درآمد
مکانیسم های حمایت اجتماعی

منبع: فرانکر برگر ۱۹۹۳
بر اساس نظر فرانکر برگر، (۱۹۹۳) وضعیت تغذیه‏ای خانوار از منابع در دسترس خانوار، قدرت بدست آوردن منابع، توانایی کنترل و مدیریت منابع در داخل خانوار و امنیت تغذیه‏ای که خود تحت تأثیر دریافت غذای کافی، مراقبت کافی و بهداشت و سلامت کافی قرار دارد تأثیر می‏پذیرد.
سند منتشر شده کمیته تغذیه سازمان ملل متحد، (۱۹۸۷) امنیت غذایی خانوار را به شکل زیر تعریف نموده است:
زمانی خانوار در امنیت غذایی بسر می‏برد که به غذای مورد نیاز برای یک زندگی سالم برای تمام اعضاء خود از نظر کیفیت، سلامت و همچنین قابلیت قبول از نظر اجتماعی دسترسی داشته و در خطر ریسک از دست دادن این دسترسی قرار نمی‏گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعریف گسترده‏تری از امنیت غذایی که در آن شاخص‏هایی که به آنها شاخص‏های کیفیت زندگی اطلاق می‏شود گنجانده شده موجود است. بر اساس این تعریف، امنیت غذایی در برگیرنده امنیت زندگی در سطح خانوار و تمام اعضاء داخل خانوار می‏باشد و شامل دسترسی فیزیکی و دستیابی اقتصادی به رژیم غذایی ترازمندی آب آشامیدنی سالم، بهداشت محیط، تحصیلات ابتدایی و نیازهای بهداشتی می‏باشد بر اساس این تعریف جورج، (۱۹۹۹) نکات زیر را در مورد امنیت غذایی استخراج نموده است.
امنیت غذایی در برگیرنده رشد اقتصادی و بخصوص دسترسی به منابع می‏باشد.
امنیت غذایی در تماس مستقیم با تحصیل بخصوص تحصیل زنان می‏باشد.
برنامه‏های دسترسی به امنیت غذایی بایستی در بر گیرنده برنامه‏های جمعیتی (پایین اوردن نرخ زاد و ولد و با پایین آوردن نرخ مرگ و میر نوزادان) باشد.
برنامه‏های دسترسی به امنیت غذایی بایستی محیط زیست را نیزدر نظر بگیرد.
امنیت غذایی موضوعی مرتبط با دموکراسی می‏باشد.
مشارکت مردم و پاسخگویی حکومت راهکارهای مقابله با گرسنگی و سوء تغذیه می‏باشند.
سه سازمان غیر دولتی که برنامه کمکهای غذایی فائو را اجرا می‏ نمایند تعریف زیر را از امنیت غذایی ارائه داده ‏اند این یک تعریف بسط یافته است که توسط بانک جهانی ارائه گردیده است (فائو، ۱۹۹۵)، بر اساس تعریف بانک جهانی امنیت غذایی عبارت از دستیابی غذای کافی برای یک زندگی سالم و فعال توسط تمام مردم در تمام زمانها می‏باشد (بانک جهانی، ۱۹۸۶). در تعریف بسط یافته فائو درباره تمامی اجزا تعریف بالا توضیحاتی به شرح زیر ارائه گردیده است.
امنیت غذایی جامعه
وضعیتی که در آن تمام ساکنان جامعه در دست آوردن غذا و فرهنگ رژیم غذایی قابل قبول و مواد مغذی مناسب را از طریق یک سیستم غذایی پایدار است که جامعه در آن بر اساس، عدالت اجتماعی و دموکراتیک تصمیم گیری کند (هام و ریس، ۲۰۰۳)
عدم دسترسی به غذا به دلیل فاصله بین خانواده ها و معلولیت جسمی یا اجتماعی و یا فقدان مهارت های پخت و پزغذا و یا داشتن دانش محدود را می گویند (کاراهر ، لوید و همکاران، ۲۰۱۰)
دستیابی به غذا
دسترسی به غذا شرط لازم بوده ولی شرط کافی برای خاتمه گرسنگی نمی‏باشد، به این منظور نیاز به دستیابی تضمین شده به غذا می‏باشد. این دستیابی تضمین شده متشکل از درآمد یا فرصت‏های کاری و یا قدرت بدست آوردن غذا از طریق تولید مبادله ویا برنامه‏های حقوق اجتماعی می‏باشد.
توسط تمام مردم
امنیت غذایی در سطوح ملی و یا منطقه‏ای ضرورتاً شاخص امنیت غذایی درسطح محلی ویا شخصی نمی‏باشد در اغلب مواقع ناهمخوانی‏های عمده‏ای در زمینه امنیت غذائی بین مناطق، جوامع، خانوارها و افراد دیده می‏شود.
در تمام اوقات
جهان همراه با امنیت غذایی نیاز به محیطی با ثبات و همراه با صلح دارد. ناآرامی‏های اجتماعی و درگیری‏های خارجی (جنگ‏ها) و بلایای طبیعی به شدت تولید غذا، بازار رسانی وآماده سازی و مصرف آن را از روند طبیعی خود خارج می‏ نمایند.
امنیت کافی…برای یک زندگی فعال و سالم
امنیت غذایی به این مفهوم است که خانوارها و افراد به غذای کافی چه از نظر کمیت چه از نظرکیفیت به منظور برآوردن احتیاجات غذایی‏شان دسترسی داشته باشند. البته عرضه غذای کافی تنها شرط برای تضمین یک زندگی فعال وسالم به شمار نمی‏رود و بدون دستیابی به بهداشت کافی،آب آشامیدنی سالم و سایر خدمات اساسی لازم غذای عرضه شده به شکل مناسبی بکار برده نمی‏شود.
ون و همکاران، )۱۹۹۲( امنیت غذایی را بصورت دستیابی تمام مردم جهان درتمام زمان‏ها به غذای لازم برای یک زندگی سالم تعریف نموده است. براساس نظریه براون و همکاران دستیابی به غذای مورد نیاز شرط ضروری بوده ولی شرط کافی برای زندگی سالم به شمار نمی‏آید و عوامل دیگری مانند بهداشت محیط و ظرفیت خانوار و بخش عمومی برای مراقبت از اقشار ضعیف وآسیب پذیر جامعه در این زمینه دارای نقش می‏باشند.
آژانس توسعه بین‏المللی ایالات متحده امنیت غذایی را بعنوان وضعیتی که درآن تمام مردم در تمام زمان‏ها از دسترسی فیزیکی و دستیابی اقتصادی به غذای کافی برای برآورده نمودن نیازهای یک زندگی سالم و ثمربخش برخوردارند تعریف نموده است (USIAID[25], 1992). براساس این تعریف امنیت غذایی یک مفهوم گسترده و پیچیده بوده که توسط عوامل کشاورزی- فیزیکی، اجتماعی اقتصادی و عوامل زیست محیطی معین می‏شود (کمپبل، ۱۹۹۱، ون و همکاران، ۱۹۹۲). علاوه بر این امنیت غذایی بوسیله اندازه‏گیری مفاهیم مجزایی مانند دسترسی فیزیکی، دستیابی اقتصادی و بهره‏وری غذا تعریف می‏شود و می‏توان گفت که افراد گرفتار عدم امنیت غذایی یکی از مفاهیم دسترسی، دستیابی و بهره وری را از دست داده ویا در ریسک از دست دادن آن می‏باشند (خان و شیرانی، ۲۰۰۳ ).
در بین تعاریف ارائه شده تعدادی مفهوم امنیت غذایی را به نحوی گسترش داده ‏اند که در برگیرنده عناصر مورد قبول اجتماعی[۲۶] می‏باشد (رادیمر و همکاران، ۱۹۸۹؛ کندال و همکاران، ۱۹۹۵) از طرفی چمبرز، (۱۹۹۱) مفهوم پایداری را برای نخستین بار در تعریف امنیت غذایی گنجانده است.
برخی از سازمان‏ها و موسسات تحقیقاتی مفاهیمی نظیر قابلیت اتکا[۲۷]، خود مختاری[۲۸] و برابری[۲۹] را در تعریف ارائه شده خود از امنیت غذایی گنجانده‏اند.
یک سیستم غذایی قابل اتکا به عرضه مواد غذایی در طی تغییرات فصلی، آب و هوایی وتغییرات شرایط اجتماعی و اقتصادی ادامه می‏دهد. این سیستم به نحوی انعطاف پذیر است که اثر شوک‏های خارجی، بلایای طبیعی شوک‏های اجتماعی را به خوبی خنثی نموده و به عرضه غذا ادامه می‏دهد. در این مورد بایستی بیاد داشت که دستیابی به غذا می‏تواند توسط بلایای طبیعی نظیر خشکسالی و یا بلایای ساخته بشر مانند جنگ‏ها و سقوط دفعی قیمت‏ها، نوسانات شدید در نرخ برابری ارز ، از دست رفتن یک بازار بزرگ و یا تحمیل تحریم اقتصادی مختل گردد. قابلیت اتکا مفهومی کاملا مجزا از پایداری می‏باشد چیزی که این دو مفهوم را به شکل خاصی در زمینه مطالعات امنیت غذایی از یکدیگر مجزا می‏نماید مسئله زمان می‏باشد در حالیکه قابلیت اتکا در دوره زمانی کوتاه‏تری مانند فصل، سال و یا دهه مورد بررسی قرار می‏گیرد مفهوم پایداری در دوره‏های زمان طولانی‏تری مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد (امنیت غذایی جهانی[۳۰]، ۱۹۹۷).
به خود مختاری یا خود اتکایی در زمینه بررسی‏های مربوطه به امنیت غذایی در بحث‏های بین المللی مربوط به موضوع اهمیت زیادی داده نمی‏شود. مانند عشق و آزادی مفهوم خودمختاری و یا خوداتکایی در این زمینه مفاهیمی بیشتر کیفی می‏باشند که البته از اهمیت آنها نمی‏کاهد. این مفاهیم اساسا در رابطه با روابط قدرت بین کشورها و گروه‏های جامعه بحث می‏کنند. در زمینه ملی خود مختاری به این معناست که دولت‏های ملی تحت تاثیر مطالب دیکته شده توسط سایر کشورها و سازمان‏های بین المللی که در آنها از قدرت چانه زنی بالایی برخوردار نبوده و سیاست‏های اتخاذ شده و قوانین وضع شده توسط این سازمان‏ها و کشورها می‏تواند سیستم غذایی آنها را تحت تاثیر قرار دهد، قرار نمی‏گیرند. خودکفایی بالاتر ملی در زمینه تولید غذا می‏تواند موجب افزایش درجه خود مختاری شود ولی البته بایستی به یاد داشت که این عامل فقط یکی از عوامل دربین عوامل متعدد می‏باشد (امنیت غذایی جهانی[۳۱]، ۱۹۹۷).
مفهوم برابری در مورد چگونگی تضمین این مطلب که کلیه گروه‏های اجتماعی و افراد از دسترسی مساوی به غذا در تمام زمان‏ها برخوردار باشند بحث می‏نماید که البته این مفهوم نقطه مرکزی کلیه بحث‏ها و گفتگوهای راجع به امنیت غذایی را تشکیل می‏دهد.
سراج الدین، (۲۰۰۰) امنیت غذایی را به شکل موضوعی کاملا پیچیده در برگیرنده ؛ نه فقط تولید بلکه دستیابی، نه فقط ستاده بلکه روند تولید، نه فقط تکنولوژی بلکه سیاستگذاری، نه فقط جهانی بلکه ملی نه فقط ملی بلکه خانوار، نه فقط روستایی بلکه شهری نه فقط مقدار بلکه محتوا می‏باشد تعریف نموده است.
دپارتمان کشاورزی ایالات متحده (USIAID[32], 2000) تعریف زیر را برای امنیت غذایی پیشنهاد نموده است. براساس این پیشنهاد امنیت غذایی زمانی موجود است که تمام افراد در تمام زمان‏ها از دسترسی فیزیکی و دستیابی اقتصادی به غذای کافی برای برآورده نمودن نیازهای یک زندگی فعال و سالم برخوردار باشند.
تایمر، (۲۰۰۰) امنیت غذایی را بصورت محیطی تعریف نموده است که در آن پایین ترین قشر درآمدی جامعه از احتمال نزدیک به صفر در معرض قحطی قرار گرفتن برخوردار باشند.
اعلامیه رم در مورد امنیت غذایی جهان و برنامه نشست جهانی غذا در سال ۱۹۹۶ که توسط اغلب کشورهای جهان پذیرفته شده‏اند امنیت غذایی را وضعیتی تعریف نموده‏اند که درآن تمام مردم درتمام اوقات به منظور برآورده نمودن نیازهای غذایی فردی برای یک زندگی فعال وسالم از دسترسی فیزیکی و دستیابی اقتصادی به غذای مورد ترجیح خود برخوردارند (فائو، ۱۹۹۶). بر اساس نظر گولاتی، ۲۰۰۰ این تعریف ارائه شده از امنیت غذایی پنج موضوع اساسی را مد نظر دارد که عبارتنداز:
الف) امنیت غذایی به همان مقدارکه مربوط به دستیابی اقتصادی یا بهره مندی از غذا می‏باشد که مربوط به دسترسی فیزیکی به غذا نیز می‏باشد.
ب) امنیت غذایی مسئله‏ای است که مربوط به تمام اقشار مردم بدون توجه به سطح درآمد سن، میزان تحصیلات و جنسیت و غیره می‏گردد.
ج) غذا بایستی در تمام اوقات (زمان جنگ، ناآرامی‏ها و شورش‏های اجتماعی ویا بلایای طبیعی) در دسترس باشد.
د) غذا بایستی سالم بوده از نظر مواد مغذی منجر به زندگی سالم بشود.
ه) غذا بایستی به مقدار کافی و با توجه به ترجیحات و سلیقه مصرف کننده در دسترس باشد.
فائو، (۲۰۰۱) امنیت غذایی را بصورت دسترسی تمام مردم در تمام زمان‏ها به موادغذایی که از نظر تغذیه‏ای کافی و سالم (کیفیت،کمیت وتنوع) برای یک زندگی سالم و فعال باشد تعریف نموده است. برای رسیدن به این هدف، بوجود آوردن شرایطی که در آن تمام مردم بتوانند غذای مورد نیاز خود را تامین نموده و به خوبی و از راه‏های شرافتمندانه و به شکل پایدار تغذیه شوند یک اجبار می‏باشد. براساس این تعریف امنیت غذایی برسه ستون اصلی استوار است که عبارتنداز:
غذا بایستی در دسترس باشد به این معنی که مقدار کافی از غذای با کیفیت خوب وسالم بایستی تولید شده ویا در سطح ملی ومحلی وارد شود.
غذا بایستی قابل دسترسی بوده به این مفهوم که بایستی در محل‏های مصرف توزیع شده و از نظر قیمت قابل دستیابی باشد.
و در نهایت غذای ذکر شده بایستی توسط افراد به بهترین شکل بکار برده شود تا افراد بتوانند زندگی سالمی داشته و به خوبی تغذیه شوند (مقدار کافی و با تنوع مناسب بر اساس نیازهای افراد).
عالمگیر و همکاران، (۱۹۹۱) امنیت غذایی را به دریافت غذا در سطح فرد و در دسترس بودن غذا در سایر سطوح (خانوار، محلی و ملی) مرتبط دانسته اند. خانوارهایی که درامنیت غذایی بسر می‏برند را بصورت خانوارهایی که غذا را به منظور تأمین حداقل ضروریات دریافت غذا برای تمام اعضاء در دسترس دارند توصیف نموده‏اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت