کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



بر اساس بررسی های انجام گرفته روش های مقابله ای متمرکز بر مسئله در موقعیت های قابل کنترل موثرتر هستند. در صورتی که برای موقعیت های غیر قابل کنترل (مرگ یکی از عزیزان ) عمدتاًَ مقابله متمرکزبر هیجان مناسب تر است (دافعی).[۲۳]

در مقابله متمرکز بر مسئله افرد تدابیری را به کار می گیرند که به چند مورد از این تدابیر اشاره می نمائیم. [۲۴]

    • مقابله فعال : فرآیندی است که شخص در طی آن به طور فعالانه برای تغییر منبع فشار روانی تلاش می‌کند.

    • مقابله مبتنی بر برنامه ریزی : در این مقابله فرد برای کنترل و حل مشکل با تکیه بر فکر و اندیشه خود به ارزیابی راه حلهای مختلف می پردازد و بعد از آن با انتخاب بهترین شیوه به حل مسئله اقدام می‌کند.

    • مقابله بردبارانه : عبارت است از خویشتن داری و اجتناب از فعالیت های ناپخته ای که منجر به پیچیده شدن مسئله و ایجاد اخلال در روند حل مسئله می شود.

  • مقابله جستجوی حمایت اجتماعی کارآمد : هنگامی که فرد خود را برای حل مسئله ناتوان می بیند به راحتی ازکمک های یاورانه افراد دیگر استفاده می‌کند، این کمک به تناسبنیاز و نوع مشکل می‌تواند کسب اطلاعات از طریق خدمات راهنمایی، مشاوره و جذب امکانات مادی یا معنوی ‌از دیگران باشد.

۲-۳-۱۲-۲مقابله متمرکز بر هیجان:

این مقابله شامل کلیه فعالیت ها یا افکاری می شود که فرد به منظور کنترل و بهبود احساسات نامطلوب ناشی از شرایط فشارزا به کار می‌گیرد ، این مقابله ها عبارتند از :

    • مقابله مبتنی برجستجوی حمایت عاطفی: تلاش های ‌فرد برای به دست آوردن حمایت اخلاقی ، همدلی ، همدردی و جو تفاهم و احساس درک شدن توسط دیگران را شامل می شود.

    • مقابله مبتنی بر تفسیر مجدد مثبت : ارزیابی مثبت از حوادث و موقعیت ها که مبتنی بر نگرش خوشبینانه به رویداد های زندگی است ، این مقابله بیشتر برای اداره و کنترل عواطف و آشفتگی روان به کار می رود تا مربوط به منبع استرس باشد (لازاروس و فولکمن ، ۱۹۸۴).

    • مقابله مبتنی بر مذهب: در این مقابله، فرد برای رهایی از ناراحتی های خود به انجام اعمال مذهبی مثل دعا

    • و نیایش،توکل و توسل به خداوند و معصومین (ع) روی می آورد.یافته های پژوهش مک کری۱ و کنسا۲ نشان می‌دهد که این نوع مقابله برای همه افراد مفید واقع می شود زیرا هم به عنوان منبع حمایت و هم وسیله ای برای تغییر مثبت عمل می‌کند و لذا مقابله های بعدی را تسهیل می‌کند.

  • مقابله مبتنی بر پذیرش : عبارت است از یک پاسخ مقابله ای کنشی که در آن شخص واقعیت شرایط فشارزا

را می پذیرد.این امر در شرایطی که منبع فشار قابل تغییر نیست (فوت یکی از عزیزان ) مهم و مؤثر است (کارورو همکاران۱ به نقل ازعلیمحمدی ).

۱۳-۳-۲مقابله های ناکارآمد و غیر مفید

مجموعه ای از شیوه های مقابله ای را در بر می‌گیرد که اگر چه برای تغییر منبع فشارها و بهبود احساسات ناشی از موقعیت فشارزا به کار گرفته می‌شوند ولی متاسفانه این شیوه وضع را بدتر می‌کنند و لذا نمی توان از این عوامل مقابله ای به مهارت مقابله ای تعبیر نمود ، این مقابله ها عبارتند از :

  • پرداختن به احساسات دردناک از طریق تفکر آرزومندانه : این مقابله ، شیوهای برای خنثی کردن آنچه اتفاق افتاده می‌باشد. این افکار نوعاَ با عبارتی از قبیل : اگر فقط … یا ای کاش حقیقت نداشته باشد که … شروع ی شود.

گاهی اوقات این افکار به شکل آنچه باید اتفاق می افتاد، اگر فقط…. یک روش مقابله ای مسکن برای طفره رفتن موقتی از رنج ناشی از حقیقت است. زیان این حالت آن است که هیچ مقدار از آرزو ها جای حقایق را نخواهد گرفت و دیر یا زود واقعیت جهره خود را نمایان خواهد کرد.در این حالت زمان و فرصتی که می‌توانست برای یافتن راه های جدید مواجهه با واقعیت و مشکل اتفاق افتاده مورد استفاده قرار بگیرد به هدر می رود.

  • استفاده از دارو برای فرار از رنج : گاهی اوقات افراد برای رهایی از رنج ناشی از استرس و بحران ها از داروهایی مانند الکل،نیکوتین،تریاک،هروئین و مسکن های خواب آور و ضد افسردگی بدو تجویز پزشک استفاده می‌کند.استفاده از این داروها و داروهایی که اخیراًَ ‌به این عوامل افزوده شده و با نام های مختلف به بازار وارد می شود مانند اکستازی ، خطرات زیادی را به همراه می آورد و ضمن مشکل تر کردن روند بازسازیروانی ، اکثراَ خود منبع جدیدی برای افزایش رنج برای فرد استفاده کننده می‌شوند، مثلاَ الکل موجب از دست رفتن نیروی مهار درونی یا خویشتن داری می شود و فرد به هنگام خشم به خشونت روی می آورد.استفاده نادرست از مواد بر

فرآیندهای ذهنی ماهم قبلاَ توسط استرس و هیجان شدید بی کفایت شده است . به طور جانبی اثر می‌گذارد و توانایی هایی مانند قضاوت ، برنامه ریزی ، استدلال ‌و تمرکز که برای حل مشکل لازم است آسیب مضاعف می بیند ( پاری ، ۱۹۹۱ ، ترجمه ‌علی محمدی ). [۲۵]

۱۴-۳-۲تفکر منفی :

در این حالت فرد به طور غیر واقع گرایانه ای به موارد منفی مشکل تأکید کرده و مشکلات را بیشتر از آنچه هست و به صورت غیر قابل حل ارزیابی می‌کند (پی ستین۱، می یر۲، ۱۹۸۹ ، ترجمه ‌علی محمدی ).

۱۵-۳-۲رفتارهای تکانشی :

به شیوه های خاصی از مقابله اطلاق می شود که طی آن فرد بدون فکر، اندیشه و ارزیابی درست از آنچه رخ داده و یا رخ خواهد داد فوراَ دست به اقدام و عمل می زند و نوعاَ منجر به بدتر شدن وضعیت می شود.

۲-۳-۱۶عدم درگیری ذهنی و رفتاری:

در این مقابله ، فرد با انجام رفتارهای متنوع و با رفتارهای مختلف خود را مشغول می‌کند و ‌به این وسیله سعی می‌کند به مسئله فکر نکند مثلاَ سرگرم شدن با یک فرد دیگر، پناه بردن به رویاهای روزانه، فرار از مسئله به صورت خوابیدن یا تماشای تلویزیون و دیدن فیلم (لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴، به نقل از ‌علی محمدی).

۲-۳-۱۷مقابله به صورت انکار:

در این مقابله فرد به گونه ای برخورد می‌کند که انگار مسئله ای روی نداده است. انکار واقعیت رخ داده و حادثه پیش آمده بر وخامت مسئله می افزاید و مانع مقابله مؤثر بعدی می شود( ماتیوز و همکاران۳ ، ۱۹۸۳ ، به نقل از ابراهیمی ).

۲-۳-۱۸تاریخچه راهبردهای مقابله:

پژوهش های زیست شناختی و روان شناسی ‌در زمینه روش های سازگاری با محیط، قدمت دیرینه دارد. مفهوم راهبرد برای مدت طولانی است که در روان شناسی مطرح می‌باشد و شروع آن به صورت رسمی به دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 09:48:00 ق.ظ ]




عدالت در فرهنگ اجتماعی:

بحث از عدالت و بررسی صور و ماهیت آن مبحثی است که دارای پیشینه بسیار طولانی می‌باشد. ریشه‌های این بحث را می‌توان در رجوع به دوران باستان و از اسطوره ها و شیوه عمل خدایان دریافت. در دوره باستان این خدایان هستند که از عدالت تعریف ارائه می‌دهند و از انسان می‌خواهند که طبق دستورات عمل نماید. به مرور خدایان متعدد جایگاه خود را به خدای واحد می‌دهند و انسان نقش اساسی می‌یابد. می‌توان طبق ادبیات موجود از قرن هشت پیش از میلاد در اسطوره ها و تا به امروز به بررسی مفهوم عدالت پرداخت.

عدالت و آزادی دو امری هستند که به گفته آیزا برلین انسان ناتوان در داشتن هر دو است و مجبور به انتخاب‌گری بین این دو. بسیاری عدالت را اصلی‌ترین فضیلت و منبع و ریشه همه فضایل می‌دانند. عدالت را در سویی و ارزش‌ها و فضیلت‌های دیگر را در سوی دیگر قرار می‌دهند. اما برخی مفهوم رقیب آن یعنی آزادی را برتری می‌دهند و موافق با دست‌اندازی به آزادی نیستند. به‌هر حال از آن رو که بحث عدالت در سرشت خود بحثی تجریدی، تحلیلی و نظری است، همیشه با تنوع دیدگاه‌ها و اختلاف نظرها همراه بوده است. این تنوع خصوصاًً از آن بعد دیده می‌شود که عدالت در تمامی جنبه‌های فردی، خانوادگی، ابعاد کلان اجتماعی و نهادها و سازمان‌های درگیر، در حقوق و قضا، در فلسفه و سیاست و غیره حضور و بروز جدی دارد. این امر باعث پراکندگی و تشتت هرچه بیشتر در بحث عدالت و تعاریف و محدوده‌ها و … آن می‌شود. عدالت همیشه با نوعی قضاوت اخلاقی همراه است و از این‌رو مفهومی اخلاقی و هنجاری است. تنوعات و مسائل مذکور باعث می‌گردند که عدالت امری نسبی گردد و نظریه های گوناگون مبانی و محدوده‌ها و… گوناگونی برای آن قائل شوند، به گونه‌ای که معانی آشتی‌ناپذیری درباره بحث عدالت شکل گیرد پرلمان چند معنای آشتی‌ناپذیر واژه عدالت را مطرح می‌کند : اینکه به هر کسی چیزی یکسان تعلق بگیرد، یا متناسب با شایستگیش و یا متناسب با کارکرد و تولیداتش و یا متناسب با نیازهایش و یا متناسب با رده و طبقه اجتماعی‌اش چیزی تعلق گیرد، و یا این که طبق آن چه قانون برای فرد در نظر گرفته است، چیزی به او تعلق یابد، همگی معانی هستند که نظریه ها را از یکدیگر متمایز می‌سازند (اخوان کاظمی، ۱۳۷۹) و از آنجا که نظام های سیاسی بر پایه این نظرات سیاسی هستند که شکل می‌گیرند، ‌بنابرین‏ تفاوت در سیاست‌های اجتماعی وابسته ‌به این پدیده‌ها دیده می‌شود.

اما به‌هر حال چنانچه پرلمان اشاره می‌کند، تمامی این تعاریف در معنای صوری آن یعنی «عمل به گونه برابر» مشترک هستند.

نیلسن در مقاله خود با عنوان “واکاوی در مفهوم عدالت” اشاره می‌کند که یک جامعه کاملاً عادلانه چه ترکیبی از اشتراک، خودمختاری فردی و برابری را خواهد داشت؟ و کدامیک از این ها در یک جامعه عادلانه پدیدار خواهند شد؟ حداقل نوعی از برابری به نظر منصفانه می‌رسد. اما چه نوع و چه مقدار باید باشد؟ آیا طبق نظر محافظه‌کاران تنها برابری در فرصت‌ها کفایت می‌کند؟ اگر چنین است چگونه حاصل می‌شود؟ یا اینکه همان گونه که سوسیال دموکرات‌ها معتقدند مستلزم برابری در شرایط خواهد بود؟ اگر چنین است چگونه فهم می‌شود و گستره آن چه میزان است؟ اگر به برداشت «برابری فرصت‌ها» پایدار باشیم که به نگرش شایسته‌سالارانه از عدالت نزدیک است، آیا می‌توانیم عملاً به برابری فرصت‌ها برسیم یا حتی به گونه‌ای عقلانی به آن نزدیک شویم؟ چرا که در لحظه شروع همه برابر نیستیم. به علاوه آیا باید برابری فرصت‌ها را به گونه‌ای تفسیر کنیم که هر کس قادر باشد در منازعه رقابتی شرکت کند؟ نیلسن معتقد است داشتن برابری فرصت‌ها حداقل مستلزم برخورداری از فرصت برابر در زندگی برای همگان و نیز حداقل مستلزم چیزی شبیه به برابری در شرایط است.

اما باز هم برابری در شرایط چگونه حاصل می‌شود؟ برابری در فرصت‌ها و شرایط به یکدیگر وابسته و نیازمندند. اما برابری در شرایط چیست؟ چنان که والزر اشاره می‌کند، با در نظر گرفتن مطلوبیت‌ها و نیازهای متفاوت، برابری محض این نیست که با همه به مانند هم برخورد شود، بلکه هدف برآوردن نیازها است. اما نیازها چگونه تعیین شوند و آیا ما می‌توانیم تمامی نیازها را برآورده سازیم. ‌بنابرین‏ نیازمند فرآیندهایی هستیم که به تعیین این حدود و تعاریف و… بپردازند (نیلسن، ۱۳۸۲: ۳۶۷-۳۶۶). چنان که دیده می‌شود، برای بررسی و تعریف این مفهوم مقتضیات بسیاری باید رعایت گردد.

امر دیگر رابطه انتزاع است با انضمام. آیا درک از عدالت بر شیوه عمل عدالت منطبق است یا درک از آن با خود آن متمایز است. پوپر در این رابطه به تاثیر جایگاه طبقاتی در رابطه با نگرش فرد به عدالت اشاره می‌کند: «یکی تصور عدل است بنا بر درک طبقه حاکم و دیگری همان تصور است بنابر درک طبقه مظلوم» (پوپر، ۱۳۶۹: ۱۰۲۸). نتایج بسیاری پژوهش‌ها (Kohlberg ۱۹۷۱, Piajet ۱۹۶۵, Damon ۱۹۷۷, Sears ۱۹۷۹, Tetlock ۱۹۸۶, Rasinski ۱۹۸۷) نشان می‌دهند که درک از عدالت عموماً ریشه در رشد اخلاقی و هنجارهای مربوط به جامعه از دوران کودکی دارد. بشیریه معتقد است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




مقدمه:

در حال حاضر ، حسابداری نقش مهمی را در سیستم اقتصادی ایفا می‌کند. تصمیم گیری دقیق از جانب اشخاص ، شرکت ها، دولت و غیره برای توزیع مناسب و کار آیی منابع مالی امری اجتناب ناپذیر است . برای این گونه تصمیم گیری ها، تصمیم گیرندگان باید اطلاعاتی قابل اتکا در اختیار داشته باشند در واقع ، هدف حسابداری کمک ‌به این تصمیم گیرندگان است.از سوی دیگر ، سرمایه گذاری ازموارد ضروری و اساسی در فر آیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است . به طور تجربی ثابت شده است که مردم سطوح متفاوتی از اطلاعات و معلومات را دارا هستند .اطلاعاتی که آن ها در اختیار دارند،رفتارشان را در موقعیت های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد.به عنوان مثال هنگام خرید یک کالا،فروشنده معمولاً قیمت یک قلم جنس را بر مبنای دانش و آگاهیش از قیمت سایر اقلام مشابه در بازار و شرایط آن با توجه به سایر عوامل تعیین می‌کند.خریدار نیز می‌تواند اطلاعاتی مشابه درباره قیمتهای بازار داشته باشد .اما اطلاعات خریدار درباره کیفیت کالا به احتمال زیاد با اطلاعات فروشنده برابری نمی کند و فروشنده اطلاعات ‌کامل تری در این زمینه دارد.‌بنابرین‏ بدیهی است که ما بین این دو بخش از مشارکت کنندگان در بازار کالا عدم تقارن اطلاعات وجود دارد.

در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می‌دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می‌کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.

فصل اول:

کلیات تحقیق

۱-۱-مقدمه :

حسابداری به منظور جواب گویی به نیازهای انسان به وجود آمده است . شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی محیط حسابداری به تناسب زمان متفاوت بوده است.در نتیجه،هدف های حسابداری وروش های آن نیز متناسب باتغییر در شرایط محیطی دگرگون شده است. با گذشت زمان و به موازات گسترش فعالیت های اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن، هدف ها و روش های حسابداری به منظور جواب گویی به نیازهای اطلاعاتی توسعه یافته است.

در حال حاضر ، حسابداری نقش مهمی را در سیستم اقتصادی ایفا می‌کند. تصمیم گیری دقیق از جانب اشخاص ، شرکت ها، دولت و غیره برای توزیع مناسب و کار آیی منابع مالی امری اجتناب ناپذیر است . برای این گونه تصمیم گیری ها، تصمیم گیرندگان باید اطلاعاتی قابل اتکا در اختیار داشته باشند در واقع ، هدف حسابداری کمک ‌به این تصمیم گیرندگان است.از سوی دیگر ، سرمایه گذاری ازموارد ضروری و اساسی در فر آیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است .

یکی از عوامل مؤثر در تصمیم گیری ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است.در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نا متقارن بین افراد توزیع شود.(انتقال اطلاعات به صورت نا برابر صورت گیرد) می‌تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود.‌بنابرین‏ ،قبل از این که خود اطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد،این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

۲-۱ بیان مسأله

یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند اثرات منفی برای فرد تصمیم گیرنده خواهد داشت از سوی دیگر نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حائز اهمیت است .در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نا متقارن در بین افراد توزیع شود( انتقال اطلاعا ت به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد) می‌تواند نتایج متفاوتی را نسبت به یک موضوع واحد سبب شود .‌بنابرین‏ قبل از اینکه خوداطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد ،این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش یابد ارزش ذاتی آن با ارزشی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای سهام مورد نظر قائل می‌شوند متفاوت خواهد بود .در نتیجه ارزش واقعی سهام شرکت‌ها با ارزش مورد انتظار سهام‌داران تفاوت خواهد داشت (دیاموند و ورچیا، ۱۹۹۱، ص۶۵)[۱].

آنچه در بازار های سرمایه مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند،مردم عادی هستند که تنها راه دسترسی آن ها به اطلاعات مهم شرکت‌ها ،اطلاعیه هایی می‌باشد که از جانب شرکت‌ها منتشر می شود. یک نمونه از این نوع اطلاعیه ها را می توان اعلان سود بر آوردی هر سهم دانست که در آن سود پیشنهادی هر سهم از جانب شرکت پیش‌بینی شده و به اطلاع عموم رسانده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




۲-۲-تاریخچه افسردگی

افسردگی از زمان‌های قدیم در نوشته ها آمده است و ‌توصیف‌هایی از آنچه ما امروزه اختلالات خلقی می خوانیم دربسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد. داستان عهد عتیق شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس در ایلیاد هومر، هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده‌اند. حدود ۴۵۰ سال قبل از میلاد، سقراط اصطلاح مانی و مالیخولیا را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد. در حدود ۱۰۰ سال قبل از میلاد پزشک رومی به نام سلوس در کتاب De Medicina افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود. این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (۱۲۰ تا ۱۸۰ سال بعد از میلاد ) و جالینوس ( ۱۲۹ تا ۱۹۹ سال بعد از میلاد ) نیز به کار بردند. در قرون وسطی طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا و پزشک یهودی، میموند، ملانکولی را بیماری مشخص تلقی می نمودند. در سال ۱۸۵۴ ژان پیرفالر حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید.

امیل کراپلین در سال ۱۹۸۶ بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی و آلمانی، مفهوم بیماری مانیک- دپرسیو راشرح داد که شامل اکثر ملاک‌های تشخیصی است که امروزه روانپزشکان برای تشخیص این بیماری از آن ها استفاده می‌کنند. کراپلین همچنین نوع خاصی از افسردگی را به نام « افسردگی رجعتی » که پس از یائسگی در زنها و در اواخر بزرگسالی در مردها شروع می شود را شرح داد. ( پورافکاری، ۱۳۶۸)

افسردگی یکی از مهمترین بیماری‌های نگران کننده است. افسردگی یک حالت خلقی مداوم وپایدار است که می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی فرد را در بر بگیرد. افسردگی توانایی فرد درتفکر،احساس،رفتار وجسم تحت تاثیر قرار می‌دهد. فرد افسرده به صورت کاملا منفی درباره خودش فکر می‌کند.این افکار منفی نظر او را نسبت به خود، دنیا وآینده تحت تاثیر قرار می‌دهند.افراد افسرده خود را سرزنش می‌کنند،وقتی شکست می خورند خود را مسئول آن می دانندو احساس گناه می‌کنند. وقتی با مسئله ی رو برو می‌شوند احساس می‌کنند که شکست خواهند خورد وعلت شکست را به خود نسبت می‌دهند.افراد افسرده آینده را با بد بینی و ناامیدی تصور می‌کنند،آن ها معتقدند که اعمال آن ها محکوم به شکست است.تصور می‌کنند که پاسخ هایشان نمی توانند تاثیری در رمز موفقیت آتی داشته باشد.‌بنابرین‏ شدیداً احساس درماندگی می‌کنند.آن ها به طور مکرر از خود انتقاد کرده و احساس بازنده بودن می‌کنند.افسردگی انگیزه ی فرد را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث کاهش انرژی و علاقه ی فرد به همه چیز می شود. فرد احساس خلا و پوچی، خشم،ناراحتی،اضطراب و احساس گناه می‌کند، فرد افسرده مشکل زیادی در شروع فعالیت دارد.تمرکز و حافظه ی افراد افسرده معمولا دچار مشکل بوده و آن ها مشکلاتی در زمینه تصمیم گیری دارند.تقریبا در بیشتر طول روز افسرده،ناراحت و غمگین هستند.در نشانه های فیزیولوژیک مثل اشتها، خواب،وزن،میل جنسی،میزان هورمونها و مواد شیمیایی نیز دچار اختلال می‌شوند. افراد مبتلا به اختلال افسردگی از یک حالت خلقی شدید و طولانی مدت در عذاب هستند. شکایت اولیه ی این بیماران از ماهیت هیجانی برخوردار است.معمولا فرد می‌تواند استدلال کند و با واقعیت تماس دارد،در موارد شدیدتر ممکن است لازم باشد تا بیمار بستری شود.(ساپینگتون[۸]، ۱۹۸۲،به نقل از شاهی، ۱۳۸۵)

۲-۳-ماهیت افسردگی

افسردگی مرضی به قدری وسیع است که سرماخوردگی روان پزشکی لقب گرفته است(سلیگمن[۹]،۱۹۷۵).

درهرمقطع معین از زمان،۱۵-۲۰درصد بزرگسالان درسطح قابل توجهی از نشانه های افسردگی رنج می برندوحداقل ۱۲درصد به میزانی از افسردگی که آن ها در مرحله ای از زندگی به سمت درمان بکشاند مبتلا هستند و حدس زده می شود که حدود ۷۵ درصد موارد بستری در بیمارستان های روانی را افسردگی تشکیل می‌دهند(براون و هریس[۱۰]،۱۹۷۸،ترجمه قاسم زاذه، ۱۳۸۶).

بعید به نظر می‌رسد که فقط یک عامل بتواند وقوع افسردگی را تبیین کند بلکه افسردگی از تعامل چندین عامل مختلف حاصل می شود.نشان داده شده است که شروع و سیر آن به متغییر های مختلف زیست شناسی،سابقه ی بیماری،محیطی و روانی اجتماعی مربوط می شود.از میان این متغییر ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:اختلالات کودکی و یا مورد بی توجهی والدین قرار گرفتن،رویداد های منفی اخیر در زندگی،داشتن همسر عیب جو و یا متخاصم،فقدان دراز مدت احساس ارزشمندی(هارتون[۱۱] و همکاران،۱۹۸۹،ترجمه قاسم زاده،۱۳۸۹).

۲-۴-نشانه های افسردگی

صرف نظر از اینکه چه عواملی باعث ایجاد و بروز بیماری افسردگی می شود، مجموعه علائم مربوط ‌به این بیماری، یعنی سندرم افسردگی، به نحو خارق العاده ای تداوم داشته و دارد. معمولاً بیمار علائق خود را مدام از دست می‌دهد و از زندگی لذت نمی برد، اشتها و خواب او مختل می‌گردد. کنش های جسمانی و روانی وی کند می شود، تداوم تمرکز و یاد آوری اش به هم می‌خورد، اعتماد به نفس خویش را از دست می‌دهد، احساس گناه و بی ارزشی شدید می‌کند که به صورت اشتغال ذهنی دردآلودی در می‌آید، و بالاخره فکر مرگ و خودکشی پیدا می‌کند و حتی ممکن است به قصد و عمل خودکشی نیز بیانجامد. ( هرسن وترنر[۱۲]، ۱۹۸۵ )

الف ـ فقدان لذت:

در این حالت یک ناتوانی کلی درکسب لذت از هر چیز در زندگی و یا حتی در آداب و رسوم و وقایع و چیزهای خوشایند روزمره می‌باشد و در کل از دست دادن توانایی برای کسب لذت می‌باشد (اسنیس،۱۹۹۳ ) این اصطلاح برای اولین بار به وسیله ریبو[۱۳] (۱۸۹۶) بحث شده است و به ‌عنوان یک نشانه بارز در بیماران افسرده و توسط کلین[۱۴] (۱۹۷۴) مطرح شده است و شاید نشانه پیش آگهی بالینی بهتری در پاسخ به درمان باشد. در افراد افسرده « فقدان لذت » که ناتوانی در کسب تجربه لذت می‌باشد. سیمای پایداری است که به صورت فقدان جذبه در قیافه، گفتار، رفتار، سبک زندگی، تظاهر پیدا می‌کند ( سیمز[۱۵]، ۱۹۹۵ )

ب – احساس گناه و بی ارزشی:

احساس گناه وبی ارزشی دربیماران افسرده نوع درون زاد ممکن است علامت بارزی باشد. این موضوع خیلی وقتها پیش توسط پلوتارک دریک قرن بعداز میلاد مسیح توصیف شده است. با بهره گرفتن از یک مقیاس برای ارزیابی احساس گناه، ممکن خواهد بود که ما دو نوع آن را از هم جدا کنیم:

احساس گناه یا شرم « هذیانی » ۰ که در رابطه با اعمال شخصی خود فرد تجربه می شود و احساس گناه « عاطفی » ( یک احساس کلی و خیلی شدید از بی ارزش بودن ) ( بریوس[۱۶] و دیگران، ۱۹۹۲ )

به همان اندازه هذیان گناه و احساس بی ارزشی هذیانهای خود بیمار پندارانه و نیست انگاری نیز نسبتاً در بیماران افسرده، خصوصاًً وقتی که در بزرگسالی رخ می‌دهد شایع است. ( سیمز، ۱۹۹۵)

ج ـ مسخ شخصیت:

مسخ شخصیت نیز در افسردگی شایع است و ممکن است به صورت فقدان احساس و یا عدم احساس و یا عدم توانایی حس کردن تظاهر پیدا کند. به طور کلی شکل خفیفی از آن که در بیماری‌های شدید و هذیانهای نیست انگاری دیده می شود، ممکن است در افسردگی شایع باشد، ‌به این صورت که بدنم تبدیل به آب شده است یا من مرده ام، و من هیچ احساسی ندارم و نخواهم داشت. ( سیمز، ۱۹۹۵ )

د – عواطف سیال:

عواطف سیال دربیماران افسرده ممکن است به صورت بیقراری، تنش، غم، دلتنگی، شعف، تحریک پذیری و مانند این ها رخ دهد. این اصطلاح نیز برای اولین بار توسط فروید (۱۸۹۵) در توصیف اضطراب سیال به کار رفته است.

ه ـ احساس حیات:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




ج) تمرین پذیرفتن: ذهن آگاهی پذیرش در عمل است نه به عنوان یک فعالیت یا تصمیم واحد بازگشت به موضوع اولیه باعث پذیرش ویژگی‌های خوشایند و ناخوشایند می‌شود. این امر از این نظر مهم است که ممکن است بیماران نسبت به خویش دیدی انتقادآمیز داشته باشند؛ ‌بنابرین‏ پذیرش و تمرین آن باعث کاهش انتقاد نسبت به خویشتن در آنان می‌شود. این تکنیک در روان‌درمانی باعث پذیرش جنبه‌های واقعی در بیمار می‌شود و در اعتمادسازی رابطه اولیه با بیمار مفید و مؤثر است.

د) همدلی و دلسوزی: در تمرین‌های ذهن آگاهی بودا ایجاد بینش و دلسوزی نسبت به خویشتن از تمرین پذیرش تجربیات درد و رنج توسط بیماران حاصل می‌شود؛ اما وجود درد ورنج به‌تنهایی کافی نیست. ذهن آگاهی باعث می‌شود که در روابط با درد و رنج‌ها تغییراتی ایجاد شود و یا آن‌ ها به صورت کلی نادیده گرفته شوند. درنهایت این‌که ذهن آگاهی دارای تکنیک‌هایی است که دلسوزی نسبت به خویشتن و نسبت به دیگران را ارتقا می‌بخشد.

ه) یادگیری مشاهده‌ای: یادگیری مشاهده‌ای آگاهی خویشتن یکی از تکنیک‌های مهم ذهن آگاهی است که در آن فرد از طریق مشاهده آگاهانه خویشتن نقاط قوت و ضعف خویش را پیدا نموده و به همراه تکنیک پذیرش سعی در پذیرش آن نقاط قوت و ضعف می‌کند. این تکنیک در یک معنای کلمه موجب بینش بیمار ‌در مورد مشکل خویش می شودو نقش مهمی در روان‌درمانی دارد ) گرمر و همکاران، ۲۰۰۵).

۲-۱۹- آموزش حضورذهن و تغییر حالت­های ذهنی

آموزش حضورذهن مستقیماٌ مربوط به آموزش افراد برای تمرکززدایی افکار و هیجان­هایشان بدون اجتناب، انکار، یا سرکوب آن­ها و مشاهده­ نزدیک این پدیده است و ‌بنابرین‏ بازداری از اجتناب تجربی و همچنین پذیرش غیرقضاوتگرانه و عدم واکنش ‌به این پدیده را آموزش می­دهد. ‌بر اساس الگوی شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن ، تمرکز ارادی روی افکار، هیجان­ها، و احساسات ‌به این روش، مقدار زیادی از توانایی فرد را برای پردازش توجهی به کار ‌می‌گیرد، ‌بنابرین‏ توانایی اندکی برای نشخوار باقی می­ماند.

سگال و همکاران (۲۰۰۲) بین حالت­ ذهنی انجامی[۲۳۲] و حالت ذهنی بودن[۲۳۳] تمایز قائل شدند. حالت انجامی شامل بازشناسی تفاوت بین چیزها چگونه­اند و این­که ما می­خواهیم چگونه باشند، ‌می‌باشد. چنین تفاوت­هایی، هیجان­های منفی و نیز الگوی فکری برای یافتن روش­هایی برای کاهش این تفاوت را راه ­اندازی می­ کند. زمانی که ‌می‌توان اقدامات سازنده­ای انجام داد، این حالت ذهنی سازگارانه است و می ­تواند منجر به پیشرفت بسیاری از اهداف مهم گردد. با این حال، زمانی که هیچ کاری برای تغییر موقعیت مشکل­ساز نمی­ توان انجام داد (برای مثال، هنگام سوگ از دست دادن همسر یا زوج)، این حالت ذهنی می ­تواند بی­فایده و افسرده­زاد باشد. بخش عمده­ای از توجه فرد روی تحلیل گذشته، مرور اشتباهات حال، پیش ­بینی آینده، و جستجوی راه حل­ها متمرکز خواهد شد؛ با این حال، اگر راه حل­هایی پیدا نشوند، می ­تواند منجر به حس فراگیر نارضایتی گردد. نشخوار ‌به این طریق، احتمالاٌ زمینه­ ساز حالات خلقی منفی است.

در مقابل، سگال[۲۳۴] و همکاران (۲۰۰۲) حضورذهن را به عنوان حالت بودن توصیف کردند. در شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن مهارت اصلی آموخته شده در تمرین حضورذهن رها شدن از حالت انجامی، به ویژه از الگوهای فکری نشخواری، منفی و خود تداوم­بخشی است که بخشی از حالت انجامی است. در حالت بودن تمرکز روی پذیرش هر آن­چه در لحظه­ حاضر وجود دارد، بدون هیچ هدف یا تلاشی برای تغییر است. در حالت بودن، هیچ تلاشی برای تحلیل پیامدهای آینده­ی راهبردهای حل مسئله­ احتمالی یا مرور تلاش­ های گذشته برای حل مشکلات مشابه صورت نمی­گیرد. حالت بودن به جای تفکر ‌در مورد مشکلات یا موقعیت­ها، به وسیله­ مشاهده­ و پذیرش مستقیم هر آن­چه در لحظه­ حاضر رخ می­دهد- شامل افکار و احساساتی که اقدام فوری را برمی­انگیزند- مشخص می­ شود. به جای عمل کردن ‌بر اساس چنین افکار و احساساتی، شرکت کننده صرفاٌ آن­ها را مشاهده و مورد توجه قرار می­دهد. هیچ کوششی برای ارزیابی منطق افکار مشاهده شده یا بررسی یا تغییر محتوای آن­ها صورت نمی­گیرد.

این رویکرد حضورذهن نسبت به افکار و احساسات، واکنش­پذیری نسبت به خلق را کُند می­سازد، و زمان و توانایی انتخاب پاسخ­های جدید را افزایش می­دهد. همچنین نشخوار را افزایش و پذیرش افکار و احساسات را تقویت، گرایش به درنظر گرفتن آن­ها به عنوان بازنمایی­های لزوماًٌ دقیقی از حقیقت درمورد خود یا جهان را کاهش می­دهد. اتخاذ حالت هشیارانه و غیرقضاوتی، احتمال این­که افراد به پدیده­ نشانگر عود آینده توجه کنند را افزایش خواهد داد (مانند خستگی یا تحریک­پذیری)، و مانع تلاش­ های ناسازگارانه برای سرکوب یا نادیده گرفتن آن­ها می­گردد. با این روش، آن­ها فرصت­های بسیار بهتری برای اقدام ماهرانه و ارادی برای مقابله با علائم اولیه­ عود و برداشتن گام­های سازگارانه برای پیشگیرانه از آن برای خودشان فراهم ‌می‌کنند.

سپس هدف MBCT، آموزش مهارت­ هایی است که به افراد اجازه خواهد داد در اوقات غمگینی، الگوهای عادتی قدیمی­ تفکرشان را متوقف سازند یا طوری رفتار کنند که این خلق­ها خفیف یا گذرا باقی بمانند و حالات عاطفی جدی­تری را ایجاد نکنند. ضرورتی ندارد یا حتی مطلوب نیست که هدف درمان کاهش تجربه­ غمگینی باشد. با این حال، این مهارت­ های جدید می ­تواند تجربه­ غمگینی را بدون تشدید خودکار افسردگی فراهم کند.

سگال و همکاران (۲۰۰۲) اظهار داشتند که هدف اصلی MBCT ”کمک به شرکت­ کنندگان است تا بتوانند ماهرانه ­ترین پاسخی را که به هر فکر، احساس، یا موقعیت ناخوشایند می­یابند انتخاب کنند“. MBCT ‌در مورد بیماران افسرده­ی بهبودیافته­ای انجام می­ شود که الگوهای فکری نشخواری منفی دوره ­های افسردگی­­شان کاهش یافته است.

تاکنون پژوهش­های زیادی اثربخشی آموزش MBCT را نشان داده ­اند. برای مثال اولین کارآزمایی بالینی MBCT (تیزدیل و همکاران، ۲۰۰۰)، با هدف پاسخ­گویی ‌به این سوال که آیا اضافه کردن MBCT به درمان رایج (TAU) موجب کاهش میزان عود افسردگی می­ شود یا خیر انجام شد. برای این منظور ۱۴۵ بیمار به کار گرفته شدند و به صورت تصادفی در یکی از دو گروه MBCT یا TAU قرار داده شدند. بیماران از میان افرادی که در حال حاضر در دوره­ بهبودی نسبی به سر می­بردند، در گذشته نیز حداقل دو دوره افسردگی را سپری کرده بودند و به مدت ۳ ماه پیش از ورود به کارآزمایی داروی ضدافسردگی مصرف نمی­کردند انتخاب شدند. نتایج پیگیری یک ساله نشان داد که برای بیمارانی با سابقه­ سه دوره افسردگی یا بیشتر، ۴۰ % گروه MBCT و ۶۶ ٪ گروه درمان رایج، کاهش عود ۳۹٪ و اندازه­ اثر متوسط را تجربه کردند.

۲-۲۰- دلالت­های بالینی حضورذهن

۲-۲۰-۱- افزایش زمان زندگی در لحظه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم