مقالات و پایان نامه ها – جامعه مدنی به عنوان بستر مناسب اخلاق مدنی و شهروندی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
نظام شخصیت افراد به عنوان تمایلی به هنجارشده ای که در اثر تعامل نظام های ارگانیک و اجتماعی در خلال فرایند جامعه پذیری رشد مییابد و به صورت نظام واسط بین نظام عالی و اجتماعی عمل میکند (چلبی، ۱۳۸۱: ۹۹).
با سوگیری مثبت نسبت به ارزش های عام، دموکراتیک، مشارکت، آینده نگری، برنامه ریزی و اعتماد تعمیم یافته بر شهروندی مؤثر بوده است. بنابرین می توان نتیجه گرفت نظام شخصیت با ایجاد انگیزه، زمینه لازم برای آگاهی و عمل به حقوق و وظایف شهروندی و احساس تعلق به جامعه را فراهم میسازد و افراد را به شهروندانی فعال و مشارکت جو تبدیل میکند(شیانی، ۱۳۸۸: ۱۰).مشارکت را می توان بستر شکوفایی خلاقیت های انسان به شمار آورد که از یک سو مفهوم شهروندی بر اساس آن ساخته می شود و از دیگر سو جزئی از حقوق و مسئولیت های شهروندی است، به تعبیر فالکس ویژگی کلیدی معرف شهروندی که آن را از تابعیت[۳۴] متمایز میکند وجود یک اخلاق مشارکتی است. بنابرین مشارکت فعال پایه و اساس شهروندی و رمز تحقق آن است. (همان: ۱۲).
مهم ترین و تاثیرگذارترین مرحله در تاریخ مفهوم شهروندی در دورانی نسبتا متاخر رخ نمود. منتسکیو در کتاب روح القوانین خود شهروندی را مجموعه ای از سازوکارهای اخلاقی – مدنی میداند که باید آن را در مفهوم روابطی که میان شهروندان حاکم است تعریف کرد (فکوهی، ۱۳۸۸: ۱۱)
مارشال که از پیشگامان معاصر نظریه شهروندی است درکتاب «طبقه، شهروندی و توسعه اجتماعی»، شهروندی را در رویکردی تکاملی و تاریخی به سه بعد «مدنی»، «سیاسی» و «اجتماعی» تقسیم میکند. حقوق مدنی یا قانونی (مانند حقوق مربوط به اموال و دارایی های فردی) که در قرن هفدهم و در واکنش به حاکمیت مطلقه پادشاهی شکل گرفت در نهایت در چارچوب دادگاه های حقوقی و حق قانونی داشتن دادگاه عادلانه برای تک تک افراد نهادینه شد. سپس در قرون هجده و نوزده شهروندی سیاسی در بستر توسعه «دموکراسی پارلمانی» ظاهر گشت. مطابق حقوق شهروندی سیاسی، افراد حق رأی و حق مشارکت در سازمان های دولتی را پیدا کردند (جریبی و صفری شالی، ۱۳۸۹: ۱۵۸).به اعتقاد ترنر، شهروندی با مدرنیزاسیون مرتبط است از این رو نیروهای حامی مدرنیزاسیون توسعه دهنده شهروندی هستند(ترنر، ۱۹۹۳: ۱۲).
شهروندی و حقوق شهری
شهروندی ایده ای است که در اروپای غربی زاده شد.این موضوع یکی از فرایندهای جامعه مدرن است و در عرف جامعه شناسی دارای مرزهای تعریفی خاص و عموماً برخاسته از نگرش عقلانی نسبت به قانون و حقوق افراد در جامعه است(عباسی، ۱۳۸۶: ۴۵۷).
باز اندیشی توسعه تاریخی شهروندی در جامعه مدرن را می توان در نظریه شهروندی مارشال که یکی از برجسته ترین نظریه های مربوط به شهروندی و حقوق شهروندی را ارائه داده است، مشاهده نمود. به نظر ایشان، شهروندی پایگاهی است که به همه افرادی که عضو تمام عیار جامعه خود هستند، داده شده است. این افراد همگی دارای جایگاه، حقوق و وظایف و تکالیف متناسب با این پایگاه هستند و حقوق وظایف شهروندی به موجب قانون تثبیت و حمایت می شود. مارشال حقوق شهروندی را در سه حوزه اصلی میداند:
حقوق مدنی (آزادی های فردی، آزادی بیان، حق مالکیت و حق بهره مندی از عدالت)، حقوق سیاسی (حق رأی، حق شرکت در انتخابات، حق مشارکت سیاسی) و حقوق اجتماعی (حق بهره مندی از امنیت و رفاه اجتماعی و خدمات مدنی) (تقوایی و همکاران، ۱۳۸۸: ۲۵).
بحث آموزش شهروندی شامل یک بسته آموزشی است که حقوق شهروندی را نیز در بر میگیرد و به آن بسته حقوق شهروندی اطلاق می شود. در این بسته آموزشی، شهروند می آموزد که با توجه به سن و جنسیت خود، چه حقی نسبت به سیستم های اجتماعی دارد. او در این سیستم باید از مراجع مسئول احساس امنیت، آسایش و راحتی به عنوان یک شهروند را مطالبه کند، ضمن این که فراهم آوردن فضاها و فرصت های لازم برای گذران بهینه اوقات فراغت و شیوه مطلوب زندگی در جامعه، از جمله مواردی است که او درحقوق شهروندی خود باید از دولت مطالبه کند. این موارد حقوقی هستند که مردم نسبت به نظام شهری دارند، اما در مقابل، نظام شهری نیز قطعاً حق و حقوقی را از شهروندان مطالبه میکند. (تقوایی و همکاران، ۱۳۸۸: ۲۵).
شهروندی یکی از مهمترین مفاهیم و ایده های اجتماعی است که در باز خوانی رابطه فرد و جامعه کارایی دارد. تعاریف متفاوتی از شهروندی شده، ولی تعبیر مشترک از آن وجود دارد که عناصر اساسی آن حقوق و وظایف میباشد. شهروندی رابطه بین فرد و جامعه را در قالب حقوق و مسئولیت ها بازنمایی میکند. شهروندی هر دو عنصر فردگرایانه و جمع گرایانه را درخود دارد بدین ترتیب که شهروندی از یک طرف با اعطای حقوق، فضای لازم را به فرد میدهد که فارغ از هر گونه دخالت، منافع خود را دنبال نماید و همچنین فرد را قادر میسازد که دستی در شکل دادن به نهادهای حکومتی عمومی داشته باشد و از طرف دیگر بر مسئولیت هایی که باید برای پایداری جوامع سیاسی و محیط طبیعی مان بپذیریم، تأکید میکند. بنابرین تنها در این بستر اجتماعی است که روابط انسانی پایدار بوده و حقوق قابل تحقق است (فالکس، ۱۳۸۱: ۱۰- ۱۱).
شهروندی با طرح این تقاضا که با همه ی افراد به طور برابر رفتار شود میتواند ریشههای تنش اجتماعی را که نظم اجتماعی را تهدید میکند، بخشکاند. شهروندی به مدد مجموع حقوق، وظایف و تعهداتش راهی برای توزیع و اداره عادلانه منابع از طریق تقسیم منافع و مسئولیت های زندگی اجتماعی ارائه میکند(فالکس، ۱۳۸۱: ۱۵).
دوران نوجوانی و جوانی دوران حساس و مهمی هستند، زیرا بیشتر دانش و اندوخته های بشری که مبنای رفتار و عمل در دوران بزرگسالی قرار می گیرند در دوران پرورش اجتماعی اولیه و ثانویه حاصل می شود در سایه آموزش شهروندی در این دوران است که می توان افراد را برای پذیرش نقش شهروندی در بزرگسالی آماده و تربیت نمود(ترکمان و بهمن پور، ۱۳۸۷: ۱۰).
جامعه مدنی به عنوان بستر مناسب اخلاق مدنی و شهروندی
[جمعه 1401-09-25] [ 09:20:00 ق.ظ ]
|