• وابستگی روانی: استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه در ذهن و اعصاب کاربران نوعی اعتیاد پدید می‌آورد که درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، پرخوری، رابطه غیراخلاقی، بازی‌های رایانه‌ای، اینترنت و… مخرب است. اعتیاد به استفاده از تلفن همراه در حقیقت تمایل شدید به رفتاری است که انجام می‌گیرد و احساسی که پس و پیش از آن به فرد دست می‌دهد. معتادان به استفاده از تلفن همراه از دوستان و خانواده فاصله می‌گیرند، انزواطلب می‌شوند، اولویت‌های سنی و اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال را پس می‌زنند، هنگامی که تلفن همراه در دسترس‌اشان نیست به آن فکر می‌کنند و از دوری‌اش رنج می‌برند. خاموش بودن تلفن همراه در افراد معتاد تحمل ناپذیر است و موجب می شود حتی هنگام خواب یا در مواقع خاصی که گوشی تلفن همراه را خاموش می‌کنند یا در حالت سکوت قرار می‌دهند به استرس و دلشوره دچار شوند. فرد معتاد نمی‌تواند از گوشی تلفن همراه خود دور بماند و از هر ترفندی برای استفاده دائمی از آن بهره می‌جوید. این نوع اعتیاد از علاقه و وابستگی فراتر می‌رود و به نوعی جنون در دسترس بودن تبدیل می‌شود (شرکت فن آوری خدمات سلامت ایرانیان، بی‌تا). پریشانی ذهنی ناشی از اعتیاد به تلفن همراه به گونه‌ای است که برای فرد استرس دائمی به ارمغان می‌آورد. علاوه بر آن فرد معتاد از اعتیاد نامعقولش آگاهی می‌یابد و در مقابل اتهام اعتیاد و وابستگی شدید رفتاری به احساس شرم و تنزل شخصیتی دست می‌یابد. به طور کلی می‌توان ادعا کرد استفاده از تلفن همراه نوعی هیجان منفی و ویرانگر در پی دارد که با شدت و ضعف متفاوت روحیه، اعصاب و هویت رفتاری و اجتماعی کاربر را تخریب می‌کند (شرکت فن آوری خدمات سلامت ایرانیان، بی‌تا).

انواع خدمات تلفن همراه:

تلفن همراه در اکثر کشورها حول چهار بستر تعامل و اتصال با شبکه مورد استفاده قرار می‌گیرد که عبارتند از:

    • صدا،

    • پیام کوتاه (SMS) که کانال تقریباً همزمانی را بین ارائه کننده و دریافت کننده خدمت به وجود می‌آورد.

    • خدمات پیام چند رسانه‌ای (MMS)، که اجازه انتقال محتوای چند رسانه‌ای را در قالب پیام می‌دهد.

  • پخش سلولی[۶۲] که اجازه ارسال پیام به صورت منطقه‌ای را می‌دهد (شرکت فن آوری خدمات سلامت ایرانیان، بی‌تا).

بخش دوم: گستره نظری مربوط به سازگاری اجتماعی

سازگاری اجتماعی:

سازگاری مهارتی است که باید آموخته شود و کیفیت آن مانند سایر آموخته‌ها، بستگی به میزان علاقه و کوشش فرد برای یادگیری آن دارد. محیط خانواده، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی در فراهم ساختن امکان یادگیری سازگاری با محیط نقش و مسئولیت مهمی بر عهده دارند. سازگار شدن با محیط مهم‌ترین منظور و غایت تمام فعالیت‌های ارگانیزم است، به طوری که تمام افراد در تمام دوران زندگی خود، در هر روز و هر ساعت سرگرم آن هستند که خود دگرگون شده و دگرگون نشده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنند. در واقع زندگی کردن چیزی جز عمل سازگاری نیست.

تعریف سازگاری اجتماعی

روان‌شناسان، سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجه قرار داده‌اند و ویژگی‌هایی از شخصیت را به‌هنجار تلقی کرده‌اند که به فرد کمک می‌کنند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار سازد، یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند، و جایگاهی برای خود به دست آورد (اتکینسون و همکاران، ترجمه رفیعی و همکاران، ۱۳۸۵). در این میان سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقش‌های خود و نحوه عملکرد در نقش‌هاست که به احتمال زیاد تحت تأثیر شخصیت قبلی، فرهنگ، و انتظارات خانواده قرار دارد. (ویزمن[۶۳]، ۱۹۷۵).

سازگاری اجتماعی معمولاً در اصطلاحات نقش‌های اجتماعی، عملکرد نقش، درگیر شدن با دیگران، و رضایت با نقش‌های متعدد مفهوم سازی شده است (کلیر و کاردینز[۶۴]، ۱۹۷۸؛ به نقل از بیدرمن[۶۵] و همکاران ، ۱۹۹۳).

گاهی واژه های اجتماعی شدن، جامعه پذیری و رفتار جامعه‌پسند را مترادف با سازگاری اجتماعی می‌دانند (مک کوبی و مارتین[۶۶]،۱۹۸۳). اجتماعی شدن فرایندی است که فرد از طریق آن قالب‌ها، ارزش‌ها و رفتارهای موردنظر فرهنگ و جامعه خود را می‌آموزد (ماسن و همکاران،۲۰۰۱ ؛ ترجمه یاسایی،۱۳۸۲). به گفته آرنت[۶۷](۱۹۹۵)سه هدف عمده اجتماعی شدن عبارتند از:

الف) کنترل تکانه‌ها که شامل گسترش وجدان است؛

ب) آمادگی نقش و عملکرد در برگیرنده نقش‌های شغلی، نقش‌های جنسی و نقش‌هایی که در مراسمی نظیر ازدواج و پدر و مادر شدن است؛

ج) پرورش منابع معناداری است که چه چیزی با اهمیت است، چه چیز دارای ارزش است، و زندگی برای چه چیزی است.

جامعه پذیری عبارت است از گرایش به ترجیح دادن ‌به این که بیشتر با سایر افراد باشیم تا تنها. جامعه‌پذیری شامل تمایل به جلب توجه دیگران، تمایل به سهیم شدن در انجام فعالیت‌ها به همراه آنان، و تمایل به پاسخ‌دهی و تحریک که جزیی از تعامل اجتماعی است، نیز می شود. جامعه پذیر بودن بر طبق نظر باس و پلومین[۶۸] (۱۹۹۰؛ به نقل از کارور و شی‌یر، بی‌تا ؛ ترجمه رضوانی، ۱۳۷۵) عبارت است از ارج نهادن ذاتی به فرایند تعامل با سایر افراد (رفتار جامعه پسند اصطلاحی است که روان‌شناسان به اعمال اخلاقی که از لحاظ فرهنگی تجویز می‌شود مانند مشارکت با دیگران، کمک به دیگران، همکاری با دیگران، ابراز همدردی اطلاق می‌کنند. چنین رفتاری غالباً باعث می‌شود که فرد بتواند خود را کنترل کند، زیرا مستلزم آن است که او به خاطر منافع دیگران از منافع شخصی چشم‌پوشی کند (ماسن و همکاران، ۲۰۰۱؛ ترجمه یاسایی،۱۳۸۲).

از آن‌جایی که سازگاری اجتماعی مفهوم عام و گسترده‌ای می‌باشد، تعریفی که مورد اتفاق‌نظر اکثریت محققان باشد وجود ندارد. اما از عمده‌ترین تعاریف سازگاری اجتماعی می‌توان به تعاریف زیر اشاره کرد:

شافر و شوبن[۶۹] (۱۹۷۲؛ به نقل از خدایاری فرد، نصفت، غباری بناب، شکوهی‌یکتا و به‌پژوه، ۱۳۸۱) معتقدند که سازگاری تمایل ارگانیزم برای تغییر فعالیت خود در راستای انطباق با محیط است که در واقع پاسخی به تغییرات محیط پیرامون می‌باشد. این ویژگی تعامل و سازگاری فرد با دیگر افراد و ساختارهای ارزشی در واقع مهارت اجتماعی است که تعامل پیوندها و مناسبات او را با دیگران و جنبه‌های ارزشی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، تأمین می‌کند. با توجه ‌به این تعریف باید تمایزی بین سازگاری فیزیولوژیکی و سازگاری اجتماعی قایل شد، زیرا اگر ارضای نیازهای فیزیولوژیک زندگی برای موجود غیرممکن شود بقای موجود زنده به خطر می‌افتد. ولی سازگاری اجتماعی برعکس نیازهای فیزیولوژیک در صورت برآورده نشدن آسیبی به بقای موجود زنده از نظر زیستی نمی‌رساند اما رفتارهای او را غیرانطباقی می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت