دانلود منابع پژوهشی : تاثیر بازارگرایی بر نوآوری در خدمات در شعب بانک صادرات ... |
مدیریت ریسک در بانکها اهمیت زیادی دارد و مقررات نظارتی، به خصوص مقررات بانک مرکزی باید مورد توجه خاص قرار گیرد. برخی از ابعاد ریسک بانکها در زیر ارائه شده است:
۲-۲-۲۱-۱-ریسک اعتباری
عدم بازپرداخت بدهی توسط دریافت کنندگان تسهیلات در موعد سررسید، اساس ریسک اعتباری را تشکیل میدهد. ریسک اعتباری را میتوان احتمال تعویق، مشکوک الوصول یا لاوصول شدن بخشی از پرتفوهای اعتباری نهاد پولی به دلیل عوامل داخلی (مانند ضعف مدیریت اعتباری، کنترل های داخلی، پیگیری و نظارت) یا عوامل خارجی (مثل رکود اقتصادی، بحران و …) تعریف کرد. نحوه تخصیص منابع بین فعالیتهای مختلف ارزیابی سطح اعتباری مشتریان و اخذ تضمینات کافی، در کنترل این ریسک مؤثر هستند. با توجه به این که تسهیلات عموماً به عنوان ریسکیترین دارایی بانکها در نظر گرفته میشوند. لذا نسبت تسهیلات به سپردهها نیز ارائه شده است، هر چند که این نسبت میتواند تا حدود زیادی متأثر از رعایت الزامات قانونی در خصوص تخصیص داراییها باشد.
۲-۲-۲۱-۲-ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. کفایت موجودی نقد باعث میشود که امکان پرداخت تعهدات و نیازهای نقدینگی سپردهگذاران در زمان مناسب فراهم شود.
معیارهای ارائه شده برای این نوع ریسک میتوانند نقش مؤثری در کنترل و مدیریت آن داشته باشند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۲۱-۳-ریسک نرخ سود مالی
تأثیر نوسان نرخ سود بر عملکرد بانک غیرقابل انکار است. بررسی نسبت تسهیلات به سپردههای سرمایهگذاری که بیانگر داراییها و بدهیهای حساس به نرخ سود است، بسیار ضروری به نظر میرسد.
همچنین هر قدر سهم سپردههای کوتاه مدت از کل سپردههای سرمایهگذاری بیشتر باشد، بانک از انعطاف مناسبتری در مقابل تغییر نرخ سود برخوردار خواهد بود.
۲-۲-۲۱-۴-ریسک توانایی
شکاف مثبت نرخ سپردههای یک بانک نسبت به سایر بانکها میتواند به عنوان یک ریسک تعبیر شود، هر چند که از سوی دیگر، نشان دهنده خط مشی جذب سپردهاست. نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع دارایی و نسبت کفایت سرمایه نیز میتواند نشان دهنده ریسک بانک برای سرمایه گذاران و سپرده گذاران باشد(بهرامی۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-بهینه گزینی[۵۹]
بهینهگزینی، یکی از روش های مرسوم جهت تعیین اهداف و نیز ارزیابی برنامهها و عملکرد است. مطابق تحقیقات انجام شده، عوامل اصلی مؤثر بر موفقیت و سودآوری بانکها به شرح زیر است: (عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-۱-اندازه بانک
اندازه، یکی از عوامل سودآوری است. به نظر میرسد که در صورت وجود بستر مناسب برای رشد، هرچقدر بانک بزرگتر باشد و از اهرم مالی بیشتر استفاده کند، بازدهی سهام داران [۶۰]افزایش مییابد. البته این امکان هم وجود دارد که بانکهای کوچک به دلیل هزینه های عملیاتی کم تر، بازده دارایی[۶۱] بالاتری داشته باشند.
۲-۲-۲۲-۲-کنترل هزینه ها
این عامل یکی از مهمترین دلایل تمایز بانکهای با عملکرد خوب است. مدیران بانکها باید هزینه های عملیاتی را بهتر مدیریت میکنند. کم نمودن هزینه های زاید، یکی از نمادهای بانکداری موفق است. در این مسیر، بانکها بهتر میتوانند به اهداف تعیین شده و سهم سود بیشتری دست یابند.
۲-۲-۲۲-۳-ساختار سپردهها
بانکهایی سودآوری بالایی خواهند داشت که سپردههای دیداری بیشتری را نسبت به سایر بانکها جذب کنند. بانکها با بازاریابی و سیاستهای خاص خود سعی بر جمع آوری وجوه سرگردان جامعه دارند تا سهم بیشتری از سپردهها، به ویژه سپردههای دیداری را به خود اختصاص دهند. ساختار سپردههای بانک نسبت به سایر رقبای بانکی باید به گونهای باشد که انگیزه و اشتیاق مشتریان را در انتخاب هر کدام از آنها بیشتر کند که خود نوعی بازاریابی و تبلیغات است.
۲-۲-۲۲-۴- بهره وری کارکنان
بانکهای موفق معمولاً سرانه دارایی و سود خالص بالاتری دارند. یکی از سیاستهای موفق در این رابطه، انتصاب مدیران لایق، شایسته و دانای بانکی و تقویت روحیه انگیزشی کارکنان است تا کارکنان با بهره وری بالاتر حقوق و مزایای بیشتری را دریافت کنند، چرا که کارکنان کم انگیزه و بیهدف، نه تنها سازمان را در رسیدن به اهداف یاری نم یرسانند، بلکه ممکن است موجبات عقب ماندگی از میدان رقابت و حتی پسرفت بانک را فراهم سازند.
۲-۲-۲۲-۵-اهرم مالی
استفاده از اهرم مالی (کاربرد بهینه منابع بدهی جهت تأمین مالی در مقابل اتکای زیاد به سرمایه) میتواند یکی از محرکهای اصلی سودآوری باشد. سپردهها و سایر ابزارهای بدهی کوتاه مدت و بلندمدت میتوانند موجب افزایش سودآوری شوند، البته باید به نحو صحیح و منطقی از آنها در بخشهای دیگر اقتصادی نیز استفاده شود تا بتوان سرمایه گذاری مطمئن و سودآور ایجاد نمود و آن را توسعه داد(عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۲-۶-توسعه درآمدهای کارمزد
یک عنصر کلیدی استراتژیهای بانکی برای افزایش سودآوری در سالهای اخیر، در محیط کشورهای توسعه یافته، گسترش درآمدهای کارمزدی بوده است، به گونهای که برخی از کارمزدها، مشتریان را در راستای بهرهمندی و نهادینه نمودن استفاده از خدمات الکترونیک سوق داده و از ازدحام شعب هم کاسته است.
۲-۲-۲۲-۷ رشد
رشد داراییها، سپردهها و وامهای بانکهای موفق بیش از متوسط صنعت است که منعکس کننده مدیریت جسورانه[۶۲] یا مقبولیت بیشتر خدمات نزد مشتری است. بانک در برنامههای توسعهای و بلندمدت خود و در راستای بهترین ماندن، باید رشدکلی و قیاس آن با سایر رقبا را در نظر بگیرد. به هر حال رشد نباید جایگزین سود شود(عباسقلیپور، ۲۴:۱۳۸۹).
۲-۲-۲۳ بازار گرایی و نوآوری
هرلی و هولت( ۱۹۹۸) راهبردهایی را به عنوان راهکـار بـرای نظریـات جدیـد بـا عنـوان یـک رویکرد جدید روی فرهنگ شرکت تعریف کردند . نوآوری ها دلالت میکنند بر یک شرکتی که بوسیلهی جستجوی فرصتهای جدید پویا بود و قدرت اجرایی خود را کمتـر هدر مـیدهند . و بنابراین مربوط به نیازهای اساسی برای نقش نوآورانه است که قادر بـه بـرآورد نیازهای مشتری میباشد. یک شرکت به سمت تغییر ارزش ها ی نوآوری پیش می رود و ریسک پذیری و خلاقیت آن افـزایش می یابد و کا رکنان را وادار مـی کنـد تحقیـق کننـد و هنگامیکه در زمینه های جدید تلاشهایی را انجـام مـیدهنـد ، ریسـک کننـد . بـا توجـه بـه بازارگرایی مثالهای متعددی از تجارت وجود دارد که بسیار نوآورانه است و نیازهای نهان شده مشتریان را ارضا می کنند .
بــازارگرایی کنش گربـا تمـرکزروی نیـازهـای نهانی منجربه تقاضاهای درونی مشتریان میشود و نهایتا” منجر به توسعه نوآورانه کالا و خدمات میشود. بسیاری از افراد سعی کردند تا نیازهایی که به وسیلهی مشتریان بیان نمیشوند را مورد کندوکاو قـرار دهنـد و مطالعـات تجربـی و مشـاهدات شخصـی را در ایـن امـر بگنجاننـد . نیازهای این مشتریان تبدیل به مسائل تکنیکی شده و ممکن اسـت بوسـیله ی R&D حـل شود و در پایان شروع خوبی برای پیشنهاد های جدید به دنیا باشد.
عملکرد و خلاقیت محصول و نوآوری :
زالمن و دیگران در سال ۱۹۷۳ فرایند نوآوری را به مرحله ابتکـار و مرحلـه اجـرا تقسـیم کردند .
یک قسمت مهـم از ابتکار راهکار به سـوی نــوآوری اسـت کـه بـه وسـیله ی اعضــای آن سـازمـان تعییـن می شوند ، که علاقمند هستند خلاقیت با نوآوری را مورد توجه قراردهند.
بر پایه این رویکرد هولی وهالت ۱۹۹۸دو نوآوری تشخیص داده شد .
۱- نوآوری
۲- ظرفیت برای خلاقیت
آنها همچنین مشاهده کردند که نوآوری با ظرفیت یک شرکت با خلاقیت همراه است که ایده جدید فرایند ها و محصولات را مورد توجـه قـرار میدهـد . نـوآوری بـرای بهبـود ظرفیـت به صورت سیستماتیک مربوط به نوآوری است دامن پور در سال ۱۹۹۱ نتیجه گرفت که نگرش به سوی تغییر نوآورانه شرکت مفید است.
۲-۳- مدل مفهومی
با توجه به مطالب فوق و ادبیات و پیشینه تحقیق مدل تحقیق حاضر بر اساس دیدگاه اسلاتر و نارور(۲۰۰۴) ارائه گردیده است.
شکل ۲-۳ مدل مفهومی طرح- (ریاحی،۱۳۸۴ ،ملا حسینی و نیک سرشت ، ۱۳۸۹)
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
انتخاب روش انجام تحقیق بستگی به هدفها، ماهیت و موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را اتخاذ کند تا او را هرچه دقیقتر، آسانتر و سریعتر و ارزانتر در دستیابی به پاسخهایی برای پرسشهای تحقیق مورد نظر کمک کند( نادری و دیگران، ۱۳۷۳:ص۶۳).
۳-۱. روش تحقیق
پژوهشها را میتوان در سه گروه متفاوت طبقه بندی نمود: ۱)پژوهش کاربردی ۲) پژوهش بنیادی یا پایهای ۳) پژوهش ارزیابی (دانائی فرد و دیگران، ۱۳۸۳: ۲۶).
با توجه به این تقسیم بندی، پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی است. تحقیق کاربردی در جستجوی دستیابی به یک هدف علمی است و تأکید آن بر تأمین سعادت ورفاه توده مردم و مطلوب بودن فعالیت است( دلاور، ۱۳۷۳: ۲۵).
در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی استفاده شده است. بنا به تعریف تحقیق توصیفی،شامل مجموعه روشهایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیدههای مورد بررسی است؛ اجرای تحقیق توصیفی میتواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیمگیری باشد؛ بیشتر تحقیقات علوم رفتاری را میتوان در زمره تحقیق توصیفی به شمارآورد (سرمد ۱۳۷۶: ۸۱).
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 07:54:00 ب.ظ ]
|