توضیحات: این منزل قمر، خانه هفتم ماه و برابرنهاده آن در عربی «ذراع» و در هندی Púnarvasu است. هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۵) و بهار (۱۳۷۵: ۵۸-۵۹) این منزل را معادل با دو ستارۀ (Castor) رأس التوأم الموخر و (Pollux) راس التوام المقدم (β و α جوزا) که در عربی نام کامل آن «ذراع مبسوط» است، می‌گیرند.

    • §§

rōšn [lwšn’ | Paz. rōš(a)n | Av. raoxšna- | M rwšn | N rōšan]
(نجوم)
* (اسم) روشن: روز؛ (صفت) روشن: درخشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژه rōšn به عنوان صفت معنای «روشن و درخشان» می‌دهد؛ به عنوان اسم در حالت مفرد معنی «قسمت روشن شبانه روز = روز» و در حالت جمع rōšnān معنی «روشنان = کواکب» می‌دهد. (برای توضیحات بیشتر رک. rōšnān)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ریشه شناسی: ایرانی آغازین: *rauxšna- از ریشه *rauxšn- «درخشیدن» (چئونگ، ۲۰۰۷: ۳۲۱)؛ سانسکریت: : rocaná- «روشن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۸۸۹؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۴۶۳)؛ اوستایی: raoxšna- «روشن، نور» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۱؛ رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۶۴)؛ فارسی میانه: rōšn [lwšn] (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۳۱؛ بهار، ۱۳۴۵: ۲۶۳؛ دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۳۰۳)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: rwšn (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۱)؛ فارسی میانه اشکانی: (+*u̬i-)، wrwšn- «درخشیدن» (گیلن، ۱۹۶۶: ۹۰؛ چئونگ، ۲۰۰۷: ۳۲۱)؛ پازند: rōš(a)n (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۱)؛ فارسی نو: روشن؛ روشنان فلک (فلکی)؛ [کنایه از] ستارگان (برهان قاطع)؛ معادل انگلیسی: luminary ؛ معادل عربی: کواکب. از طرفی لفظ «نَیِّر» به معنی «روشن» در حالت مفرد مترادف با «کوکب» است؛ اما، در حالت جمع و تثنیه (نیران، نیرین) به طور خاص، تنها به خورشید (نیر اعظم، نیر اکبر) و ماه (نیر اصغر) اطلاق می‌شود. (دهخدا).
ترکیبات:
rōšnān «روشنان: کواکب»
rōšnīh «روشنی»
asar-rōšnīh «روشنی ازلی: پایه هفتم آسمان، گاه هرمزد»
rōšn-wēnāgīh «روشن بینی»
anagr ī rōšn «انغر روشن، انغران، پایه پنجم آسمان، گرزمان، خورشید پایه».

    • §§

rōšnān [lwšnˀn]
(نجوم)
* روشنان: ستارگان، کواکب، اجرام آسمانی درخشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات۱: توضیح اینکه واژه «روشنان» در مباحث نجومی بندهشن دارای همان بار معنایی است که واژه «ستارگان» یا «کواکب» در آثار بیرونی دارا می‌باشد. بنا بر نوشته‌های بیرونی کواکب یا ستارگان، از دیدگاه نجوم مدرن، شامل خورشید، ماه، ستارگان و سیارات است. او هر گاه بخواهد به طور خاص از ستارگان سخن بگوید از اصطلاح «ثوابت، کواکب ثابته یا ستارگان ثابت» استفاده می‌کند. در بندهشن (۲: ۱) نیز همین توضیح آمده است: «هرمزد در میان آسمان و زمین روشنان را آفرید: ستارگان اختری [=ثوابت]، و نیز نااختری [=سیارات] را؛ سپس، ماه و سپس، خورشید را» (بهار، ۱۳۷۸: ۴۳). از آنجا که خورشید و ماه، از دید ناظر زمینی، بزرگترین اجرام آسمانی هستند، این دو جرم آسمانی، در بندهشن، با عنوان «شهریار روشنان» معرفی شده‌اند. اما، اصطلاح «روشنان» در برابر «تاریکان» به ترتیب اشاره به جنبه مینوی کواکب و جنبه مادی آنها دارد و مطابق بندهشن (۵الف: ۱۰)، «این روشنی که از ایشان پیداست همان روشنی هرمزدی است؛ روشنی در چشم خرفستران چونان کهتران است که جامۀ دیبا پوشند» (بهار،۱۳۷۸: ۵۹). (رک. abāxtar).
توضیحات۲: واژه rōšnān حالت جمع rōšn است که هم اسم و هم صفت است. در حالت صفتی معنای «روشن و درخشان» داشته و در حالت اسم به معنی «نیّر» (=جرم روشن آسمانی) است که به صورت مفرد در نجوم سنتی به آن «کوکب» یا «ستاره» می‌گویند (رک. star).[44]
ریشه شناسی: این واژه صورت جمع از rōšn است (رک. rōšn).
ترکیبات:
wimand ī dīdār ī rōšnān «مرز دیدار روشنان، محدودۀ رؤیت کواکب».

    • §§

rōšnān šahryār [lwšnˀn štr’dˀl]
(تنجیم)
* شهریار روشنان: خورشید و ماه اختری.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژه «شهریار روشنان» مرتبه ای است که در بندهشن (۵الف: ۳؛ و جاهای دیگر)، به خورشید و ماه اختری داده شده است. مرتبه این دو از مرتبه سپاهبدی که به ثوابت داده شده است، بالاتر است و کواکب دیگر همگی بند به این دو کوکب هستند. کار آنها در دوران آمیزش، نبرد با دشمنان خود یعنی مهر و ماهِ تاریک یا اباختری است که مرتبه شهریاری تاریکان را به عهده دارند.
ریشه شناسی: ترکیب فوق از دو واژه rošnān و šahryār تشکیل شده است. (رک. rōšn و šahryār)

    • §§

rōz 
(گاه‌شماری)
* ۱) روز: شبانه روز، که ۲۴ ساعت است.
* ۲) روز: نیمه روشن هر شبانه روز، که اندازه آن با تغییر فصول تغییر می‌کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: بنابر بندهشن (۵ب: ۲۰)، هر روزی ۲۴ ساعت است که نیمی از آن تاریک و نیمی روشن است و هر شبانه روزی دارای پنچ گاه است (نک. Asnyanąm و Ayaranąm). نیمه تاریک به طور خاص شب (šab) و نیمه روشن به طور خاص (rōz) نامیده می‌شود. به استناد بیرونی (۱۳۲۱: ۶-۷)، منجمان ایرانی و رومی شبانه روز را از طلوع آفتاب در شرق تا طلوع آفتاب در روز بعد گرفته اند. این مدت زمان به طور کلی برابر است با ۲۴ ساعت.[۴۵] در بندهشن (۲۵: ۲) نیز، یک شبانه روز از طلوع آفتاب آغاز و در طلوع آفتاب روز بعد پایان می‌یابد و تقدم به روز است. در بندهشن آمده است: «همی نخست روز بشود، پس شب آن روز را گیرد و در آید»[۴۶] (بهار، ۱۳۷۸: ۱۰۵). توضیح اینکه، بر خلاف اعراب و اقوام سامی که ظلمت را بر نور مقدم می‌شمردند و روز تقویمی شان با غروب آفتاب در شامگاه روز قبل شروع می‌شد، ایرانیان به دلیل اعتقاد به تقدم روشنایی بر تاریکی، روز را از طلوع آفتاب در صبح همان روز آغاز می‌کردند (بیرونی، ۱۳۲۱: ۵-۸).
در بندهشن (۲۵: ۴-۵)، آمده است: «بلندترین روز تابستانی دو برابر کوتاه ترین (روز) زمستانی است. بلندترین شب زمستانی دو برابر کوتاه ترین (شب) تابستانی است. (بلندترین) روز تابستانی دوازده هاسر و شب شش هاسر. (بلندترین) شب زمستانی دوازده هاسر و روز شش هاسر است. هاسری (هست که واحد) زمانی است و نیز هاسری (هست) بر زمین»[۴۷] (بهار، ۱۳۷۸: ۱۰۵).
طبق اطلاعات فوق، اندازه یک شبانه روز ۱۸ هاسر است. در نتیجه، ۱۸ هاسر برابر است با ۲۴ ساعت. از اینرو، یک هاسر برابر است با ۸۰ دقیقه (یا یک ساعت و ۲۰ دقیقه).
ریشه شناسی: این واژه از ریشه rōz- [rwc-] «درخشیدن» (دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۲۹۸): سانسکریت: rócas- «روز» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۸۸۸؛ کنت، ۱۹۵۳: ۲۰۵)؛ roc- «درخشیدن» (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۴۶۳)؛ اوستایی: raočah- (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۴۶۴)؛ فارسی باستان: raucah- (کنت، ۱۹۵۳: ۲۰۵)؛ فارسی میانه: rōc [ lwc] (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۰)؛ rōz (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۳۱؛ بهار، ۱۳۴۵: ۳۹۴)؛ فارسی میانه ترفانی: rōz, rōž (بویس، ۱۹۷۷: ۷۹)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: rōž [rwc, rwž] (دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۲۹۷)؛ فارسی نو: روز؛ انگلیسی: light «روشن»؛ معادل عربی: یوم (دوبلوا، ۲۰۰۶: ۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت