کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



ماده ۱۸۷ مربوط به جرم طرح بر اندازی حکومت اسلامی و ماده ۱۸۸ نیز مربوط به نامزدی یکی از پستهای حساس حکومت کودتا در طرح بر اندازی حکومت اسلامی است . بعلاوه ماده ۱۷ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۳ نیز می تواند ناظر به این جرم باشد .
۲ـ اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی کشور جمهوری اسلامی ایران
مصادیق این قبیل اقدامها که علیه امنیت داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران است ، در مواد ۴۹۸ الی ۵۱۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و نیز ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ ذکر گردیده است .
همچنین ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ را نیز که راجع به تبانی برای ارتکاب جرائم بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور ایران است ، می توان به نوعی ناظر بر این جرم دانست . بعلاوه مواد ۱۹ الی ۲۸ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ نیز ناظربر این جرم است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

براساس برخی از دیدگاه ها در جرم علیه امنیت خارجی اقدامی در خارج از کشور بعمل می آید که امنیت کشور را به مخاطره می اندازد . در حالیکه در جرم علیه امنیت داخلی ، این اقدام در داخل کشور بعمل می آید . لذا براساس این دیدگاه به نظر می رسد که صرفاً جرم علیه امنیت خارجی است که می تواند مشمول اصل صلاحیت واقعی قرار گیرد . نه جرم علیه امنیت داخلی چرا که در اصل صلاحیت واقعی لازم است جرم در خارج از کشور و توسط بیگانگان واقع شده باشد در حالیکه اگر جرمی در داخل کشور حتی توسط بیگانگان واقع شده باشد ، مشمول اصل صلاحیت سرزمینی خواهد بود در عین حال با توجه به وجود اختلاف نظر در تعریف جرائم علیه امنیت خارجی و داخلی ، نظر اتخاذی ماده ۵ قانون مجازات اسلامی مطابق با احتیاط و صائب است.[۱۰۸]
۳ـ اقدام علیه تمامیت ارضی و استقلال کشور جمهوری اسلامی ایران
عبارت اقدام علیه تمامیت ارضی و استقلال کشور جمهوری اسلامی ایران در بند ۱ ماده قانون مجازات اسلامی آمده است یک عبارت کلی است که به نظر می رسد همه جرائم علیه امنیت اعم از داخلی و خارجی تحت شمول آن می گنجد ، چرا که در تعریف جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی گفته اند، جرائمی است که به اساس استقلال و امنیت یک کشور لطمه وارد آورده و باعث می شود که حکومت موضعی ضعیف و متزلزل نزد ممالک دیگر و مردم کشوری داشته باشد.[۱۰۹]
با عنایت به این مسئله که همه جرائم علیه امنیت خارجی و داخلی به نوعی به استقلال و تمامیت ارضی کشور نیز ربط پیدا می کند ، لذا تحت شمول این عبارت قرار می گیرند. اما با توجه به اینکه جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی بطور جداگانه مورد تصریح ماده ۵ قرار گرفته ، می توان گفت که صرفا در حال حاضر ماده ۲۰ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ این جرم را پیش بینی کرده است . این ماده مقرر می دارد : «هر نظامی که به نحوی از انحاء برای جدا کردن قسمتی از قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران یا برای لطمه وارد کردن به تمامیت ارضی یا استقلال کشور جمهوری اسلامی ایران یا برای لطمه وارد کردن به تمامیت ارضی یا استقلال کشور جمهوری اسلامی ایران اقدام نماید ، به مجازات محارب محکوم می شود». [۱۱۰] بدین ترتیب چنانچه یک فرد نظامی در خارج از قلمرو حاکمیت ایران مرتکب چنین جرمی شود برای تعقیب و مجازات او مطابق اصل صلاحیت واقعی ، محاکم ایران صالح به رسیدگی خواهند بود.
۲- اعتبار کشور
جرائمی وجود دارد که در جهت ضربه به اعتبار یک کشور انجام می شود.این جرائم که مضر به اعتبار کشور است ممکن است صدمات جبران ناپذیری به کل بدنه حکومت به وجود آورد از این جهت محاکم از اصل صلاحیت واقعی در دفاع از اعتبار کشور استفاده می کنند. منافعی که مقنن ایرانی در ماده ۵ قانون مجازات اسلامی به حمایت از آنها می پردازند مربوط به حفظ حیثیت و اعتبار کشور است . عمل ارتکابی در خارج از قلمرو کشور ایران ممکن است اعتبار کشور را متزلزل سازد و اعتماد جامعه بین المللی را نسبت به کشور ایران مخدوش سازد . این عمل در صورت وقوع ، از طرف مقنن ایرانی جرم شناخته شده و قابل مجازات اعلام گردیده است ، بدون اینکه در این تشخیص ، تابعیت مرتکب نقشی ایفا نماید، اعمال مورد نظر مقنن در این مبحث کلا از جرائم جعل و استفاده ازسند مجعول هستند.[۱۱۱]
مصادیق این جرائم مطابق ماده ۵ قانون مجازات اسلامی عبارتند از :
۱ـ جعل فرمان یا دستخط یا مهر یا امضاء مقام رهبری و یا استفاده از آن .
این جرم دقیقاً در ماده ۵۲۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ پیش بینی گردیده است این ماده مقرر می دارد . هر کس احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دستخط مقام رهبری و یا روسای سه قوه را به اعتبار مقام آنان جعل کند یا با علم به جعل و تزویر استعمال نماید، به حبس ازسه تا ۱۵ سال محکوم خواهد شد . بدین تربیت چنانچه شخص در خارج از کشور مرتکب این جرم شود مطابق با اصل صلاحیت واقعی ، قوانین و محاکم ایران برای رسیدگی به جرم او صالح خواهند بود.
۲ـ جعل نوشته رسمی رئیس جمهور یا رئیس مجلس شورای اسلامی و یا شورای نگهبان و یا رئیس مجلس خبرگان یا رئیس قوه قضائیه یا معاونان رئیس جمهور یا رئیس دیوانعالی کشور یا دادستان کل کشور یاهر یک از وزیران با بهره گرفتن از آنها .
این قبیل جرائم هم دقیقاً در ماده ۵۲۴ و بند ۱ ماده ۵۲۵ قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است ماده ۵۲۴ در فوق ذکر شد ماده ۵۲۵ و بند آن بشرح زیر است .
هر کس یکی از اشیای ذیل را جعل کند یا با علم به جعل یا تزویر استعمال کند یا داخل کشور نماید ، علاوه بر جبران خسارت وارد به حبس از یک تا ده سال محکوم خواهد شد :
۱ـ احکام یا امضاء یا مهر یا دستخط معاون اول رئیس جمهور یا وزراء یا مهر یا امضاء اعضای شورای نگهبان یا … از حیث مقام رسمی آنان .
این نکته را نیز باید یادآور شد : برای اعمال اصل صلاحیت واقعی قوانین کیفری ایران لازم است.
اولاً عنوان خاص مجرمانه ، در یکی از بندهای چهار گانه ماده ۵ قانون مجازان اسلامی مورد تصریح قرار گرفته باشد .
ثانیاً همین عنوان خاص مجرمانه درمواد دیگر قانون مجازات اسلامی ، بعنوان یک جرم مورد شناسایی قرار گرفته و برای آن مجازات تعیین شده باشد . در غیر اینصورت نمی توان قائل به اعمال صلاحیت واقعی بود . لذا چنانچه شخص بیگانه ای در خارج از کشور مرتکب جرم جعل امضاء یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (غیر از رئیس آن ) شود از این حیث قابل تعقیب و محاکمه و مجازات در دادگاه های ایران نیست.[۱۱۲]
۳ ـ نظام اقتصادی کشور
مجموعه روابطی که حول تولید یا مبادله ی کالا بر اساس قاعده ی مالکیت شکل می گیرد ،نظام اقتصادی را بوجود می آورد نظام اقتصادی یک کشور در واقع «مجموعه ی عناصر مرتبط به هم است که برای تحقق اهداف معینی در زندگی انسان، در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.و صدمه به این نظام لطمات جبران ناپذیری را بوجود خواهد آورد.قانون گذاران برای تعقیب و مجازات ورسیدگی به اعمالی که به نضام اقتصادی صدمه می زند از اصل صلاحیت واقعی استفاده می کنند .
با توجه به ماده ۵ قانون مجازات اسلامی جرائمی را که به نظام اقتصادی کشور صدمه وارد می کنند عبارتند از :
۱ـ جعل اسکناس رایج ایران یا اسناد بانکی ایران : مصادیق این جرم در بند ۵ ماده ۵۲۵ و نیز ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی پیش بینی گردیده است .
مطابق بنده ۵ ماده ۵۲۵ هر کس اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظیر براتهای قبول شده از طرف بانکها یا چکهای صادره از طرف بانکها و سایر اسناد تعهد آور بانکی را جعل کند یا به علم به جعل و تزویر استعمال کند به حبس از یک تا ده سال محکوم خواهد شد .
همچنین مطابق ماده ۵۲۶ هر کس اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظیر براتهای قبول شده از طرف بانکها یا چکهای صادره از طرف بانکها و سایر اسناد تعهد آور بانکی و نیز اسناد یا اوراق بهادار یا حواله های صادره از خزانه را به قصد اخلال دروضع پولی یا بانکی یا اقتصادی یا بر هم زدن نظام و امنیت سیاسی و اجتماعی جعل کند یاوارد کشور نماید یا با علم به مجعول بودن استفاده کند، چنانچه مفسد و محارب شناخته نشود ، به حبس از پنج تا بیست سال محکوم می شود .
۲ـ جعل اسناد خزانه و اوراق قرضه صادره و یا تضمین شده از طرف دولت .
مصادیق این جرم نیز در ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی که در بالا ذکرشده ، پیش بینی گردیده است .
۳ـ شبیه سازی و هر گونه تقلب در مورد مسکوکات رایج داخلی .
مصادیق این جرم در مواد ۵۱۸ الی ۵۲۲ قانون مجازات اسلامی پیش بینی گردیده است . بدین ترتیب چنانچه شخصی در خارج از کشور مرتکب هر کدام از جرائم فوق شود ، براساس اصل صلاحیت واقعی در ایران تعقیب ، محاکم و مجازات خواهد بود.
گفتار دوم : ارزیابی وتحلیل سیاست کیفری ایران و لبنان
الف) تحلیل سیاست کیفری ایران در قبال اصل صلاحیت واقعی
در این مبحث سعی بر آن است در ابتدا به ساله تحلیل موضوع حقوق ایران نسبت به موازین حقوق جزای بین المللی و پس از آن به تحلیل موضوع حقوق ایران براساس موازین شرعی پرداخته خواهد شد .
۱ـ تحلیل موضع ایران براساس موازین حقوق بین المللی
در ابتدا باید این نکته را یادآور شد که منظور از موازین حقوق بین الملل، آن قاعده ها و هنجارهای اند که در ردۀ پایینتر از اصول جا دارند. . اصول بنیادین حقوق بین الملل در واقعیت هم ناظم روابط بین المللی، هم سمت دهندۀ نظم بین المللی درجهان و هم حاکم برتمام بخشهای روابط بین المللی دولتها و سایر کساوندان حقوق بین الملل می باشند. تمام کشورها و سازمانهای بین المللی در روابط بین المللی میان خویش باید رعایت این اصول را در نظر بگیرند.[۱۱۳] . از لحاظ قلمرو و اصل صلاحیت واقعی به نظر می رسد که حقوق جزای ایران ازموازین حقوق جزای بین المللی پیروی کرده است . ماده ی ۵ قانون مجازات اسلامی ایران تقریبا شبیه قوانین کشورهای دیگر است. اما از لحاظ شرایط اعمال اصل صلاحیت واقعی ، مقنن ایران شرط «یافت شدن » یا استرداد مرتکب جرم را پذیرفته است که به نظر می رسد مطابق موازین بین المللی و نیز فلسفه اعمال اصل صلاحیت واقعی نیست . همانطور که قبلا گفته شد کشورهای مختلف ، محاکمه غیابی را در مورد اصل صلاحیت واقعی جایز می دانند ، درصورتیکه مقنن ، با پذیرفتن شرط حضور مرتکب در ایران ، در واقع محاکمه غیابی مرتکب را جایز نمی داند و این بزرگترین نقص ماده ۵ قانون مجازات اسلامی بود. چرا که مقنن در جایی که توسعه صلاحیت به نفع کشور است ، آنرا نپذیرفته بود . و این در حالی است که قوانین قبل از قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ ، یعنی قانون مجازات عمومی سال ۱۳۵۲و نیز قانون راجع به مجازات اسلامی سال ۱۳۶۱ چنین شرطی را نیز نپذیرفته بودند.[۱۱۴]البته جای امید واری است که این قانون در سال ۱۳۹۰ تصریح شده است.و شرط یافت شدن مجرم دیگر وجود ندارد. نکته دیگر اینکه هر چند مقنن همانند برخی از کشورهای دیگر قاعده ، منع محاکمه مجدد را در مورد اصل صلاحیت واقعی قابل اعمال نمی داند و این امر مطابق با موازین حقوق جزای بین الملل است ، اما قاعده احتساب مجازات را که برخی از کشورها پذیرفته اند و رعایت انصاف و عدالت نسبت به متهم هم ، اقتضای پذیرش آن را دارد ، مورد قبول قرار نداده است. این در حالی است که در بند ج ماده ۳ قانون مجازات عمومی سال ۱۳۵۲ چنین قاعده ای پذیرفته شده بود.
۲) تحلیل سیاست کیفری ایران براساس موازین شرعی
در این رابطه باید گفت کشور ایران صلاحیت واقعی را به معنای اینکه در زمانی که منافع عالیه اش به خطر می افتد ، حق دفاع از خود و حمایت از منافع خود را داشته باشد ، به نظر می رسد از نظر شرعی پذیرفته و منعی ندارد . در واقع در اصل صلاحیت واقعی دولت از امنیت سیاسی ، اقتصادی و اعتبار خود دفاع می کند .[۱۱۵]
در منابع فتهی ، فقها ، در کتاب جهاد مباحثی را در خصوص دفاع از دین اسلام و مسلمین مطرح نموده اند که به نظر ما چون در بحث اصل صلاحیت واقعی هم جنبه ای از دفاع وجود دارد مطالبی را از ایشان نقل می کنیم :
هنگامی که دین اسلام در معرض خطر باشد بر هر مسلمانی واجب است که از آن دفاع نماید و لزوم این چنین دفاعی مشروط به اجازه امام (معصوم ) علیه السلام نیست در این حکم هیچ تردید و اختلاف نظری وجود ندارد .[۱۱۶]
برخی دیگر از فقها بر این عقیده اند که حکم وجوب دفاع از مهمترین واجبات شرعی است که کتاب و سنت و عقل و فطرت حکم می کند.[۱۱۷]
در عصر معاصر هم یکی دیگر از فقها می فرماید «اگر بواسطه توسعه نفوذ سیاسی یا اقتصادی و تجاری اجانب خوف آن باشد که بر باد مسلمین تسلط پیدا کنند بر مسلمان واجب است به هر نحو که ممکن است دفاع کنند و ایادی اجانب را چه اعمالی داخلی باشند یا خارجی قطع نمایند».[۱۱۸]
همچنین حضرت امام (ره) نیز می فرمایند : «اگر بواسطه استیلاء سیاسی و اقتصادی بیگانگان خوف آن باشد که بر بلاد مسلمین تسلط پیدا کرده و منجر به اسارت سیاسی و اقتصادی مسلمین شوند، یا سبب وهن اسلام و مسلمین و تضعیف آنها شوند بر مسلمانان واجب است که با وسائل مشابه آن و مقاومتهای منفی به دفاع بپردازند ».[۱۱۹]
از مطالب بالا و فتوای سایر فقها که تقریبا مشابه هم هستند ، بیانگر این است که باید اولا به هر نحو ممکن از سلطه اجانب بر منافع سیاسی و منافع اقتصادی حکومت اسلامی جلوگیری کرد و ثانیا راه های جلوگیری از ایجاد چنین صدماتی به منافع عالیه کشور اسلامی را مطابق موازین بین المللی در قوانین و مقررات جزائی گنجاند.
بدیهی است در اصل صلاحیت واقعی ، دفاع از کشور ، در قالب مجرمانه و قابل مجازات اعلام کردن اعمالی است که به منافع عالیه کشور صدمه وارد کرده و سبب تزلزل بنیان حاکمیت کشور می گردند . بنابراین به نظر می رسد اعمال صلاحیت برای رسیدگی به اعمال مجرمانه ای که به منافع اساسی و حیاتی کشور صدمه وارد می کند نه تنها مورد منع شرع نیست بلکه شرع مقدس تأکید بر آن هم دارد . مضافاً اینکه چنین اعمال صلاحیتی در راستای رسالت جهانی دین مبین اسلام بشمار آید .
اما در خصوص قیود شرایط اعمال اصل صلاحیت واقعی لازم بذکر است که قانون گذار ایران برخلاف قانون گذاران سایر کشورها شرط حضور مرتکب در ایران را برای اعمال اصل صلاحیت واقعی پذیرفته است .
به نظر می رسد یا توجه به اینکه این امر یک نوع محدودیت برای اعمال صلاحیت توسط
دادگاه های ایران بشمار می آید موافق با موازین شرعی نباشد مضافاً اینکه در اصل صلاحیت واقعی سرو کار آن با جرائمی است که به منافع عالیه کشور صدمه وارد کرده و بعضاً به اصل بقا و ماندگاری حکومت مربوط می شود .[۱۲۰]
درست است که عملا تا هنگامی که مجرم در دسترسی دولت ایران نباشد ، اقدام موثر نمی توان انجام داد اما همانطوری که قبلاً گفته شد گاهی اوقات رسیدگی و صدور حکم غیابی و به تبع آن اقدامهای موثری برای دستگیری مجرم ، می تواند تا حدود زیادی باعث ارعاب مرتکبین این قبیل جرائم شده و باعث کاهش صدمه به منافع عالیه کشور گردد.
ب:تحلیل و ارزیابی حقوق لبنان
درقسمت دوم ماده ۲۹ لبنان نیز مقرر می دارد:«احکام این ماده در مورد بیگانه ای که عمل او مخالف موازین بین الملل نیست اجرا نمی شود.مصطفی عوجی در این باره می گوید:«اگر مرتکب جرم ،شخص بیگانه ای باشد ،قانون لبنان در مورد او قابل اعمال خواهد بود مگر اینکه عمل ارتکابی او از اعمالی باشد که حقوق بین الملل آن عمل را مجاز می داند. و طبعا حقوق بین الملل اعمالی را که مضر به دولتها و مصالح آنهاست ،مباح نمی داند.لکن ممکن است اوضاع و احوالی برای شخص بیگانه ایجاد شود که آن اوضاع و احوال برای مصلحت عمومی دولت خود مرتکب عملی شود که باعث ایجاد ضرر به دولت دیگری گردد.بدیهی است در این صورت عرف بین الملل به این اعمال به دیده اغماض می نگرد،لذا قانون لبنان در مورد این اعمال،اجرا نخواهد شد.»[۱۲۱]
«بعنوان مثال در حالیکه دولت لبنان در حالت متارکه و جنگ و آرامش با دشمنان اسرائیلی بسر می بر د اگر یکی از اتباع اسرائیلی،اتباع لبنانی را در دولت اشغالی تحریک به تمرد کند ،عمل او تحت صلاحیت قانون لبنان قرار نمی گیرد .وهمچنین او به موجب قانون دولت خودش هم تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت چرا که قانون دولت او ،اور ا از چنین عملی منع نمی کند».[۱۲۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:10:00 ب.ظ ]




خداوند نیز این مطلب را مورد توجه قرار داده و یکی از حکمت‌های تواتر و توالی ارسال پیامبران را، پیشبرد تدریجی بشر در مسیر تکامل می‌داند: *(ثُمَّ‏َّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا…؛پس رسولان خود را یکى پس از دیگرى فرستادیم… )* مؤمنون/ ۴۴
در این آیه، فرستادن رسولان به صورت” تترى"، به معناى فرستادن یکى پس از دیگرى است. کلمه” تواتر” هم از همین باب است، چون تواتر هم به معناى تک تک و فرد فردهاى پشت سر هم است.[۱۶۵]
به همین جهت، سنّت تعلیمی انبیاء الهی:چنین بوده که پیام خداوند را به فراخور فهم و عقل قومشان به آن‌ها ابلاغ می‌فرمودند: *(وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ‏ لَهُم…؛ ما هیچ پیامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستادیم تا (حقایق را) براى آنها آشکار سازد…)* ابراهیم/ ۴
در جایی دیگر، خداوند از پیامبرش می‌خواهد که با مردم، با زبان دل آنان حرف بزند تا متوجه شوند و دل‌هایشان، آن را درک کنند[۱۶۶]: *(…وَ قُل لَّهُمْ فىِ أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا؛… و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما.)* نساء/ ۶۳
براین اساس، یکی از مسائلی که باید در تربیت دینی کودکان توجه داشت، این است که آموزشهای دینی، متناسب با نیازهای روحی و روانی آنها و قابل فهم و درک برایشان باشد. بدین منظور باید چنین تعالیمی، با زبان مناسب کودکان، ارائه شوند و طوری نباشند که فقط عده خاصی از آنها استفاده کنند. عدم رعایت این نکته، باعث گریز تدریجی از دین و انکار درونی برخی از عقاید و باورهای دینی در کودکان خواهد شد.[۱۶۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پیامبر اسلام ۶به ما سفارش کرده‌اند که با کودکان، اینگونه باشیم: «مَنْ‏ کَانَ‏ عِنْدَهُ‏ صَبِیٌ‏ فَلْیَتَصَابَ لَهُ؛ کسی که کودکی دارد، باید برای او کودکی کند».[۱۶۸]
امام علی۷نیز کلامی مشابه نبی مکرّم اسلام دارند. ایشان میفرمایند: «مَنْ‏ کَانَ‏ لَهُ‏ وَلَدٌ صَبَا؛ کسی که کودکی دارد، باید [در راه تربیت او] خود را تا سر حد کودکی تنزل دهد».[۱۶۹]
همچنین پیامبر۶فرمودند: «انا معاشر الانبیاء امرنا ان تکلم الناس علی قدر عقولهم: ما گروه انبیاء، موظفیم با مردم به قدر توانایی فهم آنها گفتگو مینماییم».[۱۷۰] در روایت دیگری آمده که پیغمبر اسلام۶فرمود: « ما گروه انبیاء و پیغمبران دستور داریم که مردم را طبقه‌بندی نموده و هر کس را به جای خویش بنشانیم، و با آن‌ها به نسبت فهم توانایی آن‌ها، گفتگو کنیم.»[۱۷۱]
بنابراین مربی باید گفتار و رفتار خود را با عوالم کودکانه کودک، هماهنگ کند. برای مثال اگر کودک مشغول بازی است، در مواجهه با او، رفتاری کودکانه از خود نشان دهد. نقل شده که رسول اکرم۶روزی با اصحاب خود به راهی میرفت. در میان راه با نوه خود، امام حسین۷- در حالیکه کودکی بیش نبود- برخورد کرد. امام حسین۷با کودکی مشغول بازی بود. پیغمبر۶از اصحاب خود جدا شد و به طرف امام حسین۷آمد. امام حسین۷به این سو و آن سو فرار میکرد و پیغمبر۶با رفتار کودکانه خود، امام حسین۷را میخنداند. سپس او را گرفت. یکی از دستها را زیر چانه و دست دیگر را روی فرق امام حسین۷گذاشت و او را میبوسید و فرمود: «أَنَا مِنْ‏ حُسَیْنٍ‏ وَ حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً…؛ من از حسینم و حسین از من است. خداوند هر کس را که حسین را دوست بدارد، دوست میدارد…».[۱۷۲]
۲-۱-۴- تکلیف به قدر توانایی
توانمندی فراگیر، از دیگر ارکان مهم در تربیت دینی به شمار میرود. نظر به این‌که تربیت دینی، تعهّدآور است، این تکلیف و تعهّد، باید با میزان توانایی فرد از جهات گوناگون تناسب و توازن داشته باشد. اگر خداوند فرموده است: *(لَا یُکَلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ خداوند هیچ‌کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمى‏کند…)* بقره / ۲۸۶
به این دلیل است که تکالیف دینی بر حسب توانایی شخص تعریف و تعیین میشود و انسان مکلّف، به میزان توانایی خویش نسبت به آن تکالیف و عمل بر اساس آن‌ها ملتزم و متعهد خواهد بود[۱۷۳]و تکلیف نکردن به آن‌چه که در قدرت و اختیار انسان نیست، سنّت خداوند در بین بندگان است.[۱۷۴]
۲-۱-۵- رعایت مساوات و پرهیز از تبعیض
یکی از مسائل مهمی که باید در تربیت کودکان و فرزندان مورد توجه قرار گیرد، رعایت برابری و مساوات در برخورد با آنهاست. سیره معصومان در این زمینه، بیانگر رعایت مساوات بین فرزندان- دختر و پسر- و تفاوت نگذاشتن بین آنها، به ویژه در ابراز محبت و اهدای هدیه است.
نقل شده که شبی، پیامبر۶در منزل فاطمه سلام‌الله علیها بین حسنین مسابقه کشتی برگزار کرد و به تشویق حسن۷پرداخت و فرمود حسن عجله کن و بر حسین سخت بگیر. فاطمه سلام‌الله علیها که چنین مشاهده کرد، به پیامبر۶معترض شد که چرا بزرگتر را بر علیه کوچکتر تشویق میکنی؟ پاسخ فرمود: «جبرئیل، حسین را بر علیه حسن تشویق میکرد و من نیز حسن را بر علیه حسین».[۱۷۵]
نیز گفتهاند که پیامبر اکرم۶در حال سخن‌گفتن با یاران خود بود. کودکی وارد شد و به طرف پدر خویش که در کنار جمعیت بود، رفت. پدر، دستی بر سر او کشید و او را بر زانوی راست خود نهاد. اندکی بعد دختر آن مرد وارد شد و نزد پدر رفت. پدر دستی بر سر او کشید و او را در کنار خویش روی زمین نشاند. پیامبر۶که برخورد دوگانه پدر را مشاهده کرد، فرمود: «چرا او را بر روی زانوی دیگر خود ننشاندی؟» پدر او را بر روی زانوی خود نهاد. در این هنگام پیامبر۶فرمود: «اکنون عدالت را رعایت کردی».[۱۷۶]
همان‌گونه که در این سیره مشاهده میشود، پیامبر۶با پدری که در رفتار با فرزندان خویش تفاوت میگذارد، برخورد کرده و او را به رعایت عدالت بین فرزندان توصیه میکند.
هم‌چنین با توجه به این روایات و دیگر سیره‌های معصومان:، میتوان گفت رعایت مساوات بین فرزندان، از اصول ضروری در تربیت آنهاست. اما در برخی روایات معصومان:، رفتارهای متناقض با اصل مساوات دیده میشود و نیز مساوات با مسأله تشویق، در تناقض است مانند آن‌چه که مسعده بن صدقه از امام صادق۷نقل میکند که ایشان فرمود: «پدرم امام باقر۷عرضه داشت: من به یکی از فرزندانم نیکی میکنم و او را بر زانوی خود مینشانم و زیاد به او محبت میکنم و از او تشکر و قدردانی میکنم، در حالی که این همه محبت و نیکی، حق فرزند دیگرم است. این کار را بدین دلیل انجام میدهم تا او - فرزند ذی حق- را از حسادتی که ممکن است از ناحیه دیگری - فرزندی که به او محبت میکنم- و برادرانش مانند برادران یوسف، دامنگیر او شود حفظ کنم».[۱۷۷]
روایتی دیگر که بر جواز تفاوت نهادن بین فرزندان دلالت دارد را رفاعه بن موسی از امام کاظم۷نقل میکند که او از امام پرسید: مردی که پسرانی دارد که از یک مادر نیستند، میتواند یکی از پسران را بر پسران دیگر برتری دهد و مقدم بدارد؟ امام فرمود: مانعی ندارد؛ پدرم مرا بر عبدالله برتری میداد و مقدم میداشت.[۱۷۸]
در جمع بین این دو دسته از روایات میتوان گفت که علت تفاوت نهادن پیامبر۶و ائمه: بین فرزندان، رعایت برخی مصالح است؛ یعنی اگر کسی با توجه به مسائل و یا ویژگی‌هایی که در برخی از فرزندان او وجود دارد بین آنها تفاوت بگذارد، کار نادرستی انجام نداده ولی به علت آسیب‌های تربیتی که ممکن است به جهت رعایت نشدن مساوات بروز کند، بهتر است مساوات رعایت شود، پس شیوه مطلوب این است که در دوران کودکی که هنوز کودکان، نمیتوانند منشأ تفاوت‌ها را درک کنند، در ابراز محبت و هدیه دادن به آنها یا هر امر دیگری مساوات رعایت شود؛ حتی اگر در مواردی بخواهیم برخی از آنها را تشویق کنیم باید تفاوت بسیار اندک باشد یا دست کم به گونه‌ای باشد که موجب برانگیختن حسادت سایر فرزندان نشود. حضرت یعقوب۷ نیز به یوسف۷، محبت بیش‌تری نشان میداد و این مسأله، حسادت برادران او را برانگیخت و او را دچار دوری از یوسف کرد اما کار حرامی مرتکب نشد، بلکه امر بهتری را ترک کرد.[۱۷۹]
۲-۱-۶- استفاده از روش‌های مشاهده‌ای
برای یاد دادن مفاهیم به کودکان باید از طریق حسّی و از راه تجربه استفاده کرد.[۱۸۰] اهمیت استفاده از روش‌های مشاهده‌ای نیز از آن‌جا مشخص می‌شود که متخصصان، اذعان داشته‌اند: «اصولاً ۷۰ درصد یادگیری از طریق دیدن صورت می‌گیرد».[۱۸۱]
یکی از نکات برجسته قرآن، تأکیدی است که به جنبه‌های قابل رؤیت حقیقت می‌نهد.[۱۸۲] در موارد فراوانی، تأکید قرآن بر تفکّر و تعقّلی است که بر پایه برخورد نزدیک حسّی و بررسی دقیق موضوعی حسّی بنا شده است. حتی در اموری اعتقادی که دور از دسترس تجربه بشر در دنیاست (مانند معاد)، از راه مقایسه با امور حسّی در این دنیا، باز همین شیوه را توصیه می‌کند و این اختصاص به سطوح علمی معینی ندارد.[۱۸۳]
هم‌چنین خداوند در قرآن برای درک بهتر حسن یا قبح عقیده یا فعلی، این مفاهیم را به نمونه‌های حسّی مثال زده است. مثلاً برای نشان دادن شدّت قبح عمل «غیبت»، آن را به «خوردن گوشت مرده برادر مؤمن» تشبیه کرده است: *(… أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوه…؛…و هیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید…)* حجرات/۱۲
بنابراین وقتی فرد، ناظر و شاهد یک شیء و یا عملیاتی باشد که میان اجزای آن، نوعی ارتباط وجود دارد، او در اولین گام برای یادگیری، با دقت و کشف رابطه مذکور، خود، مستقل به وجود این رابطه معتقد می‌گردد. سپس از طریق مقایسه، سعی می‌کند نمونه مشابه آن مجموعه منظم را در فضای دیگری ترتیب دهد. تقلید از رفتار دیگران که در کودکان بیشتر شایع است، شکلی از این یادگیری است.[۱۸۴]
بسیاری از آموزش‌های دینی یا به اصطلاح آموزش به وسیله مشاهده، رابطه اشیا، را با یکدیگر تکمیل می‌کند و اغلب، کوشش و اشتباه یا آزمایش و خطا در بسیاری از آموزش‌های بصری قبل از این‌که طفل به نکات آن پی ببرد، عملی می‌شود و بعداً طفل، یک دید یا فهم حقیقی می‌یابد.[۱۸۵]
پس، مشاهده شیء و مشاهده عمل ـ خصوصاً مشاهده عمل ـ ، در آموزش‌های دینی بسیار مؤثر است که در ذیل به نقش هر یک پرداخته می‌شود.
۲-۱-۶-۱- مشاهده آفرینش(آفریدگان)
قرآن در موارد متعدد، مردم را به سیر گردش در زمین و نشانه‌های قدرت و رحمت خدا، در عالم، و تفکّر درباره آن ها، تشویق کرده است. اهتمام قرآن به فراخوانی مردم برای مشاهده هستی و تفکّر در آن، به وضوح، نشان می‌دهد که خداوند متعال به مسأله دعوت از مردم برای فراگیری از طریق مشاهده دقیق اشیاء و آزمایش عملی در زندگی و هم‌چنین از راه و تأثیر و ثأثر در هستی و آفرینش و وقایع آن، چه از طریق تجربه عملی و آزمایش و خطا و چه از طریق تفکّر، اهمیت به سزایی قایل شده است.[۱۸۶]
برای نمونه خداوند در آیات ۳ و۴ سوره ملک می‌فرماید: *(الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى‏ فىِ خَلْقِ الرَّحْمَانِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى‏ مِن فُطُورٍ(۳)ثُمَ‏َّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ‏ِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَ هُوَ حَسِیر؛ همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبى نمى‏بینى! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللى مشاهده مى‏کنى؟! (۳) بار دیگر (به عالم هستى) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوى خلل و نقصان ناکام مانده) به سوى تو باز مى‏گردد در حالى که خسته و ناتوان است!)* ملک/ ۳-۴
به این ترتیب، قرآن، نفس دقّت و تدبّر در پدیده‌های هستی را آموزشگر می‌خواند و به مردم گوشزد می‌فرماید که هر گاه اراده کنند، هر کدام از پدیده‌های طبیعی و قابل حس، به عنوان یکی از پیامبران بی‌شمار الهی، ناب‌ترین حقایق آموزشی را در اختیار آن‌ها می‌گذارد. چنان‌چه حضرت امام کاظم۷می‌فرماید: «مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ تَرَاهُ عَیْنُکَ إِلَّا وَ فِیهِ‏ مَوْعِظَهٌ؛ چشم‌های تو چیزی را نمی‌بیند مگر آن‌که در آن، پندی نهفته است».[۱۸۷]
اقبال لاهوری در این زمینه می‌گوید: «بی‌شک هدف مستقیم قرآن در مشاهده عقلانی طبیعت، بیدار کردن آن حس آگاهی در بشر است، این نکته باارزشی در بیداری روح تجربه‌گرایی در عصری بود که بشر، برای پژوهش به منظور شناخت خداوند از طریق مشاهدات اشیاء، هیچ ارزشی قائل نبود».[۱۸۸]
نیز قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که مخاطب خود را به سیر در زمین، دعوت می کند، تا آثار مخروبه تمدن‌های پیشین را که از فرمان الهی سرپیچی نمودند، ببینند و از سنت ثابت الهی یاد کنند و عبرت بگیرند.[۱۸۹]
هم‌چنین در آیات متعدد دیگری به او فرمان داده شده که در کیفیت غذای خود[۱۹۰]، در کیفیت خلقت شتر، بر افراشته شدن آسمان‌ها، استوار گشتن کوه‌ها و گسترده شدن زمین[۱۹۱] و… بنگرد و بیندیشد، تا خالق و ناظم آن‌ها را به خاطر آورد.
۲-۱-۶-۱-۱- روش ایفای نقش (نمایش، نمایش‌نامه)
با توجه به این‌که روش مشاهده شیء، در افزایش یادگیری کودکان، تأثیر فزاینده‌ای دارد، استفاده از روش‌های نمایشی توصیه می‌شود.
بر همین اساس، هنر نمایش را به عنوان یکی از کاربردی‌ترین هنرها در صحنه آموزش و یادگیری قلمداد نموده‌اند.[۱۹۲]
روش ایفای نقش (نمایشی) در واقع، تجسّم عینی موضوعات و آموخته‌هایی است که برای نمایشنامه مناسب هستند؛ یعنی در این روش، فرد، موضوعی را با افرادی به صورت نمایش اجرا میکنند.[۱۹۳]
از ویژگی‌های ممتاز روش ایفای نقش، این است که مشاهده‌کنندگان(دانش آموزان) با عملیّات نمایش و ایفاگران نقش، ارتباط عاطفی برقرار میکنند[۱۹۴] و خود را در صحنه نمایش احساس میکنند و این حالت عاطفی، در یادگیری و القاء احساسات، تأثیر فراوانی دارد.[۱۹۵]
از اثرات پرورشی نمایش بر دانش آموزان، این که نیروی تخیّل و تمرکز را در آن ها رشد و گسترش میدهد و بستری شایسته برای بازتاب آن ها میسّر میکند. بدین ترتیب از پیش‌آمد بسیاری از نارسایی‌ها در آن‌ها و در پهنه آموزش پیشگیری میکند.[۱۹۶] هم‌چنین نمادین بودن هنر نمایش، باعث میشود که مخاطب احساس نکند که مخاطب است، مخاطب در هنرهای نمایشی، مخاطب نیست، انتخابگر است.[۱۹۷] تماشاچی نمایش در دنیای زمانی و مکانی نمایش داخل میشود و از آن‌جا که شخصیت نمایش با خواست تماشاچی، درگیر میشود، لذا این نمایش‌ها، مفید و سودمند و همراه با یادگیری عمیقی برای یادگیرنده هستند.[۱۹۸]
به همین خاطر میگویند نمایش، هنری است که مجموع هنرها را خود جمع کرده است.[۱۹۹]
نمایش و بازیگری نقش‌های مختلف، اغلب از سال دوم کودکی آغاز میگردد. بازی‌های نمایشی، از سویی بر تقلید، تلقین پذیری و همانند‌سازی کودک با بزرگ‌ترها مبتنی است و از سوی دیگر، تلاش کودک را در رهایی از محدودیت‌ها و فشارهای محیط، بیان داشته و خواسته‌ها، تمایلات و توانایی‌های وی را آشکار میکند. ایجاد و تقویت گرایش‌ها، تحکیم مبانی اعتقادی و ارزشی در کودک، از طریق نمایش و تئاتر با سهولت بیشتری امکان‌پذیر است. نیز برانگیختن حس کنجکاوی کودک و پاسخ به آن، به گونه‌ای غیر مستقیم، افزایش میزان اطلاعات و رشد شناختی کودکان از دیگر موارد سازنده این قبیل آثار هنری به شمار میرود.[۲۰۰]
نمایش برای کودکان تا اندازه‌ای جذاب است که حتی بعضی وقت‌ها، تأثیر آن بر کودک بیشتر از قصه است. زیرا در قصه، کودکان فعالیت چندانی ندارند و فقط شنونده هستند. امتیاز نمایش نسبت به قصه در این است که کودکان در انجام نمایش، منفعل نیستند، بلکه آن‌ها در جریان نمایش فعالیت دارند، از طرفی وقتی کودکان نقش را بپذیرند و اجرا کنند، چون با قهرمان نمایش، همانند‌سازی کرده‌اند، تأثیر بیشتری میپذیرند.[۲۰۱]
امروزه حتی در شیوه‌ها و روش‌های روان‌درمانی نیز از روش ایفای نقش استفاده میشود.[۲۰۲]برای نمونه، نمایش برای بهبود وضعیت کودکانی که خجالتی هستند یا اعتماد به نفس کمتری دارند فرصت مناسبی را فراهم میکند.[۲۰۳] البته باید توجه داشت که اولاً این کودکان را تشویق مناسبی کرد تا به شرکت در نمایش راغب شوند. ثانیاً در آغاز فعالیت آن‌ها، نباید نقش‌های سنگین و مشکل را به آن‌ها بدهیم زیرا ممکن است دچار شکست شوند و این احساس در شروع کار، ضربه سختی به آن ها وارد کند. نقش، در عین سادگی، باید به گونه‌ای باشد که کودک احساس شکست نکند (البته نباید آنقدر ساده و حاشیه‌ای باشد که کودک، احساس حضور و موفقیت نکند).
۲-۱-۶-۱-۱-۱- روش ایفای نقش در قرآن و سیره معصومان :
اصولاً استفاده از روش نمایشی و به صورت محسوس و مشهود درآوردن مفاهیم و مسائل آموزشی، از جمله روش‌هایی است که در قرآن کریم نیز، فراوان مورد استفاده قرار گرفته است. کاربرد روش ایفای نقش، توسط قرآن از دو منظر قابل بررسی میباشد؛ اول، روش قصه‌گویی است که به علت پردازش زیبا و کاملاً هنرمندانه قرآن، چنان است که به تعبیر سید قطب، با خواندن آن‌ها گویا تصاویر، مانند نمایشی از جلوی چشم خواننده، عبور کرده و او را در متن واقعه قرار میدهد.[۲۰۴] به طور مثال بارها اتفاق افتاده که در قصه‌های قرآن، حالت‌های ظاهری مانند حجم و جثه و قدرت بدن، حالات چهره و حالات روانی نظیر خشم، ترس و … و حتی خطورات ذهنی و قلبی که به چشم دیده نمیشوند و مانند آن‌ها نقل و بیان گردیده است. این غنای پردازش هنری نه تنها خلأ بُعد دیداری را پر میکند؛ بلکه گاهی فراتر از آن عمل کرده و اطلاعاتی در اختیار مخاطب میگذارد که اگر خود نیز در صحنه وقوع حادثه، حضور داشت، نمیتوانست با چشم ظاهر، آن‌ها را دریابند، حالاتی نظیر: حسد، وسوسه نفس، … .ضمناً به مخاطب قصه، این امکان را میدهد که این حالات را به میل خود تصویرسازی نماید. برخلاف نمایش که فقط قالب و شکل و شمایل محدودی به او تحمیل میشود.
معمولاً وقتی از نقش آموزشی روش ایفای نقش سخن به میان میآید، مقصود این است که شخص نمایش‌دهنده، شخصیت اصلی خود را کنار گذاشته و سعی در وانمود کردن یک شخصیت دیگر دارد. حال اگر او هر چه بیشتر در مخفی کردن هویّت خود و اظهار هویّت غیر اصیل، توفیق حاصل کند، در تأمین هدف آموزشی موفق‌تر است، اما در منطق قرآن، ایفای نقش به این معنا نیست؛ چرا که در این معنا، نوعی صبغه فریب و مکر و نفاق دیده میشود و این ویژگی‌ها با اهداف آموزشی و تربیتی قرآن در تعارض و تناقض است. در قرآن، بازیگران، هنگام ایفای نقش از واقعیت و صداقت، دور نمیشوند و حالات آن‌ها تصنّعی و ساختگی نیست، بلکه کاملاً طبیعی است یعنی احساس واقعی بازیگر، بروز میکند.[۲۰۵]
قرآن کریم با بهره گرفتن از روش نمایشی، توانسته است اصول اعتقادی را اثبات و برای عموم مردم قابل درک و فهم نماید. قرآن کریم هنگامی که مثلاً درصدد تقویت ایمان مخاطبان به زندگی پس از مرگ و مسأله معاد می‌باشد، به ارائه نمونه‌های مشابه حسّی و قابل مشاهده در این دنیا می‌پردازد؛ یکی از نمونه‌های عینی که قرآن مجید بارها به آن پرداخته و برای اثبات این امر در برابر چشم همگان به معرض نمایش قرار داده، زنده شدن مجدد گیاهان می‌باشد.[۲۰۶]
مثلاً زمانی‌که حضرت موسی۷از کوه طور به میان قومش بازمی‌گردد و با گوساله‌پرستی آن‌ها مواجه می‌شود، برای نشان دادن شدت ناراحتی خود از کردار آن‌ها و فهماندن زشتى عملشان، در یک حرکت نمادین، برادرش را به سمت خویش می‌کشد[۲۰۷]: *(…وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ…؛… و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوى خود کشید…)* اعراف/ ۱۵۰[۲۰۸]
در ذیل این آیه، از ابن‌عباس روایت کرده‌اند که رسول خدا۶فرمود: «یرحم الله موسى لیس المعاین کالمخبر أخبره ربه تبارک و تعالى ان قومه فتنوا بعده فلم یلق الألواح فلما رآهم و عیانهم القى الألواح فتکسر منها ما تکسر؛ خداوند، موسی۷را رحمت کند، کجا شنیدن مانند دیدن است؟ موسی تنها از خداوند شنید که مردمش در غیاب او فریب خوردند و با این‌که از پروردگارش شنید، از در خشم، الواح را بر زمین نکوبید، ولی وقتی‌که به سوی قوم برگشته و به چشم خود دید که قومش چه کردند، آن‌ها را به زمین کوبید».[۲۰۹]
هم‌چنین در جایی دیگر از قرآن کریم، حضرت ابراهیم۷ پس از شکستن بت‌ها و قرار دادن تبر بر دوش بت بزرگ، می‌فرماید: *(قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَسْئَلُوهُمْ إِن کَانُواْ یَنْطِقُون؛ گفت: بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آنها بپرسید اگر سخن مى‏گویند!)* انبیاء/ ۶۳
در تفسیر این جمله، مطالب مختلفى گفته‏اند، اما آنچه از همه بهتر به نظر مى‏رسد، این است که ابراهیم۷به طور قطع، این عمل را به بت بزرگ نسبت داد، ولى تمام قرائن، شهادت مى‏داد که او قصد جدّى از این سخن ندارد، بلکه با این حرکت، مى‏خواسته عقاید مسلّم بت‏پرستان را که خرافى و بى‏اساس بوده است، به رخ آنها بکشد و به آن‌ها بفهماند که این سنگ و چوب‌هاى بى‏جان، آن‌قدر بى‏عرضه‏اند که حتى نمى‏توانند یک جمله سخن بگویند و از عبادت‏کنندگانشان یارى بطلبند، تا چه رسد که بخواهند به حل مشکلات آن‌ها بپردازند! نظیر این تعبیر، در سخنان روزمره ما فراوان است که براى ابطال گفتار طرف، مسلّمات او را به صورت امر یا اخبار و یا استفهام در برابرش مى‏گذاریم تا محکوم شود و این به هیچوجه دروغ نیست، بلکه دروغ، آن است که قرینه‏اى همراه نداشته باشد.[۲۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




در پایان سال۲۰۰۴ ، نرخ نفوذ موبایل در برخی کشورها شامل: ایتالیا، سوئد و بریتانیا از ۱۰۰% هم فراتر رفته، زیرا مصرف کنندگان چندین تلفن و یا سیم کارت داشتند.
صفحه موبایل متفاوت با صفحه کامپیوترها، وسایل سیار، شخصی و خصوصی محسوب می شود، که یک نگرش ویژه تلفن همراه ای نسبت به ارتباطات سیار شکل می دهد ) Park, shenoy and Salvendy 2008). تلفن همراه یک وسیله کاملاً شخصی است (.(Kavassalis et al., 2003 آن را می تواند همه جا برد و روشن نگه داشت که این به اپراتورها این امکان را می دهد که مکان دقیق و هویت کاربر را شناسایی کنند (Barnett et al.,2000 ) . تلفن های همراه این پتانسیل را دارند که یک ابزار شخصی سازی ایده آل باشند Ho and Kwok,2003) (.برای فراهم کردن یک فرصت برای بازاریاب ها به منظور فرستادن یک پیشنهاد در زمان مناسب به یک مشتری مناسب Air2web, 2003; Peters, 2002) (.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گرچه، از آنجاییکه این رسانه شخصی است و توجه سریع مشتری را به خود جلب می کند(Skygo,2001) . بازاریابها می بایست دقت بیشتری در اطمینان حاصل کردن از اینکه کمپین ها ارزشی را به مشتری پیشنهاد می کند، داشته باشند و آنها را نمی رنجاندEnpocket,2002 ) (.
۲-۲-۲٫ مفهوم تبلیغات
تبلیغات یک روش بازاریابی است که اطلاعاتی درباره محصول، خدمت و کسب و کار فراهم می کند.هدف تبلیغات می تواند عمدتاً اینگونه خلاصه شود: ساختن یک تصویر محصول و تحریک خرید مستقیم.در نتیجه گذشت زمان و تکامل تکنولوژی ، انواع جدید رسانه های تبلیغاتی معرفی شدند. بیلبردها،روزنامه ها و مجله ها ، اولین نسل رسانه های تبلیغاتی هستند.رادیو و تلویزیون به عنوان نسل بعدی مطرح شد و هم اکنون رایج ترین روش تبلیغات است.اخیراً اینترنت و شبکه های سیار به عنوان یک نوع جدید از رسانه تبلیغاتی ظهور یافته اند.این دو رسانه به سرعت در حال رشدند.گرچه هزینه به ازای هر بار دیده شدن و اثربخشی شان هنوز مورد سوال است.بنابراین، برای آژانس های تبلیغاتی ، یافتن یک استراتژی مناسب برای رسانه های تبلیغاتی جدید، موضوع مهمی شده است.مقایسه و تقابل ویژگیهای هر رسانه تبلیغاتی ، می تواند به درک مشخصه های عمومی تبلیغات کمک کند.ویژگیهای رسانه های تبلیغاتی در جدول شماره ۲-۱ مقایسه شده است.(T. Park et al. 2008, p 356)
جدول شماره ۲-۱: مقایسه تبلیغات رسانه ها

  مجله/روزنامه تلویزیون اینترنت موبایل
شیوه نمایش رنگی/سیاه
سفید، ثابت
رنگی و زنده رنگی رنگی
سبک دیداری/ لمسی شنیداری/دیداری شنیداری/ دیداری شنیداری/ دیداری/ لمسی
نوع ارائه کششی تهاجمی کششی(بنر) تهاجمی(پیامک و خدمت چند رسانه ای)، کششی (بنر)
درگیری مخاطب زیاد کم نسبتا زیاد زیاد
محیط اغلب متمرکز متغیر
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




ب- روایت های مشترک
۳- بعد ارتباطی
الف- اعتماد
ب- هنجارها
ج- تعهدات و روابط متقابل
د- تعیین هویت مشترک (الوانی ودیگران، ۱۳۸۵: ۵۶)
۲.۲.۶.۲منابع سرمایه اجتماعی:
هر عاملی که اعتماد افراد را افزایش دهد و آنان را متمایل به مشارکت اجتماعی می کند، مشارکتی با ویژگی های زیر، منابع تولید و ارتقای سرمایه اجتماعی است.
الف- عقلانی و نه احساسی و عاطفی؛ مثلاً در حادثه ای ناگوار، مردم برای کمک هجوم می برند اما بعد از چندی احساسات فروکش می کند و مشکلات همچنان باقی می ماند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب- مستمر و پایدار و نه کوتاه مدت و منقطع؛ که اگر مشارکت احساسی باشد همان اتفاقی می افتد که پایداری ندارد و به نتیجه نمی رسد.
ج- سازمان یافته و در شبکه های اجتماعی انجام شود؛ سازمان یافتگی و مشارکت شبکه ای و اینکه به جای شناخت تک تک افراد و اعتماد به آنان و همکاری فردی و شخصی با یکدیگر، به شبکه ها، نهادها و سازمان ها و درسطح وسیع تر به هموطنان اعتماد کنیم و با آنان در فعالیت ها مشارکت نماییم، در توسعه بسیار اهمیت دارد.
د- هم یارانه؛ به این صورت که بدون شناخت شخصی افراد و بدون انتظار جبران شخصی، به آنان خدمت رسانی شود مثلاً فرد مصدومی را فرد ناشناس دیگری به بیمارستان برساند که اگر این اتفاق بیفتد، در مواقعی که فرد خدمت کننده به کمک نیاز پیدا کند، درآن صورت، جامعه- وفرد ناشناس دیگر- آن را جبران خواهد کرد اما منابع سرمایه اجتماعی عمدتاً در پنج عامل اصلی به شرح زیر توضیح داده می شود:
۱- درستکاری و صداقت: حقیقت، ارزش اعتمادساز اصلی در اجتماعات است، حقیقت گرایی تمامی مردم بویژه مدیران تا احزاب، مطبوعات، سازمان ها، دادگاه ها و نخبگان.
وفای به عهد بویژه پایبندی به قراردادها علی الخصوص توسط دولت، اعتماد را ارتقا می بخشد و دروغگویی و عدم تحقق وعده ها مخصوصاً از سوی مسئولان اعتماد را ساقط می نماید.
۲- مبانی هویت: شامل منابعی که مجموعه باورها، ارزش ها و معیارهای فرد را می سازد و فرد در ایجاد آنها به تنهایی دخالتی ندارد مانند ایدئولوژی، مذهب و فرهنگ. هرچه منابع تولید هویت غنی تر و هویت در برابر هویت های دیگر قوی تر باشد، به ارتقای سرمایه اجتماعی مدد می‌رساند.
۳- منابع معرفت: شامل تمامی دانش ها، فنون، اطلاعات و اشاعه و توزیع آزاد آنها که موجب ادراک ارزش درونی فرد می شود و او در ایجاد و دریافت آنها دخالت دارد. هرچه تولید علم، فناوری و اطلاعات درجامعه ای افزون تر و توزیع آنها آزادتر باشد، سرمایه اجتماعی بیشتر می شود.
۴- ترویج عدالت: نهادهایی که عملکرد عادلانه دارند، اعتماد را درجامعه تعمیم می دهند و تعمیق می نمایند. مصداق عدالت در حوزه های اجتماعی برابری افراد در برابر قانون و در مشارکت سیاسی است و درحوزه اقتصاد، برابری فرصت ها در دسترسی به امکانات زندگی است و از سوی دیگر هرچه نابرابری در ثروت بیشتر باشد، برقراری ارتباط، مشارکت و صداقت متقابل دشوارتر می شود.
اعمال تبعیض به ویژه به صورت سازمان یافته و بالاخص در نظام قضایی که می باید محور عدالت گستری باشد- نیز دردرازمدت سقوط سرمایه اجتماعی را به همراه دارد.
۵- وضعیت معیشت: دارایی افراد برسرمایه اجتماعی تاثیر مثبت و فقر اثر منفی می گذارد. مطالعات زیادی، همبستگی مثبت بین ثروت افراد و تلاش جمعی و مشارکت اجتماعی را نشان داده اند. از جمله تحقیقی در شیلاگو به این نتیجه رسیده است که اجتماعاتی که درآنها میزان مالکیت مسکن بالاست، سطوح بسیار بالاتری را از همکاری جمعی به نمایش می گذارند (مصطفوی، ۸۸: ۷۷)
۲.۲.۶.۳انواع اعتماد در سرمایه اجتماعی:
جان مایه سرمایه اجتماعی، که از نظر اقتصادی نیز بسیار اهمیت دارد، اعتماد است. اعتماد بخشی از سرمایه اجتماعی و شاید مهمترین و اساسی ترین بخش آن نیزهست. در تحلیل سرمایه اجتماعی معمولاً بین سه گونه اعتماد تفکیک قائل می شوند. اعتماد عمومی، اعتماد دانش پایه و اعتماد ویژه یا خاص.
اعتماد عمومی ناظر به وجود اعتماد در کلیت جامعه است و بیشتر در نظام های سیاسی مردم سالار وجود دارد. اعتماد دانش پایه می تواند در هر جامعه ای وجود داشته باشد و مبنای آن دانش است برای مثال، دانش پزشکی موجب اعتماد بیماران به اوست. اعتماد ویژه به وجود اعتماد بین عده قلیلی از افراد اشاره دارد. این وجه اعتماد بیشتر در جوامع غیرمردم سالار وجود دارد، جایی که شبکه های روابط حامی- پیرو، تقسیم بندی شهروندان به خودی و غیرخودی رایج است، اعتماد عمومی بر مشارکت مدنی می افزاید و بر پایبندی افراد به تعهداتشان اضافه می کند؛ اما اعتماد ویژه فرهنگ عشیره ای را ترویج داده و از مشارکت مدنی می کاهد. (خضری، ۱۳۸۴: ۳۵-۳۴)
۲.۲.۶.۴نقش دولت در تولید سرمایه اجتماعی:
به طورکلی دولت از دو طریق اساسی یعنی بسترسازی و اعتمادسازی برای انباشت، می تواند به تولید سرمایه اجتماعی کمک کند. اولی به این معناست که دولت باید بسترهای لازم برای تحریک و تشویق افراد جامعه به همکاری و اقدام های جمعی را فراهم آورد. در واقع، دولت باید به ظرفیت سازی اجتماعی مبادرت ورزد. اینکار می تواند از طریق بهسازی اجتماعی، بهسازی فردی و بهسازی نهادی انجام گیرد. در بهسازی اجتماعی دولت ازطریق سیاست هایی چون تدارک بهداشت و آموزش همگانی، بیمه های بیکاری و نظام تامین اجتماعی فراگیر ظرفیت اعضای جامعه برای توسعه روابط همیارانه را افزایش می دهد. دربهسازی فردی، دولت باید با توانمندکردن و بهسازی افراد به ویژه افراد فقیر، معلول و کم بنیه، انگیزه لازم برای مشارکت در کنش های جمعی و ورود به بازی های گروهی را فراهم سازد. فقر اقتصادی و آموزشی وآسیب پذیری در برابر مخاطرات اجتماعی، آمادگی بالفعل و بالقوه افراد برای همکاری و وارد شدن درکوشش های مدنی- NGO ها و سازمان های داوطلبانه و خیریه- و شبکه های اجتماعی را تحلیل برده و فرصت لازم برای بروز قابلیت های فردی در تعاملات همیارانه را به آنها نمی دهد. در بهسازی نهادی، دولت باید از طریق تدارک محیط نهادی انعقاد یافته، ورود به تعاملات مبتنی بر همکاری وهمیاری را برای اعضای جامعه معنادار سازد. در این میان تدارک ابزارهای کافی و بهنگام برای تعریف شفاف حقوق مالکیت فردی و نیز تدارک نهادی برای حفاظت جدی ازآن- که مستلزم وجود دستگاه قضایی قاطع، سریع، ارزان، بی طرف و در دسترس همه است- از اهمیت اساسی برخوردار می باشد. اصولاً، نهادها قواعد بازی برای تعامل اعضای جامعه با یکدیگرند. موقعی که قواعد بازی، تعریف نشده یا غیرشفاف، غیرقابل اجرا و یا جانبدارانه باشند، تمایل به همکاری و همیاری تضعیف خواهد شد. از نظر اقتصادی، قابل اعتماد بودن، نه ویژگی ذاتی افراد، بلکه جنبه ای از شرایطی است که افراد در چارچوب آن اقدام می کنند. بنابراین اگر محیط بازی، اعتمادپذیری و حفظ قول و قرارها را برای اعضای جامعه سودمند نسازد، تمایل آنها به عرضه این هنجارها کاهش خواهد یافت. در واقع، بخش زیادی از رفتارهای افراد و واکنش به محیط تعامل و قواعد حاکم برآن شکل می گیرند.
اعتماد سازی برای تولید سرمایه اجتماعی، به این مفهوم است که دولت باید محیط اجتماعی اعتمادزایی را تدارک ببیند که نه فقط اعتماد اعضای جامعه به اقدامات و سیاست هایشان را فراهم آورد؛ بلکه مشارکت در اداره جامعه و ورود به شبکه های اجتماعی را برای آنها معنادار سازد. در این رابطه، ثبات در رفتار و سیاست های دولت وشفافیت آنها، تسهیل جریان اطلاعات توسط دولت، تمرکززدایی از قدرت، دولت شفاف و پاسخگو، تناسب اقتدار دولت وجامعه مدنی، تناسب آن با بازار (دولت دوستدار بازار)، نقش اساسی دارد. لازم است دولت استقلال اش را با شهروندان تقسیم کند (تناسب اقتدار) و نقشش را از تنظیم کننده و فراهم کننده به کاتالیزور و تسهیل کننده تغییر دهد. در واقع، دولت باید ساختاری مشارکت جویانه و تسهیل گرایانه را طراحی کند و مشارکت کنندگان را به مثابه تولیدکنندگان و نه ارباب رجوع یا مشتری بنگرد. موقعی که دولت کارهایی را انجام می دهد که امکان انجام دادن آنها- حداقل با همان استاندارد- توسط بخش خصوصی و جامعه مدنی وجود دارد، اعتماد عمومی سلب خواهد شد.
بعبارت دیگر، ازدحام دولت و درنتیجه از میدان خارج کردن بخش خصوصی و جامعه مدنی از عرصه فعالیت، به منزله بی اعتمادی دولت به آن دو است. موقعی که دولت درعرصه هایی غیر ازآنچه برایش تعریف شده- از جمله تدارک کالاهای عمومی، پرداختن به مساله بروندادها و تدارک استانداردها مداخله می کند، بی اعتمادی گسترش خواهد یافت. بنابراین، سطح مداخله دولت و کیفیت آن درجامعه، یکی از عوامل اساسی متاثرکننده اعتماد عمومی است. وجود دولتی که رابطه اش با بخش خصوصی و جامعه مدنی شفاف و قاعده مند باشد، در اطمینان دادن به اعضای جامعه درخصوص معناداری محیط فعالیت و همکاری و نیز برگشت پذیری بازدهی حاصل از هرآفرنی کاملاً موثر خواهد بود. بی گمان چنین دولتی باید دوستدار بازار باشد و به جای برنامه ریزی بیشتر به سیاستگذاری بپردازد.
صلاحیت و شایستگی دولت نیزیکی از عوامل اساسی اعتمادزای عمومی می باشد. دولت شایسته و کارآمد با تعدیل نارسایی هایی چون ناکارایی سازمانی، ناکارایی تخصیصی و نیز مشکل کارگزاری و در نتیجه عرضه مدیریت عمومی پرکیفیت، اعتماد عمومی را نسبت به اقدامات و سیاست هایش بیشتر می کند. کفایت و شایستگی دولت، قبل از هرچیز اعتماد دانش پایه را در رای دهندگان تقویت می کند. بنابراین دولت شایسته و کارآمد با حفظ و تقویت تعامل مبتنی بر رابطه کارگزاری بین خود و رای دهندگان، به تولید سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد. (همان: ۴۴-۴۲)
۲.۲.۶.۵مدل ساختاری سرمایه اجتماعی:
برای تبیین سرمایه اجتماعی محققانی نظیر پوتنام و کلمن سرمایه اجتماعی را به منزله دارایی جوامع درنظر می گیرند، به طوری که مشارکت بیشتر درجامعه منجر به شبکه محکمتری از تعاملات اجتماعی و اعتماد بیشتر به یکدیگر می شود، اما همان اثرات باید در افرادی هم که درآن جوامع زندگی می کنند، قابل مشاهده باشد. یعنی سرمایه اجتماعی به صورت یک رابطه دوجانبه محکم، بین سطوح مشارکت مدنی و اعتماد بین فردی، خود را نشان میدهد؛ به طوری که هرچه مشارکت شهروندان درجوامع شان بیشتر باشد، آنها بیشتر می آموزند تا به همدیگر اعتماد نمایند و هرچه اعتماد بین آنها بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که در امور جوامع خود مشارکت نمایند. همچنین افرادی که به یکدیگر اعتماد می کنند به نهادهای دولتی نیز اعتماد بیشتری دارند. آنها این مدل را مدل ساختاری سرمایه اجتماعی نام نهاده اند و به صورت زیرآن را نشان می دهند. (برهن و رهان، ۱۹۹۷ به نقل ازدرانی و دیگران، ۱۳۸۷: ۱۱)
شکل ۱. ۲ مدل ساختاری سرمایه اجتماعی
درمورد مدل ساختاری سرمایه اجتماعی، این نکته قابل ذکر است که رابطه دوجانبه بین اعتماد بین فردی و مشارکت مدنی، کاملاً غیرمتقارن است، یعنی اثر مشارکت مدنی بر اعتماد فردی، بسیار قوی تر از حالت معکوس آن است.
۲.۲.۶.۶تصاویر اعتماد در نظریه های سازمانی:
به طورکلی نظریات اعتماد، بر روی یک پیوستار است. دریک طرف این پیوستار، نظریاتی قرار دارند که جنبه اجتماعی و اخلاقی اعتماد را مورد تاکید قرار می دهند، و در طرف دیگرآن نظریاتی قرار دارد که بر ابعاد راهبردی و محاسباتی اعتماد در محیط های سازمانی تاکید می کنند. که این نظریات مورد بررسی قرار می گیرد.
۲.۲.۶.۶.۱نظریه انتخاب عقلایی[۱۳] و نظریه مبادله:
دانشمندان علوم اقتصادی برمبنای این فرض که افراد به وسیله پول و امکان کسب سود برانگیخته می شوند، موفق شدند مدل های رسمی و پیش بینی کننده درباره رفتار انسان ارائه کنند. دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی، پس از مشاهده موفقیت مدل های اقتصادی تلاش کردند تا با به کار بستن فروض بنیادین مدل های اقتصادی، موفقیت های مشابهی را در رشته های مورد علاقه خویش رقم زنند. براین اساس، آنها سعی کردند تا حول این ایده که تمامی اعمال بشر، عقلایی و منطقی است، و افراد قبل از هراقدامی، هزینه ها و مزایای احتمالی اقدام خود را محاسبه می کنند، نظریه پردازی کنند. این رویکرد به مسائل، بعدها به عنوان نظریه انتخاب عقلایی معروف شد وکاربرد آن برای تعاملات اجتماعی، تحت عنوان نظریه مبادله مطرح شد. جورج هومانز به عنوان پیش گام ارائه نظریه انتخاب عقلایی، چارچوبی اساسی و ملهم از فرضیات روان شناسان رفتارگرا برای نظریه مبادله فراهم کرد. به موجب نظریه مبادله، افراد روابطشان را با دیگران برمبنای اعتماد شکل می دهند، با این وجود تعمیم آنها درباره حفظ ویا توسعه آن رابطه، ارتباط مستقیمی با سود حاصل ازآن رابطه دارد. سود حاصل از هر رابطه که مابه التفاوت منافع آن رابطه و هزینه های آن است. شاخصی است که تداوم و یا عدم تداوم رابطه را معین می سازد. افراد عادی معمولاً روابطی را ادامه می دهند که منافع آن بیشتر از هزینه هایش باشد به موجب نظریه مبادله، افراد از طریق ارزیابی مسیرهای جایگزین عمل به دنبال این هستند تا از مراوداتشان حداکثر ارزش ممکن را با حداقل هزینه، کسب کند؛ براساس نظریه یاد شده، درهر رابطه مبادله ای، عناصری نظیر عاملان مبادله، منابع مبادله، ساختارهای مبادله و فرآیندهای مبادله به چشم می خورد. (جعفری و دیگران، ۱۳۸۴: ۱۱۳-۱۱۲)
۲.۲.۶.۶.۲نظریه رفتار برنامه ریزی شده:
نظریه رفتار برنامه ریزی شده درحقیقت، نوع تکامل یافته و اصلاح شده نظریه کنش عقلایی است. نکته اصلی نظریه رفتار برنامه ریزی شده این است که رفتار، تحت نفوذ و تاثیر نیات رفتاری یا تمایلات رفتاری قرار دارد. نیات و یا تمایلات رفتاری نیز تحت تاثیر نگرش فرد قرار دارد. خود نگرش نیز حلقه واسط بین اعتقاد (اعتماد) و نیات یا تمایلات رفتاری است. برخلاف نظریه کنش عقلایی که فرضش این است که رفتار به طور تمام و کمال، عاملانه و درکنترل فرد است، نظریه رفتار برنامه ریزی شده عنوان می کند که علاوه بر تلاش و کوشش فرد برای انجام یک عمل و یا رفتار، یک سری عوامل درونی و بیرونی کنترل نشده نیز می توانند عملکرد رفتاری او را تحت تاثیر قرار دهند. به عنوان مثال، تصور فرد از خطر انجام آن رفتار، یکی از کنش های کنترل کننده رفتار است که می تواند در شکل گیری و یا عدم شکل گیری آن رفتار موثر باشد. برخی از فرضیات بنیادین که نظریه رفتار برنامه ریزی شده و کنش عقلایی برآن استوار است عبارتند از:
۱- افراد معمولاً عقلایی و منطقی هستند.
۲- افراد به گونه ای سیستماتیک از اطلاعات استفاده می کنند.
۳- افراد مزایا و معایب تصمیمات مختلف را سبک وسنگین می کنند.
مدل مفهومی نظریه کنش عقلایی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده در نمودارهای زیر نشان داده شده است. (همان: ۱۱۴-۱۱۳)
شکل ۲. ۲ مدل مفهومی نظریه کنش عقلایی
شکل ۳. ۲ مدل مفهومی نظریه رفتار برنامه ریزی شده
انتقادی که به دو نظریه انتخاب عقلانی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده وارد است این است که اگر انسان تمامی رفتارهایش را می توانست براساس سود و زیان بود دیگر به اعتماد نیازی نبود زیرا همانطور که در فصل اول ذیل تعریف نهایی اعتماد گفته شد اعتماد با خطر کردن (ریسک) وعدم قطعیت رابطه دارد واز اجزا اصلی تشکیل دهنده ان هستند.
۲.۲.۶.۶.۳نظریه تعادل:
نظریه تعادل که توسط هایدر مطرح شده است، ازجمله نظریه های مربوط به سازگاری شناختی است. به موجب این نظریه، افراد قویاً محتاج تعادل روانی بوده و به دنبال این هستند تا باورها، نگرش ها و ارزش های آن ها با یکدیگر سازگار و منطبق باشد. براین اساس، افراد مایلند تا نسبت به کسانی که با آنها مراودات قبلی داشته اند، طرز فکر مثبتی داشته باشند. فرض اساسی نظریه تعادل این است که انسان ها می کوشند تا از نظر رفتاری در وضعیت تعادل قرار گیرند، از این رو زمانی که این تعادل وجود نداشته باشد، آنان می کوشند تا آن را به وجود آورند (همان: ۱۱۵)
۲.۲.۷فرایند اعتماد:
دیتزوهارتوگ فرایند اعتماد را در سه مرحله بیان می کنند:
اعتماد به عنوان یک عقیده، اعتماد به عنوان یک تصمیم و اعتماد به عنوان یک عمل.
مرحله اول: اعتماد به عنوان یک عقیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




۵

۰/۳ درصد

کف دهان

۳

۸/۱ درصد

زبان

۳

۸/۱ درصد

زیرزبان

۱

۶/۰ درصد

انواع تومور

در تمامی ۱۶۵ پرونده؛ نوع تومور مشخص گردیده بود. از مجموع کل تومورها، ۸۵ تومور خوش خیم و ۸۰ تومور بدخیم بودند. در میان تومورهای خوش خیم ۷۰ مورد مینور و ۱۵ مورد ماژور ودر میان
تومورهای بدخیم ۶۷ مورد مینور و ۱۱ مورد ماژور گزارش گردید و نیز ۲ تومور مینور و ماژور در میان تومورهای بدخیم نامشخص بوده است. براین اساس؛ تومور پلئومورفیک آدنوما با ۷۶ مورد (۱/۴۶ درصد) شایع‌ترین تومور در میان بیماران بوده و بعد از آن، موکواپیدرموئید کارسینوما با ۳۳ مورد (۰/۲۰ درصد) و آدنوئید کیستیک کارسینوما با ۲۳ مورد (۹/۱۳ درصد) ابتلا در رتبه‌های بعدی قرار داشتند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در بین تومورهای خوش خیم نیز PA با شیوع فراوانی ۴/۸۹ درصد بیشترین حجم تومورال خوش خیم را شامل می‌شود و در بین تومورهای بدخیم MEC 25/41 درصد و ACC 8/28 درصد از کل نمونه‌های
بدخیم را به عنوان شایع ترین ضایعات بدخیم دربرگرفتند و MEC در ماژور و ACC در مینور بیشتر بوده است (نمودار ۴-۴).

نمودار ۴-۴: توزیع بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب‌شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال‌های ۱۳۸۸-۱۳۵۰ برحسب نوع تومور

محیطی یا مرکزی بودن تومورها

از ۱۶۵ پرونده مورد بررسی؛ ۲ مورد (۲/۱ درصد) مرکزی و ۱۶۳ مورد (۸/۹۸ درصد) هم محیطی بودند. هر دو مورد مرکزی بدخیم بودند. از انواع MEC مرکز که در خلف مندیبل محل بروز آنها بوده است.

موقعیت انواع تومور (مینور یا ماژور)

از ۱۶۵ پرونده مورد بررسی، در ۲ مورد (۲/۱ درصد)؛ مینور یا ماژور بودن ضایعات مشخص نبوده و از ۱۶۳ پرونده دیگر؛ ۲۶ مورد (۸/۱۵ درصد) ماژور و ۱۳۷ مورد (۰/۸۳ درصد) هم مینور بودند (نمودار ۵-۴).

نمودار ۵-۴: توزیع بیماران مراجعه کننده به بخش آسیب‌شناسی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال‌های ۱۳۸۸-۱۳۵۰ برحسب مینور و ماژور بودن ضایعات

بیشترین فراوانی ضایعات مینور مربوط به ناحیه کام و بیشترین فراوانی ضایعات ماژور مربوط به ناحیه تحت فکی بوده است.

خوش‌خیم یا بدخیم بودن ضایعات

در تمامی ۱۶۵ پرونده مورد بررسی؛ خوش‌خیم یا بدخیم بودن ضایعات مشخص گردیده بود. براین اساس، از کل ۱۶۵ ضایعه مورد بررسی؛ ۸۵ مورد (۵/۵۱ درصد) خوش‌خیم و ۸۰ مورد (۵/۴۸ درصد) دیگر بدخیم بوده‌اند.

میانگین سن به تفکیک جنس و انواع مکان در ماژور و مینور

میانگین سنی مردان مبتلا به تومورهای غدد بزاقی برابر ۵۹/۱۸±۴۱/۴۳ سال و میانگین سنی زنان مبتلا به این تومورها هم معادل ۹۱/۱۵±۰۶/۴۰ سال بوده است. نتایج آزمون Student t نشان داد هیچ تفاوت معنی‌داری از نظر میانگین سنی مبتلایان به تومورهای غدد بزاقی برحسب جنس آنان وجود نداشته است (۲۲/۰=P)؛ هرچند میانگین سنی مردان مبتلا تا حدودی بیشتر از زنان بوده است (جدول ۶-۴).
جدول ۶-۴: مقایسه میانگین سنی مردان و زنان

جنس

تعداد

میانگین

انحراف معیار

نتیجه آزمون

مرد

۷۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم