۲- با اعمال قدرت IT : به طور انحصاری توسط IT تصمیم گیری می شود.

 

۳- ائتلافی ( فدرال ) : رهبران کسب و کار و مدیران سازمان به صورت گروهی و نیز شاید مدیران IT

 

۴- فئودال : رهبران اصلی کسب و کار و نمایندگان آن ها.

 

۵- انحصار دو جانبه : به صورت انحصاری بین IT و مدیران و یا رهبران کسب و کار.

 

۶- بی قاعده و هرج و مرج : منحصراً توسط هر فرد.

 

۲-۴-۷- حوزه های مورد توجه حاکمیت IT

 

حاکمیت IT یک مفهوم نسبتا جدید به عنوان یک رشته تعریف شده است و هنوز هم درحال تحول است. حاکمیت IT یک مسئولیت برای هئیت مدیره است تا بتوانند همواره از عملکرد IT و کسب و کار اطمینان حاصل کنند و به سهام‌داران در خصوص رسانیدن آن ها به منفعت اطمینان بدهند.

 

حاکمیت IT شامل فرهنگ، سازمان، سیاست ها و روش ها است که برای مدیریت IT برای کنترل در پنج حوزه اصلی ارائه شده است. (ISACA, 2012; National Computing Center, 2005) شکل شماره (۳-۲) حوزه های مورد توجه حاکمیت IT را برای درک نشان می‌دهد.

 

۱- اتحاد استراتژیک :

 

به حفظ ارتباط اهداف فناوری اطلاعات و اهداف کسب و کار و پیوند آن ها با یکدیگر تأکید می‌کند.

 

۲- تحویل ارزش :

 

بایستی فناوری اطلاعات سود های وعده داده شده را در برابر استراتژیها تحویل دهد و همچنین توجه به بهبود هزینه ها و اثبات ارزش درونی فناوری اطلاعات دارد.

 

۳-مدیریت منابع:

 

نظارت بر منابع مهم فناوری از قبیل برنامه ای کاربردی ، اطلاعات ، زیر ساختها ومنابع انسانی و همچنین یافتن منابع جدید در خصوص ارتقاء کسب و کار.

 

۴- مدیریت خطرات ( ریسک ) :

 

اطمینان از اینکه آیا فرایند ها همگی در جای خود درست عمل می‌کنند تا این اطمینان حاصل شود که از بروز خطرات و ایجاد ریسک جلوگیری شده است.

 

۵- ارزیابی عملکرد :

 

کاربردی کردن استراتژیها و یا عملیاتی کردن آن به اهداف قابل اندازه گیری ، اندازه گیری عملکرد IT و سهم آن در رسانیدن ارزش به کسب و کار .

 

 

 

شکل ۲-۳- حوزه های مورد توجه حاکمیت فناوری اطلاعات (National Computing Center , 2005 ;ISACA , 2012)

 

۲-۴-۸- حاکمیت فناوری اطلاعات و مدیریت فناوری اطلاعات

 

در واقع بین حاکمیت IT و مدیریت IT تفاوت وجود دارد و تفاوت آن در نوع فعالیت‌های است که در مفهوم آن وجود دارد. در واقع حاکمیت بیشتر به استراتژیها و اهداف بلند مدت فکر می‌کند در حالی که مدیریت به اجرای این استراتژیها و برنامه ریزی در خصوص رسیدن به اهداف با ارائه خدمات در حوزه IT. همان‌ طور که در جدول شماره (۲-۲) مشاهده می کنید IT هم به ‌عنوان یک ارائه کننده خدمات و هم به عنوان یک شریک استراتژیک مطرح می شود . ( ۲۰۰۳Gembergen,)

 

 

 

 

 

IT به ‌عنوان شریک استراتژیک IT به ‌عنوان ارائه کننده خدمات

    • IT برای رشد کسب و کار بشمار می‌آید.

 

    • بودجه با استراتژیهای کسب و کار هدایت می شود.

 

    • فناوری اطلاعات جزی منفک ناپذیر از کسب و کار معرفی می شود.

 

    • فناوری اطلاعات در کسب و کار به عنوان سرمایه گذاری معرفی شده است.

 

  • مدیران فناوری اطلاعات به عنوان حل کننده مشکلات کسب و کار هستند.
    • IT برای کارایی و اثر بخشی به کار می رود.

 

    • بودجه با معیارهای بیرونی هدایت می شود.

 

    • فناوری اطلاعات به طور جدا از کسب و کار معرفی می شود.

 

    • فناوری اطلاعات به عنوان هزینه برای کنترل دیده می شود.

 

  • مدیران فناوری اطلاعات به عنوان کارشناسان متخصص هستند.

جدول ۲-۲- IT به ‌عنوان ارائه کنند خدمات و به ‌عنوان شریک استراتژیک ( ۲۰۰۳Gembergen,)

 

مدیریت IT بیشتر به ارائه کننده خدمات متمرکز است و حوزه فعالیت آن بیشتر به درون سازمان خلاصه می شود و به بیشتر به حال فکر می‌کند در حالی که حاکمیت بیشتر به ‌عنوان شریک استراتژیک مطرح می شود و حیطه کاری آن هم به درون سازمان و هم خارج از سازمان است و بیشتر به آینده فکر می‌کند .در شکل شماره (۲-۴) شما این موضوع رو به وضوح مشاهده می کنید .(غضنفری و همکاران ,۱۳۹۰), (Gembergen,2003 ; Etzler, 2007 ; Sohal et al , 2002)

 

جهت گیری کاری

 

 

 

مدیریت IT

 

حال

 

بیرونی

 

درونی

 

آینده

 

جهت گیری زمانی

 

شکل ۲-۴- ارتباط حاکمیت و مدیریت فناوری اطلاعات (Etzler, 2007;Gembergen,2003)

 

۲-۴-۹- شیوه های استقرار حاکمیت IT

 

پیاده سازی حاکمیت IT به غیر از مواردی که در فوق ‌ذکر شد به عوامل دیگری از قبیل عوامل درونی و بیرونی نیز وابسته است وتاثیر می‌گیرد (Bowen et al , 2005) .از مهمترین عوامل درونی میتوان به ساختار سازمانی اشاره کرد (ساختارهای متمرکز و ساختارهای غیر متمرکز) و یا سایر ساختارها که در شیوه پیاده سازی حاکمیت IT مؤثر هستند. از مهمترین عوامل درونی دیگری که در این خصوص مؤثر است می توان به نوع نگرش مدیریت نیز نام برد. وجود کمیته های راهبری IT که در آن مدیران ارشد و مدیران اجرایی و مدیران فناوری اطلاعات عضو آن هستند و همواره در این کمیته ها فرایند ها را تحت هدایت ، راهبری ، کنترل خود قرار می‌دهند. در واقع کار این کمیته ترجمه و تبدیل اهداف سازمان به برنامه های کاربردی می‌باشد.(Bowen et al, 2005) برای ایجاد یک شیوه مناسب در استقرار و پیاده سازی موفقیت آمیز حاکمیت IT بایستی به موارد ذیل توجه کنیم .

 

ساختار حاکمیت IT : مستلزم وجود یک وظیفه مسئولیتی برای ساخت تصمیم های IT می‌باشد که می توان به تشکیل یک کمیته راهبری ( کمیته فرمان) اشاره کرد. کار اصلی این کمیته همان‌ طور که قبلا گفته شد ترجمه اهداف سازمان به برنامه های کاربردی می‌باشد.

 

حاکمیت IT به ‌عنوان یک فرایند :فرآیندهای حاکمیت IT شامل پیاده سازی تکنیک های مدیریت IT و برقراری استراتژیها و سیاست‌های IT می‌باشد. همچنین در تعریف دیگر عنوان می شود ، فرایند حاکمیت IT شامل مجموعه ای از فرآیندهاست برای مدیریت IT . برای مثال هماهنگی IT با اهداف کسب و کار ، تامین منابع پروژه های IT ، و نظارت بر عملکرد IT.

 

سنجش نتایج IT : برای مؤثر واقع شدن حاکمیت IT ، سازمان‌ها می بایست عملکرد IT را از طریق یک سیستم اندازه گیری مناسب کنترل نماید.

 

۲-۴-۱۰- چارچوبهای اعمال حاکمیت فناوری اطلاعات

 

برای اینکه بتوان حاکمیت فناوری اطلاعات را در سازمان اعمال نمود ، نیاز به یک ابزار قدرتمند است که از طریق آن بتوان آن را پیاده سازی نمود. چارچوب های از قبیل COBIT1 ، ITIL2،COSO3 ،ISO/IEC4 ۲۷۰۰۲ ، ۵CMMI ، ۶PMBOK همه آن ها از ۲۰ % تا ۱۰۰% پوششی دهی دارند که در این میان چارچوب کوبیت (COBIT ) از طرف خبرگان و محققان توصیه شده است .

 

۱- Control Objective for Information and related Technology

 

۲- Information Technology Infrastructure Library

 

۳- Committee of Sponsoring Organizations of the Treadway Commission

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت