۳- مهارت­ های اجتماعی:

این خرده مقیاس بر جنبه­ های رفتاری از قبیل توانایی وارد شدن در موقعیت­های جدید و سازگاری اجتماعی تأکید می­ کند و مهارت­ های ارتباطی بنیادی نظیر گوش دادن فعال، عمل کردن جسورانه و همچنین برقراری، نگهداری و شکستن رابطه را اندازه ­گیری می­ کند. کارایی مهارت­ های اجتماعی به توانایی فرد جهت نفوذ بر هیجانات فرد دیگر بستگی دارد. اگر نتوانیم هیجانات ناگهانی خود را کنترل کنیم و فاقد همدردی باشیم، شانس کمی وجود دارد که بتوانیم در روابط خود کارآمد و مفید عمل نماییم. مهارت­ های اجتماعی بر مدیریت روابط، نفوذ ارتباطات، مدیریت تعارض، رهبری، تغییرات مرز­های ساختاری، همکاری گروهی و تشریک مساعی تأثیر بسزایی دارد (عصاری، ۱۳۹۱: ۳۴-۳۵). در ادامه مؤلفه های هوش اجتماعی در قالب نمودار۲-۱ قابل نمایش است.


هوش اجتماعی

مهارت های اجتماعی

آگاهی اجتماعی

پردازش اطلاعات

شکل ۲-۱٫ مؤلفه های هوش اجتماعی ( سیلورا، ۲۰۰۱)

۶٫ هوش اجتماعی از دیدگاه گلمن

بلوچ[۶۸] (۲۰۱۱) محتوای هوش اجتماعی و مؤلفه­ های آن را از نظر گلمن در دو مقوله: ۱- آگاهی اجتماعی و ۲- مهارت اجتماعی شرح می­دهد:

۱- آگاهی اجتماعی

آگاهی اجتماعی: توانایی گوش دادن به دیگران، درک کامل افکار و احساسات افراد، توانایی تصمیم ­گیری، به رسمیت شناختن فرهنگ، جنبه­ های ارزشی و اینکه چگونه این جنبه­ ها بر رفتار و اعمال افراد تأثیر دارند تعریف می­ شود (فریبورگ و دیگران، ۲۰۰۵: ۳۴ و جنی، ۲۰۰۶: ۳۰۸). آگاهی اجتماعی طیف گسترده ­ای است که از اولین احساس ما درباره حالت درونی طرف مقابل، تا درک احساسات و رفتار او در موقعیت­های پیچیده، ادامه دارد. یا به عبارتی ساده­تر همان چیزی است که ما درباره دیگران حس می­کنیم. این گستره شامل موارد زیر است:

همدلی اولیه؛ احساس کردن چیزی به همراه دیگران یا احساس کردن علائم عاطفی غیر کلامی است. هماهنگی و سازگاری: گوش کردن با پذیرش کامل؛ هماهنگی با فرد مقابل، هماهنگ سازی ‌می‌باشد. هماهنگی به معنای توجهی است که از همدلی لحظه­ای فراتر می­رود و به حضوری کامل و با ثبات تبدیل می­ شود که رابطه صمیمانه را ممکن می­سازد.

درک همدلانه: درک کردن افکار، احساسات و مقاصد دیگری ‌می‌باشد. درک همدلانه، بر اساس همدلی اولیه شکل ‌می‌گیرد، امّا درک واضحی از احساسات و رفتار دیگری را نیز ‌به این همدلی احساسی می ­افزاید.

شناخت اجتماعی: شناخت اجتماعی به فرایندی گفته می­ شود که به کمک آن رفتاری در پاسخ به یک هم نوع ایجاد می­ شود. شناخت اجتماعی در انسان، محصول فرایند­هایی است که طی آن یک فرد، خود و هم نوعانش را درک می­ کند (اختیاری، ۱۳۸۹: ۳۴۰).

۲– مهارت اجتماعی

این مؤلفه در روابط با دیگران، به خوبی کنار آمدن با عواطف خود و دیگران، فهم دقیق موقعیت­ها و شبکه­ های اجتماعی، مهارت خوب گوش کردن و خوب ابراز وجود کردن، حل تضاد­ها و تعارض­ها و استفاده از این مهارت ­ها برای متقاعد سازی رهبری و مدیریت تعریف می­ شود (ملکی آوارسین و سید کلان، ۱۳۸۷: ۱۱۹). مهارت اجتماعی شامل مواردی که در ادامه ذکر می­شوند، می­باشند:


هماهنگی و انطباق: رفتار­های متقابل مناسب و روان را در سطح غیر کلامی، هماهنگی و انطباق گویند.

ابراز وجود: ابراز وجود به عنوان توانایی دفاع از خود و نیز توانایی «نه گفتن» به تقاضا­هایی که فرد نمی­خواهد انجام بدهد تعریف می­ شود (آدام ریتا[۶۹]،۲۰۱۰: ۳۱).

نفوذ و اثر گذاری: به معنی شکل دهی به نتیجه تبادل­های اجتماعی ‌می‌باشد. برای آنکه فرد تأثیری سازنده از خود بر جای بگذارد لازم است به نحوی ابراز وجود کند که نتیجه اجتماعی مطلوب را ایجاد کند. افرادی که به طرزی شایسته ابراز وجود ‌می‌کنند، از دیدگاه دیگران قابل اعتماد و دوست داشتنی هستند و به طور کلّی تأثیری مطلوب ایجاد ‌می‌کنند.

ابراز توجه و رسیدگی: یعنی اهمیّت دادن به احتیاجات سایرین و عمل کردن بر طبق این احتیاجات (گلمن ۲۰۰۶، به نقل از بلوچ، ۱۳۸۹: ۱۵۱-۱۷۲).

مؤلفه های هوش اجتماعی از دید صاحب نظران

کوزمیتزکی و جان [۷۰](۱۹۹۳) بیان کرده‌اند که هوش اجتماعی از هفت مؤلفه تشکیل شده است :

دیدگاه خلق و خو و حالت های درونی افراد دیگر، توانایی کلی برای کنار آمدن با افراد دیگر، دانش درباره قوانین اجتماعی و زندگی اجتماعی، بینش و حساسیت در موقعیت های اجتماعی پیچیده، استفاده از تکنیک های اجتماعی برای نفوذ در دیگران، دیدگاه گیری و سازگاری اجتماعی.

سیلبرمن[۷۱] (۲۰۰۰) هوش اجتماعی و صفات فردی که هوش اجتماعی را می‌سازند بر مبنای هشت جنبه بررسی ‌کرده‌است:

درک و فهم دیگران، بیان احساسات و ایده های شخصی، بیان نیازهای خود شخص، ارائه و دریافت بازخورد از شخص مورد تماس، تحت تأثیر قرار دادن و ترغیب دیگران، ارائه راه حل های نوآورانه به موقعیت های پیچیده، کارکردن به صورت مشارکتی به جای انفرادی کار کردن، عضو خوب تیم بودن، اتخاذ نگرش مناسب که در رویدادها به بن بست می‌رسند.

بر اساس نظر بوزان[۷۲] (۲۰۰۲) هوش اجتماعی از هشت مؤلفه تشکیل شده است:

خواندن ذهن شخص، درک و فهم افراد از طریق استفاده از داده های ارتباطی غیر کلامی، کلامی و علائم بدنی آن ها، مهارت های گوش دادن فعال، اجتماع پذیری، تحت تأثیر قرار دادن دیگران، فعال بودن در رسانه های اجتماعی، مذاکره گفتگو و حل مسائل اجتماعی، ترغیب و اقناع، داشتن رفتار مطلوب در موقعیت های اجتماعی (دوگان و چتین، ۲۰۰۹: ۷۱۴).

ویژگی­های هوش اجتماعی:

داشتن هوش اجتماعی باعث می شود تا با دیگران ارتباط بهتری داشته باشیم و توانایی تفاهم و مدیریت در مردان و زنان نشانه هوش اجتماعی است. واکنش مغز در فرایند هوش این است که از شخص خواسته می­ شود عاقل تر و پخته تر عمل کند. مغز انسان پیچیده­ترین، پیشرفته­ترین و قدرتمند­ترین ارگانی است که در جهان شناخته شده است پس سر و کار داشتن با تعداد زیادی مغز نشانه بلوغ است، کسانی که از لحاظ اجتماعی هوش بالایی دارند، برای برقراری ارتباط با دیگران و فهمیدن صحبت های آنان مجبورند از همه قدرت مغز و بدنشان استفاده کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت