گفتار چهارم: اعاده دادرسی کیفری

اعاده دادرسی یکی از روش های فوق‌العاده شکایت از احکام است که روشی عدولی و راهی برای برگشت به دادگاه صادرکننده حکم قبلی می‌باشد. با این هدف که دادگاه از رأی قطعی سابق خود عدول نماید، زیرا شاکی مدعی است که صدور آن رأی از روی اشتباه بوده و دلایل موجود اجازه نمی‌دهد که چنین حکمی باقی بماند

با توجه به قابل اعمال بودن مقررات کلیه قوانین کیفری در باب اعاده دادرسی و از این حیث که با اصلاح قانون آئین دادرسی کیفری ۱۲۹۰ ، به موجب مقررات قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری با اختلافات جزیی ، موارد تجویز اعاده دادرسی در ماده (۲۳) قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری همان است که ماده (۴۶۶) قانون آئین دادرسی کیفری بر طبق ماده (۲۳) و سپس بر اساس مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری بررسی می شود طبق ماده (۲۳) قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری ، موارد تجویز اعاده دادرسی به شرح زیر است:

وقتی که پس از صدور حکم قطعی بر محکومیت کسی به اتهام قتل ، بقای شخصی که قتل او مورد ادعا قرار

گرفته در زمان فرض وقوع قتل احراز و یا آن شخص پیدا شود

وقتی که پس از صدور حکم قطعی بر محکومیت فردی به علت ارتکاب جرم ، حکم قطعی دیگری بر محکومیت فرد دیگری به علت ارتکاب همان جرم از مراجع قضایی صادر شده ، به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم ، بی گناهی یکی از دو محکوم علیه احراز گردد

وقتی که گواه یا گواهان که حکم قطعی به محکومیت بر اساس یا به علت تاثیر شهادت آن ها صادر گردیده ، به موجب حکم مراجع قضایی به علت شهادت کذب در دعوای منتهی به حکم مذکور محکومیت یافته اند و یا جعلیت اسنادی که مبنای حکم بوده به ثبوت رسده باشد

وقتی که پس از صدور حکم قطعی بر محکومیت ، واقعه جدیدی حادث یا ظاهر شود و یا اسناد جدیدی ابراز گردد که طبعا” موجب ثبوت بی گناهی محکوم علیه باشد ۰

وقتی که به علت اشتباه اساسی دادرسان ، کیفر مورد حکم قانونا” متناسب با تقصیر مرتکب نباشد ۰ موارد اعاده دادرسی در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری

به موجب ماده ( ۲۷۲ ) قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ، موارد تجویز اعاده دادرسی احکام قطعی دادگاه ها اعم از این که حکم صادره به مرحله اجرا گذاشته شده یا نشده باشد ، بدین قرار است

در صورتی که کسی به اتهام قتل شخصی محکوم شده لیکن زنده بودن شخص در آن زمان محرز شود و یا ثابت شود که در حال حیات است

در صورتی که چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب جرم به گونه ای است که نمی تواند بیش از یک مرتکب داشته باشد

در صورتی که شخص به علت انتساب جرمی محکومیت یافته و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مراجع قضایی دیگر به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد ، به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم صادره ، بی گناهی یکی از آن دو نفر احراز شود ۰

جعلی بودن اسناد یا خلاف واقع بودن شهادت گواهان که مبنای حکم صادر شده بوده است ، ثابت گردد ۰

در صورتی که پس از صدور حکم قطعی ، واقعه جدیدی حادث یا ظاهر شود یا دلایل جدید ارائه شود که موجب اثبات بی گناهی محکوم علیه باشد ۰

در صورتی که به علت اشتباه قاضی ، کیفر مورد حکم متناسب با جرم نباشد.

در صورتی که قانون لاحق مبتنی بر تخفیف مجازات نسبت به قانون سابق باشد که در این صورت پس از اعاده دادرسی ،مجازات جدید نباید از مجازات قبلی شدیدتر باشد.

تبصره : گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم غیر قابل گذشت بعد از صدور حکم قطعی

موجب اعاده دادرسی نخواهد بود. ‌در مورد بند ۱ ماده ( ۲۷۲ ) قانون مذکور ، موارد زیر قابل توجه است

اولا” : حکم قطعی بایستی بر قاتل بودن شخصی صادر شود ۰ ‌بنابرین‏ ، چنانچه حکم غیر قطعی بر قاتل بودن صادر گردد چنین حکمی مشمول مقررات اعاده دادرسی نیست. مثلا” : در موردی که دادگاه عمومی به موضوع اتهام قتل عمدی رسیدگی و متهم به قتل را به قصاص نفس محکوم کرده و محکوم علیه یا وکیل وی در خواست تجدید نظر کرده‌اند و موضوع جهت بررسی و نقض و ابرام در دیوان عالی کشور مطرح است ، نمی توان بادرخواست اعاده دادرسی موافقت کرد و چنین درخواستی قابلیت بررسی و طرح

ندارد ۰ ثانیاً” : در ماده ( ۲۰۴ ) قانون مجازات اسلامی ، برای قتل انواعی مقرر داشته و طبق این ماده ، قتل یا عمدی یا شبه عمد و یا خطئی است و با اطلاق بند ۱ ماده ( ۲۷۲ ) ، مقررات تجویز اعاده دادرسی منحصر به قتل عمدی نیست و با وجود شرایط می توان نسبت به قتل شبه عمد و خطا نیز درخواست اعاده دادرسی مطرح کرد.

ثالثا” : زنده بودن شخص برای تجویز اعاده دادرسی در زمان ادعای قتل کافی است ، هر چند در زمان طرح درخواست ، شخص مورد نظر زنده نباشد ۰ ‌در مورد بند ۵ ماده ( ۲۷۲ ) ، مبنی بر این که پس از صدور حکم قطعی دلایل جدیدی ارائه شود که موجب بی گناهی محکوم علیه باشد ، هر گاه ‌در مورد محکومیت سربازی به جرم فرار از خدمت معلوم شود که به علت تکفل ، خدمت وظیفه شامل تو نبوده ، ارائه چنین دلیلی از جمله دلایل بی تقصیری موجب پذیرش اعاده دادرسی است. یادر مورد آتش سوزی و ایجاد حریق

    1. محمد متاجی امیررود، پایان نامه دیوان کیفری بین‌المللی و حقوق متهم، دانشگاه پیام نور مرکز تهران، دانشکده حقوق، ۱۳۸۸٫ ↑

    1. محسن عبداللهی، ، پایان نامه نقش دیوان بین‌المللی دادگستری در توسعه تدریجی حقوق سازمان‌دهی بین‌المللی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده حقوق ، ۱۳۷۴٫ ↑

    1. یوسف فرزانه، پایان نامه قرارهای تامینی در رویه دیوان بین‌المللی دادگستری، دانشگاه تهران ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۷۸٫ ↑

    1. محمود صابر، آیین دادرسی دیوان کیفری بین‌المللی، نشر دادگستر، ۱۳۸۸، ص ۲۲ ↑

    1. محمدجعفر جعفری لنگرودی ،؛ ترمینولوژی حقوق،چاپ ششم، ، کتابخانه گنج دانش، تهران،۱۳۷۲ ، ص ۱ ↑

    1. عبداله شمس، ؛ آئین دادرسی مدنی،، جلدنخست ،چاپ هفتم،تهران،۱۳۸۴، ص ۱۳ ↑

    1. محمود صابر، آیین دادرسی دیوان کیفری بین‌المللی، نشر دادگستر، ۱۳۸۸، ص ۲۳ ↑

    1. محمد معین،؛ فرهنگ معین،چاپ ۲۴، امیرکبیر،‌ تهران، ۱۳۸۴، واژه نظام ↑

    1. محمدجعفر جعفری لنگرودی،؛ ترمینولوژی حفوق،چاپ۱۹، گنج دانش،تهران، ۱۳۸۷، شماره ۵۷۵۴، ص۷۱۵ ↑

    1. علیرضا باقری،؛ آیین دادرسی کیفری ، نوای دانش،اراک، ۱۳۸۴، ص۲۲ ↑

    1. محمد آشوری،؛ آیین دادرسی کیفری،‌جلد اول،چاپ چهارم، سمت،تهران، ۱۳۷۸، ص ۲۱ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت