کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



البته ‌به این الگو انتقاداتی نیز وارد است که برای مثال بیکر (۱۹۷۸) معتقد است، این الگو فاقد مبانی نظری کافی است و تلاش برای ارتباط این الگو تجربی با یک چارچوب تئوریک مشکوک است و دیگر این­که الگو جاذبه اثرات جانشینی را در تجارت بین الملل نشان نمی­دهد و در نتیجه از نشان دادن اثرات انحراف و ایجاد تجارت چشم پوشی می‌کند. با این حال کلیه منتقدین و استفاده کنندگان از الگو جاذبه معتقدند که الگو ساده است و همین سادگی نقطه قوت اصلی آن محسوب می‌شود. زیرا با تعداد محدودی متغیر سروکار دارد و این کار محاسبه را آسان­تر و مسئله داده ها را کنترل پذیرتر می‌کند. ماتیاس و هریس[۴۰] (۱۹۹۸) معتقدند گرچه الگو‌های جاذبه فاقد پایه تئوریکی قوی هستند ولی در مطالعات تجربی به خصوص در زمینه پیش‌بینی جریان‌های تجاری نقش خوبی را ایفا کرده‌اند (اکبری دهباغی، ۱۳۸۵).

در شکل ابتدایی الگوی جاذبه، جریان تجاری از کشورi به کشور j به وسیله اندازه اقتصادی کشورهای صادر کننده و وارد کننده و فاصله جغرافیایی بین آن­ها توضیح داده می شود، که شکل کلی آن به صورت زیر است.

(۳-۱)

به صورتی که جریان­های تجاری دو جانبه تابعی مستقیم از اندازه اقتصادی دو کشور ( و تابعی معکوسی از فاصله مورد نظر است. این معادله به صورت حاصل ضرب بوده که در فرم زیر نشان داده می­ شود. الگو شباهت زیادی با قانون جاذبه نیوتن دارد که نیروی جاذبه را تابعی مستقیم از اندازه نیروی دو جسم و تابعی معکوس از فاصله بین آن­ها () در نظر ‌می‌گیرد.

(۳-۲)

امروزه تعداد زیادی کاربردهای تجربی در ادبیات بین ­الملل وجود دارد که به بهبود عملکرد الگوی جاذبه کمک بسیاری نموده است. این مطالعات به دو گونه معرفی شده اند. در الگوی استوکاستیک نوع اول، حجم صادرات بین دو کشورi وj به عنوان تابعی از درآمد، جمعیت، فاصله جغرافیایی بین آن­ها و تعدادی متغیرهای مجازی است که می ­تواند بیان کننده متغیرهای مختلف از جمله مجاورت، متعلق بودن یا نبودن به ترتیبات تجاری بخصوص، مشابهت­های فرهنگی و سایر متغیر­ها باشد. این فرم به صورت زیر ‌می‌باشد:

(۳-۳)

که در آن معرف جزء اخلال است و ضریب متغیرهای مجازی نشان می­ دهند که مقدار متغیر مربوطه چه مقدار از سطح مورد انتظار بالاتر یا پایین­تر باشد. Yi و Yj نشان دهنده تولید ناخالص ملی کشورهای i و j ، N جمعیت کشورهای i و j، D فاصله جغرافیای بین دو کشور و A مجموعه ­ای از متغیرهاست که بر متغیر وابسته X اثرگذار است.

در الگوی استوکاستیک نوع دوم، درآمد سرانه دو کشور جانشین جمعیت شده است. شکل کلی این الگو به صورت زیر است:

(۳-۴)

الگوی اول زمانی به کار می­رود که از الگوی جاذبه برای تخمین صادرات کل به کار می­رود در حالی که الگوی دوم اغلب برای تخمین صادرات دو طرفه ‌در مورد محصولات خاصی استفاده می شود (زارزوسو و لهمن[۴۱]،۲۰۰۰). از آنجا که در این الگو­ها فرض می شود عرض از مبداء برای همه شریک­های تجاری همگن و یکسان است در مرحله تخمین دچار نوعی اریبی می­شوند. به عبارت دیگر واحدهای انفرادی ممکن است از نظر ویژگی­های تاریخی، فرهنگی، قومی، سیاسی دارای اختلاف بسیاری با یکدیگر باشند.

در الگوی جاذبه نیز عوامل فرهنگی، تاریخی، سیاسی و جغرافیایی زیادی وجود دارند که سطح تجارت را تحت تاثیر قرار داده و با متغیر­های اصلی جاذبه GDP ,N ,D همبستگی دارند. اگر چه مطالعات قبلی در حد گسترده ­ای تلاش نموده اند تا ناهمگنی بین کشورها را از طریق منظور نمودن متغیرهای متعددی کنترل کنند، اما چون کمی نمودن عوامل مذکور غالبا مشکل به نظر می­رسد، همچنان اثر ناهمگنی بین واحدهای انفرادی و کشورهای شریک به صورت دو به دو وجود دارد (احمدزاده، ۱۳۸۴).

این مشکل در روش­های داده ­های مقطعی و ترکیبی که از لحاظ کردن این ناهمگنی بین کشورها ناتوان است؛ بیشتر به چشم می­خورد. یکی از راه­های غلبه بر این ناهمگنی و کنترل آن استفاده از روش­های داده ­های تابلویی است که طی فرایند آن برای هر یک از کشورهای شریک عرض از مبداء مشخصی در نظر گرفته می شود.

.

۳-۲- الگوی تجربی مطالعه

در این مطالعه به منظور برآورد اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری و کل خدمات از یک الگوی جاذبه و داده ­های تابلویی بهره گرفته شده است؛ که در بردارنده ی متغیرهای اصلی و اثر گذار بر حجم تجارت خدمات و تجارت خدمات ناشی از گردشگری است.

الگوی جاذبه تجاری خدمات، در مقاله­ های والش[۴۲] (۲۰۰۶)، یانه[۴۳] (۲۰۱۳) و کیمیورا[۴۴] و همکاران (۲۰۰۴) بررسی شده است که تنها در مقاله والش زیر جزء­های خدمات نیز مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه هدف این پژوهش بررسی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری و تجارت کل خدمات است از الگوهای والش استفاده شده است. این الگوها به شرح زیر است:

(۳-۶)

الگوی فوق مربوط به تجارت کل خدمات ‌می‌باشد، که در آن : تولید ناخالص ملی کشورهای i وj ، pop: جمعیت کشورهای i و j ، Dis: فاصله جغرافیایی بین دو کشور i و j، Adjacency: مجاورت و نزدیکی که به صورت متغیر دامی وارد می­ شود، :Language متغیر زبان که به صورت متغیر مجازی است. درصورتی که زبان دو کشور یکی باشد عدد یک ‌می‌گیرد. ، به شکل متغیر مجازی وارد می­ شود و در صورتی که کشورهای شریک تجاری عضو یک اتحادیه باشند عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر ‌می‌گیرد.

الگوی جاذبه تجاری مربوط به تجارت خدمات گردشگری که در مقاله والش معرفی شده، فرم زیر است.

(۳-۷)

در این الگو، : تولید ناخالص ملی کشورهای مبدأ و مقصد ، pop: جمعیت کشورهای مبدأ و مقصد ، Dis: فاصله جغرافیایی بین کشورهای مبدأ و مقصد، Adjacency: مجاورت و نزدیکی که به صورت متغیر دامی وارد می­ شود، :Language متغیر زبان که به صورت متغیر مجازی است. درصورتی که زبان دو کشور یکی باشد عدد یک ‌می‌گیرد. ، به شکل متغیر مجازی وارد می­ شود و در صورتی که کشورهای شریک تجاری عضو یک اتحادیه باشند عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر ‌می‌گیرد. Tempi: شاخص آب و هوای کشور مبدأ و Tempj، شاخص آب و هوای کشور مقصد است.

در الگوهای ذکر شده در فوق به علت اینکه الگو برای کشورهای در نظر گرفته شده بود که تفاوت نرخ ارز نداشتند متغیر نرخ ارز وارد الگو نشده است. در این پژوهش با توجه به جامعه آماری، نیاز به وارد کردن نرخ ارز در الگو است. همچنین برای بررسی اثرات بحران مالی، این شاخص نیز به الگو اضافه شده است. از طرفی به علت متفاوت بودن کشورهای جامعه آماری از وارد کردن متغیرهای دامی در الگو صرف نظر شده است؛ زیرا تعداد متغیرهای دامی از حد مناسب فراتر می­رود و برای بررسی موضوع مورد نظر این پژوهش، ورود این متغیرهای دامی ضروری نیست. در نتیجه بر پایه دو الگوی معرفی شده الگوهای به کار گرفته شده در این مطالعه، در قالب معادلات زیر رائه شده است. الگوی (۳-۸) اثرات بحران مالی بر تجارت کل خدمات را نشان می­دهد.

(۳-۸)

متغیرهای اصلی الگو عبارتند از:

TRADEijt= تجارت دوجانبه خدمات بین کشور iو j در زمانt

GDPit = تولید ملی کشور i در زمان t

GDPjt= تولید ملی کشور j در زمان t

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:42:00 ق.ظ ]





وفاداری به برند از طریق استفاده از برند توسعه پیدا می‌کند. برخلاف آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردم یک محصول را خریداری و از آن استفاده کرده باشند، در صورتی که خرید و استفاده از برند برای کسب آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده ضروری نیست. با این وجود، ابعاد ارزش ویژه برند به یکدیگر وابسته هستند و وفاداری به برند گره خورده است (آکر، ۱۹۹۱).



ارزش ویژه برند به ارزش ذخیره شده‌ای اشاره می‌کند که در یک برند به منظور کسب مزیت بازار ایجاد می‌شود. ارزش ذخیره شده از راه های متعددی مثل آزمایش محصولات جدید درک می‌شود. به عبارت دیگر، ماندگار ماندن در ذهن مصرف‌کننده بر اساس چیزی که او یاد گرفته حاکی از قدرت برند است (کلر، ۱۹۹۸). ارزش ویژه برند از قدرت کیفی مورد نیاز بازار برند ناشی می‌شود (پیتا و کاتسانیس، ۱۹۹۵). از بین ابعاد ارزش ویژه برند یا دارایی‌ها، وفاداری به برند منجر به ارزش ویژه بیشتری نسبت به سایر ابعاد می‌شود (آتیلگان و همکاران، ۲۰۰۵).

۲-۱۰-۹- انواع وفاداری به برند

وفاداری به برند بازتابی از قدرت برند و نتیجه مهم آگاهی از برند و تصویر برند است. ادبیات بازاریابی سنتی بر دو بعد متفاوت وفاداری به برند تأکید می‌کند- وفاداری رفتاری و نگرشی. مورگان بیان می‌کند تفاسیر متعددی از کلمه “وفادار” ارائه شده که از وفاداری محرک (مؤثر یا چیزی که احساس می‌کنیم) تا وفاداری رفتاری (کاری که انجام می‌دهیم) متغیر است (مورگان، ۲۰۰۰). وفاداری رفتاری منعکس کننده رفتار تکرار خرید است (دیک و باسو[۸۵]، ۱۹۹۴). کلر معتقد است وفاداری به برند به سادگی از طریق رفتار تکرار خرید اندازه‌گیری نمی‌شود و وفاداری مشتریان پیچیده‌تر از آن است که با رفتار ساده خرید منعکس شود (کلر، ۱۹۹۸). وفاداری رفتاری به تنهایی برای توضیح موقعیت‌های مختلف مثل خرید به علت وجود انگیزه های شخصی کافی به نظر نمی‌رسد. ‌بنابرین‏ رفتار باید با نگرش مثبت همراه باشد. محققان معتقدند اگر وفاداری شامل هر دو، وفاداری رفتاری و نگرشی، باشد قدرت پیش‌بینی کنندگی آن ها نسبت به مفاهیمی که وفاداری را فقط از جنبه رفتاری می‌سنجد، بیشتر است (بالدینگر و رابینسون، ۱۹۹۶). وفاداری نگرشی به برند شرط لازم برای وفاداری رفتاری است. وفاداری نگرشی به عناصر قوی شناختی مؤثر بر ادامه خرید یک برند اشاره می‌کند (ملنز و همکاران، ۱۹۹۶) و شامل ابعاد شناختی، عاطفی و بعد نیت رفتاری است.

ارزش ویژه برند تاثیر زیادی بر وفاداری مشتری دارد (وگل و همکاران، ۲۰۰۸) و به احتمال زیاد بر تمایل مشتری خرید دوباره از برند و توصیه برند به دیگران تاثیر می‌گذارد. یک ویژگی مهم مشتریان وفادار این است که طرفدار یک برند هستند و از خرید دیگر برندها خودداری می‌کنند (گروور و سیرنیواسان، ۱۹۹۲). خریداران وفادار کمتر تحت تاثیر رقبا قرار می‌گیرند. سطوح بالای وفاداری به برند به طور قابل توجهی فروش یک برند را افزایش می‌دهد و فروش بالا، بدون افزایش غیرمتجانس هزینه ها، سوددهی برند را افزایش می‌دهد. مزیت اصلی ارزش ویژه برند تاثیر مثبت آن بر تقاضاست. انتظار می‌رود ابعاد ارزش ویژه برند عملکرد بازار را افزایش دهند. این ابعاد ارزش ویژه برند به سازمان کمک می‌کند تا مشتری را جذب و حفظ کند (وبستر، ۲۰۰۰).

چادهوری و هالبروک در مدلی که برای وفاداری به برند ارائه دادند، بیان می‌کنند وفاداری رفتاری منجر به کسب سهم بیشتری از بازار می‌شود در حالی که وفاداری نگرشی منجر به قیمت‌گذاری بیشتر برند می‌شود (چادهوری و هالبروک[۸۶]، ۲۰۰۱). محققان نشان دادند که اگر نگرش نسبت به یک برند مثبت باشد، خریداران وفادار تمایل دارند تا وفادار باقی بمانند (بالدینگر و رابینسون، ۱۹۹۶). از جمله مزایای وفاداری زیاد به برند توانایی اعمال سیاست‌های قیمت‌گذاری بالاتر، قدرت مذاکره بیشتر در ارتباط با کانال‌های توزیع، کاهش هزینه های فروش، موانع بیشتر برای ورود تازه‌واردان است. تحقیقات نشان می‌دهد که مشتریان وفادار حساسیت کمتری به قیمت دارند (ریچلد و تیئل[۸۷]، ۱۹۹۶)، به راحتی برای استفاده مجدد از برند تحریک می‌شوند، تمایل دارند مبلغ بیشتری برای برند بپردازند (دیویس، ۲۰۰۲). اهمیت وفاداری مشتریان ‌به این خاطر است که هزینه جذب مشتری جدید نسبت به حفظ مشتری موجود بسیار بیشتر است، به ویژه زمانی که مشتریان موجود راضی و وفادار هستند. در صورت وجود مشتریان وفادار به برند هزینه پیگیری مشتریان جدید (دالینگ و آکنلز، ۱۹۹۷) و همچنین هزینه های بازاریابی کاهش می‌یابد و سودآوری سازمان به صورت مستقیم تحت تاثیر سطوح وفاداری به برند قرار می‌گیرد (آکر، ۱۹۹۱). وفاداری به برند جریان نقد و سودآوری سازمان را افزایش می‌دهد. مشتریان وفاداری خود به برند را به چند طریق نشان می‌دهند: آن ها ممکن است به یک تولیدکننده وفادار باقی بمانند یا تعداد خریدها و فراوانی خرید را افزایش دهند یا به طور همزمان هر دو را افزایش دهند. ‌بنابرین‏، به روش‌های مختلف مشتریان وفادار درآمد بیشتری برای برند ایجاد می‌کنند.

وفاداری به برند به تعهد عمیق به برند اشاره می‌کند و تمایز زیادی بین تکرار خرید و وفاداری واقعی به برند وجود دارد (بلوئمر و کاسپر، ۱۹۹۵). بر اساس تحقیقات انجام شده محققان ادعا می‌کنند که تکرار خرید، خرید واقعی دوباره از یک برند است، در حالی که وفاداری شامل پیشایندها، یک دلیل یا واقعیت است که قبل از رفتار اتفاق می‌افتد. وفاداری به برند را می‌توان به وفاداری مجازی و واقعی تقسیم کرد. وفاداری مجازی پاسخ رفتاری انحرافی را نشان می‌دهد که در طول زمان به وسیله واحدهای تصمیم‌گیری با توجه به یک یا چند برند
جانشین به عنوان تابعی از جبر ارائه می‌شود. وفاداری واقعی برند شامل موارد فوق است ولی فرایند روانی ناشی از تعهد به برند جایگزین جبر می‌شود (مویزسکو و آلن، ۲۰۱۰).

۲-۱۰-۹-۱- وفاداری رفتاری[۸۸]

دیدگاه وفاداری رفتاری که به وسیله اغلب محققان مورد استفاده قرار گرفته است، بر رفتار واقعی خرید مصرف‌کننده از یک برند در طول زمان تأکید می‌کند (اهرنبرگ و گودهارت، ۲۰۰۰). برای برجسته کردن این دیدگاه، نیومن و وربل مصرف‌کنندگان وفادار را به عنوان «افرادی که یک برند را دوباره می‌خرند، فقط همان برند را در نظر می‌گیرند و به دنبال جست‌وجوی اطلاعات مرتبط با برند هستند» تعریف کردند (نیومن و وربل، ۱۹۷۳). ‌بنابرین‏ آن ها وفاداری برند را به عنوان تکرار خرید مصرف‌کننده از یک برند تعریف می‌کنند. جاکوبی و چستنات وفاداری به برند را از طریق یک الگوی خرید تکراری بدون در نظر گرفتن قصد مصرف‌کننده اندازه می‌گیرند (جاکوبی و چستنات، ۱۹۷۸). در این دیدگاه، الگوی خرید مصرف‌کننده از طریق پرسیدن از آن ها ‌در مورد اینکه هر چند وقت یک بار از یک برند خاص خرید یا از خدمت ویژه استفاده می‌کنند، تعیین می‌شود (بک، ۲۰۰۵). این روش بیشتر بر اساس یادآوری مصرف‌کننده قرار داد تا به حساب

    1. Mittal and Kamakura ↑

    1. Geyskens et al ↑

    1. Awareness ↑

    1. Perceived quality ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]




ب . سن یکی از زوجین حداقل ۳۰ سال تمام باشد.

ج . هیچ یک از زوجین دارای محکومیت جزائی مؤثر به علت ارتکاب جرائم عمدی نباشند.

د . هیچ یک از زوجین محجور نباشند.

هـ . زوجین دارای صلاجیت اخلاقی باشند.

و . زوجین یا یکی از آن ها دارای امکان مالی باشند .

ز . هیچ یک از زوجین مبتلا به بیماری های واگیر صعب العلاج نباشند.

ح . هیچ یک از زوجین معتاد به الکل یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند.

تبصره ۱ : باردار شدن زوجه با تولد کودک در خانواده سرپرست در دوران آزمایشی یا پس از صدور حکم موجب فسخ سرپرستی نخواهد بود.

تبصره ۲ : هرگاه زوجین به دلایل پزشکی نتوانند صاحب فرزند شوند دادگاه می‌تواند آنان را از شرایط بند الف و ب این ماده معاف نماید.

ماده ۴ : قبل از صدور حکم سرپرستی دادگاه با کسب نظر مؤسسه یا شخصی که کودک تحت سرپرستی موقت اوست طفل را با صدور قرار دوره آزمایشی به مدت شش ماه به زوجین سرپرست خواهد سپرد. عدم موافقت افراد یا مؤسسات مذکور در صورتی که به تشخیص دادگاه به مصلحت کودک نباشد قابل ترتیب اثر نخواهد بود. در مدت دوره آزمایشی دادگاه مجاز است بنا به تقاضای دادستان یا انجمن ملی حمایت کودکان یا مؤسسه ای که طفل قبلا در آنجا تحت سرپرستی بوده است و یا رأساً در اثر تحقیق به وسایل مقتضی دیگر قرار صادره را فسخ نماید. زوجین سرپرست در مدت آزمایشی حق دارند انصراف خود را اعلام کنند و در این صورت دادگاه قرار صادره را فسخ خواهد نمود.

تبصره : قرار دادگاه ‌در مورد برقراری دوره آزمایشی و فسخ آن فقط قابل رسیدگی پژوهشی است.

ماده ۵ : دادگاه در صورتی حکم سرپرستی صادر خواهد نمود که درخواست کنندگان سرپرستی به کیفیت اطمینان بخشی در صورت فوت خود هزینه ترتیب و نگاهداری و تحصیل طفل را تا رسیدن به سن بلوغ تأمین نمایند.

تبصره : هرگاه وجوه یا اموالی از طرف زوجین سرپرست به طفل تحت سرپرستی ، صلح شده باشد در صورت فوت طفل وجوه و اموال مذکور از طرف دولت به زوجین سرپرست تملیک خواهد شد.

ماده ۶ : طفلی که برای سرپرستی سپرده می شود باید دارای شرایط زیر باشد :

الف. سن طفل از ۱۲ سال تمام کمتر باشد.

ب. هیچ یک از پدر یا جد پدری یا مادر طفل شناخته نشده یا در قید حیات نباشند و یا کودکانی باشند که به مؤسسه عام المنفعه سپرده شده و سه سال تمام پدر یا مادر یا جد پدری او مراجعه نکرده باشند.

تبصره : کسانی که کودکان واجد شرایط را قبل از تصویب این قانون تحت سرپرستی گرفته اند در صورتی که از جهات اخلاقی و مادی واجد شرایط باشند به تشخیص دادگاه نسبت به سایر متقاضیان ‌در مورد این کودکان حق تقدم دارند و در این حالت شرط سن نیز برای طفل و سرپرست او رعایت نخواهد شد.

ماده ۷ : دادگاه صلاحیتدار برای رسیدگی به کلیه امور مربوط ‌به این قانون دادگاه حمایت خانواده محل اقامت درخواست کننده است.

ماده ۸ : دادگاه از نظر رسیدگی به امر سرپرستی موضوع این قانون تابع مقررات حمایت خانواده است.

ماده ۹ : احکام صادر در کلیه امور مربوط به سرپرستی قابل رسیدگی پژوهشی و فرجامی است.

ماده ۱۰ : متقاضیان می‌توانند با تصویب دادگاه و با رعایت مقررات این قانون کودکان متعددی را سرپرستی نمایند.

ماده ۱۱ : وظایف و تکالیف سرپرست و طفل سرپرستی او از لحاظ نگاهداری و تربیت و نفقه و احترام نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.

تبصره : اداره اموال و نمایندگی قانونی طفل صغیر به عهده سرپرست خواهد بود مگر آن که دادگاه ترتیب دیگری اتخاذ نماید.

ماده ۱۲ : در مواردی که اختلاف زناشوئی زوجین سرپرست منجر به صدور گواهی عدم امکان سازش می شود دادگاه ‌در مورد طفل تحت سرپرستی به ترتیب مقرر در قانون حمایت خانواده اقدام خواهد کرد.

ماده ۱۳ : مقررات قانون احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه ‌در مورد فرزند خواندگی به اعتبار خود باقی است.

ماده ۱۴ : مفاد حکم قطعی سرپرستی به اداره ثبت احوال ابلاغ و در اسناد سجلی زوجین سرپرست و طفل درج و شناسنامه جدیدی برای طفل فقط با مشخصات زوجین سرپرست و نام خانوادگی زوج صادر خواهد شد.

ماده ۱۵ : خروج طفل صغیری که برای سرپرستی به کسی سپرده شده در دوره آزمایشی از کشور منوط به موافقت دادستان محل خواهد بود.

ماده ۱۶ : سرپرستی که به موجب این قانون برقرار می شود فقط در موارد ذیل قابل فسخ است :

۱- تقاضای دادستان در صورتی که سوء رفتار یا عدم اهلیت و شایستگی هر یک از زوجین سرپرست برای نگاهداری و تربیت طفل تحت سرپرستی محرز باشد.

۲- تقاضای سرپرست در صورتی که سوء رفتار طفل برای هر یک از آنان غیر قابل تحمل باشد همچنین در موردی که سرپرست قدرت و استطاعت برای تربیت و نگاهداری طفل را از دست داده باشد.

۳- توافق طفل بعد از رسیدن به سن کبر با زوجین سرپرست یا موافقت زوجین سرپرست با پدر و مادر واقعی طفل صغیر.

ماده ۱۷ : قبل از صدور حکم فسخ سرپرستی دادگاه در هر مورد سعی خواهد نمود که اقدامات لازم در جهت سرپرستی به عمل آورد. در صورت صدور حکم فسخ سرپرستی و قطعیت آن مراتب به وسیله دادگاه صادر کننده حکم برای تصحیح شناسنامه و اسناد مربوط به اداره ثبت احوال اعلام می شود.

قانون فوق مشتمل بر هفده ماده و شش تبصره پس از تصویب مجلس سنا در جلسه روز شنبه ۲۴/۱۲/۱۳۵۳ در جلسه فوق العاده روز پنجشنبه بیست و نهم اسفند ماه سال ۱۳۵۳ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید .

حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی
در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست» که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ سی و یکم شهریور ماه ‌یک‌هزار و سیصد و نود و دو مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۹۲ به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۴۴۶۰۸/۱۰ مورخ ۲۱/۷/۱۳۹۲ مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است، به پیوست جهت اجرا ابلاغ می‌گردد.
رئیس جمهور ـ حسن روحانی

متن کامل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست ۹۲
ماده۱ـ سرپرستی کودکان و نوجوانان فاقد سرپرست به منظور تأمین نیازهای مادی و معنوی آنان، با اذن مقام معظم رهبری و مطابق مقررات این قانون صورت می‌گیرد.

ماده۲ـ امور مربوط به سرپرستی کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست، با سازمان بهزیستی کشور است که در این قانون به اختصار سازمان نامیده می‌شود.

ماده۳ـ کلیه اتباع ایرانی مقیم ایران می‌توانند سرپرستی کودکان و نوجوانان مشمول این قانون را با رعایت مقررات مندرج در آن و با حکم دادگاه صالح برعهده گیرند.

ماده۴ـ ایرانیان مقیم خارج از کشور می‌توانند تقاضای سرپرستی خود را از طریق سفارتخانه یا دفاتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی ایران به سازمان تقدیم نمایند. سفارتخانه‌ها و یا دفاتر یاد شده موظفند در اجرای این قانون، با سازمان همکاری نمایند و سازمان موظف است با حکم دادگاه صالح به درخواست متقاضی رسیدگی نماید.

ماده۵ ـ افراد زیر می‌توانند سرپرستی کودکان و نوجوانان مشمول این قانون را از سازمان درخواست نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]




۵- جای تردید نیست که اصل تساوی یا «عدم تبعیض» در اسناد عام حقوق بشری که دولت ایران آن را پذیرفته است منعکس است، ‌بنابرین‏ متعهد است به اصل برابری که از ارکان دموکراسی محسوب است عمل کند. افزون بر این، دولت ایران ضمن آن­که اعلامیه جهانی حقوق بشر را مطلقاً پذیرفته است، در سال ۱۳۵۴، میثاقین را نیز که حاوی اصل عدم تبعیض بین زنان و مردان در حقوق و امتیازات است، بدون هیچگونه قید و شرطی پذیرفته است و ‌بنابرین‏ نسبت به تمامی مفاد آن متعهد است و چون از تصویب مجلس شورای ملی و سنا گذشته است به موجب ماده ۹ قانون مدنی، تمامی مقررات آن در حکم قانون داخلی محسوبند.

۶- بی­تردید باید به مسأله تأمین حقوق زنان به نحو عادلانه، به طور جدی بیندیشیم، نه تنها به منظور رسیدن به استانداردهای بین ­المللی، بلکه در اجرای اصول مهم قانون اساسی و بلکه در جهت رعایت موازین اسلامی،عدالت که از اهداف مهم بعثت انبیاء است و آن را باید از مبانی مسلم حقوق اسلامی تلقی کرد، بدون اعطای تمامی حقوق زنان (و مردان) به آنان تحقق نخواهد یافت.

۷- اما هیچ یک از موارد پیش گفته، الحاق شتاب آمیز به کنوانسیون را توجیه نمی­کند مسلم است که از زمان لازم­الاجرا شدن کنوانسیون، مدت نسبتاً زیادی می­گذرد و معلوم است که مدت­ها است از دولت ایران درخواست می­ شود به کنوانسیون بپیوندند و گاه نیز مورد تشویق قرار ‌می‌گیرد و گاهی الحاق به کنوانسیون، پیش شرط الحاق به سازمانی (سازمان تجارت جهانی) قرار ‌می‌گیرد. بی­شک عدم الحاق، این تصور را در پی دارد که نظام اسلامی ایران، تبعیض بین زن و مرد را نهادینه کرده و سخت به آن معتقد است، بی­گمان پذیرفتن کنوانسیون، فوایدی چون کاهش بار انتقادات و بهانه­جویی­ها علیه ایران و رفع اتهام نقض حقوق بشر را به طور مقطعی به دنبال خواهد داشت. ممکن است با الحاق ایران به کنوانسیون، یکی از پیش شرطهای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی محقق شود و همچنین اعتماد اتحادیه اروپا و حمایت او نسبت به ایران جلب شود ولی با این همه در وضعیت حاضر، نمی­ توان نسبت به نتایج الحاق خوشبین بود و آن را بهترین و مناسب­ترین گزینه تلقّی نمود؛

چرا که با وجود تمامی منافعی که الحاق ممکن است برای ایران به بار آورد، باید دید: آیا دولت جمهوری اسلامی ایران، عزم و اراده جدّی برای پذیرفتن تعهدات مندرج در کنوانسیون را دارد یا تنها قصد دارد تبلیغات استکبار علیه نظام را خنثی کند!!؟

آیا دولت قصد دارد اصل تساوی حقوق زن و مرد را در قانون اساسی بگنجاند؛ تعهدی که در بند «الف» ماده ۲ کنوانسیون، برعهده ‌دولت‌های‌ عضو نهاده شده است؟ چنان­که می­دانیم در اصل ۱۹ قانون اساسی ایران که تبعیض ‌بر اساس نژاد و قبیله و زبان نفی شده است؛ همچون دین، از جنسیت سخن به میان نیامده است و به رغم تمامی تأکیدات قانون اساسی بر کرامت، ارزش و منزلت زن و لزوم تأمین حقوق آنان، تبعیض ‌بر اساس ‌جنسیت نفی نشده است.

آیا جمهوری اسلامی ایران عزم جدی دارد که تبعیض­های حقوقی بین زن و مرد را در عرصه ­های مدنی، کیفری، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آن از میان بردارد و اگر هم عزم دارد، آیا قانون اساسی چنین اجازه­ای را به دولت می­دهد؟ آیا مطابق اصل ۱۷۷ قانون اساسی، تغییر و اصلاح قانون اساسی در این عرصه ­ها امکان­ پذیر است؟

اگر اراده جدّی مبنی بر تغییر قوانین وجود ندارد، چگونه می ­تواند گزارش یکساله پس از الحاق و
لازم­الاجرا شدن کنوانسیون نسبت به او و گزارش‌های دوره­ای را دایر بر پیشرفت حاصله در راستای اجرای مفاد عهدنامه به کمیته رفع تبعیض علیه زنان ارائه دهد؟

آیا واقعاً در عصر ارتباطات، آن­قدر فرصت بیان حقایق و تبیین درست وضعیت حقوق زن در اسلام و ایران وجود ندارد که لازم است به عنوان متهم و در مقام پاسخ­گویی به اتهام نقض تعهدات، چنین تریبونی را به دست آوریم؟

آیا حقیقتاً شأن و منزلت یک دولت اسلامی متمدن و با فرهنگ را باید ‌به این میزان کاهش دهیم که تصور کنیم چون راه برای هر گونه اصلاح قانونی مسدود است، فشارهای بین ­المللی بهترین ابزار برای تغییر نظام حقوقی موجود ‌در مورد زنان است؟

چگونه است دولتی چون آمریکا که خود را داعیه­دار حقوق بشر می­داند، هنوز کنوانسیون­های مهمی چون میثاق بین ­المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق کودک را تصویب نکرده است و با آن که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را در سال ۱۹۸۰ امضاء نموده، هنوز به تصویب آن مبادرت نکرده است،[۱۲۳] ولی دولت ایران تحت فشار داخلی و بین ­المللی، شتاب­زده به آن ملحق شود؟

دولتی چون آمریکا که خردمندانه به مصالح ملی خود می­اندیشد، در پیوستن به معاهداتی که منعکس کننده قواعد مسلم بین ­المللی هستند نیز، شتاب­زده عمل نمی­کند. این دولت، سی و پنج سال بعد از لازم­الاجرا شدن کنوانسیون ممنوعیت کشتار جمعی (Genocide) یعنی در سال ۱۹۸۶ ‌به این عهدنامه پیوست، با این­که ممنوعیت کشتار جمعی از بدیهی­ترین مسائل حقوق بشری است که
‌می‌توان آن را قاعده آمره بین ­المللی دانست.

۵-۲- محدودیت­های پژوهش

۵-۲-۱- محدودیت­های ذاتی:

۱٫ با توجه به وسعت موضوع رساله و ابعاد مختلف آن اظهار نظر صریح و روشن با محدودیتهای فرهنگی- اجتماعی متعددی مواجه بوده است.

۵-۲-۲- محدودیت­های عملیاتی:

۱٫ به دلیل فوق پژوهشگر از سنجش کمی درجه تناسب چارچوب ادراکی پیشنهادی اجتناب نموده و جهت تقویت جنبه کاربردی ادراکی به ارائه طرح جامعی در این خصوص پرداخته است تا در صورت لزوم مورد بحث و نقد قرار گیرد.

۲٫ علی­ رغم تلاش و موفقیت پژوهشگر در مرحله کتابخانه پژوهش در دستیابی به منابع؛ در مرحله می‌دانی با محدودیت حجم نمونه از جهت تمایل به ‌پاسخ‌گویی‌ و پراکندگی جغرافیایی مواجه بوده است.

۳٫ با توجه به موضوع رساله استفاده از روش توأم (Mixed) کمی و کیفی در مرحله تجزیه تحلیل داده ­ها اجتناب­ناپذیر و در ضمن پیچیده بوده است لذا علی رغم کوشش پژوهشگر برای ترکیب منطقی نتایج حاصل از مراحل مختلف پژوهش کاستی­هایی در ارائه کاملاً شفاف به چشم
می­خورد.

ضمائم

ضمائم

پیوست شماره۱- جداول چگونگی پیوستن کشورهای اسلامی به کنوانسیون

پیوست شماره ۲- عملکرد کمیته رفع تبعیض در مواجهه با برخی کشورهای عضو کنوانسیون

پیوست شماره ۱[۱۲۴]

کشورهای شرط کننده

شرط عدم مغایر با شریعت اسلامی

کشورهای اعتراض­

کننده

نواع اعتراض

مراکش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]




تجزیه و تحلیل داده های تحقیق

نتیجه گیری، ارائه پیشنهادات

۳-۳- روش تحقیق

در پژوهش حاضر با توجه به موضوع، هدف، فرضیات و اطلاعات مربوط به آن روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیق توصیفی مجموعه روش هایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می‌تواند صرفا برای شناخت شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیم گیری باشد (بازرگان و دیگران ۱۳۸۳، ۳۳). تحقیق توصیفی برای تعیین ویژگی های متغیر های یک موقعیت صورت می‌گیرد و برای توصیف ویژگی های سازمان هایی که رویه های مشابهی دارند به کار می رود. تحقیق همبستگی زیر مجموعه تحقیقات توصیفی غیر آزمایشی می‌باشد و هدف تعیین همبستگی تغییرات دو متغییر از اهداف آن می‌باشد.

۳-۴- جامعه آماری

جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه کارکنان بیمارستان های شهرستان بندرعباس که متشکل از ۱۷۹۸ نفر در ۸ بیمارستان است.

(بیمارستان های شهید محمدی، شریعتی، صاحب الزمان، ام لیلا، خلیج فارس، کودکان، خاتم الانبیاء و ابن سینا)

۳-۵- حجم نمونه و روش نمونه گیری

به منظور تعیین نمونه مورد نیاز، از فرمول کوکران استفاده شده است:

Z= 1.96: صدک نهصد و هفتاد و پنج هزارم در توزیع نرمال استاندارد

P= 0.5 و q=1-p: نسبت واحدهای جامعه با یک ویژگی مورد نظر

α: خطای نوع اول

d=0.05: حداکثر خطای برآورد در نظر گرفته شده

N=1798: حجم جامعه

بر اساس این فرمول، حجم نمونه به دست آمده ۳۱۷ نفر می‌باشد که بایستی به صورت متناسب با حجم از کلیه بیمارستان های شهرستان بندرعباس نمونه گیری شود. بدین صورت که هر سازمان در نمونه آماری بایستی به همان اندازه سهیم باشد که در جامعه سهیم است. فرمول محاسبه نمونه هر سازمان از کل نمونه یعنی ۳۱۷ نفر به شرح زیر است.

جامعه آماری و حجم نمونه بیمارستان های شهرستان بندرعباس

ردیف

بیمارستان ها

حجم جامعه

حجم نمونه

۱

شهید محمدی

۶۱۱

۱۰۸

۲

دکتر شریعتی

۱۸۸

۳۳

۳

صاحب الزمان

۱۸۰

۳۲

۴

ام لیلا

۷۵

۱۳

۵

خلیج فارس

۳۷۵

۶۶

۶

کودکان

۱۹۵

۳۴

۷

خاتم الانبیاء

۶۹

۱۲

۸

ابن سینا

۱۰۵

۱۹

مجموع

۱۷۹۸

۳۱۷

۳-۶- ابزار جمع‌ آوری داده ها

در این تحقیق به منظور جمع‌ آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه استفاده گردید. پرسشنامه شماره یک برای هوش اجتماعی و شامل ۹ سوال می‌باشد، پرسشنامه دوم نیز کیفیت خدمات را می سنجد که شامل ۱۵ سوال می‌باشد. جدول زیر سوال های مربوط به ابعاد دو متغیر هوش اجتماعی و کیفیت خدمات را نشان می‌دهد:

ردیف

ابعاد هوش اجتماعی

شماره سوال ها

ردیف

ابعاد کیفیت خدمات

شماره سوال ها

۱

پردازش اطلاعات

۱-۲-۳

۱

ملموس بودن

۱-۲-۳

۲

آگاهی اجتماعی

۴-۵-۶

۲

قابل اعتماد بودن

۴-۵-۶

۳

مهارت های اجتماعی

۷-۸-۹

۳

قابلیت پاسخ گویی

۷-۸-۹

۴

اطمینان داشتن

۱۰-۱۱-۱۲

۵

همدلی

۱۳-۱۴-۱۵

۳-۷- نحوه نمره گذاری سوالات

گزینه

متغیر

کاملا موافقم

موافقم

نسبتا موافقم

مخالفم

کاملا مخالفم

هوش اجتماعی

۱

۲

۳

۴

۵

کیفیت خدمات

۱

۲

۳

۴

۵

الف) روایی: به منظور تعیین روایی پرسشنامه کیفیت خدمات از روش اعتبار محتوایی استفاده شده است، بدین معنی که از نظرات پنج نفر از اساتید و اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها استفاده شد و با ارسال پرسشنامه برای اساتید محترم از آن ها درخواست گردید که نظرات خود را در رابطه با سوال های پرسشنامه و تناسب آن ها با فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از گزینه های کاملا مناسب، مناسب، نسبتا مناسب، نا مناسب، کاملا نا مناسب که به ترتیب دارای ارزش عددی معادل ۱۰۰%، ۷۵%، ۵۰%، ۲۵%، ۰% می‌باشد، ارائه نمایند. ‌به این ترتیب روایی پرسشنامه هوش اجتماعی به میزان ۹۲ درصد و روایی پرسشنامه کیفیت خدمات به میزان ۷۸ درصد محاسبه گردید.

ب) پایایی یا اعتبار: به منظور تعیین پایایی، هر دو پرسشنامه مربوط به هوش اجتماعی و کیفیت خدمات، از روش بازیابی مجدد استفاده شد بدین ترتیب که ابتدا ده پرسشنامه بین ده نفر از جامعه آماری توزیع و پس از تکمیل دریافت شد. پس از گذشت ده روز مجددا پرسشنامه‌ها بین همان افراد توزیع و پس از جمع‌ آوری پرسشنامه های مرحله اول و دوم پایایی پرسشنامه هوش اجتماعی به میزان ۸۷ درصد و کیفیت خدمات به میزان ۸۶ درصد مورد تأیید قرار گرفت.

۳-۸- روش جمع‌ آوری داده ها

محقق به طور مستقیم به هر یک از بیمارستان های شهرستان بندرعباس مراجعه و تعداد پرسشنامه های در نظر گرفته شده را میان کارمندان و به همان اندازه میان دریافت کنندگان خدمات توزیع نمود و در همان روز پرسشنامه های تکمیل شده را جمع‌ آوری نمود.

۳-۹- روش تجزیه و تحلیل داده ها

در این پژوهش برای توصیف داده های جمع‌ آوری شده از شاخص های آماری از جمله فراوانی، درصد فراوانی، آمارهای توصیفی و انواع جداول و نمودارهای آماری استفاده گردیده است. همچنین جهت تعیین همبستگی متغیرهای هوش اجتماعی و کیفیت خدمات آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. داده های جمع‌ آوری شده از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

۳-۱۰- خلاصه

در این تحقیق برای توصیف متغیرهای تحقیق یعنی هوش اجتماعی و کیفیت خدمات از روش تحقیق توصیفی استفاده گردید و رابطه بین متغیرهای تحقیق با بهره گرفتن از روش همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را بیمارستان های شهرستان بندرعباس تشکیل می‌دهند که متشکل از ۱۷۹۸ نفر در ۸ بیمارستان می‌باشند. و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران ۳۱۷ نفر تعیین گردید، از بین آن ها انتخاب و اطلاعات مورد نظر از طریق پرسشنامه جمع‌ آوری گردید. همچنین اطلاعات پژوهش از طریق نرم افزرا spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند

فصل چهارم:

تجزیه و تحلیل­یافته های تحقیق

۴-۱- مقدمه

در این فصل با بهره گرفتن از جداول آماری به توصیف مؤلفه‌ های متغیر هوش اجتماعی شامل پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی و همچنین مؤلفه‌ های متغیر کیفیت خدمات شامل ‌پاسخ‌گویی‌، همدلی، اطمینان داشتن، قابلیت اعتماد و ملموس بودن پرداخته و با تجزیه و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار spss و استفاده از آزمون اسپیرمن و پیرسون، فرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله ارائه خواهد شد.

۴-۲ توصیف متغیرها

۴-۲-۱ توصیف متغیر هوش اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]