کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



۱-۱- بیان مسئله پژوهش:

سرمایه فکری ، زاده علم و دانش است . این واژه که هنوز در دوران تکوین[۴] خود به سر می‌برد، برای نخستین بار زمانی مطرح شدکه شرکت بزرگ سوئدی اسکاندیا؛شروع به اجرای مجموعه ای از روش های نوآورانه علمی برای توجه ویژه به دارایی های نامحسوس[۵] خود کرد[۳].

مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده ‌و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است .بنتیس ، سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای ‌از دارایی های نامشهود(منابع،توانایی،رقابت)تعریف می‌کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می‌آید.بنتیس وهالند، در مقاله خود در سال ۲۰۰۲،سرمایه فکری را این طور تعریف می‌کنند: سرمایه فکری ذخیره ای از دانش را که در نقطه هایی از زمان در یک سازمان وجود دارد ، نشان می‌دهد . از دیدگاه بروکینگ ، سرمایه فکری اصطلاحی است برای ترکیب دارایی های ناملموس بازار ،فکری ،انسانی و زیر ساختاری که سازمان رادرانجام فعالیت هایش توانمند می‌سازد [۴].

امروزه سرمایه فکری به طور گسترده اعم از دانش ، تجربه ،مهارت شخصی ،روابط خوب یا توانایی فناوری به عنوان یک منبع مهم مزیت رقابتی شرکت ها به شمار می رود ، همچنین عامل کلیدی در سود آوری [۶]شرکت محسوب می شود .

علی‌رغم افزایش تقاضا برای اطلاعات مربوط به سرمایه فکری ، نتایج تحقیق های انجام شده حاکی از آن است که یک مغایرت و اختلاف مهم و پایدار در کیفیت وکمیت اطلاعات گزارش شده شرکت هادر مورد این منبع کلیدی وجود دارد .

باید گفت که موضوع علم و سرمایه فکری یک موضوع بین رشته ای است و در بر گیرنده علوم مختلفی مانند حسابداری ، مدیریت دانش ،خط مشی گذاری واقتصاد ومدیریت منابع انسانی و…است .

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی سرمایه فکری را ارزش اقتصادی در مقوله ی از دارایی های نامشهود سازمانی یعنی انسان و ساختار تعریف می‌کند .در این تعریف ، انسان می‌تواند مشتریان ، کارکنان ، تامین کنندگان ، رقبا[۷] ومقامات دولتی باشد .

بنتیس معتقد است اجزای سرمایه فکری با اثر گذاری بر یکدیگر ،جریان یا مسیر ارزش آفرینی شرکت را مشخص می‌کند .

سرمایه فکری انبوهی از ارزش های سازمانی نظیر سود آفرینی ، جایگاه یابی استراتژیک (سهم بازار،سرقفلی ، رهبری وسرآمدی ، آوازه و شهرت ) ، اکتساب نوآوری از دیگر شرکت ها ، وفاداری مشتریان ، کاهش هزینه ها ، بهبود بهره وری وغیره را به همراه دارد .

عدم توجه به سرمایه فکری و به تبع آن عدم استفاده از محاسن نیرو و سرمایه فکری می‌تواند شرایط پیشرفت صنعت را با ‌اصطکاک و کندی شدیدی همراه نماید و از طرف دیگر قدم گذاشتن سازمان در اوضاع و شرایط رقابتی و بازارگرایی خود مستلزم استفاده از سرمایه های فکری است . بایدگفت که پیدایش اقتصاد دانشی باعث افزایش معروفیت سرمایه فکری به عنوان یک موضوع تحقیقاتی و کسب و کار شده است. اکنون زمان خوبی برای فعال بودن در زمینه تحقیقات سرمایه فکری است. امروزه جامعه محققان سرمایه فکری در جایگاه مهمی قرار دارند. این محققان نبرد و مبارزه ای را از سال های پیش برای قبولاندن اهمیت سرمایه فکری داشته اند و سمینارها و مقالات و کتب زیادی را در این زمینه ارائه کرده‌اند و بیشتر تلاش های صورت گرفته شده در زمینه توسعه چهارچوب سرمایه فکری بوده است و اکنون این ضرورت به وجود آمده است که آن ها بر روی اندازه گیری و مدیریت و افشا آن تمرکز کنند. هر چند که امروزه این اعتقاد وجود دارد که مطالعه سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف می شود تا یک علم؛ که در بر گیرنده عوامل روانی و خلاقیت است و بیشتر شامل یک ادغامی از مطالعات رفتاری (رفتارهای مشتری و سازمانی) است

مفهوم بازارگرایی از فلسفه ی مدیریتی که به مفهوم «بازاریابی» مشهور بود ، ریشه گرفته است .از دیدگاه نارور[۸]واسلیتر[۹]، بازارگرایی ، فرهنگ سازی است که به کاراترین و اثر بخش ترین شکل ممکن باید موجب خلق رفتارهای مورد نیاز جهت خلق ارزش برتر برای خریدارشود و در نتیجه موجب استمرار عملکرد برتر کسب و کار گردد[۵] .

نارور و اسلاتر سه عنصر را برای بازارگرایی تعریف می‌کنند.

۱- مشتری مداری[۱۰] ۲- رقیب گرایی ۳- هماهنگی بین بخشی

بازارگرایی و توجه به محیط ، عنصر عمده و اصلی بازاریابی بوده و عامل مهمی در راستای توانمندکردن شرکت ها برای درک بازاروایجاد راهبردهای محصول و خدمت مناسب برای تحقق نیازها و خواسته های مشتری است .

ازاین رو در این پژوهش به دنبال آن هستیم که رابطه ی بین سرمایه فکری و بازارگرایی را در شرکت آلومینیوم پارس ، که به نسبت شرکت های ایرانی از اندازه متوسط برخوردار است و دارای رویکردهای همنواختی به محصول ، قیمت ، توزیع وترفیع می‌باشد را مورد بررسی قرار دهیم .

با توجه به اهمیت جنبه ی فرهنگی آن به اندازه گیری از بعدفرهنگی آن در میان کارکنان رده بالای شرکت که در طراحی و تولید محصولات نقشی کلیدی ایفاء می‌کنند ، پرداخته و سپس وجود رابطه بین سطوح مختلف بازارگرایی در شرکت از سویی و سرمایه فکری آن شرکت از سوی دیگر را بررسی می نماییم .

۱-۲- اهمیت و ضرورت پژوهش :

با شناخت ماهیت ، اجزا، مدل ها و روش های سنجش اندازه گیری سرمایه فکری ، امکان طرح ریزی و بهینه سازی ، کنترل و نظارت مستمر[۱۱] برآن ، در شرکت مهیا می شود . با سیر جوامع از عصر صنعتی به عصر اطلاعات اهمیت سرمایه فکری افزایش یافته است این اهمیت را می توان ناشی از عواملی چون انقلاب فناوری اطلاعات اهمیت فزاینده دانش و تاثیر ابداع و خلاقیت به عنوان عنصر تعیین کننده رقابت دانست در اقتصاد دانشی به رغم اهمیت دارایی های مشهود در تولید کالا و خدمات ارزش اقتصاد و ثروت اغلب از ایجاد و کاربرد سرمایه فکری ناشی می شود.جهان امروز بی تردید از ویژگی های خاصی برخوردار است که عمده ترین آن ها عبارتند از : تغییرات و تحولات سریع، پیچیده گی فزاینده و رقابت روز افزون.‌با طرح مفهوم ارزش سرمایه فکری شاید بتوان چنین ادعا نمود که بخش عظیمی از تفاوت ارزش بازاری و ارزش دفتری شرکت ها ومیزان بازارگرایی و موفقیت آن هادربخش بازار را با ارزش سرمایه فکری آن ها تبیین خواهد شد . با توجه ‌به این که تکنولوژی به کار رفته در بخش خدمات به مشتریان نهایی درسطح آنچنان بالایی قرار ندارند ، یکی از راهکارهای ورود ایران به بازارهای جهانی تکیه و تمرکز ‌به این بخش و توسعه ی مهارت و قابلیت های بازاریابی[۱۲] ومنابع انسانی مورد نیاز در این صنعت می‌باشد و تا پس از پیوستن به سازمان تجاری جهانی بخش هایی از اقتصاد ملی قابلیت رقابت و ‌پاسخ‌گویی‌ به فشارهای بازار را داشته باشد .

در این رهگذر بررسی رابطه ی بین بازارگرایی (با تکیه بر سه مفهوم توجه به مشتری ، توجه به رقبا و هماهنگی بین بخشی) و سرمایه فکری می‌تواند چراغ راهی برای شرکت آلومینیوم پارس جهت بازارگراتر شدن و در نتیجه کسب عملکرد های قابل قبول تر و در نهایت ماندگاری بیشتر و توسعه ی محصولات و خدمات خود باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 09:23:00 ق.ظ ]




برخی با طرح دلایلی این شرط را باطل دانسته اند. این گروه علاوه بر ادعای اجماع و شهرت در مسأله، به مفاد روایاتی استناد کرده‌اند که چنین شرطی را باطل و نامشروع می‌داند. ایشان آن دسته از روایات را که با بطلان شرط در تعارض است، حمل بر استحباب و تقیه نموده اند. برخی روایات مورد استناد ایشان عبارتند از؛

روایت محمد بن قیس از امام محمد باقر درباره فردی که با یک زن ازدواج نموده و به نفع او شرط کرده بود که اگر ازدواج مجدد نماید یا او را ترک گوید یا با وجود او کنیز بگیرد، آن زن مطلقه باشد؛ حضرت فرمودند: شرط و پیمان الهی در قالب احکام و مقررات شرعی مقدم به چنین شرطی است که شما نموده اید. این شخص اگر بخواهد می‌تواند به چنین شرطی عمل کند، همان‌ طور که می‌تواند ازدواج مجدد بنماید و زن اول را طلاق ندهد. (حسینی، ۱۳۹۳،ص۱۱۹)

همچنین ابن سنان نقل می‌کند از امام صادق(ع) ‌در مورد شرطی که مردی با همسرش نموده بود که هر گاه ازدواج مجدد یا تسری نمودم تو مطلقه باشی؛ حضرت فرمودند: این شرط اعتباری ندارد، زیرا رسول خدا(ص) فرموده است: هر کس شرطی به غیر از آنچه در کتاب خدا آمده است، بنماید، به نفع یا ضرر او تأثیری ندارد و جایز نیست.

برخی دیگر نظریه صحت شرط عدم تزویج را پذیرفته اند. گروهی از محققان بر این عقیده اند که این شرط با مقررات آمره شارع منافاتی ندارد؛ ‌بنابرین‏ نمیتوان آن را از اجزای شروط نامشروع تلقی کرد. بلکه علاوه بر اینکه دلیلی بر بطلان آن وجود ندارد، ادله هایی نیز وجود دارد که دال بر صحت آن است. دلایل آن ها بدین شرح است که؛

قاعده کلی صحت و لزوم شرط، مستنبط از حکم قانون‌گذار مبنی بر لزوم وفا به شرط، همچون قاعده «المؤمنون عند الشروطهم» که مطابق آن، اشتراط بر امر مباح، جایز و الزام آور است. همچنین دلایل دیگری که وجوب وفا به عهد را تأیید می‌کنند و شامل هر شرطی می‌گردد مگر آنکه احراز گردد آن شرط نامشروع و بی اعتبار است. (حمیتی واقف، ۱۳۸۹، ص۵۱)

روایاتی که در آن ها تصریح به صحت و جواز چنین شرطی گردیده است از جمله روایت منصور بن بزرج از امام کاظم(ع) آنکه می‌گوید: به حضرت عرض کردم یکی از شیعیان شما با زنی ازدواج کرد و آنگاه او را طلاق داد، پس از آنکه قصد رجوع کرد، زن امتناع کرد و رجوع را مشروط دانست به تعهد زوج مبنی بر اینکه با خدا پیمان ببندد که او را طلاق ندهد و ازدواج مجدد ننماید و مرد نیز این شرط را پذیرفت، اما علی‌رغم این شرط پس از مدتی تمایل به ازدواج مجدد نمود. آیا این شرط صحیح است و زوج باید به آن پایبند باشد؟ امام فرمود: اکنون که شرط ‌کرده‌است، باید به شرط خود وفا کند؛ زیرا رسول خدا(ص) فرموده است: مؤمنان باید به شروطشان پایبند باشند و به آن ها عمل نمایند. (تاج آبادی ،۱۳۹۰،ص ۴۹)

۱-۲-۱-۲-۲- شروط باطل ومبطل

۱-۲-۱-۲-۳- شرط خلاف متقضای عقد نکاح

شرط خلاف مقتضای عقد نکاح را می توان به دو دسته شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد نکاح و شرط خلاف مقتضای ذات عقد نکاح تقسیم بندی کرد.در ذیل به شرح موضوع و مصادیق آن پرداخته می‌شود.

۱-۲-۱-۲-۳-۱-شرط خلاف مقتضای اطلاق عقد نکاح

مقتضای اطلاق عقد، عبارت است از هر امرى که شارع آن را بر عقد از جهت این که عقد است، مترتب نموده هر چند بدون جعل شارع نیز، امکان تحقق آن اقتضاء بوده این است اثر امرى است فرعى، که هرگاه عقد به طور مطلق یعنى بدون قید و شرط واقع شود ، اقتضاى آن را مى نماید . مقتضاى اطلاق عقد ، منظور مستقیم و اصلى متعاقدین نیست و بدین جهت طرفین مى توانند با درج شرط و قید خلاف در عقد، اقتضاى مذبور را تغییر دهند.

برخی از آثار و لوازم عقد، چنان هستند که اگر عقد به صورت مطلق و بدون قید و شرط واقع شود، آثار مذکور نیز تحقق می‌یابند؛ اما اگر عقد مشروط به شرط یا مقید به قیدی واقع شود، از حالت اطلاق خارج می شود و مقتضی لوازم فوق، نخواهد بود. این دسته از آثار و لوازم را مقتضای اطلاق عقد گویند؛ به عبارت دیگر، مقتضای اطلاق عقد به هر امری گفته می شود که شارع آن را بر عقد از جهت این که عقد است، مترتب نموده و آن را اقتضاء کننده عقد قرار داده است. هر چند، بدون جعل شارع نیز امکان تحقق آن وجود داشته است؛ لذا هیچ مانعی ندارد که برخلاف آن شرط شود؛ برای مثال: در عقد بیع اگر راجع به محل تسلیم مبیع سخنی به میان نیاید، اطلاق عقد، مقتضی تسلیم مبیع در محل انعقاد عقد است. منشآت و التزامات تبعی و ضمنی عقد را مقتضیات اطلاق عقد، می‌نامند؛ یعنی آن آثاری که بر حسب عرف وعادت، معمول است و عقد به آن انصراف دارد؛ مثلاً اطلاق عقد بیع، مقتضی نقد بودن ثمن است. (انصاری، ۱۴۱۰ق،ص۵۹)

از مصادیق اطلاق عقد در نکاح میتوان به مسأله مهر، نفقه و ارث اشاره کرد؛ به عنوان مثال: زوجین می‌توانند نکاح بدون مهر (مفوضه البضع) منعقد کنند و عدم ذکر آن، نکاح را باطل نمیکند؛ زیرا مهر در ماهیت شرعی نکاح، لحاظ نشده است؛ اما با توجه به اینکه تمکین از مقتضیات ذات عقد نکاح است یا خیر، سوالی که مطرح می شود این است که آیا می توان گفت، حق تمتع جنسی نیز، از آثار اطلاق عقد است نه از آثار ذات آن؟ پذیرش این نظر این نتیجه را به دنبال خواهد داشت که طرفین تنها در صورتی ملزم به برقراری رابطه جنسی هستند که شرطی برخلاف آن، در ضمن عقد نکاح یا بعد از آن نشده باشد. مفاد شروط مذکور می‌تواند به نحوی باشد که سبب ممنوعیت برقراری رابطه جنسی یا تحدید آن به زمان یا مکان خاص گردد . اکنون پس از روشن شدن ریشه اصلی اختلاف، بحث بعدی اختصاص به پاسخ این پرسش مهم دارد که، تمتع جنسی در میان کدام دسته از آثار عقد نکاح قرار می‌گیرد، آیا تمتع جنسی اثر مقتضای ذات نکاح است یا مقتضای اطلاق نکاح ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]




۳- همسران بر پایه اعتماد متقابل به تشریک مساعی می پردازند. تشریک مساعی بر اعتماد تقابل زوج های دارای زندگی زناشویی با ثبات و رضایت بخش بنیان نهاده شده است و به آن ها امکان صرف وقت،انرژی، رغبت و اطمینان به درگیر شدن در فعالیت ها و کارهای فرعی خارج از محیط زناشویی شان را می‌دهد. آن ها ازاد هستند که نه تنها فقط از یکدیگر بلکه از هر چیز و هر کس دیگر که ممکن است آن ها را به طور فردی یا دوتایی غلاقه مند سازد، لذت ببرند.

۴- در یک ارتباط زناشویی توام با حس همکاری و مشارکت ممکن نیست زن و مرد همیشه با یکدیگر موافق باشند اما می‌توانند براحتی مخالفت خود را اعلام کنند و این امر مورد پذیرش قرار گیرد. آن ها به دنبال راه حل می گیرند که مورد تأیید هر دو قرار گیردریال،مشکلات زندگی را همواره با یکدیگر حل کنند و به طور منظم و صحیح برای تعریف و حل مشکلات حتی اگر خیلی ساده باشند به گفتگو می پردازند (ملازاده،۱۳۸۶).

نتایج تحقیقات بوث و اماتو[۴۱] (۲۰۰۴ ، به نقل از ملازاده ،۱۳۸۶) نشان داد که سازگاری روانشناختی بیشتر در بعد فردی می‌تواند سازگاری و رضامندی زناشویی بهتری را در پی داشته باشد. از سوی دیگر رضایت مندی زناشویی نیز به سازگاری و رضایت عمومی در زمینه‌های مختلف مانند روابط اجتماعی بین فردی و رضامندی شغلی کمک می کند. با وجود این نباید تصور شود که فقط کیفیت روان شناختی یک‌طرفه کافی است .چون وجود سازگاری ، روابط دوستانه و محبت امیز بازخوردها و سبک زندگی کاملاً متفاوت از یکدیگر است. به بیان دیگربرای نارضایتی و ناسازگاری زناشویی ضرورتاً نباید هر دو نفر مشکل داشته باشند.رضایت مندی زناشویی می‌تواند به طور کامل بر کیفیت زندگی تاثیر گذارد. تحقیقات انجام شده اهمیت تاثیر ان را بر انواع نتایج بالینی مانند برداشت روانی، برداشت جسمانی و حتی طول عمر تأیید نموده اند ، با توجه به اهمیت رضایت مندی زناشویی در بهداشت و سلامت، بسیاری از متخصصان این سازه را همواره مورد سنجش قرار می‌دهند (الیور و میلر[۴۲]،۱۹۹۴،به نقل از سیدی،۱۳۸۶).

۲-۲-۲-تعارض زناشویی

تعارض به طور طبیعی در تمام زمینه‌های شغلی،تحصیلی، خانوادگی، ازدواج و در سطح فردی و جمعی روی می‌دهد. روابط خانوادگی فشرده‌ترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است. روابط عاطفی و عاشقانه زمینه را برای محک زدن جدی مهارت‌های آموخته شده برای زندگی مهیا می‌کنند. در ارتباط بین افراد تعارض وقتی بروز می‌کند که فرد بین اهداف،نیازها، یا امیال شخصی خودش و اهداف، نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی می‌بیند (پریوت و روبین[۴۳] ،۲۰۰۳؛ به نقل از وانگ[۴۴] ،۲۰۰۶ ). به طورکلی، طراوت و سلامت خانواده تا اندازه‌ای به میزان تعارض در خانواده و نوع تعارضی که تجربه می‌کنند، بستگی دارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس می‌شود، می‌تواند پیش‌بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماری‌های جسمی و روانی باشد. (اورهوسلر و آدامز[۴۵] ، ۲۰۰۵ )

زیگرت و استمپ[۴۶] (۲۰۰۹) اثرات”اولین نبرد بزرگ” را در روابط عاشقانه بررسی کردند و پی بردند که برخی زوجها برنده و عده ای بازنده اند. آن ها نتیجه گرفتند که”تفاوت بزرگ بین برندگان و بازندگان در شیوه درک و اداره تعارض توسط آن ها بود”. ویلموت[۴۷] (۲۰۰۵) خاطر نشان می‌کند: ” آنچه که در مقیاس وسیع، طول عمر رابطه را معین می‌کند این است که طرفین رابطه تا چه اندازه با موفقیت از برهه‌های تعارض می‌گذرند”. به عقیده کومستاک و استرزیزویک[۴۸] (۲۰۰۳ ) این وجود یا نبود تعارض نیست که”کیفیت ازدواج” را تعیین می‌کند بلکه طرز اداره موقعیتهای تعارض آمیز است که کیفیت رابطه زناشویی را تعیین می‌کند. ‌بنابرین‏، مهارت کلیدی در روابط متعهدانه دراز مدت، مدیریت تعارض است (ویلموت و هاکر[۴۹]،۲۰۱۰)

وقتی تعارض بروز می‌کند، طرفین رابطه دست به کار می‌شوند تا با اقدام برای برطرف کردن آن دوباره آرامش را به رابطه بازگردانند. تجارب، دانش، باورها و ارزش‌های افراد شیوه های مختلفی را برای حل تعارضات پیش روی آن ها می‌گذارد.‌ این شیوه ها به “سبکها و تاکتیک‌های حل تعارض” موسومند (ویلموت و هاکر ،۲۰۱۰).

سبک‌های حل تعارض در واقع پاسخهای الگوبرداری شده یا مجموعه ای از رفتارند که افراد در هنگام تعارض به کار می‌برند. تاکتیکها در واقع حرکات فردی هستند که افراد انجام می‌دهند تا نظرکلی خود را پیش ببرند. ‌بنابرین‏، سبکها تصویر بزرگتری را ارائه می‌دهند. درحالی که تاکتیکها قطعات ارتباطی خاص این تصویر بزرگتر را توصیف می‌کنند. با این حال، وقتی این تاکتیکها به دفعات بسیار زیادی به کار می‌روند، تبدیل به سبک یا پاسخ الگوبرداری شده می‌شوند (ویلموت و هاکر،۲۰۱۰).

دگرگرن سازی تعارض به تغییر مفهومی ویا ادراکی در یکی یا بیش از یکی از طرفین رابطه متکی است. “برداشت یا تصور” ، هسته اصلی واکاوی تعارضات است. در تعارضات بین فردی، افراد طوری واکنش نشان می‌دهندگویی‌که در اصل اهداف متفاوتی دارند، برخی منابع به اندازه کافی وجود ندارند و طرف مقابل در واقع پا در راهی می‌گذارد که انگار که در حق دیگری لطف می‌کند. گاهی مواقع، باور بر این است که این شرایط واقعی است اما مقایسه اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی از نظر شخص درست است، مبنای تحلیل تعارض را شکل می‌دهد(همان منبع)

مداخلات آموزشی و درمانی متعددی برای حل تعارضات زناشویی صورت گرفته است. برخی بر عوامل شناختی نظیر الگو‌های اسنادی و یا باورهای غیر منطقی عام یا خاص رابطه تأکید کرده‌اند (برای نمونه الیس و هارپر[۵۰] ،۱۹۷۵؛اپستین و ایدلسون[۵۱] ،۱۹۸۱؛ الیس و گریگر [۵۲]، ۱۹۷۷؛رومانس و دبورد[۵۳]، ۱۹۹۶؛ به نقل ازبهاری و سیف،۱۳۸۴). زیرا این باور وجود دارد که درک ‌پویایی‌های‌ زناشویی و تغییر رابطه اهمیت زیادی دارد (برای نمونه، بوکام[۵۴] ،۱۹۸۱؛اپستاین ،۱۹۸۲؛ به نقل از اعتمادی،۱۳۸۴) و برخی نیز تبادلات رفتاری زناشویی و یا عوامل رابطه‌ای نظیر مهارت‌ها را کانون مداخله خود قرار داده‌اند (برای نمونه،جاکوبسن و مارگولین[۵۵] ، ۱۹۷۹ ؛به نقل از برنشتاین و برنشتاین[۵۶] ،ترجمه سهرابی۱۳۸۷). عده ای نیز بر هیجان‌ها و یا بر سیستم زناشویی تأکید کرده‌اند.

حل مسئله

اغلب مشکلات زناشویی از نداشتن یا به کارنبستن مهارت‌های ارتباطی ناشی می‌شوند و حل مسأله ازجمله مهارت‌های سازنده‌ای است که می‌تواند مشکلات رابطه‌ای همسران را کاهش دهد. همچنین آگاهی زوجین از طبیعی بودن اختلاف‌ها و تفاوت‌های زن و شوهر و نگریستن به تعارض به عنوان یک مسأله و چالش برای حل‌کردن و نه یک عامل تهدیدکننده و مخرب می‌تواند در حل اختلافات آن ها کمک بسزایی محسوب شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]




    1. آلودگی ناشی از نفت

    1. آلودگی از طریق مواد مایع سمی به صورت کلی و فله ای

    1. آلودگی به وسیله مواد خطرناک حمل شده در شکل بسته بندی شده

    1. فاضلاب کشتی ها

    1. آشغال (زباله) کشتی ها

  1. آلودگی هوا

ایران به سه ضمیمه ۱ و ۲و ۵ آن ملحق گردیده و بر اساس ضمائم کنوانسیون مارپل، بنادر باید به تسهیلاتی در جهت دریافت مواد زائد از کشتی‌ها مجهز شوند و مواد زائد مربوط به مواد نفتی و ضایعات نفتی، روغن سوخته و اسلاج، آب خن و زباله ها را از شناورها دریافت کنند. به موجب کنوانسیون مارپل مناطق خاصی ایجاد می‌شوند که در آن ها باید قواعد سخت و خاصی اعمال شود و قواعد ویژه ای پیش‌بینی گردد که به ساخت تانکرهای نفتی، ساخت تأسیسات بارگیری و تخلیه نفت و نگهداری نفت در عرشه کشتی ها بیانجامد. هر گونه تخلف از الزامات کنوانسیون باید ممنوع شود و توسط قانون دولت صاحب پرچم مجازات شود. این صلاحیت در دریاهای آزاد در انحصار دولت صاحب پرچم است، در سایر مناطق هم دولت صاحب پرچم و هم دولت ساحلی می‌توانند اعمال صلاحیت کنند. در کلیه موارد مجازات های تعیین شده توسط قانون داخلی باید به اندازه کافی شدید باشند تا نقض های کنوانسیون را جبران کنند. شدت این مجازات ها باید صرفنظر از محل ارتکاب تخلفات از شدت برخوردار باشند. طبق کنوانسیون مارپل، مقامات کشور عضو می‌توانند اقدام به بازرسی از کشتی ها را بنمایند. این بازرسی نه تنها به جهت بررسی مدارک بلکه برای احراز اینکه آیا کشتی با تخلف از کنوانسیون مواد زیانبار تخلیه نموده است یا خیر، قابل انجام است [۳۳]. این کنوانسیون در سال ۱۳۸۰ توسط مجلس شورای اسلامی ایران تصویب گردید. ایران در سال ۱۳۹۱ ضمائم ۳و ۴و ۶ کنوانسیون مارپل را تصویب نموده است.

۲-۲-۲-۲۷- کنوانسیون ایمنی زیستی (کارتاهنا)

پروتکل ایمنی زیستی[۶۷] که در ۲۹ ژانویه سال ۲۰۰۰ در اولین جلسه فوق العاده متعهدین به کنوانسیون تنوع زیستی در مونترال کانادا تصویب شد، در تاریخ ۲۴ می همان سال در پنجمین کنفرانس سران کشورهای متعهد به کنوانسیون در نایروبی برای امضا در دسترس کشورها قرار گرفت. تا به امروز بالغ بر ۱۶۰ کشور ‌به این کنوانسیون ملحق شده اند. پروتکل ایمنی زیستی شامل ۴۰ ماده و ۳ ضمیمه می‌باشد. این پروتکل فقط بخشی از یک نظام بین الملل وسیع تر در زمینه ایمنی زیستی می‌باشد.

تعداد دیگری توافقنامه ها و ترتیبات بین‌المللی نیز وجود دارد که ابعاد مختلف مسئله ایمنی زیستی را مورد بررسی قرار می‌دهد. به منظور تنظیم و کنترل جابجایی بین‌المللی ارگانیسم های اصلاح شده موجود، طبق پروتکل ایمنی زیستی، کشورها باید در صدور محصولات ترانسژنیک به محیط وارد کننده، در جلوگیری و یا کاهش خطر زیست محیطی تلاش نمایند. بخش اداره کننده پروتکل همان کنفرانس اعضای کنوانسیون تنوع زیستی می‌باشد که به عنوان نشست اعضا در خصوص پروتکل عمل می‌کند. فقط اعضا می‌توانند بر اساس مقررات پروتکل تصمیم گیری کنند. اعضای کنوانسیون که عضو پروتکل نیستند فقط می‌توانند به عنوان ناظر در جلسات بررسی کنفرانس نشست اعضا شرکت کنند. بهره برداری از فناوری زیستی به صورت مطمئن و بدون خطر برای تنوع زیستی و محیط زیست از خصوصیات بسیار مهم کنوانسیون تنوع زیستی می‌باشد. هدف این پروتکل کمک و همیاری در جهت تضمین سطح مناسب حفاظت در زمینه انتقال، جابجایی و استفاده ایمن از موجودات زنده تغییر شکل یافته است که حاصل فناوری زیستی جدید هستند که مخاطرات آن ها برای سلامت انسان بویژه موارد مربوط به نقل و انتقالات برون مرزی و احتمال اثرات زیان آوری آن ها بر حفظ و استفاده پایدار از تنوع زیستی را مد نظر قرار می‌دهد[۳۴]. این کنوانسیون در سال ۱۳۸۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است[۶۸].

۲-۲-۲-۲۸- کنوانسیون روتردام درباره تشریفات دریافت رضایت قبلی مربوط به مواد شیمیایی خطرناک و آفت کشها در تجارت بین الملل

رشد تجارت بین الملل مواد شیمیایی در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ باعث افزایش نگرانی ها درباره آثار مضر بالقوه این تجارت شد. کشورهای در حال توسعه به علت نداشتن زیر ساختهای لازم برای نظارت بر استفاده مواد شیمیایی سمی به شدت آسیب پذیر بودند. در سال ۱۹۸۹ دستورالعمل بین‌المللی فائو و رهنمودهای لندن در یونیپ به منظور معرفی تشریفات داوطلبانه دریافت رضایت قبلی مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفت. این اسناد همگی کمک کردند تا اطمینان حاصل شود، دولت‌ها اطلاعات لازم را به منظور ارزیابی خطرات مواد ‌شیمیایی خطرناک و اتخاذ تصمیمات اطلاع داده شده درباره واردات خود در آینده و نیز مدیریت این مسئله را دارند. پس از آنکه دستور کار ۲۱ ‌به این نتیجه رسید که نیاز به کنترل اجباری وجود دارد، خواستار ایجاد سند الزام آور حقوقی درباره این تشریفات تا سال ۲۰۰۰ شدند. مذاکراتی در این خصوص از ماه مارس ۱۹۹۶ آغاز شد و فوراً طی دو سال کامل شد که نتیجه آن تصویب کنوانسیون روتردام[۶۹] در ۱۰ سپتامبر ۱۹۹۸ بود و در سال ۲۰۰۴ به اجرا درآمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]




عامل:عمده ترین عناصر درون داد،فرایند و برون داد واحد مورد ارزیابی به عنوان یک نظام می‌باشد که در واقع همان بخش­های عمده و کلی تشکیل دهنده نظام مورد ارزیابی ‌می‌باشد (خاواس[۱۳]،ترجه زین آبادی۱۳۸۴).

ملاک:عمده ترین جنبه یا ویژگی هر عامل که می توان به بهترین نحو ممکن وضعیت آن عامل را نمایان سازد(بازرگان،۱۳۸۰).

شاخص ها:عمده ترین ویژگی یا جنبه هر ملاکی که به مناسب ترین شکل ممکن کیفیت آن ملاک را تصویر می‌کند شاخص می‌باشد(میرزامحمدی ،۱۳۸۵).

ب:تعاریف عملیاتی:

عامل: در پژوهش حاضر منظور از عامل چهار بخش عمده و کلی، معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

ملاک:در پژوهش حاضر منظور از ملاک ویژگی هایی از هر یک از عامل های معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد که که قضاوت در باره وضعیت آن ها، مطلوبیت و کیفیت آموزش متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد را آشکار می‌کند.

شاخص: مشخصه هایی هستند که خصوصیات کیفی را در قالب کمیت ها بیان نموده و آن ها را به صورت ارزش های عددی قابل فهم (میانگین، نسبت و یا نرخ) جهت قضاوت درباره ملاک های مورد نظر چهار عامل معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد به کار می رود.

تضمین کیفیت: در پژوهش حاضر منظور از تضمین کیفیت، تدوین عامل ها،ملاک ها و شاخص های (اعتبارسنجی) ارزیابی درونی برای ارزشیابی کیفیت آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

کارشناسان: در پژوهش حاضر منظور از کارشناسان، معلمین، مدیران مدارس و کارکنان ستادی آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

متخصصین: در پژوهش حاضر منظور از متخصصین اعضای هیات علمی دانشگاه های شاهد،تهران،اصفهان،کردستان،علامه طباطبایی،مازندران و زاهدان، که در حوزه ارزیابی کیفیت، صاحب نظرند و همچنین تیم ارزیابی دفتر نظارت ارزشیابی دانشگاه شاهد می‌باشد.

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژوهش

بخش اول:آموزش نیروی انسانی

مقدمه:

بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همه ی این کشور ها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است(بازرگان،۱۳۷۴). در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می‌آیند، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پراهمیتی را به دست آورده­اند (بولا[۱۴]؛ترجمه بازرگان،۱۳۶۲). عنایت و توجه روز افزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکار ناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه ­های مختلف فعالیت­های اقتصادی، اجتماعی جوامع ‌می‌باشد(بازرگان،۱۳۸۰).

ترقی و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در دنیای امروز و سرعت تغییرات و دگرگونی در اسلوب و روش­های علمی و تکنولوژی بسیار سریع و حیرت انگیز است و غفلت و عدم توجه کافی به آموزش های لازم و مناسب و غفلت از هماهنگی و تطابق سطح کیفی و کمی و نیروی انسانی با سطح رشد علمی و فنی از هر جامعه ای نهایتاًً تنگناها و مشکلات عدیده ای را فرا راه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود(مشایخ،۱۳۷۰).

حال که روز به روز به سوی جهانی­تر شدن پیش می رویم، انسان در آستانه­ قرن بیست و یکم با شتاب تکنولوژی آن چنان می­رود که از خود نیز می­ماند. بیسوادی و فقر آگاهی، انزوای جهانی در پی ‌می‌آورد و انزوا یعنی پیمودن مسیر نابودی و نیستی که اگر ندانیم و بر آن نتازیم، آنان که می دانند می­آیند و بر ما می­تازند و باقی داستان را رقم می­زنند(بازرگان،۱۳۸۰).

برای رسیدن به آگاهی و سواد، امروزه دیگر بینش و ضرورت آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها کاملاً شناخته شده و تلاش آن ها در جهت بهبود این رکن اساسی و انسان ساز جوامع است و مستلزم رسیدن ‌به این باور است که امروز دانایی، و توانایی است (نیکنامی ،۱۳۷۷).

نظام­های آموزشی در سراسر جهان برای نیل به اهداف مشخصی به وجود آمده و به حیات خود ادامه می­ دهند . وزارت آموزش و پرورش در کشور ما نیز دارای اهداف تعریف شده­ای است که به صورت جامع و مفصل در شورای عالی آموزش و پرورش تدوین و تصویب شده و به عنوان سندی معتبر، مبنای فعالیت تمامی بخش­های این وزارت قرار گرفته است. برای اطلاع از میزان تحقق اهداف آموزشی باید به تدوین و استقرار سازوکار منظم «نظام ارزیابی آموزشی»اقدام کرده و بر این اساس ابتدا باید عناصر نظام آموزشی را به صورت نظام مند در نظر آورد آنگاه با بهره گرفتن از الگوی مطلوب ارزیابی آموزشی، نسبت به مشخص کردن چگونگی­های این عناصر اقدام کرد . (کافمن و هرمن، ترجمه مشایخ و بازرگان، ۱۳۷۴ ).

تعریف آموزش از منظر متخصصین

آموزش به انگلیسی: «education» دارای مفهوم و کاربردی گسترده و پیچیده، و در نتیجه مبهم است(شعبانی،۱۳۷۱). آموزش به مفهوم تغییر دانش،نگرش وتعامل باهمکاران است آموزش کوشش در جهت تغییر آگاهی­ های افراد است که فرد را برای کسب آگاهی­ های تازه؛برانگیخته و در جهت تغییر عادات و رفتارهاپرورانده و جهت فکری و سرنوشت انسان­ها را عوض می­ کند(سیف،۱۳۷۸). در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی، بلکه میان صاحب‌نظران تعلیم و تربیت هم اختلاف‌نظر وجود دارد.

    • هوشیار: آموزش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است میان دو قطب سیال (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و متوجه هدفی و مستلزم برنامه‌ای است(شکوهی،۱۳۶۸)

    • رابینز :آموزش ،مجموعه روش­هایی است که به وسیله آن مهارت­ های لازم برای انجام دادن کارها به مستخدمان متناسب با نیازشان یاد داده می­ شود(رابینز[۱۵]۱۹۸۸)

    • مطهری: آموزش، پرورش دادن و به فعلیت رساندن استعدادها و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آن ها است تا از این راه متربی (فراگیر) به حد اعلای کمال خود برسد(شریعتمداری،۱۳۶۴).

  • نقیب‌زاده: آموزش، سپردن دانستنی‌ها به دیگران است(نقیب زاده،۱۳۷۴).

نقش آموزش در تربیت نیروی انسانی:

امروزه آموزش و پرورش منشأ تغییرات و نوآوری های اجتماعی در جامعه محسوب می­ شود(کومبز [۱۶]،۱۹۸۵؛ترجمه آل آقا،۱۳۷۳). تغییر در آموزش و پرورش یعنی انجام دادن کارها و برنامه­ ها و روندها به گونه­ متفاوت و با توجه به گستردگی و تنوعی که در ساختار اجتماعی جامعه وجود دارد(بازرگان،۱۳۷۴). برنامه­ ریزی و فناوری و نوآوری راه ­ها، روش­ها و عناصر جدیدی هستند که در تغییرات و بهبود کارها و مطلوبیت آن ها مؤثر واقع می­ شود. آموزش و پرورش باید در میان تغییرات و نوآوری ها اثبات و ایستایی ابزار تعادلی باشد.(صدری،۱۳۸۰،ص۱۴).‌بنابرین انسان مبنا و اساس توسعه می‌باشد و توسعه قبل از هر چیز تعهدی است به وسیله انسان، با انسان و برای انسان تحقق می‌یابد. (آل ابراهیم، ۱۳۸۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]