دانلود پایان نامه با فرمت word : راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره انحرافات آخرالزمان، علل و راهکارهای ... |
از دیگر عوامل مهم و تأثیر گذار در ایجاد و تشدید انحرافات در امتها مسأله ظلم میباشد، که این عامل نیز مانند فقر هم می تواند درونی باشد و و هم بیرونی. به این ترتیب که گاهی خودِ شخص مثلاً از طریق گناهان به خود ظلم می کند که در قرآن نیز داریم که حضرت موسی گفت: «إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی»[۳۲۰] و گاهی اوقات از بیرون، ظلم واقع می شود مثل ظلم حکومتها و یا افراد به همدیگر.
در قرآن کریم بارها به انجام ندادن ظلم تأکید شده است: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً»[۳۲۱]: و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند، به زودى وى را در آتشى درآوریم، و این کار بر خدا آسان است.
امام علی فرمود: «الظُّلمُ فی الدُّنیا بَوارٌ، و فی الآخِرَهِ دَمارٌ»[۳۲۲]: ستمگرى، در دنیا مایه نابودى و در آخرت، مایه هلاکت است .
حال با توجه به اهمیت این بحث باید گفت که ظلم، هم می تواند از طریق حکومت ها به رعیت باشد و هم می تواند از جانب خود مردم نسبت به همدیگر باشد. که در هر دو حالت، تأثیر به سزای در ایجاد و یا تشدید انحراف در بین مردم باشد.
۳-۲-۴- فتنهها
فتنه از عواملی است که از بیرون به انسان آسیب میزند در واقع فرق فتنه و شبهه در این است که فتنه از بیرون به انسان آسیب میزند ولی شبهه ار درون افراد را به تباهی میکشاند.
در روایتی است که: «تکون بین یدی الساعه فتن کقطع اللیل المظلم ، یصبح الرجل فیها مؤمنا ویمسی کافرا ویمسی مؤمنا ویصبح کافرا ، ویبیع أقوام دینهم بعرض من الدنیا»[۳۲۳]: بوده باشد پیش از ساعت ظهور فتنههایی که مثل پارههای شب تاریک باشند به طوری که مرد صبح مؤمن باشد و شب کافر و شب مؤمن باشد و روز کافر. گروهی دین خود را به چیز کمی از متاع دنیا بفروشند.
و در روایت دیگری است که: «إن بین یدی الساعه فتنا کقطع اللیل المظلم ، فتنا کقطع الدخان ، یموت فیها قلب الرجل کما یموت بدنه …»[۳۲۴]: پیش از ساعت ظهور فتنههایی باشد مثل پارههای شب تار یا مثل پارههای دود سیاه، بمیرد قلب شخص مثل اینکه بدنش میمیرد.
اما مبتلای به فتنه شدن دارای نشانههایی است که روایت زیر آن را بیان میدارد.
در روایتی حذیفه فرمود: «اگر یکی از شماها بخواهد بداند که آیا فتنه به او رسیده است یا خیر، پس نگاه کند اگر چیزی را حلال می داند که سابقاً حرام میدانسته پس بداند که فتنه به او رسیده است و اگر چیزی را حرام میداند که سابقاً آن را حلال میدانسته است بداند که فتنه به او رسیده است»[۳۲۵].
مثلاً قبلاً بیحجابی را حرام میدانسته ولی اکنون آن را حلال و خالی از اشکال میداند، بداند که مبتلای فتنهها و انحرافات آخرالزمان شده است.
لذا فتنه از عواملی است که از بیرون بر افراد تأثیر می گذارد و سبب ایجاد و یا تشدید انحرافات و نیز گناهان می شود.
۳-۲-۵- ضعف تربیتی در خانوادهها
بسیاری از انحرافاتِ موجود در جامعه به دلیل ضعف تربیتی در خانواده است که در شناساندن معروف و منکر به اولاد خود کوتاهی می کنند و یا آنها را جابجا به فرزندانشان آموزش می دهند که در نتیجه، این می شود که فرد در اجتماع کارهای بد را خوب و خوب را بد میپندارد همانطور که از انحرافات شایع در آخرالزمان همین جابجایی معروف و منکر در جامعه و عدم شناخت آنها بود[۳۲۶] که ناظر به همین موضوع است در جای خود در انحرافات اجتماعی مورد بحث قرار دادیم. یعنی از آن روایات میتوان برداشت کرد که به دلیل ضعف مدیریت و تربیتی در خانواده هاست که سبب می شود اولاد در شناخت معروف و منکر دچار مشکل شوند و همین، زمینه ساز بسیاری از گناهان و انحرافات در هر زمانی و به خصوص آخرالزمان می شود.
۳-۲-۶- حرامخواری
خوردن غذایی که از راه حرام به دست آمده باشد علت بسیار مهمی در ایجاد انحرافات در اشخاص میباشد که در اثر غفلت از این امر مهم سبب می شود که آثار زیانبار جبران ناپذیر مادی و علی الخصوص معنوی را به انسان وارد کند چنانچه در روایتی رسول خدا به امام علی فرمود: «یا علیُ! مَن اکل الحرامَ سُوِّدَ قلبُه و خُلِّفَ دینُه و ضَعُفَت نفسُه حَجَبَ اللهُ دعوتَه و قَلَّت عبادتُه»[۳۲۷]: یا علی هر کس غذای حرام بخورد دلش سیاه، دینش عوض، نفس (ناطقه)اش ضعیف می شود و دعایش مستجاب نمی شود و عبادتش کم میگردد.
لذا با توجه به آثار شوم آن باید مراقب بود که مبتلای به حرام خواری نشویم تا روح ما و برکات معنوی از زندگیامان نرود و آنها، جای خود را به شیطان بدهند.
۳-۲-۷- تقلید کورکورانه
این نوع تقلید پیوسته مذموم بوده است و روایات، ما را از آن نهی کرده اند چنانچه در روایتی داریم که پیامبر ص فرمود: « لا تَکُونُوا إمَّعهً ، تَقولونَ : إن أحسَنَ الناسُ أحسَنّا ، و إن ظَلَمُوا ظَلَمنا ! و لکنْ وَطِّنُوا أنفُسَکُم إن أحسَنَ الناسُ أن تُحسِنُوا ، و إن أساؤوا أن لا تَظلِمُوا»[۳۲۸]: دنباله رو و بى اراده نباشید که بگویید: اگر مردم خوبى کردند ما هم خوبى مى کنیم و اگر ظلم کردند ما هم ظلم مى کنیم. بلکه از خودتان اراده داشته باشید، اگر مردم خوبى کردند، شما خوبى کنید و اگر بدى کردند، شما ظلم نکنید.
فصل چهارم: راهکارهای پیشگیری یا مقابله
۱- راههای عام
۲- راههای خاص
مقدمه
روش کار در این فصل به این منوال است که ما راهکارها را به دو بخش تقسیم کردهایم. بخش اول مربوط به راهکارهای مقابلهی عام، با انحرافات است که در اینجا ما راهکارهایی را که فقط امامان معصوم در روایات آخرالزمان آوردهاند را آوردهایم و در بخش دوم به ارائه راهکارهای مقابله خاص پرداختهایم. به این معنا که برای علل درونی و بیرونی در فصل گذشته راهکارهایی ارائه کردهایم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بخش اوّل: راههای مقابله عام
در این قسمت ما راهکارهای عام را برای مقابله با انحرافات بیان میداریم. مراد از این نوع راهکار، راهکاری است که امام معصوم برای در امان ماندن از ابتلای به انحرافات، در آخرالزمان به ما ارائه داده است تا با به کارگیری از آن دستورات، راه روشنِ هدایت را بپیماییم.
۴-۱-۱- ادعیه و اذکار مخصوص
۴-۱-۱-۱- دعای غریق
اولین راه برای مقابله با انحرافات و بلاهای آخرالزمان دعایی که حضرت امام صادق آن را بیان فرموده است.
«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَهٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کَیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ یَقُولُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ فَقُلْتُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا أَقُولُ لَکَ «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک»[۳۲۹]: عبدالله بن سنان نقل می کند که امام صادق فرمود: در این زودى براى شما شبههاى پیش خواهد آمد که نه علم خروج از آن را دارید و نه امامى هست که شبهه را براى شما حل کند، و در سرگردانى خواهید ماند افرادى که بخواهند از این گونه شبهات رهائى پیدا کنند باید دعاى غریق را بخوانند گوید: عرض کردم دعاى غریق کدام است؟ فرمود: میگوئى:«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ» گفتم: «یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبى على دینک» فرمود: خداوند مقلب قلوب و ابصار هست و لیکن همان طور که من دستور دادم قرائت کن و بگو: «یا مقلب القلوب ثبّت قلبى على دینک».
نکته قابل توجه این است که راهکار در مقابل شبهه داده شده است بدان معنا که این دعاء کاربرد بسیار خوبی برای مقابله با وسوسهها و انحرافات درونی دارد. البته نمی توان منکر تأثیر کارساز این دعاء شریف در مقابله با سایر انحرافات بود.
۴-۱-۱-۲- دعای معرفت
زراره گوید: شنیدم امام صادق میفرمود: «إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَهً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَهُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ حَمْلٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَهَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ یَا زُرَارَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ أَیَّ شَیْءٍ أَعْمَلُ قَالَ یَا زُرَارَهُ إِذَا أَدْرَکْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی …»[۳۳۰]: براى آن جوان پیش از آنکه قیام کند، غیبتى است، عرض کردم: چرا؟ فرمود: میترسد- و با دست اشاره بشکم خود کرد- (یعنى میترسد شکمش را پاره کنند) سپس فرمود: اى زراره! اوست که چشم به راهش باشند، و اوست که در ولادتش تردید شود: برخى گویند: پدرش بدون فرزند مرد، و برخى گویند: در شکم مادر بود (که پدرش وفات یافت و سپس هم به دنیا نیامد) و برخى گویند: دو سال پیش از وفات پدرش متولد شد و اوست که در انتظارش باشند ولى خداى عز و جل دوست دارد شیعه را بیازماید» در زمان (غیبت) است اى زراره که اهل باطل شک می کنند، زراره گوید: من عرض کردم، قربانت، اگر من به آن زمان رسیدم چه کار کنم؟ فرمود: اى زراره! اگر به آن زمان رسیدى، با این دعا از خدا بخواه: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی» (یعنی: «خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانى، من رسولت را نشناسم (براى اینکه هر کس خدا را شناخت، بر او لازم میداند، که از راه لطف بندگانش را هدایت کند و کسى که خدا را نشناخت، فرستاده او را هم نمیشناسد) خدایا تو پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر تو پیغمبرت را به من نشناسانى، من حجت تو را نشناسم (براى اینکه امام جانشین پیغمبر و دست نشانده او به دستور خداست و مقام و ارزش جانشین مربوط به مقام و ارزش جانشین گذار است از این جهت شیعه میگوید: امام باید از لحاظ علم و عمل و اخلاق و عصمت مانند پیغمبر باشد) خدایا حجت خود را به من بشناسان، زیرا اگر تو حجتت را به من نشناسانى، از طریق دینم گمراه میشوم.).
۴-۱-۱-۳- دعایی برای نجات منتظران
امام باقر فرمود: هر کس به این دعا در تمام عمرش یک بار دعا کند در زمره بندگان نوشته شود و در دیوان قائم بالا رود پس چون قائم ما قیام کند ندا شود به اسم خود و پدرش پس این کتاب را به او بدهند و گفته شود این عهدنامهای است که در دنیا با ما عهد بستی و شاهد این قول خدای عز و جل است که فرمود: «إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»[۳۳۱] و بخوان این دعا را در حالی که با طهارت باشی: «اللَّهُمَّ یَا إِلَهَ الْآلِهَهِ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا آخِرَ الْآخِرِینَ یَا قَاهِرَ الْقَاهِرِینَ یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى عَلَوْتَ فَوْقَ کُلِّ عُلْوٍ هَذَا یَا سَیِّدِی عَهْدِی وَ أَنْتَ مُنْجِزٌ وَعْدِی فَصِلْ یَا مَوْلَایَ وَعْدِی وَ أَنْجِزْ وَعْدِی آمَنْتُ بِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِحِجَابِکَ الْعَرَبِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْعَجَمِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْعِبْرَانِیِّ وَ بِحِجَابِکَ السُّرْیَانِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الرُّومِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْهِنْدِیِّ وَ أَثْبَتِ مَعْرِفَتِکَ بِالْعِنَایَهِ الْأُولَى فَإِنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا تُرَى وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِرَسُولِکَ الْمُنْذِرِ ص وَ بِعَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ الْهَادِی وَ بِالْحَسَنِ السَّیِّدِ وَ بِالْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَ بِفَاطِمَهَ الْبَتُولِ وَ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ ذِی الثَّفِنَاتِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ عِلْمِکَ وَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الَّذِی صَدَقَ بِمِیثَاقِکَ وَ بِمِیعَادِکَ وَ بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْحَصُورِ الْقَائِمِ بِعَهْدِکَ وَ بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الرَّاضِی بِحُکْمِکَ وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَبْرِ الْفَاضِلِ الْمُرْتَضَى فِی الْمُؤْمِنِینَ وَ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَمِینِ الْمُؤْتَمَنِ هَادِی الْمُسْتَرْشِدِینَ وَ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ خِزَانَهِ الْوَصِیِّینَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْإِمَامِ الْقَائِمِ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ إِمَامِنَا وَ ابْنِ إِمَامِنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ یَا مَنْ جَلَّ فَعَظُمَ وَ هُوَ أَهْلُ ذَلِکَ فَعَفَا وَ رَحِمَ یَا مَنْ قَدَرَ فَلَطُفَ أَشْکُو إِلَیْکَ ضَعْفِی وَ مَا قَصُرَ عَنْهُ عَمَلِی مِنْ تَوْحِیدِکَ وَ کُنْهِ مَعْرِفَتِکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِالتَّسْمِیَهِ الْبَیْضَاءِ وَ بِالْوَحْدَانِیَّهِ الْکُبْرَى الَّتِی قَصُرَ عَنْهَا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى وَ آمَنْتُ بِحِجَابِکَ الْأَعْظَمِ وَ بِکَلِمَاتِکَ التَّامَّهِ الْعُلْیَا الَّتِی خَلَقْتَ مِنْهَا دَارَ الْبَلَاءِ وَ أَحْلَلْتَ مَنْ أَحْبَبْتَ جَنَّهَ الْمَأْوَى آمَنْتَ بِالسَّابِقِینَ وَ الصِّدِّیقِینَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الَّذِینَ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً أَلَّا تُوَلِّیَنِی غَیْرَهُمْ وَ لَا تُفَرِّقَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ غَداً إِذَا قَدَّمْتُ الرِّضَا بِفَصْلِ الْقَضَاءِ آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَ عَلَانِیَتِهِمْ وَ خَوَاتِیمِ أَعْمَالِهِمْ فَإِنَّکَ تَخْتِمُ عَلَیْهَا إِذَا شِئْتَ یَا مَنْ أَتْحَفَنِی بِالْإِقْرَارِ بِالْوَحْدَانِیَّهِ وَ حَبَانِی بِمَعْرِفَهِ الرُّبُوبِیَّهِ وَ خَلَّصَنِی مِنَ الشَّکِّ وَ الْعَمَى رَضِیتُ بِکَ رَبّاً وَ بِالْأَصْفِیَاءِ حُجَجاً وَ بِالْمَحْجُوبِینَ أَنْبِیَاءَ وَ بِالرُّسُلِ أَدِلَّاءَ وَ بِالْمُتَّقِینَ أُمَرَاءَ وَ سَامِعاً لَکَ مُطِیعاً»[۳۳۲]: خداوندا اى خداى همه پرستیدهشدگان اى یکتا! اى یگانه! اى بعدتر از همه پسینیان! اى غلبهکننده بر همه خشمناکان! اى بلند مرتبه! اى بزرگ! توئى بلندتر از همه چیز بلند مرتبه تو بالاتر از هر بلندى این است اى سیّد من! پیمان و اعتقاد من، و توئى برآورنده وعده مرا پس صله و جایز بده اى مولاى من پیمان مرا و برآور وعده مرا ایمان آوردهام من به تو و سؤال مىکنم ترا به حقّ نام عربى تو و به حقّ نام فارسى تو و به حقّ نام تو در لهجه یهود و به حقّ نام تو در لغت نصارى و به حقّ نام رومى تو و به حقّ نام هندى تو و ثابت گردان شناخت خود را به سبب بخشش و عطیهاى که کردهاى آن را در روز اوّل خلقت پس بدرستى که توئى آن خدا که دیده نمىشود و توئى به جایگاه دیدهبانى بلندتر از همه جایها و نزدیکى مىجویم بسوى تو به وسیله پیغمبر تو که مىترساند خلایق را از عقوبت تو رحمت فرستد خدا بر او و بر آل او و بوسیله على بن ابى طالب که پیشواى مؤمنان است رحمتهاى خدا باد بر او که راهنماست و بوسیله امام حسن ستوده و امام حسین شهید گردیده که دو قطعه و نواده پیغمبر تواند و بوسیله حضرت فاطمه که منقطع است از دنیا و از اهل آن و به وسیله على پسر امام حسین که زینت همه عبادتکنندگان و صاحب پینهها است مواضع سجود او و بوسیله امام محمد پسر على که جمعکننده و شکافنده است علم ترا و به وسیله امام جعفر پسر محمّد که راستگوى است که تصدیق نموده است به پیمان تو و به روز وعده جزاء تو و به وسیله امام موسى پسر امام جعفر که باز دارنده نفس خود است از خواهشها و بپا دارنده پیمان توست و به وسیله امام على پسر موسى خوشنود که راضى است به فرمان تو و به وسیله محمّد تقىّ پسر على که دانا و با فضیلت و پسندیده در میان مؤمنان است و به وسیله امام على نقىّ پسر محمّد که با کمال امانت و معتمد و راهنماى راه یافتگان است و به وسیله امام حسن عسکرى پسر على که پاک و پاکیزه و خزانه علوم وصىهاى پیغمبران است و نزدیکى مىجویم به سوى تو و به وسیله پیشوایى که بپاى دارنده است امر خدا را و عادل است که هدایت یافته شده و انتظار کشیده شده است و پیشواى ما و پسر پیشواى ما است رحمتهاى خدا باد بر ایشان همگى اى کسى که فرا گرفته است و شامل است امر او همه چیز را پس بزرگ است او و سزاوار است این بزرگى را پس در گذشته است از گناهان و رحم کرده است اى کسى که توانا است بر عقوبت پس بخشیده است شکوه مىکنم من بسوى تو از ناتوانایى خود از آنچه کوتاه است از آن امید [من کار] از رسیدن به چگونگى یگانگى تو و از رسیدن بحقیقت شناخت تو و روى مىآورم من بسوى تو به نام بردن ترا به نامهاى نورانى و به اقرار بیگانگى بزرگى تو که کوتاه است از رسیدن به آن کسى که پشت کرده باشد و اعراض نموده باشد و ایمان آوردهام به حجاب و پرده تو که بزرگتر است از آنکه به وصف آید و به نامهاى تو که تمام و کمال و بلنداند که آفریدهاى تو از آنها خانه ابتلا و امتحان را و فرود آوردهاى تو به برکت آنها کسى را که دوست دارى تو او را به بهشت که منزل و جایگاه مؤمنان است ایمان دارم من به جماعت پیشىگیرندگان و به جماعت راستگویان که یاران طرف راستاند از جماعت مؤمنانى که مخلوط و ممزوج کردهاند کردار نیکو را با عمل دیگر که بد است سؤال مىکنم ترا آنکه ولىّ نگردانى به من غیر ایشان را و جدایى قرار ندهى میان من و میان ایشان فرداى قیامت هر گاه پیش بدارم من راضى شدن به جدا ساختن حکم تو حقّ را از باطل ایمان آوردهام من به پنهان ایشان و آشکار ایشان و به عاقبت کارهاى ایشان پس بدرستى که ختم مىکنى تو بر کارهاى خوب هر گاه خواهى اى کسى که تحفه و هدیّه دادهاى به من اقرار کردن به یگانگى ترا و بخشیدهاى به من شناخت پروردگارى خود را و رها کردهاى مرا از شک و کورى نادانى راضیم من به تو از جهت پروردگارى و به برگزیدگان تو از جهت دلیلها و برهانها و پیغمبران گذشتگان پنهانشدگان از حیثیت پیغمبرى و به فرستادگان تو از جهت دلیلها و پرهیزکاران از جهت آنکه پیشوایانند در حالى که شنوایم من امر ترا و فرمان بردارم فرمان ترا.[۳۳۳]
۴-۱-۲- ترجیح فرار بر قرار
مراد از این بخش این نیست که ما در هر موقیعتی که قرار گرفتیم فرار کنیم و از مسئولیتهای مُحوَّل شده به ما گریزان باشیم. بلکه مراد این است، در جایی که فضا به گونه ای است که ما قدرت بر تغییر آن را نداریم و بودن ما در آن مکان، به نوعی اتلاف نیروی حق است، بهتر است که آنجا را ترک کنیم. زیرا فضا شیطانی است و قدرتی بر تغییر آن وجود ندارد.
لذا در روایتی رسولخدا در بیان راهکار برای مقابله با آسیبها و انحرافات فرمود: «… فَعِنْدَ ذَلِکَ الزَّمَانِ الْهَرَبُ خَیْرٌ مِنَ الْقِیَامِ»[۳۳۴]: پس در آن زمان فرار کردن بهتر از ایستادن است.
و در روایت دیگر امام علی در بیان راهکار برای کسی که خواهان راهکار در آخرالزمان بود، فرمود: «الْهَرَبَ الْهَرَبَ فَإِنَّهُ لَا یَزَالُ عَدْلُ اللَّهِ مَبْسُوطاً عَلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ مَا لَمْ یَمِلْ قُرَّاؤُهُمْ إِلَى أُمَرَائِهِمْ وَ مَا لَمْ یَزَلْ أَبْرَارُهُمْ یَنْهَى فُجَّارَهُمْ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلُوا ثُمَّ اسْتَنْفَرُوا فَقَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ اللَّهُ فِی عَرْشِهِ کَذَبْتُمْ لَسْتُمْ بِهَا صَادِقِینَ»[۳۳۵]: فرار، فرار که دامن عدالت خداوند بر این امّت گسترده خواهد بود مادامى که گویندگان به سوى فرمانروایانشان مایل نشوند، و مادامى که نیکوکارانشان بدکارانشان را باز میدارند که اگر چنین نکنند و آنگاه از بدکاران اظهار نفرت بکنند و به زبان «لا اله الا اللَّه» گویند خداوند در عرش خود میفرماید دروغ گفتید و شما این کلمه را از روى صدق و راستى نمیگوئید.
و این یعنی در آخرالزمان به دلیل زیادی انحرافات و آسیبها و گسیل شدن آنها به سوی مؤمنین، بهتر آن است که در مقابل آنها نباشیم و خود را در برابرشان قرار ندهیم زیرا احتمال مبتلا شدن به آنها وجود دارد و از هر طریقی که ممکن است باید تغییر وضعیت داد حتی اگر به اندازه جابجا شدن از یک اتاق به اتاق دیگر باشد.
و در روایت دیگری پیامبر فرمود: «سیأتی على الناس زمان لا یسلم لذی دین دینه إلا من فر من قریه إلى قریه و من شاهق إلى شاهق کالثعلب الرواغ …»[۳۳۶]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که هیچ دینداری سالم نمی ماند مگر اینکه مانند روباه مکار از آبادی به آبادی دیگری و از قله کوهی به قله کوه دیگری فرار کند.
۴-۱-۳- تمسک به کتاب و عترت
در روایت دیگری رسول خدا فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی رَاحِلٌ عَنْ قَرِیبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِیبِ فَأُوَدِّعُکُمْ وَ أُوصِیکُمْ بِوَصِیَّهٍ فَاحْفَظُوهَا إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هَادٍ وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»[۳۳۷]: ای گروه مردمان! من در همین نزدیکی است که از این دنیا رحلت کنم و به سمت عالم غیب بروم پس با شما وداع میکنم و شما را توصیهای میکنم که آن را حفظ و عمل کنید. به راستی که من دو چیز گرانبهاء را در میان شما به جای میگذارم. یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتم را که اگر بدانها چنگ زنید هرگز گمراه نشوید. من ترساننده هستم و علی هدایت کننده. و عاقبت از آنِ متقین است. و سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است.
و به همین دلیل است که رسولخدا فرمود: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْأُمُور کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ»[۳۳۸]: هر گاه کارها چون شب ظلمانى برایتان مشتبه و تاریک گردید، بر شما باد به قرآن.
راه و طریق اهل بیت در آخرالزمان به عیان آشکار است و هر که را خواهان آن باشد همانند خورشید میدرخشد همانطور که در روایتی امام صادق فرمود: «إِیَّاکُمْ وَ التَّنْوِیهَ أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ حَتَّى یُقَالَ مَاتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وَادٍ سَلَکَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَتُکْفَؤُنَّ کَمَا تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی أَمْوَاجِ الْبَحْرِ فَلَا یَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ وَ کَتَبَ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اثْنَتَا عَشْرَهَ رَایَهً مُشْتَبِهَهً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ قَالَ فَبَکَیْتُ ثُمَّ قُلْتُ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَهٍ فِی الصُّفَّهِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ»[۳۳۹]: بپرهیزید از فاش کردن اسرار مذهب، همانا بخدا که امام شما سالهاى سال از روزگار این جهان غایب شود و هر آینه شما در فشار آزمایش قرار گیرید تا آنجا که بگویند: امام مرد، کشته شد، به کدام دره افتاد ولى دیده اهل ایمان بر او اشک بارد، و شما مانند کشتیهاى گرفتار امواج دریا متزلزل و سرنگون شوید، و نجات و خلاصى نیست، جز براى کسى که خدا از او پیمان گرفته و ایمان را در دلش ثبت کرده و بوسیله روحى از جانب خود تقویتش نموده، همانا دوازده پرچم مشتبه برافراشته گردد که هیچ یک از دیگرى تشخیص داده نشود (حق از باطل شناخته نشود). مفضل گوید: من گریستم و عرضکردم: پس ما چه کنیم؟ حضرت به شعاعى از خورشید که در ایوان تابیده بود اشاره کرد و فرمود: اى ابا عبد اللَّه: این آفتاب را میبینى؟ عرض کردم: آرى، فرمود: به خدا امر ما از این آفتاب روشنتر است (یعنى علوم و معجزات و اخلاق و کمالات امام زمان براى راهنمائى مردم، به حق از آفتاب روشنتر است).
ولی با این حساب امامان معصوم ما را امر به تمسک به طریق درخشان ایشان در آن دوران تاریک و ظلمانی فرموده اند.
رسول خدا فرمود: « فإذا کان ذلک الزمان فعلیکم بالهرب قیل یا رسول الله وإلى أین المهرب قال إلى الله وإلى کتابه وإلى سنه نبیه»[۳۴۰]: پس چون به آن زمان رسیدید بر شما باد به فرار کردن. عرض شد یا رسول الله کجا فرار کنند؟ فرمود: به سوی خدا و کتابش و سنت پیغمبرش.
و در روایتی امام علی فرمود: «فَعَلَیْکُمْ بِالتَّمَسُّکِ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ عُرْوَتِهِ، وَ کُونُوا مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ الْزَمُوا عَهْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مِیثَاقَهُ عَلَیْکُمْ، فَإِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً، وَ کُونُوا فِی أَهْلِ مِلَّتِکُمْ کَأَصْحَابِ الْکَهْفِ، وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تَغُشُّوا أَمْرَکُمْ إِلَى أَهْلٍ أَوْ وَلَدٍ أَوْ حَمِیمٍ أَوْ قَرِیبٍ، فَإِنَّهُ دِینُ اللَّهِ الَّذِی أَوْجَبَ لَهُ التَّقِیَّهَ لِأَوْلِیَائِهِ فَیَقْتُلُکُمْ قَوْمُکُمْ وَ إِنْ أَصَبْتُمْ مِنَ الْمَلِکِ فُرْصَهً أَلْقَیْتُمْ عَلَى قَدْرِ مَا تَرَوْنَ مِنْ قَبُولِهِ، وَ إِنَّهُ بَابُ اللَّهِ وَ حِصْنُ الْإِیمَانِ لَا یَدْخُلُهُ إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ، وَ نَوَّرَ لَهُ فِی قَلْبِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى نَفْسِهِ»[۳۴۱]: بر شما باد بچنگ زدن بریسمان خدا و دستگیرهى محکم او، شما باند خدا و رسولش باشید پیمان رسول را بر خود واجب کنید، میثاق او به عهدهى شماست زیرا که اسلام اول غریب بود به زودى بسوى غربت برگردد شما در میان مردمانتان مانند یاران کهف باشید. زینهار که امر خود را آشکار کنید بر خانوادهى خود و فرزندان و دوستان و خویشانتان زیرا که دین خدای عز و جل، تقیه را براى دوستانش واجب کرده و اگر برسد شما را از طرف پادشاه فرصتى بر آنچه قدرت دارید اظهار کنید زیرا که تقیه باب خدا و حصار ایمان است، وارد نمىشود آن حصار را مگر کسى که خدا از او عهد و پیمان گرفته و دلش را نورانى کرده و او را بر نفسش چیره نموده.
و در روایت دیگری امام سجاد فرمود: «دین خدا به عقلهای ناقص و رأیهای باطل و قیاسهای فاسد درک نشود مگر به تسلیم. پس هر کس تسلیم ما شد سالم میماند و هر کس اقتداء به ما کرد هدایت یابد و هر کس به قیاس و رأی عمل کرد هلاک می شود»[۳۴۲].
در روایتی زراره از امام صادق سؤال کردند که مردم در آن زمان چه کنند –وقتی که امام زمانشان از ایشان غایب است-؟ فرمود: «یَتَمَسَّکُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِی هُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ»[۳۴۳]: به همان امرى که بر آن بودهاند متمسّک مىشوند تا آنکه بر ایشان روشن شود.
که احتمال زیاد مراد از آن امر، همان حفظ ایمان و سرمایه های معنوی و سیره وسنتهای متدینین است که در سایه ایمان به غیبت امام زمان در آن دورانِ آلوده به دست آوردهاند، میباشد. و بر این ایمان عقیده باشند تا امام زمان ظهور فرمایند.
و در روایتی رسول خدا در بیان راهکار میفرماید: «آنچه پیش شما معروف است بگیرید و آنچه منکر است عمل نکنید و قبول کنید آنچه را که خاصان شما میگویند و واگذارید آن چه را که عامه مردم میگویند»[۳۴۴].
۴-۱-۴- تقیّه
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:57:00 ق.ظ ]
|