۲-۹- گلستان
گلستان، یکی از شاهکارهای زبان فارسی و با ارزش ترین آثار منثور ادبیات فارسی به شمارمی رود. نثر سعدی در گلستان، نثر مسجّع «آهنگین» بوده بسان شعر گونه است. حکایات و داستان‌های آموزنده در گلستان مملو از ظرافت‌های شعری بوده است.
این کتاب در نقل حکایات و محتوای مطالب آن، از هیچ کتابی و اثری، چیزی را به عاریت نگرفته و از جذّابیت و اصالت خاصّ برخوردار است.
صور خیال در این کتاب به اندازه‌ای دلکش و زیبا است که خواننده را غرق در رؤیای تصاویر خیال انگیز خود می‌کند.
گلستان در یک دیباچه و هشت باب به نثر مسجّع نوشته شده است.
باب اوّل«در سیرت پادشاهان»، باب دوّم «در اخلاق درویشان»، باب سوم«در فضیلت قناعت»، باب چهارم«در فواید خاموشی»، باب پنجم«در عشق و جوانی»، باب ششم«در ضعف و پیری»، باب هفتم «در تأثیر تربیت» باب هشتم«در آداب صحبت»
سعدی به دلیل داشتن این کتاب، استاد سخن لقب یافته است و سبب تألیف گلستان را در دیباچه به بیانی زیبا چنین آورده: یک شب در حالی که تأمّل در ایّام گذشته کرده و با خودش خلوت کرده است، تصمیم می‌گیرد که دیگر حرف نزده و گوشه عزلت را انتخاب کند که ناگهان دوستی از در وارد می‌شود و سوگند می‌خورد که تا سعدی مثل گذشته سخن نگوید از آنجا نرود. بالاخره سعدی مجبور می‌شود که سخن بگوید و این سخنان را در کتابی به نام«گلستان» تصنیف کند و خودش سال تألیف آن را که به سعد بن ابوبکر زنگی تقدیم کرد ۶۵۶ هجری قمری بیان می‌کند.

در آن مدت که ما را وقت خوش بود   ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود
( سعدی، ۱۳۸۴: ۵۷)

بهار، خصوصیّت سبکی «گلستان» را چنین بیان می‌کند: «هنر و استادی و شخصیّت سعدی را در گلستان باید یافت و اگر این کتاب کوچک حجم، بزرگ مایه نبود دو ثلث از شخصیّت و بلندی مقام سعدی ناپیدا بود شاید نثر فارسی از چنین ذخیره‌های عظیم و پر بها محروم می‌ماند زیرا نه در زمان گذشته و نه در زمان آینده، ممکن نیست نظیری برای «گلستان» پیدا کرد» ( بهار، ۱۳۸۶: ۱۵۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۰- تلمیحات قرآنی سعدی
- آیات قرآن الگوی سعدی در بکارگیری تلمیح‌های ادبی است.
بهره گیری از تلمیح‌های ادبی و اشاره مستقیم و غیر مستقیم به آیات و مفاهیم قرآنی از
ویژگی‌های قلم سعدی است. توجّه سعدی به آیات قرآن، بهره گیری از نوعی حکمت شرعی و نبوی است، در دیدگاه وی تأکید بر این است که انسان باید شکرگزار خالق باشد. از پلیدی ها دوری کند و باید برای آراستگی به مکارم و فضایل اخلاقی تلاش کند.
در واقع الگوی اصلی سعدی در آثارش قرآن است :
به اذعان کارشناسان ادبی، اشعار سعدی به حکمت یونانی و یا حکمت ابن سینایی شبیه نیست و نباید انتظار داشت که در آن از مباحث هستی شناختی و شناخت شناسی آن طور که در حکمت و فلسفه متعارف یونانی بحث می‌شود، مباحثی یافت.
خداشناسی و انسان شناسی دو مبحث اصلی مورد توجّه در آثار سعدی است و در پی آن به
انسان پروری و انسان دوستی توجّه داشته است.
- سعدی در طرح فلسفه‌ اخلاق خودش بیش از هر جا از قرآن الهام گرفته است.وی سالها در مرکز علم آن زمان جهان اسلام یعنی نظامیّه‌ی بغداد که ورود هرگونه اندیشه‌ی فلسفی یونانی به آن ممنوع بوده است، درس خوانده است.حکایت ها از گلستان سعدی به تلمیحات قرآنی آن اشاره و معنای برخی از واژگان را توضیح داده است.) (سایت رسمی ادبیات تبیان www.tebyan.net)
-تأثیر پذیری سعدی از قرآن در اوّلین سطرهای گلستان در حیث فرم و شکل اثر ادبی، محتوا و معنا آشکار است و دیدگاه قرآنی در آثار وی نفوذ دارد. سعدی از آیات قرآن در زمینه مدح و ستایش خداوند، آموزش نکات اخلاقی و اسلام و نتیجه‌های کاربردی در زندگی بهره گرفته است.
۲-۱۱- اساس و انگیزه‌ی تأثیر پذیری سعدی از قرآن
نحوه‌ی تکوین شخصّیت، زمانه و استادان، سه رکن اصلی توجّه سعدی به قرآن است. عوامل مؤثر بر آثار سعدی را علاوه بر فضای اسلامی قرن هفتم هجری و تحصیل سعدی در مدرسه‌ی نظامیّه‌ء بغداد،
بهره مندی وی از محضر استادان قرآنی می‌توان دانست.
نوع تفکّر امام محّمد غزالی (وفات. ۵۰۵ هـ. ق) و شاگردان وی و تفاسیر و تعالی قرآنی آن ها مورد
استفاده‌ی سعدی بوده است .
همچنین ابن جوزی، استاد قرآن دیگری است که در مبانی تربیتی و ادبی آثار سعدی تأثیر گذار بود.
- در بسیاری از بخش‌های گلستان اشاره مستقیم به متن آیه نشده امّا مفاهیم قرآنی است و در پایان حکایت متن آیه را ذکر می‌کند. مثلاً در مقدّمه‌ی گلستان مفاهیم حمد و ستایش، تقرّب، پروردگار و عجز انسان ذکر می‌شود و در پایان آیه‌ی ۱۳ سوره مبارکه «سبا» می‌آید:
«اعملوا آل داود شکراً و قلیل مِن عبدی اشکور»
ای خاندان داود سپاس بگذارید و اندکی از بندگانم سپاسگزارند (در برابر نعمت هایی که به آنان عطا شده است)
سعدی بنیاد آموزه‌های قرآن را در آفرینش فضای اشعار و حکایت ها به کار می‌گیرد و بیان هنری سعدی بیش از هر چیز مدیون قرآن است.
نوع جمله بندی ها، تمایل به سجع و فاصله و حتّی آهنگ جملات وی مشابه قرآن است.
-تسلّط سعدی بر آیات و احادیث، عامل دیگر رویکرد قرآنی آثار سعدی است بیش از ۱۲۰۰ مورد در آثار سعدی به داستان‌های مختلف قرآنی اشاره شده است و بیشترین استفاده، از داستان سلیمان و یوسف است.
چون داستان، امکان تعبیر پذیری، فضا سازی و جذّابیت دارد، مورد توجّه سعدی قرار گرفته است.
- در اندیشه‌های سعدی، فرهنگ مدارا با هم نوعان و حتّی مخالفان وجود دارد که این امر در آیات قرآنی ریشه دارد و مورد تأکید در سیره‌ی نبوی هم بوده است.
برّرسی دقیق معانی کلمات دیباچه‌ی گلستان سعدی، ما را به آیات مختلف قرآن رهنمون
می کند. مثلاً عبارت «منّت خدای را عزّ و جل» اشاره به آیه‌ی «یمنون علیک ان اسلموا» (حجرات: ۱۷ دارد. بر تو منّت می‌نهند که اسلام را پذیرفتند.) سعدی می‌گوید منّت فقط مخصوص خداوند عزّ و جل است و خود صفت عزّ و جل هم از عزیز، مهر، جلیل گرفته شده است.
یا عبارت «به شکر اندرش مزید نعمت» اشاره به«لئن شکرتم لازیدنکم»( ابراهیم :۷) دارد. هر کس شکر کند، خدا نعمت هایش را زیاد می‌کند و هر کس کفر ورزد، خدا نعمت‌های او را می‌گیرد.
- همچنین سعدی تأکید می‌کند که هر آنچه دارید از ساده ترین کار نفس کشیدن، همه متعلّق به خداست و مهّم ترین نعمتِ حق به انسان، دم و بازدم است(سایت رسمی ادبیات تبیان www.tebyan.net).
فصل سـوّم
معـرّفـی تفـاسیـر
(عاملی، خسروی، نور، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان )
۳-۱- تفسیر چیست؟
تفسیر در لغت به معنی برگرفتن نقاب از چهره یا برداشتن پوشش می‌باشد و در اصطلاح عبارت است از توضیح و رفع اجمال و ابهام و گشودن گره ها و پیچ‌های لفظی و معنوی قرآن. اصل تفسیر از تَفسِره است و آن محتوای ِ شیشه‌ی بیمار است که بر طبیب عرضه کنند تا در آن در نگرد و دستورِ خود سازد تا به علّت بیمار راه بَرَد؛ و چنانکه طبیب به نظر در آن از حال بیمار کشف کند، مُفسِّرکشف کند از شأن نزولِ آیه و قصّه و معنی و سببِ نزول آیه (حلبی،۲۳:۱۳۸۶).
و در تعریف علم تفسیر گفته‌اند که: علمی است که از معنیِ نظم قرآن (= ارتباطِ آیات با همدیگر) به حَسَبِ طاقتِ بشری، و به حسب آنچه قواعد عربیّت اقتضا دارد، بحث می‌کند ( همان: ۲۳).
تعریف دیگر این است که: تفسیر علمی است که از احوالِ الفاظ کلام خدا بحث می‌کند از این حیث که بر مُرادِ خدای تعالی دلالت می‌کند (همان:۲۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت