بندورا (۲۰۰۱) درباره رابطه بین خودنظم بخشی[۱۹۳] و خودکنترلی، معتقد است اشخاصی که خودنظم دهی و خودکارآمدی پایینی دارند کمتر می کوشند، بیشتر شکست می خورند، و پشتکار کمتری ازخود نشان می‌دهند و ترس بیشتری را تجربه می‌کنند (به نقل از بیرامی، ۱۳۹۲). برای مثال بسیاری از دانش‌آموزان دارای اختلال یادگیری به‌علت ناکامی ناشی از دشواری های یادگیری خود اعمالی از هم گسیخته دارند و در آن ها نوعی احساس خود ارزشمندی منفی ایجاد می‌شود. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی­ های یادگیری در مقایسه با همسالان خود، خودکارآمدی کمتری را احساس می‌کنند (رایت- استرادرمن و واتسون[۱۹۴]، ۱۹۹۲).

پیشینه پژوهش

پیشینه پژوهش های خارجی

نتایج مطالعات مختلف نشان می‌دهد که یادگیرندگان در مواجهه با عوامل استرس زا, واکنش‌های متفاوتی در ابعاد رفتاری، شناختی، هیجانی و فیزیولوژیک نشان می‌دهند (هیروکاوا و همکاران، ۲۰۰۲الف، هیروکاوا و همکاران، ۲۰۰۲ب). به بیان دیگر, وقتی که یادگیرندگان با یک موقعیت استرس زای مشابه مواجه می‌شوند، برخی در مقایسه با دیگران پاسخهای استرس بیشتری نشان می‌دهند. با توجه به الگوی تعاملی اضطراب، استرس و شیوه های مقابله ای (اندلر و پارکر، ۱۹۹۰), تفاوت‌های افراد به فرایندهای ارزیابی شناختی و سبک‌های مقابله ای آن ها وابسته است. پاسخ فرد بر حسب آنکه یک موقعیت ویژه به صورت استرس زا ادراک شود یا خیر، تغییر می‌کند. بر این اساس, نتایج برخی از مطالعات نشان داده‌اند که تجربه استرس تحصیلی در موقعیتهای آموزشگاهی به کمک متغیر درون فردی سبک‌های مقابله ای قابل تبیین است (استراترز[۱۹۵] و همکاران، ۲۰۰۰؛ دینر[۱۹۶] و همکاران، ۱۹۹۵؛ کاراتزیاس[۱۹۷] و همکاران، ۲۰۰۲؛ بکر[۱۹۸] و همکاران، ۲۰۰۳؛ سارید[۱۹۹] و همکاران, ۲۰۰۴؛ آیسان[۲۰۰] و همکاران, ۲۰۰۱). در یکی از روندهای پژوهشی غالب در قلمرو مطالعاتی استرس، به جای تمرکز بر اندازه گیری عینی عوامل استرس زا، بر ارزیابی ذهنی استرس زندگی تأکید می شود (هویت، فلت و ماشر[۲۰۱]، ۱۹۹۲). در این روند تأکید می شود که اثر عوامل استرس زای زندگی بر افراد مختلف بر اساس ادراک آن ها از عوامل استرس زا متفاوت می‌باشد (هویت و همکاران، ۱۹۹۲). استرس ادراک شده به ارزیابی فرد از ویژگی های غیرقابل پیش‌بینی بودن و غیرقابل کنترل بودن عوامل استرس زا اشاره می‌کند (هویت و همکاران، ۱۹۹۲).

فورد، کلارک و استنسفیلد[۲۰۲] (۲۰۱۱) در پژوهشی که به بررسی تأثیر تجارب منفی و احساس های حقارت حل نشده دوران کودکی بر روابط اجتماعی و سلامت روانی بیش از ۹۳۷۷ آزمودنی پرداختند نتایج نشان داد که بین تجارب منفی و احساس های حقارت حل نشده آن دوران با روابط اجتماعی کوچکتر در دوران میانی زندگی رابطه وجود دارد و همچنین حتی روابط نزدیک موجود این افراد نسبت به سایر افراد جنبه‌های منفی زیادتری دارند. همچنین این افراد دارای اختلالات اضطرابی و خلقی بیشتری نیز نسبت به افراد عادی هستند.

مالکوک[۲۰۳] (۲۰۱۱) در تحقیقی که روی ۲۵۱ دانشجوی لیسانس ‌در مورد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت و راهبردهای مقابله ای بر بهزیستی ذهنی نشان داد که راهبرد مقابله ای اعتماد به نفس باعث افزایش بهزیستی ذهنی و درماندگی باعث کاهش بهزیستی ذهنی می شود. نتایج این تحقیق همسو با یافته های لازاروس (۱۹۹۹) می‌باشد.

مالکوک (۲۰۱۰) نشان داد که راهبرد مقابله ای اعتماد به خود به عنوان پیش‌بینی برای بهزیستی ذهنی عمل می‌کند در حالی که مقابله درماندگی به طور منفی با بهزیستی در ارتباط است وکه همسو با تحقیق کلمنت و نیلسون[۲۰۴] (۲۰۰۲) اعتماد به نفس باعث افزایش سطح بهزیستی ذهنی می شود است.

در پژوهش تازه­ای که گوپتا[۲۰۵] (۲۰۱۰) به بررسی استرس و حمایت اجتماعی به کار رفته توسط درمانگران آنتاریو (کانادا) پرداخته است، نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین استرس را در خرده مقیاس عاطفی داشتند و از طرفی حمایت اجتماعی به­کار رفته توسط کارمندان قدرت پیش‌بینی مناسبی برای خرده مقیاس عاطفی دارا بودند. در مطالعه دیگری پاروتی[۲۰۶] (۲۰۰۹) به بررسی استرس در کارمندان بانک فرانسه، برتیش کلمبیا و کانادا پرداخته است، در این پژوهش پاروتی استرس کارمندان بانک را در ۱۵ بانک جداگانه و طی سه فاز انجام داد که اهداف اصلی این مطالعه بررسی نشانه­ های افسردگی، حمایت اجتماعی و فرسودگی در کارمندان بانک بود. در تحلیل نتایج این پژوهش مشخص شد؛ در این تعداد کارمندان بانک که استرس را در خود داشته اند، بین نشانه­ های افسردگی و فقدان حمایت اجتماعی آنان رابطه مثبت معناداری وجود داشته است.

بتورت[۲۰۷] و آرتیگا[۲۰۸] (۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان” موانع موجود در محل کار کارمندان بانک، حمایت اجتماعی، خودکارآمدی و استرس” که در یک نمونه ۷۲۴ نفری از کارمندان بانک ابتدایی و راهنمایی به مطالعه پرداختند؛ نتایج تحقیق حاکی از آن داشت: ۱- حمایت اجتماعی به کار برده شده توسط کارمندان بانک نقش تعدیل کنندگی در موانع آموزشی و خرده مقیاس­های استرس کارمندان بانک ایفا می­ کند. ۲- بین ابعاد استرس و موانع موجود در محل کار رابطه مثبت معناداری وجود دارد. ۳- همچنین بین خودکارآمدی و حمایت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.

بن-زور[۲۰۹] (۲۰۰۹) گزارش داده است که راهبردهای مقابله ای به طور معناداری با مؤلفه‌ شناختی بهزیستی ذهنی ارتباط دارد. علاوه بر این نشان داد که راهبرد مقابله ای مسئله مدار با افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در ارتباط است.

وینستین، براون و ریان[۲۱۰] (۲۰۰۹) در یک سری تحقیقات آزمایشی و طولی نشان دادند که راهبردهای مقابله ای با بهزیستی ذهنی ارتباط دارد و همسو با این یافته ها آریی، لوک، لونگ و لو[۲۱۱] (۱۹۹۹) دریافتند که مقابله هیجان مدار بر کیفیت رضایت از زندگی مؤثر است.

در پژوهشی که بارلو و همکاران[۲۱۲] (۲۰۰۹) با عنوان علاقه اجتماعی و روان شناسی مثبت نگر بر روی ۴۳ دانشجوی دوره لیسانس انجام دادند نتایج نشان داد که بین علاقه اجتماعی رویکرد آدلر و میزان امیدواری و خوش بینی در افراد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و خوش بینی پیش بین بهتری از امیدواری برای علاقه اجتماعی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت