• ر.ک ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۲۴؛ جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج۳، ص۱۷۳٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۵۷ ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج۴، ص۴۶ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۱، ص۳۳۰٫ ↑
  • «و هر آینه ما پیشینیان شما را مى‏دانیم و پسینیان را هم مى‏دانیم». (حجر: ۲۴) ↑
  • جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۴، ص ۹۷٫ ↑
  • سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۲، ص۱۴۹٫ ↑
  • «…برادرانى بر تخت هایى رویاروى هم‏اند…». (حجر: ۴۷) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۴، ص ۱۰۱٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۲، ص۱۷۷٫ ↑
  • «…و نیز هر که در آنجا کجروى و ستمکارى- آزار مردم- خواهد او را از عذابى دردناک بچشانیم». (حج: ۲۵) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۴، ص ۳۵۱٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۴، ص۳۷۷٫ ↑
  • «تا چون ناز و نعمت پروردگانشان را به عذاب بگیریم…». (مؤمنون: ۶۴) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۵، ص ۱۲٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص۵۱٫ ↑
  • «…و تو کسانى را که در گورند- مرده‏دلان کافران- نشنوانى». (فاطر: ۲۲) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۵، ص ۲۴۹٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۷، ص۳۹٫ ↑
  • «تو را از روز رستاخیز مى‏پرسند که هنگام آمدن آن کى خواهد بود؟». (نازعات: ۴۲) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۶، ص ۳۱۴٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۲۰، ص۱۹۷؛در بیان سند روایت بالا، سیوطی به «ضعف سندی» آن نیز اشاره می کند و شاید این مسئله نیز، عاملی در عدم پذیرش علامه باشد. ↑
  • «و هیچگاه بر هیچ یک از آنها که بمیرد نماز مکن و بر گورش مایست…». (توبه: ۸۴) ↑
      • «خواهى برایشان آمرزش بخواه یا برایشان آمرزش مخواه…». (توبه: ۸۰) ↑

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • ر.ک علی بن احمد واحدی، اسباب انزول القرآن، ص۲۶۱؛ جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۳، ص ۲۶۶٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص ۳۶۷٫ ↑
  • «پُرسنده‏اى عذابى را که بودنى- واقع شدنى- است درخواست نمود». (معارج: ۱) ↑
  • « و [یاد کن‏] آنگاه که گفتند: خدایا، اگر این- قرآن- راست و درست است از نزد تو، پس بر ما سنگهایى از آسمان ببار…». (انفال: ۳۲) ↑
  • جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۶، ص ۲۶۴؛ مشابه این حدیث از ابن عباس نقل شده است. با این تفاوت که او به نزول آیه در مکه تصریح نکرده است. (ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۲۶۴) ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۲۰، ص۱۱٫ ↑
  • «مردان بر زنان کارگزاران و سرپرستانند…». (نساء: ۳۴) ↑
  • عبدالرحمان بن محمد[ابن ابی حاتم] التفسیر القرآن العظیم،ج۳، ص ۹۴۰؛ اسماعیل بن عمرو دمشقی [ابن کثیر]، التفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۲۵۶؛ جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۲، ص ۱۵۱٫ ↑
  • «…پس اگر از شما فرمان بردند، راهى- بهانه‏اى- بر آنان- براى ستم و آزار- مجویید…». (نساء: ۳۴)؛ ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص۳۴۹٫ ↑
  • «…آنگاه که گفتند: خدا بر هیچ آدمى هیچ چیز نفرستاد…». (انعام: ۹۱) ↑
  • ر.ک عبدالرحمان بن محمد[ابن ابی حاتم] التفسیر القرآن العظیم،ج۴، ص۱۳۴۲؛ ابوجعفر محمدبن جریر طبری،جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۷۷؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۳۹٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۰۴٫ ↑
  • «و آنها- یعنى خدایان مشرکان- را که به جاى خداى یکتا مى‏خوانند دشنام مدهید…». (انعام: ۱۰۸) ↑
  • ر.ک ابوجعفر محمد بن جریر طبری،الجامع لأحکام القرآن، ج‏۷، ص۲۰۸٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ص۳۲۴؛ جهت مشاهده نمونه های دیگر رجوع کنید: سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص۱۱۸ و ص ۲۶۹/ ج‏۵، ص ۳۶۰ و ص ۳۸۶/ ج‏۶، ص ۱۱۶ / ج‏۹، ص۱۸۴وص ۳۴۶ و ص۳۴۵و ص۴۰۶/ ج‏۱۳، ص ۲۱۲/ ج‏۱۷، ص ۶۹/ ج‏۱۸، ص۳۶٫ ↑
  • «و کسانى را که در راه خدا کشته شدند مرده مپندار، بلکه زندگانند…». (آل عمران: ۱۶۹) ↑
  • ر.ک ابوجعفر محمدبن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۱۳؛ اسماعیل بن عمرو دمشقی[ابن کثیر]، التفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۴۱؛ جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۲، ص ۹۵٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص۷۱٫ ↑
  • «آنان که جز او دوستان و سرپرستانى گرفتند [گویند:]… ما آنها- بتان- را نمى‏پرستیم مگر براى اینکه ما را به خدا نزدیک سازند». (زمر: ۳) ↑
  • جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور،ج ۵، ص۳۲۲٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۷، ص۲۴۴٫ ↑
  • «[آیا آن کافر ناسپاس بهتر است‏] یا کسى که در ساعات شب در حال سجده‏». (زمر: ۹) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی،الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۳۲۳٫ ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت