۱-۲-۱-۴٫ دست آوردها

مکتب‌تحققی بر مبنای‌تحقیقات خود و مؤثریت علمی یافته های پژوهشی‌اش، دست آوردهای مهمی داشته است. می‌توان تأکید داشت‌که، همین دست آوردهای اندیشه اثباتی، موجب تغییرات بزرگ در حوزه‌ای‌ حقوق‌جزا گردیده است. اگرچه شاید در اینجا نتوانیم به همه ای دست آوردها و پیشنهادات این مکتب بپردازیم، ولی برخی از دست آوردهای مهم آن را که با اصل فردی‌کردن مجازات مجرمان همسویی بیشتر دارند، بازگو خواهیم نمود. مهم‌ترین دست آوردهای این مکتب، برجسته ساختن اصل فردی‌کردن مجازات‌ها(فردی‌کردن در مرحله محاکمه)، طبقه بندی مجرمان بر مبنای شخصیت بزهکارانه‌ای آن‌ ها، مطرح کردن جانشین‌های کیفری(فردی‌کردن در مرحله اجرای حکم)، ابداع روش جدید برخورد با مجرمین، تأکید بر پیشگیری از وقوع جرایم با بهره گرفتن از شناخت و ابزارهای علمی و پیشنهادات مؤثر دیگر هستند. ‌بنابرین‏ برخی از این دست آوردها را در اینجا توضیح می‌دهیم.

الف) دسته بندی(فردی‌کردن)مجرمان و مجازات آن‌ ها

چنان‌که در گذشته هم اشاره شد، نظریه پردازان مکتب‌تحققی، ‌در مورد خصوصیات فردی و اجتماعی بزهکار توجه خاص داشته اند. طوری که برنامه‌ای واکنشی این مکتب برای بر طرف شدن همین خصوصیات بزهکارانه استوار است. ‌بنابرین‏ «فردی‌کردن [مجرمان و] مجازات [آن‌ ها]، یکی از دست آوردهای این مکتب[به شمار می‌رود]»(صفاری، ۱۳۸۶، ص ۷۵). این متفکران با توجه به شخصیت بزهکاران بر اینکه هر بزهکار بر اساس شخصیت ویژه‌ای که دارد« باید تحت رژیم کیفری خاصی قرار داده شود، به ورود اندیشه اساسی فردی‌کردن کیفری در افکارعلمی کمک کرده‌اند»(بولک،۱۳۸۷، ص ۴۶).

با توجه بر اینکه، فردی‌کردن مجازات‌ها در دو مرحله جدا از هم جای بحث دارد، اول در مرحله‌ محاکمه(دادرسی)، دوم در مرحله‌ای اجرایی شدن قایم مقام‌های کیفری(ضمانت اجراها)؛ ‌بنابرین‏ بکارگرفتن اصل فردی‌کردن در مرحله دادرسی همان فرایند دسته‌بندی مجرمان است که، بر اساس اطلاعات جمع‌ آوری شده توسط کارشناسان و ضابطین قضایی تحت عنوان ادله‌ای اتهام(پرونده ای کیفری)، و پرونده شخصیت مجرمان در اختیار دادگاه قرار داده می‌شود. ‌به این ترتیب« بموجب…طبقه بندی [نظریه پردازان اندیشه اثباتی بر مبنای حالت‌خطرناکی]، سه دسته‌ای از بزهکاران اصولاً خطرناک اند که عبارت اند از: بزهکاران باالفطره، دیوانه و به عادت، و دو دسته‌ای [دیگر] کم‌ترخطرناک اند که عبارت اند از: مجرمان اتفاقی، و بزهکاران هیه‌جانی» (نوربها، ۱۳۹۰، ص ۱۱۹). در رابطه با دسته‌بندی مجرمان اگرچه برای اولین بار، سزارلمبروزو کارهای انجام داده بود، چنان‌که مطالعه نمودیم، به مجرمین مادرزادی، تأکید بیشتر نموده بود. ولی آنریکوفری استاد حقوق و جامعه‌شناسی کارهای او را در این زمینه گسترش بیشتر داد. گاروفالو با تأکید براین دسته‌بندی ‌به این دلیل که وضع مقررات مفصل آزادی فردی را به خطر می‌اندازد« فراتر نمی رود»(پرادل، ۱۳۹۲، ص۱۰۴). اما فری در زمینه، کارهای تحقیقی زیادی کرده و دست آورده‌های مهم داشته است. چنان‌که مجرمان را به پنج دسته ذیل تقسیم بندی‌‌کرده‌است:

الف) مجرمان مادرزاد (بالفطره)، فری قایل به نگهداری و لمبروزو به طرد این ها عقیده داشتند،

ب) مجرمان به عادت، این دسته از مجرمان قابلیت تطبیق به جامعه را ندارند و معمولاً مدّت زیادی از عمر خود را در زندان می‌گذرانند و با خروج از زندان باز مرتکب جرم می‌شوند. در زندان مؤدب و با انظباط بوده و از مقررات آن تبعیت می‌نمایند،

ج) مجرمان کم‌عقل (مختل المشاعر)، بیماری‌های روانی علت ارتکاب جرم آن‌ ها است،

د) مجرمین احساساتی، این قبیل مجرمین بدون نقشه قبلی و بدون تفکر و تعمق مبادرت به ارتکاب جرم می‌نمایند و بلا فاصله پیشیمان می‌شوند، در زندان مؤدب و منظم بوده و مطیع مقررات هستند،

ه) مجرمین اتفاقی، تحت تاثیر اوضاع و احوال خاص مرتکب جرم می‌شوند و از جهت روانی تحت تاثیر قرارگرفته و ضعیف النفس هستند(گلدوزیان، ۱۳۸۹، صص ۵۷-۵۸).

ب) جانشین‌های کیفری(اقدامات‌تامینی)

به نظر می‌رسد، دو نظریه پرداز در قرون اخیر، در حوزه‌ای‌ حقوق‌جزا نوآوری‌هایی بیشتری داشته و حرف‌هایی تازه را مطرح کرده‌اند. طوری‌که یکی(بکاریا) به مکتب‌کلاسیک و دیگری(فری) به مکتب‌تحققی تعلق دارند. ‌بنابرین‏« نبوغ بکاریا، عدالت[کیفری] را به آدمیان معرفی نمود [و] نبوغ فری آدمیان را به عدالت [کیفری] معرفی نمود بدانسان که عدالت وسیله ترقی اجتماعی گردد»(کی نیا، ۱۳۸۲، ص ۲۳). بررسی بزهکار به ‌عنوان کسی که از شرایط و اوضاع درونی و برونی خود تاثیر می‌پذیرد، تغییر جهت می‌دهد، ابزارهای جدید انتخاب می‌کند، هدف جدید بر می‌گزیند، راه‌ها و سنت‌های موجود را نفی می‌کند و…«منطق کهنه‌ای مسئولیت اخلاقی را دگرگون کرد و خود پایه‌ای اساسی برای دفاع اجتماعی گردید»(همان).

ساز و کار کیفری گذشته‌که، با جرم و شکنجه تداوم یافته بود«جای خود را به ترکیب سه گانه‌ای جنایت ـ جنایتکارـ قایم مقام‌های‌ کیفری داد که در آن مراد از قایم مقام‌های کیفری مفهوم کیفرهای کلاسیک نیست، بلکه به اقدامات مخصوص و مناسب اطلاق می‌شوند»(همان). برخی از نویسندگان به تعریف اقدامات‌تامینی پرداخته و بیان داشته‌ اند که «اقدامات‌تامینی عبارت است از تدابیری که برای مقابله با حالت‌خطرناکی بزهکار به موجب حکم دادگاه اتخاذ می‌شود»(اردبیلی، ۱۳۸۷، ص ۱۷۸). ‌بنابرین‏ یکی از دست آورد‌های مهم دیگری مکتب‌تحققی مطرح کردن قایم مقام‌ها یا اقدامات‌تامینی جایگزین بعوض مجازات‌ها است. «البته لمبروزو، با اقدامات طرد و خنثی کننده؛ فری و گاروفالو، با تدابیر دفاع اجتماعی با شرایط فرد و محیط اجتماعی او ‌به این دفاع متوسل شدند»(نوربها، ۱۳۹۰، ص۱۱۹). راجع به واکنش‌های کیفری، بنابر تقسیم بندی که مکتب‌تحققی از بزهکاران با توجه به شخصیت و شرایط محیطی و اجتماعی آن‌ ها، صورت داده بود، اقدامات (جانشین‌های کیفری) پیشنهادی آن‌ ها نیز بر همین مبنا تنظیم گردید. طوری‌که برای بزهکاران مادرزاد و بزهکاران به عادت، « طرد بی چون و چرای آنان، و نسبت به بزهکاران اتفاقی، ترتیبات و تمهیداتی برای محیط اجتماعی که از امتزاج عوامل جرم زا جلوگیری نماید، را توصیه می‌کند»(بولک، ۱۳۸۷، ص ۴۵). همین‌طور ‌در مورد بزهکاران احساسی(عشقی)، پیشنهاد می‌کنند« باید با بیشترین گذشت و درک رفتار شود و بالاخره از بزهکاران دیوانه یا غیر طبیعی در مؤسسات اختصاصی مناسب‌تر، با توجه به حالات[زیستی، روانی و اجتماعی] آنان، به عمل آید»(همان، ص ۴۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت