فصل سوم
نتیجه گیری و پیشنهادات
نتیجه گیری :
مطالعات دانشگاهی گسترده در حوزه ی مسائل خانواده در ایران نشان می دهد که عموم مسائلی که امروزه در خانواده ایرانی به نوعی «مشکل» تصویر شده اند، از قبیل آمار بالای از هم پاشیدن خانواده ها، بی تمایلی جوانان به ازدواج و فرزندزایی، چندهمسری و … راه حل هایی اجتماعی – فرهنگی و گاه حقوقی دارند. خانواده در ایران امروز در وضعیت بحرانی به سر نمی برد. اگر قصد بر تحکیم خانواده و حفظ ارزش های آن باشد، ده ها مسئله به روز هست که شایستگی بررسی و طرح در عرصه های سیاسی و اجتماعی را داشته باشد.
۱- با تصویب چنین قانونی ،عملا قبح زنای با محارم را در جامعه ایران کمرنگ و زمینه رشد روابط نابهنجاری را تقویت میکنیم.چنین قوانینی دلیل ساختار شکنی است و مانند طوفان عمل میکند.در حال حاضر طوفان های بسیاری از جوامع غرب به جامعه ما رسیده است ؛دیگر نباید خودمان شکوفای طوفان جدیدی باشیم.
۲- آسیب دیدگان این ازدواج ها اصولا فرزندخوانده ،سایر اعضای خانواده به خصوص مادرخوانده ای که ناگهان دختر خوانده اش “هووی” او می شود، ،جامعه و اجتماع هستند.
۳- صرف نظر از این که اساسا مطرح شدن قانونی کردن ازدواج با فرزند خوانده چه معایبی را در بر دارد، به نظر می رسد بهترین گزینه در حال حاضر ممنوع کردن آن باشد نه منوط کردن آن به رأی دادگاه.
۴- اتفاق نظر بر این امر وجود دارد که ازدواج در ایران قطعا موضوعی تک بعدی نیست و نمی توان تنها با تکیه بر یک بعد از آن ابعاد دیگر را به فراموشی سپرد. بهترین کار این است که با گفتگو میان متخصصان دینی و متخصصان فرهنگی، پیامدهای مفید و مضر تصویب و به اجرا گذاشته شدن قوانین مربوط به آن به بحث گذاشته شود.
۵- ازدواج سرپرست با فرزند خوانده تنها مسئله شرعی نیست. ابعاد اخلاقی، اجتماعی و روانی نیز دارد که می بایست لحاظ می شد. فرزند خوانده ای که سال ها سرپرست اش را پدر و مادر واقعی خود دانسته، چطور می تواند سرپرست خود را به عنوان همسر تصور کند و قرار دادن او در چنین موقعیتی مشکلات روحی و روانی فراوانی برای او ایجاد می کند و از نظر اخلاقی کار درستی نیست.
۶- از منظر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن روان شناختی در مورد ازدواج سرپرست با فرزندخوانده، جایگاه فرزندی و والدی یک وضعیت کاملا غیرقابل تغییر است. متزلزل شدن این وضعیت تثبیت شده پیامدهای ناگواری در دوره ی زندگی فرد باقی خواهد گذاشت که یکی از بزرگ ترین ضربات روانی بر شخصیت هر فردی محسوب می شود. کودکی که بزرگ سالی را به عنوان پدر یا مادر خود شناخته است، با درونی کردن نقش های جنسی که با هاله ای از ممنوعیت های شدید همراه است بزرگ می شود. این مسئله اساسا ربطی به روابط خونی ندارد.
۷- فرزند خواندگان نیز به لحاظ روانی مراحل رشد مشابه فرزندان خونی را طی میکنند. ازدواج با فرزندخوانده، اگرچه به لحاظ شرعی مصداق ازدواج با محارم نیست، ولی به لحاظ روان شناختی، تبعات فاجعه باری را به همراه خواهد داشت.
۸- قابل تصور است که در صورت انعقاد چنین نکاحی، پیامدهای منفی آن بیش از مردان، متوجه زنان خواهد بود. تصور این مسئله برای یک ایرانی نباید دشوار باشد چرا که چنین ازدواجی در فرهنگ ما، بی شرم و حیایی را بدون شک همراه خواهد داشت.
۹- آزار جنسی، خشونت جسمی و تحمیل ازدواج به فرزندان از جمله آسیب های اجتماعی خانواده شناخته شده است.
۱۰- با قانونی شدن چنین ازدواجی، دست خود را بر برخی سوء استفاده های آتی نسبت به فرزندان این مرزو بوم خواهیم گشود. بهتر است در راستای حفظ ارزش های خانواده، به جای منوط کردن ازدواج با فرزندخوانده به رأی دادگاه، راه را بر انجام آن ببندیم.
۱۱- قانونی کردن ازدواج با فرزندخوانده در این برهه از زمان ، اساسا هیچ دردی را از کسی دوا نمیکند. با توجه به شرایط کنونی کشور، در قحطی یا بحران همسر قرار ندارد و متقاضی چنین ازدواج هایی هم چندان نیست، چنین قانونی چگونه و در چه بعدی می تواند برای خانواده ایرانی مفید واقع شود.
۱۲- با بررسی در حوزه های قانونی و شرعی سخن خواستاران منع مطلق نکاح سرپرست با شخص تحت سرپرستی آن است که صرف پیشبینی امکان تحقق چنین وضعیتی در لایحه «حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بد سرپرست» حتّی در عمل مصادیق عینی متعددی پیدا نکند نقض غرض است، زیرا راه سوء استفاده از نهاد سرپرستی را می گشاید و کودکان محروم از والدین صالح و نیازمند به سرپرست را همچنان در معرض خطر باقی میگذارد.
۱۳-موافقین این قانون معتقدند که ممنوعیت ازدواج با فرزند خوانده خلاف موازین شرعی است. لذا از لحاظ شرعی موضوع محرمیت بین سرپرست و فرزند خوانده مطرح نیست.بنابرین مقنن در تبصره ماده ۲۷ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست چنین تصریح نموده است که ازدواج بین سرپرست و فرزند خوانده ممنوع است مگر اینکه دادگاه صالح تشخیص دهد.
پیشنهاد ها :
نظر نگارنده بر مخالفت با این قسمت از اصلاح لایحه ازدواج با فرزند خوانده است.حال پیشنهاد های مربوطه را ارئه میکنیم:
-
- حذف قسمت دوم تبصره ماده ۲۶ یعنی حذف ((مگر اینکه دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان، این امر را به مصلحت فرزند خوانده تشخیص دهد.))
-
- رضاع و شیر دادن به فرزند خوانده
- اسقاط حق جزیی،.به استناد ماده ۹۵۹ قانون مدنی قانونگذار سلب حق تمتع را به طور عام و کلی ممنوع کردهاست ،اما با توجه به مفهوم مخالف ماده ،سلب حق تمتع جزئی امکان پذیر است،مگر مخالف حقوق حریتی و شخصیتی باشد.میدانیم که نکاح تنها عقدی است که بر خلاف سایر عقود حتی برای یک لحظه مقتضای ذات آ ن یعنی استمتاع را نمی توان سلب کرد.اما در راجع به بحث ما قانونگذار در جهت حمایت از فرزند خوانده بهتر بود استثنائی قائل می شد ، مثلا تا سن ۲۵ سالگی فرزند خوانده.
پیوست ها :
قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۲۹/۱۲/۱۳۵۳
ماده ۱ : هرزن وشوهر مقیم ایران میتوانند باتوافق یکدیگر، طفلی را با تصویب دادگاه و طبق مقررات این قانون سرپرستی نمایند.
ماده ۲ : این سرپرستی به منظور تأمین منافع مادی و معنوی طفل برقرار میگردد ولی در هر حال از موجبات ارث نخواهد بود.
ماده ۳ : تقاضانامه سرپرستی باید مشترکاً از طرف زن و شوهر تنظیم و تسلیم دادگاه شود و دادگاه در صورت احراز شرایط ذیل قرار سرپرستی طفل را برای دوره آزمایشی صادر میکند :
[جمعه 1401-09-25] [ 10:09:00 ق.ظ ]
|