کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



ایران مدعی ترسیم خط منصف از کرانه‌های جزیره خارک بود و عربستان کرانه‌های واقعی و اصلی در کشور را مبنای ترسیم خط منصف می‌دانست. از طرف دیگر هر دو جزیره فارسی و عربی که خالی از سکنه، بدون آب و با وسعت اندکی تقریباً در وسط دریا واقع شده‌اند مورد ادعای هر دو کشور ایران و عربستان سعودی بودند. در صورتی که ۱۲ مایل محدوده دریای سرزمینی برای این جزایر در نظر گرفته میشد نیز مرزهای مربوط به هر یک از این دو جزیره تا یک مایلی جزیره دیگر پیش می‌رفت چرا که این دو جزیره ۱۲ مایل از یکدیگر فاصله دارند، این مسئله نیز بر پیچیدگی‌های تحدید حدود مذکور افزوده بود از سویی هر دو کشور به سبب آگاهی از منابع بزرگ نفتی تمایل شدیدی به تعیین تکلیف در این رابطه داشتند، این در حالی بود که هر دو کشور به آنکه به توافق قطعی رسیده باشند چند امتیاز برای اکتشاف و استخراج نفت در اختیار کمپانی‌های مختلف گذاشته بودند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تا سال ۱۹۶۸ که نخستین اقدامات برای تحدید حدود فلات قاره میان ایران و عربستان سعودی صورت گرفت. اساسی‌ترین قاعده بین‌المللی پذیرفته شده ماده ۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو بود. در این ماده اولین ضابطه در تعیین مرز حصول توافق دو جانبه عنوان گردیده و در صورت عدم توافق استفاده از خط منصف و برای دولتهایی که سواحل آنها دارای وضعیت خاص جغرافیایی است و ترسیم خط منصف موجب زیان یکی از طرفین می‌شود. وجود اوضاع احوال خاص شناسایی شده و قاعده خط منصف حاکم نیست با وجود اینکه ایران و عربستان سعودی کنوانسیون پیش گفته را امضا نکرده بودند ولی مقررات این کنوانسیون از ابتدا در گفت و گو ها مبنا قرار گرفت، چنانچه اصل خط منصف اساس کار و محاسبات بود.
همانطور که پیش‌تر اشاره شد جزایر فارسی و العربی هم به لحاظ تأثیر بر تعیین خط مبدأ هم اساساً به لحاظ مالکیت و تعیین میزان آبهای سرزمینی مشکل‌ساز بودند لذا ابتدا تکلیف مالکیت آنها معین شد بدین ترتیب که ماده اول قرارداد منعقده میان دو کشور مالکیت جزیره العربی را به عربستان سعودی واگذار و جزیره فارسی از آن ایران شناخته شد و از آنجا که فاصله نزدیک در جزیره امکان تخصیص ۱۲ مایل دریای سرزمینی را از بین برده بود توافق شد آبهای واقع شده میان این دو جزیره به دو نیم برابر تقسیم شود .
با حل مشکل دو جزیره فوق‌الذکر، مشکل موقعیت جزیره خارک باقی می‌ماند. برای حل این مشکل راه حل نسبتاً پیچیده‌ای در پیش گرفته شد که در نوع خود نظیر نداشت. ایران قایل به اعمال خط منصف از خط مبدأ جزیره خارک بود و عربستان سعودی خط منصف فاصله سواحل اصلی را مبنا می‌دانست . براساس راه حل بکار رفته نخست خارک جزو خط کرانه‌ای اصلی ایران شمرده شد و خط کرانه‌ای خارک نقطه آغاز محاسبه فاصله میان دو کرانه جزایر ایرانی و العربی در نظر گرفته شد . سپس موقعیت خارک بطور کلی نادیده گرفته و نصف فاصله خارک تا کرانه اصلی ایران به عنوان مبنا در محاسبات منظور شد. ( مجتهدزاده، ۱۳۷۹، ۱۸۰-۱۷۶ )
شکل۴ – خط میانی بین ایران و عربستان
گفتار دوم – ایران و قطر
موافقتنامه مرزی دریایی میان ایران و قطر در ۲۰ سپتامبر ۱۹۶۹ امضا و پس از مبادله اسناد تصویب آن در تاریخ ۱۰ می ۱۹۷۰ میلادی لازم‌الاجرا شد.
تعیین این مرز بخشی از تلاش ایران برای نهایی کردن مرزهای فلات قاره‌ای خود در خلیج فارس به دلایل ژئوپلیتیک و اقتصادی بود. ایران در زمان این توافق خط مستقیم را به عنوان خط مبدأ اعلام کرده بود. مرز فلات قاره‌ای ایران و قطر با تکیه بر روش خط منصف و بر اساس سواحل سرزمین‌های اصلی دو کشور تعیین گردید. این بدان معنی است که از تأثیر کلیه جزایر چشم‌پوشی شده بود.
شکل۵ – خط میانی بین ایران و قطر
از نکات موجود در این توافق اینست که ملاحظات زیست محیطی در آن مدنظر قرار نگرفته ، این موافقتنامه صرفاً به بحث تحدید حدود فلات قاره پرداخته است ، تا حدی که به صراحت اظهار داشته که تأثیری بر آبهای غیر از فلات قاره و یا حریم هوایی بالای آن ندارد. در این توافق پیش‌بینی شده که مرز موسوم از وسط یک حوزه انرژی می‌گذرد ، البته این پیش‌بینی با کشف یک حوزه عظیم گاز محقق شد، به همین دلیل شرایط بهره‌برداری از حوزه انرژی پیش‌گفته در این توافق تعیین شده بود ، اول اینکه تا فاصله معینی از دو سوی مزبور نباید بدون موافقت طرف مقابل چاهی حفر کرد. دوم اینکه طرفین خواهند کوشید تا عملیات‌های مربوط به این ساختارها را هماهنگ و یکپارچه سازند.[۴۳]
گفتار سوم – ایران و بحرین
بحرین مجمع الجزایری است در ۲۴ کیلومتری غرب قطر و در بخش جنوبی خلیج فارس این کشور تا سال ۱۹۷۱ جزئی از خاک ایران محسوب میشد اما با دخالت بریتانیا به استقلال رسید، البته پیش‌تر از آن تحریکاتی به جهت این جدایی وجود داشت، کما اینکه عربستان سعودی طی قراردادی در سال ۱۹۵۸ منطقه دریایی میان آن کشور و بحرین را تقسیم کرد که البته مورد اعتراض دولت وقت ایران قرار گرفت.
شکل۶ – خط میانی بین ایران و بحرین
به هرحال پس از این استقلال باید مرزهای دریایی ایران و بحرین تعیین می‌شد لذا ایران و بحرین اندکی پس از این استقلال و باز پس‌گیری ادعای ایران نسبت به بحرین فلات قاره خود را افراز نمودند. قرارداد مربوط به این افراز در ۱۷ ژوئن ۱۹۷۱ به امضای دو دولت رسید. ( الهی، ۱۳۸۹، ۱۲۷- ۱۴۰ ) این خط مرزی اساساً روی اصل خط منصف نسبت به دو کرانه تعیین شده است ولی در عمل اندکی به کرانه‌های ایران نزدیک‌تر است. ( مجتهدزاده، ۱۳۷۹، ۱۸۲ )
گفتار چهارم – ایران و عمان
عمان سرزمینی است که از طریق بخش کوچکی از خاکش بر تنگه هرمز مسلط و با خلیج فارس هم مرز است. عرض و عمق تنگه هرمز در مناطق مختلف متفاوت است، خود تنگه هرمز عمیق‌ترین بخش خلیج فارس است و در این تنگه نیز بخش جنوب عمیق‌تر است. تعیین حدود فلات قاره بین ایران و عمان به موجب یک موافقتنامه دو جانبه در سال ۱۹۷۴ انجام شد، از آنجا که این توافق دو جانبه بود و مغایرتی با مفاد کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها نداشت پس از تصویب کنوانسیون پیش‌گفته نیز تغییر نکرد. در واقع همپوشانی منطقه نظارت دو کشور ایران و عمان و به تبع آن ایجاد شرایط مشابه برای فلات قاره ضرورت حصول یک توافق دوجانبه را ایجاب می‌نمود.
شکل۷ – خط میانی بین ایران و عمان
کشورهای ایران و عمان دریای سرزمینی و منطقه نظارت خود را ۱۲ مایل دریایی یعنی مجموعاً ۲۴ مایل تعیین کرده بودند. در حالیکه فاصله خط مبدأ ایران (جنوب جزیره لارک) تا خط مبدأ عمان (شمال جزیره قویین کبیر) ۲۱ مایل دریایی بود. بنابراین نه تنها دریای سرزمینی بلکه منطقه انحصاری اقتصادی و به تبع آن فلات قاره دو کشور نیز بر یکدیگر انطباق داشتند.( الهی،۱۳۸۹، ۵۳ )
خط مرزی تعیین شده در قرارداد پیش گفته در حقیقت خط منصف تنگه هرمز است که در ترسیم آن برخلاف دیگر تحدید حدودهای خلیج فارس همه جزایر ایرانی و عمانی مورد توجه قرار گرفته و خط کرانه‌ای دو کشور از خط کرانه‌ای جزایر دو کشور در شمال و جنوب محاسبه شده است. برای این جزایر نیز ۱۲ مایل دریای سرزمینی در نظر گرفته شده است که دقیقاً به این دلیل در مورد جزیره لارک تداخل یاد شده پیش می‌آید. ( مجتهدزاده، ۱۳۷۹، ۱۸۶ )
فصل سوم - مرزهای دریایی افراز نشده‌ ایران در خلیج فارس
تعیین حدود قلمروهای دریایی با امنیت و اقتدار ملی کشورهای ساحلی مرتبط است و از سوی دیگر متضمن منافع ملی کشور ساحلی می‌باشد. بنابراین تلاش کشورها برای تعیین مرز و قلمروهای دریایی از دیدگاه حقوق بین‌الملل امری مشروع تلقی می‌گردد. همانطور که پیش‌تر اشاره شد ایران تا سال ۱۹۷۴ میلادی با عربستان سعودی ، قطر ، بحرین و عمان فلات قاره خود در خلیج فارس را تحدید حدود نموده بود اما در حال حاضر سه مورد از مرزهای دریایی ایران با دولت‌های عراق، کویت و امارات متحده عربی تعیین یا تصویب نگردیده است . تا زمان انعقاد قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ خورشیدی) میان ایران و عراق، اختلافات فراوانی بر روابط دو کشور سایه افکنده بود و به این دلیل مرز دریایی دو کشور هیچگاه به طور جدی از سوی طرفین پیگیری نشده بود ، حتی در قرارداد پیش گفته نیز علی‌رغم اینکه فرصت مناسبی برای تعیین تکلیف فلات قاره بود اما از آن بهره‌برداری نشد. به دنبال آن در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ خورشیدی) همزمان با اشغال کویت توسط عراق نیز این فرصت مجددا به وجود آمد که ناکارآمدی دستگاه دیپلماسی سبب اتلاف آن گردید .
در مورد کویت نیز علی‌رغم شروع زود هنگام مذاکرات میان دو کشور، ولی بنا به دلایلی که اهم آن؛ مشخص نبودن نقطه سه گانه محل تلاقی مرزهای دریایی ایران ، عراق و کویت می‌باشد ، همچنین خط مبدا و نقش جزایر دو طرف، مذاکرات به نتیجه‌ای نرسیده است .
اما در مورد ایران و امارات متحده عربی هیچ مشکل فنی و حقوقی برای تحدید حدود فلات قاره وجود ندارد و صرفا مشکلات سیاسی مربوط به مالکیت جزایر سه گانه و به ویژه ابوموسی می‌باشد که بر هرگونه مذاکره و توافقی سایه افکنده است . از سوی دیگر بحث مربوط به ساخت جزایر مصنوعی نیز در این مسئله موثر است چرا که در آینده باعث طولانی‌تر شدن روند تعیین مرزهای دریایی ایران با امارات ، پر رنگ‌تر شدن ادعای امارات بر سر جزیره ابوموسی و تیرگی روابط ایران با امارات و در نهایت با توجه به اهمیت خلیج فارس ، باعث حضور بیشتر قدرت‌های فرا منطقه‌ای به ویژه ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس و دخالت بیشتر آنان در کشورهای عربی منطقه خواهد شد . ( صفوی و قنبری، ۱۳۹۰، ۱ )
بنابراین با توجه به مسایل عنوان شده و از آنجا که بیش از نیمی از خلیج فارس به لحاظ گستردگی سواحل و متعاقب آن تملک بستر و زیر بستر آب‌های آن، متعلق به ایران است و از طرفی با توجه به کشف منابع عظیم انرژی در بستر خلیج فارس و احتمال وجود منابع عظیم دیگر به ویژه در مرز ایران و امارات متحده عربی ، به نظر می‌رسد که افراز فلات قاره ایران با سه کشور پیش گفته، اجتناب ناپذیر و در عین حال ضروری باشد . به همین منظور در ادامه مرزهای تحدید نشده مذکور به تفکیک مورد بررسی تفصیلی قرار می‌گیرند.
بخش اول – ایران و عراق
در این مبحث ، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مرزهای دریایی تعیین نشده ‌ایران در خلیج فارس، به مرز ایران و عراق پرداخته خواهد شد. در این خصوص ابتدا تاریخچه و علل عدم تعیین حدود فلات قاره دو کشور تبیین شده و سپس اصل انصاف به منظور یافتن راه حلی مقتضی برای این منظور مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
گفتار اول - بررسی مرز دریایی ایران با عراق
همانطور که پیش‌تر اشاره شد عراق کمترین طول ساحل را در خلیج فارس دارا است که به لحاظ موقعیت مورفولوژیکی[۴۴] (ریخت شناسی) و زمین شناختی متأثر از سواحل ایران و کویت بوده و به شکل مثلث متساوی الساقین درآمده است.
براساس قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مرز ایران و عراق خط تالوگ[۴۵] مرسوم در اروندرود می‌باشد. این مرز که ادامه مرز در خشکی بوده است تا مصب رودخانه در خلیج فارس مشخص شده اما در دریا ادامه نیافته است ، چرا که همانطورکه اشاره خواهد شد در خصوص مرز دریایی دو کشور در خلیج فارس توافقی صورت نگرفته بود.
و اما در مرزهای غربی عراق، کویت قرار دارد. در همین خصوص و به دنبال تجاوز عراق به کویت و دخالت نیروهای بین‌المللی که به آزادی کویت و اخراج عراق از این کشور انجامید ، کمیسیونی تحت نظارت سازمان ملل متحد با عنوان اختصاری UNIKBDC[46] تشکیل شد که وظیفه تعیین مرزهای بین عراق و کویت را به عهده داشت. این کمیسیون در ژوئن ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) در طول مرزهای دو کشور مستقر شد و مرزهای دو کشور را در خشکی و همچنین مرز آبی در داخل خور عبداله تعیین و نتیجه کار را به شورای امنیت ارائه کرد. عراق در سال ۱۹۹۳ میلادی (۱۳۷۲ خورشیدی) نتیجه کار کمیسیون را به ضرر این کشور اعلام کرد اما نهایتاً و با بی‌میلی قطعنامه شماره ۶۸۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت. لذا اگر سواحل عراق در خلیج فارس را چنانکه گفته شد به شکل مثلثی متساوی الساقین ببینیم یک رأس قاعده آن از طریق همین قطعنامه مشخص و نهایی شده است. دیگر رأس این قاعده نیز در شرق در مصب رودخانه اروندرود بین ایران و عراق واقع است و آنچه مسلم است به علت شکل خاص سواحل عراق رأس این مثلث پیشرفت چندانی در دریا نخواهد داشت. لذا به لحاظ جغرافیایی وضعیت عراق کاملاً قطعی شده است ، این بدان معنی است که این کشور بهانه‌ای در کار شکنی در امر افراز مرزهای دریایی خود با ایران و کویت و فراتر از آن کارشکنی در انعقاد پیمان میان ایران و کویت ندارد.
وضعیت مرزهای دریایی عراق با کویت و ایران به شکل زیر قابل پیش‌بینی است، از لحاظ توپوگرافی، خشکی بین حوزه عبداله و اروندرود مانند زائده‌ای است که از سرزمین اصلی عراق بیرون زده است و به سمت سواحل ایران انحنا دارد. سواحل ایران نسبت به سواحل عراق مقعر است و در مورد مرکزیت در خور عبداله نیز سواحل عراق نسبت به سواحل کویت مقعر می‌باشد، یعنی در صورت تعیین شدن مرز دریایی، این مرز بین ایران و عراق به سمت آبهای ایران انحنا دارد و بین عراق و کویت به سمت آبهای عراق انحنا دارد و به هر حال به نظر می‌رسد که این امر به لحاظ فنی کاملاً عملی و ممکن می‌باشد.
گفتار دوم - روابط و معاهدات ایران و عراق
بطور کلی می‌توان به ۲ مورد برجسته از دلایل عدم تحدید حدود مرز دریایی ایران و عراق اشاره کرد، نخست جغرافیای نامناسب عراق و محدودیت دسترسی به خلیج فارس است، اما وجود زمینه‌های اختلاف بین دو کشور را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.
جالب است بدانیم از زمان شکل‌گیری عراق تا سال ۱۹۵۸میلادی (۱۳۳۷ خورشیدی) این کشور هیچگونه قلمرویی در خلیج فارس برای خود قائل نبود اما پس از سال ۱۹۵۸ و وقوع کودتای سرلشکر عبدالکریم قاسم و تأسیس جمهوری در عراق، این کشور به تدریج به مجموعه کشورهای عرب پیرو ناسیونالیسم عربی پیوست.
قبل از کودتای عبدالکریم قاسم روابط ایران و عراق از فضای نسبتاً آرامی برخوردار بود، هر دو کشور عضو پیمان بغداد بودند و بنابراین منافع مشترکی را دنبال می‌کردند در حالی که با تأسیس جمهوری در این کشور اوضاع دچار دگرگونی گردید. بر اثر فشار حزب بعث که معتقد به ناسیونالیسم عرب بودند از سویی و فشار احزاب کمونیست با حمایت چین و شوروی از سوی دیگر، عراق در سال ۱۹۵۹ میلادی ( ۱۳۳۸ خورشیدی) از پیمان بغداد خارج شد. ( هاتف ، ۱۳۷۱ ، ۳۸-۳۷ )
بنابراین اختلافات بین دو کشور آغاز شد. برجسته‌ترین موارد اختلاف به شط‌العرب (اروندرود) و سپس به حمایت عراق از گروه التحریر در خوزستان مربوط می‌شد.[۴۷] این مسایل قطعاً اولویت مذاکرات دو کشور در رابطه با خلیج فارس را تحت الشعاع قرار می‌داد به گونه‌ای که در فضای سیاسی آشفته میان دو کشور مذاکرات سودی به دنبال نداشت.
تا سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۷ خورشیدی) عراق شاهد تغییرات سیاسی دیگری بود که ظاهراً دوره بهبود نسبی روابط بین دو کشور ایران و عراق است. در این دوره مذاکراتی بین مقامات مسئول ایران و عراق صورت گرفت. در این سال نخست وزیر وقت عراق از ایران دیدار کرد که در این سفر بر ادامه مذاکرات در خصوص ترسیم مورد دریایی و تحدید حدود فلات قاره تأکید گردید، هر چند که در این رابطه اقدامی صورت نگرفت.
وقوع کودتا توسط حزب بعث دوباره دوره آرامش در روابط ایران و عراق را بر هم زد. از آن زمان تا سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ خورشیدی) و عقد عهدنامه الجزایر روابط دو کشور در فضایی متشنج سپری گشت که امکان گفتگو فراهم نبود. (( Schofield , 1996, 163
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عراق از نابسامانی امور در ایران بهره جست و در سال ۱۳۵۹ خورشیدی با زیر پا گذاردن توافقنامه الجزایر به ایران حمله کرد.
هرچند به دنبال پذیرش قطعنامه صلح (۵۹۸) و در سال ۱۳۶۹ خورشیدی صدام حسین - ریس جمهور وقت عراق - در نامه‌ای به ریس جمهور وقت ایران اظهار داشت که مجدداً عهدنامه الجزایر را به عنوان مبنای روابط دو کشور می پذیرد، اما کماکان مسایل متعددی میان دو کشور وجود دارد که اولویت بحث تحدید حدود فلات قاره خلیج فارس را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
موارد پیش گفته مختصری از تاریخچه اختلافات سیاسی بین دو کشور ایران و عراق بود، پس از سقوط صدام حسین و استقرار حکومت شیعی در عراق امید به حل مشکلات سیاسی بین دو کشور افزایش یافته است.
و اما در رابطه با مسئله جغرافیای نامناسب عراق در مرز خلیج فارس باید به این نکته اشاره کرد که عراق با مسایل فنی و راهکارهایی که امکان حل اختلافات را در زمینه تحدید حدود فلات قاره خود با ایران و کویت فراهم می‌کند، آشنایی داشته اما آنها را زیر پا گذارده و جهت حصول منافع بیشتر راه حل‌های دیگری را دنبال می‌کند. شاهد این مدعا اعلامیه آوریل ۱۹۵۸ است. در این اعلامیه عراق به اصل متساوی الفاصله در تحدید حدود فلات قاره خود با ایران و کویت اشاره و آن را مبنا قرار داده بود.
این اصل به عنوان یک اصل پذیرفته شده بین‌المللی کاملاً منطبق با منافع عراق نبود لذا با روی گردانی از اصل متساوی الفاصله که در ابتدا پذیرفته بود به دنبال راه حل دیگری بود چنانچه ضمن افزایش محدوده دریای سرزمینی به ۱۲ مایل اعلام کرد: «در مواردی که دریای سرزمینی کشور دیگری با دریای سرزمینی عراق تداخل پیدا نماید تعیین حدود دو دریای سرزمینی می‌تواند براساس قوانین بین‌المللی پذیرفته شده توسط کشور مقابل و یا توافقی که بین دو کشور پدید آید صورت بگیرد.» (Razavi, 1997, 198)
این اعلامیه که در واقع بخشی از فرمان رئیس جمهور وقت عراق می‌باشد ضمن تایید ضمنی اصل متساوی الفاصله به توافق یا به موارد دیگری از جمله قوانین بین‌المللی یا توافق دو جانبه اشاره می‌کند که دارای ابهاماتی می‌باشد.
لذا با تأکید مجدد بر نخستین علت عدم تحدید حدود میان ایران و عراق یعنی جغرافیای نامناسب عراق به بررسی بیشتر این عامل پرداخته می‌شود.
از ۸ کشور حوزه خلیج فارس عراق دارای کمترین طول سواحل است که به این مسئله باید موقعیت بد زمین شناختی آن را نیز افزود، در واقع مناطق دریایی عراق تحت تأثیر موقعیت سواحل ایران و کویت قرار گرفته است. فرورفتگی خور عبداله از یکسو (مرز عراق و کویت) و وجود رودخانه اروندرود (مرز ایران و عراق) از سوی دیگر مهمترین عامل ایجاد شرایط نامطلوب جهت تعیین مناطق و مرزهای دریایی عراق می‌باشد.
همانطور که پیش‌تر اشاره شد از زمان شکل‌گیری عراق تا سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ خورشیدی) این کشور قلمرویی در خلیج فارس برای خود قایل نبود لذا بحث تحدید حدود فلات قاره نیز مطرح نشده بود، این در حالی است که سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و از جمله ایران در این رابطه اقداماتی کرده بودند. پاره‌ای از این اقدامات الزاماً اقدامات فنی جهت تحدید حدود فلات قاره نبودند اما تلویحاً به این بحث مربوط می‌شد، از جمله اقدام ایران جهت بهره‌برداری از منابع نفتی فلات قاره از طریق انعقاد قراردادهای نفتی بود که با اعتراض عراق مواجه شد. این اعتراض که در قالب یک اطلاعیه به سال ۱۹۵۸ صورت گرفت. نخستین باری است که عراق از فلات قاره سخن به میان آورده است.
این کشور برای اعمال حاکمیت بر بستر دریا و منطقه مورد ادعای خود اقدام به بکارگیری کارشناسانی جهت تحدید حدود فلات قاره ‌این کشور در خلیج فارس نمود، این کار توسط یک کارشناس نروژی و البته کاملاً منطبق با منافع دولت عراق صورت گرفت به نحوی که بخش هایی از فلات قاره ایران و کویت جزو فلات قاره عراق منظور گردیده بود. (Ibid, 198)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:51:00 ق.ظ ]




شکل (۱-۴) : نمایی از فرایند PGSS[103]
فرایند PGSS در مقایسه با فرایند RESS در فشار پایین­تری انجام می­ شود و محدوده ذرات تولید شده، بخصوص مواد دارویی، بطور متوسط در حدود ۱۰ تا ۲۰ میکرومتر می­باشد.
۱-۸-۳- فرآیندهای SAS ، GAS وPCA
این سه روش با بهره گرفتن از یک حلال آلی، از جمله روش­های مهم در تولید مواد در اندازه­ های میکرو- نانو می­باشند. لازم به ذکر است که در این روش­ها جزء دلخواه داخل حلال آلی بصورت فوق اشباع حل شده و سپس در شرایط فوق بحرانی یا نزدیک بحرانی با سیالی نظیر دی اکسید­کربن در تماس قرار می­گیرد.
البته نحوه تماس محلول اشباع و سیال فوق بحرانی و همچنین نوع دستگاه­های مورد استفاده موجب ایجاد تفاوت­هایی بین روش­های فوق­ گردیده است ولی در همه روش­ها از یک نکته در تولید ذرات میکرو بهره می­گیرند. تفاوت این فرآیندها در نوع سیستم پیوستهContinoues ) ‍‍) نیمه پیوسته ( ( Semi Batchو غیر پیوسته (Batch )‍‍ می­باشد. نکته مهم این است که دی اکسید­کربن به خوبی در اکثر حلال­های آلی حل می­ شود لذا با حل شدن دی اکسید­کربن در حلال آلی، حالت فوق اشباع برای جز حل شدنی پدید می ­آید و موجب تبلور جزء مورد نظر قرار می­گیرد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در مورد فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی[۱۶] که در سیستم ناپیوسته صورت می­گیرد برای یک گاز فشرده شده، به عنوان مثال دی اکسیدکربن فوق بحرانی، به عنوان ضد حلال بکار برده می­ شود. بصورت ویژه در فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی حلالیت گاز دی اکسید­کربن در فشارهای بالا موجب انبساط حجمی[۱۷] محلول اشباع می­گردد و در نتیجه دانسیته و قدرت حلالیت آن کاهش می­یابد و این عمل موجب تبلور جزء حل شونده بصورت ذرات ریز با توزیع اندازه مناسب می­گردد. این فرایند برای صنایع دارویی و صنایع شیمیایی بسیار مناسب می­باشد. دلیل این امر این است که فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی باعث تولید ذراتی با اندازه­ و شکل­های مورد نظر این صنایع می­ شود. در طول دهه­ گذشته، نتایج تجربی بسیاری در این زمینه منتشر شده است که حاکی از نتایج خوبی در تولید مواد جامد در اندازه­ های بسیار کوچک و در حد نانو می­باشد[۹،۱۰،۱۱،۱۲،۱۳،۱۴،۱۵،۱۶،۱۷]. لازم به ذکر است که ماده جامد باید به خوبی در حلال حل شده و در ضد حلال­ (دی اکسید­کربن) نامحلول باشد. در فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی حل شدن دی اکسید­کربن به عنوان ضد حلال درون محلول منجر به دو اثر می­ شود :
۱) کاهش دانسیته محلول( به علت افزایش حجمی محلول اشباع)
۲) ترسیب ماد حل شده به علت کاهش ناگهانی قدرت حلال[۳۴].
همچنین حلال آلی را بایستی بگونه­ای انتخاب کرد که ماده مورد نظر را به خوبی حل کند و در فاز فوق بحرانی در آن شرایط عملیاتی بسیار اامتزاج پذیر باشد. همچنین بایستی ماده حل شده درون فاز فوق بحرانی نامحلول یا کم محلول باشد[۳۵].
انبساط حجمی حلال مایع وقتی روی می­دهد که سیال ضد حلال فوق بحرانی در آن حل می­ شود و دارای یک نقش کلیدی در فرایند ترسیب می­باشد. در حقیقت وقتی تزریق پیوسته محلول مایع صورت می­گیرد، این فرایند موجب انبساط قطرات مایع می­ شود که انبساط آنها موجب تشکیل ذرات اولیه نانومتری جسم حل شونده را می­ کنند.
این فرایند اکثراً برای تبلور مجدد جامد حل شده در حلال آلی با هدف نیل به ذرات در اندازه کوچک با کریستال­های بزرگ استفاده می­ شود، که اندازه ذرات بستگی به میزان رشد کنترل شده آن توسط ایجاد تغییرات فشار در ضد حلال دارد.
تولید ذرات ریز با بهره گرفتن از سیال فوق بحرانی به عنوان ضد حلال مزایای فراوانی نسبت به روش­های دیگر دارد. از جمله اینکه اختلاط بین ضد حلال فوق بحرانی و محلول بسیار سریع­تر از فرایندهای ضد حلال مایع می­باشد و در نتیجه فوق اشباعیت بالاتر رفته و قطر ذرات کوچکتر می­شوند. همچنین با تغییر شرایط عملیاتی می­توان توزیع اندازه ذرات را کنترل نمود.
به علاوه ضد حلال فوق بحرانی که بصورت گاز است به راحتی از محصول نهایی جدا می­ شود، در حالی که در فرایند مایع ضد حلال، به فرایند جداسازی بسیار پیچیده­ای نیاز است. احتیاج به مرحله اضافی جهت زدودن حلال اضافی را ندارد. یکی از مزایای استفاده از این روش در مواردی که واکنش شیمیایی داریم این است که این روش توانایی کنترل پارامترهای حلال نظیر دانسیته، ویسکوزیته و ضریب نفوذ را دارد[۳۶].
تولید ذرات ریز در حد میکرون، کنترل توزیع سایز ذرات و مورفولوژِی، خلوص تحت شرایط عملیاتی ملایم و بی اثر از دیگر مزایای این روش می باشد[۳۷].
با انتخاب ضد حلال مناسب، امکان انجام فرایند در دماهای نزدیک به دمای محیط امکان­ پذیر می­ شود و از تجزیه حرارتی محصول اجتناب می­گردد.
بنابراین فرآیندهای ضد حلال فوق بحرانی، در سالهای اخیر بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. این روش به ویژه برای تبلور مواد حساس مانند: داروها، مواد بیولوژیکی، مواد مترقبه و … در دمای معمولی مفید است. بهینه سازی و انتخاب مناسب متغیرهای عملیاتی خیلی مهم است و لازمه این امر فهم عمیق پایه و اساس ترمودینامیکی فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی است. شرایط عملیاتی ضد حلال، خواص محصول از جمله شکل بلور، اندازه بلور و توزیع اندازه ذره را کنترل می­ کند.
نمایی از فرآیندهای SAS و GAS در شکل(۱-۵) و نشان داده شده است.
شکل (۱-۵) : نمایی از فرایند GAS/SAS[103]

لازم به ذکر است روش­های دیگری نیز جهت نیل به اهداف ذکر شده وجود دارند که همگی بر همان اصول ذکر شده استوارند و تنها اختلاف آنها نحوه تماس دو جریان و نوع دستگاه مورد استفاده می­باشد. اندازه ذرات تولید شده بوسیله روش­های فوق­الذکر تابع شرایط عملیاتی و بخصوص هندسه دستگاه است. بعنوان مثال می­توان به تولید نانو ذرات تتراسیکلین[۱۸] در مقیاس کمتر از ۱۲۵ نانومتر بوسیله فرایند SAS اشاره داشت[۳۸].
فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی اولین بار جهت کریستالیزاسیون مجدد مواد منفجره نظیر نیتروگاندین[۱۹] و سیکلو تری متیلن اترینیترامین[۲۰] توسط کوروکونیس[۲۱] و همکارانش صورت گرفت[۲۲،۲۱]. همچنین فرایند ترسیب بوسیله ضد حلال فوق بحرانی بصورت ویژه جهت کاهش اندازه ذرات با مقادیر کنترل شده و دلخواه از اهمیت فراوانی برخوردار می­باشد. نمونه­هایی از مواد تولید شده با اندازه میکرو در جدول (۱-۲) آورده شده است.
جدول (۱-۲): نمونه هایی از مواد منفجره تولید شده بوسیله فرایند GAS

مرجع

اندازه ذرات

فرایند

ضد حلال

حلال

[۲۲].Gallagher et al

۱-۱۰۰ میکرون

GAS

دی اکسید کربن

NMP

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]




TDZ با افزایش انباشتگی و سنتز سیتوکینین‌های پورینی، تبدیل آدنین به آدنوزین را افزایش می‌دهد (کوپل[۱۵۲] و همکاران، ۱۹۸۳)، همچنین مطالعات ویکتور[۱۵۳] و همکاران (۱۹۹۹) نشان داد که TDZ کارکرد دوگانه‌ای در القاء جنین سوماتیکی دارد، فعالیت شبه سیتوکینینی آن تقسیم سلولی را افزایش می‌دهد و کمی فعالیت شبه اکسینی دارد که به نظر می‌رسد برای القاء جنین بسیار مهم است. همچنین باززایی مستقیم جنین‌‌های سوماتیکی از ریزنمونه رأس ساقه را تحریک کرده و در القای جنین‌زایی سوماتیکی در ریزنمونه‌ها یا گیاهچه‌های بذری در انواع گونه‌های گیاهی سرسخت مؤثر بوده است (سید‌کی و زاید[۱۵۴]، ۲۰۱۱). با این حال‌، برای باززایی جنین‌های سوماتیکی در نخل روغنی زیان‌آور بوده است (راجش و همکاران[۱۵۵]، ۲۰۰۳). TDZ همچنین برای القای جنین‌زایی سوماتیکی در نخل ماکائو ضروری بوده است، اما در ترکیب با۲,۴-D ، به طور قابل توجهی درصد توسعه کالوس‌ها افزایش داده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۷-۱-۶-۲ ویتامین‌ها
ویتامین‌ها مواد نیتروژن‌داری هستند که به مقدار بسیار کم برای عملکرد کاتالیزوری در سیستم‌ آنزیم‌‌ها به‌کار گرفته می‌شوند. ترکیبات ویژه‌ای مانند اسید‌های آمینه و ویتامین‌ها که در محیط کشت یافت ‌می‌شوند اثرات ژرفی بر سیستم‌های کشت بافت گونه‌های خاص و بهینه‌سازی ترکیبات تحریک کننده باززایی ارقام مقاوم دارند (بنسون[۱۵۶]، ۲۰۰۰). ویتامین‌هایی از قبیل: تیامین[۱۵۷]، نیکوتینیک اسید[۱۵۸]، پانتوتنات پیریدوکسین[۱۵۹]، فولات[۱۶۰]، بیوتین[۱۶۱] (گامبورگ و شایلوک[۱۶۲]، ۱۹۸۱) به مقدار کم در کشت بافت گیاهی به منظور افزایش رشد آنها نیاز است (تورس[۱۶۳]، ۱۹۸۹). در شرایط آزمایشگاهی سلول‌های گیاهی سنتز ویتامین‌ها را در مقادیر کمتر از حد مطلوب می‌سازند، در نتیجه محیط کشت اغلب با ویتامین‌ها به منظور افزایش رشد تکمیل می‌گردد (الخیری، ۲۰۰۱). تیامین یک کوفاکتور مهم در متابولیسم کربوهیدارات است و به عنوان یک عنصر مهم در محیط کشت در نظر گرفته می‌شود و بیوتین در واکنش کربوکسیلاسیون مهم است (الخیری، ۲۰۰۱).تیامین و بیوتین در مسیرهای بیوسنتزی مهم بوده و برای انتقال گوگرد به سیستئین از پیش‌ساز‌ها یک کوفاکتور مهم هستند (بیگلی، ۱۹۹۹). بررسی‌های انجام شده بر روی نخل خرما توسط الخیری (۲۰۰۱) نشان داده است که بهترین رشد کالوس و تشکیل جنین در محیط کشت حاوی ۵/ میلی‌گرم در لیتر تیامین به همراه ۲ میلی‌گرم در لیتر بیوتین به‌دست می‌آید.
۸-۱-۶-۲ اسید‌های آمینه
اسید‌های آمینه برای تحریک رشد سلول و تسهیل باززایی گیاهان مورد استفاده قرار می‌گیرند (محمد، ۱۹۹۶).‌-L گلوتامین تنها منبع نیتروژن است که می‌تواند با سرعت بیشتر از نیتروژن غیر‌آلی جذب شود (تام و همکاران[۱۶۴]، ۱۹۸۰).
۹-۱-۶-۲ زغال فعال
زغال فعال در محیط کشت بافت برای بهبود رشد و ارتقاء مورفوژنز در طیف گستره‌ای از گونه‌ها استفاده شده است (وان و همکاران[۱۶۵]، ۱۹۹۷). اغلب از آن برای بهبود رشد و نمو سلول استفاده می‌شود (پان و ون استیدن[۱۶۶]، ۱۹۹۸). همچنین در ریز‌ازدیادی درختان با جذب ترکیبات باز‌دارنده در محیط کشت و کاهش متابولیت‌های سمی، ترشحات فنلی و تجمع ترشحات قهوه‌ای کننده نقش حیاتی دارد. با این حال، گزارش‌های وجود دارد که علاوه بر جذب مواد ناخواسته، ممکن است هورمون‌ها (ایبرت و تیلور[۱۶۷]، ۱۹۹۰)، ویتامین‌ها (پان و ون استیدن، ۱۹۹۸) و یا یون‌های فلزی مثال ++ Cu و ++ Zn(وان وینکل و همکاران[۱۶۸]، ۲۰۰۳) مورد نیاز در محیط کشت را جذب کند. از طرفی، زغال فعال در محیط کشت خرما ظاهراً از انتشار موادی که به طور معمول در محیط آزاد می‌گردند ممانعت می‌کند (ریونای و لنین-کیپنس، ۱۹۷۴). در ریز‌ازدیادی، ترشحات فنلی بسیار معمول است و اغلب بر روی کشت‌ها تأثیر منفی می‌گذراند (توماس[۱۶۹]، ۲۰۰۸). استفاده از ۳/۰ گرم در لیتر زغال فعال باعث افزایش قدرت زیست ریزنمونه‌ها در برگ نابالغ خرما شده است (عثمانی و همکاران، ۲۰۰۹) و منجر به افزایش اثر اکسین در محیط کشت، تغییر خواص محیط کشت در جهت کاهش جذب تنظیم‌کننده‌های رشد و دیگر ترکیبات می‌شود (خان و همکاران[۱۷۰]، ۲۰۱۱). در مطالعه دیگری کاربرد۳ گرم در لیتر، صرفأ منجر به کاهش اکسیداسیون فنول‌ها شد (تی‌سرات[۱۷۱]، ۱۹۸۴). دریوارت و د‌ولف[۱۷۲] در سال ۱۹۹۳ گزارشات استفاده از زغال فعال در محیط کشت در ۱۰۵ گیاه گردآوری کردند که در ۹۰ مورد اثرات مثبت و در ۱۲ مورد اثرات منفی و در ۳ مورد اثرات منفی و مثبت گزارش شده است. دو جنبه منفی مهم زغال فعال، هیدرولیز ساکارز به گلوکز و فروکتوز کاتالیز شده و کاهش شدید pH بعد از اتوکلاو است (وان و همکاران، ۱۹۹۷).
۷-۲ کشت ریز نمونه
طیف گسترده‌ای از ریزنمونه‌های مختلف نخل خرما در کشت بافت مورد مطالعه قرار گرفته است.
۱-۷-۲ کشت ریز نمونه برگ
کالوس‌های توسعه یافته از برگ گیاهچه‌های بذری خرما بعد از چند ماه ریشه داد‌ند (شروئیدر، ۱۹۷۰). ایوانس و بلیک[۱۷۳] (۱۹۷۷) دریافتند که تکامل ریشه‌های حاصل از ریز‌نمونه برگ خرما با حضور سطوح پایین گاز‌ها و اکسین‌ها افزایش یافته و با کاهش مواد معدنی و یا ساکارز کاهش ‌یافته است. ریزنمونه دمبرگ هنگامی که بر روی یک محیط با سطوح بالای اکسین کشت شد ظرف ۶ هفته آغاز به ریشه‌دهی کرده است (ایوانس، ۱۹۷۸). شروع ریشه‌دهی با حضور بالای سیتوکینین و یا سطوح کم ساکارز محدود نبود، اما اغلب در محیط‌های حاوی سطوح بالا ساکارز و سیتوکنین کاهش‌یافت. پولین و همکاران[۱۷۴] (۱۹۷۹) تعدادی کالوس از قاعده برگ‌ها‌ی جوان نخل را به دست آورده است. جوانه‌های در منطقه الحاق بین برگ‌های جوان و ساقه ایجاد می‌شوند. ریشه‌های به دست آمده در MS با ترکیبی از سطوح پایین اکسین مانند ۲/۱ و ۳ میلی‌گرم در لیتر ازNAA ، IBA و IAA تکامل یافتند. شروئیدر و همکاران (۱۹۸۰) تشکیل کالوس‌ از دمبرگ خرما در محیط‌های به کار گرفته شده توسط استاراتسکی[۱۷۵] (۱۹۷۰) با بهره گرفتن از فرمولاسیون مواد معدنی Y3 (ایوانس، ۱۹۷۶) اشاره کرد.
زاید[۱۷۶] (۱۹۸۱) روی ریز‌نمونه‌های از برگ درختان بالغ خرما، پاجوش‌ها، گیاهچه‌های بذری و گیاهچه‌های غیر‌جنسی، نشان داد که تنها کالوس‌های به‌دست آمده از واکشت‌ برگ از گیاهچه‌های بذری و گیاهچه‌های غیر‌جنسی کشت داده شده ریشه‌ تولید می‌کنند. کالوس از برگ‌های جوان ۴ تا ۸ ماهه تشکیل شد. برگ‌های جوان پاچوش رقم‌ ‌دگلت نور، برای باززایی گیاهچه از کشت سوسپانسیون جنین‌زا، حاوی ۱ میلی‌گرم در لیتر ۲,۴-D و ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر زغال فعال، استفاده شد، که از هر ۱۰۰ میلی‌گرم کالوس جنین‌زا، ۱۰- ۲۰۰ جنین در ماه به‌دست آمد (افکای و همکاران، ۲۰۰۳). عثمانی و همکاران (۲۰۰۹) از برگ‌های جوان رأس پاجوش رقم دجلت‌بی، با بهره گرفتن از ۱۰ میلی‌گرم در لیتر ۲,۴-D در مدت ۸ ماه، سوسپانسیون جنین‌زا به‌دست آورد. گوی و همکاران (۲۰۰۹) قطعات برگ به طول ۵ سانتی‌متر از گیاهچه‌های بذری رقم احمر[۱۷۷] را جهت کالوس‌زایی در محیط حاوی ۵۴ میکرومول NAA کشت کردند، بررسی تغییرات سیتولوژیک کالوس‌های تولید شده در مدت ۶۳ روز، نشان داد که بعد از ۵ روز، تغییراتی در سلول‌های مزوفیل پهنک برگ رخ داد و سلول‌هایی با هسته‌های حجیم تولید شد. این سلول‌های تمایز نیافته ظرفیت بالایی برای تقسیم داشتند و در روز نهم، خوشه‌ای از سلول‌ها تشکیل دادند که بعد از ۱۲-۱۴ روز مشخص شد کالوس‌ هستند.
۲-۷-۲ کشت ریز نمونه بساک
گیاهان هاپلوئید برای تجزیه و تحلیل ژنتیکی (تظاهر ژن‌های مغلوب و تهیه نقشه‌ی ژنتیکی) و همچنین اصلاح ژنتیکی گیاهان زراعی (تولید گیاهان دیپلوئید هموزیگوس و به‌دست آوردن هیبرید‌های سوماتیکی از طریق امتزاج پروتوپلاست‌های) استفاده می‌شود (بونگا[۱۷۸] و همکاران، ۱۹۸۸). تحقیقات بسیاری روی استفاده از هاپلوئید‌ها و دابل‌‌هاپلوئید‌های تولید شده توسط کشت دانه‌های گرده در گونه‌های درختی توسط چن[۱۷۹]، ۱۹۸۸ و بونگا و همکاران، ۱۹۸۸ بررسی شده است. جنین‌زایی از بساک‌ها می‌تواند تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی (پیش‌تیمار و محیط کشت) قرار گیرد.
برای اولین بار تولک در سال ۱۹۵۳ پی برد که دانه‌های گرده‌ی‌ گیاه بازدانه ژینکو در محیط کشت رشد کرده و ایجاد کالوس می‌کند. آزمایش‌های بعدی وی نشان داد که دانه‌ی گرده را در شرایط آزمایشگاهی می‌توان به گونه‌ای پرورش داد که به جای تولید سلول جنسی، نسج هاپلوئید تشکیل دهد. امروزه تولید گیاهان هاپلوئید در تعداد زیادی از گونه‌های گیاهی از طریق کشت بساک امکان‌پذیر شده است. برای گونه‌های درختی نهان‌دانگان، گیاهان هاپلوئید معمولاً از کشت بساک یا میکروسپور به‌دست می‌آیند. گاهی اوقات ساختار‌های جنینی مستقیماً از میکروسپور‌‌های منفرد خواهند روئید. در موارد دیگر میکروسپور، کالوس هاپلوئید تشکیل می‌دهد که ساقه‌های نابجا یا شبه جنین[۱۸۰] تولید می‌کنند. مرحله‌ی نموی گرده و بساک در زمان کشت روی محیط غذایی در پاسخ‌دهی آن بسیار مهم است. بهترین مرحله نموی میکروسپور‌ها به منظور کشت در بیشتر گیاهان، مرحله‌ی قبل از اولین میتوز گرده، یعنی مرحله اواسط تا اواخر تک هسته‌ای میکروسپور است (پیکسا و همکاران، ۲۰۰۴). تیمارهای ‌تنشی مختلف برای جلوگیری از توسعه‌ی گامتوفیتیک و القای جنین‌زایی دانه‌ی‌گرده در میکروسپورها بکار گرفته می‌شوند (شهریاری و همکاران[۱۸۱]، ۲۰۰۸).
پیش تیمار سرمایی بیشترین و مؤثرترین کاربرد را در کالوس یا باززایی هاپلوئید‌ها دارا بوده است. پیش تیمار بساک در القاء و پاسخ آندروژنی تحریک کننده ‌بوده است (ژنگ[۱۸۲]، ۲۰۰۳). پیش‌تیمار سرمایی در بسیاری از گیاهان ازجمله در جو (دوکس و همکاران[۱۸۳]، ۱۹۹۳)، چاودار (ایمنن و آنتلا[۱۸۴]، ۱۹۹۹)، گندم (کوزیدنی[۱۸۵] و همکاران، ۲۰۰۳)، تیموتی گراس[۱۸۶] (گوا و همکاران، ۱۹۹۹)، سویا (رودریگز و همکاران[۱۸۷]، ۲۰۰۵) مؤثر بوده است. فراوانی بالا توسعه کالوس در کشت بساک گیاهانی از جمله زردآلو[۱۸۸] (پیکسا و همکاران، ۲۰۰۴)، کلم (آچار[۱۸۹]، ۲۰۰۲) و کلم بروکلی (آرنیسون و همکاران[۱۹۰]، ۱۹۹۰) پس از استفاده از شوک‌های حرارتی گزارش شده است. همچنین قرار دادن بساک‌های گونه‌های درختی نهان‌دانگان یا میکروسپور‌وفیل‌های بازدانگان در معرض شوک حرارتی یا سانترفیوژ قبل از کشت گاهی اوقات محرک نمو بافت یا جنین‌ از میکرسپور‌ ‌گردیده است (بونگا و مک‌اینیس[۱۹۱]، ۱۹۷۵؛ چن و همکاران ۱۹۸۸ و فروغی-ور و ونزل[۱۹۲]، ۱۹۸۹). قرار دادن بساک‌های نارگیل در دمای ۳۸ درجه نتایج مثبتی داده است (پرارا، ۲۰۰۸).
تنظیم‌کننده‌های رشد برای پاسخ آندروژنی نقش حیاتی دارند (دیو و دان‌ول[۱۹۳]، ۱۹۸۸؛ پیکسا و همکاران، ۲۰۰۴). اکسین‌ها برای القای کالوس از کشت بساک گندم (بل و همکاران، ۱۹۹۳) هستند. برای تشکیل جنین در کلم بروکلی تنظیم‌کننده‌های رشد به تنهایی کافی بوده است (آرینسون و همکاران،۱۹۹۰). هم اکسین‌ها و هم سیتوکینن‌ها برای تولید کالوس از بساک‌های کشت شده مورد نیاز هستند (پیکسا و همکاران، ۲۰۰۴). با این حال، در یولاف[۱۹۴] (راینز[۱۹۵]، ۱۹۸۳)، برنج (شالیف و استولارز[۱۹۶]، ۱۹۸۱) و تریتیکاله[۱۹۷] (پوک و همکاران[۱۹۸]، ۲۰۰۰) محیط کشت بدون تنظیم‌کننده‌های رشد فراوانی بالاتری از کالوس‌های مشتق شده از بساک ایجاد کرده است.
۱-۲-۷-۲ تولید گیاهان هاپلوئید مضاعف
گیاهان هاپلوئید مضاعف به دو صورت تولید می‌شوند. یک روش تولید طبیعی و به صورت دو برابر شدن خود به خودی کروموزوم‌ها و روش دیگر استفاده از تیمار‌های شیمیایی، مانند کلشی‌سین است. فراوانی کم دو‌برابر شدن کروموزوم‌ها به طور خود به خودی سبب شد که محققان از روش‌های مصنوعی و با بهره گرفتن از مواد شیمیایی، کروموزوم‌ها را دو برابر کنند. کلشی‌سین به عنوان عامل ضد میکروتوبولی به دلیل دو برابر کردن کروموزوم‌ها مورد اسقبال قرار گرفته است. لاین‌های اصلاحی ایجاد شده با بهره گرفتن از روش هاپلوئید‌های دو برابر شده کاملاً هموزیگوت و همگن خواهند بود (ادر و چالیک[۱۹۹]، ۲۰۰۲؛ روبر و همکاران[۲۰۰]، ۲۰۰۵؛ چانگ و کو[۲۰۱]، ۲۰۰۹؛ گایگر[۲۰۲]، ۲۰۰۹). فوستر و توماس (۲۰۰۵) گزارش دادند که این روش برای اصلاح لاین‌های دابل هاپلوئید برای بیش از ۲۵۰ گونه‌ی گیاهی گزارش شده است و بیش از ۳۰۰ رقم در ۱۲ گونه که از دابل ‌هاپلوئید‌ها مشتق شده ایجاد شده‌اند.
در میان عوامل ضد میکروتوبولی کلشی‌سین بیشترین کاربرد را در شرایط درون‌شیشه‌ای و شرایط طبیعی بر عهده دارد. هر چند در شرایط آزمایشگاهی از چندین علف‌کش از جمله آمینوپروفس-متیل[۲۰۳]، اوریزالین[۲۰۴]، تریفلورین[۲۰۵] و پرونامید[۲۰۶] استفاده شده است. تمام این ترکیبات به‌غیر از پرونامید، با اتصال به توبولین از تشکیل رشته‌های دوک و از تفرق قطبی طبیعی کروماتید‌های خواهری جلوگیری کرده و در نتیجه تعداد کرموزوم‌ها دوبرابر شده می‌شود (مورجان و فوسکت[۲۰۷]، ۱۹۸۴). دوبرابر کردن کروموزوم در مراحل اولیه جنین‌زایی گامتیک با کلشی‌سین، پرونامید و غیره در محیط کشت القاء بساک و میکروسپور‌های کالوس‌زا و در محیط کشت باززایی با موفقیت انجام گرفته است. کشت بساک و میکروسپور می‌تواند با تیمار کلشی‌سین تحت تأثیر قرار گیرد. افزایش فراوانی جنین با توجه به تیمار کلشی‌سین در ارقام ذرت گزارش شده است (برنابا و همکاران[۲۰۸]، ۱۹۹۹). وابستگی به ژنوتیپ در ارقام گندم (سوریانو و همکاران[۲۰۹]، ۲۰۰۷)، ذرت (برنابا و همکاران، ۱۹۹۹) بیان شده است. تفاوت میان ژنوتیپ‌ها در پاسخ به کلشی‌سین ممکن است به روند تقسیم میتوزی در کشت مرتبط باشد (زکی و دیکنسون، ۱۹۹۱). کارآیی دو برابر کردن تریفلورین، اوریزالین یا APM در جنین ژینوژنیک پیاز از کلشی‌سین بالاتر بوده است (گوزابلس و اداموس[۲۱۰]، ۲۰۰۴). این عوامل نه تنها روی درصد دوبرابر کردن تأثیر می‌گذارد بلکه در تمام روند ژنوژنیک یا آندروژنیک تأثیر می‌گذارند. وان و ویدهولم[۲۱۱] (۱۹۹۵) بهبود ثبات ژنتیکی گیاهان دابل هاپلوئید در ذرت با فراوانی بالا از طریق تیمار کلشی‌سین بر جنین‌زایی کالوس‌هایی مشتق شده از میکروسپور را گزارش داده‌اند. مطالعات مختلف نشان داده است که بهترین غلظت تیمار و مدت زمان بر حسب گونه‌ی گیاهی متفاوت است. دو عامل فیزیولو‌ژیکی برای به دست‌آوردن پاسخ آندروژنی در ذرت مؤثر است، این دو عامل عبارتند از مرحله‌ی نموی میکروسپورها و وجود محرک با منشأ خارجی برای القای یک پاسخ آندروژنی است (رینولدز،۱۹۹۷).
کلشی‌سین بر افزایش تقسیمات متقارن، رکود در سنتز توبولین‌های ویژه دانه گرده و سازمان دهی‌ دوباره اسکلت‌های سلولی تأثیر می‌گذارد (شریعت‌پناهی و همکاران[۲۱۲]، ۲۰۰۶). کلشی‌سین همچنین می‌تواند سبب کاهش اختلالات DNA کلروپلاستی (آبروی و همکاران[۲۱۳]، ۱۹۸۹) یا حذف انتخابی میکروسپور‌هایی که دارای ناهنجاری هستند نیز بشود (بربانا و همکاران، ۱۹۹۱). استفاده از کلشی‌سین در طول پیش‌تیمار سرمایی و مانیتول تنها در ذرت (آنتون- میچد و بکرت[۲۱۴]، ۱۹۹۷) و گندم (سوریانو و همکاران، ۲۰۰۷) مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعه اول، میزان جنین‌زایی افزایش یافت اما تأثیری بر دوبرابر شدن کروموزوم مشاهده نشد. در مطالعه دوم، اثر کلشی‌سین بر تولید گیاه سبز و درصد دوبرابر شدن وابسته به ژنوتیپ بود. در طی ۱۵ سال اخیر دستورالعمل‌هایی برای کاربرد عوامل ضد میکروتوبولی در شرایط آزمایشگاهی توسعه یافته است. تلاش به منظور بهبود دستورالعمل‌ها برای کاربرد در میکروسپور‌های جدا شده، در محیط کشت القاء ژینوژینسیس و بلافاصله پس از گرده‌افشانی در تلاقی‌های دور می‌تواند باعث افزایش تولید دابل‌هاپلوئیدی شود. عوامل ضد میکروتوبولی در اولین تقسیم میتوزی سلول در میکروسپور‌ها می‌تواند القاء جنین را سبب شده و دوبرابر شدن خود به خودی کروموزومی را منجر می‌شود (کاشا[۲۱۵]، ۲۰۰۵). در میان عوامل ضد میکروتوبولی کلشی‌سین بیشترین کاربرد را در شرایط درون‌شیشه‌ای و شرایط طبیعی بر عهده دارد. در کلزا[۲۱۶]، کاربرد کلشی‌سین و فراوانی بالای جنین‌زایی و دو‌ برابر شدن کروموزوم گزارش شده است (ژو و همکاران[۲۱۷]، ۲۰۰۲). همچنین گزارش شده از کلشی‌سین می‌توان به عنوان یک جایگزین برای پیش‌تیمار حرارتی استفاده گردد (ژو و همکاران، ۱۹۹۶). با این حال، مطالعات انجام شده با طیف گسترده‌ای از غلظت کلشی‌سین در ذرت، نشان داد که اگر چه کلشی‌سین می‌تواند بر جنین‌زایی تأثیر گذارد اما القاء دو برابر شدن کروموزو‌ها یکسان نیست (ابرت و بارنابس[۲۱۸]، ۲۰۰۴). میزان غلظت پایین و نسبتاً کم کلشی‌سین (۲۰۰ و ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر) و پیش تیمار سرمایی قبل از کشت در جنین‌زایی مؤثر بوده است (بربانا و همکاران، ۱۹۹۸). که پیش‌تر نتایج مشابهی در گندم (بربانا و همکاران،۱۹۹۱) و در سایر غلات دانه ریز مانند برنج (بارسلو و همکاران[۲۱۹]، ۱۹۹۴) مشاهده شده بود. در کشت بساک ذرت ۶ غلظت مختلف (۰, ۱۰۰، ۲۰۰، ۲۵۰، ۳۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم در لیتر) و ۴ زمان متفاوت (۰، ۳، ۶ و ۹ روز) و دو ژنوتیپ مختلف (DH5×DH7 و ETH-M82) مورد بررسی قرار گرفت. در ژنوتیپ DH5×DH7، کلشی‌سین در غلظت ۱۰۰ میلی‌‌گرم در لیتر به طور قابل توجهی بیشترین جنین‌های سوماتیکی و مدت زمان ۳ روز را تولید کرده است. در حالی که در شاهد (محیط کشت بدون کلشی‌سین) و ۴۰۰ میلی‌گرم در لیتر کلشی‌سین حداقل جنین‌ سوماتیکی را تولید کرده است. در ژنوتیپ ETH-M82 بساک تحت تیمار با ۳۰۰ میلی‌گرم در لیتر به مدت ۶ روز بالاترین میزان جنین سوماتیکی را تولید کرده است (پورمحمدی و همکاران[۲۲۰]، ۲۰۰۷). در کلزا ۴ غلظت مختلف (۱۲۵، ۲۵۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و میلی‌گرم در لیتر) و سه مدت زمان (۱۲، ۲۴ و ۳۶ ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. بالاترین میزان باززایی در غلظت کم کلشی‌سین (۱۲۵ و ۲۵۰ میلی‌گرم در لیتر) به مدت ۱۲ و ۲۴ ساعت به دست آمده است (پورمحمدی و همکاران، ۲۰۱۲).
۳- ۷-۲ کشت ریز نمونه جنین
کشت جنین شامل برداشت جنین استریل از بذر و کاشت آن در یک محیط غذایی استریل است (هودد، ۱۹۷۷). کشت جنین در بسیاری از برنامه‌های کاربردی بالقوه در تحقیقات گیاهی پیشنهاد می‌شود. همچنین این روش برای نجات جنین‌هایی که موفق به توسعه طبیعی در میوه یا دانه نشده‌اند و یا جنین‌های بدست آمده از هیبریداسیون بین‌گونه‌ای استفاده می‌شود (جانستون و استرن، ۱۹۵۷). به منظور کاهش دوره خواب طولانی مدت به علت مهار‌کننده‌های فیزیکی و یا شیمیایی موجود در میوه و یا دانه، ممکن است از کشت جنین استفاده شود (هودد، ۱۹۷۷). معمولاً جنین‌های خارج شده که عاری از مهار‌کننده‌هاست در شرایط درون‌شیشه‌ای بلافاصله جوانه می‌زنند. جنین جدا شده در مطالعات متابولیک نیز به عنوان ریزنمونه بکار گرفته می‌شود (راگون[۲۲۱]، ۱۹۷۶). کشت بخش‌های مختلف از جنین جدا شده برای بررسی تکامل مریستم‌های اولیه، اندام‌زایی و تعامل بین اندام‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد (رابشلت و گس، ۱۹۷۴). کشت جنین در خارج از دانه اولین بار توسط هانینگ[۲۲۲] (۱۹۰۴) انجام شد. از آن زمان به بعد به یک روش معمول تبدیل گردید.
شروع کالوس‌دهی و القاء جنینی در خرما و دیگر نخل‌ها، برای اولین بار توسط رابشلت (۱۹۶۲) مشاهده شد که روی جنین نخل روغنی کار می کرد. ریونی[۲۲۳] (۱۹۷۹) گزارش داد که در نخل خرما از بافت غلاف لپه جنین در محیط‌ کشت حاوی NAA کالوس و ریشه‌ ایجاد شده است. از این کالوس‌ها همچنین اگر یک قطعه از غلاف لپه وجود داشته باشد می‌توان برای تکثیر و تمایز ریشه در زمانی که وا‌کشت‌ ‌شود استفاده کرد. عمار و بن‌بادس[۲۲۴] (۱۹۷۷) از غلاف لپه نخل خرما جنین بذری جوانه‌زده در شرایط آزمایشگاهی کالوس‌های اندام‌زا به‌دست آوردند. رنودس و موراشیگ[۲۲۵] (۱۹۷۹) ریزنمونه‌هایی از جنین نخل‌ شامادورا[۲۲۶]، نخل بهشتی[۲۲۷] و نخل خرما را در شرایط درون ‌شیشه‌ای کشت دادند. میوه سبز نخل خرما، دو تا سه ماه بعد از گرده افشانی برداشت شده بود و در یک محیط غنی شده با ۲,۴-D کاشته شد، و کالوس دانه‌دار کرم رنگ از آن ایجاد شدند. سپس این کالوس‌ها به یک محیط عاری از اکسین منتقل شدند که منجر به تکامل جنین‌های متعدد غیر‌جنسی گردید. جنین تخم بالغ در محیط‌های کشت مغذی حاوی زغال فعال با سطوح اکسین بالا، ۱۰ و ۱۰۰ میلی‌گرم درلیترNAA ، کالوس‌های دانه‌دار تولید کرد و کشت مکرر منجر به تشکیل گیاهچه خواهد شد (تی‌سرات، ۱۹۷۹). برای کالوس‌زایی از جنین نارگیل ترکیبی از سیتوکینن با دوز کم و اکسین با دوز بالا و همچنین وجود مقادیری از زغال فعال ضروری است (پرارا و همکاران، ۲۰۰۷). زائید و تی‌سرات (۱۹۸۴) چگونگی تولید کالوس‌های جدا شده از جنین‌ آراکاسه و جنین بذور بالغ ۳۸ گونه در محیط کشت MS حاوی ۳ میلی‌گرم در لیتر زغال فعال و با ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر ۲,۴-D و ۳ میلی‌گرم در لیتر۲-iP بررسی کردند. کشت جنین در ۱۸ گونه‌ پس از واکشت مکرر به مدت شش ماه کالوس فراوان تولید کرد. زاید (۱۹۸۷) نیز جنین‌های نخل خرما را کشت داده و سپس نمو آنها را گزارش داده است.
۴-۷-۲ کشت ریز نمونه گل آذین
گل آذین گونه‌های متعددی در شرایط آزمایشگاهی کشت شده است (نش[۲۲۸]، ۱۹۶۳). از سال ۱۹۷۳، چندین محقق برای کشت بافت گل آذین نخل خرما تلاش کردند. ریز‌نمونه‌های از گل آذین نر و ماده نخل روغنی در انواع محیط‌ها کشت داده شدند و معمولاً توسعه یافتند که تا حدود زیادی طبیعی است، اما کالوس به دست نیامد (اسمیت و تومس[۲۲۹]، ۱۹۷۳). به نظر می‌رسد برای اخلال در رشد عادی استفاده سطوح بالایی از اکسین لازم است. همچنین این موضوع متعاقباً توسط ایوانس و بلاک (۱۹۷۷) تأیید گردید. تی‌سرات و همکاران (۱۹۷۹) و (۱۹۸۰) نشان دادند که کاربرد اکسین‌ها در شرایط درون‌شیشه‌ای به محیط کشت، فراوانی برچه‌ها از گل‌های نر خرما را ظاهرأ افزایش داده است. بقایای برچه نخل خرما ماده روی زنده ماندن گل‌های نر طویل شده و تبدیل شدن آنها کاملاً محسوس است (تی‌سرات، ۱۹۷۹). کالوس‌های ترد سفید معمولاً از رشته جوانه گل آغاز می‌شوند (تی‌سرات و همکاران، ۱۹۷۹). در برخی موارد، از ریز نمونه محور اصلی گل‌آذین نارگیل (ایوانس، ۱۹۷۸) و خرما (تی‌سرات، ۱۹۷۹) ریشه و جنین‌ تشکیل شده است. ریشه‌ در ریز‌نمونه‌های ساقه‌های گل‌آذین که فاقد بافت مریستمی بود آغاز نشده است. کشت گل آذین نخل خرما نیز تا حد زیادی توسط دیرا[۲۳۰] (۱۹۸۱) مورد بررسی قرار گرفته است. آنها یافتند که پاسخ مورفولوژیکی وابسته به منشاء و مراحل فیزیولوژیکی ریزنمونه‌ها است. همچنین در ریز‌نمونه گل‌آذین ماده بالاترین نرخ جنین‌زایی مستقیم در کشت قطعات ۷-۱۰ سانتی‌متری گلچه‌‌ها، روی محیط کشت MSبا ۵ میلی‌گرم در لیتر ۲,۴-D، ۱ میلی‌گرم در لیتر ۲iP، ۵/۱ میلی‌گرم در لیتر ABA و ۵/۰ میلی‌گرم در لیتر آنسیمیدول[۲۳۱] حاصل شده است (سیدکی و الداویاتی[۲۳۲]، ۲۰۱۲).
۵-۷-۲ کشت آندوسپرم
آندوسپرم از آمیزش یک گامتوفیت نر و دو گامتوفیت ماده به‌وجود‌ آمده است. این پدید امتزاج دوگانه نامیده می‌شود که در نهاندانگان بسیار معمول است. بیش از ۸۰ درصد گیاهان گلدار، آندوسپرم‌ موجود در بذور در حال توسعه، وظیفه تغذیه جنین در حال رشد را بر عهده دارد (ویلیامز و دلاتور[۲۳۳]، ۱۹۸۰). هر گونه اختلال در توسعه آندوسپرم ممکن است سبب سقط جنین و در نتیجه بذرهای عقیم گردد (جانسون و همکاران[۲۳۴]، ۱۹۸۰) تریپلوئید‌ها معمولاً دارای دانه‌ی عقیم‌اند و این برای گیاهانی که در آنها دانه دارای ارزش تجاری است نامطلوب است. با این حال، در مواردی بی‌دانگی برای بهبود کیفیت میوه به عنوان مثال در موز، سیب، مرکبات، انگور و خربزه درختی یک صفت مطلوب است. گیاهان تریپلوئید رشد رویشی قوی‌تری نسبت به همتایان دیپلوئید خود دارا هستند. از این رو در گیاهانی که بخش رویشی آنها از لحاظ اقتصادی مفید است تریپلوئید‌ی مناسب‌تر است (باجوانی و رازادن، ۱۹۹۶). از طرفی در بین گونه‌های درختی، تریپلوئیدی نادر است. آنهایی که از طریق به‌نژادی تولید شده‌اند اغلب دارای صفات مطلوب هستند. ریز ازدیای در تریپلوئیدی دارای دو کاربرد مهم است: ۱- تکثیر تریپلوئید‌های عقیم و ۲- ایجاد تریپلوئید‌های جدید. به طور سنتی، تریپلوئید‌ها توسط هیبریداسیون بین تتراپلوئید‌ها برتر و دیپلوئید‌ها تولید می‌شوند. اولین گام در تولید گیاهان تریپلوئید‌ در روش‌های جدید، تیمار دادن به بذور جوانه‌زده، دانه‌ها، نهال و یا جوانه‌های رویشی با کلشی‌سین ‌است (چاکرابورتی و همکاران[۲۳۵]، ۱۹۹۸). در بسیاری از موارد میزان القای تریپلوئیدی کم و تیمار طولانی مدت پر زحمت بوده، از طرفی هنگامی که تریپلوئید‌ها از تلاقی والدین دیپلوئید به وجود آیند در اکثر موارد ممکن است موفقیت‌آمیز نباشد و در تلاقی موفقیت‌آمیز، جوانه‌زنی و طول عمر نهال کم است (سیکدار و جولی[۲۳۶]، ۱۹۹۵). علاوه ‌بر این، همه‌ی ‌تریپلوئید‌های تولید شده از لحاظ جنسی رفتار یکنواختی را نشان نداده‌اند که ممکن است به دلیل تفرق هر دو سطوح تتراپلوئیدی و دیپلوئیدی باشد (داندون[۲۳۷]، ۱۹۹۰). تلاش برای رشد آندوسپرم در کشت بافت در اوایل سال ۱۹۳۰ و سپس آندوسپرم بالغ و نا‌بالغ از گونه‌های مختلف گیاهان گلدار (اتوتروف و همچنین انگل‌ها) با موفقیت انجام گرفت. لامپز و میلر[۲۳۸] (۱۹۳۳، به نقل از لارو[۲۳۹] ۱۹۳۶) برای اولین بار اقدام به رشد آندوسپرم نابالغ ذرت در محیط کشت حاوی عصاره سیب‌زمینی یا عصاره ذرت نابالغ کردند و تکثیر جزیی از سلول‌های نزدیک به جنین را مشاهده کردند. بعد‌ها لارو و همکارانش در دانشگاه میشیگان، ایالات متحده آمریکا تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه انجام دادند. در سال ۱۹۴۹ لارو برای اولین بار امکان به دست‌آوردن مدام بافت‌های در حال رشد از آندوسپرم نابالغ ذرت کشت داده را گزارش داد (لارو، ۱۹۴۷، ۱۹۴۴). در واقع، لارو اولین کسی بود که تشکیل کالوس در یک گیاه تک‌لپه‌ای را گزارش می‌نمود. بعد‌ها بسیاری از افراد دیگر کشت آندوسپرم ذرت را با اهداف مختلف انجام دادند.
کشت بافت آندوسپرم در گیاهانی مانند :چچم (نوستاک، ۱۹۵۶)[۲۴۰]؛ خیار (ناکاجیما، ۱۹۶۲)[۲۴۱]؛ گندم (سهاگل، ۱۹۷۴)[۲۴۲]؛ سیب (مو و همکاران، ۱۹۷۷)[۲۴۳]؛ مرکبات (مانگ و چانگ، ۱۹۷۸)[۲۴۴]؛ برنج (ناکانو و همکاران، ۱۹۷۵ و باجج، ۱۹۸۰)[۲۴۵]؛ جو (سان و چو، ۱۹۸۱)[۲۴۶]؛ مارچوبه (لیو و همکاران، ۱۹۸۷)[۲۴۷]؛ آکاسیا (گارگ و همکاران، ۱۹۹۶)[۲۴۸]؛ توت سفید (توماس و همکاران،۲۰۰۰)[۲۴۹] گزارش گردید. ریز‌ازدیادی گیاهان تریپلوئید از طریق اندام‌زایی یا جنین‌زایی برای تعدادی از گونه‌های درختی انجام شده است (لاکشمی سیتا[۲۵۰]، ۱۹۸۷). گیاهان تریپلوئید گردو[۲۵۱] از طریق جنین‌زایی غیر جنسی در ریزنمونه‌های آندوسپرم به‌دست آمده‌اند (تولک و همکاران[۲۵۲]، ۱۹۸۸). گیاهان پرتقال[۲۵۳] تریپلوئید نیز از طریق جنین‌زایی در کالوس آندوسپرم به‌دست‌ آمدند. البته این گیاهان بسیار ضعیف‌تر از آن بودند که پس از انتقال به خاک زنده ‌بمانند. برای فائق آمدن بر این مشکل، جوانه‌های جانبی گیاهان تریپلوئیدی روی پایه‌های گیاهچه دیپلوئید پیوند شدند (گمیتر و همکاران[۲۵۴]، ۱۹۹۰).
القای تقسیم سلولی و تکثیر آندوسپرم بالغ در ابتدا به عنوان یک کار دشوار در نظر گرفته می‌شد. اولین گزارش در مورد تکثیر آندوسپرم بالغ توسط رانگاسومی و رائو[۲۵۵] (۱۹۶۳) در صندل سفید[۲۵۶] سپس توسط (موهان رام و ساتسانی[۲۵۷]، ۱۹۶۳) در کرچک[۲۵۸] گزارش شده است. در ده‌های اخیر، کشت آندوسپرم در چندین گیاه دولپه‌ای و تک لپه‌ای انجام گرفته است. گیاهانی که بهترین پاسخ را به این نوع کشت داده اند، اغلب از تیره‌های فرفیون[۲۵۹] (افوربیاسه)، صندل (سانتاسه[۲۶۰])، دارواش (لورانتاسه[۲۶۱]) می‌باشند.
انتخاب محیط کشت مناسب یا مکمل‌های دیگر از عوامل تعیین کننده موفقیت نمو گیاهان تریپلوئید است. محیط کشت پایه MS عمدتاً برای شروع و بهبود پاسخ در شرایط آزمایشگاهی کشت آندوسپرم مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر کشت‌های آندوسپرم نارس نیاز به حضور یک یا چند تنظیم‌کننده‌ رشد برای باززایی دارند به‌جز گیاه جعفری، که در آن محیط پایه MS برای جنین‌زایی آندوسپرم مناسب است (مسعودا و همکاران، ۱۹۷۷). در اکثر گزارش‌ها اکسین ترجیحاً۲,۴-D برای القای کالوس‌زایی ترجیح داده شده است. در صورتی که در گیاهان انگلی رشد مطلوب کالوس بر روی محیط حاوی سیتوکینن و یا در ترکیب با اکسین رخ داده است. سایتوکینین‌های مختلفی برای تحریک تولید جوانه از آندوسپرم آزمایش شد‌ه‌اند. ثابت شده است که در اغلب گیاهان ۲ip موثر‌ترین نوع سایتوکینین از این نظر است. این درحالی است که در کشت آندوسپرم کیوی، TDZ تنها سایتوکینن محرک اندام‌ هوایی می‌باشد. در گیاهان اتوتروف ترکیب سیتوکینین و اکسین ضروری است. در بسیاری از موارد، زمان مورد نیاز برای تکثیر شروع از ۱۰ تا ۲۰ روز متفاوت است. در گونه کیوی[۲۶۲] شروع کالوس‌زایی در محیط MS حاوی ۵٫۷۸ میکرومولار۲,۴-D و ۲۳٫۲۵ میکرومولار کینتین رخ داده است (مکنا و پوارا[۲۶۳]،۱۹۹۷). در مالتوس[۲۶۴] کالوس به طور مداوم بر روی محیط کشت MS حاوی ۵/۲ میکرومولار کینتین و ۷۸/۵ میکرومولار ۲,۴-D به‌دست آمده است. در آنونا[۲۶۵] کالوس‌زایی بر روی محیط WM (وایت[۲۶۶]، ۱۹۶۳)که با دو سیتوکینین کینتین، BAو یک اکسین NAA و جیبرلیک اسید رخ داده است (نایر و همکاران[۲۶۷]، ۱۹۸۶). در برنج، تفاوت معنی‌‌داری بین پاسخ رشد آندوسپرم بالغ و نابالغ وجود دارد. آندوسپرم نابالغ دو حالت تمایز وجود دارد. باززایی مستقیم از ریز‌نمونه یا به طور غیر مستقیم از طریق مرحله کالوس در آندوسپرم بالغ اندام‌زایی ساقه همیشه قبل از مرحله کالوس‌زایی بوده است. کالوس‌زایی از آندوسپرم بالغ بر روی محیط MS که با ۹ میکرومولار ۲,۴-D تکمیل شده آغاز شده است (باجج و همکاران، ۱۹۸۰). در پرتقال[۲۶۸] شروع کالوس‌زایی از آندوسپرم روی محیط MT (موراشیگ و تاکر[۲۶۹]، ۱۹۶۹) و WM رخ داده است. اما فراوانی کالوس‌زایی از آندوسپرم بیشتر در محیط کشت MT که با ۰۶/۹ میکرومولار ۲,۴-Dو ۲۰/۲۲ میکرومولار BA تکمیل شده بود رخ داده است (ونگ و چانگ، ۱۹۷۸). در جعفری[۲۷۰]، کالوس‌های جنین‌زا و جنین‌ها توسط کشت آندوسپرم از جوانه‌های جوانه زده در محیط پایه MS به‌دست آمده است (مسعودا و همکاران، ۱۹۷۷). در اقاقیا[۲۷۱] آندوسپرم نابالغ بر روی محیط کشت پایهMS که با ۵/۲ میکرومولار۲,۴-D و ۵/۲ میکرومولار BA تکمیل شده بود تولید کالوس دانه‌دار کرده است. بعد از سه واکشت بر روی محیط کشت مشابه و انکوبه کردن در تاریکی جنین‌های سوماتیکی تشکیل شده است (گارگ و همکاران،۱۹۹۶). آندوسپرم نابالغ چریش[۲۷۲] کشت داده شده روی محیط پایه با ۵ میکرومولار۲,۴-D تکثیر کالوس رخ داده، اما بهترین محیط کالوس‌زایی روی محیط ۵ میکرومولار NAA، ۲ میکرومولار BA بر روی محیط پایه MS رخ داده است (چیتوویدی و همکاران[۲۷۳]، ۲۰۰۳).
فصل سوم
مواد و روش‌ها
فصل سوم مواد و روش‌‌ها
۱-۳ زمان و محل انجام آزمایش
این پژوهش در سال ۱۳۹۳-۱۳۹۲ در آزمایشگاه بیوتکنولوژی و کشت بافت دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان انجام شد.
۲-۳ تجهیزات آزمایشگاهی
۱-۲-۳ تهیه ترکیبات مختلف، محلول‌های پایه و محیط‌های کشت
الف- تهیه ترکیبات و مواد مختلف، تهیه محلول پایه ماکرو المنت[۲۷۴] و میکروالمنت‌های[۲۷۵] غذایی و نگهداری آن‌ها در شیشه‌های تیره در یخچال در دمای C˚۴، همچنین تهیه محلول پایه هورمون‌ها و نگه‌داری آن‌ها در دمایC˚۲۰- انجام گردید.
ب- آماده سازی و سترون کردن محیط‌های کشت.
لازم به ذکر است که محیط‌های کشت آماده شده را می‌توان همان روز استفاده کرد و در غیر این صورت در یخچال در دمایC˚۴ به مدت ۴ هفته قابل استفاده می‌باشند، بعد از این مدت نباید از آن‌ها استفاده کرد. محیط‌های تهیه شده را در اتوکلاو با دمای C˚۱۲۱ و فشار PSI 15 (5/1 اتمسفر) برای مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه قرار می‌دهند تا استریل شوند. مواد حساس به حرارت از جمله آنتی اکسیدانت‌ها و تنظیم‌کننده‌های رشدی از قبیل TDZ و IAA به دمای بالای اتوکلاو حساس بوده و باید بعد از اتوکلاو به محیط کشت شده افزوده شوند. این مواد با فیلتر سرسرنگی ۲۲/۰ میکرومتر، در زیر هود لامینار سترون شدند. محلول فیلتر شده در دمای C˚۲±۲۰- قابل نگهداری است.
۲-۲-۳ ابزار و وسایل مورد نیاز برای تهیه و نگه‌داری محیط کشت:
استوانه مدرج جهت به حجم رساندن، ترازو‌های دیجیتال با دقت ۰۱/، ۰۰۱/۰، ۰۰۰۱/۰ گرم جهت توزین آگار، ساکارز، موادشیمیایی، ویتامین‌ها و هورمون‌ها، قاشک جهت برداشت مواد، هات پلیت، همزن مغناطیسی جهت هم‌زدن ترکیبات محیط کشت، پیپت در حجم‌های مختلف، الکل اتیلیک، pH متر جهت تنظیم اسیدیته، فویل آلومینیومی جهت پوشش وسائل به هنگام استریل کردن، اتیکت جهت مشخص نمودن هورمون‌ها، محیط‌های کشت و تاریخ تهیه آن‌ها و نام تهیه کننده.
۳-۲-۳ اتاق رشد
در اتاق رشد دما، رطوبت، جریان هوا و کیفیت و طول مدت نور به خوبی کنترل می‌شود. اکثر کشت‌ها در این اتاق در دمای ۲۵± درجه سانتی‌گراد تحت فتوپریود ۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریک نگهداری شدند. الف- نور: نور اتاق رشد باید از نظر کیفیت و کمیت تنظیم شود. در اتاق رشد نگهداری کشت‌ها، لامپ‌های مهتابی (فلورسنت) باید به تعداد کافی باشد تا شدت نور لازم برای رشد ریزنمونه‌ها را تأمین نماید. میزان شدت نور بسته به گونه گیاهی، نوع ریزنمونه و هدف آزمایش متغیر می‌باشد. شدت نوری بین ۴۰۰ تا ۲۰۰۰ لوکس در نظر گرفته شود، اما به طور کلی نور لازم توسط لامپ‌های فلورسنت با شدت نور Lumen/Watt 45- 75، به تعداد دو لامپ به ازای هر ۵۲/۰ متر مربع (حدوداً معادل ۳۴۵۷-۶۹۱۴ لوکس به ازای مساحت ذکر شده، طبق فرمول lx= W×(Lm/W)/m2 تامین شد (پالمر[۲۷۶]، ۱۹۹۹).
ب- دما: به طور کلی، اتاق رشد برای رشد نمونه‌های کشت باید دمایی بین ۲± C˚۲۵ درجه داشته باشد. به همین جهت، وجود یک دستگاه ثبت دما به طور پیوسته در اتاقک رشد لازم است تا نوسان‌های دمایی اتاق مشخص شود. هر چه دمای اتاق در تمام طول رشد نمونه‌ها ثابت‌تر باشد مناسب‌تر است.
پ- رطوبت: رطوبت بالای هوا در اتاقک رشد باعث افزایش آلودگی می‌شود بنابراین باید از آن پرهیز شود. رطوبت پایین نیز احتمالاً روی تبخیر آب از شیشه‌های کشت آزمایش تأثیر می‌گذارد. بنابراین اتاقک رشد باید دارای تهویه با فشار به طور نسبتاً یکنواخت بوده و رطوبت آن بین ۶۰ تا ۷۰ درصد و قابل کنترل تا ۳± درصد باشد.
ت- اکسیژن: تهویه نیز عامل مهمی برای رشد سلول‌ها و بافت‌ها می‌باشد.
ث- دی‌اکسید‌کربن: در ظروف در بسته تبادل گازی کم است. بنابراین به صورت عادی CO2 کم و اتیلن زیاد است. با کاهش غلظت CO2 میزان فتوسنتز در گیاهچه‌های کشت شده در درون شیشه محدود می‌شود. چون در محیط درون شیشه‌ای شدت نور کم و در نتیجه فتوستنز پایین است، نیازی به افزودن CO2 وجود ندارد و معمولاً بیشتر نیاز به هیدرات‌کربن از طریق افزودن ساکارز تأمین می‌شود.
۳-۳ تهیه مواد گیاهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]




دوره های آموزشی استانداردسازی و تعالی رفتار پلیس

۰٫۹۲۵

رضایت شهروندان

۰٫۸۴۱

۳-۶-روش تجزیه و تحلیل داده ها
پژوهش حاضر از دسته پژوهش های کاربردی و از نوع تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) است و در تقسیمات روش‌های تحقیق توصیفی، از آنجا که برآنیم تا رابطه بین دو متغیر تأثیر دوره های استانداردسازی و تعالی رفتار پلیس را بر رضایت مندی شهروندان از عملکرد نیروهای انتظامی تعیین نماییم، ‌از نوع روش تحقیق همبستگی دو متغیری می‌باشد.
۳-۶-۱- تحلیل توصیفی داده ها
در تجزیه و تحلیل توصیفی، پژوهشگر داده های جمع آوری شده را با بهره گرفتن از شاخص های آمار توصیفی خلاصه و طبقه بندی می کند. آمار توصیفی برای تبیین وضعیت پدیده یا مسئله یا موضوع مورد مطالعه مورد استفاده قرار می گیرد یا در واقع ویژگی های موضوع مورد مطالعه به زبان آمار تصویر سازی و توصیف می گردد (حافظ نیا، ۱۳۸۹). جهت تحلیل توصیفی داده ها در این پژوهش از آمار توصیفی نظیر جداول توزیع فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار جهت بررسی و مقایسه اطلاعات جمع‌ آوری شده استفاده خواهد شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۶-۲- تحلیل استنباطی داده ها
در تحلیل استنباطی همواره محقق با جریان نمونه گیری و انتخاب یک گروه کوچک موسوم به نمونه، از یک گروه بزرگ تر موسوم به جامعه آماری با جمعیت اصلی سر و کار دارد. هدف از تحلیل استنباطی، تعمیم نتایج حاصله از مشاهدات محقق در نمونه انتخابی خود به جمعیت اصلی می باشد. در بخش آمار استنباطی تمامی تحلیل‌ها و آزمون ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS انجام خواهد گرفت.
آزمون های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
آزمون کولموگروف- اسمیرنف (KS) [۳۰]:
این آزمون جهت بررسی ادعای مطرح شده در مورد توزیع داده‌های یک متغیر کمی مورد استفاده قرار می‌گیرد. توزیع نرمال برای متغیرهای کمی پیوسته، توزیع یکنواخت برای متغیرهای کمی گسسته و پیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. این آزمون هریک از مشاهدات را به صورت اصلی در نظر می‌گیرد (مومنی و فعال قیومی، ۱۳۸۹).
آزمون همبستگی پیرسون:
این آزمون یکی از متداول ترین آزمون های تعیین ضریب همبستگی بین متغیرهای دارای اندازه های مقیاس فاصله ای و نسبی است و برای محاسبه ضریب آن از فرمول زیر استفاده می شود:

در این فرمول ، همبستگی بین متغیرهای x و y ؛ N ، تعداد آزمودنیها ؛ ، انحراف استاندارد نمره های X ؛ مجموع حاصل ضرب تفاضل نمره ها از میانگین و Sy ، انحراف استاندارد نمره های y است . پس از محاسبه ضریب همبستگی محقق باید معنادار بودن یا نبودن آن را مورد بررسی قرار دهد . چنانچه ضریب محاسبه شده مساوی یا بزرگ تر از عدد جدول مربوطه باشد، ضریب همبستگی معنادار است و وجود همبستگی بین متغیرها را تأیید می کند؛ ولی اگر مقدار محاسبه شده از مقدار جدول کمتر باشد، نمی تواند وجود ضریب همبستگی را بپذیرد.
آزمون رگرسیون خطی چند متغیره:
گاهی دو یا چند متغیر تأثیر عمده ای روی متغیر وابسته ای دارند. در این وضعیت از رگرسون چندگانه جهت پیش بینی متغیر وابسته استفاده می شود. در رگرسیون چندگانه نیز فرض خطی بودن رابطه بین متغیرها بر قرار می‌باشد، از این رو به نوع معادله رگرسیون خطی چند متغیره می گویند (مؤمنی و فعال قیومی، ۱۳۸۹).
آزمون دوربین- واتسن:
یکی از مفروضاتی که در رگرسیون مد نظر قرار می گیرد، استقلال خطاها (تفاوت بین مقادیر واقعی و مقادیر پیش بینی شده توسط معادله رگرسیون) از یکدیگر است، در صورتی که فرضیه استقلال خطاها رد شود و خطاها با یکدیگر همبستگی داشته باشند امکان استفاده از رگرسیون وجود ندارد. به منظور بررسی استقلال خطاها از یکدیگر از آزمون دوربین- واتسون استفاده می شود که آماره آن به کمک رابطه یزر محاسبه می شود:
در این رابطه، میزان اختلال یا خطا در دوره زمانی (برای مثال سال) t و میزان اختلال یا خطا در دوره زمانی قبل (برای مثال (سال قبل) t است (مؤمنی و فعال قیومی، ۱۳۸۹).
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه
به طور کلی هدف اصلی هر تحقیقی پاسخ به سؤال­ها و فرضیه­هایی است که محقق برای شناخت واقعیت­های بیرونی طراحی کرده است. می­توان گفت تجزیه و تحلیل داده ­های گردآوری شده، مهمترین گام در فرایند تحقیق محسوب می­ شود چرا که در طی این فرایند داده ­های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند یعنی طبقه ­بندی، تنظیم و پردازش می­شوند و پس از پردازش در قالب اطلاعات در اختیار محقق و استفاده کنندگان قرار می­گیرند. در ابتدا به توصیف ویژگیهای دموگرافیک در نمونه‌های تحقیق (جنسیت، درجه، تحصیل) اقدام نموده، پس از آن به منظور نمایش تصویری داده‌های فوق، از نمودار دایره ای استفاده شده است.
در راستای تحلیل داده‌ها و پاسخ به سؤال‌های پژوهش و آزمون فرضیات، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی دو گانه در پاسخ به این سوال که آیا اطلاعات گردآوری شده با فرضیات متناظرند، یا به عبارت دیگر، آیا نتایج مشاهده شده با نتایجی که فرضیات انتظار داشتند متناظرند، استفاده شده است.
۴-۲- توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها (آمار توصیفی)
در این قسمت به ارائه آمار توصیفی، نمودارها و جداول ویژگی‌های جمعیت شناختی نمونه پرداخته می­ شود. ارائه آمار توصیفی از آن جهت مهم است که باعث شناخت بهتر از جامعه و ویژگی‌های عمومی آن و همچنین تحلیل بهتر ارتباط بین متغیرها می‌شود. در این تحقیق جنسیت، درجه، تحصیل به عنوان سؤالات عمومی پژوهش در نظر گرفته شده‌اند، چرا که با بهره گرفتن از هر یک این سؤالات می‌توان به برخی از اختلافات در دیدگاه‌ها در میان کارکنان پی برد.
۴-۲-۱- جنسیت اعضا نیروی انتظامی
جدول ذیل نشان دهنده توزیع فراوانی پاسخگویان بر اساس جنسیت می باشد. همان گونه که در جدول ۴-۱ مشاهده می شود، تمام اعضا نمونه‌ تحقیق (۱۰۰نفر) یعنی ۱۰۰درصد « مرد » می‌باشند. این فراوانی در نمودار (۴-۱) نشان داده شده است.
جدول ۴-۱ توزیع فراوانی پاسخ گویان بر حسب متغیر جنسیت

جنسیت پاسخ دهندگان

فراوانی

درصد

مرد

۱۰۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ق.ظ ]




طبق جدول ۴-۱۵بیشترین میانگین (۸۶/۲) مربوط به گویه ۲۶ (فضاسازی هنرمندانه محیط مدارس با آیات، روایات، تصاویر و کلام بزرگان پیرامون فرهنگ ایثار و شهادت) و کمترین میانگین (۳۶/۲) مربوط به گویه ۳۱ (دعوت از هنرمندان عرصه ایثار و شهادت و به نمایش گذاشتن آثار هنری آن ها در مدرسه) می باشد.
۹/۴۵ درصد از پاسخگویان معتقدند، راهکارهای هنری نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس به میزان کم و خیلی کم مؤثرند. ۲/۳۱ درصد از پاسخگویان معتقدند، راهکارهای هنری نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس به میزان متوسط مؤثرند. ۹/۲۲ درصد از پاسخگویان معتقدند، راهکارهای هنری نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس به میزان زیاد و خیلی زیاد مؤثرند.
میانگین وزنی ۶۳/۲ از ۵ نشان می دهد، پاسخگویان معتقدند، راهکارهای هنری نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس به میزان متوسط مؤثرند.
ب) تحلیل استنباطی
نظر به این که نرمال بودن توزیع نمرات به کمک آزمون کالموگرف - اسمیرنف تأیید گردید، لذا از آزمون های پارامتریک و در اینجا از آزمون t تک نمونه ای استفاده می گردد.
جدول شماره ۴-۱۶٫ نتایج آزمون t تک نمونه ای، مقایسه میانگین با میانگین فرضی (۳ m)

میانگین فرضی میانگین انحراف معیار T درجه آزادی سطح معناداری
۳ ۶۳/۲ ۴۴۴/۰ ۵۵۷/۱۵- ۳۳۹ ۰۰۰۵/۰<

نتایج جدول نشان می دهد که بر اساس تحلیل استنباطی مقدار سطح معناداری برابر۰۰۰۵/۰< است و چون این مقدار کوچک تر از ۰۱/۰ است، لذا تفاوت مشاهده شده از نظر آماری در سطح اطمینان ۹۹ درصد معنادار است. به عبارت بهتر، پاسخگویان معتقدند، راهکارهای هنری نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس به میزان کمتر از متوسط مؤثرند.
۴-۳-۵٫ رتبه بندی میزان تأثیر هر یک از راهکارهای فوق بر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس بر اساس نظرات دبیران دوره متوسطه چگونه است؟
برای بررسی این سؤال از آزمون فریدمن استفاده شد. ابتدا نتایج توصیفی و سپس نتایج استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف) تحلیل توصیفی
جدول شماره ۴-۱۷٫ رتبه بندی میانگین میزان تأثیر راهکارهای چهارگانه بر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس

راهکارهای مؤثر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت میانگین وزنی میانگین رتبه رتبه
راهکارهای آموزشی ۲۱/۴ ۸۹/۳ ۱
راهکارهای فرهنگی ۶۵/۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ق.ظ ]