ایران با نگرانی از تکهای موشکی و حملات هوایی احتمالی آمریکا و اسرائیل علیه تاسیسات کلیدی خود از جمله پایگاه موشکهای بالیستیکی و نیروگاههای انرژی هسته‌ای، برای پدافند هوایی خود اهمیتی حیاتی قائل است. در نتیجه، ایران علاقمند به دستیابی به موشکهای اس-۳۰۰ ، ام پی یو و سیستمهای ضد موشک تور.ام-۱ و طیف وسیعی از دیگر موشکهای زمین به هوا (سام) بوده است. اقلام دیگری که ایران به دنبال دستیابی به آنها است شامل بال گرد ام آی-۱۷، یک هزار قبضه موشک پدافند هوایی ایگلا-۱ ای اس آ-۱۰ و اس آ-۱۲ و موشکهای زمین به هوا و رادار مراقبت هوایی است. طبق گزارشات منابع غربی، ایران همچنین علاقمند به کسب مجوز ساخت میگ-۲۹ و زیردریایی کیلو، مین های پیشرفته دریایی، اژدرافکن، و آخرین مدلهای تانک تی -۹۰ و تی -۷۲ می باشد. علاوه بر آن، ایران برای ارتقا پوشش پدافند هوایی خود علاقمند به جنگنده رهگیر سوخوی ۲۷ بوده و نیز به منظور افزایش قدرت ضربتی نیروی هوایی عملیاتی و تاکتیکی خود خواستار جنگنده میگ -۲۹ و هواپیمای ضد سطحی سوخوی - ۲۵ است. (جلالی، علی احمد، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در معامله‌ای که قرارداد آن در دسامبر سال ۲۰۰۵ منعقد شد، روسیه با فروش سیستم سامانه موشکی ” تور- ام یک “ به ایران درآمد قابل توجهی را نصیب خود کرده است. این قرارداد نظامی بزرگترین قرارداد نظامی روسیه با یک کشور خارجی است که طی‌ سال‌های گذشته امضا شده است. روسیه در قرارداد فروش موشک‌های مذکور متعهد به تحویل ۲۹ مجموعه از این سری موشکها در طول سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ به ایران شده است. آمریکا و اسرائیل به این قرارداد یک میلیارد و چهارصد میلیون دلاری به شدت معترضند ولی مسکو اعلام کرده است: «موشک‌های مذکور کاملأ دفاعی هستند و طبق رعایت قوانین بین‌المللی به ایران فروخته شده‌اند».
میخائیل دیمیتریف، رئیس سازمان فدرال همکاری‌های فنی و نظامی روسیه در اظهاراتی که از تلویزیون روسیه پخش شد گفته است: مسکو به تعهد خود در تحویل مجموعه پدافند هوایی تور- ام‌ یک به ایران پایبند خواهد بود. این مجموعه پدافند هوایی قرار است از تأسیسات و مراکز هسته‌ای ایران در برابر حملات هوایی احتمالی آمریکا و اسرائیل دفاع کند. این موشک‌ها می‌توانند ۴۸ هدف را در ارتقاع شش هزار متری ردیابی کرده و ۲ هدف را در آن واحد مورد حمله قرار دهند. (سایت خبری آفتاب، ۱۸/۷/۱۳۸۵) بنا به اعلام رسانه ها ، اولین محموله این سامانه موشکی در آخرین روزهای ماه نوامبر سال ۲۰۰۶ تحویل ایران گردید. به گفته کارشناسان ، موافقت مسکو با ایجاد چتر حفاظتی قدرتمند بر فراز نیروگاه بوشهر به آن معناست که روسیه علناً سیاست ایستادگی در قبال حمله محدود نظامی آمریکا به تأسیسات اتمی جنوب ایران را در پیش گرفته است. (خبرگزاری فرانسه، ۲۴/۱۱/۲۰۰۶)
گفتار چهارم: اهداف روسیه از تداوم همکاری در برنامه هسته ای ایران :
طی بیست سال اخیر روسیه بیش از هر کشور دیگری با موضوع همکاری در برنامه هسته‌ای ایران درگیر بوده و در ایام مختلف مواضع متفاوتی نیز گرفته است. اما هدف روسیه از تعقیب برنامه هسته ای ایران و همکاری با آن چیست ؟ جالب است که نقش و موضعگیری روسیه بسیار مهم و البته تا حدودی دوگانه می باشد. دولت روسیه بنا بر مواضع و اظهار نظر مقامات خود از یک طرف به عنوان یک شریک هسته ای ضمن علاقمندی به تداوم همکاری با جمهوری اسلامی از برنامه های اتمی ایران در صحنه جهانی حمایت می کند. اما از طرف دیگر در محافل رسمی و غیر رسمی نشست‌های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه های صادره علیه ایران را مورد تائید قرار می‌دهد هر چند مواضع روسها در تعدیل مصوبات و قطعنامه های مربوطه را نیز نباید نادیده گرفت و فراموش کرد. لذا شناخت اهداف روسیه از مشارکت در برنامه هسته ای ایران بسیار مهم است که این اهداف نشان دهنده روند همکاری از سال ۱۹۹۲ تا به امروز می باشد.
۲-۴-۱) حفظ منافع اقتصادی روسیه در ایران:
از دیدگاه روسیه، بازار هسته ای ایران صحنه یک رقابت مهم اقتصادی با جهان غرب است و مسلم است که روسیه نمی تواند آن را به راحتی رها کرده و به دیگر کشورها واگذارد. در همین رابطه دولت روسیه اعلام میکند: برنامه اتمی ایران ناقض هیچ یک از بندهای معاهده عدم اشاعه تسلیحات اتمی نیست و ایران جهت اعتماد سازی ، تمامی شرایط پروتکل الحاقی معاهده NPT را نیز رعایت نموده است. لذا دلیلی برای عدم همکاری با ایران وجود ندارد.
روسیه نگران این مسئله است که با خالی کردن صحنه، کشورهای اروپایی برای تصاحب بازار هسته ای ایران به رقابت برخیزند. برای نمونه، خبرگزاری رسمی روسیه در این باره نوشت: ”انتشار اخباری مبنی بر پیشنهادات اتحادیه اروپایی به ایران برای ساخت ده بلوک تولید برق هسته‌ای، روسیه را بسیار نگران ساخت. این در حالی است که دولت روسیه معتقد است صنعت هسته‌ای این کشور، آن قدر قوی است که ترسی از رقابت سالم نداشته باشد.“ (خبرگزاری ریانووستی، ۱۳/۵/۲۰۰۵)
همچنین رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۰۴ در مسکو اعلام کرد: ” فدراسیون روسیه در حال احداث اولین بلوک نیروگاه اتمی در شهر بوشهر هست و توافق اولیه در خصوص آغاز مراحل احداث دومین بلوک نیروگاه اتمی در ایران، میان فدراسیون روسیه و مقامات این کشور حاصل شده است“.(پیشین، ۲۱/۱۲/۲۰۰۴)
بازار هسته ای ایران به اندازه ای برای روسیه اهمیت دارد که پوتین رئیس جمهور این کشور اعلام داشت: ”نباید مسائل مربوط به برنامه های هسته ای ایران مورد سوء‌استفاده قرار گرفته و به رقابت و مبارزه غیر منصفانه در بازار فناوری های صلح آمیز هسته ای تبدیل شود“.
این مسائل حاکی از نقش بسیار مهم بازار هسته ای ایران در کسب در آمدهای ارزی روسیه است و مقامات روسیه با حمایت از برنامه های هسته ای ایران به سختی حاضر به رها کردن آن در مقابل فشارهای سیاسی و مشوق های اقتصادی امریکا و اروپا خواهد بود. در این چارچوب ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد به ویژه اگر به تحریم اقتصادی ایران منتهی شود در جهت منافع روسیه نخواهد بود.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در تاریخ ۲۰/۹/۵۱۳۸ اعلام کرد: پیش‌نویس جدید قطعنامه ایران خواستار اعمال تحریم‌هایی علیه ایران است ولی متن آن به گونه‌ای تنظیم شده که تاثیری بر روی پروژه ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر ندارد. بنا بر اظهارت لاوروف قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد صادرات فناوری‌های غنی سازی اورانیوم، پالایش شیمیایی سوخت تشعشع دیده، فناوری ایجاد راکتور آب سنگین و ایجاد ابزار انتقال آن را به ایران محدود می‌کند.
وزیر خارجه روسیه با اشاره به اینکه در پیش‌نویس سه کشور اروپایی اشاره‌ای به قرارداد یک میلیارد دلاری ساخت نیروگاه بوشهر که روسیه در حال ساخت آن است نشده گفت: «هیچ بحثی درباره هر نوع محدودیتی دراین پروژه وجود ندارد». لاوروف در ادامه اظهارات خود همچنین گفت که پیش‌نویس جدید قطعنامه شورای امنیت درباره ایران پیشنهاد روسیه (هدایت ایران به سوی میز مذاکره) و نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در بردارد. (پیشین، ۱۰/۱۲/۲۰۰۶)
همچنین سرگئی کرینکو، رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در تاریخ ۲۰/۹/۵۱۳۸ برای گفتگو درباره اتمام ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر و شرکت در کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه وارد تهران شد. وی درخصوص همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه گفت: اولویت اصلی همکاری روسیه و ایران در زمینه‌های اقتصادی، احداث نیروگاه اتمی بوشهر است. (پیشین، ۱۰/۱۲/۲۰۰۶)
بدنبال صدور قطعنامه ۱۷۳۷ مورخ ۳/۰۱/۵۱۳۸ شورای امنیت سازمان ملل در مورد اعمال برخی تحریمها علیه ایران، پوتین رئیس‌جمهور از وزیر امور خارجه روسیه درباره سرنوشت قراردادهای امضا شده با ایران تا زمان صدور این قطعنامه توضیح خواست.
سرگئی لاوروف در جلسه مورخ ۴/۱۰/۵۱۳۸ هیات دولت روسیه به پوتین اعلام کرد: قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد ایران کاملا منعکس کننده منافع اقتصادی روسیه و دیگر شرکای ایران است و همه قراردادهایی که قبلا امضا شده بودند به قوت خود باقی خواهند ماند. لاوروف تاکید کرد: در این زمینه در قطعنامه بند ویژه‌ای وجود دارد که صریحا بر آن اشاره دارد که تمامی قراردادهایی که تا زمان صدور قطعنامه منعقد شده‌اند به قوت خود باقی خواهند ماند و می توانند اجرا شوند.
لاوروف اعلام کرد: این قطعنامه مسدود ساختن همه کانال‌هایی را در نظر دارد که ممکن است به مواردی از برنامه هسته‌ای ایران مربوط شوند که موجب نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. وی تاکید کرد: قطعنامه با تاکید از ایران می‌خواهد که در هر حال تا روشن شدن سوالات موجود آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فعالیت‌های خود را متوقف سازد. وی افزود: در آن صورت آن تدابیری که در مورد مسدود ساختن کانال‌های مذکور به آنها اشاره شد متوقف خواهند شد و مذاکرات می‌تواند آغاز شوند و همه زمینه فعالیت‌هایی که ممنوع نبوده و قانونی هستند و دیگر روابط تجاری - اقتصادی به طور کامل برقرار خواهند بود. وزیر امور خارجه روسیه گفت: کار بر روی این قطعنامه چند ماه ادامه داشت، مسأله ساده‌ای نیست؛ چرا که باید توازنی مطمئن را میان سه مسأله برقرار کرد مبنی بر اینکه ؛
- جلوگیری از نقض رژیم منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای؛
- شرایط انجام مذاکرات با ایران؛
- عدم وارد آمدن خسارات به روابط قانونی با ایران در زمینه های مختلف؛
حفظ شود.
این قطعنامه نوعی مصالحه است که همه سه هدف ذکر شده در آن حاصل شده است. (پیشین، ۲۴/۱۲/۲۰۰۶)
۲-۴-۲) حفظ موقعیت سیاسی روسیه در ایرانآمریکا می تواند نیازهای اقتصادی روسیه را از طریق کمک ها و معاملات تجاری خود مرتفع کند اما این گمان که ممکن است رابطه ایران و امریکا رو به بهبود بگذارد و موقعیت روسیه را در ایران تضعیف کند برای روسیه مهم می باشد. بخصوص اگر واشنگتن در اواخر دهه ۱۹۹۰ با ایجاد خط لوله نفت و گاز از خاک ایران در مقابل مسیر آذربایجان - گرجستان - ترکیه موافقت می‌کرد.
مشخص است که روسیه در برابر ایالات متحده مجبور است یک سیاست حداقلی را نسبت به ایران دنبال کند لذا تلاش می کند تا حداکثر نفوذ خود را در ایران حفظ کند و در عین حال آسیب در روابط روسیه و آمریکا را نیز به حداقل برساند.
در اواخر نوامبر ۱۹۹۸ وزیر انرژی اتمی روسیه سفری به ایران داشت و موافقتنامه ای را امضاء نمود که تا سال ۲۰۰۳ راکتور اتمی نیروگاه بوشهر را تکمیل نمایند. یعنی مسکو به سادگی از پروژه بوشهر عقب نشینی نمی‌کند. در این رابطه حتی سرگی کاراگانف یکی از دانشمندان و مشاور سیاسی دولت روسیه به طور آشکار اعلام نمود: ”حتی اگر امریکا به روسیه پیشنهاد اعطای کمک های مالی جایگزین را نیز بدهد باز هم همکاری هسته ای روسیه با ایران ادامه خواهد یافت.
سرگئی کرینکو رئیس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه در کنفرانس خبری مورخ ۸/۹/۵۱۳۸ در مسکو گفت: نیروگاه هسته‌ای بوشهر سود چندانی را نصیب روسیه نمی‌کند و دولت روسیه ساخت نیروگاه هسته‌ای در ایران را صرفا به خاطر منافع اقتصادی آن انجام نمی‌دهد. وی افزود: در تامین منافع ما در ایران نیروگاه بوشهر اولویت برتر را ندارد. وی در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: نمی‌توانم بگویم پروژه بوشهر برای ما خیلی پر سود است. بلکه آن را پروژه جالبی می‌دانم که کار بسیاری برای آن انجام داده‌ایم.
روسیه به خاطر همکاری‌ هسته‌ای با ایران بویژه در ساخت اولین نیروگاه هسته‌ای این کشور تحت فشار کشورهای غربی بویژه آمریکاست. (خبرگزاری ایتارتاس، ۲۸/۱۱/۲۰۰۶)
رجب صفراف مشاور رییس دومای روسیه و مدیر موسسه مطالعات ایران معاصر، اعتقاد دارد: تأخیر در ارسال سوخت نیروگاه بوشهر و راه اندازی این نیروگاه به زیان مسکو تمام خواهد شد. وی گفت: « اگر سوخت نیروگاه بوشهر بر اساس قرارداد ، تا پایان ماه مارس به ایران ارسال نشود، شک و تردید نسبت به قاطعیت روسیه در احداث نیروگاه بوشهر، میان مسئولین ایرانی ایجاد خواهد شد. در ضمن آنان این گونه تصور خواهند کرد که مسکو با ایران بازی می‌کند». به گفته این کارشناس روسی، «بد قولی روسیه در قرارداد احداث و راه اندازی نیروگاه بوشهر به تکنوکرات‌های ایران این فرصت را خواهد داد تا با تأکید بر این نکته که روسیه شریک مطمئنی در همکاری‌های استراتژیک نیست، همکاری تهران با مسکو را به همکاری تهران به غرب تغییر جهت دهند. نتیجه منطقی این موضوع هم، حذف روسیه از بازار بزرگ انرژی ایران خواهد بود». (سایت خبری آفتاب، ۲۰/۱۲/۱۳۸۵)
۲-۴-۳) استفاده از ایران به عنوان یک اهرم فشار و ابزار چانه زنی و اخذ امتیاز از غرب:
همکاری هسته ای روسیه با ایران علاوه بر منافع سرشار اقتصادی، جایگاه مهمی به کشور روسیه درعرصه سیاست بین الملل بخشیده است و این کشور را به یکی از قدرت های ذیربط در این رابطه مطرح و تصمیم گیر در صحنه تحولات جهانی و موضوعات مهم بین‌المللی معرفی می کند. روابط روسیه با آمریکا در پی خاتمه جنگ سرد و طی حدود ۲۰ سالی که از آن تاریخ می‌گذرد مراحل مختلفی را پشت سر نهاده که سیاست چانه زنی در مورد همکاریهای هسته ای با ایران قابل ملاحظه می باشد.
روسیه سعی میکند تا سیاست به اصطلاح کژدار و مریز را در این مورد دنبال کند. همچنین آمریکا سیاست همکاری خود با روسیه در زمینه های مختلفی از جمله استفاده از موشکهای روسی پرتاب کننده ماهواره به فضا و یا اعطای برخی از کمک ها را موکول به عدم همکاری هسته ای روسیه با ایران نموده است.
روسها در برابر ابراز نگرانی عمیق مقامات کاخ سفید و کنگره آمریکا تأکید می‌کنند که دانش فنی و سخت افراز تسلیحاتی که در اختیار ایران قرار میگیرد به هیچ وجه به ایران در راه دستیابی به سلاح هسته‌ای یا سلاحهای غیرمتعارف یاری نمی‌رساند. اما از طرفی روسیه در قبال توافق با توقف فروش سلاحهای متعارف به ایران در سال ۱۹۹۵ که تحت فشار آمریکا صورت گرفت، توانست مجوز پرتاب ماهواره های کشورهای غربی به فضا را کسب کند. کنستانتین ماکی نیکو تحلیلگر ارشد موسسه استراتژی و تکنولوژی در مسکو می‌گوید: ”این توافق ضمن آنکه برای روسیه ۲ میلیارد دلار عایدات داشت از مرگ آژانس فضایی روسیه نیز جلوگیری کرد و اگر این قرارداد امضا نمی شد ایران در طول این مدت حداکثر ۵/۱ میلیارد دلار اسلحه از روسیه خریداری می کرد“. (خلوپکوف، آنتون، ۲۰۰۱)
همچنین طرف روس دوباره، همچون دوره قبل از دیدار کلینتون از روسیـه در می ۱۹۹۵ ، نیل به سازش در مورد مسئله ایرانی را محتمل می‌دانست. ولادیمیر پوتین در نوامبر ۲۰۰۱ هنگام مصاحبه با رسانه‌های گروهی آمریکایی فهماند که امکان نیل به توافق در مورد متوقف شدن فروش اسلحه به ایران را نفی نمی‌کند، وی گفت ”اگر شرکای غربی ما پیشنهادی در مورد جبران خسارات احتمالی در رابطه با متوقف شدن فعالیت ما در زمینه همکاری نظامی فنی داشته باشند، ما آنها را بررسی خواهیم کرد“.(پیشین)
ولادیمیر لوکین سفیر سابق روسیه در واشنگتن و رئیس سابق کمیته روابط خارجی دومای روسیه، منطق تصمیم روسیه را چنین بیان کرد : قرارداد ما با ایران یک میلیارد دلار ارزش دارد. اگر ایالات متحده مایل است این مبلغ را برای ما جبران کند، این یک مسئله است، در غیر اینصورت با توجه به این حقیقت که کمک امریکا به روسیه بطور قابل توجهی کمتر از قرارداد ایران- روسیه است، حرفی برای گفتن وجود ندارد. (اورلف، وینیکوف، ۱۳۸۷، صص ۱۹۶ و ۱۹۵)
اگرچه، چنین برداشتی در میان کارشناسان غیردولتی هر دو طرف آتلانتیک متداول است، اما تمایل روسها به خارج شدن از قضیه به وسیله امریکا، در عمل، هرگز مورد حمایت سطوح عالی تصمیم گیری نبود. هر چند وسوسه مزایای اقتصادی که از طرف امریکا پیشنهاد می شد، ممکن بود به نظر مسکو مهم آید، اما همان ایده (باختن) ایران به واشنگتن نمی‌توانست حتی از طرف رهبری روسی که آموخته بود موفقیت سیاست خارجی و بعنوان یک بازی با حاصل جمع صفر حوزه های ژئوپلیتیکی نفوذ ارزیابی کند، بررسی شود. در واقع مسکو با همین استدلال ترجیح داد تا پروژه بوشهر را به جای اینکه به عنوان امتیازی در قبال رشوه های امریکا ببیند، آنرا بطور یکجانبه محدود کند. (پیشین)
هنگامی که در اجلاس بهمن ماه ۱۳۸۴ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به دبیرکل آژانس ماموریت داد تا پرونده ایران را به شورای امنیت ارسال کند ، پاسخ ایران آغاز غنی سازی محدود بود. در این وضعیت ، پیشنهاد روسیه غنی سازی اورانیوم در خاک این کشور یعنی بهره گیری بیشتر از بن بست ایجاد شده در روابط ایران با غرب بود. از این طریق با ایجاد شرایط امن و تأمین مقدمات مناسب ، همکاری هسته ای روسیه با ایران ادامه می یافت و منافع گوناگون سیاسی - اقتصادی آن قطع نمی شد. به هرحال روسیه نیز همانند آمریکا و اروپا خواستار عدم غنی سازی در خاک ایران شده است. رفتار روسیه هم زمان پیگیری برای منافع خاص آن در این همکاری و همراهی با آمریکا و اروپا و استفاده از مزایای آن بوده است. (کولایی، الهه، ۱۳۸۵)
سیاست روسیه علاوه بر امور سیاسی، تأثیرگذاری بر روند همکاری اقتصادی با آمریکا در خصوص سرمایه گذاری های مستقیم در روسیه، همکاری چندجانبه اقتصادی در زمینه هایی مانند رفع موانع برای عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی، همکاری های فضایی و دیگر موارد را شامل می گردد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در دیدار با جرج بوش در تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۰۶ در مسکو توانست موافقت نامه پیوستن کشورش به سازمان تجارت جهانی را به امضاء کشوری که مدت‌ها با ورود روسیه به این سازمان مخالفت می‌کرد برساند. البته در مقابل، رئیس جمهور آمریکا نیز تلاش کرد حمایت پوتین از قعطنامه تحریم ایران را به دست آورد. آمریکائیها معتقدند در این زمینه موفق عمل کرده اند.
تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید پس از دیدار بوش و پوتین به خبرنگاران گفت: بوش معتقد است توانسته در متقاعد کردن پوتین به حمایت از قعطنامه تحریم ایران به پیشرفت قابل توجهی دست یابد. اسنو در بخش دیگری از سخنانش گفت: روس‌ها لزوم فرستادن پیامی روشن به ایران را فهمیده‌اند. بنا به گفته سخنگوی کاخ سفید، تهدیدات امنیتی در اختیار داشتن سلاح اتمی از سوی ایران از موضوعات مهم در گفتگوهای پوتین و بوش بوده است.
در این راستا ولادیمیر پوتین گفت: روشن است که این مسأله بر امنیت روسیه تأثیر می‌گذارد. اکنون باید شاهد تأثیر مذاکرات جرج بوش با همتایان روسی و چینی خود بر تصویب قطعنامه تحریم ایران بود. (خبرگزاری فرانسه، ۱۹/۱۱/۲۰۰۶)
شورای روابط خارجی آمریکا در یک بررسی از روابط ایران و روسیه با اشاره به این که «تلاش‌های آمریکا برای ممانعت از گسترش معاملات تسلیحاتی روسیه با ایران تاکنون ناکام بوده و حتی تحریم‌های واشنگتن علیه شرکت‌های روسی هم کارساز نبوده است» تأکید کرده: ممکن است روسیه بخواهد از این مساله به عنوان یک امتیاز استفاده کند. به این ترتیب که از آمریکا بخواهد از گسترش ناتو تا مرزهای روسیه جلوگیری کند. چیزی که آمریکا تاکنون از پذیرش آن امتناع کرده است. (سایت خبری آفتاب، ۱۲/۸/۱۳۸۵)
باید بدین موضوع واقف بود که روسیه اهداف سیاسی - اقتصادی خود را در منطقه و جهان دنبال میکند. لذا نباید فراموش کرد سیاست روسیه در رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا نیز در چارچوب دستیابی به اهداف و منافع خود می باشد. بهر حال هر سیاستی هزینه خود را دارد و باید دید هزینه پرداختی روسها برای حمایت از فعالیتهای ایران مطابق با مابه ازاء آن می باشد و یا درآمد آن کمتر از سرمایه گذاریش است. در این صورت شاید بتوان گفت همراهی روسیه با دیگر کشورهای گروه ۱+۵ امری خلاف عقل و دور از منافع روسها نخواهد بود. لذا در دیپلماسی عملگرای روسیه، استفاده از ایران به عنوان یک اهرم و ابزار مهم چانه‌زنی راهبردی و اخذ امتیاز در قبال ایالات متحده و غرب عوایدی را برای آنان به همراه داشته است. لکن برخی محدودیتها را نیز برای آنان ایجاد می نماید.
در عین حال سیاست شرایط خود را دارد و کشورها باید با تعیین بازیگران و ایجاد ائتلافهایی نسبت به تقویت موضع خود اقدام کنند که بطور قطع جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و همراه نمودن حمایت کشورهای بزرگ و دوست مانند چین و کشورهای اسلامی و نیز منطقه خاورمیانه و همینطور جنبش غیرمتعهدها از برنامه هسته‌ای ایران مطمئنأ بر موضع روسیه به منظور حمایتهای قویتر از ایران در مجامع بین المللی کمک خواهد کرد.
در همین راستا و در چارچوب دیپلماسی فعال ایران ، وزیران امور خارجه ۱۱۶ کشور عضو جنبش غیر متعهدها در نشست مورخ ۲۲/۶/۵۱۳۸ خود در وین در بیانیه‌ای رسمی با تقدیر از تلاش‌های ایران در زمینه شفاف ‌سازی درباره برنامه اتمی خود، از حق تمام کشورها برای توسعه، تحقیق، تولید و کاربرد انرژی هسته‌ای در جهت مقاصد صلح‌آمیز، بدون تبعیض و در تطابق با مسئولیتهای حقوقی‌شان تاکید کردند. (خبرگزاری فارس، ۲۲/۶/۱۳۸۵) برهمین اساس، هیچ موردی نباید بگونه‌ای که دربردارنده محدود نمودن حق کشورها برای توسعه انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز باشد تفسیر شود. همچنین تأکید نمودند انتخاب و تصمیم کشورها در زمینه کاربرد صلح آمیز فناوری هسته‌ای و سیاستهای ایشان در خصوص چرخه سوخت بایستی محترم شمرده شود.
۲-۴-۴) تقویت جایگاه و نقش جهانی روسیه:
مخالفت‌های مداوم روسیه با تصویب قطعنامه تحریم علیه ایران ، غربی‌ها را به ستوه آورده است. در عین حال عقب‌نشینی‌های آمریکا در مقابل خواست‌های روسیه، طرح این فرضیه را ممکن ساخته است که مسکو قطعنامه تحریم ایران را به نمایش ضعف غرب تبدیل کرده و تصویب نهایی آن نیز نمی‌تواند پیروزی مهمی برای جبهه آمریکا و اروپا باشد.
روزنامه «واشنگتن پست» در تاریخ ۱/۰۱/۵۱۳۸ با پرداختن به این موضوع، عملکرد دولت جرج بوش در مقابل سیاست‌های زیرکانه روسیه را ضعیف دانسته و معتقد است در شرایط کنونی تصویب قطعنامه تحریم ایران موفقیت قابل توجهی برای جرج بوش محسوب نمی‌شود. بنا به نوشته این روزنامه آمریکایی، شورای امنیت سازمان ملل با هدف تحت فشار قراردادن ایران، رسیدگی به پرونده هسته‌ای این کشور را آغاز کرد. اما در جریان این رسیدگی روند کاملأ متفاوتی دنبال شد. یعنی در حالی ‌که ایران به غنی‌سازی اورانیوم خود همچنان ادامه می‌دهد، بررسی‌های شورای امنیت با اقدامات دولت ولادیمیر پوتین از مسیر اصلی خود خارج شده است.
«واشنگتن پست» آورده است: شورای امنیت ابتدا به ایران تا ۳۱ اگوست ۲۰۰۶ فرصت داد فعالیت‌های غنی ‌سازی‌اش را متوقف کند و تهدید کرد در غیر اینصورت تهران با تحریم روبرو خواهد شد. ایران از پذیرش این درخواست جهانی امتناع کرد و حتی رئیس جمهور این کشور تصریح کرد که غرب قادر به اعمال تحریم علیه کشورش نیست. البتـه روسیه نیز اظهارات احمدی‌نژاد را تائید کرد چون با گذشت دو ماه از تهیه پیش‌نویس قطعنامه تحریم (ایران) هنوز تصویب آن به علت مخالفت‌های مکرر مسکو امکان‌پذیر نشده است. به نوشته این روزنامه، پس از مهلت ۳۱ اگوست، دولت جرج بوش که دیپلماسی چند جانبه برای مهار برنامه هسته‌ای ایران را در پیش‌ گرفته بود، مجموعه‌ای از تحریم‌های میانه‌ را پیشنهاد داد که شامل محدودیت مسافرت مقامات ارشد ایرانی، ممنوعیت صادرات تجهیزات مربوط به برنامه هسته‌ای و موشکی ایران، و بلوکه کردن دارایی خارجی شرکت‌هایی که به ایران در توسعه برنامه هسته‌ای‌اش کمک می‌کردند بود. قرار بود در صورت امتناع دوباره ایران از توقف فعالیت‌های هسته‌ای‌اش، تحریم‌های وسیع‌تری علیه تهران درنظر گرفته شود. «واشنگتن پست» با اشاره به ناتوانی آمریکا در «مهار ایران» می‌نویسد: «دولت جرج بوش نزدیک به چهار ماه برای کسب حمایت روسیه وقت صرف کرده و هنوز هم موفق به انجام آن نشده است. آمریکا اول تحریم‌های مربوط به پروژه نیروگاه هسته‌‌ای بوشهر را از تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران مستثنی کرد و پس از آن نیز تروئیکای اروپا ، ممنوعیت سفر مقامات ایرانی را نادیده گرفت. دولت آمریکا حتی با پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی به عنوان شرط مسکو برای تصویب تحریم‌ها موافقت کرد. در تازه‌ترین اقدام روس‌ها نیز ، ویتالی چورکین نماینده این کشور در سازمان ملل خواستار به تعویق افتادن نشست دیروز شورای امنیت سازمان ملل شد. برخی دیپلمات‌ها معتقدند این اقدام وی با هدف کم‌کردن تحریم‌های در نظر گرفته شده برای شرکت‌های خارجی درگیر با برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفته است. شاید هم چورکین فقط می‌خواهد نشان دهد روسیه هنوز هم می‌تواند شورای امنیت را در دست خود داشته باشد».
واشنگتن پست از شرح اقدامات روسیه نتیجه‌گیری می‌کند که تصویب قطعنامه تحریم ایران موفقیتی برای آمریکا محسوب نمی‌شود. چون این قطعنامه حاوی پیام مورد نظر واشنگتن به تهران نیست. تصویب تحریم‌ها باعث نمی‌شود ایرانی‌ها احساس کنند در صورت امتناع از پذیرش آن با انزوای سیاسی یا اوضاع نابسامان اقتصادی روبرو می‌شوند بلکه فقط به ایران می‌گوید که از تحریم‌ها نترسد. یعنی همان چیزی که تندروها در ایران پیش‌بینی کرده بودند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت