امروز ه جامعه پزشکی یکی از زمینه­هایی است که به سرعت تغییر می­یابد و سعی بر آن است که با به کارگیری وسایل مختلف، زمان وقفه در طرح­های معالجه بیماران را به حداقل کاهش دهند تا بتوانند به بیماران بیشتری خدمات لازم را برسانند (جانسون و همکاران ۱۹۹۶، ۱۷۷). طبق اظهارات مک‌نیف[۶۹] پیوستن دارو درمانی وهنر به یکد یگر موجب پدید آمدن نوعی نظم می‌گردد که همان درمان ،باز گرداندن سریع فرد به زندگی کاری می‌باشد (مک نیف ۱۹۹۲، ۲۶۳).

امروزه نقاشی درمانی یکپارچه شده[۷۰] نوعی درمان است که ترکیبی از دارو درمانی و نقاشی درمانی گروهی ‌می‌باشد و متمرکز برکسب تصاویر درونی فرد است. خلق تصاویر به عنوان نقطه شروع درمان برای گروه، خانواده یا فرد به کار گرفته می شود .بیماران سریعاً راه رسیدن به هیجانات و آگاهی یافتن از تعارضات خود را پیدا می‌کنند (اشتاینبر[۷۱] و همکاران ۱۹۹۹، ۱۴۲).

دیدگاه عملی در درمان برخاسته از نیازهای بیماران ‌و افرادی که دچار مشکل ‌شده‌اند، ‌می‌باشد (آرنهایم[۷۲] ۱۹۸۶، ۱۴۳).

هنر درمانی نیازمند توجه به نیازهای بیماران مانند نیاز به آزادی، استقلال، بیان کردن وآرامش است (سایمون[۷۳] ۱۹۹۶، ۱۸۹). روان درمانی هنری نیازی به جزئیات مهارتی وتکنیکی ندارد (لاند گارتن ۱۹۸۱ ترجمه هاشمیان ۱۳۷۸، ۱۷۷) و منظور از نقاشی درمانی، نقاشی پروری نیست بلکه منظور ارائه فرصت به فرد است تا از طریق خطوط و رنگ­ها، آزادانه احساسات، و عواطف و نیازها وحتی دانسته‌های خود را به نحوی که مایل است بیان کند (عناصر ۱۳۶۸، ۱۷۶).

نقاشی و سایر هنرها مانند پلی دنیای درون و واقعیت های خارجی قرار می گیرندوتصویر همانند یک میانجی عمل کرده وجنبه های خود آگاه ونا خودآگاه گذشته، حال، آینده در مانجو را منعکس می­ کند. نقاشی، بیش از آنکه در تشخیص اختلالات روحی بزرگسالان مفید باشد در امر شنا خت و درمان مشکلات کودکان ناسازگار و بی­قرار مناسب است و ‌به این کودکان امکان می‌دهد که قدرت وقابلیت وخلاقیت خود را بشناسد و در نتیجه مشکلات آموزشی برای آن ها، آسان تر جلوه کند (هیربدنیا ۱۳۷۷، ۱۴۲).

کرامر هدف هنر درمانی را ایجاد فرصت برای انتخاب، تغییر دادن یا تکرار تجربیات می­داند که فرصت­هایی را برای تجربه مجدد تعارض­ها پدید ‌می‌آورد و سپس به رفع، تحلیل، کامل کردن و یا ‌پاسخ‌گویی‌ به آن ها می‌پردازد. کاربرد بالینی هنر درمانی شامل حال بزرگسالان و کودکان بستری، افراد سایکوز و نوروزی که داوطلبانه در جستجوی معالجات ومداخلات روانپزشکی هستند، افراد زندانی، عقب مانده ذهنی، کودکان دارای ناتوانی یادگیری، خانواده ­ها وزوج­های آشفته می­ شود و نیز افرادی که مشکلات هیجانی آن ها موجب بیماری بدنی مانند عروق کرونر، سرطان، هموفیلی، آسم، مرض قند و بیماری عصبی می­ شود نیز ازآن استفاده ‌می‌کنند. جلسات هنر درمانی ممکن است برای یک نفر یا برای گروه ­های کوچک یا بزرگ و یا خانواده ­ها تنظیم شود و نیز ممکن است در دفتر درمانگران یا در کلاس یا اتاق یک بیمار در بیمارسان و یا در زیرزمین یک بیمارستان عمومی برگزار می­گردد و این خود مشروط به نیاز وجهت گیری های هنر درمانگران یا مؤسسه‌­ای که هنر درمانی را به کار می‌برد دارد.کیفیت تکنیکها بنا به دلایل ذکرشده تغییر می‌یابد.

هنر درمانگرا نباید تجربه کافی ‌در مورد به کار گیری وسایل هنری برای رسیدن به اهداف معالجه را داشته باشد.

برای مثال نقاشی با انگشت، نقاشی­های رنگ روغن و نقاشی روی سفال وسایل لمسی هستند که وسواس عملی را نسبت به لکه افزایش می­دهد و اگر هدف معالجه، فراهم کردن ساختاری باشد که به بیمار کمک کند تا کنترل درونی کسب کند این جانشین نمی­تواند کمک کننده باشد و می ­تواند برای اهداف درمانی زیانبخش باشد. یکی از مؤلفه‌­هایی که در انتخاب وسایل اثر بسیار دارد میل ‌و خواست خود فرد است. بیمارانی که نیاز دارند برای ارتباط بر قرار کردن با دیگران به خاطر عدم ارتباط کلامی تشویق شوند. از فعالیت­های گروهی بهتر وبیشتر بهره مند می­گردند. کودکانی که به علت اختلالات یادگیری خاص، دچار مشکلات رفتاری و گوشه­گیری ‌شده‌اند اولین نقاشی کودک برای هنر درمانگران ارزشمند است زیرا این اولین قدم برای خویشتن پذیری کودک محسوب می­ شود. برای همه بیماران و مراجعان، هنر درمانی شکلی از ارتباط غیر کلامی است که موجب دورنگه داشتن افکار واحساسات مزاحم می­ شود و برای بیماران سایکوتیک موجب جدا سازی خیالات از واقعیات می­گردد. هنر درمان برای خانواده­های آشفته ممکن است نشان دهد که چه کسی در خانواده سپر بلا شده است و نیز می ­تواند خطر جدایی نسل­ها و پس آمد آن را که موجب تقویت فردیت می شود را روشن کند.طول مدت درمان بنا بر جایی که درمان صورت می‌گیرد.اهداف درمانی و نیاز بیمار تعیین خواهدشد. یکی از شایعترین کار برد هنر درمانی ‌در مورد اسکیزوفرنی می‌باشد و این ناشی از ایت حقیقت است که بیمار اسکیزوفرنی از یک رویداد ضمنی رنج می ‌برد که اغلب حات شدیدی از بازگشت ‌می‌باشد و به نظر می‌رسد که هنر درمانی بیمار را وادار می­سازد که خود را به طور متوالی ووسواس گونه به کمک وسایل هنری بیان کند. نقاشی خود انگیخته برای فراخواندن تداعی­ها و درک بهتر از حوزه ­های تعارض برانگیز به کار می رود. افرادی که بیماری افسردگی دارند اغلب احساس می‌کنند از اجتماع دور هستند واین خود عدم کفایت ودرماندگی آن ها را منعکس می‌کنند.درمانگر باید هیچ طرح یا فعالیتی که موجب ناکامی آنان شود پیشنهاد نکند.بیماران وسواسی و نورتیک اغلب برای انجام فعالیت غیر کلامی مانند نقاشی مقاومت می‌کنند.و در اینجا هنر درمانگر برای اینکه یک رابطه درمانی را به وجود بیاورد گاهی اوقات باید از کشیدن نقاشی به طور مشترک بر روی یک قطعه کاغذ استفاده کند. (لویک ۱۹۸۳، ۱۴۳).

بنابراظهارات اسکیف و هیوت[۷۴] (۱۹۹۸) نقاشی مشترک گروهی روی یک جا می ­تواند موجب اجتناب از پوشش تفاوت فردی شده و راهی باشد که گروه بتواند با احساسات مشترک، هم در سطح هشیار و هم نا هشیار درباره یک موضوع مشترک کار کند.

سایمون در کتاب (نقش­های سمبلیک در هنر درمانی[۷۵]) در بخشی به نام «هنر آشپزخانه‌ای[۷۶]» از گروه ­های کوچکی شامل چند کودک و بزرگسال یاد می­ کند که بر حسب علاقه مشترکشان نقاشی آزادی را به کمک یکد یگر ترسیم ‌می‌کنند و هر یک در حین انجام یک فعالیت گروهی به برون ریزی عواطف خود می پردازد (سایمون ۱۹۹۶، ۱۷۶).

گیلوری ولی[۷۷] (۱۹۹۴) در نوشته­ های خود از زن ۳۴ ساله ای به نام تریش یاد ‌می‌کنند که همه عمر خود را در مرکز حمایتی به سر برده او مشکلات یادگیری شدید ورفتار پرخاشگرانه انفجاری داشت و هیچ زبان گفتاری یا اشاره ای نداشت .تریش مدت سه سال در یک هنر درمانی گروهی شرکت داده شد.وی همیشه در جلسات حضور داشت وروی میز کوچک خود کار می کرد و نقاشی را به هر وسیله دیگر ترجیح می­داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت