نوع تفکر صاحبان تفکر
محیط محور طراحان شهری نو خرد گرا
فرد محور نظریه پردازان شهری دهه ۱۹۶۰
مبتنی بر تعامل فرد با محیط نظریه پردازان تجربه­گرا

مأخذ: (امین صالحی،­۱۳۸۷: ۱۷)
۲-۵-۴. شاخص­ های کمی و کیفی واحد مسکونی:
وضع کنونی مسکن در هر شهر نتیجه یک روند تکاملی است. همه بناها و واحدهای مسکونی شهر در یک زمان ساخته نشده­اند، بلکه نتیجه ساخت و ساز چندین دهه گذشته می­باشند(توفیق، ۱۳۷۰: ۹۰). بنابراین برای دستیابی به وضعیت مسکن در هر شهری بررسی دوره­ های مختلف تکاملی شهر الزامی است. برای همین به شاخص­ های احتیاج است که وضعیت مسکن و تحول آن را در هر دوره نشان دهد. بررسی شاخص­ های کمی و کیفی مسکن یکی از ابزارها و شیوه ­های شناخت ویژگی مسکن به شمار می رود که می توان به کمک آن پارامترهای موثر در امر مسکن را شناخت و هر گونه برنامه­ ریزی و تصمیم گیری در مورد مسکن را تسهیل نمود(ملکی، ۱۳۸۲: ۶۰). به طور کلی شاخص­ های مسکن را می­توان در دو گروه عمده تقسیم بندی کرد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شاخص­ های کمی واحد مسکونی: برای سنجش میزان ازدحام جمعیت و یا کمیت مسکن به بررسی شاخص های زیر پرداخته می­ شود؛

    1. تراکم نفر در واحد مسکونی: میزان تراکم نفر در واحد مسکونی یکی از شاخص­ های عمده سنجش سطح زندگی محسوب می­ شود. این شاخص نشان دهنده نسبت نفر در واحدهای مسکونی (P/H) می­باشد.
    1. تراکم خانوار در واحد مسکونی: این شاخص به عنوان یکی از مهمترین شاخص­ های بررسی کمی مسکن نشان دهنده تعداد خانوار در مقابل هر واحد مسکونی است.
    1. متوسط اتاق در واحد مسکونی؛
    1. اتاق برای هر خانوار: این شاخص یکی از شاخص­ های تراکم در واحد مسکونی است.
    1. تراکم نفر در واحد مسکونی: این شاخص تعداد افراد را در مقابل هر اتاق نشان می­دهد. این نسبت غالبا بزرگتر از ۱ است و هر چه اندازه آن کوچکتر شود نشانه استقلال بیشتر افراد خانوارها در داخل واحد مسکونی است. این شاخص یکی از شاخص­ های مهم سنجش کیفیت زندگی محسوب می­ شود که توسط کمیته بحران جمعیت سازمان ملل به کار گرفته می­ شود(آسایش، ۱۳۷۵: ۶).
    1. تراکم خانوار در اتاق: این شاخص به صورت H/R (خانوار بر اتاق) محاسبه می­ شود و میزان آن هر چه به صفر نزدیک­تر باشد، نشان دهنده وضعیت خوب خانوارها در تصاحب تعداد اتاق است.
    1. کمبود واحد مسکونی: این شاخص درصد کمبود و میزان عرضه مسکن را نشان می­دهد.
    1. نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی: در بررسی وضعیت مسکن و تعیین میزان کمبود آن، بررسی روند رشد جمعیت و متعاقب آن افزایش تعداد خانوار مهمترین عامل محسوب می شود. برای سنجش عرضه واحدهای مسکونی با افزایش تعداد خانوار در یک دروه معین می­توان از نسبت زیر استفاده کرد:

H75-h65) / (H75-H65))
در این رابطه H تعداد واحد مسکونی و h تعداد خانوار است.
هرگاه اندازه این شاخص مساوی یا کمتر از یک باشد نشانه آن است در دوره معین افزایش تعداد مسکن از افزایش تعداد خانوار بیشتر بوده و در نتیجه از کمبود مسکن کاسته شده است و هر گاه اندازه این شاخص بزرگتر از یک باشد کمبود مسکن ثابت مانده و یا افزایش یافته است(دهقان، ۱۳۸۰: ۷۹).
شاخص­ های کیفی واحد مسکونی: مسکن نقش با اهمیتی در ثبات خانواده، رشد اجتماعی و اقتصادی و بالابردن ضریب ایمنی افراد و خصوصا ارتقای فرهنگی و آرامش روحی اعضای خانواده دارد و به نوبه خود در کل سیستم شهری نیز تاثیر می گذارد(آسایش، ۱۳۸۰: ۶۷). کیفیت مسکن از طریق تعداد تسهیلات و امکانات موجود در واحدهای مسکونی، نحوه تصرف، میزان دوام و همچنین عمر آن می­توان اندازه گیری نمود.

    1. تسهیلات و امکانات مسکن: تسهیلات عمده مسکن یکی از شاخص­ های اصلی سنجش سطح زندگی محسوب می­ شود که توسط کمیته بحران جمعیت برای سنجش کیفیت در کلان شهرهای جهان به کار برده می­ شود که شامل امکانات و تسهیلاتی همچون برق، تلفن، آب لوله کشی، گاز لوله کشی، کولر، دستگاه حرارت مرکزی، دستگاه برودت مرکزی، آشپزخانه، حمام و دستشویی و.. می باشد.
    1. نحوه تصرف در واحد مسکونی: برای مردم ما مالکیت زمین و خانه بیش از آنکه معنای ماوا و سرپناه داشته باشد تصور امنیت و ثبات را به همراه دارد و فقدان آن به معنای رها بودن در خلاء است و بی هویتی را با خود به همراه دارد.
    1. میزان دوام
    1. عمرمتوسط (زیاری و زرافشان، ۱۳۸۵: ۸۱).

۲-۶. رویکردهای نظری
۲-۶-۱. رویکرد رضایت­مندی و متغیرهای ارزیابی آن
رویکردهای مختلفی برای بررسی کیفیت محیط­های مسکونی وجود دارد که هر یک منتج از یک حوزه علمی خاص مانند انسان شناسی، معماری، اقتصاد، طراحی محیطی، جغرافیا، روان شناسی، جامعه شناسی و حاصل کاربرد مفاهیم و بسط موضوعات مربوط به آن افق فکری است(Ge and Hokao: 200). با وجود این مروری بر متون نظری و پژوهش­های انجام شده در زمین کیفیت محیط های مسکونی نشان دهنده تأکید اکثر محققان بر نظریه رضایت­مندی سکونتی به عنوان رهیافتی مناسب و کار آمد در سنجش میزان کیفیت محیط است. یک محیط مسکونی با کیفیت القاکننده احساس رفاه و رضایت مندی به ساکنان از راه خصوصیات کالبدی، اجتماعی یا نمادین است(Van Poll, 1997: 17). کیفیت محیط مسکونی مفهومی واجد ارزش ذهنی محسوب می­ شود. این ارزش به واسطه ارزش محیط مسکونی که در بردارنده ویژگی­های اساسی مانند رضایت مندی فردی از مسکن، محله و همسایگان است تعیین می­ شود. به این ترتیب ارزش ذهنی کلی محیط مسکونی، معادل مجموع ارزیابی­های صورت گرفته از ویژگی­ها و مؤلفه­ های سازنده محیط است(Van Poll, 1997: 29-30). انتخاب این رویکرد از سوی محققان برجسته ای مانند جلینکو ا[۸] و پیکک[۹] (۱۹۸۴)، گروبر[۱۰] و شلتون[۱۱]( ۱۹۸۷) و ها[۱۲] و وبر[۱۳] (۱۹۹۴) برای انجام پژوهش­های متمرکز بر سنجش کیفیت محیط سکونت را می توان دلیل دیگری بر کارایی و مطلوبیت رویکرد یاد شده در تحقق اهداف تحقیق حاضر دانست. به طور کلی نظریه رضایتمندی سکونت به منظور تعیین یک چهارچوب راهنما برای شناخت خصوصیات ساختاری خانوارها و بافت محل سکونت آنها اعم از خانه و محله که بر جوانب گوناگون رضایت مندی تأثیرگذار است، به کار می­رود(Galster and Hesser: 1981). رضایت­مندی سکونتی از آن جا که بخشی از حوزه رضایت­مندی از زندگی در معنای عام محسوب می­ شود، یکی از موضوعات بسیار مطالعه شده در زمینه محیط مسکونی محسوب می­ شود(Ge and Hokao: 200).
این مفهوم بنا به تعریف گلستر[۱۴] عبارت است از شکاف قابل مشاهده بین آمال و نیازهای ساکنان و واقعیت موجود بستر سکونتی آنها(Varady and Preiser, 1998). در تعریفی دیگر، رضایتمندی سکونتی[۱۵] معادل میزان رضایت تجربه شده فرد یا عضو ی از یک خانواده از موقعیت سکونتی فعلی خود محسوب شده است(McCray and Day, 1997).
همچنین رضایتمندی سکونتی به عنوان احساس رضایت حاصل از دست پیدا کردن فرد به آمال و نیازهای سکونتی خویش تعریف شده و به عنوان شاخصی مهم به روش های مختلف به وسیله برنامه ریزان، معماران، توسعه گران و سیاست گذاران به کار می­رود(Abdul Mohit and et.al, 2010). در مجموع این مفهوم نشانه­ای مهم مبنی بر وجود ادراک­های مثبت ساکنان نسبت به کیفیت زندگی خویش تلقی می­ شود. در طول زمان، بسیاری از محققان خود را وقف مدل سازی و ارزیابی رضایت مندی سکونتی به عنوان یک شاخص کیفیت محیط سکونت کرده ­اند(Jen Tu and Ting Lin, 2008).
از جمله مدل های ارائه شده از سوی محققان درباره پژوهش درباره رضایت مندی می توان به مدل آمر یگو[۱۶] و آراگونس[۱۷] (۱۹۹۷) اشاره کرد که رویکردی روش شناختی و تئوریک در زمینه مطالعه رضایت­مندی سکونتی و دیدگاهی کلی درباره تعامل مردم و محیط مسکونی ارائه دادند. آمریگو ((۲۰۰۲ چهارچوبی برای رویکرد روان شناسانه به بحث رضایت مندی سکونتی بنیان گذاشت. اسمیت[۱۸] ۱۹۹۷)) به عناصر کالبدی که در شکل گیری کیفیت یک محله مؤثرند، پرداخت و چهارچوبی برای فهم ارتباط متقابل کیفیت یک محیط شهری و فرم کالبدی آن ایجاد کرد. هدف از این کار، از بین بردن شکاف موجود بین تحقیق و طراحی و ایجاد ارتباط بین این دو در چهارچوبی جامع بود .کمپ[۱۹] (۲۰۰۳) یک چهارچوب مفهومی میان رشته­ای در ارتباط با کیفیت محیط و کیفیت زندگی با هدف بهبود فر ایند توسعه شهر، ارتقای کیفیت محیط و رفاه انسانی ایجاد کرد. شماری از مدل­ها نیز در پی تبیین پیوند درونی متغیرهای محیط مسکونی و رضایت­مندی ادراک شده هستند. ون پل[۲۰] (۱۹۹۷) ناسایی و تحلیل منابع سر و صدا در محیط های مسکونی شهری پرداخت. بونا ئیتو[۲۱] و بونس[۲۲] ۱۹۹۹)) یافته­های برنامه انسان و کره زمین یونسکو را منتشر کردند. این برنامه علاوه بر آزمون تجربی مدل­های تئور یک، ابزاری برای سنجش کیفیت ادراک شده محیط مسکونی ارائه کرد که به معماران در باز طراحی محیط­های شهری کمک می کند. بونائیتو(۲۰۰۳) دو ابزار متفاوت برای سنجش کیفیت تعامل بین ساکنان و محلات آن­ها ارائه کرد. این ابزارها از ۱۱ مقیاس اندازه گیری کیفیت ادراک شده محیط محلات شهری و یک مقیاس اندازه گیری تعلق محله­ای تشکیل می­شدند. مارانس[۲۳] ((۲۰۰۳ نیز شاخص­ های عینی و ذهنی سنجش کیفیت زندگی محله­ای را تبیین کرد. مروری بر مدل­های گوناگون که از دریچه نظریه رضایت­مندی سکونتی به بحث در باب کیفیت محیط سکونت پرداخته­اند، میتواند در شناخت زوایای این مفهوم و متغیرهای تأثیر گذار بر آن راهگشا باشد. در نگاهی کلی معیارهای تعیین کننده رضایت­مندی سکونتی ر ا می­توان در قالب نمودار شکل (۲-۳)، نشان داد.

شکل (۲-۳): متغیرهای موثر بر رضایت مندی سکونتی (رفیعیان و همکاران، ۱۳۸۹: ۷۱).
به استناد آنچه که در ادبیات موضوع مورد بحث به آن اشاره شده، رضایت مندی سکونتی متأثراز طیف گسترده­ای از شرایط ادراک شده عینی و ذهنی است. این مفهوم دارای، ماهیتی مرکب و نمایانگر رضایت فرد از واحد مسکونی، محله و ناحیه سکونتی اوست برای تعیین یک چهارچوب راهنما جهت رضایت­مندی سکونتی شناخت خصوصیات ساختاری خانوارها و بافت محل سکونت آ نها اعم از خانه و محله که بر جوانب گوناگون رضایت مندی تاثیر گذار است، به کار می­رود. در شکل (۲-۴) مدل رضایت­مندی از واحدهای مسکونی ارائه شده است.
مشخصه­های عینی رضایت مندی مسکونی
ویژگی­های شخصیتی
مشخصه­های ذهنی رضایت مندی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت