برنامه‌ریزی روانی می‌تواند طیف وسیعی از فعالیت‌ها را دربر‌گیرد و باید در همه ابعاد فوریت و برنامه‌ریزی بازسازی بعد از جنگ برای کودکان ادغام شود. این ها بهتر از همه در همکاری با کودکان، والدین و مقامات مسئول توسعه و اجرا می‌شوند. فعالیت‌ها باید با هدف حمایت از ابعاد اجتماعی و روانی رشد بچه باشد در حالی که تأثیرات مخاصمات مسلحانه را کاهش می‌دهد.

تمایلی برای بررسی کمک‌های روانی در چارچوب برنامه های حساب شده مشاوره وجود دارد. با وجود آن رشد اجتماعی کودکان و روش‌هایی که با آن کودکان دنیایشان را درک می‌کنند، نتیجه تعامل مستمر در میان کودکان، خانواده و جامعه می‌باشد. به‌همین دلیل است که مداخله‌های روانی در داخل جامعه ریشه دارد و از نهادینه شدن کودکان جلوگیری می‌کند. تأثیر برنامه های بهبود روانی تا‌ حد زیادی متکی به فهم و توجه به فرهنگ محلی، آگاهی و سنت می‌باشد. برای مثال معنویت نقش مهمی در بسیاری از فرهنگ‌ها ایفا می‌کند و در جای مناسب باید در راهبردهای حمایت روانی گنجانده شود.

همه برنامه ها در موقعیت‌های اضطراری و عواقب بعدی‌شان احتمال بالقوه برای پیشرفت یا تضعیف سلامت روانی کودکان و خانواده ها را دارند. کارکنان بشردوست باید از پیامدهای کارشان آگاه باشند وگرنه آن ها فرصت‌هایی را برای حمایت از کودکان از دست می‌دهند یا حتی بی دلیل باعث آسیب می‌شوند.

تمام برنامه های امدادی بشردوستانه مفهوم روانی دارند. حمایت روانی برای کودکان، خانواده ها و جامعه باید پشت سر‌هم همراه با فعالیت‌های توسعه‌یافته اقتصادی، آموزشی و بهداشتی فراهم شود۱۵۶ و باید یک مداخله مقدم در موقعیت‌های اضطراری باشد. مداخله‌ها باید آنقدر قابل تغییر باشد تا با تغییر شرایط وفق داده‌شوند.۱۵۷ قصه‌گویی، هنر، تئاتر، نمایش و ورزش‌ها برای کمک به مداوا استفاده شده‌اند.

کارکنان بشردوست، روزنامه‌نگاران و سایر وکلا باید از کودکان حمایت کنند به علت دردی که احتمالاً نتیجه مداخله‌های نامناسب، «روان‌درمانی» یا مصاحبه هایی که باعث می‌شود کودکان بدترین لحظات‌شان را نقل کنند یا در ذهن مرور کنند. این ها می‌تواند زخم‌های کهنه را باز کند و سیستم دفاعی بچه را مخصوصاً در نبود حمایت یا پیگیری مداوم ویران کند.

‌بر مبنای کار پیمان بین‌المللی نجات کودکان (ISCA)،UNICEF مجموعه‌ای از کارگاه‌ها را در سال‌۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ برای ایجاد اتفاق‌نظر روی مجموعه‌ای از اصول راهنما برای برنامه‌ریزی روانی برگزار کرد. این اصول به توجه به فرهنگ محلی، رویکردهای مبتنی بر جامعه، بهبود و مشارکت کودکان تأکید دارد و به طور فزاینده‌ای در واکنش‌های بشردوستانه در کشورهای جنگ‌زده و در بسته های آموزشی گسترش داده شده توسط مأموران عالی‌رتبه سازمان ملل برای پناهندگان(UNHCR) و توسط ISCA نشان داده می‌شوند.

۴٫۳٫۲٫ مورد توجه قرار‌دادن فرهنگ محلی

روش‌هایی که با آن افراد و جوامع با وقایع ناراحت‌کننده مقابله می‌کنند می‌تواند به طور چشمگیری از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت باشد. اینکه چطور افراد درد، شوک و رنج را نشان می‌دهند تا‌حد زیادی بستگی به عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارد. آداب و رسوم مرتبط با رشد کردن و بالغ شدن به علاوه آداب مرتبط با مرگ، دفن و سوگواری به طور خاص مهم می‌باشند. آنچه به کودکان ‌در مورد مرگ طبق عادت گفته می‌شود و اینکه چطور انتظار می‌رود آن ها در واکنش به مرگ و اندوه رفتار کنند، در میان فرهنگ‌های مختلف فرق می‌کند.

روش‌های سنتی در حمایت از بهبود روانی کودکان می‌تواند مفید باشد. به عنوان مثال آداب و رسوم تطهیر برای دور کردن ارواح مزاحم استفاده شده است تا استرس را کم کند و کودکان را دوباره به جوامع‌شان پیوند دهد. در اشتیاق آن ها برای حمایت از این رویکردهای سنتی، سازمان‌های بشردوست حاضر بودند به آن ها با پرداخت نقدی، کمک مالی کنند. این می‌تواند ناخواسته به شیوه های سنتی جنبه تجاری دهد و مفهوم اصلی و تأثیر نهایی آن ها را تحریف کند.

بسیاری از آداب و رسوم شفابخش به نیروهای طبیعت برای احضار روح و اجداد نسبت داده می‌شود. در آنگولا کودکان اعتقاد دارند که اگر آن ها یک مراسم خاکسپاری را درست اجرا کنند آن ها توسط روح والدینشان مورد آمرزش قرار‌ می‌گیرند اما اگر آن ها در انجام این کار شکست بخوردند، مجازات می‌شوند.

بعضی از آداب و رسوم‌های فرهنگی می‌تواند آسیب‌دیدگی کودکان را تشدید کند. فرستادن کودکان قربانی سوء‌استفاده جنسی به زندان یا بازداشتگاه غیرعادی نمی‌باشد. در بعضی فرهنگ‌ها، یک دختری که مورد تجاوز قرار گرفته است، مجبور می‌شود برای حفظ آبروی خانواده‌اش با متجاوز جنسی ازدواج کند.

در بعضی از موقعیت‌ها، رویکردهای روان‌درمانی فردی که تأکید بر ابراز هیجان دارد، زیان آور ‌‌‌می‌باشد. برای مثال، برای روان‌درمانگر دور از انتظار می‌باشد که از توضیح خواستن کودکان ‌در مورد احساسات و تجربیاتشان اجتناب کند اما آداب و رسوم آنگولایی که برای تطهیر کودکان سرباز مورد استفاده قرار گرفت مانع از آن می‌شد که ارواح بد دوباره کودکان را ببیند وقتی که ‌در مورد آنچه در طول جنگ برایشان اتفاق افتاد صحبت می‌کنند.

در سایر موارد، موقعیت‌ها برای بررسی احساسات می‌تواند به پروسه بهبودی کودکان کمک کند. مطلوب این است که این بررسی‌ها باید در یک محیط باثبات و حمایتی با مراقبانی که یک رابطه‌ مداوم با بچه دارند مانند خانواده و دوستان اتفاق افتد. ۱۵۸

۵٫۳٫۲٫ سیستم‌های مراقبت فعلی

روابط تربیتی و پایدار با بزرگسالان عامل مهمی در بهبود روانی بچه می‌باشد. اگرچه همه آنهایی که یک قسمتی از زندگی روزانه کودکان هستند نقشی در پروسه درمان دارند اما والدین و مراقبان اصلی بهتر از همه آماده کمک به کودکان هستند.

برای انجام این کار، خانواده ها و جوامع باید احساس امنیت و اطمینان کنند ‌بنابرین‏ برنامه ها باید به والدین و معلم‌ها کمک کند تا با کودکان ‌در مورد مسائل دشوار ارتباط برقرار کنند. در روآندا، پیغام‌های رادیویی، نمایش تلویزیونی و کتاب کودکان به کار گرفته می‌شوند تا حساسیت صدمه روحی را در سطح جامعه نشان دهد.

دولت‌ها و سازمان‌های امدادی باید با جدیت فعالیت کنند تا مانع از نهادینه شدن کودکان شوند و نهادینه کردن گروه‌های خاص کودکان مانند کودکان سرباز، یتیم‌ها یا کودکان جدا شده، آن ها را بدنام می‌کند و انزوا و گوشه‌گیری آن ها را تشویق می‌کند.۱۵۹ مراقبت‌های نهادینه همچنین می‌تواند به‌علت ویژگی متفاوت برای ادامه دادن، پُر‌هزینه باشد و در زمان مخاصمات مسلحانه اغلب نامنظم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت