ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با ارزیابی عملکرد پالایشگاه های کشور ... |
۲-۱۰-۵- چرا از شبکههای عصبی استفاده میکنیم؟
شبکههای عصبی با توانایی قابل توجه خود در استنتاج نتایج از دادههای پیچیده میتوانند در استخراج الگوها و شناسایی گرایشهای مختلفی که برای انسانها و کامپیوتر شناسایی آنها بسیار دشوار است استفاده شوند. از مزایای شبکههای عصبی میتوان موارد زیر را نام برد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یادگیری تطبیقی: توانایی یادگیری اینکه چگونه وظایف خود را بر اساس اطلاعات داده شده به آن و یا تجارب اولیه انجام دهد در واقع اصلاح شبکه را گویند.
خود سازماندهی: یک شبکه عصبی مصنوعی به صورت خودکار سازماندهی و ارائه دادههایی که در طول آموزش دریافت کرده را انجام دهد. نورونها با قاعدهٔ یادگیری سازگار شده و پاسخ به ورودی تغییر مییابد.
عملگرهای بیدرنگ: محاسبات در شبکه عصبی مصنوعی میتواند به صورت موازی و به وسیله سختافزارهای مخصوصی که طراحی و ساخت آن برای دریافت نتایج بهینه قابلیتهای شبکه عصبی مصنوعی است انجام شود.
تحمل خطا: با ایجاد خرابی در شبکه مقداری از کارایی کاهش مییابد ولی برخی امکانات آن با وجود مشکلات بزرگ همچنان حفظ میشود.
دسته بندی[۵۲]: شبکههای عصبی قادر به دسته بندی ورودیها بر ای دریافت خروجی مناسب میباشند.
تعمیم دهی[۵۳]: این خاصیت شبکه را قادر میسازد تا تنها با برخورد با تعداد محدودی نمونه، یک قانون کلی از آن را به دست آورده، نتایج این آموختهها را به موارد مشاهده از قبل نیز تعمیم دهد. توانایی که در صورت نبود آن سامانه باید بی نهایت واقعیتها و روابط را به خاطر بسپارد.
پایداری-انعطاف پذیری: یک شبکه عصبی هم به حد کافی پایدار است تا اطلاعات فراگرفته خود را حفظ کند و هم قابلیت انعطاف و تطبیق را دارد و بدون از دست دادن اطلاعات قبلی میتواند موارد جدید را بپذیرد.
۲-۱۰-۶- شبکههای عصبی در مقایسه با کامپیوترهای سنتی
یک شبکه عصبی به طور کلی با یک کامپیوتر سنتی در موارد زیر تفاوت دارد:
شبکههای عصبی دستورات را به صورت سری اجرا نکرده، شامل حافظهای برای نگهداری داده و دستورالعمل نیستند.
به مجموعهای از ورودیها به صورت موازی پاسخ میدهند.
بیشتر با تبدیلات و نگاشتها سروکار دارند تا الگوریتمها و روشها.
شامل ابزار محاسباتی پیچیده نبوده، از تعداد زیادی ابزارساده که اغلب کمی بیشتر از یک جمع وزن دار را انجام میدهند تشکیل شدهاند.
شبکههای عصبی شیوهای متفاوت برای حل مسئله دارند. کامپیوترهای سنتی از شیوه الگوریتمی برای حل مسئله استفاده میکنند که برای حل مسئله مجموعهای از دستورالعملهای بدون ابهام دنبال میشود. این دستورات به زبان سطح بالا و سپس به زبان ماشین که سامانه قادر به تشخیص آن میباشد تبدیل میشوند. اگر مراحلی که کامپیوتر برای حل مسئله باید طی کند از قبل شناخته شده نباشند و الگوریتم مشخصی وجود نداشته باشد، سامانه توانایی حل مسئله را ندارد. کامپیوترها میتوانند خیلی سودمندتر باشند اگر بتوانند کارهایی را که ما هیچ پیش زمینهای از آنها نداریم انجام دهند. شبکههای عصبی و کامپیوترها نه تنها رقیب هم نیستند بلکه میتوانند مکمل هم باشند. کارهایی وجود دارند که بهتر است از روش الگوریتمی حل شوند و همین طور کارهایی وجود دارند که جز از طریق شبکه عصبی مصنوعی قابل حل نمیباشند و البته تعداد زیادی نیز برای بدست آوردن بازده حداکثر، از ترکیبی از روشهای فوق استفاده میکنند. به طور معمول یک کامپیوتر سنتی برای نظارت بر شبکه عصبی استفاده میشود. شبکههای عصبی معجزه نمیکنند، اگر به طور محسوس استفاده شوند کارهای عجیبی انجام میدهند. ] ۱۲[
نورون مصنوعی
یک نورون مصنوعی سامانهای است با تعداد زیادی ورودی و تنها یک خروجی. نورون دارای دو حالت میباشد، حالت آموزش و حالت عملکرد. در حالت آموزش نورون یاد میگیرد که در مقابل الگوهای ورودی خاص برانگیخته شود و یا در اصطلاح آتش کند. در حالت عملکرد وقتی یک الگوی ورودی شناسایی شده وارد شود، خروجی متناظر با آن ارائه میشود. اگر ورودی جزء ورودیهای از پیش شناسایی شده نباشد، قوانین آتش برای بر انگیختگی یا عدم آن تصمیم گیری میکند.
از نورونهای انسان تا نورون مصنوعی[۵۴]
با کنار گذاشتن برخی از خواص حیاتی نورونها و ارتباطات درونی آنها میتوان یک مدل ابتدایی از نورون را به وسیله کامپیوتر شبیه سازی کرد.
۲-۱۰-۷- ساختار شبکههای عصبی
یک شبکه عصبی شامل اجزای سازنده لایهها و وزنها میباشد. رفتار شبکه نیز وابسته به ارتباط بین اعضا است. در حالت کلی در شبکههای عصبی سه نوع لایه نورونی وجود دارد:
لایه ورودی[۵۵]: دریافت اطلاعات خامی که به شبکه تغذیه شدهاست.
لایههای پنهان[۵۶]: عملکرد این لایهها به وسیله ورودیها و وزن ارتباط بین آنها و لایههای پنهان تعیین میشود. وزنهای بین واحدهای ورودی و پنهان تعیین میکند که چه وقت یک واحد پنهان باید فعال شود.
لایه خروجی[۵۷]: عملکرد واحد خروجی بسته به فعالیت واحد پنهان و وزن ارتباط بین واحد پنهان و خروجی میباشد.
شبکههای تک لایه و چند لایهای نیز وجود دارند که سازماندهی تک لایه که در آن تمام واحدها به یک لایه اتصال دارند بیشترین مورد استفاده را دارد و پتانسیل محاسباتی بیشتری نسبت به سازماندهیهای چند لایه دارد. در شبکههای چند لایه واحدها به وسیله لایهها شماره گذاری میشوند (به جای دنبال کردن شماره گذاری سراسری).
هر دو لایه از یک شبکه به وسیله وزنها و در واقع اتصالات با هم ارتباط مییابند. در شبکههای عصبی چند نوع اتصال و یا پیوند وزنی وجود دارد: پیشرو: بیشترین پیوندها از این نوع است که در آن سیگنالها تنها در یک جهت حرکت میکنند. از ورودی به خروجی هیچ بازخوردی (حلقه) وجود ندارد. خروجی هر لایه بر همان لایه تاثیری ندارد.
پسرو: دادهها از گرههای لایه بالا به گرههای لایه پایین بازخورانده میشوند.
جانبی: خروجی گرههای هر لایه به عنوان ورودی گرههای همان لایه استفاده میشوند. ] ۱۰[
۲-۱۰-۸- تقسیم بندی شبکههای عصبی
بر مبنای روش آموزش به چهار دسته تقسیم میشوند:
وزن ثابت: آموزشی در کار نیست و مقادیر وزنها به هنگام نمیشود. کاربرد: بهینه سازی اطلاعات (کاهش حجم، تفکیک پذیری و فشرده سازی) و حافظههای تناظری
آموزش بدون سرپرست: وزنها فقط بر اساس ورودیها اصلاح میشوند و خروجی مطلوب وجود ندارد تا با مقایسه خروجی شبکه با آن و تعیین مقدار خطا وزنها اصلاح شود. وزنها فقط بر اساس اطلاعات الگوهای ورودی به هنگام میشوند. هدف استخراج مشخصه های الگوهای ورودی بر اساس راهبرد خوشه یابی و یا دستهبندی و تشخیص شباهتها (تشکیل گروههایی با الگوی مشابه) میباشد، بدون اینکه خروجی یا کلاسهای متناظر با الگوهای ورودی از قبل مشخص باشد. این یاد گیری معمولاً بر پایه شیوه برترین هم خوانی انجام میگیرد. شبکه بدون سرپرست وزنهای خود را بر پایه خروجی حاصل شده از ورودی تغییر میدهد تا در برخورد بعدی پاسخ مناسبی را برای این ورودی داشته باشد. در نتیجه شبکه یاد میگیرد چگونه به ورودی پاسخ بدهد. اصولاً هدف این است که با تکنیک نورون غالب نورونی که بیشترین تحریک آغازین را دارد برگزیده شود. بنابر این در شبکههای بدون سرپرست یافتن نورون غالب یکی از مهمترین کارها است.
آموزش با سرپرست: به ازای هر دسته از الگوهای ورودی خروجیهای متناظر نیز به شبکه نشان داده میشود و تغییر وزنها تا موقعی صورت میگیرد که اختلاف خروجی شبکه به ازای الگوهای آموزشی از خروجیهای مطلوب در حد خطای قابل قبولی باشد. در این روشها یا از خروجیها به وزنها ارتباط وجود دارد یا خطا به صورت پس انتشار از لایه خروجی به ورودی توزیع شدهاست و وزنها اصلاح میشوند. هدف طرح شبکهای است که ابتدا با بهره گرفتن از دادههای آموزشی موجود، آموزش ببیند و سپس با ارائه بردار ورودی به شبکه که ممکن است شبکه آن را قبلاً فراگرفته یا نگرفته باشد کلاس آن را تشخیص دهد. چنین شبکهای به طور گسترده برای کارهای تشخیص الگو به کار گرفته میشود.
آموزش تقویتی: کیفیت عملکرد سامانه به صورت گام به گام نسبت به زمان بهبود مییابد. الگوهای آموزشی وجود ندارد اما با بهره گرفتن از سیگنالی به نام نقاد بیانی از خوب و یا بد بودن رفتار سامانه بدست میآید (حالتی بین یادگیری با سرپرست و بدون سرپرست).
۲-۱۰-۹- کاربرد شبکههای عصبی
شبکههای عصبی مصنوعی دارای دامنه کاربرد وسیعی میباشند از جمله سامانههای آنالیز ریسک، کنترل هواپیما بدون خلبان، آنالیز کیفیت جوشکاری، آنالیز کیفیت کامپیوتر، آزمایش اتاق اورژانس، اکتشاف نفت و گاز، سامانههای تشخیص ترمز کامیون، تخمین ریسک وام، شناسایی طیفی، تشخیص دارو، فرایندهای کنترل صنعتی، مدیریت خطا، تشخیص صدا، تشخیص هپاتیت، بازیابی اطلاعات راه دور، شناسایی مینهای زیردریایی، تشخیص اشیاء سه بعدی و دست نوشتهها و چهره و… در کل میتوان کاربردهای شبکههای عصبی را به صورت زیر دسته بندی کرد: تناظر (شبکه الگوهای مغشوش وبه هم ریختهرا بازشناسی میکند)، خوشه یابی، دسته بندی، شناسایی، بازسازی الگو، تعمیم دهی (به دست آوردن یک پاسخ صحیح برای محرک ورودی که قبلاً به شبکه آموزش داده نشده)، بهینه سازی. امروزه شبکههای عصبی در کاربردهای مختلفی نظیر مسائل تشخیص الگو که خود شامل مسائلی مانند تشخیص خط، شناسایی گفتار، پردازش تصویر و مسائلی از این دست میشود و نیز مسائل دسته بندی مانند دسته بندی متون یا تصاویر، به کار میروند. در کنترل یا مدل سازی سامانههایی که ساختار داخلی ناشناخته یا بسیار پیچیدهای دارند نیز به صورت روز افزون از شبکههای عصبی مصنوعی استفاده میشود. به عنوان مثال میتوان در کنترل ورودی یک موتور(کنترلکننده موتور) از یک شبکه عصبی استفاده نمود که در این صورت شبکه عصبی خود تابع کنترل را یاد خواهد گرفت. کاربرد مناسب تر شبکه عصبی ( در مقایسه با روش هایی از قبیل PID )برای کنترل یک سیستم دور موتور در برابر تغییرات ناگهانی بار و زمان پاسخ دهی نیز مطرح شده است .
۲-۱۰-۱۰- معایب شبکههای عصبی
با وجود برتریهایی که شبکههای عصبی نسبت به سامانههای مرسوم دارند، معایبی نیز دارند که پژوهشگران این رشته تلاش دارند که آنها را به حداقل برسانند، از جمله:
قواعد یا دستورات مشخصی برای طراحی شبکه جهت یک کاربرد اختیاری وجود ندارد.
در مورد مسائل مدل سازی، صرفاً نمیتوان با بهره گرفتن از شبکه عصبی به فیزیک مساله پی برد. به عبارت دیگر مرتبط ساختن پارامترها یا ساختار شبکه به پارامترهای فرایند معمولاً غیر ممکن است.
دقت نتایج بستگی زیادی به اندازه مجموعه آموزش دارد.
آموزش شبکه ممکن است مشکل ویا حتی غیر ممکن باشد.
پیش بینی عملکرد آینده شبکه (عمومیت یافتن) آن به سادگی امکان پذیر نیست. ]۱۱[
۲-۱۰-۱۱- مسائل مناسب برای یادگیری[۵۸] شبکه های عصبی
خطا در داده های آموزشی وجود داشته باشد. مثل مسائلی که داده های آموزشی دارای نویز حاصل از دادهای سنسورها نظیر دوربین و میکروفن ها هستند.
مواردی که نمونه ها توسط مقادیر زیادی زوج ویژگی-مقدار نشان داده شده باشند. نظیر داده های حاصل از یک دوربین ویدئوئی.
تابع هدف دارای مقادیر پیوسته باشد.
زمان کافی برای یادگیری وجود داشته باشد. این روش در مقایسه با روش های دیگر نظیر درخت تصمیم نیاز به زمان بیشتری برای یادگیری دارد.
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:16:00 ب.ظ ]
|