کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



          1. سلول‌های چندبلوری

         

     

لایه های چندبلوری به وسیله فرایند ریخته‌گری تهیه می شوند . سیلیسیم مذاب را در یک قالب می ریزندو اجازه می دهند متبلور شوند. لایه های چند بلوری که به وسیله ریخته‌گری درست شده‌اند عمدتاً ارزان‌تر هستند و بازده پایین‌تر دارند ( به خاطر نقص در ساختار بلور حاصل از فرایند ریخته‌گری) .

  •  
          1. سیلیسیم بی شکل

         

     

اگر یک لایه سیلیسیم روی شیشه یا یک ماده دیگر قرار گیرد معروف به سلول لایه بی شکل یا نازک است. ضخامت این لایه کمتر از یک میکرومتر است(ضخامت یک موی انسان: ۵۰ تا ۱۰۰ میکرومتر ) بنابراین تولید این سلول ها و هزینه آن پایین‌تر است.به هر حال، بازده سلول‌های بی شکل خیلی پایین‌تر از دو سلول دیگراست. به این علت است که، اساساً آنها در وسائل با توان کم به کار رفته‌اند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

      1. سیلیکون چگونه سلول خورشیدی را می‌سازد؟

     

سیلیکون خواص شیمیایی ویژ‌ه‌ای بخصوص در ساختار بلورینش دارد. یک اتم سیلیکون، ۱۴ الکترون دارد که در سه پوسته‌ی محتلف روی هم قرار گرفته‌‌اند. دولایه‌ی اول نزدیک‌تر به مرکز کاملاً پر شده‌اند. ولی لایه‌ی بیرونی با داشتن ۴ الکترون نیمه‌پر است. به طوری که اتم سیلیکون همیشه در جستجوی راهی برای پر کردن لایه‌ی اخر است (تا ۸ الکترون را کامل بگیرد). برای انجام این کار، این الکترون‌ها را با ۴ تا از اتم‌های سیلیکون همسایه‌اش شریک خواهد کرد.
هر اتم تمایل دارد که موقعیت خود را با اتم‌های همسایه‌اش حفظ کند، فقط در این مورد هر اتم از ۴ سمت به ۴ همسایه‌اش متصل است. این قالب ساختار بلوری است و ایجاد این ساختار برای این نوع سلول PV  اهمیت دارد. سیلیکون بلوری خالص را تعریف کردیم. سیلیکون خالص رسانای ضعیف الکتریکی است، زیرا هیچ‌یک از الکترون‌های آن  مثل الکترون‌ها در رساناهای خوبی چون مس، به اطراف حرکت نمی‌کنند. در عوض الکترون‌ها در ساختار بلوری کاملاً قفل شده‌ای قرار دارند. سیلیکون در یک سلول خورشیدی کمی تغییر می‌کند؛ چراکه همچون یک سلول خورشیدی عمل خواهد کرد.
سلول خورشیدی سیلیکون را به همراه ناخالصی‌هایی دارد (اتم‌های دیگری با اتم‌های سیلیکون آمیخته می‌شوند، با تغییر دادن روش‌هایی که یک ذره‌ی عمل می‌کند). معمولاً تصور می‌کنیم که ناخالصی‌‌ها چیزهای نامطلوبی‌اند. ولی در اینجا سلول بدون وجود ناخالصی به کار نمی‌افتد! این ناخالصی‌ها به منظور خاصی افزوده می‌شوند. سیلیکون را با یک اتم فسفر در دوطرف در نظر بگیرید؛ شاید برای هر یک میلیون اتم سیلیکون فسفر در لایه‌ی خارجی‌اش ۵ الکترون دارد نه ۴ تا. همیشه با اتم‌های سیلیکون مجاورش پیوند می‌خورد، ولی به یک مفهوم، فسفر الکترونی دارد که از هیچ طرف به چیزی متصل نیست. بخشی از یک پیوند شکل نمی‌گیرد،‌ولی یک پروتون مثبت در هسته‌ی فسفر آن‌را در جایی نگه می‌دارد.
وقتی انرژی به سیلیکون خالص اضافه می‌شود (مثلاً به‌صورت گرما)، می تواند موجب شود که پیوند تعدادی از الکترون‌ها شکسته شود و اتم‌هایشان را ترک کنند. یک حفره در هر نمونه از آزاد شده است. سپس این الکترون‌ها، به طور اتفاقی پیرامون شبکه‌ی بلوری پراکنده می‌شوند و حفره‌ی دیگری را جستجو می‌کنند که درون آن سقوط کنند. این الکترون‌ها «حامل‌های آزاد» نامیده می‌شوند و می‌توانند جریان الکتریکی را جابه‌جا کنند. بنابراین تعداد کمی از آن‌ها در سیلیکون خالص وجود دارند (هر چند خیلی مفید نیستند). سیلیکون ناخالص که با اتم‌های فسفر ترکیب شده داستانی متفاوت دارد. انرژی بسیار کم‌تری برای ضربه‌زدن به یکی از الکترون‌های سُست «اضافی» فسفر صرف می‌شود؛ زیرا آن‌ها در یک پیوند، مقید نشده‌اند (همسایگانشان مانع آن‌ها نشده‌اند). این فرایند اضافه کردن ناخالصی را «ناخالص سازی» می‌نامیم. سیلیکون به‌دست آمده به دلیل پخش الکترون‌های آزاد «نوع N» نامیده می‌شود (Negative). سیلیکون آلاییده‌ی نوع N ، رسانای بسیار بهتری نسبت به سیلیکون خالص است.
در واقع فقط بخشی از سلول خورشیدی از نوع N است. سایر قسمت‌ها با «بور» آلاییده می‌شوند که به جای ۴ الکترون فقط ۳ الکترون در لایه‌ی بیرونی خود دارد، بدین ترتیب سیلیکون نوع p می‌شود. سیلیکون نوعp ، (Positive) به جای داشتن الکترو‌ن‌های آزاد،  حفره‌ی آزاد دارد. حفره‌ها در واقع فقط فقدان الکترون‌ها هستند. پس آن‌ها بار قرینه(+) حمل می‌کنند. آن‌ها فقط در اطراف الکترو‌هایی با عملکرد مشابه حرکت می کنند. قسمت جالب وقتی آغاز می‌شود که سیلیکون نوع N را با سیلیکون نوع P به کار ببرید. به یاد داشته باشید که هر سلول PV در نهایت یک میدان الکتریکی دارد. بدون میدان الکتریکی سلول کار نخواهد کرد، و این میدان نیز هنگامی به‌وجود می‌آید که سیلیکون نوع N و نوع P در تماس هستند. فوراً الکترون‌های آزاد سمت N که همدیگر جستجوی حفره ‌ای برای سقوط در آن‌ها می‌باشند، حفره های آزاد سمت P را دیده و در یک یورش ناگهانی آن‌ها را پُر می‌کنند.

  •  
          1. ساخت سلول های خورشیدی

         

     

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 08:33:00 ب.ظ ]




اکثر تحلیل‌گران، سازمان‌ها را ساختاری اجتماعی دست‌ساخت افراد که ابزار تحقق هدف‌های خاص با تشریک‌مساعی و همکاری آنان است تلقی می‌کنند. بر اساس این مفهوم کلیه سازمان‌ها مشکلات مشترکی دارند، همگی باید هدف‌های خود را تعریف یا دوباره تعریف کنند، تمام آنها باید اعضای خود را تشویق به ارائه خدمات نمایند، همه باید تشریک‌مساعی کارکنان را کنترل و هماهنگ سازند، منابع موردنیاز آنها باید از محیط دریافت گردد و کالا یا خدمات آنان به محیط عرضه شود، اعضای هر یک از آنها باید انتخاب گردند، آموزش بینند و جایگزین شوند، باید نوعی امکانات سازش و پذیرش به‌وجود آورند (اسکات، ۱۳۸۰، ۲۲).
ریچاردهال سازمان را به‌صورت زیر تعریف می‌کند: “سازمان مجموعه‌ای از مرزهای نسبتاً شناخته‌شده یک نظام مشخص سلسله‌مراتب اختیارات، سیستم‌های ارتباطی و سیستم هماهنگ‌کننده اعضاست. این مجموعه به‌صورتی مستمر در یک محیط وجود دارد و سرگرم فعالیت‌هایی است که معمولاً در مورد یک دسته یا سلسله‌ای از هدف‌هاست. این فعالیت‌ها برای اعضای سازمان، خود سازمان و جامعه ره‌آوردهایی دارد (هال، ۱۳۷۶، ۵۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ریچارد دفت نیز در کتاب خود با عنوان “مبانی تئوری و طراحی سازمان” چهار ویژگی را در تعریف سازمان در نظر می‌گیرد. این چهار ویژگی تعریف کننده سازمان عبارتند از (دفت، ۱۳۷۸، ۱۵):

    1. یک نهاد اجتماعی است،
    1. که مبتنی بر هدف می‌باشد،
    1. ساختار آن به‌صورتی آگاهانه طرح‌ریزی شده است و دارای سیستم‌های فعال و هماهنگ است، و
    1. با محیط خارجی ارتباط دارد.

از دهه ۱۹۴۰ که موضوع سازمان شروع به رسمیت کرده دانشمندان مختلف از زوایای مختلف به این موضوع‌ نگاه کرده و انواع سازمان‌ها را دسته‌بندی کرده‌اند. بسیاری از این نگرش‌ها به لحاظ تاریخی ریشه در تئوری‌ها و مسایلی دارند که سال‌ها پیش توسط پژوهش‌گران علم مدیریت و جامعه شناسی مطرح شده بود.
در ابتدا فردریک تیلور بود که مدعی شد به‌هنگام تصمیم‌گیری درباره سازمان و طرح مشاغل باید به‌صورتی دقیق و با روش‌های علمی درباره شرایط اوضاع و موقعیت‌های افراد مطالعه کرد. اصول اداری (مدیریت) بیشتر بر کل سازمان متمرکز است و بر پایه ژرف‌نگری مجریان امور و کارشناسان این رشته قرار دارد. برای مثال هنری فایول چهارده اصل مدیریت پیشنهاد کرد، مثل “هر زیردستی باید دستورات خود را تنها از یک سرپرست یا مقام ارشد دریافت کند” (وحد فرماندهی) و “فعالیت‌های مشابه در سازمان باید در یک گروه و زیر نظر یک مدیر انجام شود” (وحدت رهبری). مدیریت علمی و اصول اداری مبتنی بر “سیستم‌های بسته” بودند، در آنها به پدیده عدم‌اطمنیان و تغییرات سریعی که شرکت‌ها شاهد آن هستند توجه نمی‌شد (دفت، ۱۳۷۸، ۲۵).
علاوه بر تئوری کلاسیک مدیریت، روش‌های دیگری هم به‌وسیله دانشگاهیان ارائه شد. تحقیقات هاتورن نشان داد که رفتار مثبت با کارکنان موجب افزایش انگیزش و بازدهی می‌شود و آن سنگ بنای کار برای فعالیت‌های بعدی را از نظر رهبری ایجاد انگیزش و مدیریت منابع انسانی می‌گذارد. کارهایی که جامعه‌شناسان درباره دیوان‌سالاری کرده‌اند با ماکس وبر شروع شد که آثار او در دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ منتشر گردید و بیشتر درباره دیوان‌سالاری بود. پس از آن سازمان‌ها را سیستم‌های عقلایی پنداشتند که می‌توانستند مسایل را حل کنند و تصمیم‌گیری نمایند.
مدیریت علمی، اصول اداری و روش‌های دیوان‌سالاری در سازمان‌دهی توانستند راه خود را در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به خوبی بگشایند.
در دهه ۱۹۸۰ فرهنگ‌های جدیدی بر شرکت‌ها حاکم شد. آنها به نیروی کار اندک، انعطاف‌پذیری، دادن پاسخ سریع به مشتری، کارکنانی با انگیزش بالا، رسیدگی و توجه‌کردن به مشتریان و به محصولاتی با کیفیت بالا ارج می‌نهادند. لذا برای حل مسایل کنونی نمی‌توان از سازمان‌های قدیمی استفاده کرد (دفت، ۱۳۷۸، ۲۶).
الگوی سازمانی پست‌مدرن (پسانوگرایی)
عوامل محیطی در زمان کنونی به سرعت در حال تغییر و تحول‌اند، رقابت در سطح جهان مطرح است، نیروی کار ناهمگون می‌باشد، مسایل اختلاقی به شدت مطرح‌اند، تکنولوژی و سیستم‌های ارتباطی به سرعت پیشرفت می‌کنند، مدیریت به جای اینکه درباره بهره‌وری و گاهی استثمار کارکنان بیندیشد در اندیشه عوامل زیست‌محیطی است و می‌خواهد به روش طبیعی عمل نماید که در این میان انتظارات کارکنان تغییر یافته و درصدد رشد شخصی و حرفه‌ای خود بر آمده‌اند و چون گذشته به فکر سود و پول نیستند، بلکه برای فرصت‌های حاصل در سازمان جهت رشد شخصی اهمیت قائل‌اند. در چنین شرایطی است که سازمان‌ها باید واکنش‌های متفاوتی نسیت به افراد و عوامل محیط از خود نشان دهند. در سازمان‌ها در واکنش نسبت به تغییراتی که در جامعه رخ می‌دهد تغییرات عمده‌ای در حال رخ دادن است. سازمان‌ها از وضعیت نوین یا مدرن به سوی الگوی سازمانی پسانوگرایی یا پست‌مدرن پیش می‌روند (دفت، ۱۳۷۸، ۲۷).
جدول ۴- مقایسه الگوی سازمانی نوگرا با پسانوگرا (مدرن با پست‌مدرن)

نوگرا (مدرن) متغییرهای محتوایی پسانوگرا (پست‌مدرن)
باثبات محیط متشنج
پول، ساختمان، ماشین‌آلات شکل سرمایه اطلاعات
تکراری تکنولوژی غیرتکراری
بزرگ اندازه کوچک یا متوسط
رشد کارایی هدف‌ها یادگیری اثربخش
موجودیت کارکنان یک امر قطعی تلقی می‌شود فرهنگ
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




ایمن، مضطرب – دو سو گرا (مقاوم)، اجتنابی – مضطرب، و گم گشته/ در هم ریخته (آینورث، بلهار، واترز و وال، ۱۹۷۸؛ مین و سولومون، ۱۹۹۰). بعضی از اندازه‌گیریها به منظور مطالعه الگوهایی در ارتباطات دلبستگی در کودکان بزرگتر، دانشجویان و بزرگسالان، عموماً با تمرکز زیاد روی فرآیندهای شناختی راهبردهای تدبیری دارند. تصورات جذاب بالبی (۱۹۸۰) در باره (محرومیت پردازش اطلاعات دفاعی) این اندازه‌ها می توانند به بررسی گسستگی به عنوان شاهدی در پدیده‌های مختلف زبان شناختی و رفتاری رسیدگی کنند. (e. j .، مین، کاپلان و کسیدی، ۱۹۸۵). در یک تغییر از سیستم مین از سنجش دلبستگی بزرگسال، بارتولومیو و هورو وتیز چهار طبقه از سبک دلبستگی بزرگسال پیشنهادی و معتبر را که به عنوان ایمن، پریشان، انفصالی و ترسان توصیف کردند.
(بارتولومیو، ۱۹۹۰؛ بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱؛ گریفین و بارتولومیو، ۱۹۹۴؛ هورو وتیز، روزنبرگ و بارتولومیو، ۱۹۹۳؛ شارف و بارتولومیو، ۱۹۹۴). مدل مفهومی بارتولومیو و ابزارهای سنجش به منظور شناخت و رفتار دلبستگی جاری درباره شکل‌های دلبستگی همسالان، مادامی که کار مین در اختیار سنجش (حالتی از ذهن درباره دلبستگی بزرگسال)، با تمرکز بر روی ارتباطهای کودک – والد بود، طراحی شده‌اند (مین، ۱۹۹۱؛ به نقل از کو و همکاران، ۱۹۹۵).
در صورتی که در کار بالبی (۱۹۶۹/ ۱۹۸۲، ۱۹۷۳، ۱۹۸۰)، آینورث، مین و دیگران هم چنین سیستم طبقه بندی بزرگسال بارتولومیو روی ساخت کار هازن و ، شیور و ارتباطشان، که مطالعه یی از چشم اندازه نظری – دلبستگی روی ارتباطهای رمانتیک بزرگسال داشتند، زمینه یابی شد (هازن و شافر، ۱۹۸۷، ۱۹۹۰؛ شاور، هازن و برادشو، ۱۹۸۸؛ شافرو هازن، ۱۹۸۸). برنان، شافر، و توبی (۱۹۹۱) مدل چهار طبقه‌ای هورو ویتزو بارتولومیو را تکرار و تصدیق کردند و به علاوه یافته‌های بالینی و روان سنجی را در حمایت آن متقاعد کردند (شکل ۱).
دیدگاه مثبت از شکل‌های دلبستگی؛ اجتناب پایین

دلمشغول با ارتباطات دلبستگی و روابط ایمن راحت با دلبستگی و خود مختاری
دلبستگی ترسان و خود مختاری؛ اجتناب از لحاظ اجتماعی انفصالی ارتباطات دلبستگی مهم

دیدگاه منفی از شکل های دلبستگی؛ اجتناب بالا
نکته: این مدل مفهومی از لحاظ روان سنجی بوسیله مطالعاتی که دو بعد اساسی را نشان می دهد تکرار شده است:
(۱) ایمن – نا ایمن، با نا ایمنی گسترده در تناظر با دلبستگی ترسان و ، (۲) راهبردهای انطباق یا دفاع به کار برده شده توسط برخی آزمودنی‌ها به منظور تعدیل ناقص نا ایمنی، اعتماد به خود وسواسی (سبک دلبستگی انفصالی)یا جستجوی خود وسواسی (سبک دلبستگی دلمشغول) اقتباس از بارتولومیو (۱۹۹۰)، برنان، شیور و توبی (۱۹۹۱)، بالبی (۱۹۷۳).
اگرچه بسیاری از نویسنده‌ها سبک های دلبستگی به عنوان طبقات یا انواع نا پیوسته را مورد بحث قرار دادند، شواهد روان سنجی در تحقیق ذکر شده در بالا گرایش به حمایت مدل ترکیبی از دو بعدهای پیوستاری، با نمونه های نخستین چهار سبک عمده وصف شده که ترکیبات مختلفی از وضعیت‌های این ابعاد را مجسم می کنند.
آنها با یک سبک دلبستگی ایمن غالب با نزدیکی و وابستگی به یکدیگر آسوده خاطر هستند، و قادرند چالش های جدید شخصی‌شان را بدون اضطراب ناتوان کننده جستجو کنند. آنها در هر دو شکل دلبستگی اضطرابی و اجتنابی پایین هستند. آنها با سبک دلبستگی اجتنابی- ترسان غالب بازداری و اضطراب قابل ملاحظه ای را نشان دادند، در نزدیکی یا وابستگی به یکدیگر و اعتماد به خود، سخت اعتماد پیدا کردن به خود و دیگران، نشان دادن اضطراب و اجتناب بالا، راحت نیستند. نمونه نخستین افراد اجتنابی- انفصالی اعتماد به خود وسواسی و انکار هر علاقه ای در نزدیکی یا آشنایی با شکل های دلبستگی را اثبات کردند. آنها اطلاعاتی که رفتارهای دلبستگی را راه اندازی می کنند (.i. e، از دیگران حمایت و مجاورت را جستجو کنید)، و اضطراب پایین و اجتناب بالا را نشان می دهند، خارج کردند. از سوی دیگر، تضادشان با سبک پریشان غالب رفتار دلبستگی غالباً وسواسی را برای جستجو و مهیا کردن مراقبت و نزدیکی آشکار می کند. این افراد اضطراب بالا همراه با اجتناب پایین را نشان می دهند (کو و همکاران، ۱۹۹۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲ – ۱۲- دلبستگی و آسیب شناسی روانی در دوره نوجوانی
نوع رابطه دلبستگی فرد در دوران کودکی از عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های روان شناختی در دوره‌های بعدی زندگی محسوب می شود بسیاری از پژوهش‌های انجام شده در حیطه دلبستگی بخصوص در سالهای اخیر بر روی این نوع تاثیر متمرکز بوده‌اند. نتایج اغلب این تحقیقات نشان داده‌اند که دلبستگی نا ایمن در دوران کودکی به اختلال‌های روانی متعددی در دوره نوجوانی و جوانی منجر می شوند. در ذیل برخی از این اختلال‌ها و نقش دلبستگی در ایجاد آنها بررسی می شود. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۱- اختلال رفتارهای ضد اجتماعی:
اسمال بون[۱۳۸] و دادز[۱۳۹] (۲۰۰۰) به بررسی رابطه بین دلبستگی و رفتار جنسی تحمیلی پرداختند. آنها دلبستگی دانشجویان پسر زیر دیپلم را با مادر و با پدر در دوران کودکی، و در دوره بزرگسالی، رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگری، تجاوز جنسی را از طریق مقیاس های خود سنجی ارزیابی کردند. این نتایج نشان دادند که دلبستگی نا ایمن بخصوص دلبستگی اجتنابی جوان پسر با پدر در دوران کودکی به رفتارهای ضد اجتماعی و تجاوز جنسی منجر می شود. این یافته‌ها با فرضیه‌های جرم شناسی که مبتنی بر ارتباط بین تجارب آسیب زای اولیه خانوادگی با ارتکاب جرم در نوجوانی است، هماهنگ است. (همان منبع).
۲-۱۲-۲- اختلال بی اشتهایی روانی
یکی از اختلال‌های روانی شایع در دوره نوجوانی بی اشتهایی روانی[۱۴۰] است. مطالعات تجربی و بالینی مؤید آنند که در افراد مبتلا به اختلالهای تغذیه‌ای[۱۴۱] وجود دلبستگی نا ایمن مشترک و متداول است. بیشتر مطالعات بالینی به بررسی تعامل‌های دختر – مادر پرداخته‌اند. وارد و همکاران (۲۰۰۱) کیفیت دلبستگی بیمارانی را که مبتلا به بی اشتهایی روانی شدید بودند و مادران آنها را مورد ارزیابی قرار دادند. دلبستگی ۲۰ بیمار جوان مبتلا به بی اشتهایی روانی و مادران آنها از طریق AAI بررسی شد.
وضعیت روان شناختی دختران جوان و مادران به وسیله متخصصان بالینی با تجربه درجه بندی شد. ۹۵% از دختران و ۸۳% از مادران در AAI نا ایمن درجه بندی شدند. ۷۹% از دختران و ۷۰% از مادران دلبسته انکار کننده یا فاصله جو بودند. در هر دو گروه (مادران و دختران) سطح کنش‌های تأملی و اندیشیده پایین[۱۴۲] و نمرات آرمانی سازی[۱۴۳] بالا بود. همچنین شاخص فقدان حل نشده[۱۴۴] در مادران (۶۷%) بالا بود. بنابراین به خوبی می توان دریافت که در میان دانشجویان مبتلا به بی اشتهایی روانی سطح بالایی از نا ایمنی دلبستگی وجود دارد. و این در حالی است که مادران این دانشجویان نیز خود درجه بالاتری از نا ایمنی را نسبت به جمعیت بهنجار نشان می دهند. این احتمال وجود دارد که مشکل در پردازش هیجانی و فقدان حل نشده مادران به دختران آنها منتقل شود و سبب نابهنجاری‌های روان شناختی در دوره نوجوانی بخصوص در جنس مونث گردد. اووربک[۱۴۵] و همکاران (۲۰۰۳) در پژوهشی که در مورد ۵۶۸ جوان ۱۹-۱۵ ساله مبتلا به اختلالات هیجانی انجام دادند به این یافته دست یافتند که بین دلبستگی والدین و اختلالات هیجانی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۳- اختلال افسردگی
یکی دیگر از اختلال های روانی شایع در میان دانشجویان افسردگی و در نهایت افکار انتحاری است. در زمینه افسردگی و رابطه آن با کیفیت دلبستگی نظریه‌ها و پژوهش‌های جالبی وجود دارد. پژوهشهای دی فیلیپ‌پو و اورهولسر (۲۰۰۲) نشان داد که شروع و روند پیشروی نشانه های افسردگی توسط عوامل مختلف بین فردی دیگر تحت تاثیر قرار می گیرد. نظریه دلبستگی یک چهارچوب تحولی را برای درک ارتباط بین نشانه شناسی افسردگی و نا ایمنی دلبستگی جوان – والد و سپس به شریک احساس فراهم کرده است.
به همین دلیل در برخی از تحقیقات بر رابطه بین افسردگی با دلبستگی و سپس تاثیر این موضوع بر ارتباط با والدین و روابط احساسی فرد و در نهایت سازگاری زناشویی در آینده متمرکز شده‌اند. دی فیلیپ‌پو و همکارش در پژوهش این ارتباط را در ۸۴ بیمار جوان مبتلا به افسردگی بررسی کردند. دلبستگی اجتنابی (اما نه دلبستگی اضطرابی) واسطه ارتباط بین نشانه های افسردگی فعلی و خاطرات بیمار از روابطش با والد جنس مخالف بود. بنابراین با دستیابی به این یافته‌ها می توان با بهره گرفتن از نظریه دلبستگی به روی آورد‌های درمان گری افسردگی در حیطه زناشویی و دیگر روابط احساسی طولانی مدت کمک کرد (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲-۴- الگوهای رفتار مرضی در دوره نوجوانی
دلبستگی نا ایمن در دانشجویان با برخی الگوهای رفتار مرضی همراه است. الگوهایی که می توانند نشانه نا ایمنی جوان باشند لپس لی[۱۴۶] و همکاران (۲۰۰۰) برخی از این الگوهای رفتاری مرضی را تحت عنوان اعتماد به نفس وسواسی[۱۴۷]، مراقبت وسواسی[۱۴۸]، جستجوی مراقبت[۱۴۹] وسواسی و کناره گیری همراه با خشم[۱۵۰] مشخص کردند. مطالعات این محققان نشان داد که این الگوهای رفتاری پیش بینی کننده‌های قوی برای نشانه شناسی بیماریهای روان شناختی و دلبستگی نا ایمن محسوب می شوند. از سوی دیگر آسیب شناسی دلبستگی و سبک دلبستگی نا ایمن مشاباً نشانه شناسی در بیماری را پیش بینی می کنند. چنانچه مطالعه میس ترز[۱۵۱] و میوریس[۱۵۲](۲۰۰۲) نیز ارتباط بین پرخاشگری دانشجویان را با سبک دلبستگی آنها نشان داد. یافته‌ها نشان داد ۳/۲۷% آزمودنی‌ها خود را نا ایمن یعنی دلبسته اجتنابی و دو سو گرا طبقه بندی کرده بودند. بر اساس یافته‌ها در مجموع افراد دلبسته نا ایمن خشونت و خشم بیشتری در مقایسه با افراد دلبسته ایمن داشتند. (همان منبع).
۲-۱۲-۵- اختلال گسستگی[۱۵۳]
یکی دیگر از اختلال های روانی مهم که در دوره نوجوانی آشکار می شود و تحت تاثیر نا ایمنی دلبستگی است، اختلال گسستگی (تفرقی) است. وست[۱۵۴] و همکاران (۲۰۰۱) رابطه دلبستگی آشفته – سرگشته را با نشانه های گسستگی در دانشجویان دارای مشکلات روانشناختی ارزیابی کردند. نتایج حاکی از آن بود که پاسخ غیر قابل طبقه بندی و حل نشده مداوم به حوادث مرتبط با دلبستگی با نشانه شناسی گسستگی (تفرق) هم برای دختران و هم پسران هم بسته است. بنابراین سازمان نا یافتگی شناختی ممکن است یک متغیر واسطه‌ای مهم بین اثرات حوادث اولیه و نشانه‌های اختلال گسستگی بعدی محسوب شود. والیس[۱۵۵] و استیل[۱۵۶](۲۰۰۱) در یکی از این مطالعات که در مورد ۳۹ جوان دچار اختلال روانی انجام شد، به این نتیجه دست یافتند که در میان آزمودنیها تعداد دانشجویان دلبسته ایمن بسیار اندک (۴=n) در حالی که دانشجویان دلبسته نا ایمن (۳۵=n) بسیار بالاتر است. در یک وهله دیگر از این تحقیق هنگامی که با آزمودنی‌ها در مورد تعارضات حل نشده مربوط به فقدان و دلبستگی مصاحبه شد در ۵۹% از نمونه مشکلات ناشی از تجارب آسیب زا و فقدان باقی مانده و حل نشده بود. مطالعه هیس[۱۵۷] و مین (۲۰۰۰) نیز بر نقش حوادث آسیب زا و واکنش های حل نشده جوان در برابر حوادث تأکید می کند. بر اساس این پژوهش دلبستگی آشفته – سر گشته (D)، اختلال‌های گسستگی (تفرقی) و پرخاش گری/ اغتشاش گر را در دوره کودکی و نوجوانی پیش بینی می کند. این یافته‌ها بر امکان استفاده از AAI در مداخلات درمانی دانشجویان به شدت آسیب دیده تأکید می کند. محور این نوع درمان گری بر تشکیل ارتباط ایمن و سالم با یک بزرگسال غیر تهدید آمیز[۱۵۸] استوار است. (به نقل از خانجانی، ۱۳۸۴).
۲-۱۳- پدیده‌های دلبستگی و گسستگی
اگرچه بحث لیوتی برای همخوانی بین دلبستگی نا ایمن و اختلال گسستگی در اصطلاح ادبی دلبستگی والد – کودک بیان شده است، احتمالاً اینطور به نظر می رسد که سبک دلبستگی بزرگسال ترسان با انواعی از پدیده‌های گسستگی که او بحث کرده بود ارتباط نزدیکی دارد. لیوتی وصف کرد بیماران دارای اختلال گسستگی خود را به عنوان افرادی که راجع به هر دو سیستم های رفتاری دلبستگی و مجادله‌ای (دیدگاه منفی از خود و دیگران) دارند. (۱۹۹۳، ۲۳۵. P).
او همچنین به تفصیل ترس و عدم اعتماد از خود، همسرش، و گاهی درمان گرش، و اختلال رفتاری، شناختی و هیجانی، که از برانگیختگی همزمان آن ترسها نتیجه می شود را توصیف کرد. رفتار (ترساندن و ترسان) در بخشی از مراقبت‌های اولیه از کودکان گم گشته/ در هم ریخته که بوسیله لیوتی توصیف شده بود ممکن است بد رفتاری کودک را در بر داشته باشد؛ برای مثال، کارلسون، سیکتی، بارنت و برونوالد (۱۹۸۹ میزان نامتناسب بالایی از دلبستگی گم گشته/ در هم ریخته در نمونه هایشان از نوزادانی که مورد بد رفتاری قرار گرفته بودند را گزارش دادند).
ولی در این رشته از تحقیق روی کودکان مادرانی که از بحران رابطه دلبستگی شان، در مدت محرومیت یا فقدان شدید یا درست پیش از تولد کودکان منفعل رنج می بردند، تاکید دارد (اینورث و ایچ برگ، ۱۹۹۱؛ مین و هیس، ۱۹۹۰).
همچنین اینورث وایچ برگ نوزادان در هم ریخته/ گم گشته مادرانی که سوء استفاده فیزیکی، پایانه نزدیک بیماری، یا ارتباط با یک معتاد دارویی را تجربه کرده بودن، توصیف کردند. در این تحقیق هم که مین و هیس روی مادرانی که رفتار ترسان نسبت به آسیب یا فقدان حل نشده، یا هر نوع بخصوصی از آسیب را نشان داده بودند تأکید کردند.
این دیدگاه تقویت شده بوسیله آن یافته‌ای که داغدیدگی حل نشده در مادران، و نه محرومیت حل شده در آنها، با دلبستگی در هم ریخته/ گم گشته در نوزادان مرتبط است. (اینورث و ایچ برگ، ۱۹۹۱). این نوشته اشاره می کند که رفتار والدی که با استرس و تعارض حل نشده والدینی تعریف شده است شاید گم گشتگی و ترس در بچه‌ها، و گذشته از این هر ترسی به بد رفتاری واقعی مرتبط باشد. بنابراین دلبستگی ترسان در بزرگسالان شاید یک نوع مفرطی از نا ایمنی فردی، که در آن ناتوانی در گرفتن پناه از قدرت دیگران در هر پریشانی (دلبستگی پریشانی) یا اعتماد به خود اجباری (دلبستگی انفصالی) را بیان کند (کو و همکاران، ۱۹۹۵).
۲-۱۴- ارتباط دلبستگی، گسستگی و تاریخچه خشونت کودکی:
داده‌ها برای این ایده که دلبستگی نا ایمن با سطوح افزایش یافته‌ای از گسستگی و به علاوه با، در کودکی در معرض خشونت قرار گرفتن مرتبط است را فراهم می کند. سطوح بالاتری از دلبستگی ایمن در آزمودنی‌هایی در معرض خشونت کمتر، قرار گرفتن و تجارب کمتر از دگر سان بینی محیط و خود، پیدا شده بود. برعکس، سبکهای دلبستگی نا ایمن با سطوح بالایی از گسستگی و گزارشاتی از در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی، پیش بینی شده بود. فریضه گسترش یافته به وسیله لیوتی (۱۹۹۲) که اختلالات گسستگی شدید با چندگانگی مرتبط هستند، مدلهای خود برانگیختگی طرحواره‌های دلبستگی در هم ریخته با نتایج گزارش شده در این جا سازگار است. دلبستگی بزرگسال ترسان با اختلالات، در حافظه و تجاربی از دگر سان بینی خود و محیط به علاوه به وسیله تاریخچه خشونت کودکی، پیش بینی شده بود. اثر ۱۰% از خشونت در نمرات دلبستگی ترسان گزارش شد. الگوی نیم رخ گسستگی از خیزک دگر سان بینی خود/ محیط پیش بینی خط نشان افزایشی از آزمودنی‌هایی با سبک دلبستگی ترسان بود، که ۲۷% از کل نمونه و ۴۰% از آنها با نیمرخ گسستگی دگر سان بینی خود ساخته شده بود. به علاوه، در گسترش سطوح ترکیب اجتنابی – ترسان از اضطراب بالا (که به طور طبیعی رفتار دلبستگی را راه اندازی می کند) با اجتناب بالا، بحث لیوتی از (تناقضی که نمی تواند حل شود) که (ممکن است منتهی شود به از حال رفتن راهبردهای توجهی و رفتاری مشاهده شده در رفتار دلبستگی در هم ریخته/ گم گشته) را یادآوری می کند (لیوتی، ۱۹۹۲، ۱۹۸ . P)، یافته‌ها در ارتباط با الگوهای دیگر دلبستگی نا ایمن، همچنین با کارهای تجربی و نظری قبلی از لحاظ دلبستگی، سازگار بودند. نمرات دلبستگی پریشانی با جذب ارتباط مثبت داشتند، سازگاری مواد عامل گسستگی با محرک انفعالی، تعهد و حساسیت بالایی را بازتاب می کند. این ماده‌ها ضعف یا فقدانی از نظارت درونی و کارکردهای کنترلی در طی بخشی از جذب شدید هیجانی در محیط، مانند فیلم‌ها، طرحهای خبری، داستان های شخصی که بوسیله دیگران یا جمعی از پدیده‌ها گفته شده است، را توصیف می کنند. همین طور آزمودنی های پریشان یا مضطرب دو سو گرا در مطالعات قبلی فراوانی وسیعی از هیجان و اشکال در ارتباطات بین شخصی در تداخل با فعالیت های دیگر را گزارش دادند (هازن و شیور، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰) و برای درمان مسایل میان فردی مرتبط با بیان گری و نزدیکی هیجانی مفرط را ارائه دادند (بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱؛ هورو وتیز، روزنبرگ، و بارتولومیو، ۱۹۹۳). نتایج برای آزمودنی های انفصالی تا اندازه‌ای از آنچه پیش بینی شده بود متفاوت است، به هر حال با وجود این، آنها با اظهار برچ (۱۹۹۱) از گسلش تدافعی به عنوان نوعی از گسستگی و با مفهوم سازی کلی بالبی از انواع متفاوت پردازش اطلاعات محدود شده تدافعی، سازگار است. پیش بینی شده بود که، آنهایی که در دفع آگاهی هیجانات و انگیزش های مرتبط به دلبستگی تقلا می کنند در مسدود کردن محرک محیطی ماهرتر می شوند، و بنابراین فراوانی تجارب گسستگی جدایی را گزارش می دهند. این اثر به طور حاشیه‌ای در نیم رخ تجزیه و تحلیل ارائه شده بود. پیش بینی بیشتر از سبک دلبستگی انفصالی گزارشی از تجربه‌ کم گسستگی جذب بود. بنابراین آزمودنیهای دارای سبک انفصالی شکست های خود را (امتناع؟) به منظور جذب شدن در رویدادهای مملو از هیجان در اطرافشان، نسبت به فقدان کامل آگاهی از وقایع محیطی یا تجربه های مؤثر گزارش کردند. اعم از اینکه جدا کردن گسستگی یکی از شگفتی هاست، نسبت به یافته‌های عمومی توانایی هیپنوتیزم بیشتر در میان آزمودنی های دارای گسستگی بالا یا بهره کشی شده، یک استثنا خواهد بود (اسپیگل، ۱۹۹۰، تلیجن، ۱۹۸۱). فقدان همبستگی بین دلبستگی انفصالی – نا ایمن و تاریخچه خشونت دوران کودکی می تواند در چندین راه مبتنی بر تحقیق و نظریه قبلی در دلبستگی، تفسیر شود. این به سادگی می تواند واقعیت داشته باشد که آزمودنیهای دارای رابطه‌های دلبستگی انفصالی ممکن نیست نسبت به آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن سطوح بالایی از در معرض خشونت قرار گرفتن کودکی را داشته باشند. مطالعات قبلی الگوی مضطرب/ دو سو گرا با سردی، بی علاقگی، و رد کردن درمان از والدین، مادامی که ناسازگاری والدین با الگوی مضطرب/ دو سو گرا مرتبط بود، همخوانی دارد (کولینزورید، ۱۹۹۰؛ هازن و شیور، ۱۹۸۷). ممکن است الگوی دلبستگی انفصالی بازتابی از سازگاری بی ثمر، نبخشیدن، یا زندگی مسامحه کار، نسبت به یک محیط زندگی بی نظم، ناسازگار، که بوسیله رفع اختلاف صمیمانه و درگیری شدید توصیف شده است، باشد. مطالعات بیشتر باید به سمت سنجش سهم های غفلت کردن در سازگاری در مقابل بد رفتاری فعال غیر قابل پیش بینی در رشد سبکهای دلبستگی نا ایمن مخصوص هدایت شوند: بیشتر نوشته‌ها در مورد بد رفتاری کودک، اثرات غفلت کردن و بهره کشی را با هم در آمیختند. زمانی آن می تواند مورد بحث قرار گیرد که اگر بهره کشی در یک خانه مشخص نشده بوسیله برخی از شکل غفلت هیجانی ارائه نشود، بهره کشی نادر است، ولی برعکس آن صحیح نیست. اگر بحث بالا حقیقت داشته باشد، عدم بهره کشی غفلت آمیز خانه ممکن است مثل محیط بد رفتار غفلت آمیز، احتمالاً دلبستگی انفصالی ایجاد کند، که هر دو ممکن است نسبت به خانه غیر غفلت آمیز تفاوت معناداری داشته باشند. از سوی دیگر، دلبستگی انفصالی یا اجتنابی در بزرگسالان بوسیله برخی از پژوهشگران، حداقل در بخشی با کمیابی خاطرات کودکی یا با آرمان سازی بیش از حد از والدین و تجارب کودکی (بخصوص وقتی در هم کناری ناموجه با داستان‌های کمتر آرمانی پیدا شده است)، تعریف شده است. بنابراین آنها در این مطالعه با سبک انفصالی عمده می توانند به احتمال کمتر رویدادهای شدید یا دیگر رویدادهای کودکی را به یاد بیاورند و به احتمال زیاد نسبت به دیگران می توانند خاطرات کودکی را به عنوان تصاویری از کمال به صورت کلی بازسازی کنند (مین، ۱۹۹۱). ابزار سنجش دلبستگی بزرگسال گزارش از خود همگرایی متوسط را با گزارش از دیگران و سنجش های مشاهده‌ای ناشی شده از مدل نظری یکسان از دلبستگی همتای بزرگسال، را نشان می دهد، و نشان می دهد که گزارش از خود شیوه معتبری برای سنجش مدلهای ذهنی ارتباطهای دلبستگی است (بارتولومیو و هورو وتیز، ۱۹۹۱). با وجود این، پاسخ مبتنی بر پرسشنامه های دیگر ممکن است در تطابق با سبک دلبستگی فرق داشته باشد، در این سنجشها، اثرات کاذب از سبک دلبستگی منتج می شود. این امکان باید در طراحی کاربرد سنجش های گزارش از خود کنترل شود، و موضوعی است که مستحق مطالعه بیشتر است. انتقال از سنجش الگوهای دلبستگی کاربرد سه مقوله یا بعد در سیستم های مبتنی بر چهار الگو، نیاز تکرار یا سنجش دوباره مطالعات قدیمی تر را به منظور کاربرد سنجش های جدیدتر خلق می کند. برنان etal. (1991) سنجش های آزمودنی ها را با سه طبقه اندازه گیری هازن و شیور (۱۹۹۰) و چهار طبقه اندازه گیری بارتولومیو و هورو وتیز مقایسه کرد، و نتایج پیچیده‌ای بدست آورد. بعد از اینکه ارتباط متقابل ساده‌ای بین دو سیستم وجود نداشت، در بسیاری از موارد روشن نبود که نتایج زودرس درباره آزمودنی های اجتنابی یا دو سو گرا به ترتیب برای آزمودنی های انفصالی یا دلمشغول ثابت خواهد ماند. برخی یافته‌های قبلی درباره الگوهای دلبستگی دو سو گرا یا اجتنابی ممکن است کاربرد نزدیک تری با گروه دارای سبک ترسان داشته باشند، در صورتی که برخی، از روی تغییر بعدهای دلبستگی توزیع های کاملاً متمایزی خواهند داشت. این مطالعه بر اساس تحقیق پیشین داوینچ و دالنبرگ (۱۹۹۳) در خوشه‌هایی متمایز تجارب گسستگی بر بنیاد داشتن الگوهای متمایز از هم بستگی، با متغیرهای روانشناختی دیگر ساخته شده بود. با کاربرد نسخه جدید سنجش جدایی، داوینچ و دالنبرگ دریافتند که نمرات انزوا و جذب شدیداً به تفاوتهای فردی در حالت اثرات یادگیری وابسته مرتبط بودند. جذب ارتباط مثبتی داشت و انزوا به طور معکوسی با حالت یادگیری وابسته مرتبط بود. همین طور، در داده های ارائه شده سه عامل از چهار عوامل گسستگی در راه های افتراقی، متمایز به منظور پیش بینی الگوهای دلبستگی، و هر یک از سبک دلبستگی ارائه شده در نیم رخ گسستگی افتراقی شرکت کرده بودند. تحقیق بیشتر در سنجش و ساخت پدیده‌های گسستگی، شاید DES-II (که اخیراً حمایت شده بوسیله کارلسون و پوتنام، ۱۹۹۳) و یا ترکیبات دیگری از ابزارهای گسستگی قابل دسترس که به منظور تضمین ظاهر می شوند، را به کار ببرد. علی رغم افزایش پشت سر هم امکانات از طریق نتایج، باید این مورد تأکید قرار گیرد که توانایی تعمیم از جمعیت های غیر بالینی به بالینی نمی تواند فرضی باشد. این روشن نیست که پویشها یا پیامدهای بهره کشی کودک روی پیوستاری با کاربرد شدیدتر یا با شدت کمتر رشته جسمی هستند (cf. گیوانونی، ۱۹۷۸)، آشکار نیست که ارتباط بین گسستگی و همبستگی‌ها و پیامدهای آن در سراسر دامنه آسیب شناختی و غیر آسیب شناختی خطی است. در صورتی که آماره های همبستگی ورگرسیون سنجش خطی را برگزیده اند، به عهده گرفتن طراحی های خبره تر در بررسی ارتباطات بین متغیرها در موضوعات متفاوت در طول دامنه آسیب شناختی خشونت تعیین کننده است. همین طور هم باید به تعامل بین سیستم های رفتاری برای نظم دهی ارتباطات دلبستگی و سیستم های شناختی برای نظم دهی پردازش اطلاعات، توجه بیشتری داده شود. در باب نامگذاری کردن «رویکرد پردازش اطلاع در دفاع» بالبی برای چهارچوب نظری خودش برای محرومیت دفاعی یا جداسازی اطلاع از پردازش، شواهدی را خلاصه کرد (بالبی، ۱۹۸۰). با فراهم آوردن تحقیق شناختی آزمایشی و داده نور و فیزیولوژی به علاوه مطالعات نو گسسته هیلگارد (۱۹۷۴) و نظریه روانکاوی اصلاحات شناختی، بالبی اظهار کرد که محدودیت های دفاعی گوناگون پردازش اطلاعات در آسیب شناسی قلب قرار دارند (۶۵ . P). دیدگاه های اخیر از تحقیق عصب شناختی مرتبط با پردازش انتخابی معلومات مناسب هیجانی (کلویتری، ۱۹۹۲) و اختلالات گسستگی و تبدیلی (کیل استروم، ۱۹۹۲)، درباره پایه عصب شناختی گسستگی، نتیجه گیری های ذاتی همانند با بالبی و سازگار با هیلگارد به دست آورده‌اند. کلویتری پیشنهاد کرد که مطالعه پدیده های بالینی اختلال گسستگی در آزمودن مدلهای پردازش معلومات انسانی رشد یافته بوسیله دانشمندان شناختی سودمند خواهد بود. ما باید اضافه کنیم که پژوهش در پدیده‌هایی مانند گسستگی، سرکوبی، و مدلهای نگهداری ذهنی گسسته یا متضاد چندگانه از خود و ارتباطات عمده، مرکزی است، برای توسعه مدل کرداری – شناختی آسیب شناشی روانی. برعکس، افزایش فهممان از نظم دلبستگی برای مطالعه پدیده‌های گسستگی مفید خواهد بود. راهبردهایی چون نظم رفتاری و عاطفی، مدلهای ذهنی از خود و دیگران، و نظارت و کنترل فرآیندهای فرا شناختی، با تجارب دلبستگی ارتباط رشدی دارند. (کو[۱۵۹] و همکاران، ۱۹۹۵).
۲-۱۵- معیارهای تشخیص دلبستگی:
برای تشخیص رابطه دلبستگی از سایر روابط، هشت معیار وجود دارد که عبارتند از:
جستجوی نزدیکی یا همجواری و تقرب جویی: کودک سعی می‌کند فاصله خود را با موضوع دلبستگی کم کرده، تا حد امکان به او نزدیک می شود.
تاثیر پایگاه ایمن بخش: حضور تصویر مادرانه موجب احساس ایمنی می شود. بنابراین تصویر دلبستگی به عنوان منبع و پایگاه ایمنی محسوب می گردد.
اعتراض به جدایی: کودک در مقابل جدایی مقاومت کرده از آن جلوگیری می کند.
فراخوان با تهدید: در شرایط عادی کودک چنان رفتار دلبستگی نشان نمی دهد اما در شرایط بیماری، خواب آلودگی و ترس و گرسنگی رفتارهای دلبستگی مشاهده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




  • ﺧﺮﻳﺪاران
  • ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن
  • ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ
  • رﻗﺎﺑﺖ در ﺑﻴﻦ ﺷﺮﻛﺘﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد

اﻳﻦ ﭘﻨﺞ ﻋﺎﻣﻞ در ﺗﺼﻮﻳﺮ ۱ ﻧﺸﺎن داده ﺷﺪه اﻧﺪ. ﭘﻮرﺗﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ رﻗﺎﺑﺖ در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ رو ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﻮق ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، و ﭼﻮن ﻃﺮاﺣﻲ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻧﺪارد، ﻫﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺑﺎﻳﺪ در ﺑﻄﻦ ﺧﻮد ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ روﻳﺎروﻳﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﻮق رو داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻮان ﺟﻤﻌﻲ اﻳﻦ ﭼﻨﺪ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻮان ﺳﻮدآوری رو در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﺗﻮان ﺳﻮد دﻫﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺎزده ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ، اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻫﺪف اﺳﺘﺮاﺗﮋی رﻗﺎﺑﺘﻲ ﺑﺮای واﺣﺪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اون ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ وﺟﻪ ﻣﻤﻜﻦ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ رﻗﺎﺑتی از ﺧﻮد دﻓﺎع ﻛﻨﺪ و ﻳﺎ آﻧﻬﺎ رو در راﺳﺘﺎی اﻫﺪاف ﺧﻮد ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺳﺎزد. اﻳﻦ ﭘﻨﺞ ﻋﺎﻣﻞ رﻗﺎﺑﺘﻲ ﻣﻨﻌﻜﺲ ﻛﻨﻨﺪه اﻳﻦ واﻗﻌﻴﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ رﻗﺎﺑﺖ در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ از ﺳﻄﺢ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﺟﺎ اﻓﺘﺎده در اون ﻓﺮاﺗﺮ ﻣﻲ رود. ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن، ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻫﺎ و وارد ﺷﻮﻧﺪﮔﺎن ﺑﺎﻟﻘﻮه ﻫﻤﮕﻲ رﻗﺒﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﺑﻨﮕﺎﻫﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ روﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﻳﻂ، از اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻳﺎ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ.
۲-۲-۵-۱ رﻗﺒﺎی ﺑﺎﻟﻘﻮه
رﻗﺒﺎی ﺗﺎزه وارد ﺑﻪ ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﻬﻢ از ﺑﺎزار، و اﻏﻠﺐ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺟﺪﻳﺪی رو ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻣﻲ آورﻧﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻗﻴﻤﺖ ﻫﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﺑﻨﺪ و ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻓﻌﻠﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﺑﻨﺪ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻴﺰان ﺳﻮد دﻫﻲ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻴﺎﻳﺪ. ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﻨﻮع ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ و از ﺑﺎزار ﻫﺎی دﻳﮕﺮ وارد ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ اﻏﻠﺐ از ﻣﻨﺎﺑﻊ دراﺧﺘﻴﺎر ﺧﻮد ﺟﻬﺖ اﻳﺠﺎد ﺗﺤﻮل اﺳﺎﺳﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﻳﻦ ﺧﺮﻳﺪ ﻛﻤﭙﺎﻧﻲ ﻫﺎی دﻳﮕﺮ در ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف اﻳﺠﺎد ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ در ﺑﺎزار اﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﺷﻮد رو ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ورود ﻋﺎدی ﻧﮕﺮﻳﺴﺖ، اﮔﺮﭼﻪ ﻫﻴﭻ واﺣﺪ ﻛﺎﻣﻼ ﺟﺪﻳﺪی ﺷﻜﻞ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻬﺪﻳﺪ ورود ﺑﻪ ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻣﻮاﻧﻊ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ راه ورود ﺑﻪ اون و واﻛﻨﺶ رﻗﺒﺎی ﻣﻮﺟﻮد در اون داره.
رقبای بالقوه
تهدید رقبای
تازه وارد
قدرت چانه زنی
تامین کنندگان
قدرت چانه زنی
خریداران
تامین کنندگان
خریداران
اجناس
جانشین
اجناس جانشین
نمودار ۱-۲: نیروهای پیش برنده رقابت در صنعت
اﮔﺮ ﻣﻮاﻧﻊ زﻳﺎد ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻳﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎزه وارد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺮﺧﻮرد اﻧﺘﻘﺎم ﺟﻮﻳﺎﻧﻪ از ﻃﺮف رﻗﺒﺎی ﻣﻮﺟﻮد رو داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻄﺮ ورود ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﻣﻮاﻧﻊ اﺻﻠﻲ ﺑﺮای ورود رﻗﺒﺎی ﺟﺪﻳﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:

  • ﻣﺰﻳﺖ ﻣﻘﻴﺎس
  • ﺗﻤﺎﻳﺰ ﻣﺤﺼﻮل
  • ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ
  • ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﺗﻐﻴﻴﺮ
  • دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻛﺎﻧﺎﻟﻬﺎی ﺗﻮزﻳﻊ
  • ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﺴﺘﻖ از ﻣﻘﻴﺎس
  • ﺳﻴﺎﺳﺖ دوﻟﺖ

۲-۲-۵-۲ خرﻳﺪاران:
ﺧﺮﻳﺪاران ﺑﺎ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ ﻗﻴﻤﺖ ﺑﺎ ﺻﻨﻌﺖ رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﻫﻤﻮاره ﺳﻌﻲ دارﻧﺪ ﻣﺤﺼﻮﻟﻲ ﻛﻪ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪاز ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺎ اون درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺷﺮﻛﺘﻬﺎی رﻗﻴﺐ رو ﻋﻠﻴﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺮ ﻣﻲ اﻧﮕﻴﺰﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ اﻳﻦ ﻣﻮارد ﺳﻮد دﻫﻲ ﺻﻨﻌﺖ رو ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲ دﻫﺪ. ﺗﻮان ﻫﺮ ﮔﺮوه از ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻣﻬﻢ ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻴﻬﺎی ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ اون ﮔﺮوه در ﺑﺎزار و ﻫﻤﻴنطﻮر اﻫﻤﻴﺖ ﻧﺴﺒﻲ ﺧﺮﻳﺪﻫﺎی اون از ﺻﻨﻌﺖ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻛﻞ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی اون داره. اﮔﺮ ﺷﺮاﻳﻂ زﻳﺮ ﻓﺮاﻫﻢ آﻳﺪ، ﮔﺮوه ﺧﺮﻳﺪار از ﺗﻮان ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد.
اﮔﺮ ﺣﺠﻢ ﺧﺮﻳﺪ ﺧﺮﻳﺪاران ﺑﺎﻻ و ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻓﺮوش ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﻲ ﻛﻪ از ﺻﻨﻌﺖ ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه ای از ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎ ﻳﺎ ﺧﺮﻳـﺪ ﻫـﺎی ﻣـﺸﺘﺮی رو ﺷﺎﻣﻞ ﺷﻮد.
اﮔﺮ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﻲ ﻛﻪ ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻲ ﺷﻮد اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻳﺎ ﻓﺎﻗﺪ ﺗﻤﺎﻳﺰ و ﺗﻨﻮع ﺑﺎﺷﻨﺪ.
اﮔﺮ ﺧﺮﻳﺪار ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻛﻤﻲ روﺑﺮو ﺑﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﺧﺮﻳﺪار ﺳﻮد ﭘﺎﻳﻴﻨﻲ ﻛﺴﺐ ﻛﻨﺪ.
اﮔﺮ ﺧﺮﻳﺪاران ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻨﺎﻳﻲ از ادﻏﺎم رو ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
اﮔﺮ ﻣﺤﺼﻮل ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻘﺶ ﺿﻌﻴﻔﻲ درﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎت و ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺧﺮﻳﺪار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﺧﺮﻳﺪار اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
۲-۲-۵-۳ تاﻣﻴﻦﻛﻨﻨﺪﮔﺎن:
ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﻮان ﭼﺎﻧﻪ زﻧﻲ ﺧﻮد رو ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی درون ﻳﻚ ﺻﻨﻌﺖ ﺗﺤﻤﻴﻞ ﻛﻨﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ اﻳﻦ ﻛﺎر رو از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﻴﻤﺖ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺎﻻ و ﺧﺪﻣﺎت اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺳﻮدآوری ﺻﻨﻌﺘﻲ رو ﻛﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺟﺒﺮان اﻓﺰاﻳﺶ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی اﻳﺠﺎد ﺷﺪه ﺑﺎ ﻗﻴﻤﻴﺖ ﻛﺎﻻﻫﺎی ﺧﻮد ﻧﻴﺴﺖ از ﻣﻴﺎن ﺑﺒﺮﻧﺪ. ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺪرت ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺧﻮد ﺑﺎزﺗﺎﺑﻲ از ﻫﻤﺎن ﺷﺮاﻳﻄﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺗﻮان ﺧﺮﻳﺪاران ﻣﻲ اﻓﺰاﻳﺪ. اﮔﺮ ﺷﺮاﻳﻂ زﻳﺮ ﻓﺮاﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﮔﺮوه ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن، ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ:
اﮔﺮ ﮔﺮوه ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن در ﻛﻨﺘﺮل ﭼﻨﺪ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻌﺪود ﺑﺎﺷﺪ و ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﺻـﻨﻌﺘﻲ ﻛـﻪ ﺑـﻪ اون ﻣـﻲ‌ﻓﺮوﺷـﺪ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺠﺒﻮر ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﺮای ﻓﺮوش ﻣﺤﺼﻮل ﺧﻮد ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺑﺎ دﻳﮕﺮ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ رﻗﺎﺑﺖ ﻛﻨﺪ.
اﮔﺮ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮای ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮔﺮوه ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه ﻧﺒﺎﺷﺪ.
اﮔﺮ ﻣﺤﺼﻮل ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه، درون داد ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮای ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺧﺮﻳﺪار ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﺑﻴﺎﻳﺪ.
اﮔﺮ ﻣﺤﺼﻮل ﮔﺮوه ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه دارای ﺗﻤﺎﻳﺰ و ﺗﻨﻮع ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ ﺑﻪ اﻳﺠﺎد ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﺟﺎﺑﺠﺎﻳﻲ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




موانع پیش روی تعهد ممکن است بیرونی یا درونی، واقعی یا خیالی باشند. توجه به دیدگاه های درونی (سارا و‌هاگز[۷۷]، ۱۹۹۷) به معنای تمرکز بر تصورات شخصی از موانع تعهد زناشویی است که ممکن است از نظر محققان عوامل مهمی باشندالبته عکس آن هم ممکن است روی دهد. (پرویتی و آماتور[۷۸]، ۲۰۰۳) موانع تهعد شامل چهار دسته: مادی، اجتماعی، روانی- عاطفی و جسمی.
موانع مادی عبارتند از نگرانی در مورد عدم ثبات شغلی و اجتماعی و همچنین کمبود امکانات مادی از قبیل خانه و ماشین. تعداد زیادی از مردان (۸۵/.) به عوامل مادی اشاره می‌کنند اما بیشتر از نیمی از زنان (۵۳/.) این نوع مانع را در اظهاراتشان پیرامون موانع ازدواج خودشان و دیگران ذکر می‌کنند. موانع اجتماعی یکی دیگر از موانع تعهد زناشویی است. این مانع به دو دسته تقسیم می‌شوند: موانع دسته اول شامل: جنس (مردان به سختی محبت خودشان را نشان می‌دهند). تمایلات جنسی، سن (هر چه سن افراد بالاتر رود سخت‌تر به ازدواج وتعهد تن می‌دهند). مذهب، طبقه‌ی اجتماعی، نژاد و قومیت. دومین مانع اجتماعی به ارتباط با دیگران ارتباط دارد و فشارهای اجتماعی، الگوهای مخالف ازدواج، تصور عدم حمایت از سوی افراد مهم خانواده و تاریخچه و پیشینه‌ خانوادگی به خصوص طلاق از جمله موانع اجتماعی نوع دوم هستند. همچنین بالای ۹۰ درصد از افراد موانع تعهد را روانی-عاطفی ذکر کرده‌اند، این عوامل شامل عاطفه و شخصیت (کمبود عاطفه و عدم آمادگی روانشناختی) می‌شوند.
۲-۲- گفتار دوم: تاب‌آوری
۲-۲-۱- تعریف تاب‌آوری[۷۹]
روان‌شناسی مثبت ‌نگر به جای توجه به آسیب‌های روانشناختی و ترمیم آنها به سوی بهینه کردن کیفیت زندگی است (سلیگمن[۸۰]، ۲۰۰۲؛ نقل از جوکار). در این میان تاب‌آوری جایگاه ویژه‌ای در حوزه‌های روان شناسی تحول، روانشناسی خانواده، بهداشت روانی یافته است به طوری که هر روزه برشمار پژوهش‌های مرتبط به این سازه افزوده می‌شود (سامانی و همکاران، ۱۳۸۶). تاب‌آوری ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامه‌دار و توانایی در ترمیم خویشتن است. این ظرفیت انسان می‌تواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنش‌های شدید، وابستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد. تاب‌آوری نوعی ویژگی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و می‌تواند به مرور زمان رشد کند یا کاهش یابد و بر اساس خود اصلاح‌گری فکری و عملی انسان، در روند آزمون و خطای زندگی شکل می‌گیرد‌. استامفر[۸۱] (۲۰۰۱) تاب‌آوری از دیدگاه روانشناختی بعنوان الگویی از فعالیت‌های روانشناختی توصیف می کند که انگیزه‌ای قوی را برای مواجهه با ایجاب‌های بی‌اندازه را فراهم می‌کند و انرژی دهنده رفتار‌های هدفمند برای سازگاری و بازگشت به حالت نخستین است و با هیجان‌ها و شناخت‌ها همراه می‌گردد. استامفر تاکید داشت تاب‌آوری یک خصیصه شخصیتی نیست، باله تاب‌آوری بر الگوی ثابتی از رفتار اشاره دارد که به یک موقعیت و بافت خاص مربوط می‌باشد. به نظر استامفر تاب‌آوری در نتیجه تعامل پیچیده بین فرد و سیستم خانواده‌‌اش، جامعه، محیط وخلاصه جهانی می‌باشد. محققان تاب‌آوری و آسیب‌پذیری را دو قطب متضاذ یک پیوستار می‌دانند. آسیب‌پذیری به افزایش احتمال پیامدهای منفی در برابر خطرات اطلاق می‌شود. (فرگوسن و زمیرمن[۸۲]، ۲۰۰۵؛ نقل ازجوادی). گارمزی و ماتسن[۸۳] (۱۹۹۱) تاب‌آوری را یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت‌آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده، تعریف نموده‌اند. تاب‌آوری صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست بلکه فرد تاب‌آور، مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تاب‌آوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی- معنوی، در مقبل شرایط مخاطره‌آمیز می‌باشد (کانر و دیویدسون[۸۴]، ۲۰۰۳). اصطلاح تاب‌آوری موضع‌گیری مثبت افراد را به استرس و بحران توصیف می‌کند و آن را به صورت قابلیت فرد برای سازگار شدن با استرس‌های شخصی و عوامل خطرزا در سطح محیط خانواده و جامعه نظیر فقر و جنگ تعریف کرده‌اند (ورنر و اسمیت[۸۵]، ۱۹۸۲؛ فروغی؛ ۱۳۸۹). با وجودی که تعاریف تاب‌آوری ممکن است متنوع باشند، اکثر محققان معتقد‌اند که افراد در عوامل مشابهی مشترک‌اند. برخی از این عوامل مشترک عبارتند از: هوش بالاتر، تازه‌جویی پایین‌تر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوء مصرف مواد و بزهکاری. محققان ویژگی‌های مشترک دیگری نیز در افراد تاب‌آور بررسی کرده‌اند که عبارتند از: خود مختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت، مهارتهای حل مسئله خوب و روابط خوب با همسالان (ایساکسون[۸۶]، ۲۰۰۲). تاب‌آوری به عنوان توانایی عبور از دشواری‌ها و غلبه برشرایط سخت زندگی تعریف شده است (جکسون[۸۷]، ۲۰۰۷). نیومن و همکاران[۸۸] (۲۰۰۳) بیان می‌کنند که افراد تاب‌آور می‌توانند به انواع شرایط استرس‌زا چیره شوند و سلامت روانی خود را حفظ نمایند. تاب‌آوری محدوده‌ی تحقیقی جالب توجهی است که به بررسی توانایی ذاتی فرد می‌پردازد. استعدادی که باعث می‌شود شخص در مواجهه با بحران مسیر رشد و شکوفایی را بپیماید. (ریچاردسون، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گارمزی، ورنر و اسمیت (۲۰۰۵؛ نقل از قمرانی، ۱۳۸۹) عوامل موثر بر تاب‌آوری را به سه دسته‌ی عوامل کلی تقسیم کرده‌اند.
اولین عامل: نقش خلق و صفات شخصیتی در حفاظت افراد می‌باشد. در این خصوص می‌توان به نقش توانایی‌های شناختی، سطح فعالیت فرد، پاسخ مثبت به دیگران و تفکر فرد در برخورد با یک موقعیت جدید، اشاره نمود.
دومین عامل: نقش خانواده است. بر اساس تحقیقات، خانواده‌هایی که گرم و منسجم هستند می‌توانند نقش عوامل حفاظتی را برای کودکان داشته باشند.
سومین عامل: وجود حمایت‌های اجتماعی برای کودکان است. حمایت‌هایی نظیر معلمان، مراقبان، والدین، مذهب و گروه های اجتماعی می‌توانند کودک را در مواجهه با استرس‌ها مقاوم سازد.
تاب‌آوری یعنی؛ در شرایط آسیب‌زا پرورش یافتن؛ اما آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن (شکیب، ۱۳۸۷).
عوامل و ویژگی‌های مختلف، اعم از درونی و بیرونی که در تاب‌آوری افراد تاثیر ویژه‌ای دارند شامل:
۱- توانایی‌ها و ویژگی‌های فردی
- داشتن توان اجتماعی (تفاهم، انعطاف‌پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت‌های ارتباطی و شوخ طبعی، هوش هیجانی).
- قدرت حل مسئله (برنامه‌ریزی، یاری جویی، تفکرانتقادی و خلاق).
- مهارت خود‌گردانی (احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کنره‌گیری سازگارانه از شرایط منفی).
- هدف داشتن و باور به آینده‌ای روشن (هدف‌گیری، آرمان‌های تحصیلی، خوش بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).
نتیجه این که: تاب‌آوری صرفا پدیده‌ای ژنتیکی یا ارثی نیست که فقط انسان‌های بزرگ دارای آن باشند؛ بلکه پدیده‌ای فطری است که می‌تواند به خود اصلاح‌گری و تغییر فرد منجر گردد.
۲- عوامل محافظت کننده‌ی محیطی
- پیوند مهربانانه‌، که به هم دردی، درک متقابل، احترام و علاقه‌مندی می‌ انجامد.
- امیدواری، که باعث می‌شود تا کودک یا نوجوان تاب‌آوری ذاتی خود را باور کند و در رویارویی با مشکلات و آسیب‌ها، به جست و جو و کشف توانمندی‌هایش برآید.
- یافتن فرصت‌هایی برای مشارکت معنادارکه جهت گفتن و شنیدن، تصمیم‌گیری، مسئولیت‌پذیری و تاثیرگذاری افراد با استعداد بر اجتماع اجتناب ناپذیر است.
۳- دانش لازم برای عمل
- رویارویی با عوامل تنش‌زای بیرونی در بافت اجتماع مثل: نژادپرستی، جنگ و فقر، افزون طلبی صاحبان قدرت.
- کسب دیدگاه و منطق نیرومند، برای خروج از نگرش تنگ و تاریک علوم رفتار اجتماعی و نیل به نقاط قوت نوجوان، خانواده‌های آنان، مدارس و اجتماعات با دیدگاه ارتقاء نگر.
- ممانعت از رفتارهای کلیشه‌ای افراطی، زدن برچسب، در معرض خطر بودن، پرخطر بودن.
۴- تمرکز بر رشد انسان
- تاب‌آوری فراتر از مرزهای تاریخی، جغرافیایی، طبقاتی و نژادی، عمل می‌کند؛ به عبارتی، تاکید آن بر انسان‌گرایی است؛ یعنی رشد و بهبود تاب‌آوری، چیزی بجز فرایند رشد سلامت انسان به طور کلی نیست.
- خود آگاهی طبیعی (فطرتی بیولوژیک برای رشد و کمال).
۵- تاکید بر فرایند نه برنامه
روتر معتقد است، عبارت “فرایند محافظت کننده” که حاوی طبیعت پویای تاب‌آوری است، به جای عبارت “عوامل محافظت کننده” معنای روشن‌تری دارد و به جای تمرکز بر محتوا به بافت توجه دارد. هم چنین معتقد است: رشد، عبارت است پرسش درباره‌ی ارتباطی که میان شما، به عنوان یک فرد، و محیطی که در آن زندگی می‌کنند، شکل می‌گیرد‌. بنابراین تمام امید ما آن است که این ارتباط، تغییر و ارتقاء یابد و این که ببینیم کودکانی که در محیطی نامطلوب پرورش یافته‌اند، محکوم به تحمل منفعلانه‌ی این محیط نیستند و نهایتا ناکارآمد نخواهند بود (شکیب، ۱۳۸۷). عامل دیگری که بر تاب‌آوری تاثیر دارد، باورهای مذهبی است. اثرات بالقوه باورهای مذهبی منجر به کنار آمدن و مقابله با حوادث آسیب‌زا می‌شود. مطالعه نقش باورهای مذهبی بر تاب‌آوری در برابر ضربه‌ها و آسیب‌ها می‌تواند فهم ما را از انطباق مثبت با حوادث افزایش دهد. از طریق مذهب است که انسان در می‌یابد که بین او و وجود متعالی و برتر مطلق، ارتباط وجود دارد و این رابطه یا از طریق قلب یا از روی عقل و یا بوسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می‌گردد. در نتیجه باور مذهب است که حس می‌کنیم هر گاه با قدرتی مافوق خود ارتباط برقرار کنیم می‌توانیم خود را از ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها نجات دهیم (توانبخش، ۱۳۸۵). در همین راستا گارمزی[۸۹] (۱۹۸۵) عوامل پیش‌بینی کننده تاب‌آوری را در سه شاخه گسترده مورد بررسی قرار داد.
۱- عوامل سطح فردی: خصوصیات و مهارت‌هایی که در فرد قرار داد، نظیر هوش و عزت نفس.
۲- عوامل سطح خانواده: ویژگی‌های محیط خانواده نظیر حمایت والدین و انسجام خانوادگی.
۳- عوامل سطح جامعه: آنچه در درون مدرسه، محیط و اجتماع قرار دارد، نظیر فعالیت‌های فوق برنامه درسی قابل دسترس بودن نظام حمایتی بیرونی و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی. گارمزی و همکاران (۱۹۹۱) تاب‌آوری را با سه دیدگاه زیر توصیف می‌کنند:
۱- پیامد خوب بدون توجه به موقعیت استرس زا.
۲- حفظ شایستگی و صلاحیت در شرایط بحران زا.
۳- بهبودی و برگشت به حالت اولیه بعد از تجربه‌ی رویداد استرس آور.
تاب‌آوری بیانگر ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و دشوار است (پولاد چنگ و موسوی، ۱۳۸۷). البته تاب‌آوری تنها پایداری در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. از جمله عواملی که بر تاب‌آوری موثر هستند می‌توان به اعتماد به نفس بالا، مهارت‌های مثبت حل مسئله، پیوند قوی با مدرسه، داشتن گروه همسالان عاری از مواد، هوش بالاتر، داشتن مرکز کنترل درونی و مهارت‌های ارتباطی سازنده اشاره کرد (بلوم، ۱۹۹۸؛ ومر، ۲۰۰۰؛ نقل از کیانی دهکردی و همکاران، ۱۳۸۴). خود تاب‌آوری به عنوان یکی از سازه‌های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتارمفهوم‌سازی شده است (بلاک[۹۰]، ۲۰۰۲؛ نقل از رحیمیان، ۱۳۸۷). با توجه به پژوهش‌های (لازاروس[۹۱]، ۲۰۰۱) انسجام خانوادگی تاب‌آوری را در افراد افزایش می‌دهد. می‌توان گفت که هر چه محیط خانوادگی انسجام بیشتری داشته باشد، افراد خانواده در محیط‌های تنش‌زا و سخت برای مقابله با مشکلات از خانواده بیشتر کمک می‌گیرند و در چنین مواقعی خانواده برای افراد به عنوان یک عامل محافظتی و حمایتی در مقابل خطرات عمل می‌کند.
۲-۲-۲- الگوهای تاب‌آوری
۲-۲-۲-۱- الگوی بلاک و بلاک[۹۲]
در سال ۱۹۶۸ بلاک و بلاک (۲۰۰۶) به انجام مطالعه‌ای طولی از رشد شخصیت مبادرت کردند در این مطالعه بزرگ محققان برای اولین بار مدلی از جفت کردن من- کنترل و من – تاب‌آور در شخصیت را فراهم کردند. من- کنترل به یک مشخصه فردی اشاره دارد که به تکانه‌های رفتاری به عنوان ابزاری برای حفظ یا افزایش تعادل سیستم، پاسخ می‌دهد. اگرچه رفتارها ممکن است در درجه و میزان با هم متفاوت باشند. افرادی که معمولا خدمتگذار تکانه‌های درونی هستند اصطلاح “کم مهار شدگی” برای آنها به کار می‌رود و در مقابل اصطلاح “مهار کننده افراطی” به افرادی اشاره دارد که برای برآوردن تکانه‌های رفتاری و خدمتگذار بودن برای آن در فشار گذاشته می‌شوند. براساس نظر بلاک و بلاک (۲۰۰۶) تاب‌آوری یک خود‌داری سازگارانه فردی است. اساسا من- تاب‌آور به توانایی شخصی اشاره دارد که در زمان‌های پریشانی از واکنش‌های معمولی و یکسان به موقعیت‌ها به واکنش‌ها و ادراک‌هایی که در خور موقعیت باشد تغییر می‌یابند. محققان معتقدند که من- تاب‌آور توانایی فرد را برای کاهش یا افزایش کنترل رفتار با توجه به نشانه‌هایی که از محیط خاص بدست می‌آید، فراهم می‌کند. به گونه‌ای ایده آل و آرمانی افراد با من- تاب‌آور قادرند که به سرعت با محیط خود سازگار شوند، رفتارها را تغییر دهند و به پیشرفت اجتماعی و شناختی دست یابند و با اطلاعات جدید همگون شوند و بر اهداف متمرکز شوند و هنگامی که شرایط محیط به آن‌ها اجازه دهد استراحت نمایند. در مقابل افرادی هستند که به آسانی مبارزه نمی‌کنند و رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که در پاسخ استرس متراکم شده است و غلبه کردن بر آسیب‌ها و ضربه‌های روانی را به سختی تجربه می‌کنند.
بلاک و بلاک (۲۰۰۶) پایه‌های ساختاری نگهدارنده کارکرد شخصیت و رشد شخصیت را بررسی کرده‌اند. مطالعه آنها بر یک مدل مفهومی از شخصیت مبتنی است که طیف وسیعی از ابعاد رفتاری که در مرکز آنها ساختار من- کنترل و من- تاب‌آور قرار دارد. نمونه آنها شامل ۱۲۶ کودک پیش دبستانی بود که آنها را تا بزرگسالی مورد مطالعه قرار دادند. ارزیابی‌های اساسی و فراگیر در سن‌های ۳۲، ۲۳، ۱۸، ۱۱، ۷، ۵، ۴، ۳ انجام شد. از این ۱۲۶ کودک اولیه ۱۰۴ شرکت کننده برای ارزیابی در سن ۲۳ سالگی و ۹۴ شرکت کننده برای سن ۳۲ سالگی قابل دسترس بودند. در اولینن مطالعه محقق استفاده از ابزارهای روانسنجی برای بالقوه بودن رشد را باز گذاشت تا روایی و پایایی آنها پایدار بماند. یافته‌ها نشان داد که از سن کودکی تا بزرگسالی تفاوتهای فردی در سطح من- کنترل برای هر دو جنس قابل شناسایی بوده است. هر چند تفاوت‌های جنسیتی در مطالعات همبستگی برای سازه من- تاب‌آوروجود داشت. به ویژه یافته‌ها نشان می‌دهد که تفاوت‌های فردی در من- تاب‌آور از سن اولیه تا بزرگسالی برای مردان پایدارتر است. دختران نسبت به پسران گرایش دارند که در محیطی رشد کنند که ساخت یافته‌تر و جهت‌دارتر باشد (بلاک و بلاک، ۲۰۰۶).
۲-۲-۲-۲- الگوی مک کابین [۹۳]و همکاران
مک کابین و همکاران ۱۹۹۱ در ابتدا آنچه را که به عنوان الگوی تاب‌آوری فشار خانواده، سازگاری و تطبیق شناخته شده بود را توسعه دادند که باعث شد نگاه‌ها را به یک دیدگاه تاب‌آوری و عناصر مهم کارکرد خانواده جلب کند. الگوی تطبیق خانواده (دراموند، مک کابین[۹۴]، ۲۰۰۲) مستقیما از این اثر سرچشمه می‌گیرد‌، اما، برخلاف الگوی مک کابین و همکاران، به جای دو فرآیندی که فرایند‌های محافظتی و فرآیندهای آسیب‌پذیر را به طور جداگانه ارائه می‌دهد، تنها یک فرایند تکراری ساده وجود دارد. پیچیدگی بالقوه ارزیابی و مداخله خانواده به عنوان یک فرایند استثنایی و در حال پیشرفت، گرایش به سمت تقسیم نقاط قوت و ضعف خانواده را از بین می‌برد و یک جهت دهی سیستماتیک رواج می‌دهد و متقابلا بر صرفه جویی و سودمندی تاکید می‌کند (دراموند، ۲۰۰۲).
الگوی تطبیق خانواده (موثر بر تاب‌آوری) اظهار می‌کند که پویایی مبانی بین فرایندهای محافظتی و آسیب‌پذیر خانواده در پنج بعد ارائه شده است: تقاضاها، ارزیابی‌ها، حمایت‌ها، کنار آمدن‌ها و تطبیق. تقاضاها، محرک‌های تنش‌زا و فرآیندهای آسیب‌پذیری خانواده را ارائه می‌دهند. ارزیابی‌ها، حمایت‌های اجتماعی و استراتژی‌های کنار آمدن، فرایندهای محافظتی خانواده را ارائه می‌دهند که متقابلا از تقاضاها، محرک‌های تنش‌زا و تطبیق خانوادگی اثر می‌پذیرد (دراموند، ۲۰۰۲). الگوی تطبیق خانواده شامل:
۲-۲-۲-۲-۱- ارزیابی انطباقی[۹۵]
ارزیابی انطباقی شامل اعتقادات اعضاء خانواده می‌شود که یک حس سودمندی مستقل، انتظارات مثبت، پذیرش موقعیت‌های زندگی و حفظ اعتماد و آرامش را به همراه دارد (دراموند، ۱۹۹۷). این فاکتور شامل این می‌شود که چطور یک خانواده و اعضاء آن با موقعیت‌های بحرانی برخورد می‌کنند و متعاقبا بر تلاش‌های آن‌ها برای حل مشکلات و تاب‌آوری تاثیر می‌گذارد (والش[۹۶]، ۲۰۰۶). ارزیابی انطباقی، برای خانواده‌ها ویژگی با ارزش و مفیدی است که احتمال برخورد تطبیقی با مشکلات زندگی را افزایش می‌دهد، زیرا چنین ارزیابی‌هایی به عنوان نشانگرهای بهزیستی اختیاری به کار گرفته می‌شود (دینر[۹۷]، ۲۰۰۱) .
۲-۲-۲-۲-۲- تجارب جبرانی[۹۸]
تجارب جبرانی، یک شیوه حل مشکل به همراه دارد که یک اقدام شناختی با یک مولفه رفتاری است. “اقداماتی که کمک کننده هستند” (لازاروس[۹۹]، ۱۹۸۴). روشن کردن موضوعات و تعریف مجدد از یک موقعیت یک مولفه مهم در خانواده است (مک کابین، ساس من و پترسون[۱۰۰]، ۱۹۸۳). مستن[۱۰۱] (۲۰۰۱) تاثیر منابع مهارتی خانواده را به صورت جبرانی مشخص می‌کند. کانگر[۱۰۲] (۲۰۰۲) همچنین آن را یک حس مهارت خانوادگی با منبع روانشناختی جبرانی و شیوه‌ای برای کاهش فشار عاطفی می‌داند. تجارب جبرانی، همچنین می‌تواند به صورت تجارب مهارتی خانواده در فضای مصیبت بار دیده شود. این مهارت شامل احساسات مثبت برای کنترل و تاب‌آوردن دربرابر مسائل پیش آمده است که در موقعیت‌های مشابه به صورت بحث و جدل تجربه شده است (لادار[۱۰۳]، ۱۹۹۲).
۲-۲-۲-۲-۳- حمایت اجتماعی[۱۰۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم