کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



این نگرش از آن‏رو است که در سلسله معارف پاک و تابناک اسلام دختران و زنان ستایش بسیاری گردیده و چونان گوهری گرانبها و دُرّی درخشان و چشم‏نواز، لبریز از جاذبه و عظمت و زیبایی و عزّت دانسته شده‏اند.

اخلاق نبوی، رفتار علوی این نگاه و نگرش شایسته به وجود بانوان و دختران در پندار، گفتار و رفتار پیشوایان پاک و سخنان تابناک آنان به روشنی احساس می‏ شود. ‌به این سخن امام علی(ع) بنگریم که
حجاب مانع ظاهری است که چون صدف گوهری گران سنگ در آغوش خود حفظ می‏کندو نشان از بهای والاو چشمگیر آن داردو عفاف حالتی درونی و نفسانی است که ازشعله کشیدن هوا و هوس و پیشروی شهوت جلوگیری می ‏کند.[۴۸]

به طور کلی توصیه های اسلام در خصوص پوشش زنان مسلمان از ویژگی‌ها و امتیازات خاصی برخوردار است که تأمین کننده شخصیت و منزلت وجودی زن می‌باشد. لیکن به لحاظ اهمیت و حساسیت این مسئله، اسلام قواعد کلی را برای تبیین الگوی مناسب پوشش زنان ارائه نموده است.

گفتار دوم:فلسفه حجاب وپوشش در اسلام وایرادات وارده به آن

درابتدا لازم است قبل از بررسی فلسفه حجاب و ضرورت وجودی حجاب از منظر دین اسلام , لغت و مفهوم حجاب را ازجهات گوناگون موردتحلیل قرار داده ونظرات اندیشمندان ومتفکرین علوم دینی رادراین زمینه دریابیم تا بتوانیم در ادامه تحلیلی صحیح از فلسفه حجاب بیان نماییم.

بنداول:مفهـوم لغـوی حجـاب

«حجاب» واژه عربی است و زبان شناسان عرب، برای آن، دو معنای اصلی بر شمرده اند:

۱-حجاب، به مفهوم مانع وحایل میان دو چیز است، خواه آن دو چیز از امور مادی واشیای محسوس باشد ویا از امور معنوی و غیر محسوس.

«حَجَبَ به معنای منع است و از همین رو به پوشش حجاب گفته می شود زیرا پوشش مانع از مشاهده می شود و به دربان حاجب گفته می شود چون مانع و بازدارنده از ورود دیگران است. اصل معنای حجاب، جسمی است که بین دوجسد حائل می شود و گاه بر امور معنوی نیز به کار می رود؛ از این رو گفته شده است: «عجز» حجاب میان انسان و مراد اوست و «معصیت» حجاب بین بنده و پرورد گار اوست..»[۴۹]

۲- حجاب به معنای ستر وپوشش

صحاح اللغه معنای پوشش را برای حجاب یاد آور شده وگفته است:

«الحجاب الستر وحجاب الجوف ما یحجب بین الفوأد و سایره»[۵۰]

«حجاب یعنی پوشش وحجاب درون انسان، یعنی آن چه که بین قلب وسایرآن حائل می شود.»

کاربرد قرآنی حجاب نیز دلالت بر آن دارد که اصل معنای حجاب منع است و اگر به پوشش و ساتر، حجاب گفته می شود، از آن رو است که پوشش، مانع از دیدن و از مصداق های حجاب است.

از گفتار اهل لغت می توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششی گفته می شود که مانع از دیدن شیئی پوشانده شده می شود. شهید مطهری نتیجه تحقیقات لغوی خود را درباره این واژه، چنین بیان می‌کند:

«کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد».[۵۱]

این واژه درقرآن وحدیث نیز باعنایت به همین معنای لغوی به­کاررفته ‌و معنای­خاصی پیدانکرده است.[۵۲]

البته لازم بذکر است علاوه بر معنای لغوی ،کلمه «حجاب» تعابیر مختلفی نسبت به آن ذکر شده است که به اختصار به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم[۵۳]:

الف – عفاف ذهن: نپروراندن ذهنیت گناه و معصیت در ذهن و پرهیز از فکر و خیالات باطل از توصیه های اسلام است. چرا که مقدمه و زمینه ساز سقوط انسان در ورطه گناه و ارتباط نامشروع، ذهنیت سازی آن است. همان طور که در احادیث آمده است، برخی افراد بدون آنکه مرتکب عمل زشت زنا شوند، در خود ذهنیت زنا را می پرورانند و در فضای روحی زنا بسر می‌برند.

ب- عفاف نگاه: از دستورات مؤکد اسلام رعایت نگاه و پرهیز از نظر کردن به نامحرم است. چرا که بیشترین تأثیر منفی را بر دل می‌گذارد. با توجه به اهمیت مسأله، خداوند در سوره نور می فرماید: » به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و دامان خود را حفظ کنند، این کار برای آن ها پاکیزه تر است خداوند از آنچه انجام می‌دهند آگاه است.

ج – عفاف گفتار: فقهای اسلامی تأکید دارند که برای زن جایز نیست صدای خود را بگونه ای خوش آهنگ، نازک و ملایم جلوه دهد که موجب تحریک نامحرم شود. علاوه بر این در برخورد با نامجرم از بیان کلمات و الفاظ احساسی و تحریک کننده بپرهیزد و در گفتار جدیت نشان دهد تا افراد ضعیف الایمان و بیماردلان سوءاستفاده نکنند.

د – عفاف در تعاملات رفتاری (در برخورد حسی): اسلام هر گونه ارتباط و برخورد حسی میان زن و مرد اجنبی را حرام ‌کرده‌است. لذا مرد نمی تواند با هیچ عضوی از اعضاء خود با عضوی از اندام بدن زن نامحرم تماس حاصل نماید. از این رو مصافحه (دست دادن)، بوسیدن و لمس کردن اعضاء بدن زن نامحرم حرام است..

هـ‌- عفاف در رفتار و معاشرت: زن مسلمان علاوه بر پوشش ظاهری باید در نوع حرکات، برخوردها و حتی راه رفتن نیز زمینه سوءاستفاده افراد اجنبی و هوسباز را از میان ببرد. برخوردهای سنگین توأم با متانت، شرم و حیا، تواضع و وقار، کم گوئی و پرهیز از گشاده روئی مفرط، برخوردهای جلف، معاشرت دوستانه و اختلاط با مرد بیگانه بر یک زن مسلمان لازم است.

و – عفاف در زینت: زن مسلمان باید علاوه بر پوشش اعضاء و اندام خود، هر نوع زیور و زینت را از معرض دید نامحرمان پنهان سازد و از هر گونه آرایش و خودنمائی در بابر افراد بیگانه و اجنبی بپرهیزد تا زمینه جلب توجه و تحریک آنان فراهم نشود.

بند دوم:فلسفه حجاب

این بند از دو قسمت تشکیل یافته است در قسمت اول به ایرادات و اشکالات وارده بر امر حجاب می پردازیم و در قسمت دوم از فلسفه حجاب د راسلام سخن خواهیم گفت:

الف:ایرادات واشکالات وارده در خصوص امر «حجاب»

معمولا در خصوص داشتن «حجاب» برای زنان،افرادی ایراداتی وارد کرده‌اند که عبارتند از ۱٫منطقی نبودن«حجاب» ۲٫محدود شدن آزادی زن با حفظ حجاب۳٫ رود فعالیت‌های زن در سطح اجتماع به علت حفظ حجاب ۴٫ افزایش التهابهای جنسی در سطح اجتماع با رعایت حجاب اسلامی که به طور جداگانه به آن ها می پردازیم:[۵۴]

۱)منطقی نبودن حجاب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:14:00 ق.ظ ]




    1. کاربرد EVA در طرح‌های پاداش مدیریت

    1. استفاده از EVA برای کاهش مشکلات نمایندگی

۶-۲-۶٫ روش محاسبه ارزش افزوده اقتصادی

برای محاسبه EVA از فرمول زیر استفاده می‌شود:

EVA= Capital (r-c) = NOPAT- Capital × C

که در آن EVA ارزش افزوده اقتصادی، r نرخ بازده کلی سرمایه و c نرخ هزینه سرمایه، NOPAT سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و Capital سرمایه عملیاتی بکارگرفته می‌باشد.

جدول (۲-۳): محاسبه ارزش افزوده اقتصادی

فروش خالص

ریال×××

نام شرکت

گزارش ارزش افزوده اقتصادی برای دوره مالی

××××

کسر می‌شود: هزینه های عملیاتی

) ×××(

EBIT سود عملیاتی (قبل از بهره و مالیات)

×××

کسر می شود: مالیات شرکت

) ×××(

)NOPAT سود عملیاتی پس از کسر مالیات(

×××

کسر می شود هزینه های سرمایه

) ×××(

)EVA ارزش افزوده اقتصادی(

×××

۶٫۲٫۶٫۲ ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده (REVA)

یکی از عمده‌ترین انتقادات وارده شده بر EVA آن است که هزینه فرصتی منابع به کار گرفته شده در شرکت را بر مبنای ارزش دفتری آن‌ ها محاسبه می‌کند در حالی که سرمایه گذاران انتظار بازده مبتنی بر بازار را دارند. اگر سرمایه گذاران شرکت را به ارزش بازار آن فروخته و وجوه حاصل از آن را دارایی‌های با ریسک مساوی شرکت سرمایه گذاری کنند، در این صورت آن‌ ها می‌توانند انتظار تحصیل بازدهی معادل هزینه سرمایه بر مبنای ارزش بازار کل شرکت و نه صرفاً ارزش دفتری سرمایه گذاری نمایش داده شده در ترازنامه را داشته باشند. در نتیجه، هزینه سرمایه ناگزیر باید هزینه فرصت واقعی سرمایه گذاران را منعکس کند (شریعت پناهی و بادآور نهندی، ۱۳۷۸). به منظور برطرف ساختن این نقص جفری و همکارانش (۱۹۹۷) پیشنهاد جایگزینی آن‌را با یک معیار اندازه گیری که آن‌ ها REVA می‌نامند مطرح کردند. REVA عبارت است از سود خالص باقی‌مانده ای است که پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذران به ارزش بازار از سود خالص عملیاتی پس از مالیات به دست می‌آید.

۷٫۲٫۶٫۲ مزایای REVA نسبت به EVA

    1. هر وقت REVA مثبت باشد ارزش اضافی نسبت به هزینه فرصت بر مبنای بازار برای سهام‌داران آفریده شده است. سود عملیاتی در جریان برای سرمایه گذاران در پایان دوره از هزینه فرصت واقعی سرمایه آن‌ ها بیشتر است. در حالی که این وضعیت ‌در مورد EVA صادق نیست؛ ممکن است بازدهی کمتر از هزینه فرصت واقعی سرمایه عاید سهام‌داران گردد ولی کماکان EVA شرکت مثبت باشد.

  1. REVA را می‌توان بر مبنای کل جریانات سود برای سرمایه گذاران (بدهی و حقوق صاحبان سهام) یا فقط بر مبنای جریانات سود برای حقوق صاحبان سهام محاسبه کرد. این ویژگی تنها زمانی ‌در مورد EVA صادق است که ارزش بازار بدهی و حقوق صاحبان سهام با ارزش دفتری اقتصادی (و نه حسابداری) آن‌ ها برابر باشد.

۸٫۲٫۶٫۲ نحوه محاسبه REVA

که در آن:

NOPATt= سود خالص عملیاتی پس از مالیات در دوره t

WACC= میانگین موزون هزینه سرمایه

MCAPITALt-1= ارزش بازار شرکت در ابتدای دوره t (انتهای دوره t-1)

MCAPITAL به دو صورت زیر قابل محاسبه است:

MV=MVA+ IBV= آینده هایEVA+ ارزش فعلی سرمایه به کار گرفته شده

MV= MCAPITAL= tتعداد سهام شرکت× قیمت بازار سهام در دوره +بدهی‌های جاری بدون بهره-ارزش بازار کل بدهی

۷٫۲ ارزش افزوده اقتصادی و نرخ تورم و نرخ ارز

با عنایت به آنکه ارزش افزوده اقتصادی بر اساس اطلاعات خروجی از سیستم حسابداری تاریخی محاسبه می‌شود، تورم بالا می‌تواند بار اطلاعاتی و کاربردهای این معیار معروف سنجش عملکرد را مخدوش نماید. تورم از طریق تأثیرگذاری بر سه عامل سود عملیاتی، هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته ممکن است ارزش افزوده اقتصادی سنتی را تحریف نماید، به طوری که منجر به گمراه کننده بودن نتایج شود. با توجه به سطح بالای تورم در کشور، به نظر می‌رسد که این معیار مشهور توانایی ارزیابی و پیش‌بینی خود را به طور قابل ملاحظه‌ای از دست داده باشد و آنچنان که در کشورهای با تورم پایین مورد استفاده قرار می‌گیرد، در ایران کاربرد نداشته باشد. ‌بنابرین‏ تعدیل ارزش افزوده اقتصادی اسمی از بابت آثار تورمی برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده برای بهبود نتایج حاصل از بکارگرفته این معیار ضروری به نظر می‌رسد (سعیدی و اکبری، ۱۳۸۷؛ص ۱۴۸).

به طور کلی تورم EVA را به دو طریق منحرف می‌کند:

اولین انحراف در سطح سود عملیاتی پس از مالیات است . در دوران تورمی اختلاف زیادی بین استهلاک حسابداری و استهلاک اقتصادی ایجاد می‌شود؛ چون بهای جایگزینی دارایی بسیار بیشتر از قیمت‌ها ی خرید تاریخی است . ‌بنابرین‏ اختلاف بین استهلاک حسابداری و استهلاک بر مبنای ارزش‌های جایگزینی باید از سود عملیاتی پس از مالیات کسر شود.

دومین انحراف ‌در مورد سرمایه است. وقتی دارایی‌ها تحت شرایط تورمی بر اساس بهای تمام شده تاریخی ارزیابی می‌شوند ارزش دفتری اغلب نماینده نامناسبی برای ارزش واقعی دارایی‌هاست. این موضوع ‌در مورد دارایی‌ها ی استهلاک ناپذیر و دارایی‌ها ی استهلاک پذیر با عمر طولانی بیشتر مصداق دارد (جهانخانی و سهرابی،۱۳۸۹؛ص۵-۴).

در معاملات بین کشورها، ارزش واقعی پول، قدرت رقابت اقتصادی دو کشور را نشان می‌دهد و بیانگر قیمت کالای داخلی بر حسب کالاها در کشور طرف مقابل است. به عبارت دیگر، ارزش واقعی پول، ارزش کالاهای داخلی و خارجی را بر حسب یک پول واحد که می‌تواند پول داخلی یا خارجی باشد، نشان می‌دهد و قدرت خرید را با هم مقایسه می‌کند. پایین بودن تورم در کشورهای طرف معامله در ایران باعث می‌شود که آن‌ ها بر ایران مزیت رقابتی داشته باشند. در چنین شرایطی بانک مرکزی برای محدود کردن این مزیت رقابتی از طریق گران کردن پول خارجی (پایین آوردن قیمت ریال) اقدامات جبرانی انجام دهد. این عمل بانک مرکزی در واقع ارزش دلار را بالا و ارزش یال را پایین می‌آورد.[۲۸] در حال حاضر محیط کسب و کارهای مختلف با چالش‌های زیادی مواجه شده‌اند که می‌توانند تأثیر زیادی بر عملکرد شرکت‌ها داشته باشند. علاوه بر این افزایش رقابت بین بازارهای داخلی و خارجی، تغییرات نرخ ارز و نوسانات زیاد نرخ بهره باعث سردرگمی سازمان‌ها و تمرکز مدیران بر ارزش آفرینی شده‌اند. نرخ ارز از راه‌های مختلفی بر بازده سرمایه تأثیر گذار است. برای مثال اگر دارایی‌ها بر اساس دلار قیمت گذاری شده باشند اما شرکت خریدار ارز دیگری را ارائه دهد. هزینه دارایی بر اساس نرخ تبادل ارزها تغییر خواهد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ق.ظ ]




برنامه‌ریزی روانی می‌تواند طیف وسیعی از فعالیت‌ها را دربر‌گیرد و باید در همه ابعاد فوریت و برنامه‌ریزی بازسازی بعد از جنگ برای کودکان ادغام شود. این ها بهتر از همه در همکاری با کودکان، والدین و مقامات مسئول توسعه و اجرا می‌شوند. فعالیت‌ها باید با هدف حمایت از ابعاد اجتماعی و روانی رشد بچه باشد در حالی که تأثیرات مخاصمات مسلحانه را کاهش می‌دهد.

تمایلی برای بررسی کمک‌های روانی در چارچوب برنامه های حساب شده مشاوره وجود دارد. با وجود آن رشد اجتماعی کودکان و روش‌هایی که با آن کودکان دنیایشان را درک می‌کنند، نتیجه تعامل مستمر در میان کودکان، خانواده و جامعه می‌باشد. به‌همین دلیل است که مداخله‌های روانی در داخل جامعه ریشه دارد و از نهادینه شدن کودکان جلوگیری می‌کند. تأثیر برنامه های بهبود روانی تا‌ حد زیادی متکی به فهم و توجه به فرهنگ محلی، آگاهی و سنت می‌باشد. برای مثال معنویت نقش مهمی در بسیاری از فرهنگ‌ها ایفا می‌کند و در جای مناسب باید در راهبردهای حمایت روانی گنجانده شود.

همه برنامه ها در موقعیت‌های اضطراری و عواقب بعدی‌شان احتمال بالقوه برای پیشرفت یا تضعیف سلامت روانی کودکان و خانواده ها را دارند. کارکنان بشردوست باید از پیامدهای کارشان آگاه باشند وگرنه آن ها فرصت‌هایی را برای حمایت از کودکان از دست می‌دهند یا حتی بی دلیل باعث آسیب می‌شوند.

تمام برنامه های امدادی بشردوستانه مفهوم روانی دارند. حمایت روانی برای کودکان، خانواده ها و جامعه باید پشت سر‌هم همراه با فعالیت‌های توسعه‌یافته اقتصادی، آموزشی و بهداشتی فراهم شود۱۵۶ و باید یک مداخله مقدم در موقعیت‌های اضطراری باشد. مداخله‌ها باید آنقدر قابل تغییر باشد تا با تغییر شرایط وفق داده‌شوند.۱۵۷ قصه‌گویی، هنر، تئاتر، نمایش و ورزش‌ها برای کمک به مداوا استفاده شده‌اند.

کارکنان بشردوست، روزنامه‌نگاران و سایر وکلا باید از کودکان حمایت کنند به علت دردی که احتمالاً نتیجه مداخله‌های نامناسب، «روان‌درمانی» یا مصاحبه هایی که باعث می‌شود کودکان بدترین لحظات‌شان را نقل کنند یا در ذهن مرور کنند. این ها می‌تواند زخم‌های کهنه را باز کند و سیستم دفاعی بچه را مخصوصاً در نبود حمایت یا پیگیری مداوم ویران کند.

‌بر مبنای کار پیمان بین‌المللی نجات کودکان (ISCA)،UNICEF مجموعه‌ای از کارگاه‌ها را در سال‌۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ برای ایجاد اتفاق‌نظر روی مجموعه‌ای از اصول راهنما برای برنامه‌ریزی روانی برگزار کرد. این اصول به توجه به فرهنگ محلی، رویکردهای مبتنی بر جامعه، بهبود و مشارکت کودکان تأکید دارد و به طور فزاینده‌ای در واکنش‌های بشردوستانه در کشورهای جنگ‌زده و در بسته های آموزشی گسترش داده شده توسط مأموران عالی‌رتبه سازمان ملل برای پناهندگان(UNHCR) و توسط ISCA نشان داده می‌شوند.

۴٫۳٫۲٫ مورد توجه قرار‌دادن فرهنگ محلی

روش‌هایی که با آن افراد و جوامع با وقایع ناراحت‌کننده مقابله می‌کنند می‌تواند به طور چشمگیری از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت باشد. اینکه چطور افراد درد، شوک و رنج را نشان می‌دهند تا‌حد زیادی بستگی به عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارد. آداب و رسوم مرتبط با رشد کردن و بالغ شدن به علاوه آداب مرتبط با مرگ، دفن و سوگواری به طور خاص مهم می‌باشند. آنچه به کودکان ‌در مورد مرگ طبق عادت گفته می‌شود و اینکه چطور انتظار می‌رود آن ها در واکنش به مرگ و اندوه رفتار کنند، در میان فرهنگ‌های مختلف فرق می‌کند.

روش‌های سنتی در حمایت از بهبود روانی کودکان می‌تواند مفید باشد. به عنوان مثال آداب و رسوم تطهیر برای دور کردن ارواح مزاحم استفاده شده است تا استرس را کم کند و کودکان را دوباره به جوامع‌شان پیوند دهد. در اشتیاق آن ها برای حمایت از این رویکردهای سنتی، سازمان‌های بشردوست حاضر بودند به آن ها با پرداخت نقدی، کمک مالی کنند. این می‌تواند ناخواسته به شیوه های سنتی جنبه تجاری دهد و مفهوم اصلی و تأثیر نهایی آن ها را تحریف کند.

بسیاری از آداب و رسوم شفابخش به نیروهای طبیعت برای احضار روح و اجداد نسبت داده می‌شود. در آنگولا کودکان اعتقاد دارند که اگر آن ها یک مراسم خاکسپاری را درست اجرا کنند آن ها توسط روح والدینشان مورد آمرزش قرار‌ می‌گیرند اما اگر آن ها در انجام این کار شکست بخوردند، مجازات می‌شوند.

بعضی از آداب و رسوم‌های فرهنگی می‌تواند آسیب‌دیدگی کودکان را تشدید کند. فرستادن کودکان قربانی سوء‌استفاده جنسی به زندان یا بازداشتگاه غیرعادی نمی‌باشد. در بعضی فرهنگ‌ها، یک دختری که مورد تجاوز قرار گرفته است، مجبور می‌شود برای حفظ آبروی خانواده‌اش با متجاوز جنسی ازدواج کند.

در بعضی از موقعیت‌ها، رویکردهای روان‌درمانی فردی که تأکید بر ابراز هیجان دارد، زیان آور ‌‌‌می‌باشد. برای مثال، برای روان‌درمانگر دور از انتظار می‌باشد که از توضیح خواستن کودکان ‌در مورد احساسات و تجربیاتشان اجتناب کند اما آداب و رسوم آنگولایی که برای تطهیر کودکان سرباز مورد استفاده قرار گرفت مانع از آن می‌شد که ارواح بد دوباره کودکان را ببیند وقتی که ‌در مورد آنچه در طول جنگ برایشان اتفاق افتاد صحبت می‌کنند.

در سایر موارد، موقعیت‌ها برای بررسی احساسات می‌تواند به پروسه بهبودی کودکان کمک کند. مطلوب این است که این بررسی‌ها باید در یک محیط باثبات و حمایتی با مراقبانی که یک رابطه‌ مداوم با بچه دارند مانند خانواده و دوستان اتفاق افتد. ۱۵۸

۵٫۳٫۲٫ سیستم‌های مراقبت فعلی

روابط تربیتی و پایدار با بزرگسالان عامل مهمی در بهبود روانی بچه می‌باشد. اگرچه همه آنهایی که یک قسمتی از زندگی روزانه کودکان هستند نقشی در پروسه درمان دارند اما والدین و مراقبان اصلی بهتر از همه آماده کمک به کودکان هستند.

برای انجام این کار، خانواده ها و جوامع باید احساس امنیت و اطمینان کنند ‌بنابرین‏ برنامه ها باید به والدین و معلم‌ها کمک کند تا با کودکان ‌در مورد مسائل دشوار ارتباط برقرار کنند. در روآندا، پیغام‌های رادیویی، نمایش تلویزیونی و کتاب کودکان به کار گرفته می‌شوند تا حساسیت صدمه روحی را در سطح جامعه نشان دهد.

دولت‌ها و سازمان‌های امدادی باید با جدیت فعالیت کنند تا مانع از نهادینه شدن کودکان شوند و نهادینه کردن گروه‌های خاص کودکان مانند کودکان سرباز، یتیم‌ها یا کودکان جدا شده، آن ها را بدنام می‌کند و انزوا و گوشه‌گیری آن ها را تشویق می‌کند.۱۵۹ مراقبت‌های نهادینه همچنین می‌تواند به‌علت ویژگی متفاوت برای ادامه دادن، پُر‌هزینه باشد و در زمان مخاصمات مسلحانه اغلب نامنظم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ق.ظ ]




جلال تهرانی (۱۹۹۵) عنوان کرد که مذهب ظاهری در خدمت نیازها و ارزش‌های دیگری از قبیل کسب موفقیت و موقعیت در خانواده یا گروه اجتماعی و مجوز فعالیت‌های به سود فرد است و به جای آن­که روشنی‌بخش ارزش‌ها و زندگی باشد، مانعی در برابر واقعیت است؛ ازاین‌رو، طبیعی است که چنین مذهبی موردانتقاد نظریه‌پردازانی همچون فروید (۱۹۶۴) قرار گیرد که معتقدند مذهب ساختاری روان­نژند دارد و موجب ریا و تعصب می‌شود (مایرز، ۱۹۹۴، به نقل از برآبادی، ۱۳۸۳).

همان گونه که فروید و برخی از دانشمندان دیگر معتقدند، مذهب دست‌کم تا اندازه­ای در نیاز به امنیت و حمایت ریشه دارد. هود و همکارانش (۱۹۹۶) نتیجه گرفتند که بیشتر مردم در مواقع سختی به خدا روی می‌آورند. مواقعی که سبب ایجاد چنین وضعیتی می‌شود عبارت‌اند از:

۱- بیماری، ناتوانی و رویدادهای منفی که سبب ضعف روانی و جسمی می‌شوند؛

۲- انتظار مرگ یا مرگ دوستان و خویشاوندان؛

۳- رویارویی با موقعیت ناخوشایند در زندگی (هان، ۱۹۹۷؛ لاولند، ۱۹۶۸؛ و پارکس، ۱۹۷۲، به نقل از بزرگی، ۱۳۸۳).

هرچند فروید دین را توهم، روان آزردگی جهانی و افیون توصیف می‌کند که امید دارد انسان‌ها بر آن چیره شوند (آینده توهم)، علاقه شدیدی به رفتار مذهبی داشت و مقالات متعدد و سه کتاب مهم درباره این موضوع نگاشته است (کولینز و وودز، به نقل از حیدری، ۱۳۸۲).

البته در عصر فروید، قضاوت منصفانه درباره دین غیرممکن بود. افزون بر آن، نتیجه تحلیل روانی محقق، تابع پیش‌فرض‌های اوست. اگر یکی از پیش‌فرض‌ها بیان کند که دین هیچ اختیار عینی ندارد و به‌هیچ‌وجه، حاکی از حقیقتی متعالی نیست، این نتیجه طبیعی خواهد بود که تجربه، اندیشه و مناسک دینی فرد، برخاسته از نیازها و تمایلات اوست (ولف، ۱۹۹۷، به نقل از ناروتی نصرتی، ۱۳۸۰).

جینا (۱۹۹۵، به نقل از جان بزرگی، ۱۳۷۸) عنوان می‌کند که در میان روان­شناسان رفتار که زیرگروهی از رفتاری­گراها به شمار می‌روند نیز مخالفت با مذهب و معنویت به چشم می‌خورد. به دنبال مخالفت الیس، بنیان‌گذار مکتب عقلانی-عاطفی، با مذهب، بسیاری از روان‌درمانگران شناختی معتقد بودند که هر گونه باور مذهبی، غیرمنطقی و ناپخته است. از نظر الیس و پیروانش، دیدگاه مبتنی بر انکار وجود خدا، راه رسیدن به کمال مطلوب سلامتی و خوبی است.

یونگ، خدا را در زندگی انسان دخیل می‌داند. به اعتقاد وی، خدا با وجود انسان آمیخته است و انسان با او زندگی، احساس و تجربه می‌کند. به همین دلیل، منبع آن را تعیین می‌کند (روان انسان)، ولی سخن فلاسفه و کلامی‌ها را در شناخت خدا مبهم می‌داند. همین امر سبب شد که یونگ در کسوت کسی که منبع تجارب دینی و افکار مذهبی را روان آدمی می‌داند، به لاادری­گرایی و حتی الحاد متهم شود. یونگ در پاسخ می‌گوید که از دیدگاه روان­شناسان، درباره خدا بیش از آن­چه در روان آدمی وجود دارد، نمی‌توان اظهارنظر کرد؛ روان­شناسان تنها می‌توانند نشانه ها و آثار و نه نشانه‌گذار را بشناسد (یونگ، ۱۹۳۸، به نقل از نارویی نصرتی، ۱۳۸۰).

به اعتقاد یونگ، محتویات ناخودآگاه، منشأ وضع و حالی برای انسان است که رفتارهای آدمی را تعیین می‌کند. در باورهای دینی، انگیزه اصلی در مفاهیم کهن نهفته است. باور به مبدأ کل، به عنوان مفهوم کهن، زیربنای باور به خداوند را در ادیان می‌سازد. از سوی دیگر، طراحی انسان برای آینده و پویش راه کمال، او را به سوی باور جهان آخرت می‌کشاند. چون انسان می‌خواهد به غایت و اهداف والایی در زندگی خویش دست یابد و نیز چون عمر کوتاه آدمی به او فرصت نمی‌دهد تا ‌به این اهداف نائل گردد، معتقد می‌شود که در عالم پس از مرگ می‌تواند ‌به این کمال مطلوب دست یابد (یونگ، ۱۹۳۸، به نقل از روحانی، ۱۳۷۵).

یونگ می‌گوید خدا با من است، خدا همان صدای ناخودآگاه است، خدا احتیاج به باور ندارد و چیزی که از درون احساس می‌شود، دیگر باور نمی‌خواهد. با این بحث، ما به ازای خارجی برای چنین تجربه‌ روان‌شناختی را از حیطه روان­شناسی که از دانش انسانی بیرون می‌داند؛ ‌بنابرین‏، آن­چه اریک فرام به یونگ نسبت می‌دهد و می‌گوید که میان یونگ و فروید در انکار خدا فرقی نیست، چندان دقیق نیست (جیمز، ۱۹۸۴، به نقل از نارونی نصرتی، ۱۳۸۰). یونگ نوشت که تمام مراجعان و بیماران بالای سه سال او، بدون معنا و استحکامی بودند که دیدگاه مذهبی می‌توانست به آن‌ ها اعطا کند، یعنی آنان به سبب نداشتن دیدگاه مذهبی، معنا و استحکام خود را از دست داده و مریض شده بودند (میردریکوندی، ۱۳۸۲).

فرام در شش نیاز روان‌شناختی خود، نیاز به تعالی را قرار داده است. ما نیاز داریم که افرادی خلاق و بارور شویم. در قانون آفرینش، چه آفریدن زندگی باشد (مانند بزرگ کردن کودکان) یا آفریدن اشیای مادی، هنر یا اندیشه‌ها، از حالت حیوانی فراتر رفته، به حالت آزادی و هدفمندی وارد می‌شویم و ماهیت متعالی داریم (شولتز و شولتز، ۱۹۹۸، به نقل از محمدی، ۱۳۸۴).

آدلر نیز در ابتدا وظایف سه‌گانه زندگی را شامل کار، ارتباط و عشق می‌دانست، سپس وظیفه چهارمی به آن‌ ها افزود تحت عنوان سازش یا کنار آمدن با خود؛ و سرانجام وظیفه معنوی یا وجودی را مطرح کرد که به عنوان معنادهی به زندگی نامیده می‌شود (منسکر و گلد، ۲۰۰۰).

مزلو (به نقل از یزدی، ۱۳۷۵) یافتن معنا در زندگی را نگرانی عمده و اولیه انسان می‌داند. پیدمنت (۱۹۹۹)، عنوان می‌کند که اگرچه روان­شناسی انسان‌گرا، تنها بر معنویت متمرکز نیست، ولی به دلیل اهمیت دادن به رشد، به بعد متعالی نزدیک می‌باشد. وی می‌افزاید به اعتقاد مزلو فرد خودشکوفا به دنبال بالا بردن هستی خویش تا معرفتش را به خود و دیگران گسترش دهد و در هر کاری از شخصیت خود بهره گیرد. این فرایند توسط مجموعه بزرگ‌تری از ارزش‌ها هدایت می‌شود که بر خوبی، زیبایی و زندگی تأکید می‌کند. این مضمون‌ها در روان­شناسی وجودی فرانکل بسط و تفصیل می‌یابد؛ کسی که بر بعد درک و فهم انسان تأکید می‌کند: انگیزه درونی فرد، معنا و هدفی جامع در زندگی او به وجود می‌آورد، به گونه‌ای که زندگی او را به سوی هدف اساسی و منزلت فردی سوق می‌دهد. در این جستجو فرد به مسئولیت خود در قبال زندگی‌اش اعتراف می‌کند.

به اعتقاد فرانکل، انسان باید ‌به این موضوع نیز توجه داشته باشد که در برابر پرسشی که او از هستی می‌کند و می‌گوید: «معنای زندگی‌ام چیست؟»، زندگی یا هستی، زیستن وی را زیر سؤال می‌برد و مسئول است که ‌به این پرسش زندگی پاسخ دهد. زندگی نوعی وظیفه است. انسان مذهبی با انسان غیرمذهبی تنها از این جهت اختلاف دارد که انسان ‌با ایمان می‌تواند وجود خود را نه از سر وظیفه که به صورت رسالت تجربه کند، یعنی به وجود آن‌که وظیفه را به او محول ‌کرده‌است، یعنی از منشأ رسالتش آگاه می‌باشد. سال‌هاست که منشأ این وظیفه را خدا نام نهادند (سیف بهزاد، ۱۳۷۲).

از آن­جا که دو متغیر اصلی در این پژوهش سلامت روان و ایمان مذهبی می‌باشد، جا دارد توضیح جداگانه‌ای برای نحوه ارتباط میان این دو متغیر در نظر گرفته شود که در این گفتار، بدان پرداخته شده است.

۲-۴٫ سلامت روان و ایمان

۲-۴-۱٫ نظریات و الگوها

به طور کلی در زمینه نقش مذهب در بهداشت روانی و جسمانی و نیز مقابله با عوامل فشارزا نظریات و الگوهای گوناگونی ارائه شده است که در این­جا به ذکر دو مورد عمده بسنده می‌شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ق.ظ ]




  1. جرائم سازمان یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدمربایی و اسیدپاشی

‌خطرناک‌ترین جرائمی که به سبب ویژگی های خاص خود امنیت اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی جامعه را با تهدید مواجه می‌سازد، جرائم سازمان یافته است که همزمان با پیشرفت علم و فناوری در عرصه جهانی، مظاهر آن با اشکال نوین خودنمایی کرده و به سبب پیچیدگی ساختار ‌گروه‌های مجرمانه، شبکه سازی سازمان های جهانی و همدستان آن‌ ها، در فعالیت های مشترک در سراسر جهان، پدیده ای جدید است که تأثیرات شگرفی بر اقتصاد، سیاست، امنیت و در نهایت کل جوامع ملی و بین‌المللی می‌گذارد. اصطلاح جرم سازمان یافته بیانگر نوع خاصی از بزهکاری است که امروزه به دلایل مختلف رشد فزاینده ای یافته و به یکی از تهدیدات مهم علیه اکثر جوامع تبدیل شده است. جرائم سازمان یافته را می توان جرائمی دانست که توسط ‌گروه‌های منسجمی از افراد بزه‌کار که در یک دوره زمانی قابل ملاحظه وجود داشته اند ارتکاب می‌یابد و عمدتاًً منظور اصلی از ارتکاب آن‌ ها تحصیل منافع مالی است.

ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺸﻜﻞ ﺗﺸﺘّﺖ در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻫﺎ را ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﺮ ﻃﺮف ﻛﺮده و در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺎزﻣﺎن ﭘﻠﻴﺲ ﺟﻨﺎﻳﻲ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ (اﻳﻨﺘﺮﭘﻞ) اراﻳﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮ اﺳﺎس اﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ، ﺟﺮاﻳﻢ ﺳﺎزﻣﺎنﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻏﻴﺮ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﮔﺮوﻫﻲ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻳﻚ ﭘﺎرﭼﻪ و ﻣﺘﺤﺪ اﻃﻼق ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﺪف اﺳﺎﺳﻲ آن از اﻳﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎ به دست آوردن پول از این راه بوده و غالباً با ایجاد ترس و فساد ادامه حیات می‌دهد.[۶۳]

از ویژگی های این جرائم می‌توان ‌به این موارد اشاره نمود:

    1. ﻏﻴﺮ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژﻳﻚ ﺑﻮدن ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﺎ ﮔﺮوه ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ

    1. وﺟﻮد ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ

    1. اﺳﺘﻤﺮار ﺟﺮم در ﻃﻮل زﻣﺎن

    1. ارﺗﻜﺎب ﻓﺴﺎد اداری

  1. اﺳﺘﻔﺎده از ارﻋﺎب و ﺧﺸﻮﻧﺖ

مطابق ماده ۲۶۷ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ «سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است.» همچنین مطابق ماده ۶۵۲ تعزیرات ۱۳۷۵ «هرگاه سرقت مقرون به آزار باشد و یا سارق مسلح باشد به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا (۷۴) ضربه محکوم می‌شود و اگر جرحی نیز واقع شده باشد علاوه بر مجازات جرح به حداکثر مجازات مذکور در این ماده محکوم می‌گردد.»

منظور از آزار هر نوع آسیب یا صدمه ای است که توسط یکی از سارقین در جریان ارتکاب سرقت نسبت به شخص یا اشخاصی که در صحنه جرم حضور دارند اعمال شود مانند بستن دست و پای صاحب خانه یا ایراد ضرب نسبت به افراد ناظر بر وقوع سرقت. برای اینکه سرقت مقرون به آزار یا تهدید تحقق یابد می باید آزار یا تهدید در حین سرقت و برای ارتکاب آن صورت گیرد و لذا در صورتی که سارق پس از ارتکاب سرقت و در حین فرار در خیابان صاحب مال را آزار یا تهدید نموده باشد سرقت مقرون به آزار و تهدید نخواهد بود. [۶۴]

همچنین مطابق حکم شماره ۲۶۵۷ شعبه ۲ «منظور از اسلحه چیزی است که عرفاً بر آن سلاح اطلاق شود و این عنوان بر چاقو نیز صدق می‌کند.

در خصوص آدم ربایی ماده ۶۲۱ تعزیرات ق.م.ا چنین آورده: «هرکس به قصد مطالبه وجه یا مال یا به قصد انتقام یا به ‌هر منظور دیگر به عنف یا تهدید یا حیله یا به هرنحو دیگر شخصاً یا توسط دیگری شخصی را برباید یا مخفی کند به حبس از پنج تا پانزده سال محکوم خواهد شد. در صورتی که سن مجنی‌علیه کمتراز پانزده سال تمام باشد یا ربودن توسط وسایل نقلیه انجام پذیرد یابه مجنی‌ علیه آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود مرتکب به حداکثر مجازات تعیین شده محکوم خواهد شد و در صورت ارتکاب جرائم ‌دیگر به مجازات آن جرم نیز محکوم می‌گردد . . .»

می‌توان آدم ربایی را چنین تعریف کرد: جابجا کردن غافلگیرانه فرد، بدون رضایت وی. عبارت بدون رضایت شامل عنف، حیله، تهدید و هر نحو دیگر خواهد بود.[۶۵] با توجه به قید بدون رضایت رضایت ربوده شده جرم آدم ربایی را منتفی می‌کند همچنین است توافق قبلی وی با آدم ربا.

رأی اصراری شماره ۲ مورخ ۸/۲/۱۳۸۳ اعتراض تجدیدنظر خواهان و وکیل مشارالیهم به رأی تجدیدنظر خواسته موجه و رأی مذکور از جمله به دلایل ذیل مخدوش می‌باشد: ۱) بزه انتسابی به متهمین آدم ربایی اعلام شده و جرم آدم ربایی موقعی تحقق می‌یابد که مرتکب در عمل ارتکابی قاصد باشد و قصد نیت سوء و بهره برداری خلاف قانون و نا مشروع داشته باشد و نتیجه هم حاصل شده باشد در صورتی که قصد و نیت متهمان دفاع از ناموس و دفع متجاوزی بوده که به اقرار خودش دو هفته متوالی با شماره تلفنی که به دست آورده مزاحم دختر یکی از متهمین بوده است و در نتیجه تجدیدنظر خواه فرد معترض را در آستانه عمل خلاف شرافت و عفت و در حال ملاقات با دختر به انگیزه توفیق در عمل شیطانی بوده دستگیر به علت عدم حضور پلیس در محل وی را با تاکسی وسیله نقلیه عمومی ابتدا به بسیج برده که به علت عدم حضور بسیج تحویل پاسگاه انتظامی می‌دهند ۲) ربودن به نحو اخفا در مرکز شلوغ شهر آن هم با وسیله نقلیه عمومی با ادعای زد و خورد بین آن‌ ها و غیره بعید به نظر می‌رسد. ۳) رکن اصلی تحقق جرم سوء نیت است که نه تنها اقدام آن‌ ها فاقد سوء نیت است بلکه به انگیزه مشروع دفاع از ناموس و شرافت خانوادگی مرتکب را در حین استمرار و ارتکاب جرم که ملاقات نامشروع باشد دستگیر در اختیار قانون قرار داده‌اند. در پرونده امر هم دلیلی بر قصد سوء و عمل مجرمانه علیه متهان وجود ندارد . . . ‌بنابرین‏ به علت عدم انطباق اعمال انتسابی با بزه آدم ربایی و سایر محتویات پرونده به استناد بند «ج» ماده ۲۶۶ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری . . . نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه دیگری . . . ارجاع می‌شود.

قانون مربوط به مجازات پاشیدن اسید ‌مصوب ۱۹ بهمن ماه ۱۳۳۷ اینطور‌ آمده: «‌ماده واحده – هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا‌فقدان یکی از حواس مجنی‌علیه گردد به حبس ابد با اعمال شاقه و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کارافتادن عضوی از اعضاء بشود به حبس مجرد از ۲‌سال تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری بشود به حبس مجرد از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد. ‌مجازات شروع پاشیدن اسید به اشخاص حبس مجرد از دو سال تا پنج سال است.»

‌در کلیه موارد مذکور در این ماده در صورت اجرای ماده ۴۴ قانون کیفر عمومی بیش از یک درجه تخفیف جائز نیست.

  1. قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر، جرائم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا

الف) قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر

مطابق ماده ۶۱۷ ق.م.ا تعزیرات «هرکس به وسیله چاقو و یا هرنوع اسلحه دیگر تظاهر یاقدرت نمایی کند یا آن را وسیله مزاحمت اشخاص یا اخاذی یا تهدید قرار دهد یا با کسی گلاویز شود در صورتی که از مصادیق ‌محارب نباشد به حبس از شش ماه تا دو سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»

جرم موضوع این ماده مطلق است یعنی این که موفقیت فرد در اخاذی یا تهدید شرط نیست و با صرف تظاهر و قدرت نمایی جرم واقع می‌شود.

ب) جرائم علیه عفت عمومی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:14:00 ق.ظ ]