کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



۱۰۰-۳۰ (به صورت معلق)
۱۰۰-۳۰ (به صورت معلق)

۹۵-۶۰
۵۰-۳۰
جزئی
۹۰-۶۰

بی اثر
۵۰-۳۰
جزئی
۹۰-۶۰

۹۰-۵۰
۹۰-۸۰
۴۰-۲۰
۹۰-۸۰

استفاده از زمین
۱-آبیاری
۲- نفوذ سریع
۳- جریان روی زمین

تبدیل به
تبدیل به
تبدیل به

تبدیل به
تبدیل به
تبدیل به

تبدیل به
تبدیل به
تبدیل به

۹۰-۶۰
۸۰-۳۰
۹۰-۷۰

۱-۲ مفاهیم عمومی فرایند جذب سطحی

جذب سطحی[۲] یکی از روش‌های جداسازی انتخابی است که در آن جزء یا اجزای مشخصی از فاز گاز یا مایع به روی سطح جاذب متخلخل منتقل می‌گردد. گزینش‌پذیری یک جاذب برای جذب یک جزء یا اجزای محلول از سیال حامل، موجب استفاده گسترده‌تری از این فرایند شده است. عمل جذب سطحی شامل تجمع مولکول‌های جذب شونده روی سطح داخلی جاذب می‌باشد و با توجه به اینکه در واحد سطح فقط مقدار اندکی تجمع می‌تواند صورت پذیرد، از جاذب‌های فوق‌العاده متخلخل با نسبت سطح به حجم خیلی زیاد استفاده می‌شود. اصولاً قدرت انتخابی کنندگی یک جاذب بین حل شونده و سیال حامل یا بین حل شونده‌های مختلف، امکان جداسازی حل شونده‌های بخصوص از سیال حامل و از یکدیگر را فراهم می‌سازد. بطریق مشابه در عملیات معکوس که به نام دفع[۳] نامیده می‌شود، اجزای موجود در ماده جامد جداسازی می‌شوند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با بهره گرفتن از عمل جذب می‌توان جداسازی‌های بسیاری را که بوسیله تکنیک‌های دیگر جداسازی همچون تقطیر، جذب مایع‌ـ گاز، استخراج مایع‌ـ مایع[۴] و رو‌ش‌های جداسازی غشایی بعضاً غیرممکن یا غیرعملی می‌باشند انجام داد. لازم به ذکر است که بدلیل سادگی و کاربرد فراگیر، تقطیر سهم بزرگی در تکنولوژی سنتی جداسازی دارد. از سال ۱۹۷۲ جذب سطحی از برخی جهات بر فرایند وابسته به انرژی تقطیر برتری یافته است. البته جداسازی از طریق جذب سطحی موقعی اقتصادی‌تر است که ضریب جداسازی[۵] یا انتخاب‌پذیری جاذب[۶] خیلی بیشتر از ضریب فراریت نسبی باشد. به بیانی دیگر وقتی فراریت نسبی کمتر از حدود ۲۵/۱ باشد، به صورت یک قانون نسبی، جذب سطحی نسبت به تقطیر برای جداسازی توده فاز برتری می‌یابد. لذا پیدایش جذب سطحی موجب افزایش کاربردهای فرآیندی و زیست‌محیطی تکنیک‌های جداسازی گردیده است. ضمن اینکه بسیاری از این کاربردها فقط از طریق توسعه تکنولوژی جذب قابلیت امکان یافته‌اند.
فرایند جذب سطحی اغلب در یک بستر ثابت از جاذب صورت می‌گیرد که عملیات احیاء بصورت دوره‌ای روی آن انجام می‌گیرد. یک سیستم متعارف شامل دو بستر موازی است که در آن یکی در حالت جذب کردن بوده و دیگری در حال احیاء می‌باشد. در واحدهای بزرگ صنعتی، استفاده از سه بستر متداول است. بدین ترتیب که همواره دو بستر در حال جذب و یک بستر در حال احیاء می‌باشد.
در دماهای پائین عمل جذب سطحی معمولاً بوسیله نیروهای بین مولکولی و بدون تشکیل پیوندهای شیمایی جدید انجام می‌گیرد. بدین دلیل به این عمل جذب فیزیکی[۷] گفته می‌شود. ولی در دماها بالاتر از C 200 انرژی اکتیواسیون برای تشکیل یا شکستن پیوندهای شیمیایی در دسترس می‌باشد. لذا به چنین مکانیزمی جذب شیمیایی[۸] اطلاق می‌شود. جذب فیزیکی عمدتاً بوسیله نیروهای واندروالس و الکترواستاتیک بین مولکولهای جذب شونده و اتم‌های تشکیل دهنده سطح جاذب انجام می‌گردد.
سطوح جاذب‌های متخلخل اغلب نامرتب بوده و انرژی‌های پیوندی از یک مکان فعال تا دیگری بسیار متفاوت می‌باشند. البته در غربالهای مولکولی[۹] که نمونه‌هایی از سطوح با یکنواختی زیاد هستند، انرژی اتصال تقریباً ثابت است. سطوح جذب کننده‌ها در کانال‌ها یا حفره‌های داخلی دارای ساختمان‌های میکروکریستالی می‌باشند.
جاذب‌ها عموماً موادی مصنوعی یا طبیعی با ساختمان‌های بی‌شکل (آمورف) یا میکروکریستالی هستند. از جاذب‌های رایج کربن فعال، آلومینای فعال، سیلیکاژل، بنتونیت، لایگنیت[۱۰]، بعضی از خاک‌ها مانند خاک رس، غربال‌های مولکولی (زئولیت‌ها) و رزین‌های تبادل کنده یونی را به عنوان موادی که در مقیاس صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرند، نام برد.

۱-۲-۲- کاربردهای اصلی فرایند جذب سطحی

۱-۲-۲-۱- کاربردهای جذب سطحی از فاز مایع

یکی از کاربردهای اصلی فرایند جذب سطحی، جذب از فاز مایع می‌باشد. مهمترین کاربری‌ها در این گروه عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 08:24:00 ب.ظ ]




شکل۳- ۳- سرعت چرخش پمپ برای مقادیر مختلف Rدر مدل ترکیبی قلب-LVAD

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آنالیز شاخص­ های مکش با بهره گرفتن از دبی عبوری از پمپ
در صورتی که بتوان سنسورهای دقیق فشار را در نواحی بخصوصی از بطن چپ قرار داد و بطور پیوسته متغیرهای همودینامیکی مانند x1 تا x5 را که پیش­تر در مورد آن صحبت شد، را اندازه گیری کرد و یا اینکه بتوان آنها را در ورودی پمپ برای اندازه گیری فشار ورودی پمپ (PIP) قرار داد، رخداد پدیده مکش، به راحتی قابل تشخیص خواهد بود. شکل (۳-۴) مقادیر فشار ورودی پمپ و فشار بطن چپ را که از اطلاعات به دست آمده از آزمایش ورودی-خروجی متغیر در یک LVAD ساخت شرکت Nimbus را نشان می­دهد. سرعت چرخش پمپ برابر با آنچه در شکل (۳-۲-الف) نشان داده شده، می­باشد.
(الف)
(ب)
شکل۳- ۴- نتایج شبیه­سازی­های آزمایش ورودی-خروجی متغیر برای LVP و PIP
در شکل (۳-۴)، زمانی که مکش رخ می­دهد، هر دو مقدار فشار ورودی پمپ و فشار بطن چپ به ناگهان تغییر می­ کنند. این، بدین معنی است، در صورتی که این متغیرها بدقت اندازه ­گیری شوند، پدیده مکش به راحتی قابل تشخیص خواهد بود. اگرچه امروزه تکنولوژی قرارگیری چنین سنسورهایی در بدن، برای مانیتور کردن در لحظه و به شکل زمان حقیقی در دسترس می­باشد، اما هنوز به شکل گسترده و کاربردی مورد استفاده قرار نگرفته است. بنابراین، به دلیل کمبود اطلاعات موجود، بیشتر روش­های آشکارسازی مکش، مقدماتی و آزمایشی است و این روش ها به کیفیت استخراج اطلاعات مورد نیاز از سیگنالهای در دسترس که می­توانند به شکل پیوسته و برای بازه­های زمانی طولانی اندازه ­گیری شوند، بستگی دارند. به دلیل همین محدودیت­ها، بیشتر محققین از دبی عبوری پمپ، سرعت پمپ، و یا جریان الکتریکی پمپ، برای استخراج این اطلاعات و پیرو آن، اشکارسازی پدیده مکش بهره می­گیرند. در این پروژه، سیگنال دبی عبوری از پمپ، برای رسیدن به این اطلاعات انتخاب شده است.
برای این منظور، استخراج داده ­ها از سیگنال جریان عبوری از پمپ در LVADها توسط دانشمندان برای سال­های متمادی مورد مطالعه قرار گرفته است و اطلاعات مفید متعددی از دبی پمپ استخراج شده و به عنوان شاخص­ های مکش برای دسته بندی حالت­ها و مقادیر مختلف دبی مورد استفاده قرار گرفته است. این اطلاعات، بر اساس دسته­بندی دامنه­های مختلف (دامنه زمانی، دامنه فرکانسی، دامنه زمانی- فرکانسی) پایه­گذاری شده است. یکی از این شاخص ­ها، بر پایه معیار “حداقل- میانگین- حداکثر” [۵و۴] می­باشد، که مرتبط با مقادیر حداقل، متوسط و حداکثر دبی پمپ است. شکل (۳-۵)، دبی پمپ و پوش منحنی­های مقادیر حداقل، حداکثر و میانگین دبی پمپ را در اطلاعات استخراجی از ازمایش ورودی-خروجی متغیر نشان می­دهد.

(الف)

(ب)
شکل۳- ۵- اطلاعات استخراج شده از آزمایش­های ورودی-خروجی متغیر
در طول بازه زمانی رخداد پدیده مکش (۱۲۴< t <150) به وضوح دیده می­ شود که در این بازه، مقدار متوسط دبی پمپ به مقدار بیشینه آن نزدیک است، اما خارج از محدوده مکش، مقدار متوسط دبی پمپ تقریبا نصف مجموع مقادیر کمینه و بیشینه دبی عبوری پمپ خواهد بود. بنابراین، یک اندیس و شاخص زمان-پایه، به شکل زیر را می­توان از آن استخراج نمود.
معادله (۳-۲)
که در این معادله، eدامنه پیک به پیک سیگنال دبی پمپ می­باشد.
عبارت­های موجود در معادله (۳-۲)، می­توانند به عنوان شاخص­ های مکش (SI) مورد استفاده قرار گیرند ]۴[. نتایج این شبیه­سازی­ها، به کمک نرم افزار متلب (MATLAB) نشان داده شده است.
در حقیقت حل این مسئله (Window Size)، برای محاسبه پارامترهای زمانی که برای استخراج اطلاعات از نمونه­های برداشت شده از سیگنال دبی پمپ و سایر سیگنال­های موجود انجام می­ شود، مسئله پیچیده­ای خواهد بود و نیازمند در نظر گرفتن یک سری ملاحظات است. معادلات با ابعاد کوچکتر، برای رسیدن به اطلاعات حالت پمپ دارای سرعت بالاتری خواهند بود و این در حالی می­باشد که ممکن است معادلات کوچکتر نتوانند اطلاعات مفید و مورد نیاز ما را تامین کنند. بر عکس، معادلات با تاخیر زمانی کاربردی بزرگتر و کامل­تر [۱۳] ممکن است زمانی که مدل یا سیستم در حالت زمان حقیقی عمل می­ کنند، امکان پذیر و عملی نباشند.
بیشتر محققین، روش­هایی را برای استخراج اطلاعات با تاخیر زمانی­های مختلف ارائه نموده ­اند. به عنوان نمونه، Vollkron و همکارانش [۴] از این روش با بهره گرفتن از اطلاعات تا ۵ ثانیه قبل، استفاده کردند. Ferreira و همکارانش [۱۳] نیز از یک روش با بازه ۵ ثانیه­ای بهره بردند. Morello [25] نیز روشی با بازه زمانی ۲ ثانیه­ای و Karantonis و همکارانش [۲۶] هم یک روش با بازه زمانی ۶ ثانیه­ای را مورد استفاده قرار دادند. با اینکه بازه­های زمانی برداشتی آنها متفاوت بوده، ولی تمامی نتایج عملی قابل قبول بود. در این پروژه از روشی با بازه زمانی برداشتی ۵ ثانیه­ای برای شبیه­سازی بهره گرفته­ایم.
شکل (۳-۶)، نتایج شبیه­سازی شاخص مکش را برای اطلاعات استخراجی از یک آزمایش نشان می­دهد. تحت شرایط عدم وقوع مکش، مقادیر شاخص مکش به مقدار زیاد تغییر نمی­کند و تنها در یک محدوده و بازه کوچک و مشخص تغییر می­نماید. اما، زمانی که مکش رخ می­دهد، شاخص مکش به مقدار زیاد افزایش می­یابد. بنابراین، این شاخص مکش به درستی می ­تواند رخداد پدیده مکش را در جریان خون عبوری از پمپ در بازه (۱۲۴< t <150) تشخیص دهد.
(الف)
(ب)
شکل۳- ۶- نتایج شبیه­سازی اندیس مکش

شبیه سازی به همراه مدل قلب-LVAD
در این بخش، مدل قلب- LVAD (که پیش­تر در بخش (۲-۴) به آن پرداخته شد)، به جای آزمایش لابراتواری برای بررسی کارایی سیستم آشکارساز مکش در پاسخ به تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی بدن، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. شکل (۳-۷)، بلوک دیاگرام این سیستم را نشان می­دهد. در مدت زمانی که این تست انجام می­گیرد، مقدار Emax را به منظور شبیه سازی یک قلب بیمار معادل با mmHg/ml0/1در نظر گرفته و نرخ ضربان در مقدار ثابت bpm75 فرض می­ شود. همچنین RS از مقدار مرجع فعالیت انسان mmHg.s/ml)0/1 (RS=، تا پایین­ترین سطح فعالیت انسان mmHg.s/ml)0/1 (RS= متغیر خواهد بود.

شکل۳- ۷- بلوک دیاگرام سیستم آشکارساز حالت مکش
RSیا همان مقاومت سیستمی قلب، نشان دهنده پس بارگذاری در بطن چپ است. این مقدار، به واسطه تغییرات پاتولوژیکی شریان­های کوچک و مویرگ­ها در گردش خون سیستمی یا انقباض و انبساط عروق بدن به وسیله عصب­های مربوطه متغیر می­باشد. در فیزیولوژی مربوط به قلب، مقاومت سیستمی قلب (SVR) با واحد dyn.s/cm5 بیان می­ شود و مقدار مرجع آن dyn.s/cm51400-900 می­باشد[۲۷]، اما اگر مقاومت سیستمی قلب را به واحد mmHg.s/ml تبدیل نماییم، مقدار مرجع جدید ۰۲۵/۱-۶۷۵/۰ خواهد بود. در این پروژه هم مقادیر RS در بازه ۲/۱-۵/۰ برای شبیه سازی در نظر گرفته می­ شود.
شکل­های (۳-۸) و (۳-۹)، نتایج شبیه­سازی شاخص مکش را برای یک قلب بیمار، با مقادیر مختلف RS نشان می­دهد. با توجه به نتایج این شبیه­سازی، مقدار شاخص مکش تحت شرایط رخداد پدیده مکش به شدت افزایش می­یابد. بنابراین، شاخص مکش می ­تواند به عنوان مرجعی مطمئن در سیستم آشکارساز مکش برای مدل قلب-پمپ مورد استفاده قرار گیرد.
(الف)
(ب)
شکل۳- ۸- مقادیر سرعت چرخش پمپ و شاخص مکش mmHg.s/ml)0/1 (RS=
(الف)
(ب)
شکل۳- ۹- مقادیر سرعت چرخش پمپ و شاخص مکش mmHg.s/ml)2/1 (RS=
طراحی کنترلر تلفیقی Fuzzy-MPC برای سیستم قلب-LVAD
در این فصل هدف، طراحی و ارائه یک کنترلر تلفیقی، با بهره گرفتن از روش­های فازی (Fuzzy)، و کنترل پیش­بین (MPC) برای کنترل کردن LVAD مورد نظر می­باشد. این کنترلر می­بایست بتواند سرعت چرخش پمپ و متغیرهای کنترلی سیستم را به منظور تامین خروجی قلب (CO) و فشار پرشدگی (متوسط فشار) شریانی مورد نیاز بیمار، به طور اتوماتیک در محدوده نرمال و قابل قبول، تنظیم نماید.
عملکرد کنترلی حلقه باز، در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفت. در عملکرد مذکور تنظیمات تنها می ­تواند توسط کارشناسان آموزش دیده و متخصصین صورت گیرد. این مساله، نقصی جدی برای این نوع عملکرد محسوب می­ شود، چرا که در شرایط عدم حضور این کارشناسان، اگر تغییری در سطح فعالیت بیمار به وجود آید، کنترلر به درستی نمی­تواند سرعت چرخش پمپ را تنظیم کند و بیمار در معرض خطر جدی قرار می­گیرد. بر این اساس، پمپ می­بایست به شکل اتوماتیک تنظیم گردد، بدین معنی که سرعت چرخش پمپ به کمک یک کنترلر قوی و بر اساس تغییرات سطح فعالیت بیمار ( مثلا تغییرات مقدار RS ) به طور اتوماتیک کنترل شود.
هدف از تالیف این پایان نامه، ارائه یک کنترلر کارآمد برای یک LVAD بوده، به گونه ­ای که سرعت چرخش پمپ را با کمترین تاخیر و بدون رخداد پدیده مکش در محدوده­های تعیین شده برای خروجی عملکردی قلب و متوسط فشار شریانی و با توجه به شرایط فیزیولوژیکی بیمار تامین نماید. تا به حال چندین نوع کنترلر متفاوت، بر پایه اندازه ­گیری دبی پمپ، سرعت پمپ و جریان الکتریکی پمپ و با بهره گرفتن از روش­های عملکردی مختلف ارائه شده است.
در بخش (۴-۱)، در مورد ساختار کنترلرهای پیش­بین توضیحاتی ارائه خواهد شد. در بخش (۴-۲) به طراحی کنترلر تلفیقی پیش­بین- فازی خواهیم پرداخت و که از کنترلر فازی (FC) در خروجی کنترلر پیش­بین بهره خواهیم برد. در بخش (۴-۳) به بررسی نتایج و مقایسه آن با برخی کنترلرهایی که تا کنون برای این منظور طراحی شده ­اند (کنترلر فیدبک) خواهیم پرداخت. همچنین به بررسی قدرت این کنترلر در کاهش اثرات نویز بر روی عملکرد پمپ پرداخته خواهد شد.

ساختار کنترلرهای مدل پیش­بین
کنترل پیش­بین (Model Predictive Control) یا (MPC)، نوعی کنترل پیشرفته فرایند است. کنترل­ کننده‌های پیش­بین، مبتنی بر مدل­های دینامیکی فرایند، عمدتاً مدل­های خطی تجربی است که با شناسایی سیستم به دست آمده‌اند. مهمترین مزیت MPC آن است که، امکان بهینه­سازی تایم اسلات جاری را با در نظر گرفتن تایم اسلات­های آینده می‌دهد. این کار با بهینه سازی یک افق زمانی محدود، اما اجرای آن تنها در تایم اسلات جاری انجام می‌گیرد. MPC، توانایی پیش بینی رخدادهای آینده و اتخاذ اعمال کنترلی متناسب با آن را دارد. کنترل کننده‌های MPC، توانایی پیش بینی را ندارند.
مدل­های به کار رفته در MPC، معمولا مدل­هایی برای نشان دادن رفتار یک سیستم دینامیکی پیچیده هستند. الگوریتم کنترل پیش­بین، پیچیدگی سیستم را افزایش می‌دهد و برای کنترل سیستمهای ساده که اغلب با کنترل کننده‌های PID به خوبی کنترل می‌شوند لازم نیست. از مشخصه‌ های دینامیکی رایجی که کنترل­ کننده‌های PID را دچار مشکل می­ کند، می‌توان از تاخیرهای زمانی طولانی و دینامیک­های مرتبه بالا نام برد.
مدل­های MPC، تغییرات متغیرهای وابسته را که نتیجه تغییرات متغیرهای مستقل هستند را پیش ­بینی می‌کنند. MPC با بهره گرفتن از اندازه ­گیری­های فعلی از سیستم تحت کنترل، حالت دینامیکی فعلی فرایند، مدل­های MPC و اهداف و محدودیت­های متغیر فرایند، تغییرات آتی متغیرهای وابسته را محاسبه می‌کند. این تغییرات، به گونه‌ای محاسبه می‌شوند که متغیرهای وابسته نزدیک به هدف بمانند و محدودیت­ها روی متغیرهای مستقل و وابسته رعایت شود. معمولا MPC، تنها اولین تغییر در هر متغیر مستقل را برای اجرا می‌فرستد و محاسبه را برای تغییر بعدی تکرار می‌کند. این کنترلرها مزایای فراوانی دارند که، در زیر به تعدادی از آنها اشاره می­کنیم.
با وجود آنکه بسیاری از فرایندهای واقعی خطی نیستند، اغلب می­توان آنها را در بازه کوچکی خطی در نظر گرفت. روش های MPC خطی، در بیشتر کاربردها با مکانیسم فیدبک به کار می­روند، که خطاهای پیش بینی ناشی از عدم تطبیق بین مدل و فرایند را جبران می­ کند. در کنترل­ کننده­ های پیش­بین که تنها از مدل­های خطی تشکیل می­شوند، اصل برهم نهی (جمع آثار) جبر خطی، امکان می­دهد اثر تغییرات متغیرهای مستقل چندگانه برای پیش بینی پاسخ متغیر وابسته، با هم جمع شوند. با این کار، مسأله کنترلی، به یک سری محاسبات جبری ماتریسی مستقیم ساده می­ شود که سریع و مقاوم هستند.
الگوریتمMPC یک روش کنترل feed forward جهت جبران سازی اغتشاش­های قابل اندازه ­گیری بکار می­گیرد. این الگوریتم، ذاتاً زمان­های مرده را جبران می­ کند. قوانین کنترل خطی را بسادگی می­توان در کنترل کننده­ های حاصل از این روش بکار برد. این روش قادر است که (constraints) محدودیت­های موجود در پروسه تحت کنترل را بسادگی در نظر بگیرد. هنگامی­که خروجی مرجع در زمان­های آینده شناخته شده است، عملکرد این الگوریتم بسیار مناسب است.
Refrence Trajectory
Predicted Outputs
Past Inputes and Outputs
+

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




 

کل

 

۷۰

 

۱۰۰

 
 

آلفا کرونباخ

 

تعداد سوالات

 
 

.۸۰۵

 

۴

 

۳-۹- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها
به منظور تجزیه و تحلیل داده‌های جمع آوری شده ، پس از ارزش گذاری گزینه‌های پرسشنامه از عدد یک تا پنج به ترتیب از کاملا مخالف تا کاملا موافق از طریق نرم افزار ۲۱SPSS ، داده‌های جمع آوری شده، در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است :
۳-۹-۱- روش‌های توصیفی
در این بخش اطلاعات از طریق به کارگیری روش‌های توصیفی و تحلیل‌های مرتبط با آن ، تجزیه و تحلیل می گردد. با بهره گرفتن از محاسبات جداول فراوانی ، درصدها و ترسیم نمودار میله ای و توصیف وضعیت کلی نمونه تحقیق ( پاسخ‌های پرسشنامه ) پرداخته شده است .
۳-۹-۲- روش‌های استنباطی
۳-۹-۲-۱- سنجش نرمالیتی
گاهی می خواهیم توزیع متغیری را مشخص کنیم و بررسی کنیم توزیع متغیر با توزیع نظری خاصی همگون است یا خیر مثلا آیا توزیع متغیر نرمال است ؟ آیا توزیع متغیر نمایی است ؟ آیا توزیع متغیر یکنواخت است ؟ و. . . در این موارد از آزمون‌های توزیع داده‌ها ( نیکویی برازش ) استفاده می کنیم که عمدتا از دو آزمون ۱و کولموگروف اسمیرنف۲( KS ) استفاده می شود .
در اینجا بد نیست مزایای هر یک از دو آزمون  و KS را بر دیگری بر شماریم:
یکی از مزایای آزمون KS این است که هر یک از مشاهدات را به صورت اصلی در نظر می گیرد در حالی که آزمون  به طبقه بندی مشاهدات پرداخته و بدین جهت مقداری از اطلاعات را از دست می دهد .
دوم اینکه در مواردی که تعداد مشاهدات ( n ) کوچک است آزمون KS به دلیل دقیق بودن اعمال شدنی است حال آنکه آزمون  اساسا برای نمونه‌های بزرگ استفاده می شود .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سوم اینکه آزمون KS نسبت به آزمون  از سادگی و سهولت بیشتری برخوردار است .
حال مزایای آزمون  را را بر می شماریم:
اول اینکه آزمون  را به سادگی می توان طوری تغییر داد تا امکان تخمین پارامتر‌ها نیز به وسیله مشاهدات میسر شود، ولی آزمون KS چنین انعطاف پذیری ندارد .
دوم اینکه آزمون  را می توان هم برای داده‌های پیوسته و هم گسسته به کار برد در حالی که آزمون KS فقط برای داده‌های پیوسته اعمال شدنی است .
در این بخش از آزمون کالموگروف اسمیرنف جهت سنجش نرمالیتی داده‌ها استفاده گردید و با توجه به نتایج ذیل مشاهده گردید که داده‌های پژوهش نرمال هستند .
با توجه به جدول ذیل ملاحظه می گردد در سطح اطمینان ۹۵% کلیه سوالات آزمون شده از طریق آزمون کالموگروف اسمیرنف نرمال می باشند. با توجه به اینکه سطح خطا ۵% می‌باشد و سطوح معنا داری کلیه مولفه‌ها از ۵% بیشتر می‌باشد ، در نتیجه کلیه داده‌ها نرمال می‌باشد.
در این بخش با توجه به پرسش نامه‌ها و پاسخ آنها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت سنجش نرمالیتی ، از ضریب همبستگی پیرسون جهت سنجش معنی داری فرضیه‌ها استفاده شده است که در ذیل به توضیح راجع به روش‌های آماری استفاده شده می پردازیم.
۳-۹-۲-۲- تحلیل همبستگی
تحلیل همبستگی ابزاری آماری جهت تعیین نوع و درجه رابطه یک متغیر کمی با یک متغیر کمی دیگر است. ضریب همبستگی یکی از معیار‌های مورد استفاده در تعیین همبستگی متغیر می باشد. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه ( مستقیم یا معکوس ) را نشان می دهد. این ضریب بین صفر تا ۱± است و در صورت عدم وجود رابطه بین دو متغییر برابر صفر است .
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌های آماری
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- آمار توصیفی
۴-۱-۱- جنسیت
با توجه به جدول زیر از ۷۰ نفر افراد نمونه که جواب داده‌اند ۴۴ نفر مرد و ۲۶ نفر زن بوده که نشان می‌دهد حدود ۶۳ درصد مرد و ۳۷ درصد زن می‌باشند.
جدول ۴-۱- جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




علاوه بر جرایم مربوط به اشخاص حقیقی، مجازات حبس در برخی از موارد، برای جرایم انجام شده توسط اشخاص حقوقی مانند شرکت های پخش و تعاونی ها نیز پیش بینی شده است که با توجه به مسئولیت مدیر عامل در این شرکتها ، به تصریح قانون، مجازات حبس در مورد وی اعمال می‌شود به عنوان مثال بند «الف» ماده ۳۶ قانون صدرالاشاره در مورد فروش یا توزیع کالای خوردنی،‌ آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی فاقد پروانه ساخت معتبر یا مجوز ورود توسط شرکتهای پخش و تعاونی‌های بزرگ مجازات حبس از یک تا شش ماه برای مدیر عامل این شرکتها پیش‌بینی کرده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲- مجازات مالی
این نوع مجازات بخش عمده‌ مجازاتهای جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی را در قانون تعزیرات حکومتی به خود اختصاص می‌‌دهد. به طور کلی در غالب مواردی که مرتکب جرم با انگیزه سودجویانه و به هدف سوء استفاده از افراد اقدام به انجام بزه می نماید مجازات جزای نقدی پیش‌بینی شده است. و نیز در غالب مواردی که جرم مربوط به تهیه، تولید یا توزیع و نگهداری کالای فاسد، تاریخ مصرف گذشته، غیربهداشتی، تقلبی یا غیرمجاز است مجازات ضبط و مصادره مال مقرر شده است. به نظر می‌رسد استفاده از مجازات مالی در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی به جای زندان از چند جهت دارای مزیت است: اول آن که انتخاب جزای نقدی به جای زندان که معمولاً جرم زا است مانع تباهی و فساد مجرمین اتفاقی می گردد علاوه بر آن به جای آن که هزینه هنگفتی را برای دولت تحمیل کند به نفع خزانه دولت است دوم این که مجازات حبس ممکن است برای کسانی که به دفعات مرتکب جرم شده اند و به زندان رفته اند فاقد جنبه ارعابی باشد ولی مجازات جزای نقدی همواره جنبه ارعابی خود را حفظ می کند هر چند برای اغنیا و ثروتمندان می تواند فاقد جنبه ارعابی باشد و همین امر یکی از معایب جزای نقدی است. سومین مزیت جزای نقدی بر حبس آن است که این مجازات عموماً با نوع جرم، به خصوص در جرایمی که تنها انگیزه مجرم سودجویی و جمع آوری ثروت است به راحتی قابل انطباق است در حالی که مجازات حبس همیشه با وخامت و شدّت جرایم اقتصادی و مالی متناسب نیست.[۹۵]
پس از این مقدمه و پیش از آنکه به بررسی نمونه هایی از مجازات مالی در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی بپردازیم . ذکر این نکته لازم است که گاهی مجازات مالی به تنهایی به عنوان ضمانت اجرای جرایم تعزیری پیش بینی شده که در این صورت اصطلاحاً مجازات اصلی و گاهی به عنوان تکمیل کننده مجازاتهای دیگر مقرر گردیده که در این صورت اصطلاحاً مجازات تکمیلی نامیده می‌شود به عنوان مثال به موجب ماده‌۳۵ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی ۱۳۶۷ در صورتی که تولید کنندگان مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی در فرمول ساخت این مواد، از مواد غیر مجاز و یا سمی استفاده کنند مرتکب در مرتبه ‌اول به ضبط کالای تولیدی و در صورت سمی و یا زیان‌آور بودن به معدوم نمودن کالا محکوم می شود و در مرتبه دوم علاوه بر مجازات‌های مرتبه‌ اول به جریمه نقدی تا پنج میلیون ریال محکوم می گردد. چنان که ملاحظه می‌شود در این ماده، ضبط کالای تولیدی به عنوان یک مجازات اصلی در مرتبه اول و جریمه نقدی به عنوان یک مجازات تکمیلی در مرتبه ‌دوم تعیین شده است. حال به ذکر انواع مجازات مالی در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی در قانون تعزیرات حکومتی می پردازیم.
۱-۲- جزای نقدی ثابت: چنانکه قانونگذار میزان جزای نقدی را به صورت ثابت و یا با حداقل و حداکثر مشخص و تعیین نماید این نوع جزای نقدی را جزای نقدی ثابت می گویند. به عنوان مثال به موجب ماده‌۱۸ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی ۱۳۶۷، ارائه داور بدون نسخه توسط داروخانه موجب جزای نقدی تا مبلغ پنجاه هزار ریال است.
۲-۲- جزای نقدی نسبیدر بسیاری از جرایم قانونگذار ، مقدار جزای نقدی را به صورت ثابت تعیین نمی‌کند. بلکه میزان آن براساس و مبنای خاصی محاسبه و تعیین می‌شود به عنوان مثال چنانچه پزشکی مرتکب دخل و تصرف در صورتحساب بیماران شود و از این طریق اقدام به دریافت وجه اضافه از آنان کند در مرتبه ‌اول به جریمه نقدی به میزان دو برابر اضافه دریافتی از بیماران، در مرتبه دوم به پنج برابر و مرتبه ‌سوم به ده برابر اضافه دریافتی محکوم می شود. (ماده ۴ قانون تعزیرات امور بهداشتی و درمانی ۱۳۶۷).
۳-۲- ضبط کالا با پرداخت بها به مجرم: از این مجازات که نوع خفیفی از مجازات مالی است کالای مورد نظر به نفع دولت ضبط می شود ولی بهای آن به شخص پرداخت می شود به عنوان مثال بر اساس تبصره ماده‌۲۷ « قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی » ۱۳۶۷ شرکت های توزیع کننده لوازم و ملزومات پزشکی و داندانپزشکی و آزمایشگاهی در صورتی که در جرم موضوع ماده ۲۷ (عدم عرضه لوازم پزشکی و دندانپزشکی و آزمایشگاهی با قیمت رسمی ) با تولید کننده یا وارد کننده مشارکت و یا معاونت داشته باشد در مرتبه اول به ضبط کالا به نفع دولت و پرداخت بهای آن به قیمت رسمی به شرکت مذکور محکوم می شوند.
۴-۲- ضبط کالا به نفع دولت بدون پرداخت بهادر غالب موارد ضبط کالا ، هیچ گونه وجهی بابت بهای کالا به مجرم پرداخت نمی شود مثلاً در جرم پیش گفته ( تبصره ماده ۲۷) مرتکب برای مرتبه دوم به ضبط کالا به نفع دولت محکوم می شود.
۳- ممنوعیت از اشتغال به کسب یا شغل یا حرفه
این نوع مجازات نیز به صورت های مختلف در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی در قانون تعزیرات حکومتی دیده می شودکه به مهمترین آنها اشاره می کنیم.
۱-۳- تعطیل واحد صنفیمانند تعطیل دائم داروخانه (موضع ماده‌۱۳ قانون تعزیرات حکومتی بهداشتی و درمانی ۱۳۶۷) و تعطیل موقت داروخانه (ماده ۱۷ همان قانون) یا تعطیل مؤسسه پزشکی ( ماده ۱ و ۲ همان قانون).
۲-۳- لغو پروانه تأسیسمانند لغو پروانه تأسیس مؤسسه پزشکی (موضوع ماده‌۴۶ قانون فوق).
۳-۳- لغو پروانه مسئول فنی: موضوع مواد ۳ و ۴ و ‌۱۶ همان قانون.
۴-۳- تعلیق پروانه مسئول فنیمانند جرم مندرج در ماده ۳۳ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی.
۵-۳- محرومیت موقت از حق گرفتن مجدد پروانه تأسیسبراساس ماده ۲۵ همان قانون.
۴- مجازات های سالب حیثیت
برخی از مجازات های جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی در قانون تعزیرات حکومتی سالب حیثیت است و برای رسوا کردن مرتکب به کار می رود. نمونه های زیر از مصادیق این نوع مجازات است.
۱-۴- اعلام نام در جرایداین مجازات به عنوان مجازات تکمیلی در جرم ایجاد مؤسسه ‌پزشکی غیرمجاز (موضوع ماده یک قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی ۱۳۶۷) پیش‌بینی شده است.
۲-۴- نصب پارچه در محلمانند جرم گرانفروشی لوازم بهداشتی و آرایشی،‌ شیرخشک و غذای کودک توسط داروخانه (موضوع ماده‌۲۲ قانون فوق).
۳-۴- معرفی از رسانه های گروهیمانند اعلام نام مرتکب به عنوان گرانفروش از رسانه های گروهی در جرم گرانفروشی (موضوع ماده‌۲۲ قانون فوق).
۵- سایر مجازات های تعزیری و بازدارنده
علاوه بر مجازاتهایی که به انحاء مختلف در مورد جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی اعمال می‌شود برخی اقدامات تعزیری و بازدارنده دیگر نیز انجام می شود که در ماده واحده «قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی» مصوب ۱۹/۷/۱۳۷۳ مجمع تشخیص مصلحت نظام از آنها به عنوان مراتب تعزیری یاد شده است مانند تذکر،‌ اخطار، تعهد کتبی، درج در پرونده و مانند آن. این اقدامات که معمولاً در مرتبه ‌اول ارتکاب جرایم مزبور پیش بینی شده، برای جلوگیری از ارتکاب جرم است و در صورتی که مرتکب، بار دیگر به طرف جرم سوق پیدا کند مجازات های دیگری در مورد وی اعمال می شود.
در «قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی» مصوب ۱۳۶۷ برای بیشتر جرایم مندرج در آن، مراتب تعزیری از قبیل اخطار کتبی ،‌ تذکر، تعهد کتبی ، درج پرونده و توبیخ کتبی پیش بینی شده بود که به موجب تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی» مصوب ۱۳۷۳ مراتب تعزیری تذکر ، اخطار و اخذ تعهد کتبی حذف گردید. بدین ترتیب در مواردی که مراتب فوق به عنوان مجازات ارتکاب جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی در مرتبه‌ اول یا دوم پیش بینی شده است، سایر مجازات ها اعمال می گردد.
گفتار چهارم: تخفیف، تشدید و تبدیل مجازات در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی
مجازات واکنشی است که جامعه در مقابل جرایم نشان می‌دهد این واکنش هر چه بیشتر با نوع جرم و شخصیت مجرم انطباق داشته باشد و در اجرای آن شرایط، انگیزه‌ها و اوضاع و احوال خاص هر مورد مدنظر قرار گیرد تأثیر بیشتری خواهد داشت. روشن است که قانونگذار نمی‌تواند برای یک جرم با توجه به ویژگی های مختلف بزهکاران و نیز شرایط و اوضاع و احوال مختلف به وضع مجازات اقدام کند زیرا چنین کاری بسیار دشوار بلکه نشدنی است. بنابراین مهمترین راه، آن است که مجازات مشخصی برای جرایم در نظر گرفته شود ولی در شرایط و اوضاع و احوال خاص، برای قاضی این امکان فراهم شود که بتواند با توجه به شخصیت مجرم یا انگیزه ها و اوضاع و احوال خاص هر پرونده مجازات را تخفیف یا تشدید یا تبدیل نماید. در این گفتار به بررسی این سه موضوع در جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی می پردازیم:
الف) تخفیف مجازات
ماده‌۲۲ قانون مجازات اسلامی درباره تخفیف مجازات مقرر می دارد: دادگاه می تواند در صورت احراز جهات مخففه،‌ مجازات تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید که مناسبتر به حال متهم باشد،‌ جهات مخففه عبارتند از :
با توجه به این ماده، دست قاضی برای تخفیف مجازات در موارد زیادی باز است و او می‌تواند با بهره گرفتن از این ابزار مناسب ، مجازات ها را با وضعیت خاص هر پرونده منطبق سازد. نکته قابل توجه در ماده‌ فوق آن است که اعمال کیفیات مخففه منحصراً در قلمرو جرایم مستوجب مجازات تعزیری و بازدارنده است و قاضی در اعمال و یا عدم اعمال این تخفیف مخیر می باشد. از نظر میزان تخفیف نیز در این ماده محدودیتی وجود ندارد و لذا از این ماده چنین استفاده می شود که دادگاه می تواند مجازات را به کمتر از حداقل قانونی نیز تخفیف دهد. ولی به هر حال نمی تواند مرتکب جرم را به کلی از مجازات معاف نماید.[۹۶] بلحاظ اینکه جرایم بهداشتی،‌ درمانی در قوانین کیفری ایران بالاخص در قانون تعزیرات حکومتی قابل گذشت نیست و جنبه عمومی دارد که نظریه شماره ۶۲۷۲/۷ مورخ ۳/۱۲/۱۳۷۱ اداره حقوقی قوه قضائیه نیز مؤید این امر است.
با وجود این در برخی از جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی، محدودیت خاصی برای تخفیف مجازات در نظر گرفته شده است مثلاً در تبصره ماده‌۱۸ « قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی» مصوب ۱۳۳۴ آمده است: «در صورتی که دادگاه موجباتی برای تخفیف مجازات ملاحظه نمود، در مورد مجازات های جنایی ، یک درجه و در سایر موارد فقط تا نصف مجازات می‌توان تخفیف دهد.»
ب) تشدید مجازات
در برخی موارد قانونگذار به لحاظ اهمیت و درجه خطرناکی عمل ارتکابی برای جامعه و یا به دلیل تکرار جرم توسط بزهکار، مجازات معین شده را تشدید می کند این علل و جهات که باعث تشدید مجازات می گردد کیفیت مشدده نامیده می شود.[۹۷]
یکی از جهاتی که باعث تشدید مجازات می شود تکرار جرم است ماده ۴۸ قانون مجازات اسلامی در این باره مقرر می دارد: «هرکس به موجب حکم دادگاه به مجازات تعزیری و یا بازدارنده محکوم شود، چنانچه بعد از اجرای حکم مجدداً مرتکب جرم قابل تعزیر گردد دادگاه می تواند در صورت لزوم مجازات تعزیری یا بازدارنده را تشدید نماید» چنانچه ملاحظه می شود اختیار تشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:23:00 ب.ظ ]




در سطح مبانی، منابع و سبک تحول

۱

مغایرت با الگوی مرجّح بومی­سازی علوم
و راهبردهای مدیریت کلان اجتماعی

ضعف در بهره­جویی از مصلحت

۲

ناهمسویی با الگوی مطلوبِ تعامل­­بخشی میان فقه جزایی با علوم جزایی و الزامات و اقتضائات بین ­المللی و جهانی

خلط ایدئولوژی، شریعت، فقه و فهم دینی
(هر سه با یکدیگر)

۳

تضعیف امکان انسجام­بخشیِ ساختاری به رابطه
فقه جزایی با الگوی بومی سیاست جنایی

این­همان­انگاریِ سیاست­های حاکم بر نصوص جزایی،
با سیاست جنایی مبتنی بر اسلام

۴

ناهمسویی با ساختار تقنینی، قضایی و اجراییِ
نظام حقوقی ایران

اقتدارگرایی تاریخی مفرط؛
نقیض آزادی­گرایی و اجتماع­مداری

۵

فصل چهارم:
تدوین الگوی بومی سیاست جنایی؛
وضع کنونی، بایسته­ها و محورها
مقدمه
آیا سیاست جنایی را می‌توان به شایا و ناشایا، درخور و نادرخور، روا و ناروا، متعالی و منحط، پیشرفته و ناپیشرفته تقسیم کرد؟ و یا اینکه راهبردهای سیاست جنایی در کشورهای گوناگون و نظام­های فکری و حقوقیِ مختلف، قیاس‌ناپذیر هستند و حسن و قبحِ آنها نسبی و تابع عناصر فراحقوقی است؟‌آیا‌این گزاره که «فلان الگوی سیاست جنایی متعالی است، و آن یکی الگو متدانی است» گزاره­ای صادق و معنادار است؟‌آیا اَبَرارزش‌هایی مطلق و ثابت وجود دارند که بتوان هر راهبرد و آموزه­ی سیاست جنایی را در نظر و عمل با معیار آنها سنجید؟ آیا راهبردها، مدل­ها و برنامه ­های سیاست جنایی (هرچند برین و متعالی) به سازا و ناسازا، فراخور و نافراخور قابل تقسیم هستند؟ آیا ممکن است یک نظام سیاست جناییِ مطلوب و متعالی با جامعه ­شناسیِ حقوقی جامعه‌ای سازا باشد ولی همین سامانه­ی سیاست جناییِ خوب، فراخور جامعه‌ای دیگر نباشد؟ به تعبیر دیگر، اگر ما در اینجا الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی طراحی می‌کنیم، آن­گاه‌آیا می­توانیم مدعی شویم که دورنمایی از «سیاست جنایی اسلامیِ مطلق» داریم که علاوه بر جامعه و نظام حقوقی‌ایران، مثلاً در عراق، لبنان، مصر و یا سوریه هم می‌توان کلیشه کرد؟ البته روشن است که وقتی جوامع تحت عوامل و ابرارزش‌های متعددی شکل می‌گیرند و سیاست جنایی نیز از ناشی و سرچشمه‌ها و آبشخورهای بی‌شماری به دست می‌آید، طبعاً در فرهنگ‌ها و عوامل سازنده‌ی هر جامعه تفاوت وجود دارد و یک الگوی خاص سیاست جنایی (هرچند متعالی) نمی‌تواند به کار همه‌ی جوامع بیاید.
سیاست جنایی دارای سرشت و صفاتی است؛ سیاست جنایی دارای کارکردهایی است و سیاست جنایی همانا یک سلسله عناصر ساختاری و صوری دارد و سیاست جنایی مجموعه‌ای از بینش‌ها، منش‌ها، کشش‌ها و کنش‌های سازوارشده است و به یک سامانه بدل شده است. صرف بینش، سیاست جنایی نیست؛ همچنان که «جهت­گیری خاص» یک نظام حقوق کیفری برای اتخاذ سیاست و اندیشه­ورزی در قبال انحرافات خطیر و جرایم را نیز نمی­ توان «سیاست جنایی» نامید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای سنجش سیاست جنایی از سه شیوه‌ باید بهره جست:
۱) سنجش با کاربست معیارهای ماهوی و مؤلفه‌ای، سرشت‌شناسانه و معرفت­شناختی. «حکمت‌نمونی» و «خردوربودن» مؤلفه‌های سیاست جنایی را از همین رهگذر می­توان محک زد؛ ۲) سنجش با کاربست معیارهای ساختاری و صوری مانند سازواری و انسجام درونی یک نظام سیاست جنایی. آن سامانه­ای از سیاست جنایی، برین است که مؤلفه‌های آن با یکدیگر کاملاً سازمند و منسجم باشند. سیاست جنایی ترجمه­محور و مشوّش که عناصر خود را از فرهنگ‌های مختلف وام گرفته است، مطلوب و کارآ نیست؛ نه آزادی را پاس می­دارد و نه امنیت را تحکیم می­ کند؛ نه ماهیت علمی دارد و نه وصف ارزشی. ۳) سنجش با کاربست معیارهای کارکردی. سیاست جنایی باید کارآ باشد و کارنامه رضایت­بخشی از انجام کارویژه­های خودش به بار آورد. قوانین جزایی خوب، قضات و وکلای متشخص و فرهیخته، زندان­بان­های باتجربه و افسران باهوش پلیس وقتی تحسین­برانگیزند که در میدان عمل، پیشگیری از جرم و واکنش به آن، کارنامه عملیِ قابل­ تأییدی برون دهند. مطلوب بودن هر یک از‌این عناصر، و حتی مطلوبیّت همه آنها با هم، تا نتواند سنجه­ی «عدالت کیفری در عینیت اجتماعی» را عملاً ارتقا بخشد، نشانگر یک نظام سیاست جناییِ خوب نیست.
آری؛ سیاست جنایی – اگرچه شاید به طور نسبی – به منحط و متعالی و شایا و ناشایا تقسیم می‌شود. شیوه و معیارهایی نیز وجود دارد که بتوان سیاست جنایی متعالی و منحط را از هم تفکیک کرد. اگر معیارها درست انتخاب شده باشد و سیاست جنایی­ایی که حاکم بر نظام حقوقیِ جزایی در هر کشور است از آن معیارها برخوردار شده باشد، آن سیاست جنایی، «برین» می‌شود و اگر بناست دورنمای تدوین سامانه­ بومی سیاست جنایی را پدید بیاوریم، باید آن معیارها را واجد باشد. این بایستی را می­توان «مهندسی سیاست جنایی» نامید.
مهندسی سیاست جنایی قبل از هر چیز نیازمند اندیشیدن به شیوه سیستماتیک و الگومحور است. در‌اینجا، اهمیت تعریف الگو احساس می­ شود. معادل­های واژه «الگو» در کتب لغت فارسی عبارتند از: سرمشق، مقتدی، اسوه، قدوه، مثال، نمونه و طرح[۷۷۷]. معادل­های انگلیسی‌این واژه نیز قابل بررسی و تأمل هستند[۷۷۸]؛ مشهورترین آنها «model» است. سایت دایره­المعارف آنلاین[۷۷۹] تعاریف متعددی برای «الگو» ذکر کرده که دو تعریف قابل توجه آن عبارتند از: ۱- «الگو، یک مشاهده تخمینی و برآوردی است که براساس آن مشخص می­ شود که هرچیزی چگونه کار می­ کند»[۷۸۰]؛ ۲- «الگو، یک نمایش ساده از یک سیستم است»[۷۸۱]. سایت وب­دیکشنری[۷۸۲] نیز که برای اصطلاحات و لغات، تعریف مناسب ارائه می­دهد حدود دوازده تعریف ذکر کرده که مناسب­ترین آن برای بحث ما «شرح ساده­ شده­ای از یک نهاد یا فرایند پیچیده»[۷۸۳] است. بنابراین، الگو، نمایش ساده­ی همه فرآیندها و یا همه نهادها و سازمان­ها می ­تواند باشد. رهبر معظّم انقلاب نیز در تعریف الگو فرمودند: «الگو یک وسیله و معیار و میزانی است برای‌این که آن کاری که انسان می­خواهد انجام دهد، با آن الگو تطبیق داده شود». بنیاد الگوی اسلامی-‌ایرانیِ پیشرفت نیز الگو را‌این­گونه تعریف کرده است: «الگو یک نقشه جامع است که هدف و سمت حرکت، شیوه حرکت و نحوه رفتار جامعه را برای تحقق یافتن تحول تکاملی جامعه بیان می کند»[۷۸۴]. بنابراین در مجموع، «الگو» اصطلاحی است با ویژگی­هایی از جمله: ۱) یک طرح محاسبه شده است. ۲) برنامه­ ها و فعالیت­های‌آینده در آن قابل تخمین است. ۳) به سان ترازو و میزان، ساختار محاسباتی دارد. ۴) نمایشی ساده از یک سازمان و نهاد یا مجموعه فرآیندها یا سیستم پیچیده است.[۷۸۵]
بر مبنای تعریفی که از الگو و اصطلاحات متناظر بیان شد و مبنای کار ما در ترسیم و تدوین برنامه سیاست جنایی‌ایران قرار می­گیرد، فوراً‌این پرسش در نظر مطرح می­ شود که‌آیا «الگوی خاصی» بر سیاست جنایی کنونی‌ایران حاکم است؟
در مقام پاسخ، باید بر واقعیات تلخ و شیرین مختلفی در سیاست جنایی کنونیِ‌ایران اشراف داشته باشیم. باید بدانیم قوانین جزایی ما در سیر تکوین و تحول تاریخیِ خود خاصیت تفسیرپذیری گسترده­ای چه از حیث تطبیق بر موضوع خارجی و چه از حیث تعیین نوع و میزان مجازات و اقدامات تأمینی داشته و قدرت مانور بالایی را برای قضات‌ایجاد کرده است. در‌این وضعیت، آن­چه بیش از نص قانون تعیین­کننده خواهد بود، نوع نگاه و تحلیل ماوقع توسط قاضی و شیوه مواجهه با آن از دیدگاه او خواهد بود. در واقع قضات به مثابه ماشین­هایی نیستند که صرفاً با نگاه به قانون و بدون توجه به مسائل پیرامونی و آن­چه فرا گرفته­اند صرفاً حکمی را بر موضوعی بار کنند. بلکه آموخته­های دانشگاهی و حوزوی و زمینه ­های فکری آنها هم در تعریف جرم و نگاه به موضوع و هم در تشخیص جرم بودن یا نبودن موضوع و نیز انتخاب وصف مجرمانه مناسب برای آن تأثیر جدّی دارد.‌این تأثیر، در شیوه رسیدگی از حیث اعتبار دلایل موجود و تصمیم ­گیری نهایی، یعنی نوع و میزان مجازات و شیوه اجرای آن، نیز تأثیر آشکاری دارد. اما تأثیرپذیری قضات و مأموران پلیس و کارکنان زندان و صاحبان دیگر مشاغل مرتبط با نظام اجراییِ سیاست جنایی از عوامل بی­شمارِ مؤثر بر اندیشه و عمل حقوقی­شان، به قدری بی­قاعده است که پیش ­بینی­ناپذیری و ضعف شدید در انسجام نظام حقوقی کشورمان را پدید آورده است. خودِ‌این عوامل مؤثر بر اندیشه و عمل دست­اندرکاران نظام سیاست جنایی، متأثر از منابع سیاست جنایی است؛ منابعی که نسبتِ آشفته­ای با هم دارند و به اجزاء یک ساعت می­مانند که درست با هم کار نمی­کنند و عقربه و صفحه و بند آن هر یک ساز خود را می­زند. تحول در علوم جنایی و خصوصاً در سیاست جنایی، ضرورتی است که خود بخشی از یک ضرورتِ بنیادی­تر است: تحول در علوم انسانی.
تحول در علوم انسانی، مدتی است به عنوان یک رویکرد نسبتاً جدّی در عرصه فعالیت­های علمی در کشور ما مطرح و فرصت جدیدی را برای تئوری­پردازی اندیشمندان فراهم کرده است. در‌این میان، سیاست جنایی به عنوان دانشی که موضوع محوری آن مطالعه مدیریت چاره­اندیشی در قبال انحارافات خطیر و جرایم و نیز مسائل راهبردی نظام عدالت کیفری است قاعدتاً باید جایگاه قابل توجهی داشته باشد.‌این در حالی است که در کشور ما بیشترین توجه مدعیان و حامیان ضرورت بومی­سازی علوم انسانی، به شاخه­هایی چون جامعه‌شناسی عمومی، روان­شناسی، اقتصاد و… بوده و حوزه ­های مطالعه جرم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با لحاظ‌این نکته که تحول در علوم انسانی در کشور ما عمدتاً به معنای بومی­سازی و اسلامی کردن آن به کار رفته و مد نظر واضعان است باید گفت یکی از دلایل مهجور ماندن آن در‌این عرصه، اقناع ذهنی نظریه­پردازان بومی­سازی نسبت به ابتنای قوانین کیفری ما بر موازین شرعی است؛ با‌این توضیح که چون بعد از انقلاب اسلامی قوانین کیفری ما از منابع حقوق عرفی فاصله گرفته و با منابع شرعی محک خورده و عمدتاً نص محور شده است ضعف و فقدی در‌این خصوص احساس نشده است. در حالی که در خطا بودن‌این استنتاج نباید تردید کرد؛ چه، اولاً قانون تنها یکی از منابع حقوق کیفری ما می‌باشد و همین منبع نیز اگرچه به حسب ظاهر خلاف موازین دینی نیست لیکن لزوماً نمی­ توان آن را مبیّن آموزه­های کیفری اسلامی دانست، بلکه در بسیاری از زمینه­ ها سایه سنگین مبانی نظری تمدن غرب را بر آن می­توان دید. همچنین برعکس، سایه سنگین رویکرد سنتی و اخباری به فقه بر حقوق کیفری موضوعه جمهوری اسلامی (حتی در بسیاری از مواد قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲) و نگرش و احکام صادره از قضات و متأسفانه حتی در ادبیات پارلمان کشورمان و اساتید علوم و معارف جزایی دانشگاه­ها و حوزه ­های کشورمان و تقریباً تمام مسئولان کلانِ حقوقی کشورمان نیز همچنان احساس می­ شود. در‌این میان، کمترین توجه است که به اقتضائات ملی و جامعه‌شناسی جناییِ ناظر بر جامعه‌ایرانی معطوف گشته است.
می­توان به عنوان مثال، اختلافات فاحش محاکم و دادسراها در مواجهه با جرایم و انحرافاتی چون روابط نامشروع و اعمال منافی عفت یا اخلال در نظم عمومی و یا معنا و مصداق تشویش علیه اذهان عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام و افساد فی الأرض را مد نظر گرفت. یک قاضی که حتی جرم­انگاری‌این پدیده ­ها را محل تأمل می‌داند شیوه خاصی را در مواجهه با آن اتخاذ می‌کند و دیگری در بحث اثبات جرم ممکن است ملاحظاتی داشته باشد و دادگاه دیگری در بحث نوع مجازات و شیوه  اجرا. نگرش قاضی به حفظ حقوق متهم از یک سو، یا دغدغه او در حمایت از بزه دیده و نظم جامعه نیز از سوی دیگر و همچنین ارزش­های جهانیِ حقوق بشری و هنجارهای قوام­ یافته و هنجارهای در حال نضج حقوق بین‌المللی و بازتاب ملی و جهانیِ آراء قضائی صادره در کشورمان در‌این میان تعیین­کننده خواهد بود. به علاوه، تفسیر و برداشت قضات از قواعد و مفاهیمی چون فرض برائت و نظم عمومی و شیوه‌‌های تفسیر قانون کیفری و درک نسبتِ فقه با حقوق نیز منشا آثار متفاوت است.‌این مسئله (نگاه جامع به موضوع، از ابتدای تحقیقات در دادسرا گرفته تا مرحله اجرای حکم و از اسباب موضوعی گرفته تا اسباب و زمینه ­های حکمی) درخور تحسین است.
متأسفانه، گفتمان تحول در علوم انسانی (بومی­سازی، اسلامی­سازی،…) که چند سالی است تحت گفتمان­های «جنبش نرم­افزاری» و «تحول در علوم انسانی» در کشور رواج و رونق یافته، به موازات دستاوردهای بسیار تحسین­برانگیزی که داشته، دستخوش گزند آسیب غرب­ستیزیِ مطلق­گرایانه و بازگشت به سنت­های قشری­نگری و برداشت­های کج­سلیقه از اسلام نیز شده است: حقوق بشر، نظریات علوم جزایی، پارادایم­های فکری دستاورد غرب، گویی نجس­العین انگاشته شده و امنیت­گرایی و عقل­گریزی و جامعه­ستیزی و تبلیغ مداوم فهم­ رسمی رایج و آشفته راجع به رابطه فقه و حقوق و در یک کلام، واپس­گرایی تبلیغ و حمایت می­ شود.‌آیا زمان آن نرسیده است که مسئولان امر متوجه شوند نه اکتفا به ترجمه از غرب صحیح است و نه اکتفا به ترجمه از فقه.‌آیا فهم‌این حقیقت که علوم و معارف انسانی و اجتماعی و تجربی در تکوین و تطور سیاست جنایی سهم دارند، خیلی سخت و پیچیده است؟! فقدان الگو و آشفتگی نهادهای سیاستگذاری جنایی کشورمان (خصوصاً مجلس، شورای نگهبان، قوه قضائیه، پژوهشگاه­های تدوین­کننده پیش­نویس­های قانون و…) در اتخاذ راهبرد منسجمی که همه منابع سیاست جنایی را به­ طور صحیح و در جای خود و در تعامل با دیگر منابع قرار دهد، نتیجه­ای ندارد جز‌این که مثلاً می­بینیم ارجاع کلی و بی­مبنا و تشتت­برانگیزِ قانون به فقه در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ نه تنها کم نشده، که بیشتر شده؛ می­بینیم که‌آیا بدون مبنا برای حد لواط فاعل در قانون مجازات اسلامی جدید شرط احصان مقرر شده؛ مشاهده می­کنیم که افساد فی الأرض مورد جرم­انگاری مستقل از محاربه قرار گرفته ولی خلاف اصول جرم­انگاری خصوصاً اصل وضوح قلمرو مصداقیِ جرم جرم­انگاری شده؛ می­بینیم که مسئولان دولت دهم همواره اختلافات سیاسی و حتی شخصیِ خود با قوه قضائیه و مسئولانش را دستمایه عدم ارجاع لوایح قضائی کیفری (لایحه پلیس قضایی، لایحه جامع وکالت و…)[۷۸۶] به مجلس شورای اسلامی قرار داده و از تصویب‌آیین­ نامه­ های اجرایی قوانین مصوب مجلس در وزارت دادگستری طفره می­رود و نظام سیاست جنایی کشور را هر روز بی­نظم­تر و بی­ شباهت­تر به «مفهوم نظام» می­ کند؛ می­بینیم که قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، ملغمه­ای است از سه نگرش: ۱- پذیرش تأسیسات ارفاقیِ قدیمی و نه حتی جدیدِ حقوق غربی (تعویق صدور حکم، نظارت الکترونیکی، مجازات خدمات اجتماعی، جزای نقدی روزانه، مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی، سامان­دهی نهادهای مخففه و مشدده­ی تخفیف کیفر و آزادی مشروط و تعدد و تکرار جرم و…)، ۲- رویکرد عقلانی (بعضاً عقلانیت صوری و صرفاً نواندیش­نما) به فقه در برخی مواد قانون، ۳- تداوم پافشاری بر رویکردِ ناروای «قاعده­سازی و عمومیت­بخشیِ برخی روایاتی که فقط یک «قضیهٌ فی واقعه» هستند.
تردیدی نیست که استفاده صحیح و عالمانه از ظرفیت­های منابع اسلامی محقق نمی­ شود مگر با بازاندیشی سیاستگذاران جنایی در فهم خود از تفاوت­های نص فقهی با نظریه علمِ انسانیِ اسلامی. مسئولان و هم البته بدنه اجرایی نهادهای متولی عدالت کیفری باید اولاً به تقید غیر ضروری به تقریرات و متون  فقهی گذشتگان و احتیاط بیش از حد در مخالفت با آن پایان دهند و بیش از پیش به‌این خودآگاهی دست یابند که خصوصاً در حوزه جرایم و مجازات­ها واقعاً چه‌ایرادهای بزرگی به رویکرد تقلیدگرانه از سنت دوره میانه حقوق کیفری اسلامی وارد است[۷۸۷]؛ همچنان که باید توجه کنند نظریات و نهادهای حقوقی وارداتی از غرب را نه باید رد کرد و نه باید چشم­بسته پذیرفت. ضمن‌این که به جامعه‌شناسی جنایی در‌ایران نیز توجه بسیار بیشتری بنمایند.
اما‌این که چرا تاکنون علوم انسانی در‌ایران تا بدین حد گرفتار افراط و تفریط است و گاهی فقط اقدام به واردسازیِ معرفت و آموزه و مدل از غرب می­ کند و گاهی فقط از فقه، و گاهی هم از هر دو ولی آشفته؟[۷۸۸] برای پیگیری پاسخ‌این پرسش باید به سراغ جامعه‌شناسیِ رشد و افول علم در‌ایران برویم. بدون‌این پیگیری تاریخ­پژوهانه و جامعه­شناختی، ترسیم نقشه راه برای بومی سازی علوم انسانی و خصوصاً سیاست جنایی، ممکن نیست.
در مطالعاتِ به عمل آمده پیرامون جامعه‌شناسیِ رشد و افول علم در‌ایران، مشخص شده است که دورۀ رشد علم در‌ایران بین سال‌های ۱۳۰ تا ۵۰۰ هجری است. شمار زیادی از دانشمندان مسلمان در‌این دوره زمانی می­زیسته­اند و تراکمی در‌این مقطع هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفیت دستاوردهای علمی‌ایشان وجود داشته است. دکتر قانعی راد در کتاب خود با عنوان «جامعه‌شناسی رشد و افول علم در‌ایران»[۷۸۹] به خوبی توضیح داده است فعالیت‌های علمی در‌این دوره بر اساس سه الگوی روش­شناسی قیاسی، تأویلی و تجربی از همدیگر قابل تفکیک است. الگوی قیاسی با زمینه‌های فلسفی آن الگویی بوده که پیش از سال ۱۳۰ هجری در یونان وجود داشته و در آن عقلانیت نظری بر امر تجربی غالب بوده است. کسانی چون فارابی و ابن سینا بیشتر در‌این الگو کار می‌کرده ­اند. هدف دانش در الگوی تأویلی، با نمونه‌های جابر ابن ­حیان، اخوان الصفا و باطنیه – حتی هنگامی که برای شناخت و دستکاری در جهان طبیعی به کار می‌رفت – نجات نفس یا کیمیای سعادت بود. در مجموع، الگوهای قیاسی و تأویلی به ترتیب، میراث تمدن­های یونانی و اسکندرانی بودند و نوآوری اساسی در‌این دوره، شکل­ گیری الگوی تجربی بوده است. در‌این دوره فعالیت‌های علمی دانشمندانی چون زکریای رازی، ابن هیثم، ابوریحان بیرونی، خوارزمی، بوزجانی و… را می‌توان از الگوهای قیاسی و تأویلی متمایز کرد؛‌این دانشمندان به معنای خاص کلمه نگاهی تجربی نسبت به پدیده‌ها داشته اند. آن چه در رنسانس در اروپا تکرار شد، چند قرن قبل از آن در‌ایران شکل گرفت. شاید مثلثات قبلاً هم وجود داشت ولی کسی از مثلثات برای اندازه ­گیری فاصله زمین تا ماه استفاده نکرده بود. دکتر قانعی راد در کتاب مذکور و جدید الانتشار خود تأکید کرده که رشد علم در آن دوره محصول فعالیت کنشگران، دانشمندان و شخصیت‌هآیایرانی است؛ عمدتاً‌این‌ایرانیان بودند که با کاربرد روش‌های تجربی، الگوی جدیدی را پدید آوردند که نظریه را به تجربه نزدیک می‌کرد. هر چند بیشتر دانشوران در الگوهای قیاسی و تاویلی نیز‌ایرانی بودند ولی علوم تجربی را به معنایی خاص که در کتاب توضیح داده شده است می‌توان با واکنش‌ایرانیان به شرایط دوران خود مرتبط ساخت.
در مجموع، نظریات موجود برای توضیح رشد علم در دوره زمانی مذکور در یک مثلث به سه عامل «تاثیر یونانی، اسلامی و‌ایرانی» اشاره می­ کنند. نظریه انتقال یونانی بر تأثیر برخورد فرهنگی با اندیشه­ های یونانی و نهضت ترجمه تأکید دارد. نهضت ترجمه رخدادی مهم بود ولی ترجمه­ها فقط از یونان نبودند و میراث یونان نیز بیشتر در الگوی قیاسی تأثیر داشت تا بر الگوی تجربی. در مورد تأثیر اسلامی نیز از توجه اسلام به علم یا تأثیر متکلمین معتزلی سخن گفته می­ شود.[۷۹۰]
باید توجه کنیم که دگرگونی­های معرفتی فقط ناشی از تأثیر کلامی نیستند و در‌این میان تأثیر تاریخی و جامعه شناختی اهمیت بیشتری دارد. اگر توصیه اسلام به «طلب علم» مهم است باید پرسید که چرا مسلمانان بعد از دوره تاریخی باشکوه مذکور، دیگر به طور چشمگیری به‌این توصیه عمل نکردند و دوران افول علم را متحمل شدند؟ بی تردید، در دوران افول علم هم توصیه اسلام به طلب علم وجود داشت ولی مسأله‌اینجاست که مفهوم علم به گونه ­ای تفسیر می‌شد که با الگوی تأویلی و معرفت عرفانی سازگاری داشت. در تأثیر‌ایرانی هم گفته شده که رشد علمی در‌این دوره، ادامه سنت جندی شاپور است که سنت مزبور همانا نمودی از الگوی تجربی به شمار می ­آید[۷۹۱]. الگوی تجربی در‌این دوره، دو ویژگی روش­شناختی و فرهنگی دارد و از یک سو نظریه و تجربه را به همدیگر پیوند می­زند و از سوی دیگر، ماهیت چندفرهنگی دارد و به مقایسه و تقارب دانش اقوام و کشورهای مختلف اهمیت می­دهد. ریاضیات امثال ابوریحان بیرونی از ترکیب ریاضی هندی و یونانی به وجود آمد؛ طب متمایز‌این دوره نیز از ترکیب طب‌ایرانی، یونانی، سریانی، هندی و… شکل گرفت. اما فعالیت­های علم تجربی تا هنگامی دوام آورد که حکومت­های مستقل‌ایرانی هم وجود داشتند و با شکست خوارزمشاه از محمود غزنوی در سال ۴۰۵ هجری افول علم نیز آغاز شد و تا شش قرن بعد که بازشکوفایی تمدن اسلامی در عصر صفوی صورت یافت[۷۹۲]، به طول انجامید.
غرض از بازمرور سابقه تاریخی افت و خیز وضعیت علم و اندیشیدگی در‌ایران در سطور فوق‌این بود که به مثلث «اسلامی،‌ایرانی، یونانی» توجه مضاعفی بکنیم. نگارنده‌این رساله، باورمند است که احیاء تمدن اسلامی برای بار دوم[۷۹۳] - در عرصه علوم جنایی و خصوصاً سیاست جنایی - در گرو «بازآرایی و چینش مجدد قطعات پازل: دستاوردهای معارف اسلامی، علوم غربی و اقتضائات ملی» است. کم­لطفی به یکی از‌این سه و پررنگ کردن دیگری (بخش اسلامی و بخش غربی) و تداوم طرد سومی از گردونه محاسبات سیاستگذاری جنایی (بخش ملی)، نقطه مقابل صراط مستقیمِ پیموندنی به منظور «ترسیم افق» و سپس «تدوین الگو» برای «سیاست جنایی بومی» است.
فصل چهارم رساله، که مقدمه­ی حاضر طلیعه­ی آن است، بر پایه عقبه­ی مبحث­ها و فصل­های گذشته که حول نقد برخی­های وام­گیری­های نسنجیده­ی نظام سیاست جنایی‌ایران از سیاست جنایی غربی و از فقه جزایی تنظیم یافت، مبحث سوم از‌این فصل همانا از نقد و وجه سلبی فرا می­رود و به ساخت و وجه‌ایجابیِ سیاست جنایی‌ایران می­نگرد. در‌این مسیر، رساله بحث می­ کند که «ایرانِ در گذار- از سنت به مدرنیته­ی البته دینی و بومی» چه اقتضائاتی را باید مدنظر داشته باشد تا بتواند نیروها و ظرفیت­های خود را برای ترسیم افق و تنقیح منابع لازم برای تدوین الگوی بومی (اسلامی-‌ایرانیِ) سیاست جنایی تدارک ببیند.‌این اقتضائات در دو سطح ملی و جهانی رصد خواهد شد که البته هر سطح نیز حاوی خرده­اقتضائاتِ منسجم و زیرگروهیِ خود خواهد بود. سپس، روش مناسب برای هدایت مؤلفه­ های ماهوی و سهم­دهی و آرایش­ بخشیدن به آنها در تعامل با هم، بحث خواهد شد و آن­گاه محورهای هفت­گانه­ای را به عنوان «نقشه راه» یا همان «مبانی تدوین» الگوی بومی سیاست جنایی برآیایرانِ اسلامی طرح می­گردد.
مبحث اول: جنبه­ های غیربومی سیاست جنایی کنونی‌ایران
سیاست جنایی، در کشورمان، وضعیت و جایگاهی مطلوبی در قانون­نویسی‌ها و سیاست‌گذاری­های کلان جزایی ندارد. در واقع، سیاست کیفری همچنان گفتمان حاکم بر دستگاه حقوقی رسمی جمهوری اسلامی است؛ نهاهای ارفاقیِ مدرنی هم که با رویکرد غیرسزاده و اجتماع­محور وارد تحولات تقنینی و گفتمان نوین قضایی کشورمان شده است، بیش از آن که نتیجه چرخش نگاه مسئولان از سیاست کیفری به سیاست جنایی باشد، پیامد چاره­جویی آنان برای کاهش معضلات مدیریت زندان از گذر توسل به جایگزین­های حبس است. تدوین راهبرد برای سیاستگذاری جنایی و اجرای راهبرد و ارزیابی آن نیازمند یک عزم حکومتی و ملی و رویکرد عقلانی، اجتماع­محور، مبتنی بر ادراک مقاصد شریعت و عنایت به هنجارهای صحیح جهانی و نیز سهیم­دانستن نقش اقتضائات ملی است. نیروهای هم متخصص و هم متعهد که برآمده از اوج دقت در شایسته­سالاری اداری در نصب مسئولان است، می­توانند اتخاذ راهبرد کنند؛ نه هر آن کس که مدل­های غربی سیاست جنایی را فقط ترجمه می­ کند و با فقه و انسان­شناسی حقوقی‌ایرانی و جامعه ­شناسی حقوقی‌ایرانی ناآشناست شایسته تصمیم ­گیری در سیاست جنایی‌ایران را دارد و نه آن کس که علم سیاست جنایی را نمی­شناسد و بر‌این باورِ نارواست که سیاست جنایی اسلامی همان سیاست­های حاکم بر فقه جزایی است و همان نصوص وحیانی و روایی است که باید به حقوق موضوعه و رویه حقوقی دستگاه­های متولی عدالت کیفری تزریق شود.
چنانچه به موضوعیت داشتنِ شلاق به عنوان کیفر تعزیری ذره­ای باور داشته باشیم و «بما یراه الحاکم» را نفهمیده باشیم[۷۹۴]، همچنان که بی­کیفرمانیِ مفسدان اقتصادی اصلی و اطاله­ی بی ­پایان در دادرسی و کیفررسانی به مفسدان اقتصادی خرده­پا را تداوم بخشیم و اقتدار پلیسی و قضایی را در جمع­آوری اراذل و اوباش و مشتی معتاد به تصویر کشیم، همچنان که نظریه­ های و راهبردهای جرم­ شناسی غربی را ابتدا انکار و سپس فقط ترجمه کنیم و بی­ملاحظه­ی اصطکاک آنها با دیگر اجزاء نظام حقوقی‌ایران به واردسازی آنها در قوانین جزایی خود اقدام کنیم، مادام که به جای اتخاذ تصمیم شجاعانه درباره اجرای قطعیِ رجم یا حذف آن از قوانین جزایی تصمیم گرفته نشود و مانند ماده ۲۲۵ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲[۷۹۵] صرفاً لفاظی و ابهام­گویی گردد، مادام اولین اصل حقوق جزا یعنی اصل قانونی بودن جرایم و مجازات­ها در ماده ۲۲۰ قانون مذکور[۷۹۶] به محاق رود، همچنان که سن مسئولیت کیفری در ابهام باشد[۷۹۷]، همچنان که جرم­انگار­های موسّع تداوم یابد، همچنان که مصادیق ارتکاب بسیاری جرایم در‌‌هاله ابهام از حیث قلمر رکن مادی به سر می­برد، مادام که میانگین کیفر حبس تعزیری را با درجه­بندی هشت­گانه در ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی بسیار افزوده­ایم و مصادیق استحقاق مجرم به ارفاق را کاسته­ایم[۷۹۸] و در موضعی متناقض همانا چندین تأسیس ارفاقی برای کاهش حبس وارد کرده­ایم، تمام کتب و مقالاتی که اصطلاح «سیاست جنایی جمهوری اسلامی‌ایران» را به­کار برده­اند، محل تأمل و نقد‌اند. کدام سیاست؟ واقعاً و انصافاً مادام که طبقه ­بندی جرایم و تعریف جرم و مصادیق جرم – حتی حدود – و شرایط اجرای حد و قصاص هنوز در نوسانِ تقنینی بسر می­برد و سرگردانی مجلس شورای اسلامی و مراکز پژوهشی تدوین­کننده پیش­نویس قوانین جزایی در تبعیت از کدام روایت و فتوا بیشتر و بیشتر می­ شود و یعنی هنوز بر سر اولیه­ترین مسائل همچنان ابهام­ها و آشفتگی­های بنیادین وجود دارد،‌آیا «سیاست جنایی جمهوری اسلامی» اصطلاح قابل قبولی است؟ مادام که مشکلات مذکور همچنان باقی است، راهی دور و دراز در پیش است تا بتوانیم سیاست جنایی شایسته برای جمهوری اسلامی را ترسیم کنیم و سپس تدوین و بعداً برنامه­ ریزی و آن­گاه اجرا و نهایتاً ارزیابی و مداوماً اصلاح نماییم.
قبل از ورود به گفتارهای این مبحث، بد نیست یک جلوه از نگرانی­ها پیرامون احتمال بومی نبودن یک سیاست کیفری «یعنی افراط در مجازات بدنی» و در مقابل، کوششی ارزنده برای کاهش تا حد ممکنِ‌این نگرانی­ها و بلکه بومی­سازی مجازات بدنی در سیستم شرعی و قانونیِ جزاییِ کشورمان توصیف شود.‌این کوشش موفق، توسط امام خمینی (ره) صورت گرفت؛ او که به فقه و به حکومت، وسعت و عمق و معنایی شگفت­انگیز بخشید.‌این «مقدمه­ای مشحون به نمونه ­ای ملموس» است برای ورود به گفتارهآیاین مبحث.
وجود اصول حاکم بر مجازات­های بدنی، امروزه در مجازات­های دیگری نظیر حبس و کیفرهای نوین همانند مجازات­های مالی، کار عام المنفعه، حبس خانگی، میانجی­گری و… مورد توجه قرار می­گیرد، و سعی بر‌این است که‌این اصول در کیفرهایی که با حقوق بشر سازگار اند مورد اجرا قرار گیرد. استفاده از قواعد فقهی مانند «التعزیر بما یراه الحاکم» و «التعزیر دون الحد» می ­تواند ما را در تغییر مجازات­های بدنی و تبدیل آنها به مجازات­های نوین کمک کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم