کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



در این فصل درباره روش پژوهش،جامعه ونمونه آماری بحث کردیم.سپس ابزارهای موجوددراین پژوهش رامعرفی کرده وشیوه اجراوهمچنین روش های آماری مورداستفاده برای تحلیل داده هاراتوضیح داده ایم.

۳-۱-روش پژوهش

در ابتدا جامعه مورد مطالعه به اختصار معرفی می‎گردد، پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. تحقیق کاربردی در جستجوی دستیابی به یک هدف عملی است.هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش تحقیق حاضر توصیفی است.تحقیق همبستگی نیز در زیر مجموعه تحقیقات توصیفی قرار دارد و به منظور بررسی توزیع ویژگی‎های یک جامعه آماری به کار می‎رودباتوجه به ابزارهای مورد استفاده،عنوان پژوهش وهمچنین تلاش پژوهش گر دربررسی ارتباط شیوه های فرزندپروری ونگرش مذهبی با تاب آوری،روش پژوهش ازنوع همبستگی می باشدکه ازطریق رابطه ساده ویاچندگانه متغیرها،اطلاعات موردنیازجمع آوری می‌گردند.

۳-۲ جامعه آماری، روش نمونه‏گیری و حجم نمونه :

جامعه ی آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه ی ۴۱۸دانش آموزان دختروپسر اول تا چهارم شاخه های نظری دبیرستان های نمونه دولتی دوره دوم شهرستان رودان در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ بود. که بااستفاده از جدول مورگان حجم نمونه۲۰۰به دست آمد که از این ۲۰۰دانش آموز( ۱۰۰ نفرددختر و۱۰۰نفرپسر)به روش نمونه گیری خوشه ای –تصادفی انتخاب شدند .‌از تعداد کل کلاس های متوسطه دوره دوم مدارس نمونه که جمعاً۲۳ کلاس بود، تعداد۱۰ کلاس(۵کلاس دخترانه و۵کلاس پسرانه) به صورت تصادفی انتخاب شدند.

۳-۳-معرفی ‌ابزار پژوهش

پرسشنامه های کاربردی در این تحقیق عبارتند از:

۱-مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون

۲-پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند

۳-مقیاس عقاید مذهبی گلاک واستارک-یا مقیاس سنجش دینداری

۳-۳-۱-پرسشنامه سنجش نگرش های مذهبی:

با آن که پژوهش ‌در زمینه گوناگون مذهبی قدمتی بس طولانی دارد امامطالعه مذهب از دیدگاه روان شناختی از حدود یک صد سال پیش آغاز شده است.به دلیل اهمیت دین درتاریخ زندگی انسان از هنگام آغاز به کار روان شناسی علمی،پرداختن به جنبه‌های روان شناختی دین نیز موردتوجه روان شناسان بوده است .مذهب از جمله متغیرهایی است که پیچیدگی های مبهم ونقش های حتی گاه ضدونقیض آن درشکل دهی شخصیت وسلامت روان به اثبات رسیده است.

پرسشنامه سنجش نگرش های مذهبی مسلمانان توسط سراج زاده(۱۳۷۷؛شریفی،۱۳۸۱)وبراساس مدل گلاک وستارک(۱۹۶۵؛ همان منبع)با اسلام شیعی تطبیق داده ومتناسب شده است.این پرسش نامه شامل ۲۶عبارت است که ۴بعُد(زیرمقیاس)دینداری را می سنجد:

۱) بُعد اعتقادی:عبارت است ازباورهایی که انتظار می رود پیروان آن دین به آن ها اعتقاد داشته باشند.

(مانند:درروزقیامت به اعمال ورفتارما دقیقاًرسیدگی می شود).

۲)بُعد تجربه ای یا عواطف دینی:که ناظر بر عواطف،تصورات واحساسات مربوط به داشتن رابطه با جوهری روحانی همچون خدا است(مانند:گاهی احساس می کنم که به خدا نزدیک شده ام).

۳)بُعد پیامدی :یا آثاردینی که ناظر به تأثیر باورها، اعمال،تجارب ودانش دینی بر زندگی روزمره پیروان آن دین است(مانند:با پدیده بدحجابی باید باقاطعیت مبارزه کرد).

۴)بُعدمناسکی:یا اعمال دینی که شامل اعمال دینی مشخصی همچون عبادت ونماز،شرکت درآیین دینی خاص،روزه گرفتن و….است که انتظارمی رود پیروان هردین آن ها را به جا آورند(مانند:آیا نمازمی خوانید؟ یا هرچند وقت یک بار برای ادای نماز جماعت به مسجدمی روید؟).کلیه عبارات پرسشنامه درطول یک طیف پنج درجه ای لیکرت از کاملا مخالف تا کاملا موافق ارزش گذاری شده اند.

کلید ونحوه نمره گذاری آزمون سنجش نگرش های مذهبی

بعد اعتقادی: عبارات شماره ۱تا ۷

بعد تجربه ای : عبارات شماره ۸ تا۱۳

بعد پیامدی : عبارات شماره ۱۴تا ۱۹

بعد مناسکی : عبارات شماره ۲۰تا ۲۶

نمره کل شدت نگرش های مذهبی:مجموع نمرات فرد درابعاد بالا

برای نمره گذاری عبارات،ازاولین گزینه (کاملاً موافق)تا آخرین گزینه(کاملاً مخالف) به ترتیب عدد ۴تا۰ را اختصاص دهید.نمره گذاری عبارات ۲۰ تا ۲۶ هم به همین شیوه انجام می شود. توجه کنید که نمره گذاری عبارات ۷، ۱۴، ۱۶، ۱۷و۱۹برعکس انجام شود(۰تا ۴).

سراج زاده (۱۳۷۷؛شریفی،۱۳۸۱)روایی صوری این پرسشنامه را ازطریق نظرخواهی از تعدادی دانشجویان دکترا که با اسلام آشنایی کامل داشتند،به دست آورد.درابتدا از پاسخگویان خواست تا التزام دینی خودرابرروی طیف خطی ده قسمتی مشخص کنند.رابطه بین نمره های دین داری آنان با مقیاس گلاک وستارک ونمره ارزیابی خودآنان ازدینداریشان ازطریق ضرصب همبستگی پیرسون ۶۱%گزارش شد.این میزان به عنوان روایی بیرونی درنظر گرفته شد.درپژوهش شریفی (۱۳۸۱)نیزپایایی کل این آزمون به روش تنصیف ‌و آلفای کرونباخ به ترتیب۷۵%و۷۸%واعتبار آن ۴۵%(ازطریق سنجش همبستگی ارتباط بین نمرات این پرسشنامه وخود گزارش دهی افرادازمیزان دینداری خود)برآوردشد(p<0/OO1).لازم به ‌ذکر است که پایایی واعتبارهمه ابعاد نیز معنادار(P<0/OO1) ودرسطح رضایت بخش بود. درپژوهش حاضرضریب آلفای کرونباخ برابر۸۱% وبرای احراز پایایی برابر ۷۴% بوده است

بدیهی است میزان نمره آزمودنی درهریک ازاین خرده مقیاس ها وهمچنین میزان نمره فرد درشاخص نمره کل به عنوان میزان شدت نگرش مذهبی کلی فرد ویا شدت آن بعد تفسیر می شود.هرچقدرنمره ی فرد دربُعدی بالاترباشد،شدت نگرش مذهبی فرد درآن بُعدخاص بیشتراست.همین تفسیر درمورد نمره درشاخص نمره ی کل نیزصدق می‌کند.

پرسشنامه شیوه های فرزندپروری

معرفی:این ابزار اقتباسی است ازنظریه اقتداروالدین که بر اساس نظریه بامرینداز آزادگذاری، استبداد واقتدارمنطقی والدین،برای بررسی الگوهای نفوذوشیوه های فرزندپروری ساخته شده است.این پرسشنامه شامل ۳۰ماده است که ۱۰ماده آن به شیوه آزادگذاری مطلق،۱۰ماده به شیوه ی استبداد و۱۰ماده دیگربه شیوه اقتدارمنطقی والدین درامرپرورش فرزندمربوط می‌شوند.در این پژوهش آزمودنی هاکه مادران نمونه هایی مورد مطالعه بودندباید با مطالعه ‌هر مادنه ،نظرخودرابا علامت × برحسب یک مقیاس ۵درجه ای (کاملاً مخالفم،مخالفم،تقریباًمخالفم،موافقم،کاملاً موافقم) مشخص کنند که بعداًوبه ترتیب ازصفرتا ۴ نمره گذاری شده است وباجمع نمرات،۳نمره مجزا درمورد آزادگذاری مطلق،استبدادی واقتدارمنطقی برای ‌هر آزمودنی به دست می‌آید.

ویژگی های روان سنجی:

این پرسشنامه قبلا توسط اسفدیار(۱۳۷۴)ورضایی (۱۳۷۵) مورد استفاده قرارگرفته واین محققان اعتبار وپایایی خوبی رادرموردآن گزارش نموده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 09:30:00 ق.ظ ]




کاستا و گری[۱۲۱] (۱۹۸۰) ، در پژوهش های خود دریافتند که ‌برون‌گردی ، شادکامی و رضایت خاطر می‌تواند شادکامی فرد را در سیزده سال بعد پیش‌بینی کنند . افراد برونگرا با محیط اجتماعی بهتر کنار می‌آیند چرا که این ویزگی نیازمند درگیر شدن مکرر در تعاملهای اجتماعی است . ‌بنابرین‏ چنین افرادی خود را در معرض ‌موقعیت‌های قرار می‌دهند که نیاز به تعامل اجتماعی آن ها ارضا کنند و در نتیجه شادتر می‌شوند ، ( چنگ و فورنهام[۱۲۲] ، ۲۰۰۳ ؛ به نقل از علی پور و آگاه هریس ، ۱۳۸۶ ) .

بررسی‌های طولی نشان می‌دهد که شادکامی در طول عمر مؤثر است ، مطالعه طولی که توسط اسیتر ، مارکیدز ، بلک و گودوین[۱۲۳] ( ۲۰۰۰ ) ، در بیش از دو هزار تن از آمریکای های مکزیکی تبار و بالاتر از شصت و پنج سال انجام شد نشان داد که میزان هیجان های مثبت تعیین شده در شروع مطالعه توانستند پیش‌بینی کنند که پس از دو سال چه کسی زنده می ماند و چه کسی می میرد و چه کسی دچار ناتوانی و استقلال در کنش وری خواهد شد ، ( کار[۱۲۴] ، ۲۰۰۴ ؛ به نقل از علی پور و آگاه هریس ، ۱۳۸۶ ) .

لین[۱۲۵] (۲۰۱۰ ) ، به ارزیابی آموزش مهارت کنترل خشم بر سازگاری فردی – اجتماعی در دانشجویان پرستاری و پزشکی پرداخت . نتایج به دست آمده حاکی از این بود که آموزش مهارت کنترل خشم ، سازگاری فردی – اجتماعی در دانشجویان را افزایش داده و همچنین روابط بین فردی آنان رضایت مندی بیشتری یافت .

دالبس[۱۲۶] (۲۰۱۰) ، در یک مطالعه طولی ۲ ساله که میان ۱۵۹ دانش آموز کلاس های چهارم تا ششم انجام دادند ، رابطه معناداری میان ساختار خانواده ، روابط والدین و فرزندان و تاثیر آن در ارتباط با سازگاری با مدرسه مشخص کردند که نشان دهنده هماهنگی بین تجارب خانوادگی و سازگاری در ابتدای نوجوانی است .

برانسورد[۱۲۷] (۲۰۱۰) در پژوهشی نشان داد که باورهای فراشناختی و یادگیری ارتباط مثبت وجود دارد و خود آگاهی شناختی لازمه ی یادگیری است .

لوپان و همکاران[۱۲۸] (۲۰۱۰) بر اساس پژوهشی عنوان کردند که باورهای فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه در اختلال اضطراب فراگیر ، اختلال پانیک ، اختلال وسواس فکری و عملی و اختلال استرس پس از ضربه مختل تر است .

رادزیزوسکا و همکاران[۱۲۹] (۲۰۰۹) در پژوهشی نشان دادند که میان شادکامی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی ، ارتباط وجود دارد.

شومر [۱۳۰] (۲۰۱۱) در پژوهشی نتیجه گرفت که میان باورهای شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد . هر چه توانایی‌های شناختی دانش آموزان بالاتر باشد ، پیشرفت تحصیلی بهتری خواهند داشت .

مارلو[۱۳۱]و همکاران (۲۰۱۰) ، در پژوهش خود با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی و شادکامی بر روی دانشجویان ( N=6500 ) شهر دنور نشان دادند که خودکارآمدی با شادکامی نوجوانان همبسته است . بدین معنی که خودکارآمدی با عملکرد مثبت رابطه معنادار دارد و این مسئله افزایش شادمانی آنان را سبب شده است.

هدوک و کیندرمن[۱۳۲] (۲۰۱۰) ، پژوهشی را با عنوان « مقایسه باورهای فراشناختی در بیماران اضطرابی و گروه غیر بیمار » انجام داده و نتیجه گرفتند که بیماران اسکیزوفرنی دارای توهم و فاقد توهم در مقایسه با بیماران غیر بیمار ، باورهای فراشناختی مختل تری دارند . بیماران دارای توهم و گروه کنترل اضطرابی اعتماد پایین تری در فرایندهای شناختی در مقایسه با اسکیزوفرن های فاقد توهم و گروه کنترل بهنجار داشتند . همچنین نتایج این پژوهش نیز نشان داد که فراشناخت در تحول علائم بیماران سایکوتیک نقش مهمی دارد .

میتوز و همکاران[۱۳۳] (۲۰۰۹) ، در پژوهشی نشان دادند که فراشناخت ، رویارویی متمرکز بر هیجان و نگرانی از جمله شاخص هایی هستند که می توان بر اساس آن ها تنش ، نگرانی ، تفکر نامربوط به امتحان و علائم بدنی همراه با اضطراب امتحان را پیش‌بینی کرد .

ولز و کارتر[۱۳۴] (۲۰۰۹) ، پژوهشی را با عنوان « مقایسه باورهای فراشناختی در بین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی » انجام داده و نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ، باورهای فراشناختی و فرانگری مختل بیشتری در مقایسه با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر ، فوبیای اجتماعی ، اختلال پانیک و گروه بهنجار دارند .

موریسون و فرنچ[۱۳۵] (۲۰۰۸) ، در پژوهشی با عنوان « بررسی و مقایسه مؤلفه‌ های فراشناختی در اختلالات طیف روان پریشی » نتیجه گرفتند که بیماران دارای تشخیص روان پریشی ( اسکیزوفرنیا ، اسکیزوافکتیو و اسکیزوفرنی ) و بیماران در معرض خطر روان پریشی ، در مقایسه با گروه غیر بیمار ، در مؤلفه‌ های باورهای فراشناختی نمرات بالاتری کسب نمودند . همچنین بیماران دارای تشخیص روان پریشی در مقایسه با بیماران در معرض روان پریشی ، باورهای فراشناختی مثبت بیشتری نشان دادند که نشانگر دامنه وسیعی از فراشناختهای نا کار آمد و غیر سودمند است .

پنتریچ و همکاران[۱۳۶] (۲۰۱۰) ، در پژوهشی با عنوان بررسی فراشناخت با عملکرد یادگیری بر روی دانش آموزان پایه هفتم در دروس علوم و زبان انگلیسی ، ‌به این نتیجه رسیدند که فراشناخت با عملکرد یادگیری دانش آموزان رابطه مثبت دارد .

ولز و پاپاجیوجیو[۱۳۷] (۲۰۰۹) ، در پژوهشی که بین شادکامی روان شناختی و علائم وسواس فکری – عملی انجام دادند ، دریافتند که میان شادکامی روان شناختی و علائم وسواس فکری – عملی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد .

باستین ، برز و نتلبک[۱۳۸] ( ۲۰۰۵ ) ، در پژوهش خود بین باورهای فراشناخت با راهبرد مسئله مدار ، رضایت از زندگی و اضطراب نشان دادند که باورهای فراشناخت بالاتر با راهبرد مسئله مدار کار ‌آمد تر ، رضایت زندگی بالاتر و اضطراب پایین ارتباط دارد .

تأسيس و نیکلا[۱۳۹] (۲۰۰۵) ، دو مطالعه ای با عنوان بررسی ارتباط باورهای فراشناخت با عملکرد سلامت روان و جسمانی نشان داد که بین باورهای فراشناخت و سلامت روانشناختی و جسمانی آن ها رابطه وجود دارد و آنهایی که از باورهای فراشناخت بالاتری برخوردارند سلامت روانشناختی بیشتری داشتند.

فصل سوم: روش اجرای پژوهش

روش پژوهش

جامعه آماری ، روش نمونه گیری و حجم نمونه

ابزار اندازه گیری

روش گردآوری داده ها

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

در این فصل به بررسی روش اجرای پژوهش پرداخته شده است . در ابتدا از روش پژوهش و سپس جامعه آماری ، روش نمونه گیری و حجم نمونه صحبت می شود . در ادامه ابزار اندازه گیری ، روش گردآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات توضیح داده می شود .

۱-روش پژوهش :

با توجه به فرضیه‌ها در پژوهش حاضر از روش همبستگی استفاده شده است که برای بررسی هدف پژوهش مبنی بر بررسی باورهای فراشناختی ، سازگاری فردی – اجتماعی و شادکامی در نوجوانان مورد استفاده قرار گرفته است .

۲-جامعه آماری ، روش نمونه‏گیری و حجم نمونه :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۱۴-۲-۲- مهمترین وظایف گفتار در قصه:

سخنانی که در یک قصه توسط شخصیت های آن قصه به صورت گفتگو با یکدیگر و یا به صورت درد دل و راز و نیاز بیان می‌شوند. گفتار در یک قصه ابزاری است برای انتقال اطلاعات مربوط به همه ای عناصر

قصه، به خصوص شخصیت ها و موضوع و چگونگی روند ماجرا که به طور غیر مستقیم توسط خود شخصیت ها به مخاطب داده می شود. بله، بیان چگونگی اندیشه ها، احساس ها و نوع اعمال و ‌تصمیم‌هایی

که یک شخصیت متقابل مطرح می شود، در ظاهر برای شنیدن او است؛ در واقع برای اطلاعات دهی به مخاطب نیز می‌باشد.- اطلاعات دهی درباره شخصیت های قصه و وضعیت و موقعیت آن ها به شخصیت های دیگر(به طور مستقیم).- اطلاعات دهی درباره شخصیت های قصه و چگونگی وضعیت و موقعیت آن ها به مخاطب (به طور غیر مستقیم).- اطلاعات دهی درباره موضوع، ماجرا و رویدادهای قصه به شخصیت های قصه (به طور مستقیم وغیر مستقیم) و به مخاطب (به طور غیر مستقیم).- اطلاعات دهی از زمان و مکان رویدادهای قصه به شخصیت های قصه و مخاطب.- پیش برندگی روند موضوعی و ماجرایی قصه(همتی،۱۳۸۸،ص۹۸).

۱۵-۲-۲- راه های کسب مهارت بیشتر در قصه گویی:

یک قصه گو علاوه بر داشتن خصوصیاتی از قبیل: حافظه قوی صدای خوش طنین و رسا، عدم لکنت زبان و تیکه کلام، عدم حرکات تکراری اندام ها، نگاه نافذ وگویا، حوصله و ذوق سرشار، هوشمندی و تجربه، به منظور موفقیت بیشتر در کار خود می‌یابد به موارد و عوامل زیر توجه داشته باشد: هنرگوش دادن: از آن جا که قصه گویی، هنری شفاهی است، بهترین روش یادگیری داستان های جدید یا شیوه های تازه ای نقل داستانه ای کهن، شنیدن است و بس. قصه گوی تازه کار بیشتر باید به روش ها و شگردهای مؤثر قصه

گویان ماهر مثل مکثها، حرکات و اشاره ها، جمله بندیها و غیره توجه کند.

قصه گویی در خانه: یکی از بهترین مکان‌های قصه گویی، خانه و خانواده است و نقل قصه ها توسط والدین طفل، تأثیر بسیار در رشد و تأمین نیازهای عاطفی – روانی او دارد. قصه گویی در محیط خانه و خانواده، به دلیل وجود صمیمیت و ارتباط عاطفی بیشتر میان قصه گو و مخاطبین، از قصه گویی در محیط

های رسمی بزرگتر ساده تر است و قصه گو می‌تواند مطالب خود را به صورتی طبیعی و با عبارات ساده و روان نقل کند تا بدان حد که شنوندگان تصور کنند که او، قصه را با بهره گیری از تخیلات، تصورات و تجربه خودش می‌گوید. همچنین خواندن قصه ها با صدای بلند باعث می شود که گنجینه لغات ذهنی قصه گو افزایش یابد.

صدای قصه گو: قصه گویی باید با صدای آرام انجام شود و نیازی به صداهای بلند و فریاد زدن نیست.

گفتن قصه: گفتن قصه زمانی مؤثر خواهد بود که قصه گو به آن قصه وکار وهنرخودش، عشق بورزد وبه فضا های داستان، آشنایی کامل داشته باشد.

لحن: درمواردی که فاصله سنی میان قصه گو و شنوندگانش زیاد است، لحن بیان او نباید به گونه ای باشد

که برتری وی را نسبت به مخا طبهایش نشان دهد(نانسی ملون،۱۹۹۲،ص۱۷۴).

۱۶-۲-۲- تفاوت قصه امروز بادیروز:

قصه‌گویی قدیمی‌ترین شکل ادبیات است. از هزاران سال پیش از آن‌که صنعت چاپ و خواندن و نوشتن به صورت پدیده‌های همه‌گیر فرهنگی درآید تاکنون ادبیات شفاهی به شکل قصه‌گویی رواج داشته است. (چمبرز،۱۳۸۵). کودک امروز ایران با کودک دوره های قبل تفاوت چشمگیری یافته است. امروز کودکان بیشتر از هروقت دیگری از مسائل پیرامون خود آگاه بوده همپای بزرگترها در دهکده جهانی غوطه ورند. گسترش فناوری‌های اطلاعاتی و در دسترس بودن انواع ابزارهای دسترسی به اطلاعات هم چون رایانه و اینترنت وغیره…، کودکان را با انبوهی از قصه های جوامع ‌و گوناگون آشنا می‌سازد که برای آن ها ترجمه می‌شوند. البته از جنبه مثبت و سازندۀ این قضیه نیز نباید گذشت. آشنا ساختن کودکان با فرهنگ و آداب و رسوم ملل مختلف در قالب قصه و داستان امری پسندیده بوده و می توان گفت یکی از دغدغه های متولیان امر و افراد درگیر در حوزه آموزش کودکان می‌باشد. اما نباید از نفوذ زیرکانه برخی آثار مخرب غربی غافل

بود. آثاری که کودکان جامعه امروز ایران را بیش از هر زمان دیگری مجذوب و شیفته خود ساخته و به الگوهای اخلاقی آن ها تبدیل شده است. کودکان با مقایسه آثار غیر ایرانی با آثار داخلی، تازگی در محتوا و قصه های متناسب با دوره و زمانه خود را می بینند و قاعدتاً بیشتر جذب این گونه قصه ها می‌شوند. باید این نکته نیز اشاره کرد که تلاش برخی نویسندگان و قصه پردازان ایرانی در تولید قصه ها ی نابو تازه ستودنی است اما کافی نیست. و برای مبارزه با چنین شرایطی به خیزش اساسی و بنیادی نیازمندیم. تلاش قصه پردازان کشور مان بایستی در جهت تازه تر کردن و بکر کردن مفاهیم ‌و موضوعات قصه های امروزی باشد.قصه‌هایی که از بطن جامعه کنونی برخاسته و قهرمانان آن از دوره وعصر خودمان باشند. پرواضح است که جذابیت و سرعت و هیجان از شاخصه های اساسی در قصه پردازی است و کودکان به همان اندازه ی سرعت پیشرفت اطرافشان از سرعت و هیجان جاری در قصه لذت می‌برند. کودکان کتابهایی را دوست دارند که بتوانند آن را بفهمند و کاملاً هضمش کنند. موضوع ومطلب از زندگانی خود آن ها گرفته شده باشد و چون حیوانات را دوست دارند کتابهایی که درباره حیوانات است برایشان جالب می‌آید. کودکان عاشق حادثه جویی اند(محمدی و قائینی،۱۳۸۸).

۱۸-۲-۲- علل پیدایش و دلایل نیاز به قصه گویی:

قصه گویی در پیش برد برنامه آموزشی مدرسه و غنای آموزش زیبا شناسی به کودکان نقشی مؤثر دارد. کاربرد هنر قصه گویی در پیشرفت و گسترش قوه خلاقیت و ابتکار کودکان بسیار مهم و قابل توجه است.

کودکانی که با گوش دادن به قصه های گفته شده توسط بزرگترهایشان تشویق شده اند، اغلب در خردسالی قصه های فوق العاده زیبا با نکاتی ظریف و عمیق خلق خواهند کرد. کودکانی که در دوره پیش از دبستان به قصه ها گوش داده‌اند و از آن ها لذت برده اند پس از با سواد شدن، علاقه بیشتری به مطالعه نشان می‌دهند. زیرا وقتی کودکی کلمه ای را بشنود و معنای آن را بفهمد، بعدها همان کلمه را آسانتر خواهد خواند و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




اهمیت منابع انسانی در دانش و تجربه افراد و قابلیت های آن ها نهفته است، دانشمندان، دانش شخصی را به عنوان اولین منبع دانش سازمانی می شناسند.(گرانت،۱۹۹۶)

مهم ترین عنصر منابع انسانی است زیرا مدیریت دانش به تمایل افراد برای به اشتراک گذاری و استفاده مجدد دانش متکی است. سرمایه انسانی در تجربه کاری و دانش افراد و قابلیت های آن ها متجلی است و به دلیل قابل مشاهده نبودن، سرمایه نایاب، تخصصی و نامشهود محسوب می شود و قابل تکثیر نیست. در حقیقت نظریه پردازان دانش مدار، دانش شخصی را نخستین منبع تولید دانش سازمانی می شناسند. (حسن زاده،۱۳۸۶،۴۴)

با در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ دﻳﺪﮔﺎه ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﻛﺮی و ﻛﺮﻳﻦ(۲۰۰۳ ) در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای ﻣﻮردی، درﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ راﻫﺒﺮدی ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮد، ﺟﺬب و اﻧﺘﺨﺎب، ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻛﺎرﻛﻨﺎن و ﺑﺎﻟﻨﺪﮔﻲ ﺷﻐﻠﻲ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ اﺷﺘﺮاک داﻧﺶ درو ن ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲﺷﻮد. آﻧﻬﺎ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﺷﺘﺮاکﮔﺬاری داﻧﺶ در ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﺪ و ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﻴﺪ اﺳﺖ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ و ﺑﻄﻮر ﺧﺎص اﺷﺘﺮاک داﻧﺶ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻫﺪا ف ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ در ﻗﺮاردادﻫﺎی ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﻮد ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ. (دعایی و روحانی، ۱۳۹۰،۶۲)

ﻛﻮﻟﻴﻨﺰ و ﻛﻼرک ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﻬﺮهﺑﺮداری از دﺧﺎﻟﺖ و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻛﺎرﻛﻨﺎن از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ و اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ روﻳﻜﺮدﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﻪ اﺳﺘﻨﺒﺎط و ﺗﻘﻮﻳﺖ داﻧﺶ ﻛﺎرﻛﻨﺎن و ﺗﺨﺼﺼ ﻛﺮدنﻧﻴﺎزﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ(کولینز و کلارک،[۱۶] ۲۰۰۳). در واﻗﻊ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ راﻫﺒﺮدی، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﺬب ﻣﺜﺒﺖ ﻛﺎرﻛﻨﺎن و درﮔﻴﺮ ﺷﺪن آﻧﻬﺎ در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺷﻮد. اﻓﺮاد ﺑﺎ داﺷﺘﻦ ﻣﻬﺎر ﺗﻬﺎ، ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎ و ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﭘﺬﻳﺮی ﺑﻴﺸﺘﺮ، اﺳﺘﻘﻼل ﺑﻴﺸﺘﺮی دارﻧﺪ و ﻛﺎرﻫﺎ را ﺧﻮدﺷﺎن ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.(دعایی و روحانی، ۱۳۹۰،۶۱)

امروزه بحث مزیت رقابتی پایدار به عنوان یکی از چالش های مدیران و دارندگان هر کسب و کاری است. بر اساس تئوری مبتنی بر منابعف داشتن منابعی که بتواند این مزیت ها را ایجاد و حفظ نماید لازم وضروری است. منابع مورد نیاز برای این کار تماما به یک عامل مرتبط هستند وان سرمایه انسانی است. منابع فنی و تکنولوژی با سرمایه های انسانی مشخص می‌گردند. منابع مالی با همکاری و مشارکت افراد صورت می پذیرد. در شکل گیری هر منبع مشخصی دانش مرتبط با ان تنها توسط انسان معنی پیدا می‌کند.(محمدی و سید جوادین)

۲-۲-۴-۱- ﻧﻘﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ در اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﻬﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ

ﺳﺎﻟﻤﻦ و اﺳﭙﻮن(۲۰۰۰) ﻧﻘﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ را در اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﻬﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻃﺒﻖ ﻣﻮارد ذﯾﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮدﻧﺪ:

١-ﺗﻌﺎدل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﺑﺎ دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ هﺎﯼ ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر

٢-ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﺰاﯾﺎﯼ ﺗﻼش هﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ

٣- اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺻﺤﻴﺢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ

۴- ﭘﻴﺎدﻩ ﺳﺎزﯼ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯼ داﻧﺶ

۵-اﯾﺠﺎد ﻣﺤﻴﻂ ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﺑﺮاﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ هﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ

۶- اﻣﮑﺎن اﺳﺘﻔﺎدﻩ از ﻓﻦ ﺁورﯼ ﺑﺮاﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ هﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ

٧- اﯾﺠﺎد ﺗﻴﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ و ایجاد داﻧﺶ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ رهبرﯼ(یانا و گا،[۱۷] ۲۰۰۲: ۴۶۰)

۲-۲-۴-۲- انگیزه برای تلاش های دانش محور

بسیاری از مطالعات و بررسی ها نشان داده‌اند که برنامه های انگیزشی، نقش مهمی را در موفقیت مدیریت دانش ایفا می‌کنند(علوی و لیدنر،[۱۸] ۲۰۰۱). در چارچوب ارائه شده، انگیزه می‌تواند به عنوان یک عامل شناخته شود که افراد را جهت پذیرش یک عامل خاص یا ترجیح یک گزینه نسبت به گزینه دیگر تشویق نماید. بر اساس گفته آمابیل(۱۹۹۷)، یک فرد می‌تواند توسط عوامل بیرونی جهت دستیابی به اهداف تحریک شود یا به طور ذاتی و فی نفسه جهت دستیابی به اهداف تحریک گردد (اردکانی و منفرد،۱۳۹۰،۱۴۴-۱۴۳). سیستم های آموزشی باید بر اساس ایجاد انگیزه یادگیری عمیق تر و به کارگیری آموخته ها در محیط کار و انتقال به همکاران طراحی شود. در سیستم ارزیابی عملکرد برای ارزیابی مشارکت کارکنان باید بر اساس فرایند تبادل و استفاده از دانش این ارزیابی صورت گیرد. سیستم پاداش دهی مادی باید بر اساس تشویق و تقدیر از کسانی باشد که زمینه انتقال دانش و ایجاد مشارکت بین افراد را ایجاد کرده‌اند. (اژدری ۲۰۱۰).

۲-۲-۴-۳- ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ

ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ داراﯼ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎ و اهدااف ﻣﺸﺘﺮﮐﻨﺪ در هنگام اﯾﺠﺎد واﺣﺪ هاﯼ ﮐﺎرﯼ، ﺗﻴﻢ ، همکارﯼ ﻣﺘ ﻘﺎﺑـﻞ ﮐـﺎرﮐﺮدﯼ ، و هﻤﭽﻨـﻴﻦ ﺟﺮﯾﺎن ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﺷﺒﮑﻪ ها در داﺧﻞ ﺳﺎزﻣﺎن و در ﺳﺮاﺳﺮ ﻣﺮزها اﮔﺮ ﭼﺮﺧﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ را ﺑﺎ ﻓﺮاﯾﻨﺪهﺎﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻣـﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬـﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ را ﮐﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﻣﺸﺘﺮﮐﻨﺪ ﺧﻮاهﻴﻢ ﯾﺎﻓﺖ.ﮐﺴﺐ داﻧﺶ ﺑﺮاﯼ اﺳﺘﺨﺪام ﺑﺮﺟﺴـﺘﻪ اﻓـﺮاد و ﮐﻤـﮏ ﺑـﻪ اﻧﻬـﺎ در ﯾـﺎدﮔﻴﺮﯼ و رﺷﺪ ﺷﺨﺼﯽ و ﺣﺮﻓﻪ اﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و هﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﮐﺮدن اﻓﺮاد ﺑﺮاﯼ ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﺷﺒﮑﻪ هﺎﯼ ﺣﺮﻓﻪ اﯼ و ارﺗﺒـﺎط ﺑـﺎ ﻋﻤﻠﻴـﺎﺗﯽ ﮐـﻪ در ﻣـﺎوراﯼ ﻣﺮزهـﺎﯼ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ.اﯾﺠﺎد داﻧﺶ از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺮاﯼ اﻓﺮاد،ﮔﺮوﻩ و ﺗﻴﻢ ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﻣﺤﻴﻂ ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﺑﺪﺳﺖ اﻣﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﺸـﮑﻼت ﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ را ﺑﺮاﯼ اﯾﺠﺎد راﻩ ﺣﻞ و ﻧﻮﺁورﯼ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ(استارو و سوتلیک،[۱۹] ۲۰۰۷: ۲۰۱).

مدیریت دانش، اداره کردن سرمایه های انسانی در سازمان‌ها است. این سرمایه ها دانش هایی را که سازمان به ارمغان می آورد به عوامل ارزشی دیگری چون پول، حس همکاری، حس شناخت و… تبدیل می‌نمایند. نقش مدیریت منابع انسانی به گونه ای است که اولا کارکنان دانشی را شناسایی نماید سپس با توجه به معیارهای دانشی مورد نیاز به مدیریت پرسنلی و منابع انسانی اقدام بورزد تا بتواند در کسب مزیت های رقابتی پایدار توسط سازمان کمک مورد نیاز را به وجود آورد. (محمدی و سید جوادین)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




۲-۴-ضرورت سیستم‌های اطلاعاتی

در عصر اطلاعات سیستم‌های اطلاعاتی جایگاه ویژه‌ای را برای خود کسب نموده‌اند و تأثیرگذاری عمده‌ای بر تصمیمات مدیران دارند. درگذشته اطلاعات بسیار محدود بود و در صورت گردآوری آن، به‌راحتی تحلیل‌شده و زمینه لازم برای تصمیم‌گیری به وجود می‌آمد؛ اما با افزایش حجم اطلاعات و به قولی انفجار اطلاعات امکان گردآوری و تحلیل آن به صورت دستی به‌تدریج ناممکن شده است؛ و در نتیجه نقش کامپیوتر به عنوان ابزار اطلاعاتی بسیار بارز و مهم شده است.

تجربه سازمان‌ها و کشورهای موفق و ناموفق در توسعه اقتصادی نشان می‌دهد که در کنار نحوه نگرش به موجودیت و اتخاذ تصمیمات درست، به‌موقع بودن آن‌ ها تا چه اندازه در این راستا مؤثراست. امروزه عدم اجرای به‌موقع تصمیمات، معادل عدم تصمیم‌گیری است و این خود نقش پشتیبانی اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات صحیح و به‌موقع دارد. علاوه برداشتن نگرش صحیح، آموزش و تجربه کافی، نیازمند اطلاعات ویژه‌ای جهت تصمیم‌گیری هستند که این اطلاعات تنها پس از گردآوری سریع و پردازش صحیح آن‌ ها امکان زمینه‌سازی برای تصمیم‌گیری را فراهم می‌سازند. محدودیت وقت و قدرت ذهنی مدیران در عالم ظاهر، عملکرد غیرخطی ناشی از خستگی جسمانی و روانی و تمایل به ساده‌سازی مدل‌سازمانی باعث می‌شود تا مدیران نتوانند کلیه داده های یک سازمان بزرگ را جمع‌ آوری کرده و با یک وزن دهی مناسب مورد تجزیه‌و تحلیل قرار دهند. از طرفی نمی‌توانند یک مسئولیت خطیر را کاملاً به زیردستان تفویض نمایند. نتیجه این محدودیت‌ها و آن نیازها دست‌به دست هم داده و ضرورت ایجاد و بهره‌گیری از سیستم‌های اطلاعاتی را به وجود آورده است. باگذشت زمان و پیچیده‌تر شدن نظام‌های تصمیم‌گیری، سیستم‌های اطلاعاتی نیز گسترده‌تر و پیچیده‌تر شده‌اند (احمدی و ویرجینیاری، ۱۳۸۲).

۲-۵- چرخه حیات سیستم‌های اطلاعاتی

چرخه حیات سیستم‌های اطلاعاتی شامل شش مرحله است که عبارت است از:

    • مرحله اول: اتخاذ تصمیم و پذیرش سیستم اطلاعاتی

    • مرحله دوم: تحصیل سیستم اطلاعاتی

    • مرحله سوم: پیاده‌سازی و اجرای سیستم اطلاعاتی

    • مرحله چهار: به‌کارگیری و نگهداری سیستم اطلاعاتی

    • مرحله پنجم: بهبود تدریجی سیستم اطلاعاتی

  • مرحله ششم: کنار گذاری (استیوز[۸] و دیگران،۲۰۰۱).

۲-۶- مزایای سیستم اطلاعاتی

کاربرد سیستم‌های اطلاعاتی دارای سه نوع مزیت بالقوه است که هر یک از مزایا متکی به دلایلی است که در ذیل هرکدام، به آن‌ ها اشاره می‌شود (احدی سرکانی، ۱۳۷۵).

۱ – افزایش سود و منفعت در تجارت (در مقایسه با رقبا) به دلیل:

    • انتخاب مناسب‌ترین استراتژی‌ها و خط‌مشی‌ها

  • بهبود عملکرد در مقایسه با رقبا و کاهش هزینه ها

۲- بهبود کارایی و اثربخشی به دلیل:

    • ایجاد افکار نو و بهره‌گیری مناسب‌تر از فرصت‌ها

  • کاربرد منابع باکیفیتی برتر جهت کسب نتایج مورد انتظار

۳- افزایش بهره‌وری به دلیل:

    • افزایش کارایی در عمل

  • کار بیشتر و مطلوب‌تر با کاربرد منابع و امکانات کمتر

۲-۷- محیط سیستم‌های اطلاعاتی

۲-۷-۱- محیط داخلی

محیط داخلی سیستم اطلاعاتی را عوامل زیر تشکیل می‌دهند: (جیمز[۹]،۱۹۹۰، ص ۴۸-۴۹،۱۴-۱۳، ۶۰، ۵۵۰ و ۵۸۷)

    • داده ها و اطلاعات[۱۰]

    • سیستم‌ها و روش‌ها[۱۱]

    • منابع شامل:۱- نیروی انسانی[۱۲] ۲-مواد اولیه[۱۳] ۳- منابع مالی[۱۴]

    • مدیریت[۱۵]

    • ساختار سازمانی[۱۶]

  • فنّاوری[۱۷]

۲-۷-۲- محیط خارجی

محیط خارجی سیستم اطلاعاتی را عوامل زیر تشکیل می‌دهند:

    • مشتریان و مصرف‌کنندگان[۱۸]

    • رقبا[۱۹]

    • سازندگان و تولیدکنندگان[۲۰]

    • تأمین‌کنندگان کالا و خدمات[۲۱]

  • قانون‌گذار[۲۲]

۲-۸-حسابداری به عنوان سیستم اطلاعاتی

حسابداری را می‌توان به عنوان زبان مؤسسات تجاری دانست که از آن به عنوان ابزار برقراری رابطه با خارج از مؤسسات استفاده می‌کنند. قلمرو سنتی حسابداری عبارت بود از فرایند ثبت، طبقه‌بندی، تلخیص، انعکاس عملیات تجاری (فخاریان،۱۳۷۴)؛ اما هم‌زمان با توسعه دانش و پیشرفت فنّاوری، حسابداری نیز دچار تغییراتی شگرف شد و اکنون ازجمله ابزارهای مهم کنترل، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری محسوب می‌شود. به همین علت تغییرات عمده‌ای نیز در نگرش به حسابداری ایجادشده که از مهم‌ترین آن‌ ها دیدگاه «حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی» است. این تعریف از حسابداری برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ توسط انجمن حسابداری آمریکا،[۲۳] در بیانیه‌ای رسمی تحت عنوان «بیانیه تئوری اساسی حسابداری» ارائه گردید و در آن حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی چنین تعریف‌شده است (اصلاح،۱۳۸۴).

«اصولاً حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است و اگر دقیق‌تر بگوییم حسابداری عبارت است از کاربرد تئوری عمومی اطلاعات در عملیات اقتصادی ونیز تشکیل‌دهنده بخش عظیمی از اطلاعات است که به صورت کمی بیان گردیده است. وظیفه اصلی سیستم اطلاعاتی حسابداری فراهم نمودن اطلاعاتی است که استفاده‌ کنندگان از آن در تصمیم‌گیری‌های خود استفاده می‌کنند.»

۲-۹- سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری (AIS)

در سال ۱۹۵۰ اولین سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ماشینی جهت پردازش داده ها و اطلاعات به کار گرفته شدند. سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری با جمع‌ آوری و گردآوری اطلاعات مالی، کمک بسزایی به مدیریت می‌کرد.

درعین‌حال به نظر می‌رسد مدیران برای رسیدن به اهداف خود به اطلاعات بیشتری نیاز دارند. سیستم‌های اطلاعات حسابداری به‌تنهایی جهت تهیه اطلاعات غیرمالی و غیر معاملاتی کافی نبودند و چون برای مدیران در کنار درک اطلاعاتی که سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری برای آن‌ ها تهیه می‌کرد، درک مسائل سازمانی هم مهم بود، سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت پدید آمدند. در میان حسابداران این اتفاق‌نظر وجود دارد که آینده از آن سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری خواهد بود؛ زیرا انتظار می‌رود این سیستم‌ها نه تنها اطلاعات درون‌سازمانی را به نحو مطلوب در اختیار مدیران واحد تجاری قرار دهند؛ بلکه اطلاعات بیرونی سازمان را نیز با اطلاعات درون‌سازمانی در صورت لزوم، ترکیب کنند (عرب مازار یزدی و دیگران، ۱۳۸۶).

‌بنابرین‏ سیستم اطلاعاتی حسابداری عبارت است از مؤلفه و عنصری از سازمان که از طریق پردازش رویدادهای مالی، اطلاعات هشداردهنده و اطلاعات مبنای تصمیم‌گیری را در اختیار استفاده‌ کنندگان ازاین‌گونه اطلاعات قرار می‌دهد. تعریف جامع‌تری که از سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری ارائه شده چنین است:

سیستم اطلاعاتی حسابداری عهده‌دار وظیفه تبدیل داده های اطلاعاتی به گزارش‌های سودمند مالی و ارائه آن‌ ها به مدیریت درون‌سازمانی و مراجع بیرون از سازمان جهت تصمیم‌گیری است (فخاریان، ۱۳۷۴).

۲-۱۰-سه وظیفه مهم سیستم اطلاعاتی حسابداری در یک بنگاه تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]