مهر و محبتی که بچه ها از گذار با مادرشان دریافت می دارند ، کمتر است ، زیرا آن ها ناچارند برای تأمین غذا ، پوشاک و نیازمندی های فرزندانشان بیشتر کار کنند . در نتیجه فرصت ونیروی کمتری برای محبت کردن به فرزندانشان پیدا می‌کنند.

– مشکلات تحصیلی فرزندان خانواده بیشتر می شود ، زیرا پدر و مادر نمی توانند خود را درگیر تمامی فعالیت های درسی ، مدرسه ای فرزندانشان کنند . در نتیجه راندمان کار بچه های خانواده ،کمتر و مشکلاتشان بیشتر می شود .

– میزان هوش فرزندان کمتر می شود ، زیرا پدر و مادر مهارت و توان پرورش توانایی ها ومهارت های گوناگون فرزندانشان ، واز جمله مهارت های ذهنی شان ، را از دست می‌دهند و در طی دوران مدرسه رفتن ،دچار مشکلات ادراکی گوناگون می‌شوند .

۳- سطح سواد وفرهنگ خانواده : بی گمان ،هرچه سطح سواد وفرهنگ خانواده پایین تر باشد مسایل ومشکلات درسی ،تحصیلی فرزندان بیشتر است ،زیرا پدر ومادر نمی توانند به آن ها ،در انجام تکالیفشان کمک کنند. افزون براین ،چون نگرش پدر و مادر در باره درس خواندن و تحصیل نگرش مطلوب وجامع نیست ، نمی توانند انگیزه وعلاقه فرزندانشان را به تحصیل بالا ببرند . در نتیجه مسایل ومشکلات بی شماری در زمینه تحصیل خود پیدا می‌کنند .

۴- مشکلات خانوادگی : فقر اقتصادی و محرومیت های مالی خانواده از عوامل مهم در بروز مشکلات تحصیلی دانش آموزان است . بیشتر کودکان خانواده های محروم وکم درآمد جامعه اغلب به دلیل ضعف ‌و تحمل گرسنگی ، کمبود وسایل تحصیلی ، بیماری ، نابسامانی های خانوادگی وعدم ارضای نیازهای نخستین شان از انگیزه ، توان و استعداد کمتری برای تحصیل برخورد دارند(سلحشور،۱۳۹۱) .

۲-۸- عدم ارتباط میان خانه ‌و مدرسه :

یکی دیگر از عواملی که می‌تواند موجب بروز مشکلات تحصیلی دانش آموزان شود ، عدم حضور وارتباط پدر ومادر دانش آموزان در برنامه ها انجمن ها و میزگرد های مدرسه است . بی گمان هرچه ارتباط میان پدر ومادر ‌و مدرسه بیشتر باشد ، هماهنگی لازم برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشترمی شود . وهر چه ارتباط کمتر وضعیف تر باشد ، مسایل ومشکلات تحصیلی دانش آموزان بیشتر می شود .(سلحشور ،۱۳۹۱).

۲-۹- پیشینه مطالعاتی

۲-۹-۱- تحقیقات صورت گرفته در داخل کشور:

شاه مرادی (۱۳۷۶) در پژوهشی تحت عنوان « راه های بهبود کلاس‌های آموزشی خانواده از دیدگاه مدرسان شهر تهران ورابطه آن با جنسیت ، سابقه تدریس ، میزان و رشته تحصیلی مدرسان » انجام داده است که نتایج آن نشان می‌دهد : بین اعتقاد مدرسان آموزش خانواده با تحصیلات بالاتر و مدرسان با تحصیلات پایین تر ،در میزان موفقیت آن ها در کار برد تدریس در کلاس‌های آموزش خانواده تفاوت معنا داری وجود دارد ،بین اعتقاد مدرسان آموزش خانواده بر میزان همکاری مسئولان مدارس در برپایی کلاس‌های ‌و جنسیت این مدرسان رابطه معنا داری وجود دارد .بین میزان موافقت مدرسان دارای رشته‌های مرتبط با برنامه های آتی اجرا نشده انجمن اولیا ومربیان در زمینه کلاس های آموزش خانواده با میزان موافقت مدرسان دارای رشته‌های غیر مرتبط تفاوت معنا داری وجود دارد وهمچنین بین اعتقاد مدرسان آموزش خانواده نسبت به نقش کلاس‌های آموزش خانواده در هماهنگی روش های تربیتی وتربیت خانواده و مدرسه با سابقه تدریس آن ها رابطه معنا داری وجود دارد .

محمدی (۱۳۷۶) پژوهشی را تحت عنوان «بررسی نگرشهای والدین دانش آموزان شهرتهران برمیزان اثر بخشی برنامه های آموزشی خانواده در برآوردن نیازهای آموزشی آنان» انجام داده است .که در آن ازهفت موضوع سوال به عمل آمده است.از جمله: آیاکلاسهای آموزش خانواده اثربخشی لازم راداشته است ؟ جواب از نظر والدین مثبت بوده است .والدین بخصوص مادران از محتوا راضی بودند و مرتب و منظم در کلاس شرکت می‌کردند .اکثراً با انجمن واولیا ومربیان همکاری لازم را انجام می‌دادند و وجود این کلاسهارا در سطح تهران امیدوار کننده ارزیابی کردند.

چوبدار وجبرستانی (۱۳۸۰) :در پژوهشی به بررسی رابطه دوره های آموزشی خانواده بر افزایش آگاهی تربیت همسران شاهد از دیدگاه خود آنان در شهرستان های بوشهر وبرازجان پرداخته‌اند. سوال اساسی تحقیق این است که آیا دوره های آموزشی خانواده به شیوه فعلی در حد خود توانسته است آگاهی های تربیتی لازم را به والدین ارائه کند وآیا تغییرات لازم رادر رفتار والدین ایجاد ‌کرده‌است ؟ جامعه آماری شامل همسران شاهد شهرستان های بوشهر وبرازجان که در سال ۸۰-۷۹ در کلاس‌های آموزشی خانواده وابسته به بنیاد شهید شرکت داشته اند ،می‌باشد .نمونه آماری در مجموع ۱۰۰ نفر بوده اند ؛ که نتایج تحقیق نشان می‌دهد رابطه معنا داری بین دوره های آموزشی خانواده و افزایش آگاهی ها و دانستنی ها ی تربیتی همسران شاهد،بهبود راهنمایی تحصیلی ،هدایت دینی واخلاقی وبهداشت روانی فرزندان وجود دارد .

باقری رمدانی (۱۳۸۱) : در پژوهشی تحت عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سواد آموزان زن در کلاس‌های آموزشی دوره پایانی نهضت سواد آموزی در شهرستان های ساری ،نکا وبهشهر در سال تحصیلی ۸۱-۸۰ به نتایج زیر دست یافت .

۱- عوامل فردی ،آموزشی واجتماعی بر مشارکت سواد آموزان زن در کلاس های دوره پایانی تأثیر داشته است .

۲- عوامل فردی بر مشارکت سواد آموزان زن در کلاس‌های آموزشی دوره پایانی در افرادی که دارای فرزند بیشتری هستند ،تأثیر کمتری داشته است .

۳- عوامل آموزشی بر مشارکت سواد آموزان دوره پایانی در گروه سنی ۲۰-۱۵ سال،در مقایسه با دیگر ‌گروه‌های سنی تأثیر کمتری داشته است.

۴- عوامل اجتماعی بر مشارکت سواد آموزان زن در کلاس های آموزشی دوره پایانی در افرادی که دارای فرزند بیشتری هستند ،تأثیر کمتری داشته است .

کارشناس (۱۳۸۲) : پژوهشی را با عنوان «برسی میزان تحقق اهداف طرح آموزش خانواده از دیدگاه دبیران ،مدیران واولیا دانش آموزان شهرستان نجف آباد » انجام داد.که به نتایج زیر دست یافت .

الف) کاربست آموزش‌های تربیت دینی شامل % ۷۱٫۳ بالای متوسط ،%۲۲٫۷ در حد متوسط ، %۶ پایین تر از حد متوسط .

ب) کاربست آموزش‌های تربیت اجتماعی شامل : %۶۸٫۱ بالای متوسط ،%۲۴٫۱در حد متوسط و%۷٫۸ در پایین تر از متوسط .

ح) کاربسست آموزش‌های تربیتی جنسی %۶۷٫۸ بالای متوسط ،%۲۲٫۵ در حد متوسط ،%۹٫۷ پایین تر از متوسط.

د) بین دیدگاه های آزمودنی در کاربست تربیت دینی واجتماعی تفاوت معنا داری وجود ندارد (۵/<) ،لیکن بین نظرات آن ها در تربیت جنسی تفاوت معنا داری وجود دارد .

عباس نیا (۱۳۸۳) ؛ پژوهشی را با عنوان « میزان تأثیر آموزش خانواده برافزایش آگاهی والدین نسبت به تربیت فرزندانشان در دوره ابتدایی در استان قم انجام داده است .که به نتایج زیر دست یافته است :

– آموزش خانواده بر افزایش آگاهی تربیتی والدین نسبت به فرزندانشان مؤثر بوده است .

– آموزش خانواده بیش از سایر متغییرها ،بر افزایش آگاهی های والدین نسبت به ارتباط خانه ‌و مدرسه مؤثر بوده است.

– آموزش خانواده کمترین تأثیر را برآگاهی های والدین نسبت به تربیت دینی واخلاقی فرزندان داشته است.

– آموزش خانواده ،برافزایش آگاهی های والدین نسبت به ارتباط خانه ‌و مدرسه ،ویژگی های رشد فرزندان ، تربیت عاطفی و اجتماعی فرزندان ونقش والدین در کمک به فرزندان به طور معنا داری مؤثر بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت