی است که آزمودنی ها از طریق پاسخ به سوالات مندرج در پرسشنامه انریچ[۲] به دست می آورند.نمره ی آزمودنی ها در این آزمون از ۴۷ الی ۲۳۵ متغیر است.
۲-۱-مقدمه
فصل دوم پژوهش حاضر به دو قسمت تقسیم می شود:
قسمت اول: تاریخچه علمی و استناد به کتابها و مقالات در رابطه با موضوع پژوهش، به طوری که شناخت موضوع مورد پژوهش را عمیق تر و غنی تر سازد.
قسمت دوم: تحقیقات مشابه جهت آشنا شدن با آنچه قبل از این پژوهش انجام گرفته است.
۲-۲-خانواده
ویرجینیا ستیر[۳] (۱۹۸۷، ترجمه: بیرشک، ۱۳۸۳) خانواده را به عنوان جایی مینگرد که در آن میتوان به عشق و تفاهم و پشتیبانی دست یافت، جایی که در آن میتوان نفس تازه کرد و برای مقابله با دنیای خارج نیروی تازهای گرفت. خانواده این واحد به ظاهر کوچک، از ارکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمار میرود. در واقع، هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم و ارزشهای والا مورد احترام و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط میان فردی و مهد پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح به حساب آورد. خانواده یکی از مهمترین محیطهای مؤثر بر سلامت بدنی و روانی افراد به حساب می آید و خانواده شرایط لازم را برای رشد و رسیدن به هماهنگی جسمی، روانی و اجتماعی فراهم می کند (وود[۴]، ۱۹۹۶). همچنین در بین نهادهای مختلف جامعه، کانون مقدس خانواده بهترین مکان برای تربیت جسم، روان و اساساً کانون کمک، تسکین، التیام و شفابخشی است. کانونی است که باید فشارهای روانی وارد بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آن ها را هموار کند. اگر خانواده محیط سالم و سازندهای برای اعضای خود باشد و نیازهای جسمانی و روانی آن ها را برآورده کند کمتر ممکن است به نهادهای اجتماعی خارج از خانواده احتیاج پیدا کند (ثنائیذاکر، ۱۳۷۵). معمولاً خانواده سالم افراد سالم و خانواده ناسالم موجب روز مسائل فراوانی در سطح جامعه خواهد شد و اگر سعی در بهبود و پیشرفت خانواده حاصل نشود، مشکلات اجتماعی روز به روز بدتر خواهد شد (ستیر، ۱۹۸۷، ترجمه: بیرشک، ۱۳۸۳). در گذشته «خانوادهپرستی» یک نوع دین و یا حداقل رکنی از آن به شمار میرفت. مردم، موسسین خانواده یعنی نیاکان خویش را، چون خدایان میپرستیدند. نظریه «هرج و مرج جنسی[۵]» در روابط مرد و زن و «زناشویی و تولید مثل بدون تشکیل خانواده» در آغاز حیات بشر؛ امروزه از طرف «مردمشناسی» و با استناد مدارک تاریخی به هیچ وجه تأیید نمی شود. غالب جامعهشناسان بر این عقیدهاند که«تشکیل خانواده» در زندگی بشر، حتّی مقدم بر حیات مدنی اوست. در حقیقت، میراث و رهآورد بشر از سفر طولانی تکوینی وی و از مرحله حیات جانوران تکامل یافته؛ محسوب می شود (مصلحتی، ۱۳۷۹).
ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است، خانواده با پیوند زناشویی تشکیل میگردد و تداوم و بقای آن بستگی به تداوم و بقای جامعه دارد و به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تأیید بوده است (ماسودا[۶]، ۲۰۰۳). افسردگی و روابط زناشویی از عوامل مرتبط با کارکرد خانواده میباشند. زیرا روابط زناشویی رضایت بخش زیربنای عملکرد خوب خانواده است و کشمکشهای زناشویی، می تواند بقای خانواده را تهدید کند. همچنین وجود مشکلات حل نشده بر کارکرد خانواده و در نتیجه بر جامعه، تأثیر منفی می گذارد. برای استحکام و ثبات خانواده عوامل مرتبط با رضایت زناشویی ضروری به نظر میرسد (موسوی، ۱۳۹۳). بنابرین در صورت توجّه به عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی میتوان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایت زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، اجتماعی و عاطفی خانواده ها و کل جامعه کاهش مییابد (ثنائیذاکر، علاقبند و هومن، ۱۳۸۹).
۲-۳-دیدگاه های نظری درباره ازدواج
الف) نظریه تبادلات اجتماعی[۷]
این رویکرد مهمترین دیدگاه نظری پژوهش در زمینه ازدواج و روابط نزدیک است که از نظریه وابستگی متقابل تیبات[۸] و کلی[۹] (۱۹۵۹؛ به نقل از کوک[۱۰]، ۲۰۰۰ ) استنتاج شده است. بر اساس این نظریه، به دنبال تعاملات اجتماعی آشکار، روابط شکل می گیرند، توسعه مییابند، دچار مشکل میشوند و در نهایت از بین میروند. این تعاملات را می توان تبادل پاداشها و هزینه های بین زوجین درک کرد. لوینگر( ۱۹۵۶، ۱۹۷۶؛ به نقل از کوک، ۲۰۰۰) اولین کسی است که مفاهیم تعاملات اجتماعی را در ازدواج به کار برد.بنظر وی: ارزیابیهای فرد از جذابیتهای ارتباط یا ابعاد پاداش دهنده روابط زناشویی (مانند امنیت عاطفی، ارضای جنسی و موقعیت اجتماعی)، موانع گسستن رابطه (مثل فشارهای اجتماعی و مذهبی، مشکلات مالی)، وجود گزینه های جذاب موجود در خارج از چارچوب ارتباط فعلی (وجود زوج مناسب دیگر و فرار از ارتباط فعلی) موفقیت و شکست در روابط زناشویی را تعیین میکند .
بر اساس این دیدگاه ازدواج زمانی به طلاق ختم می شود که جذابیتهای رابطه زناشویی کم باشد، موانع گسستن رابطه زناشویی ضعیف باشد، و گزینه های جدید برای برقراری روابط تازه اغواکننده باشد.
ب) نظریه رفتاری
نظریه های رفتاری در ازدواج همانند نظریه تبادلات اجتماعی، ریشه در کار تیبات و کلی( ۱۹۵۹) دارند. موضوع اصلی نظریه تبادلات اجتماعی به طور عمده بر ارزیابی فرد از جذابیتهای موجود در رابطه و گزینه های احتمالی دیگر، متمرکز میباشد. اگرچه پاداش و هزینه، مؤلفه های اصلی رویکرد رفتاری در زمینه ازدواج میباشد، تحقیق بر اساس این رویکرد بر رفتارهای تبادلی در طول حل مسئله متمرکز میباشد و براین فرض استوار است که رفتارهای مثبت و پاداش دهنده، ارزیابیهای کلی فرد از ازدواج را تقویت میکند، در حالی که رفتارهای منفی و تنبیه کننده به آن آسیب می رساند. این دیدگاه تبیین میکند چگونه قضاوتهای زوجین درباره رضایت زناشویی با گذشت زمان تغییر میکند؛ بویژه زوجین بر اساس تعاملاتشان و ارزیابیهایی که به دنبال این تعاملات انجام میگیرد، به این نتیجه میرسند که آیا روابط رضایت بخشی دارند یا خیر؟. بعبارت دیگر آشفتگی و اختلال در روابط زناشویی زمانی رخ میدهد که زوجین نتوانند به مواجهه با رضایت بپردازند. الگوی ” فرار شرطی” گاتمن و لوینسون تبیین مشابهی را ارائه میکند: رفتارهایی که منجر به کاهش سطح برانگیختگی هیجانی زوجین میگردد، به طور منفی تقویت می شود. هر چه رفتار منفی- مانند بیان خشم و یا تحقیر همسر- بیشتر موجب کاهش برانگیختگی گردد، سبب افزایش بروز رفتارها و الگوهای مخرب رفتاری خواهد شد. هریک از این مکانیسمها، ازدواج را پدیده ای پویا توصیف میکنند که ویژگی آن پسخوراند مداوم از تعامل بین زوجین و باورهایی که درباره ازدواج دارند، میباشد. بنابرین نظریه رفتاری مکانیزمهای عینی را برای تغییر در کیفیت زناشویی ارائه میکند (به نقل از کارنی و برادبری[۱۱]، ۱۹۹۵)
[جمعه 1401-09-25] [ 09:43:00 ق.ظ ]
|