هر چند که مطرح کردن این موضوع در محافل دانشگاهی تمسخر و بی توجهی متخصصان را به دنبال داشت، با انجام مطالعات متعدد در سال‌های بعد این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

این اختلال با عناوین متفاوتی از قبیل « وابستگی رفتاری به اینترنت » (Internet behavior)، « استفاده مرضی از اینترنت »(Pathological Internet Use =PIU)، « استفاده مشکل زا از اینترنت » (=PIU Problematic Internet Use)، « استفاده بیش از اندازه از اینترنت »(excessive)، “سوءاستفاده از اینترنت “(Internet Abuse)، ” غیرسازشی “(Maladaptive) و ” اختلال اعتیاد به اینترنت ” معرفی می‌شود. ولی عناوین ” اختلال اعتیاد به اینترنت ” و ” استفاده مرضی از اینترنت ” در نوشته های اخیر (مثلا: Young 1996، ۱۹۹۷، ۱۹۹۸، ۱۹۹۹ ؛ Davis، ۲۰۰۱، ۱۹۹۹ ؛ Caplan، ۲۰۰۰، ۲۰۰۲؛ Griffiths 1996، ۱۹۹۷، ۲۰۰۰ ؛ Goldberg، ۱۹۹۶ ؛ Young و Radgers ؛ Sanders و همکاران، ۲۰۰۰ ؛ Kraut و همکاران ۱۹۹۸، Prafarelli و همکاران، ۱۹۹۹؛ Kennedy، Souza 1998 ؛ Grohol، ۱۹۹۹ ) بیشتر از عناوین دیگر به کاررفته است. علی‌رغم پژوهش‌های گسترده در سال‌های اخیر، در این زمینه هنوز توافقی در بین روانشناسان در زمینه تعریف و اندازه گیری این اختلال حاصل نشده است، به علاوه یک نظریه جامع که بتواند تعیین کند چگونه این اختلال به بهداشت روانی یا اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند وجود ندارد(Caplan 2002).

به طور کلی این اختلال را می‌توان به عنوان نوعی استفاده از اینترنت که بتواند مشکلات روان شناختی، اجتماعی، درسی و یا شغلی در زندگی فرد ایجاد کند تعریف کرد. (۳)

تنوع این عناوین به دلیل دیدگاه های متفاوت محققان نسبت ‌به این اختلال است.

Goldberg در سال ۱۹۹۶ اختلال اعتیاد به اینترنت را نوعی اختلال رفتاری می‌داند و از معیارهای تشخیصی وابستگی به مواد ، -IV-TR DSMسال ۱۹۹۵ برای تشخیص آن بهره می‌گیرد. (۱۱)

از طرفی مطالعه ها تأیید می‌کنند کسانی که وابستگی به مواد دارند نسبت به دیگران تمایل بیشتری به صرف کردن وقت خود در اینترنت دارند (Scherer، ۱۹۹۷ )

‌بنابرین‏ ارتباط قوی بین اشخاصی که به اینترنت اعتیاد دارند و وابستگی آنان به مواد این باور را قوی تر کرد. (۲) بعضی اعتیاد به اینترنت را به عنوان یک ” اختلال روانی ” مطرح کردند و ‌بر اساس این دیدگاه یک رشته تحقیقات جدید با عنوان ” روان درمانی اینترنت “(Internet Psychotherapy) انجام شده است که از طریق تشکیل ‌گروه‌های جدید و ‌گروه‌های بحث انجام می‌گیرد. ( Stein 1997 ). این دیدگاه معتادان به اینترنت را “بیمار” می‌داند.

Young در ۱۹۹۸ و Orazack در۱۹۹۹ این اختلال را به عنوان نوعی ” اختلال کنترل تکانه” (Impulse Disorder) دانستند زیرا در تحقیقات آن ها بعضی از ویژگی‌های این مشکل مشابه قماربازی مرضی(Pathological Gambling) بود. Young 7 دلیل برای این مسأله عنوان کرد:

۱- نارضایتی نسبی ۲- اضطراب مربوط به شغل

۳- مشکلات مادی ۴- احساس عدم امنیت

۵- اضطراب ۶- ‌کشمکش‌های زندگی

۷- زندگی اجتماعی محدود(۱۲)

اختلال اعتیاد به اینترنت در DSM-IV-TR:

در DSM-IV-TR نیز این اختلال هم در گروه اختلالات تکانه‌ای و عادتی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است (NOS)، طبقه بندی شده است.

طبق تعریف DSM-IV-TR در سال ۲۰۰۰، اختلالات کنترل تکانه برخی خصوصیات مشترک دارند. این افراد قدرت مقاومت در برابر تکانه ها، سایق ها یا وسوسه هایی که برای خود یا دیگری زیانبار است را ندارند. بیماران ممکن است آگاهانه در مقابل تکانه مقاومت داشته یا نداشته‌باشند. در هر صورت پیش از ارتکاب عمل دچار تنش یا تحریک فزاینده ای می‌شوند و هنگام عمل احساس لذت، رضایت یا رهایی می‌کنند. ولی ممکن است احساس ندامت واقعی، سرزنش خویشتن و احساس گناه نیز داشته‌ باشند عمل هماهنگ با خود-همخوان (Ego-syntonic ) است. زیرا رفتار بیمار با میل هوشیارانه او هماهنگی دارد. (۳)

انواع و معیارهای تشخیصی ICD-10 به نقل از DSM-IV-TR اختلالات عادتی و کنترل تکانه:

۱-قمار بازی مرضی:

الف) وجود ۲ مورد یا تعداد بیشتر قمار بازی در طول یک سال گذشته.

ب) این رفتار فاقد منافع مالی برای فرد است و در عوض او را از نظر اقتصادی تحت فشار می‌گذارد و سبب اختلال در زندگی روزانه او می‌شود.

ج) اشخاصی که بیان می‌کنند احساس اضطرار شدید برای قمار بازی دارند وکنترل کردن آن برای آن ها دشوار است و علی‌رغم تلاشهایشان نمی‌توانند این رفتار را متوقف کنند.

د) مشغولیت ذهنی و تصویر سازی عمل قمار بازی یا بیان این افکار

۲-آتش افروزی بیمار گونه(Pyromania):

الف)وجود دو مورد یا بیشتر آتش افروزی بدون انگیزه واضح

ب) اشخاصی که بیان می‌کنند احساس اضطرار شدید برای آتش افروزی دارند وکنترل کردن آن برای آن ها دشوار است و علی‌رغم تلاشهایشان نمی‌توانند این رفتار را متوقف کنند.

ج) مشغولیت ذهنی و تصویر سازی عمل آتش افروزی یا بیان این افکار

۳-دزدی بیمارگونه(Kleptomania):

الف) تعداد دو مورد یا بیشتر دزدی بدون انگیزه واضح (دزدی اشیائی که مورد نیاز او یا دیگران نباشد. )

ب) اشخاصی که بیان می‌کنند احساس اضطرار شدید برای دزدی دارند وکنترل کردن این رفتار برای آن ها دشوار است و علی‌رغم تلاشهایشان نمی‌توانند آن را متوقف کنند.

۴-Trichotillomania:

الف)فقدان قابل توجه قسمتی از موهای سر که به علت تکانه مقاوم و مکرر، فرد را به کندن موها وادار می‌سازد، اتفاق می افتد.

ب) اشخاصی که بیان می‌کنند احساس اضطرار شدید برای کندن موها دارند وکنترل کردن این رفتار برای آن ها دشوار است و علی‌رغم تلاشهایشان نمی‌توانند این رفتار را متوقف کنند.

ج)هیچگونه التهاب پوستی وجود ندارد و کندن مو به دنبال توهم نیست.

۵-اختلالات تکانه‌ای و عادتی که به گونه ای دیگر مشخص نشده است (NOS):

این بخش باید برای انواع دیگر رفتارهای غیر سازشی مقاوم و تکرار شونده که ثانوی به سندرم روانی شناخته شده دیگری نیستند، اختصاص یابد و در ان رفتارهای تکانه‌ای مقاوم و مکرر اتفاق می افتد.

این اختلالات دوره هایی از تنش برای فرد ایجاد می‌کنند که فرد با انجام این اعمال احساس رهایی می‌کند. (۴)

اختلالات این گروه عبارتند از :خرید وسواسی(Compulsive shopping)، اعتیاد به بازی‌های ویدئویی، رایانه‌ای، اعتیاد به اینترنت، رفتار جنسی وسواسی و خودزنی‌های مکرر. (۳)

وقتی برای اولین بار اصطلاح “اعتیاد به اینترنت” مطرح شد بسیاری از درمانگران و دانشگاهیان با آن به مخالفت برخاستند. قسمتی از این مخالفت مربوط ‌به این موضوع می‌شد که آن ها اعتقاد داشتند تنها به موادی که می‌تواند وارد بدن شوند می‌توان واژه “اعتیادآور”(Addictive) را اطلاق کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت