کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



حسن نیت ثالث به معنای جهل وی از وضع واقعی است و حسن نیت ناشی از جهل برای وکالت ظاهری لازم است، لیکن کافی نیست. حسن نیت در معاملات متضمن گفتار و رفتار صادقانه است. این تعهد شخص ثالث را به بررسی حدود اختیارات وکیل ملزم می سازد. هر چند حسن نیت مفروض است، لیکن حسن نیت ناشی از رفتار یعنی رفتار و گفتار صادقانه در برابر وضع ظاهری، باید اثبات شود.[۱۴۵]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در واقع برای احراز حسن نیت ثالث علاوه بر حسن نیت ناشی از جهل باید به معیار حسن نیت ناشی از رفتار نیز توجه کرد.
گفتار سوم :وکالت ظاهری در فقه و حقوق ایران[۱۴۶]
مفهوم و آثار وکالت ظاهری با قواعد حقوقی منافات دارد؛ زیرا به موجب آن موکل ظاهری به انجام عملی که در انجام آن نیابت تفویض نکرده ، ملزم می شود. با وجود این در حقوق ایران وکالت ظاهری وجود دارد. در این گفتار به بررسی وکالت ظاهری در فقه و حقوق موضوعه می پردازیم.
بند اول- وکالت ظاهری در فقه
وکالت عقد جایز است و هر یک از وکیل و موکل هر وقت می توانند آن را فسخ کنند. پس از عزل، وکیل اختیار انجام موضوع وکالت را ندارد. مصداق وکالت ظاهری در فقه ، انجام موضوع وکالت پس از عزل وکیل است. در فقه به استناد اخبار رسیده از معصوم و هم چنین پایبندی بر اصول و چگونگی عزل موکل و اثر عزل اختلاف وجود دارد و نظریات مختلفی ارائه شده است.مطابق قول مشهور فقها [۱۴۷] هر چند اثر فسخ منوط به اعلام به طرف مقابل نیست و در وکالت نیز موکل نباید خبر عزل را به وکیل اعلام کند، لیکن بر خلاف قواعد و عقد وکالت در صورتی فسخ می شود که خبر عزل به وکیل اعلام شود و یا وکیل از آن آگاهی یابد.
پس تا قبل از آگاهی از خبر عزل، وکیل می تواند موضوع وکالت را انجام دهد، زیرا به صرف عزل، عقد وکالت فسخ نمی شود بلکه فسخ با رسیدن خبر عزل به موکل تحقق می یابد و تا رسیدن خبر عزل عقد وکالت باقی است. مطابق قول مشهور فقهای امامیه عقد وکالت با اعلام فسخ به وکیل یا آگاهی او از آن فسخ می شود.[۱۴۸]
برای اثبات درستی این نظریه به دلیل نقلی و عقلی استناد شده است. اخبار متعددی بر تحقق عزل وکیل بعد از ابلاغ خبر عزل به وی دلالت دارد. خبر هشام بن سالم از امام صادق (ع) را به عنوان نمونه ذکر می کنیم: در این روایت هشام از معصوم (ع) سئوالی می کند در خصوص شخصی که برای انجام و امضای دو امر وکیلی با شهادت دو شاهد گرفت، سپس وکیل برای انجام موضوع وکالت از آن مجلس بیرون رفت و موکل به شهود گفت شاهد باشید که من او را از انجام آن عزل کردم، سئوال شد اگر وکیل قبل از عزل، عمل را انجام دهد حکم آن چیست؟ معصوم(ع) پاسخ داد اگر وکیل قبل از عزل، آن عمل را انجام دهد، خواه موکل راضی باشد یا نه ، عمل نافذ است. سئوال شد اگر وکیل عمل را قبل از عزل یا قبل از ابلاغ عزل انجام دهد، آیا عمل وی نافذ است؟ پاسخ معصوم (ع) با این بیان مثبت بود: اگر وکیل بعد از ابلاغ از عقد وکالت برای انجام عمل برود، اعمال او برای همیشه نافذ است؛ زیرا وکالت باقی است تا خبر عزل به خود وکیل ابلاغ شود یا اینکه وی شفاهاً به خود وکیل ابلاغ کند.[۱۴۹]
مطابق این روایت وکالت تا ابلاغ خبر عزل ادامه دارد و نفوذ اعمال وکیل حکم ثانوی نیست، بلکه در وکالت، فسخ با ابلاغ عزل یا اطلاع وکیل تحقق می یابد. در این نظریه فسخ وکالت با عقود جایز تفاوت دارد. در عقود جایز، فسخ عقد با ابراز اراده تحقق می یابد و آگاهی طرف قرارداد در وقوع فسخ تأثیری ندارد لیکن فسخ وکالت منوط به اعلام فسخ به وکیل یا اطلاع وکیل از آن است. فقها برای استمرار وکالت تا اطلاع وکیل از خبر عزل، به استدلال عقلی نیز استناد کرده اند:
الف – ظاهر و حجیت عقد وکالت استمرار آن را تا رسیدن خبر عزل را تأیید می کند، با این توضیح که وقتی شخصی برای انجام امری وکیل می شود، ظاهر عدم عزل وکیل است و این ظاهر تا اطلاع وکیل از خبر عزل ادامه دارد و وقتی خبر عزل به وکیل اعلام یا وی از خبر عزل آگاه می شود، ظاهر از بین می رود و عقد وکالت فسخ می شود.[۱۵۰]
ب- لاضرر ایجاب می کند، وکالت تا ابلاغ عزل به وکیل باقی بماند.
زیرا اگر قبل از رسیدن خبر عزل به وکیل، فسخ عقد وکالت را بپذیریم، ممکن است به وکیل و اشخاص ثالث ضرر وارد شود. قاعده لاضرر را ایجاب می کند عقد وکالت به عزل موکل از بین نرود و اعمال وکیل تا ابلاغ خبر عزل نافذ باشد.[۱۵۱]
ج- بر مبنای امر به انجام کار و نهی از آن ، استمرار وکالت تا رسیدن خبر عزل توجیه می شود. با این توضیح که در عقد وکالت، موکل به وکیل دستور انجام کاری را می دهد و وکیل مأمور به انجام کاری می شود، عزل وکیل و فسخ عقد وکالت به معنای نهی وکیل از انجام آن است و این نهی در صورتی مؤثر است که به وکیل ابلاغ شود؛ زیرا اثر نهی قبل از ابلاغ به وکیل ایجاد نمی شود و نهی شخص بدون ابلاغ آن و محکوم ساختن وی به دلیل انجام امر منهی عنه قبیح است. بنابراین عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل و اطلاع او از نهی موکل هم چنان باقی می ماند.[۱۵۲]
بند دوم – وکالت ظاهری در حقوق ایران
در این بند به تفسیر و توضیح ماده ۶۸۰ قانون مدنی و مقایسه آن با وکالت ظاهری می پردازیم.
الف) ماده ۶۸۰ قانون مدنی
عقد جایز با فسخ از بین می رود و التزامی برای طرفین جهت پایبندی به آن ایجاد نمی شود. فسخ عقد با قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر آن نماید واقع می شود، لیکن در ماده ۶۸۰ قانون مدنی این موضوع و قاعده دگرگون گردیده است و کلیه اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل در حدود وکالت می نماید، نسبت به موکل نافذ است. پس باید مبنای این حکم استثنایی را بشناسیم.
برخی معتقدند حکم این ماده از قول مشهور فقه امامیه اقتباس شده که مستند آن روایات منقول از ائمه معصومین (ع) است و استحسان بر اینکه فسخ عقد جایز با اعلام به طرف دیگر تحقق می یابد نظریه درستی نیست. این حکم نه در تمام عقود جایز بلکه فقط در وکالت جاری می شود وعقد وکالت هم خصوصیتی را در بر ندارد که ایجاب این امر را بنماید[۱۵۳] و مبنای دیگری برای آن نمی توان ارائه کرد.
برخی معتقدند که ماده ۶۸۰ قانون مدنی سابقه فقهی ندارد و از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است، پس در تفسیر آن و مباحث مرتبط باید به قانون مدنی فرانسه رجوع کرد.[۱۵۴] این نظریه نادرست است؛ زیرا حکم این ماده در فقه امامیه وجود دارد و از سوی دیگر در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه، معیار جهل و آگاهی اشخاص ثالث از فسخ عقد وکالت است، لیکن در حقوق ما معیار نفوذ عمل وکیل، رسیدن خبر عزل به وکیل است هم چنین در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه فوت وکیل در کنار عزل وکیل ذکر شده لیکن قانون گذار آن را ذکر نکرده است. ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه بیان می دارد[۱۵۵] ” اگر وکیل به فوت موکل یا سایراسبابی که به وکالت خاتمه می دهند جاهل باشد، آنچه که او را در مدت این جهل انجام می دهد درست است.”
برخی مبنای آن را حفظ امنیت معاملات حقوقی می دانند. نهاد وکالت ظاهری تزلزل را از روابط خصوصی افراد دور می سازد، چه بسا وکیل بعد از عزل و پیش از ابلاغ، معامله می نمایند، لیکن بعداً موکل با ادعای عزل وکیل قبل از انجام معامله، اعتبار آن را مخدوش می نماید، در حالیکه نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل این امکان را از بین می برد.
مبنای ماده ۶۸۰ قانون مدنی را باید لاضرر دانست. موکل با اعطای نیابت به وکیل یک وضع ظاهری مشروعی به وجود می آورد که عمل بر آن روا و متعارف است ، اگر بر هم زدن این وضع ظاهری صرفاً در اختیار خود موکل قرار بگیرد و با وجود این وکیل هم چنان به اعمال خود به نیابت از موکل ادامه دهد و اشخاص ثالث نیز با اعتماد بر بقای آن با وکیل معامله نمایند، این وضع باعث ضرر نامتعارف وکیل و اشخاص ثالث می شود و بی ثباتی و تزلزل در روابط حقوقی را موجب می گردد، بنابراین قانون گذار حکم اولی فسخ وکالت به عزل موکل را به دلیل وجود ضرر نامشروع با حکم ثانوی مرتفع و وکالت را نا آگاه شدن وکیل از عزل خود باقی می داند.[۱۵۶]
هر چند فقها دلیل این حکم استثنایی و خلاف قواعد راتعبدی و وجود نص خاص می دانند و به همین دلیل از تسری حکم آن به فوت و جنون موکل خودداری می کنند، لیکن برخی از آنان مبنای این حکم را جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث می دانند و کلام آنان در این زمینه صریح و واضح است و معتقدند اگر وکالت را قبل از ابلاغ خبر عزل به وکیل و صرف فسخ موکل، باطل بدانیم چه بسا وکیل ناآگاه از عزل تصرفاتی نماید که بعداً بطلان آن ثابت و سبب ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث گردد؛ به عنوان مثال مواد غذایی فروخته شود و خریدار آن را بخورد[۱۵۷] و برای دفع ضرر از اشخاص ثالث و آگاه کردن آنان ، برخی از فقها وکالت را با عزل نزد شهود و به طور علنی منحل می دانند.[۱۵۸] علاوه بر مبنای ماده ۶۸۰ قانون مدنی ، باید منبع اقتباس حکم این ماده رابشناسیم.
برخی معتقدند منبع اقتباس حکم این ماده، فقه امامیه است. مطابق قول مشهور فقهای امامیه که مبنای آن روایات منقول از ائمه معصومین (ع) است عزل وکیل با ابلاغ خبر عزل به وکیل یا آگاهی وی از خبر عزل تحقق می یابد. قانون گذار نیز در تدوین ماده ۶۸۰ قانون مدنی از نظریه مشهور در فقه امامیه الهام گرفته است. با بررسی حکم ماده ۶۸۰ قانون مدنی و قول مشهور فقهای امامیه به تفاوت آن دو پی می بریم. مطابق قول مشهور فقهای امامیه عزل وکیل استثنایی بر فسخ عقود جایز است و عزل وکیل با ابلاغ خبر عزل به وکیل و یا آگاهی وکیل از عزل تحقق می یابد و عقد وکالت تا ابلاغ خبر عزل هم چنان ادامه می یابد. لیکن از ظاهر ماده ۶۸۰ قانون مدنی استنباط می شود عقد وکالت با عزل وکیل، منحل می شود، لیکن به موجب حکم استثنایی، عزل با رسیدن خبر عزل به وکیل در مقابل وکیل قابل استناد می باشد و به موجب آن اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل التزام موکل را به همراه دارد.[۱۵۹]
برخی دیگر اعتقاد دارند قانون گذار در تدوین ماده ۶۸۰ قانون مدنی از ماده ۲۰۰۸ فرانسه الهام گرفته است؛ زیرا این ماده سابقه فقهی ندارد،[۱۶۰] لیکن این نظریه نادرست است. مشابه حکم این ماده در فقه امامیه وجود دارد. از سوی دیگر در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه حکم فوت موکل نیز در کنار عزل وکیل بیان شده و معیار آن آگاهی ثالث از عزل است نه رسیدن خبر عزل به وکیل، لیکن قانون گذار آن را در ماده ۶۸۰ قانون مدنی ذکر نکرده است. بنابراین قانون مدنی فرانسه منبع اقتباس این داده نیست. بلکه به نظر می رسد نویسندگان قانون مدنی نه از قول مشهور فقهای امامیه اقتباس کرده اند و نه از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه تقلید کرده اند، بلکه با تغییر آن دو، تأسیس مستقلی به وجود آورده اند و به موجب آن سمت وکیل با عزل وکیل از بین می رود، لیکن به منظور جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و تا حدودی اشخاص ثالث، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل به وکیل نافذ می دانند. این ماده از آن جهت که حکم فوت را بیان نکرده، با قول مشهور فقهای امامیه شباهت دارد و از آن حیث که رسیدن خبر عزل به وکیل شرط استناد فسخ در مقابل وکیل معزول است با حقوق فرانسه شباهت دارد.
ب) مقایسه ماده ۶۸۰ با وکالت ظاهری
وکالت ظاهری وقتی تحقق می یابد که اشخاص ثالث با اعتماد به وضع ظاهری و اوضاع و احوال موجود دچار اشتباه شوند و شخصی را وکیل دیگری بپندارند و با اعتماد مشروع به درستی وکالت با او معامله کنند در وکالت ظاهری آگاهی و جهل وکیل ظاهری در درستی اعمال و استمرار نیابت تأثیری ندارد. زیرا وکالت ظاهری با دلالت اوضاع و احوال در اعتقاد اشخاص شکل می گیرد. با وجود این در حقوق ما آگاهی و جهل وکیل نسبت به عزل خود؛ معیار تحقق وکالت ظاهری است و اعمالی که او به نیابت از موکل خود در فاصله عزل و رسیدن خبر عزل انجام می دهد به استناد وکالت ظاهری معتبر و نافذ است. بر عکس در حقوق فرانسه معیار نفوذ و اعتبار اعمال وکیل معزول، نه آگاهی وکیل از خبر عزل بلکه آگاهی اشخاص ثالث از زوال سمت وکیل است. مطابق ماده ۲۰۰۳ قانون مدنی فرانسه موکل می تواند عقد وکالت را فسخ کند و با این اقدام وکالت خاتمه می پذیرد، لیکن اشخاص ثالثی که با نا آگاهی از عزل وکیل معاملاتی با او انجام داده اند، می توانند الزام موکل به اجرای تعهدات قراردادی را بخواهند و موکل در مقابل آنان نمی تواند به عزل وکیل استناد نماید. ماده ۲۰۰۵ قانون مدنی فرانسه در این خصوص بیان می دارد: ” فسخی که فقط به وکیل ابلاغ شده نمی تواند، در مقابل اشخاص ثالثی که با جهل به این فسخ وکالت معامله کرده اند مورد استناد قرار بگیرد، موکل فقط می تواند به وکیل رجوع کند.”
مطابق نظر مشهور فقها به منظور جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل به وکیل زایل نمی شود و اگر وکیل بعد از عزل و قبل از رسیدن خبر عزل، موضوع وکالت انجام دهد آن معامله نافذ است . با وجود این نمی توان نفوذ اعمال وکیل تا ابلاغ خبر عزل به وکیل را مصداق کامل وکالت ظاهری دانست؛ زیرا وکالت تا ابلاغ خبر عزل به موکل استمرار دارد و فسخ با اعلام عزل به وکیل یا اطلاع خود وی از عزل تحقق می یابد.
ج) تجاوز از حدود اختیارات
در عقد وکالت، موکل به وکیل نیابت در انجام امری را تفویض می کند. مطابق ماده ۶۶۳ قانون مدنی وکیل نمی تواند عمل دیگری غیر از موضوع وکالت انجام دهد. زیرا در انجام آن عمل نیابت ندارد. بنابراین اگر مالک به دیگری وکالت در اجاره ملک بدهد، وکیل نمی تواند حتی با دلسوزی، آن را بفروشد. عمل خارج از حدود اختیار وکیل، فضولی و منوط به تنفیذ موکل است. وکیل در انجام موضوع وکالت باید حدود اذن را نیز رعایت کرده و نباید از آنچه که موکل به صراحت به او اختیار داده یا بر حسب قراین و عادت داخل در اختیار اوست تجاوز نکند.”
بنابراین اگر موکل به دیگری در فروش ملک خود به نقد وکالت دهد، وکیل نمی تواند حتی بخشی از ثمن را به اقساط تعیین کند؛ زیرا وی حدود اذن موکل را که فروش به نقد بوده، رعایت نکرده است. لیکن مسأله مهم در این خصوص، حکم عمل وکیل است. آیا عمل وکیل فضولی و غیر نافذ است یا در حمایت از حقوق اشخاص ثالث باید عمل حقوقی را نافذ دانست؟ در این خصوص دو نظریه متفاوت را می توان ذکر کرد:
مطابق نظریه نخست، عمل حقوقی که وکیل با تجاوز از حدود اذن انجام داده فضولی و غیر نافذ است واگر موکل آن را امضاء نکند معامله هیچ گونه اثری حتی در رابطه وکیل و اصیل ندارد و علم و جهل آنان نیز در عدم نفوذ تأثیری ندارد. برخی از حقوقدانان با استناد به مواد ۶۶۳ و ۶۶۷ قانون مدنی، عمل حقوقی را فضولی و غیر نافذ می دانند.[۱۶۱]
هم چنین برای غیر نافذ دانستن عمل وکیل می توان از وحدت ملاک ماده ۱۰۷۳ قانون مدنی استناد کرد که بیان می دارد: ” اگر وکیل از آنچه که موکل راجع به شخص یا مهر یا خصوصیات دیگر معین کرده تخلف کند، صحت عقد متوقف بر تنفیذ موکل خواهد بود.”
مطابق این نظریه ، حکم ماده ی ۱۰۷۳ قانون مدنی نه خاص وکالت در نکاح، بلکه از قواعد عمومی معاملات است و می توان آن را در تمام قراردادها اجرا کرد. این نظریه حقوق موکل را به طور کامل تأمین می کند، زیرا اگر وکیل حتی از حدود اذن به طور جزئی تخلف نماید، عمل حقوقی در مقابل موکل فضولی و غیر نافذ است، لیکن با امنیت معاملات ناسازگار است؛ زیرا حقوق شخص با حسن نیت را نادیده میگیرد. وکالت رابطه ای شخصی است که شخصیت وکیل برای موکل اهمیت زیادی دارد و به دلیل اعتمادی که موکل به وکیل دارد، او را برای انجام امری از طرف خود انتخاب می کند. بنابراین اگر وکیل رسم امانت را رعایت نکند و از حدود اذن تجاوز نماید، تاوان انتخاب نادرست وکیل را نباید به ثالث با حسن نیت تحمیل کرد. بخصوص در مواردی که موکل با عباراتی مبهم و کلی به دیگری در انجام کاری وکالت می دهد یا عملکرد موکل و وکیل وضع ظاهری به وجود می آورد، به عنوان مثال اگر وکیل همواره اعمالی را انجام دهد و موکل نیز از آثار ناشی از اعمال منتفع می شود، وی نمی تواند به بهانه ی تجاوز وکیل از حدود اختیار، یکی از اعمال را که به ضرر خود می داند، فضولی و غیر نافذ اعلام کند. بنابراین باید حقوق شخص ثالث با حسن نیت را بر حقوق موکل که خود وی وکیل را انتخاب کرده است مقدم شمرد و تاوان انتخاب نادرست وکیل غیر دلسوز به خود موکل تحمیل شود، نه اشخاص ثالث. هر چند که این نظریه با قواعد سنتی مغایر به نظر می رسد و مخالف نظریه مشهور است، لیکن حمایت از حقوق اشخاص ثالث و ثبات معاملات را موجب می شود.
مطابق این نظریه اگر وکیل با تجاوز از حدود اذن، با شخص با حسن نیت معامله کند آن عمل حقوقی فضولی و غیر نافذ نیست؛ زیرا تجاوز وکیل از حدود اختیاری ترسیم شده توسط موکل، نمیتواند قرارداد وکیل با شخص ثالث را بی اعتبار کند. رعایت نکردن حدود اذن باید در رابطه قراردادی وکیل و موکل بررسی شود و اگر وکیل حدود اذن را رعایت نکند تقصیری مرتکب شده است و باید خسارات ناشی از آن را جبران کند. به همین دلیل ماده ۶۶۶ قانون مدنی بیان می دارد:
” هرگاه از تقصیر وکیل خساراتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می گردد مسئول خواهد بود.”
همچنین باید توجه داشت که قانون گذار در مقررات راجع به عقد وکالت فقط به بیان کلی احکام راجع به تعهدات وکیل بسنده کرده و هیچ گونه ضمانت اجرایی برای آن تعیین نکرده است. بنابراین می توان حکم ماده ۶۶۶ قانون مدنی را در خصوص تجاوز از حدود اختیار اجراء کرد و آن را تقصیری دانست که مسئولیت وکیل را در برابر موکل به همراه دارد و این موضوع هیچ گونه خللی به اعتبار قراردادی که وکیل غیر دلسوز با شخص ثالث با حسن نیت انجام داده، وارد نمی کند. از طرف دیگر ماده ۱۰۷۳ قانون مدنی به وکالت در نکاح اختصاص دارد و قانون گذار با این حکم خواسته است، قصد طرفین نکاح که پیوند دو شخصیت است، تأمین شود. این ماده یکی از مصادیق آزادی در نکاح است و به استناد آن خواست شخصی که در نکاح به دیگری وکالت می دهد به طور کامل تأمین می شود و با ماهیت عقد نکاح تناسب بیشتری دارد و نباید به عنوان قاعده کلی تلقی شود؛ زیرا امنیت معاملات را مخدوش می سازد و سبب ورود ضرر به شخصی می شود که تقصیری را مرتکب نشده است.
این نظریه مصلحت موکل را نیز تأمین می کند؛ زیرا اشخاص با رغبت بیشتر و بدون هراس از فضولی بودن اعمال وکیل با وی معامله می کنند. همچنین در مواردی که در مفاد وکالت از واژه های کلی و مبهم استفاده شده است، این نظریه با عدالت سازگار است و از سوء استفاده احتمالی موکل جلوگیری می کند و در نهایت با شرط حسن نیت ثالث برای اعتبار معامله خارج از حدود اذن، می توان این حکم را به طور دقیق اجراء کرد، لیکن با حکم ماده ی ۶۷۴ قانون مدنی قبول این نظریه بعید به نظر می رسد. این ماده بیان می دارد:” موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد. در مورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام داده است، موکل هیچ گونه تعهدی نخواهد داشت مگر اینکه اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند.”
در فقه نیز اعمال خارج از حدود وکالت را فضولی می دانند و وکیل را در مقابل موکل ضامن اعمالی می دانند که وی خارج از حدود وکالت انجام می دهد.[۱۶۲]
د)-رعایت مصلت موکل
وکیل علاوه بر رعایت حدود اذن، باید غبطه و مصلحت موکل را نیز در نظر بگیرد. موکل در هنگام تفویض وکالت نمیتواند تمام جزئیات را پیش بینی و راهکارهای مناسب را به وکیل ارائه کند، موکل اجرای موضوع وکالت را به امانت و دقت وکیل بسپارد. موکل در اعطای نیابت، اذن خود را به رعایت مصلحت و امانت مقید می سازد. شکی نیست که اگر وکیل به جای رعایت مصلحت موکل، با طرف معامله تبانی نماید، آن معامله نسبت به موکل غیر نافذ است،[۱۶۳] لیکن اگر وکیل به عمد و بدون آگاهی طرف مقابل مصلحت موکل را نادیده بگیرد، در این صورت حکم معامله وی چیست؟ برای پاسخ می توان به ماده ۱۰۷۴ قانون مدنی در بابت نکاح استناد کرد و معامله را غیر نافذ دانست؛ زیرا اقدام وکیل در حدود مقتضای امانت نیست. او به جای مصلحت موکل، به نفع خود اقدام کرده است، در نتیجه رفتار وی در حدود نیابت نیست و باید آن را غیر نافذ دانست. همچنین"اگر وکیل به عمد مصلحت موکل را نادیده بگیرد و به نفع خود عمل کند، عمل او فضولی و غیر نافذ است، زیرا او به مقتضای امانت رفتار نکرده و در هنگام انجام وکالت به مصلحت موکل و نیابت نمی اندیشیده و به آن عنوان تصمیم نگرفته است".[۱۶۴] لیکن اگر موکل قصد خیانت نداشته باشد و معامله را بدون رعایت احتیاط انجام دهد و به ضرر موکل منجر شود، برخی مطابق قواعد سنتی حقوق با این استدلال که چون وکیل مصلحت موکل را رعایت نکرده، معامله را فضولی می دانند[۱۶۵] و شخص ثالث با حسن نیت را نادیده می گیرند.
در مقابل الزامات برتری همانند حمایت از اعتماد مشروع به ظاهر و احترام به حسن نیت اشخاص ثالث که امنیت معاملات را تأمین می کند، بر نفوذ معامله تمایل دارند؛ ” زیرا فرض این است که وکیل به قصد نیابت و مصلحت موکل اقدام کرده است و تحصیل نتایج بی مبالاتی یا ناآگاهی وکیل بر موکل که خود را برگزیده است و بر کارش نظارت دارد، منطقی تر از بی اعتبار ساختن معامله ای است که طرف قرارداد با اعتماد به ظاهر انجام داده است.”[۱۶۶] این استدلال بر مبنای نظریه ظاهر بیان شده است. با وجود این نظریه ظاهر عمل وکیل را در هر حال نافذ می داند، مگر اینکه طرف قرارداد از موضوع آگاه باشد یا با وکیل در انجام معامله به ضرر موکل تبانی کند.[۱۶۷]
ه-فوت و جنون
وکالت عقدی است جایز و مطابق ماده ۶۷۹ قانون مدنی به عزل موکل و به موت و جنون هر یک از طرفین مرتفع می شود. در عقد وکالت، شخصیت طرفین اهمیت خاص دارد و در رابطه موکل و وکیل اعتماد متقابل حاکم است، اگر در شخصیت هر یک از طرفین خللی ایجاد شود، ارکان عقد نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و عقد وکالت منفسخ می شود. به همین دلیل فوت و جنون یکی از طرفین از اسباب انفساخ عقد وکالت است.[۱۶۸] در خصوص عزل موکل، قانون گذار برای حمایت از اشخاص ثالث و وکیل و دفع ضرر از آنان، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل، نافذ می داند. لیکن قانون در خصوص فوت و جنون موکل ساکت است. این سئوال پیش می آید که آیا حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی را می توان در خصوص فوت و جنون موکل اجرا کرد و به استناد آن تمام اعمال وکیل را تا رسیدن خبر جنون یا فوت موکل نافذ دانست. در این خصوص دو نظریه ابراز شده است:
مطابق نظریه ی نخست، حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی استثنایی و برخلاف اصول حقوقی است؛ زیرا طرفین عقد جایز هر وقت بخواهند می توانند آن را فسخ کنند و وکالت به موت، جنون منفسخ می شود، قانون گذار در خصوص عزل موکل برای رعایت مصالح خاص، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل نافذ دانسته است و این حکم استثنایی را باید به همان نص خاص محدود و از تفسیر موسع آن به فوت و جنون خودداری کرد؛ زیرا کلیه ی عقود جایز به موت و جنون منفسخ می شوند و هیچ گونه استثنایی با آن وجود ندارد. موکل با تفویض اختیار به وکیل، وضع ظاهری ایجاد می کند و باید این وضع ظاهری را با ابلاغ خبر عزل به وکیل از بین ببرد، اما در مورد فوت این تکلیف را نمی توان به ورثه وی تحمیل کرد و الزام آنان به اجرای تعهدات ناشی از اعمال وکیل مورث درست نیست. از طرف دیگر با فوت موکل، شخصیت وی از بین می رود و وکیل نمی تواند به نیابت از او موضوع وکالت را انجام دهد.[۱۶۹]
مطابق نظریه دیگر حکم ماده ۶۸۰ قانون مدنی را میتوان در فوت و جنون موکل نیز اجرا کرد؛ زیرا مبنای نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، ایجاد وضع ظاهری ناشی از عقد وکالت است. اشخاص ثالث می توانند با اعتماد مشروع به بقای عقد وکالت با وکیل معامله کنند. نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل به وکیل، مانع ورود ضرر به اشخاص ثالث و وکیل می شود، این مبنا در جنون و فوت موکل نیز وجود دارد. از سوی دیگر انتقال اموال موکل به ورثه بعد از فوت وی مانع از اجرای این نظریه نمی شود؛ زیرا هدف وکالت ظاهری حمایت از حقوق اشخاص ثالث با حسن نیت و حفظ امنیت حقوقی مبادلات است نه کیفر موکل بی مبالات.[۱۷۰]
برخی نیز با اعتقاد به اینکه ماده ۶۸۰ قانون مدنی در فقه سابقه ندارد و از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است و همچنین با در نظر گرفتن وحدت ملاک آن، حکم ماده ۶۷۰ قانون مدنی را در سایر اسباب انقضاء وکالت، مانند فوت موکل و حجر او قابل اجرا می دانند [۱۷۱] و اعمال وکیل را تا رسیدن خبر فوت نسبت به ورثه وی نافذ می دانند.
در فقه امامیه عزل موکل حکم استثنایی و مستند به اخبار است و نمی توان آن را در فرض موت و جنون موکل اجرا کرد. حتی آن دسته از فقها که برای نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، دلیل عقلی جلوگیری از ورود ضرر به وکیل را بر دلیل نقلی افزوده اند، در فوت و جنون موکل این دلیل عقلی را از یاد برده اند. هر چند قول مشهور فقها امامیه عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل به وکیل را به فوت و جنون موکل نیز تسری نمی دهد، لیکن از کلام برخی فقها تمایل به بقای وکالت در این فرض استنباط می شود.[۱۷۲] همچنین برخی از فقها معتقدند اگر وکیل در بیع، وکالت در قبض داشته باشد و بعد از فوت موکل و قبل از رسیدن خبر عزل، وی مبیع را قبض نماید و مال بدون تعدی و تفریط وکیل تلف شود وی ضامن نیست، عدم ضمان وکیل به دلیل وجود رابطه امانی است.[۱۷۳] همچنین به عقیده برخی از فقها اگر وکالت به صورت شرط ضمن عقد لازم واقع شود و متعلق آن حق مربوط به وکیل باشد با مرگ وکیل وکالت به او ارث می رسد. [۱۷۴] با توجه به اینکه نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، جلوگیری از ورود ضرر به اشخاص ثالث و وکیل است و این مبنا در فوت موکل نیز وجود دارد، حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی را می توان در فوت موکل اجرا کرد. ماده ۲۰۰۳ قانون مدنی فرانسه [۱۷۵] در اسباب خاتمه وکالت بیان می دارد :” وکالت خاتمه می یابد: با فسخ موکل، با انصراف وکیل از وکالت موکل، با فوت طبیعی یا مدنی، قرار گرفتن تحت قیمومت رشیدان یا اعسار هر یک از موکل یا وکیل”
مطابق بند سوم این ماده عقد وکالت با فوت و حجر هر یک از وکیل و موکل خاتمه می یابد. این بند حکمی بر خلاف قاعده ی عمومی ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی بیان می دارد، که به موجب آن وقتی شرطی می شود، فرض بر این است که این شرایط برای خود شخص، ورثه و قائم مقام وی می باشد، مگر اینکه خلاف آن تصریح یا از طبیعت قرارداد برداشت شود.[۱۷۶]
عقد وکالت با فوت و جنون هر یک از طرفین از بین می رود. دلیل آن حکم استثنایی اعتماد هر یک از وکیل و موکل به یکدیگر است، که امکان دارد طرفین عقد وکالت به ورثه ی یکدیگر اعتماد نداشته باشند. این حکم با نظم عمومی ارتباط ندارد و توافق بر خلاف آن جایز است. همچنین اشخاص می توانند توافق کنند که وکالت وکیل بعد از فوت موکل انجام شود.[۱۷۷] با وجود این اگر طرفین بر خلاف حکم مقرر در بند ۳ ماده ۲۰۰۳ توافق نکنند، با فوت موکل عقد وکالت خاتمه می یابد و اختیار وکیل نیز زایل می شود، وی نمی تواند به نیابت از موکل موضوع وکالت را انجام دهد. با وجود اینکه عقد وکالت با فوت موکل خاتمه می یابد، اعمال وکیل بعد از فوت موکل تا اطلاع از فوت وی، نافذ و معتبر است. شرط اعتبار اعمال وکیل جهل او به فوت موکل است. ماده ی ۲۰۰۸ قانون مدنی بیان می دارد:[۱۷۸] ” اگر وکیل فوت موکل یا اسباب دیگری که به وکالت خاتمه می دهند جاهل باشد، آن چیزی که وی در مدت جهل انجام داده نافذ است".

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:12:00 ب.ظ ]




 

a. Dependent Variable: مسئولیت.پذیری.شرکتY

 
 
 
 
 
 

فرضیه فرعی ۲: بین رتبه تمرکز مالکیت با مسئولیت پذیری شرکت رابطه معنی دار وجود دارد .
در جدول ذیل ضریب همبستگی ۳۸۹/۰ و مربع ضریب همبستگی یا همان ضریب تعین ( میزان تغییرپذیری در متغیر وابسته که می‏تواند به وسیله رگرسیون آن را توضیح داد ) ۱۵۱/۰ را نشان می دهد و بیان می کند که متغیر رتبه تمرکز مالکیت تغییرات متغیر مسئولیت پذیری شرکت را به میزان ۱۵۱/۰ توجیه می‏کند. خطای استاندارد برآورد که میزان پراکندگی نقاط را حول خط رگرسیون در فضای دوبعدی اندازه گیری می‏کند نشان می‏دهد که هر چه مقدار این شاخص بزرگتر باشد پراکندگی نقاط حول خط رگرسیون بیشتر خواهد بود و نشان دهنده میزان قدرت پیش بینی معادله رگرسیون است که در این فرضیه ۳۶۴/۰ بدست آمده است.

 

جدول ۴- ۹:جدول مربوط به فرضیه دومR چند گانه

 
 

Model

 

R

 

R Square

 

Adjusted R Square

 

Std. Error of the Estimate

 

Durbin-Watson

 
 

۱

 

.۳۸۹a

 

.۱۵۱

 

.۱۴۳

 

.۳۶۴۱۱

 

۱.۹۸۴

 
 

a. Predictors: (Constant), X2.رتبه.تمرکز.مالکیت

 
 
 
 

b. Dependent Variable: مسئولیت.پذیری.شرکتY

 
 
 

از جدول ذیل رابطه خطی بودن رتبه تمرکز مالکیت با مسئولیت پذیری شرکت را بررسی می کنیم .
بین دو متغیر رتبه تمرکز مالکیت با مسئولیت پذیری شرکت رابطه خطی وجود ندارد . H0 : r = 0 بین دو متغیر رتبه تمرکز مالکیت با مسئولیت پذیری شرکت رابطه خطی وجود دارد. H1 : r ≠ ۰
بررسی‏های جدول تجزیه واریانس نشان می‏هد مقدار بدست آمده F (524/18) که در سطح خطای کوچکتر از ۰۱/۰ (۰۰۰/۰ sig=) معنی دار است، بنابراین فرض خطی بودن مدل رگرسیون معنادار است تایید می‏شود و با اطمینان بالاتر از ۹۵% می‏توان H0 را رد کرد و H1 را تایید کرد یعنی فرض خطی بودن مدل رگرسیون فرضیه رتبه تمرکز مالکیت با مسئولیت پذیری شرکت تایید می‏شود و نشان می‏دهد متغیر مستقل از قدرت تببین بالایی برخوردار بوده و قادرند به خوبی میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته را توضیح دهند. به عبارتی، مدل رگرسیونی تحقیق مدل خوبی است و ما به کمک آن می‏توانیم تغیرات متغیر وابسته یعنی مسئولیت پذیری شرکت را بر اساس متغیر رتبه تمرکز مالکیت مورد بررسی قرار بدهیم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ANOVAb
جدول ۴-۱۰:جدول آنالیز واریانس فرضیه دوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]




۴-۵-۲ تفسیر نتایج جدول (۴-۱۷)
داده های موجود در جدول (۴-۱۷)، که برگرفته از یافته های پژوهش می باشد، وضعیت موجود (کنونی) هر یک از متغیرهای پژوهش و مؤلفه های آن را به شرح زیر تفسیر و تبیین می نماید:
میانگین نمرات پاسخگویان به متغیر اعتماد سازمانی برابر با ۱۹/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۶۴۶/۵= t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت متغیر اعتماد سازمانی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود بالاتر از حد متوسط (مطلوب) می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی اعتماد به مدیر، برابر با ۰۴/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۴۵۳/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۷۵۲/۰= t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی اعتماد به مدیر در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی اعتماد به همکاران برابر با ۳۸/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۶۸۸/۹ = t) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه وضعیت مؤلفه ی اعتماد به همکاران در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود بالاتر از حد متوسط (مطلوب) می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی اعتماد به سازمان، برابر با ۰۸/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۰۶۷/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۸۴۳/۱= t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی اعتماد به سازمان در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به متغیر عدالت سازمانی برابر با ۹۸/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۷۲۳/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۳۵۵/۰- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه، وضعیت متغیر عدالت سازمانی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی عدالت توزیعی برابر ۴۸/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۹۶۲/۷- = t) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه وضعیت مؤلفه ی عدالت توزیعی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود پایین تر از حد متوسط می باشد (مطلوب نیست).
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی عدالت رویه ای برابر با ۸۹/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری ندارد (۱۲۴/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۵۴۷/۱- = t)، بنابراین با ۹۵% اطمینان می توان گفت از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی عدالت رویه ای در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی عدالت مراوده ای برابر۳۰/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۸۰۳/۳ = t) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه وضعیت مؤلفه ی عدالت مراوده ای در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود بالاتر از حد متوسط (مطلوب) می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به متغیر بهره وری نیروی انسانی برابر با ۷۵/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۸۵۱/۴- = t)، بنابراین با ۹۵% اطمینان می توان گفت از دیدگاه پاسخگویان وضعیت متغیر بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود پایین تر از حد متوسط می باشد (مطلوب نیست).
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی توانائی برابر با ۴۴/۳ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۸۹۷/۶ = t) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه وضعیت مؤلفه ی توانائی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود بالاتر از حد متوسط (مطلوب) می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی وضوح برابر با ۹۴/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۲۸۳/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۰۷۶/۱- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی وضوح در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی حمایت سازمانی برابر ۴۰/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۳۹۹/۸- = t) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان مورد مطالعه وضعیت مؤلفه ی حمایت سازمانی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود پایین تر از حد متوسط می باشد (مطلوب نیست).
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی انگیزش برابر با ۱۲/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۷۷۵/۱۱- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی انگیزش در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود پایین تر از حد متوسط می باشد (مطلوب نیست).
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی ارزیابی برابر با ۹۸/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۷۶۴/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۳۰۱/۰- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی ارزیابی در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی اعتبار برابر با ۶۷/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری دارد (۰۰۰/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۱۸۸/۴- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی اعتبار در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود پایین تر از حد متوسط می باشد (مطلوب نیست).
میانگین نمرات پاسخگویان به مؤلفه ی محیط برابر با ۸۸/۲ است که با عدد ۳ که به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شده است، تفاوت معناداری ندارد (۱۴۸/۰ =sig ، ۱۶۴= df ، ۴۵۴/۱- = t ) به عبارت دیگر با ۹۵% اطمینان می توان گفت که از دیدگاه پاسخگویان وضعیت مؤلفه ی محیط در میان کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود در حد متوسط می باشد.
بر اساس داده های جدول (۴-۱۷)، می توان فاصله ی اطمینان برای میانگین جامعه را به صورت فرمول زیر نوشت که به طور نمونه برای متغیر عدالت سازمانی به صورت زیر بیان می شود.
در ادامه نتایج کامل در جدول (۴-۱۸) خلاصه می شود.
جدول (۴-۱۸). فاصله اطمینان ۹۵% اختلاف میانگین نمونه برای متغیرهای پژوهش (منبع : داده های پژوهش)

نام متغیر فاصله ی اطمینان ۹۵% اختلاف میانگین نمونه
اعتماد سازمانی  
عدالت سازمانی  
بهره وری نیروی انسانی  
نام مؤلفه فاصله ی اطمینان ۹۵% اختلاف میانگین نمونه
اعتماد به مدیر  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]




­ بروز کمبود نقدینگی و عدم امکان برآورد صحیح از منابع، مصارف، درآمدها و هزینه­ها.
­ عدم امکان رقابت با بانک­های دارای مدیریت مناسب ریسک.
­ عدم امکان برآورد نقدی ناشی از مخاطرات پیش­رو و ناتوانی در اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش آن­ها.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

وجود انحراف اطلاعاتی مدیران که منتج به اتخاذ تصمیم­های غیر بهینه می­ شود.
کاهش سوداوری ناشی از عدم شناسایی و وصول درآمدها.
همچنین در صورت عدم توجه به ریسک بازرگانی، ترکیب پرتفوی ارزی و و یا وضعیت هر ارز در بازارهای جهانی، موسسه­های پولی و بانک­ها با زیان هنگفتی مواجه خواهند شد. از این رو محاسبه ریسک نرخ ارز توسط بانک­ها می ­تواند در کاهش زیان ناشی از نوسانات نرخ ارز موثر باشد. بدین ترتیب ریسک و بازده در سرمایه گذاری­ها، نقش کلیدی داشته و در مواقعی که رویدادهای آتی به طور کامل قابل پیش ­بینی نبوده و برخی از رویدادها بر سایر رویدادها ترجیح داشته باشد، عامل ریسک وجود دارد. تأثیر عامل ریسک بر موقعیت مالی بانک­ها و موسسات مالی انکارناپذیر است و به­همین دلیل می ­تواند به صورت بالقوه تصمیم­های مالی را تحت تأثیر قرار دهد.
وجود ریسک مالی در بانک می ­تواند تبعاتی به شرح زیر داشته باشد:
افزایش بدهی به بانک مرکزی، به طوری که بانک­ها به منظور پوشش نقدینگی مورد نیاز، مجبور به اخذ تسهیلات از بانک مرکزی می­شوند.
کاهش ارزش بازار سهام بانک، زمانی که بانک با مشکل نقدینگی مواجه می شود، برای تامین آن اقدام به فروش دارایی­ های خود به قیمتی کمتر از ارزش بازار می­ کند، بنابراین با کاهش ارزش دارایی­ ها، ارزش سهام بانک هم کاهش می یابد.
بعلاوه زیان­های برگرفته از ریسک­های عملیاتی که سازمان­های مختلف از جمله بانک­ها به علت رشد استفاده از فن آوری و افزایش ارتباطات میان مشتریان و بازارهای سرمایه با آن درگیر هستند، به­ طور عمده ناشی از سرقت داخلی، سرقت خارجی، فرایند سازمان در امور مربوطه به استخدام کارکنان و ایمنی محیط کاری، فرایندهای مرتبط با مشتریان، محصولات و کسب و کار، آسیب به دارایی­ های فیزیکی و … هستند.
۵-۳ پیشنهادهای پژوهش
این پیشنهادها با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق و آزمون فرضیه ­ها، درقالب پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادهای پژوهشی تقسیم ­بندی می­ شود.

پیشنهادهای کاربردی
بین ریسک مالی و کارایی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
۱) ایجاد گروه های مشاوره مالی و سرمایه گذاری: اعلام نظر در مورد میزان برخورداری طرح ها از صرفه اقتصادی و گزارش طرح های توجیهی به بانک است.
۲) واحد اعتبارسنجی و رتبه بندی: وظیفه این واحد شناسایی قدرت اعتباری مشتریان و رتبه بندی آن­ها به منظور حذف افراد بدحساب و رانت خوار احتمالی و تسهیل در سرمایه گذاری مشتریان خوش سابقه است.
بین ریسک عملیاتی و کارایی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
بانک جامع اطلاعاتی: وظیفه این واحد اطلاعاتی شناسایی مشتریان خوش حساب به منظور هدایت تسهیلات نظام بانکی به سمت آن­ها و در نتیجه کاهش ریسک عملیاتی در بانک است.
ایجاد واحد ساماندهی مطالبات معوق: باتوجه به حجم زیاد مطالبات معوق بانک و لزوم طراحی ساز و کاری مناسب برای وصول آن با مشارکت بانک ها و شرکت ها تشکیل خواهد شد و وصول مطالبات معوق بانک را در دستور کار خود قرار خواهد داد.
بین ریسک بازرگانی و کارایی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
همکاری با مؤسسه تضمین اعتباری: تضمین بازپرداخت تسهیلات بانک­ها به مؤسساتی تعریف شده است که دارای طرح های اقتصادی مناسب هستند اما وثیقه کافی برای سپردن نزد بانک را ندارند.
بین ریسک حوادث و سوانح و کارایی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
حفظ موارد ایمنی در دسترسی و استفاده از اسناد و دارایی­ های بانک.
حصول اطمینان از اینکه کارکنان از تخصص و آموزش کافی برخوردارند.
بین ریسک مالی و اثربخشی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
رسیدگی منظم به حساب­ها و معاملات و مطابقت آن­ها با یکدیگر.
مسئولیت اجرای نظام مدیریت ریسک عملیاتی که به وسیله هیات مدیره به تصویب رسیده است، بر عهده مدیران ارشد باشد.
بین ریسک عملیاتی و اثربخشی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
بانک بطور ادواری به مرور برنامه­هایی بپردازند که برای شناسایی نقاط آسیب پذیر و تداوم فعالیت خویش طراحی کرده اند تا بدین طریق از انطباق آن­ها با راهبردهای کاری و عملیات جاری بانک مطمئن شوند.
برای اداره ریسک عملیاتی، وجود یک فرایند کارآمد نظارتی ضرورت دارد. فعالیت­های نظارتی منظم می ­تواند از این مزیت برخوردار باشد که نواقص موجود در سیاست­ها فرآیندها و رویه­های مربوط به اداره ریسک عملیاتی رابسرعت کشف و اصلاح نماید.
بین ریسک بازرگانی و اثربخشی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
لازم است بانک به شناسایی فرآیندهای کاری مهم بپردازند. از جمله، فرایندهایی که وابسته به مشتریان خارجی یا سایر اشخاص ثالثی هستند که از سرگیری فوری خدمات برای آنها، از اهمیت زیادی برخوردار است.
افشاء بموقع، مکرر و عام اطلاعات از انحرافات برنامه و خدمات نوین بانک، می ­تواند به پیشرفت نظم بازار و در نتیجه مدیریت موثرتر ریسک بیانجامد.
بین ریسک حوادث و سوانح و اثربخشی در بانک رابطه معنی داری وجود دارد.
۱) بانک باید دارای برنامه ­های پیوسته کاری و اقتضایی مناسبی باشند تا در صورت بروز اختلالی جدی در کار( معوق تسهیلات با ارقام بالا) از توانایی خود نسبت به عملکرد مستمر و تحدید خسارات مطمئن باشند.
۲)برای کاهش ریسک، سرمایه ­گذاری در فناوری مناسب پردازش اطلاعات و ایمنی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.

پیشنهادها برای پژوهشی­های آتی
- بررسی و تجزیه و تحلیل استراتژیک و ریسک اعتباری در حسابرسی مالی.
- بررسی تاثیر راهبری شرکتی برریسک مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

موانع و محدودیت­های پژوهش
در این تحقیق با محدودیت­ و موانعی که نتایج پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد، برخورد نشده است.
منابع
منابع فارسی:
انصاری،عبدالمهدی.افشار،مجتبی.ابراهیمیان،محمدرضا.(۱۳۹۲).بررسی تاثیر مدیریت سود ب توانایی پیش بینی اقلام تعهدی در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران(از دیدگاه کیفیت سود)،مجله دانش حسابداری، سال چهارم، شماره ۱۲، صص۱۳۱-۱۵۱٫
اﺑﻮاﻟﺤﺴﻨﻲ، اﺻـﻐﺮ. ﺣـﺴﻨﻲ ﻣﻘـﺪم، رفیع.(۱۳۸۷). ﺑﺮرﺳـﻲ اﻧـﻮاع رﻳـﺴﻚ ﻫـﺎ و روش ﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ آن در ﻧﻈـﺎم ﺑﺎﻧﻜـﺪاری ﺑـﺪون رﺑـﺎی اﻳـﺮان ﻓـﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤـﻲ ، ﭘﮋوﻫﺸﻲ اﻗﺘﺼﺎد اﺳﻼﻣﻲ ش ﺳﺎل ﻫﺸﺘﻢ، ۳۰ .
اﺑﻄﺤﯽ، ﺣﺴﯿﻦ. ﮐﺎﻇﻤﯽ، بابک.(۱۳۸۰).ﺑﻬﺮه­وری ﺗﻬﺮان:ﻣﺆﺳﺴﻪ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ­ﻫﺎی بازار،شماره۱۰، صص۱-۶۳٫
آذر، ﻋﺎدل.ﻣﺆﺗﻤﻨﯽ، ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ.(۱۳۸۳). اﻧﺪازهﮔﯿﺮی در ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎی ﺗﻮﻟﯿـﺪی ﺑـﻪ وﺳـﯿﻠﻪ ﻣـﺪل ﻫـﺎی ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﭘﻮﺷـﺸﯽ داده ­ها(DEA)، دو ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﭘﮋوﻫﺸﯽ داﻧﺸﻮر رﻓﺘﺎر، ﺷﻤﺎره ۱، ﺻﺺ ۸،۵۴ -۴۱٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]




برای طراحی آهن‌ربای الکتریکی نخست مطالبی در خصوص آهن‌ربای الکتریکی و قوانین به کار رفته ارائه شده و سپس به محاسبات ]۱۳[ مورد نیاز اشاره می‌گردد. در ادامه آهن‌ربای الکتریکی طراحی شده توسط توسط نرم افزار VIZIMAG مورد تحلیل قرار گرفته و نتیجه ارائه ‌گردیده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آهن‌ربای الکتریکی
آهن‌ربای الکتریکی به آهن‌ربایی اطلاق می‌گردد که در آن میدان مغناطیسی توسط عبور جریان الکتریکی از یک سیم‌پیچ که معمولا دارای هسته آهنی می‌باشد حاصل گردیده شده باشد. با قطع جریان الکتریکی میدان مغناطیسی نیز تقریبا از بین می‌رود. قدرت میدان مغناطیسی با مقدار جریان الکتریکی عبوری از آن رابطه مستقیم دارد.
قانون بیووساوار[۱۳]
برای نخستین بار اورستد وجود میدان مغناطیسی اطراف سیم حامل جریان الکتریکی را کشف نمود. بعدها بیوت[۱۴] و ساوارت[۱۵] این رابطه را به صورت کمی بیان کردند که به قانون بیووساوار مشهور گردید. قانون بیووساوار عبارت است از رابطه دیفرانسیلی بین جریان و میدان مغناطیسی. این قانون را می‌توان برای حالت‌های مختلف محاسبه کرد که با توجه به روابط مورد نیاز ذیلا محاسبه میدان مغناطیسی نزدیک حلقه جریان و تعمیم آن به سیم پیچ ارائه می‌گردد.
میدان مغناطیسی نزدیک حلقه جریان
جریانی به شدت I از سیم حلقوی که در شکل (۷-۴) نشان داده شده است عبور می‌کند.
شکل(۷-۴): میدان ناشی از عبور جریان از سیم حلقوی
میدان مغناطیسی ناشی از عبور از سیم حلقوی در نقطه P توسط قانون بیووساوار به صورت زیر
محاسبه می‌گردد جدول (۱-۶):
(۱-۴)

(۲-۴)
۰µ عبارت است از ضریب نفوذ مغناطیسی هوای آزاد که مقدار آن برابر است با :
µ۰ = ۱٫۲۵۶۶۴ x 10-6 T.m/A
در رابطه فوق r به صورت متر و واحد I آمپر می‌باشد.
جهت محاسبه میدان در روی محور سیم حلقوی به شکل زیر عمل می‌نماییم:
بردار دیفرانسیلی میدان، dB، را همانند شکل فوق می‌توان در دو جهت عمود و موازی محور z تجزیه نمود. به لحاظ قرینه در فضای انتگرال‌گیری روی سیم حلقوی میدان حاصله از انتگرال‌گیری در مسیر حلقوی فقط در جهت z وجود خواهد داشت.
(۳-۴)
زاویه در طول مسیر انتگرال‌گیری ثابت بوده و عبارت است از :
(۴-۴)
و از آنجایی که بردار واحدr به المان جریان IdS عمود است لذا خواهیم داشت:
(۵-۴)
با اعمال موارد فوق در قانون بیووساوار خواهیم داشت:
(۶-۴)
همان گونه که می‌دانیم میدان روی محور z مورد نظر می‌باشد لذا:
(۷-۴)
آهن‌ربای الکتریکی در واقع نوعی سلنوئید است. میدان مغناطیسی حاصله از آهن‌ربای الکتریکی که در واقع مجموع میدان‌های سیم‌های حلقوی است که دور یک هسته آهنی پیچیده شده‌اند. این میدان در محور طولی سیم‌پیچ تقریبا یکنواخت می‌باشد ولی در اطراف محور شرایط پیچیده خواهد بود. جهت سادگی محاسبه میدان در محور طولی سیم‌پیچ شرایطی را در نظر گرفته خواهد شد..
قطر سیم مورد استفاده در سیم‌پیچ نسبت به قطر خود سیم‌پیچ باید بسیار کوچکتر باشد
تعداد دور سیم‌پیچ باید عددی بسیار بزرگ باشد.
مطابق شکل زیر سلنوئیدی به طول L در نظر گرفته می‌شود. با فرض اینکه N دور اطراف هسته پیچیده شده‌باشد چگالی حلقه‌های جریان در واحد طول N/L خواهد بود. بنابراین در واحد طول سیم‌پیچ، (N/L)dx حلقه جریان خواهد بود. مطابق فرمول. خواهیم داشت:
(۸-۴)
با تغییر متغیر x به پارامتر زاویه β خواهیم داشت:
(۹-۴)
(۱۰-۴)
(۱۱-۴)
(۱۲-۴)
(۱۳-۴)
میدان کل از انتگرال‌گیری در طول سیم‌پیچ بدست خواهدآمد لذا:
(۱۴-۴)
میدان مغناطیسی در وسط سیم‌پیچ از β۱ = π و β۲ = ۰ و در دو انتهای سیم‌پیچ از β۱ = π/۲ و β۲ = ۰ بدست می‌آید.
نقش هسته در آهن‌ربای الکتریکی
معمولا هر آهن‌ربای الکتریکی مشتمل بر یا سیم‌پیچ و یک هسته که در داخل سیم‌پیچ قرار می‌گیرد می‌باشد. هسته را معمولا از مواد فرومغناطیس همانند آهن انتخاب می‌کنند. هسته از نگاه میکروسکوپیک از آهن‌رباهای کوچکی که دوقطبی نامیده می‌شود تشکیل شده‌اند.هر یک از این دوقطبی‌ها شامل یک قطب N و یک قطب S می‌باشد. سو و جهت‌گیری این دوقطبی‌ها به صورت نامرتب و نامنظم می‌باشد و در کل این بی‌نظمی باعث خنثی شدن میدان‌های مخالف توسط یکدیگر می‌شود در نتیجه میدان کلی حاصله از میدان‌های ذاتی صفر خواهد بود. ولی زمانی که جریان الکتریکی به سیم‌پیچ وصل شود این دوقطبی‌ها با خطوط میدان داخل سیم‌پیچ همسو و همراستا می‌شوند در نتیجه باعث ت
قویت میدان میدان حاصله از سیم‌پیچ شده و میان مغناطیسی بزرگتری توسط آهن‌ربای الکتریکی ایجاد می‌گردد. هر چقدر جریان عبوری از سیم‌پیچ بزرگتر باشد میدان حاصله از سیم‌پیچ توانایی همراستایی بیشتر این دوقطبی‌ها را خواهد داشت که در نتیجه میدان مجموع نهایی هم قویتر خواهد بود. البته این افزایش میدان ناشی از افزایش جریان هم خطی نمی‌باشد. بدین معنا که با افزایش جریان الکتریکی از یک حد مشخص افزایش میدان ناچیزی خواهیم داشت. این پدیده را اشباع هسته می‌نامند. اشباع مغناطیسی زمانی رخ می‌دهد که درصد زیادی از دوقطبی‌های مغناطیسی با خطوط میدان داخل سیم‌پیچ همراستا گردیده باشند. به عبارت دیگر برای بالا بردن میدان مغناطیسی متاثر از وجود هسته توسط جریان دیگر دوقطبی‌هایی جهت همراستایی باقی نخواهد ماند. تاثیر هسته در محاسبات توسط تعیین می‌گردد. در حالتی که سیم‌پیچ فاقد هسته باشد از۰µ که نشان دهنده ضریب نفوذ مغناطیسی هوا است استفاده می‌شود و زمانی که هسته به کار رفته‌باشد از µ که برای هر ماده تعریف و مشخص می‌گردد استفاده می‌شود.

طراحی آهن ربای الکتریکی
با توجه به مطالعات انجام یافته ]۹[ آهن‌ربای الکتریکی مورد نیاز باید قدرتی در حدود ۰٫۵ تا ۱٫۵ تسلا داشته باشد. لذا به کمک محاسبات ساده و نرم افزار VISIMAG آهن‌ربایی با مشخصات ذیل طراحی گردید.
دستگاه مورد نظر دارای یک واحد سیم پیچ و یک مرکز کنترل می‌باشد. واحد سیم پیچ شامل هسته با مقطع دایره ای به قطرmm 50 وارتفاع mm 60 و یک سیم پیچ با سیم مسی به قطر mm 0.4 و تعداد دور، ۹۰۰۰ دور می‌باشد. وزن این واحد در حدود Kg 5/3 میباشد .
علاوه بر هسته و سیم پیچ واحد کنترلری نیز جهت تنظیم و قطع و وصل جریان سیم پیچ در نظر گرفته می‌شود. به منظور دستیابی به میدانهای مغناطیسی مختلف، روی واحد کنترلر یک رئوستا تعبیه شده است. در صورتی که رئوستا در منتها الیه سمت چپ باشد، میدان مغناطیسی با توان ۰,۵ تسلا ایجاد میشود. در صورتی که رئوستا در وسط باشد، میدان مغناطیسی با توان تسلا ایجاد میشود. در صورتی که رئوستا در منتها الیه سمت راست باشد، میدان مغناطیسی با توان ۱,۵ تسلا ایجاد میشود.

شکل(۸-۴): اندازه ابعادی سیم پیچ و هسته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:11:00 ب.ظ ]