فایل های مقالات و پروژه ها | ۳-۲-۲-۲ تقسیم بندی صنعت از نگاه های گوناگون – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
-
- سایر واسطهگریهای مالی
- حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات
البته لازم به ذکر است که تقسیمبندی فوق، الزاماًً متداولترین گروهبندی صنایع نیست؛ به طور مثال در برخی از متون کاشی و سرامیک، سیمان، آهک و گچ و سایر محصولات کانی غیر فلزی مجموعا یک گروه با نام صنعت سرامیک یا کانی غیرفلزی را تشکیل میدهند و یا تمام گروههای مربوط به تهیه غذا، در گروه صنایع غذایی قرار میگیرند. همچنین علاوه بر موارد فوق، صنایعی مانند صنعت گردشگری و صنایع دستی نیز در برخی متون در ردیف گروههای صنعت قرار میگیرند.
۲-۲-۲-۲ تقسیمبندی صنایع
با توجه به مشابهتهایی که به لحاظ فرایند تولید، نحوه بازاریابی، نحوه مدیریت، حجم سرمایه، نوع ماشینآلات مورد استفاده، نوع مواد اولیه مورد نیاز و غیره بین گروههای مختلف صنعت وجود دارد، گروههای مختلف صنعت را میتوان از جنبههای مختلف تقسیمبندی نمود. برخی از این تقسیمبندیها به قرار زیر میباشند:(پورتر، ۱۳۸۴)
صنایع سنگین، صنایع سبک
صنایع متمرکز، صنایع غیرمتمرکز
صنایع جهانی، صنایع محلی
۳-۲-۲-۲ تقسیم بندی صنعت از نگاه های گوناگون
میتوان از منظرهای مختلف صنعت را تقسیم بندی نمود به طور مثال بر اساس کاربر و یا سرمایه بر بودن آن و یا… در واقع تقسیم بندی صنایع به روشهای مختلف با توجه به هدف کاربرد آن صورت میپذیرد که در ادامه به تعدادی از آن ها اشاره می نمائیم.(پورتر،۱۳۸۴)
از دیدگاه تکنولوژیک
چنان چه بخواهیم صنعت را بر اساس انواع فناوری میتوان صنایع را از منظر تکنولوژی تقسیم بندی نمود:
-
- صنایع با فناوری برتر شامل صنایع هوا فضا، تجهیزات اداری، الکترونیک،ارتباطات و داروسازی
-
- صنایع با فناوری متوسط- برتر شامل صنایع تولید ابزار علمی، وسایل نقلیه موتوری، ماشین آلات الکتریکی، موارد شیمیایی، دیگر تجهیزات حمل و نقل، تجهیزات غیر برقی
-
- صنایع با فناوری متوسط پائین شامل صنایع تولید پلاستیک و لاستیک، فلزات غیر آهنی، فلزات آهنی، مصنوعات فلزی، پالایش نفت و کشتی سازی
- صنایع با فناوری پائین شامل صنایع نشر و چاپ، نساجی، صنایع غذایی، چوب و اثاثیه چوبی، تولید انواع نوشیدنی و تنباکو ( اطلاعات نوآوری اتحادیه اروپا، ۲۰۰۰).
از دیدگاه دانش
همه صنایع به نحوی وابسته به دانشی هستند که به صورت داده، وارد سیستم می شود، می توان دانش را به اقسام گوناگون تقسیم بندی نمود که هر یک از آن ها به نوعی در صنعت کاربرد دارند.در یک تقسیم بندی از دانش می توان آن را به ۵ شکل کلی طبقه بندی نمود :
-
- دانش درباره حقایق[۱۳]
-
- دانشی که درباره طبیعت جهان، اجتماع و فکر بشر است[۱۴].
-
- دانشی که مربوط به روابط اجتماعی در جهان، و درباره دانشی که چه کسی چه میداند و چه کسی چه کاری میتواند انجام دهد است[۱۵].
-
- دانشی که در یک اقتصاد پویا و انعطاف پذیر بسیار مهم هستند.[۱۶]
- دانشی که به حرفه مربوط میشود، توانمندی انجام کاری در سطح عملیاتی و اجرایی است.[۱۷]
در تقسیم بندی دیگری که از دانش می توان ارائه نمود بر اساس میزان مستند شدن آن میباشد که در حقیقت دانش در دو گروه مجزا قابل تقسیم میگردد:
-
- دانش ضمنی[۱۸] : دانشی که از طریق تجربه حاصل شده است و به آموزش و یا دوره های رسمی مربوط نیست.
- دانش صریح[۱۹] :که از طریق آموزشهای و دوره های رسمی به دست میآید.
دراکر[۲۰] معتقد است که «دانش اکنون به یک فاکتور تولید تبدیل شده است که هم سرمایه و هم نیروی کار را به کناری می نهد»(دراکر،۱۹۹۳). سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه[۲۱] برای اولین بار در سال ۱۹۹۵گزارش مربوط به اقتصاد مبتنی بر دانش را منتشر نمود و در سال ۱۹۹۶ در گزارشی جامع تر، علاوه بر معرفی این مفهوم، شاخص های اندازه گیری آن را نیز پیشنهاد نموده است(OECD, 1995).
درگزارش مذکور چنین آمده است که «اکنون دانش به عنوان محرک بهره وری و رشد اقتصادی شناخته می شود. تئوری جدید رشد نشان دهنده تلاش برای فهم نقش دانش و فناوری در به حرکت درآوردن بهره وری و رشد اقتصادی است»(OECD, 1996).
در نهایت می توان بیان کرد که بعضی صنایع نسبت به بقیه بیشتر دانش محور میباشند. واژه صنایع دانش محور معمولاً به آن صنایعی اتلاق می شود که به طور نسبی بر فناوری و نیروی انسانی شان به عنوان داده متمرکز میباشند.
از دیدگاه سبک و سنگین بودن صنایع
صنعت سنگین، اصطلاحاً به تولید انبوه، ابزار کار،مواد اولیه و ماشین آلات اطلاق میگردد، به نحوی که
میتوان آن را تولید برای تولید دانست. چرا که صنایع سنگین عموماً وسایل، ابزار و ماشین آلاتی را تولید
میکنند که در بخش های دیگر تولید به کار میآیند. یعنی وسایل تولید، سخت افزار ها و ماشین آلاتی را پدید می آورند که از آن ها در مرحله تولید برای مصرف استفاده می شود.
صنعت سبک، به صنعتی گفته می شود که با به به کارگیری ابزار و ماشین آلات( ساخته شده در صنایع سنگین) به تولید انبوه کالاها و خدماتی می پردازد که در جامعه جهت مصرف به بازار عرضه میشوند.
از دیدگاه کاربر و سرمایه بر
صنعت سرمایه بر به صنعتی اطلاق میگردد که در آن میزان زیادی از تجهیزات و به طور کلی کالاهای سرمایه ای در مقایسه با نیروی کار و ستانده ها به کار رفته و بدین ترتیب نسبت بالایی از هزینه ها به منظور خرید، تعمیرات و نگهداری و استهلاک تجهیزات و به طور کلی کالاهای سرمایه ای مصرف شده و سهم کمتری به هزینه های نیروی کار اختصاص دارد.
صنعت سرمایه بر در مقابل صنعت کاربر قرار دارد. صنایع شیمیائی، نفت و تولید فلزات اساسی صنایع سرمایه بر و صنایع چوب و چرم صنایع کاربر هستند. در صنایع سرمایه بر از ماشین آلات و تجهیزات، ابزار و وسایل پیشرفته تر با درجه خورکاری بالا استفاده می شود.
صنعت کاربر، صنعتی است که در آن سهم قابل توجهی از عوامل تولید به نیروی کار اختصاص داده می شود. یعنی نسبت بالایی از هزینه های تولید فرآورده ها ( کالا و خدمات ) را هزینه های مربوط به نیروی کار تشکیل میدهد و در مقابل سهم کم تری به خرید، تعمیرات و نگهداری و استهلاک سرمایه ای و زمین، تخصیص داده می شود.
به بیان دقیق تر، صنعت کاربر، صنعتی است که در آن نسبت کار داده شده(ورودی)، به سرمایه به کار رفته (و همچنین زمین)، بیشتر از متوسط این نسبت(یعنی کار به سرمایه)، در کل صنعت میباشد(وزارت صنعت و معدن و تجارت،۱۳۸۰).
از دیدگاه زنجیره ارزش
در واقع در این نگاه صنایع به سه دسته صنایع واسطهای، سرمایهای و مصرفی تقسیم میگردند که منظور از هریک از آنها به شرح زیر میباشد:
-
- صنایع واسطهای صنایعی هستند که محصولات آن ها به منظور مصرف نهایی تولید نشده و به عنوان درون داد برای تولیدات دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
-
- صنایع سرمایهای صنایعی هستند که محصولات آن ها عمدتاًً به عنوان وسیله کار و تولید مورد استفاده قرار میگیرد.
- صنایع مصرفی صنایعی هستند که محصولات آن ها عمدتاًً مصرف نهایی دارد و در فعالیتهای دیگر به عنوان داده مورد استفاده قرار نمیگیرد(مرکز آمار ایران،۱۳۸۸).
[جمعه 1401-09-25] [ 10:20:00 ق.ظ ]
|