محصول نیم ساخته
محصول نیم ساخته
محصول نهایی
انبار
انبار
مواد اولیه
مواد اولیه
خرده فروشی
خرده فروشی
خرده فروشی
خرده فروشی
مشتری
مشتری
مشتری
مشتری
شکل۲-۵- شبکه زنجیره تأمین مختلط]۲۶[
مجموعه بنگاههایی که از شروع تا انتهای زنجیره با هم در ارتباطند، دامنه ی زنجیره تأمین را تشکیل می دهند. درشبکه ی زنجیره تأمین مختلط شکل(۲-۵)، دامنه از بنگاه مواد اولیه تا بنگاه خرده فروش می باشد.
بنگاههای مشابه زنجیره تأمین را یک سطح زنجیره تأمین می نامند. در شکل(۲-۵)، یک سطح از زنجیره تأمین بین خطوط خط نقطه چین مشخص شده است. منظور از زنجیره تأمین دوسطحی زنجیره تأمینی است که دامنه ی آن محدود به دو نوع بنگاه شود].۲۶[
۲-۸-فرآیندهای زنجیره تأمین
یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که در بین مراحل مختلف زنجیره تأمین به وقوع می پیوندد و جهت رفع نیاز مشتری به یک محصول با هم ترکیب می شوند . دو دیدگاه مختلف نسبت به اجرا دیدگاه فرآیندی در یک زنجیره تأمین وجود دارد .
۲-۸-۱- دیدگاه سیکلی[۹]
در این دیدگاه فرآیندهایی که در طول زنجیره تأمین به وقوع می پیوندد ، به چهار چرخه تقسیم می شود که به شرح زیر هستند :
الف) چرخه سفارش مشتری
ب)چرخه پرکردن مجدد
ج) چرخه ساخت
د) چرخه تدارکات
هر کدام از این چرخه ها بین دو مرحله از این زنجیره اتفاق می افتد . البته در همه زنجیره های تأمین نمی‌توان این چهار چرخه را به وضوح مشاهده کرد ، اما در اکثریت زنجیره ها قابل مشاهده است.
۲-۸-۲- دیدگاه کششی – فشاری[۱۰]
فرآیندهای کششی با شروع تقاضای مشتری اجرا می گردد، اما فرآیندهای فشاری با پیش بینی تقاضای مشتری انجام می گیرد . با این وجود در انجام فرآیندهای کششی ، تقاضای مشتری معلوم و مشخص می‌باشد در حالی که در فرآیندهای فشاری تقاضا نامعلوم و باید پیش بینی گردد.
فرآیندهای کششی ممکن است به عنوان فرآیندهای عکس العملی اطلاق شوند چرا که آنها در مقابل تقاضای مشتری عکس العمل نشان می دهند. فرآیندهای فشاری به عنوان فرآیندهای خطرناک یا نامطمئن شناخته می شوند چرا که آنها پاسخی به پیش بینی هستند تا تقاضای واقعی. حد ومرز فعالیت های کششی و فشاری در یک زنجیره تأمین از یکدیگر مجزا است. دید کششی – فشاری در یک زنجیره تأمین ، زمانی که تصمیمات استرتژیک در ارتباط با طراحی زنجیره تأمین را مورد ملاحظه قرار می دهیم ، بسیار مفید می‌باشد.
۲-۹- برنامه ریزی در زنجیره تأمین
در یک زنجیره تأمین در هر مقطع زمانی باید تصمیمات مجزای زیادی اتخاذ شده وهماهنگ شوند.این تصمیمات دارای اهمیت های یکسانی نیستند.به طور مثال، آنها از این سؤال بسیار ساده"کدام کار بعدی باید توسط کدام اپراتور انجام شود؟"تا یک کار مهم مانند"آیا یک کارخانه باید باز بوده یا بسته شود؟"را شامل می شود. زنجیره های تأمین بسیار پیچیده هستند. بنابراین همیشه لازم است که واقعیت را خلاصه کردواز این مفهوم ساده شده ی واقعیت، به نام مدل، به عنوان پایه ای برای تهیه ی یک برنامه استفاده کرد. کار مهم مدلسازی در این است که واقعیت را درحد امکان ساده، اما با جزئیات لازم ارائه دهد. به عبارتی ازهیچ محدودیت مهم دنیای واقعی صرف نظر نشود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برنامه ها برای همیشه ایجاد نمی شوند.اعتباریک برنامه به افق برنامه ریزی از پیش تعیین شده محدود می شود. براساس طول افق برنامه ریزی واهمیت تصمیمی که باید گرفته شود، وظایف برنامه ریزی معمولا درسه سطح مختلف طبقه بندی می شوند]۲۷[

    • برنامه ریزی بلند مدت
    • برنامه ریزی میان مدت
    • برنامه ریزی کوتاه مدت

تصمیمات در سطح برنامه ریزی بلند مدت، تصمیمات استراتژیک نامیده می شوند وپیش نیازهای توسعه یک سازمان یازنجیره تأمین را در آینده ایجاد نمایند. آنها معمولا برای چندین سال اثرات بلند مدت وقابل توجهی دارند. درسطح برنامه ریزی میان مدت که تصیمات تاکتیکی نامیده می شوند، شرح مختصری از عملیات متداول را معین می کند. افق برنامه ریزی از شش ماه تا ۲۴ ماه می باشد وتوانایی رسیدن به توسعه های فصلی تقاضا را دارا می باشد. تصمیمات در سطح برنامه ریزی کوتاه مدت که تصمیمات عملیاتی نامیده می شوند، پایین ترین سطح برنامه ریزی است که باید همه فعالیتها را به صورت دستورالعمل برای اجرا وکنترل مشخص کندو به بالاترین رده از جزئیات ودقت نیاز دارد.
به عنوان مثال فعالیت حمل ونقل را دریک سیستم در نظر بگیرید.انتخاب مدل حمل ونقل، تعیین اندازه ی باروتوزیع امکانات وسایل نقلیه ی مختلف به ترتیب مثالهایی از تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی وعملیاتی می باشد.
مدل مورد بررسی در این پایان نامه یک مدل از نوع برنامه ریزی تاکتیکی زنجیره تأمین می باشد.
۲-۱۰- مروری بر تحقیقات پیشین
طراحی شبکه زنجیره تأمین یک طرح بهینه برای مدیریت زنجیره تامین تهیه می کند. مساله مهم، مدیریت عملیات در مدیریت زنجیره تأمین می باشد. طراحی شبکه توزیع یکی از مهمترین موضوعات استراتژیک در مدیریت زنجیره تامین است و در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. در ادامه مروری بر تحقیقات پیشین خواهیم داشت.
یکپارچه­سازی و هماهنگی سیستم­های مجتمع خرید- تولید- توزیع موضوع بسیاری از تحقیقات مسائل زنجیره تأمین در سالهای اخیر شده است. ارنگوک و همکاران [۲۸]، سارمینتو و ناگی [۲۹]، بیلگن و اوزکاراهان [۳۰]، آرشیندر و همکاران [۳۱]، پیدرو و همکاران [۳۲]، میولا و همکاران [۳۳] یک مرور کامل بر روی مدل­های تولید و توزیع انجام دادند. کاندرا و فیشر [۳۴] یک مقاله بنیادی در مورد سیستم یکپارچه تولید، موجودی و توزیع منتشر کردند که به بررسی یک سیستم دو مرحله­ ای شامل تنها یک تولید­کننده که محصول نهایی را تولید می­ کند و مسیریابی این محصولات بطوری که تقاضای خرده­فروش­ها تأمین گردد، می­پرداخت. چندین مدل که موضوع هماهنگی زنجیره تأمین را بررسی می­کردند، در کارهای زیر توسعه یافته­اند؛ دی مته و میلر [۳۵]، فلیپه و فینک [۳۶]، اکسیوغلو و رومین [۳۷]، فومرو و ورسیلیس [۳۸]، لی و همکاران [۳۹]، اوزدامار و یازداک [۴۰]، پارک [۴۱]، ریزک و همکاران [۴۲]، تسیاکیس و پاپاگورگیو [۴۳].
میرزاپور و همکاران به بررسی تولید ادغامی در یک زنجیره تأمین چند محصولی، چند منزلگاهی از طریق یک مدل جدید از بهینه سازی چندهدفه پرداختند ودر نهایت، مدل ارائه شده را به صورت یک برنامه ریزی مختلط اعداد صحیح تک هدفه با بکارگیری روش LP-metric حل کردند].۴۴[
لیونگو وو]۴۵[ یک مدل بهینه سازی پایا برای برنامه ریزی تولید ادغامی احتمالی ارائه دادند. تانگو همکاران ]۴۶[ ، یک روش نوین برای مدلسازی مسایل برنامه ریزی تولید ادغامی چند محصوله با تقاضا و ظرفیت تولید فازی ارائه کرد. تابع هدف مساله مورد نظرکمینه سازی هزینه ی کل تولید ( یک تابع درجه دوم) و تابع هزینه نگهداری موجودی( یک تابع خطی) بود.
فولیا آلتیپارماک و همکاران ]۴۷[ برای حل مساله طراحی شبکه زنجیره تأمین چند محصولی یک الگوریتم ژنتیک یکنواخت(دائمی)[۱۱] که شامل ساختار جدید رمزگذاری برای طراحی شبکه زنجیره تأمین تک منبعی، چند محصولی و چند مرحله ای است، ارائه کردند. آنها برای بررسی کارایی الگوریتم، نتایج حاصل از الگوریتم را با نرم افزار cplex ،الگوریتم ابتکاری لاگرانژین[۱۲] ، الگوریتم ترکیبی ژنتیک و الگوریتم بازپخت شبیه سازی شده[۱۳] مقایسه نمودند. همچنین در سال ۲۰۰۶]۴۸[ نیز آنها یک مدل زنجیره تأمین سه هدفه با اهداف مینیمم کردن کل هزینه ها، ماکزیمم کردن سطح سرویس دهی و ماکزیمم کردن ماتریس استفاده ازظرفیت مراکز توزیع ارائه نموده ومدل پیشنهادی خودرا با یک الگوریتم ژنتیک به منظور به دست آوردن مجموعه جواب های پارتو حل نموده اند.
سجادی و داودپور]۴۹[ مساله طراحی شبکه زنجیره تأمین دوپله ای را در محیطی معین، تک پریودی و چند محصولی مطرح نمودند. مساله آن ها شامل سطوح تاکتیکی و استراتژیک برنامه ریزی زنجیره تأمین (مکان یابی کارخانه های تولیدی و انبارهای مراکز توزیع، تخصیص تقاضای مشتریان به انبارهای مراکز توزیع و تخصیص مراکز توزیع به کارخانه ها در مدلهای مختلف) بوده و آن ها یک مدل برنامه ریزی عددصحیح مختلط با هدف کمینه سازی کل هزینه شبکه، که شامل هزینه حمل و نقل، زمان تقدم، هزینه نگهداری موجودی و هزینه های عملیات و تاسیس تسهیلات است، ارائه کردند. آنها برای حل مسأله مورد بررسی شان الگوریتم لاگرانژ بر پایه الگوریتم حل ابتکاری برای یک مورد مطالعاتی واقعی ارائه نمودند.
پیشوایی و ترابی ]۵۰[ به بررسی مساله شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته و محصور پرداختند. آن ها با توجه به اهمیت این مسأله در محیط های تولیدی و تجاری به بررسی این مسأله در محیط های نامعین پرداخته و روش های برنامه ریزی امکان پذیر را در این محیط مطالعه کردند. بررسی آن ها نشان داد به دلیل شرایط نامعین و وجود ریسک در چنین شبکه هایی نیاز مبرم به سیستم تصمیم گیری جهت غلبه بر ریسک های ناشی از پارامترهای نامعین وجود دارد. به دلایل ذکر شده آن ها یک مدل ریاضی عدد صحیح مختلط امکان پذیر دوهدفه برای مساله مذکور ارائه کردند. مدل پیشنهادی آن ها شامل تصمیم گیری در شبکه های زنجیره تامین معکوس[۱۴] و تصمیم گیری شبکه استراتژیک با جریان مواد تاکتیکی جهت جلوگیری از بهینه های محلی در هر دو قسمت است. آن ها برای حل مساله مورد بررسی از روش حل فازی عکس العملی که از ترکیب روش های حل موجود در تحقیقات پیشین بدست آمده، استفاده کردند.
چانگ یانگ ]۵۱[ یک الگوریتم ژنتیک که با مفاهیم تکاملی و ارضاء محدودیت منطبق شده بود برای حل مساله طراحی شبکه زنجیره تأمین مطرح نمود. الگوریتم وی ترکیبی از دو حالت تکاملی که با معیارهای مختلف و تغییرات پویا منطبق بوده و مد نظر محدودیت ظرفیت در فضای جواب می باشد که این ترکیب به سرعت یافتن جوابی که مساله طراحی شبکه زنجیره تأمین را حل می کند، کمک می کند. در مجموع وی برای حل مدل ریاضی، یک الگوریتم ژنتیک ساده، الگوریتم ژنتیک تکاملی، الگوریتم ژنتیک ارضاء محدودیت و الگوریتم محدود تکاملی را برای حل مساله انتخاب نموده و نتایج این الگوریتم ها و زمان حل آنها را با هم جهت تعیین کارایی الگوریتم پیشنهادی مقایسه نموده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت