خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۴-۴- نقش عشق در ازدواج و تداوم زندگی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
نانسی گود[۶۵]، به نقل از داورپناه (۱۳۸۴) زوج کامل و خوشبخت را این گونه تعریف میکند :
زوج کامل، مسالمت جو است. ممکن است زن و شوهر در مواردی اختلاف نظر پیدا کنند و حتی با یکدیگر به مشاجره بپردازند اما میتوانند هم چنان به شیوه ای عاشقانه به زندگی مشترک خود ادامه دهند. زوج کامل خود انگیخته است . چنین زن وشوهری میتوانند توافق کنند که جایگاه خاصی را برای تغییر قائل شوند حال چه تغییر در مسیر زندگی شان باشد و چه تغییر در دیدگاهشان نسبت به خلق و خو یا تصمیماتی که میگیرند، چنین زوجی میتوانند چه در خلوت و چه در حضور دیگران با یکدیگر صمیمیباشند . هر یک از آن ها برای رشد و تعالی همسر خود حمایتی اساسی فراهم میکند چنین همسرانی میتوانند وضعیت عاطفی همدیگر را درک کنند و بپذیرند اما نه تا حدی که لازم شود تفاوت های موجود را بپوشاند زوج خوشبخت سعی میکنند تا احساسات خود را به زبان بیاورند و سپس بدون آن که از این ابراز احساسات دلسرد یا پشیمان شوند، آن ها را به دست فراموشی می سپارند و کلام آخر آن که هر یک از دو همسر علی رغم آن که به وجود تفاوت میان خود باهمسر خویش اذعان دارد به شدت مراقب و دوستدار دیگری است.
۲-۴-۴- نقش عشق در ازدواج و تداوم زندگی
کرو[۶۶] و ریدلی[۶۷]، به نقل از موسوی (۱۳۸۴)، این مطلب را این گونه بیان میکنند.
قبول این تصور که ازدواج منبع رفاه فردی است باعث شده است تا ازدواج بر اساس عشق مورد پذیرش جامعه قرار گیرد : «صرف نظر از جنبههای مثبت و منفی امکانات گوناگون مردان و زنان جوان سراسر جهان انتخاب خود را کردهاند زنان و مردان جوان بر ازدواج مبتنی بر عشق تأکید دارند (هات فیلد،[۶۸] ۱۹۹۶). هات فیلد علاقه مند به درک این تغییرات است : و در حال حاضر دردنیا نسبت به نوشته هایی که درباره عشق و ازدواج است نظر مثبت وجود دارد اغلب خوانندگان امیدوارند که تساوی جنسی، آزادی فردی و امکان زندگی بهتر برای همه در سراسر جهان فراهم شود.
دیگران درباره این موضوع نظر متفاوت دارند. دیون[۶۹] و دیون (۱۹۹۳) معتقدند که در جوامع فرد گرا ونه در جوامع جمع گرا عشق پایه ازدواج محسوب میشود.
گرچه عشق در طول تاریخ وجود داشته است اما این موضوع در قرن ۱۹ و ۲۰ به عنوان اساس ازدواج معرفی شد هنوز در بسیاری از مناطق جهان مانند هندوستان، افریقا و بیشتر مناطق آمریکای لاتین و آسیا ازدواج به دلایل اقتصادی و موقعیت اجتماعی صورت میگیرد و بعد از ازدواج ممکن است رابطه عاشقانه به وقوع بپیوندد. در این مناطق عشق شرط لازم برای ازدواج نیست.
عشق و داشتن این احساس نه فقط برای فرد بلکه برای افراد دیگر نیز مهم است دیگران سعی میکنند این احساس را درک کنند نسبت به آن توجه داشته باشند و در زمان جدایی یک زوج عاشق احساس تاسف کنند . عاشق فرد مورد نظر خود را ایده آل می بیند و هیچ ضعفی را به او منتسب نمیکند زوج یکدیگر را ایده ال فرض میکنند و نمیتوانند توضیح دهند که چرا عاشق این فرد خاص شده اند . این دو عامل ایده آل گرایی و بی منطقی با ناتوانی در توضیح اساس خوش بینی و اضطراب درباره آینده در رابطه است. به نظر میرسد عامل خوش بینی باوجود بی منطقی زوج را به سمت پیدا کردن راه حل برای مشکلات بعدی رابطه خود سوق میدهد. زوج اضطراب دارند چون وقتی مرحله ایده آل بودن به سر میآید چالش گریز ناپذیر برای زوج به وجود میآید تا رابطه خود را بر اساس واقعیت بنا نهند و با نقاط ضعف زوج خود کنار بیایند برخی رفتارهای ابتدایی زوج عاشق شامل خیره شدن در چشمان یکدیگراحساس نیاز به لمس نزدیکی بدنی و زمزمه کردن غلوهای عاشقانه است. این تصویر برای همه ما به دلیل تجربه شخصی مشاهده دیگران و توصیف رمآنها آشنا است (همان منبع).
۲-۴-۵- مدل مثلث عشق استرنبرگ
استربنرگ برای عشق یک مدل مثلثی در نظر گرفته، که شامل سه ضلع است: شهوت، صمیمیت، تعهد وتصمیم.
این نظریه بیان میکند میزان عشقی که یک فرد تجربه میکند بر قدرت این سه عنصر بستگی دارد. بعلاوه نوع عشقی که هر فرد تجربه میکند به تعامل بین این سه عنصر بستگی دارد.
صمیمیت شامل ابراز احساس و احساس وابستگی به یکدیگر میشود. رابطه صمیمانه رابطهای است که در آن احساس آرامش وجود دارد.
شهوت شامل علاقه شهوانی زن ومرد به یکدیگراست. انرژی ای که منجر به عشق رمانتیک، تماس فیزیکی، جذبه ی فیزیکی و احساس جنسی میشود، میتوان به عنوان شهوت توصیف کرد.
عنصر تعهد در رابطه رشد میکند و شامل تصمیم به وفاداری به همسر میشود. تصمیم_تعهد، به این موضوع اشاره که زن وشوهر تصمیم گرفته اند به یکدیگر وفادار باشند و رابطه وفادارانه را تشکیل دهند.
بر مبنای این سه جزء، استرنبرگ عشق را به انواع مختلفی تقسیم میکند که در آن جایگاه و ارتباط این سه جزء باهم، نشاندهنده نوع عشق است:
-
- دوست داشتن: در این نوع عشق، «تعلق» مهمترین عنصر رابطه است، اما احساسات تند و فیزیکی و الزام و سرسپردگی در رابطه وجود ندارد.
-
- شیدایی: مهمترین عنصر در این نوع عشق، احساسات شهوانی است و دو عنصر دیگر در آن وجود ندارد.
-
- عشق رمانتیک: در این نوع عشق، تعلق و احساس شهوانی وجود دارد، اما عنصر سوم موجود نیست.
-
- مؤانست و رفاقت: تعلق و ماندگاری در این رابطه بسیار مشهود است؛ اما از احساسات تند و شهوانی در آن خبری نیست.
- عشق احمقانه: در این نوع عشق، احساسات شهوانی همراه با الزام حضور دارد، اما تعلق وجود ندارد.
استرنبرگ، هیچ یک از این انواع عشق را مناسب نمیداند؛ بلکه معتقد است هر سه جزء عشق باید در ترکیب و هماهنگی باهم باشند تا فرد به عشق نهایی برسد؛ و این عشق، یک عشق ایدهآل و مطلوب است.
جانسون، مدل استرنبرگ را قبول دارد، اما آن را کامل نمیداند. مازلو نیز عشق را به دو گروه تقسیم میکند:
-
- عشق کمبود: یک نوع از عشق، عشق کمبود، عشق خودخواهانه، تسخیری و حرص است؛ در این عشق، نیازهای برآورده نشده فرد، دخیل است. یعنی فرد دیگری را به این دلیل دوست دارد که نیازهایش را ارضا میکند. مازلو این عشق را «عشق کمبود» مینامد. این نوع عشق مثل اعتیاد به دارو است. فرد، خود را به دیگری میآویزد و به دلیل نابسندگی خود، نمیتواند بدون او هیچ کاری انجام دهد. در واقع همان طور که اعتیاد به دارو در طبقه پایین شایع است، اعتیاد به این عشق نیز در طبقه متوسط بسیار شیوع دارد. به نظر میرسد عشق رمانتیک استرنبرگ، همان عشق کمبود مازلو باشد. عشق کمبود، مانند چاهی است که باید پر شود. یک خلأ، که عشق در آن ریخته میشود.
- عشق وجودی: نوع دیگر عشق، عشق بالغ و فروتن است، که تنها بر اساس عشق وجود، دیگری بنا میشود. باز و خودمختار است. متکی به خویش است و آزادانه ارزانی میشود. عشق وجودی، بدون شک ارزشمندتر، بالاتر و بسیار باشکوهتر از عشق کمبود است. برای این نوع از عشق، آزادی تمام و کمال لازم است و منظور از آزادی این است که فرد «بیهمتایی» درونی خود و فرد دیگری را به تمامی پذیرفته باشد.
میل به سخاوت و تمایل به بخشش و خشنود کردن دیگری، در این عشق دیده میشود. فرد در تلاش است تا دیگری را بشناسد و همین امر موجب صمیمیت در دو فرد میگردد.
[جمعه 1401-09-25] [ 10:30:00 ق.ظ ]
|