کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



    1. – حلی، علامه حسن ابن یوسف ابن مطهر، مختلف الشیعه، ترجمه سید علی امامی، انتشارات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۹ ↑

    1. – – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۳، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ص۹۱۰ ↑

    1. — Wood ,opcit. P-618-1212 ↑

    1. – – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۳، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ، ص۹۱۰ ↑

    1. -همان کتاب، صص ۹۱۳ تا ۹۱۸ ↑

      1. — در حقوق فرانسه مطابق با ماده ۱۲۹۵ ق. م این کشور مدیونی که بدون قید و شرط انتقال طلب را از سوی داین به شخص ثالث پذیرفته است دیگر نمی تواند در برابر انتقال گیرنده به تهاتری که قبل از این می‌توانست در برابر انتقال دهنده استناد نماید استناد کند نسبت به انتقال که توسط مدیون هرگز پذیرفته نشده اما به او امکان شده است این ( اعلان ) فقط مانع تهاتر طلبهای بعد از این اعلان می‌باشد بر این اساس یکی از مصادیق قاعده کلی عدم وقوع تهاتر در صورت تعلق حق ثالث انتقال یکی از دو طلب متقابل و قبولی بدون قید و شرط از سوی مدیون بیان شده است بدیهی است فرض فوق مبتین است. از انصراف از تهاتر بعد از وقع آن در این مورد علی‌رغم احتماع شرایط تهاتر در دو دین یکی از دو مدیون طلب هود را به شخص ثالث انتقال می‌دهد و مدیون مقابل آن را می پذیرد ‌بنابرین‏ طلب مذبور متعلق حق شخص ثالث قرار می‌دهد. ↑

    1. – – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۳، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ، ص ۹۰۰ پاورقی شماره ۱در حقوق مصر موردی که دودین ناشی از منشاء واحدی هستند از قاعده کلی منع تهاتر در فرض اضرار شخص ثالث استنناد شده است در این صورت مدیون می‌تواند چنانچه دودین ناشی از یک منشاء ↑

    1. – IN SOLVENCY SET OFF ↑

    1. – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۳، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ، ص۹۳، پاورقی شماره۲ و ص۹۰۰-پاورقی شماره۱) ↑

    1. WOOD OPCIT. P. 1173 1-NEATE OPEIT. P. 154. 155. . ↑

    1. — WOOD OPCIT. P. 287. 288. 294. 314 ↑

    1. — مطابق ماده ۷۲۱ق- آ- د- م سابق مرور زمان عبارت از گذشتن مدتی است که به موجب قانون پس از انقضا آن مدت دعوی شنیده نمی شود. و نیز به موجب ماده۷۴۵ همان قانون، مرمر زمان هر چند حق دعوی را ساقط می کرد اما اگر مدیون طلب داین را داده باشد نمی تواند به استثناء به اینکه مرور زمان حاصل شده بود آنچه را که داده است مطالبه کند. ↑

    1. – شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات ، حقوق مدنی جلد ۵، انتشارات مجد، سال ۱۳۸۷، مبحث مرور زمان، البته ایشان بااین حال در مبحث تهاتر مرورزمان را مانع از وقوع تماتر قهر می دانستداند. ↑

    1. – – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۳، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ص ۹۵ ↑

    1. -هیئت عمومی دیوان عالی کشور نیز در رأی‌ شماره ۲۷۸۵مورخ ۱۲/۹/۱۳۲۹ پذیرش دعوی خواهان مبتنی برابطال اجرائیه ثبتی ‌در مورد دین مشمول مرورزمان، راازسوی دادگاه مخالف قوانین دانسته است زیرا مستلزم پذیرش ایراد مرورزمان ازسوی خواهان است. مجموعه رویه قضایی آرا هیئت عمومی ارسال ۱۳۲۸تا۱۳۴۲ آرشیو حقوقی کیهان ۲۶۰آرا مدنی ص۱۲۷٫ ↑

    1. – و حتی اگر چه بتوان گفت آنچه ممنوع است استیفاء قضایی دین است نه ایفاء. تهاتر نیز ایفا قهری دین است و نه استیفاء ↑

    1. – شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات، ص ۱۰۱، الوسیط دکتر عبدالرزاق احمد سنهوری ج ۳، ص ۸۹۲٫ ↑

    1. -wood opcit. p,. 1213. ↑

    1. – در حقوق فرانسه به موجب ماده ۱۲۹۱ ق. م این کشور برای وقوع تهاتر قهری بین دودین لازم است که هر دودین قابل مطالبه باشند و رویه قضائی فرانسه دین طبیعی را ‌به این دلیل که قابل مطالبه نیست قابل تهاتر نمی داند ( سنهوری، الوسیط، ج ۲، ص ۸۹۲۹ ↑

    1. ۱- – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۲، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ص ۸۹۲در حقوق فرانسه بموجب ماده ۲۹۱ ق. م این کشور برای وقوع تهاتر قهری بین دو دین لازم است که هر دو دین قابل مطالبه باشد رویه قضائی فرانسه دین طبیعی را ‌به این دلیل که قابل مطالبه نیست قابل تهاتر نمی داند. ↑

    1. – دینی که مشمول مرور زمان شده است در قلمرو تهاتر قرار می‌گیرد مگر اینکه ذینفع به مرور زمان استناد کند. جعفر لنگروردی محمد جعفر، دائره المعارف حقوق مدنی و تجارت ج ۱ انتشارات گنج دانش ۱۳۸۴ ص ۱۰۹۲ ↑

    1. — ‌بنابرین‏ در این فرض دادگاه باید به ادعای تهاتر درمورد دینی که مشمول مرور زمان شده است توجه نماید اما این تظر صحیح نمی باشد زیرا اگر چه تهاتر دفاع محسوب می شود اما بهر حال مشمول عنوان دعوی است و قانون‌گذار هم می‌گوید دعوی تهاتر دفاع محسوب می شود و لذا مشمول منع قانونی ‌در مورد استماع دعوی می‌باشد از سوی دیگر الزام قضائی مدیون به تأدیه دین مشمول مرور زمان جایز نیست و حال آنکه پذیرش دعوی تهاتر بمنزله الزام قضائی مدیئون آن به تأیده دین از طرفین تهاتر است. ↑

    1. – ماده ۴۵ قانون کار: کارفرما فقط درموارد ذیل می‌تواند از مزد کارگر برداشت نماید:الف) موردی که قانون صراحت اجازه داده باشد.ب) هنگامی که کارفرما به عنوان مساعده وجهی به کارگر داده باشد.

      ج) اقساط وام های که کارفا به کارگر داده است طبق ضوابط مربوط

      د) چنانچه در اثر اشتباه محاسبه مبلغی اضافه پرداخت شدهب اشد. ↑

    1. – در فقه اسلامی نیز درخصوص اجرت کارگر برخی گفته اند که هرگاه کارگر از وقوع تهاتر بین دین خود به کارفرما ودین کارفرما به او بابت اجرت منظور نشود و تأمین معاش از راه دیگری برای ارتزاق کارگر نباشد به دلیل تقدم لزوم احبا نفس پرداخت دین بین آن دو تهاتر واقع نمی شود سید عبداله علی حسین ذالمقار بن التوانین المدینه و النشرح الاسلامی ج ۲، ص ۱۰۴۰۹٫ ↑

    1. – قوانین برخی از کشورها صریحاً دین غیر قابل بازداشت را غیر قابل تهاتر اعلام ‌کرده‌است در این مورد می توان به مواد ۲۹۴ ق. م آلمان ۵۱۰ ق. م ژاپن، ۱۰۱۵ ق. م برزیل، ۲۶۴ ق. م مصر ۴۲۷ ق. م استناد کرد. – سنهوری، عبد الرزاق احمد، الوسیط، جلد۲، ترجمه محمدعلی قاسمی، انتشارات دانشگاه امام صادق ۱۳۷۶، ، ص۹۹۱ ↑

    1. – شهیدی مهدی، سقوط تعهدات ص، ۱۰۸- برای دین نظرها مخالف رجوع شود به کتاب حقوق مدنی، امامی، ج ۱، ص۲۴۳: ازممتاز بودن دین میتوان غیر قابل بازداشت وغیر قابل تهاتر بودن آن را استنباط کرد اگرچه استنباد مذبور بعید و دور از احتیاط است. ↑

    1. -Wood opit. p. 677. 127 ↑

    1. -جعفری لنگرودی، محمد جعفر، دائرهالمعارف حقوق مدنی و تجارت. ج ۱، انتشارات گنج دانش ۱۳۸۴ ص ۱۰۹۰در موارد زیر تهاتر صورت نمی گیرد: ۱ -دین بابت نفقه که حیات آنان به آن ها وابسته است طرف تهاتر قرار نمی گیرد و نیز دستمزد کارگر با طلب کار فرما از کار گر قابل تهاتر نیست. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:15:00 ق.ظ ]




توتو[۲۸] اثربخشی سازمان را “فرایندی چرخشی و مداوم می‌داند که از طرح برنامه شروع شده و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می‌کند که انجام آن ها تا چه حد خوب و مطلوب صورت گرفته است”(شیرازی، ۱۳۷۳، ص ۲۸۶).

از دیدگاه رابینز[۲۹]، “اثربخشی یا کارآمدی سازمان معمولاً در قالب میزان یا درجه ای که در آن یک سازمان اهدافش را به دست می آورد تعریف می شود. و از دیدگاهی دیگر اثربخشی عبارت است از میزان و درجه ی انجام یک کار، فعالیت یا تلاش که به موجب آن دستیابی به هدفی که از قبل پیش‌بینی شده است، امکان پذیر می‌گردد” (ساعتچی، ۱۳۷۹، ص ۲۴۱).

علاقه بند در تعریف اثربخشی ذکر می‌کند که” اثربخشی یعنی انجام دادن کارهای درست یا تمرکز بر نتایج کار است و اثربخشی وقتی حاصل می شود که سازمان به هدف ها یا نتایج مطلوب خود نائل آید”(علاقه بند،۱۳۷۶، ص ۱۶).

” تعابیری که با توجه به مفاهیم بالامی توان برای اثربخش آموزشی ابرازداشت عبارتند از:

-تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی

-تعیین نتایج قابل مشاهده ازکارآموزان درآموزش های اجراشده

-تعیین میزان انطباق رفتارکارآموزان با انتظارات نقش سازمانی آن ها

-تعیین میزان درست انجام دادن ‌کار که موردنظرآموزش بوده است

-تعیین میزان توانایی ایجاد شده دراثرآموزش ها برای دستیابی به اهداف

-تعیین میزان ارزش افزوده آموزشی

-تعیین میزان بهبود شاخص های موفقیت کسب و کار”(زراعی،۱۳۸۴،ص۳)

به طورکلی ‌در مورد مفهوم اثر بخشی آموزشی تعریف جامع ‌و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن،کار دشواری است،ارزشیابی اثر بخشی آموزشی یعنی اینکه تا حدودی تعیین کنیم آموزش های انجام شده تا چه حد به ایجاد مهارت های مورد نیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجرشده است .

ارزیابی اثر بخشی آموزش

” ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی،تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان دراثر آموزش های اجرا شده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی،تعیین میزان درست انجام دادن کار که مورد نظر آموزش بوده است،تعیین توانایی‌های ایجاد شده در اثر آموزش ها برای دستیابی به هدف ها.” با توجه به مباحث بالا،باید گفت که اثربخشی آموزشی از طریق بررسی کارایی درون و برون نظام آموزش سازمانی تعیین می‌گردد.یعنی اگر بتوانیم کارایی درونی و برونی مستقیم آموزش سازمان ها را اصلاح کنیم تقریبا اثربخشی آموزش تضمین می شود.(سلطانی،۱۳۸۰،ص۴۰)

ضرورت ارزیابی اثربخشی آموزشی

از آن جایی که ارتقاء سطح آگاهی و مهارت فراگیران از طریق اجرای برنامه های آموزشی صورت می‌گیرد، بررسی دوره های آموزشی به چگونگی کیفیت برگزاری دوره ها کمک و مساعدت شایانی می کند تا بتوان با به کارگیری نتایج کمی و کیفی برنامه ها و طرح ها، اثربخشی دوره ها را بالا برده و باعث توسعه ی آموزشی گردید. ” اهمیت بررسی اثربخشی دوره های آموزشی زمانی مشخص می شود که یافته های تحقیق سبب تغییر در اجرای برنامه های آموزشی گردیده و یا روند اصلاح برنامه ها را سرعت بخشد.” (قاسمی، ۱۳۸۱، ص ۵۷).

یک برنامه فعالیت آموزشی تنها زمانی می‌تواند ارزشمندی خود را توجیه کند که شواهدی قابل اطمینان و معتبری ‌در مورد تأثیر آموزش در بهبود رفتار و عملکرد شرکت کنندگان و بالطبع منافع سازمان عرضه کند. این امر به جنبه ی مهمی از آموزش و ارزشیابی آموزشی اشاره دارد که معمولاً از آن با عنوان ” اثربخشی آموزش” یا ” ارزیابی اثربخشی آموزش” یاد می شود.

” از طریق تعیین میزان اثربخشی عملیات و مداخلات آموزشی می توان قضاوت کرد که عملکرد برنامه ی آموزشی تا چه اندازه مطلوبیت دارد و تا چه اندازه باید بهبود یابد” (سلطانی، ۱۳۸۲، ص۲).

اما به طور کلی ” دلایل تعیین اثربخشی برنامه های آموزشی عبارتند از:

۱- بررسی و سنجش کمی و کیفی دوره های برگزار شده به منظور ارائه ی راهکارهای اساسی آموزشی در آینده.

۲- ایجاد اعتماد و اطمینان در طراحان برنامه و مجریان دوره های آموزشی به منظور دلگرمی در روند اجرای این نوع آموزش ها.

۳- ارائه ی یک تعریف معتبر و درست از اهداف این دوره ها.

۴- مشخص نمودن درصد موفقیت یا عدم موفقیت دوره های آموزشی” (قاسمی، ۱۳۸۱، ص ۵۷).

به طور معمول ارائه ی یک دوره ی آموزشی جدید، کار آسانی نیست، ولی اگر این اقدام آموزشی مورد ارزشیابی قرار نگیرد امکان دارد بتوان هر گونه برنامه ی آموزشی را موجه دانست. “برای جلوگیری از گسترش بی رویه ی هزینه های آموزشی، مدیریت باید بر ارزیابی کامل سود و هزینه اصرار ورزد تا پولی که خرج می شود، دستمایه ی رضایت بخشی را به همراه آورد. هرگز نمی توان ادعا کرد که آموزش، خود به خود سودمند است، مگر آنکه ارزیابی شود” ( دولان و شولز، ترجمه طوسی، ۱۳۸۴، ص ۲۸۵).

در حقیقت ” اهمیت ارزشیابی در این است که نتایج آن به صورت بازخورد به برنامه های آموزشی مجدداٌ تغذیه شود تا ‌به این ترتیب تغییرات لازم و اساسی در متن برنامه ها ایجاد گردد. مسئله ی مهم دیگر اینکه ارزشیابی برنامه های آموزشی بدون ارزشیابی صحیح از نحوه ی کار شرکت کنندگان در برنامه، کاری ناقص و بدون ثمر خواهد بود. ‌بنابرین‏ در یک ارزشیابی کامل از برنامه ی آموزشی، باید به محتوا و چگونگی برنامه ها و تأثیرات آن در شرکت کنندگان توجه مخصوص و دقیق داشت” (ابطحی، ۱۳۸۳، ص ۱۲۲).

کرک پاتریک[۳۰]” دلایل اصلی ارزشیابی آموزش های ضمن خدمت را چنین بیان می‌کند:

توجیه دلایل وجودی واحد آموزش با نشان دادن نقش و اهمیت آن در تحقق اهداف و رسالت های سازمان، تصمیم گیری لازم در خصوص تداوم داشتن یا تداوم نداشتن یک برنامه ی آموزشی، گرفتن اطلاعات ‌در مورد اینکه چگونه می توان برنامه های آموزشی را در آینده بهبود داد”.(ابطحی،۱۳۸۳،ص ۱۶۷).” فقدان ارزشیابی ممکن است جدی ترین مشکل را در برنامه های آموزشی و توسعه به وجود آورد، به عبارت ساده تر، سؤالی که اکثر متخصصان پرسنلی مطرح می‌کنند این است که، آیا برنامه های آموزشی به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده اند؟” (جزنی،۱۳۷۵،ص ۱۸۶).

اهداف سنجش اثربخشی آموزشی:

“هدف از سنجش اثربخشی یک دوره ی آموزشی را می توان به شرح زیر بیان کرد:

۱- کسب اطلاعات درباره ی وضع موجود (در چه موقعیتی هستیم و برای شروع کار از کجا باید آغاز کنیم).

۲- تشخیص جهت حرکت و شرایط مطلوب و یا وضعیت هایی که بتوان به عنوان بهترین شرایط تلقی نمود تا مقاصد و هدف مورد نیاز مشخص شود.

۳- چگونگی رسیدن به هدف”(ربیعی، ۱۳۹۰،ص ۲۵).

با توجه به موارد فوق اثربخشی آموزشی، عناصری از تشخیص جهت توأم با چگونگی رسیدن هدف، مطلوب بودن یا مؤثر بودن یک فرایند آموزشی را به دنبال دارد. در فرایند سنجش اثربخشی، برنامه های آموزشی و نتایج حاصل از آن مورد بررسی قرار می‌گیرد تا میزان اثربخشی آن ها با توجه به اهداف پذیرفته شده مشخص شود که غالباً با توصیه هایی در جهت اقدامات سازنده همراه است

شاخص های ارزشیابی اثربخشی آموزش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




۲-۲-۵) تفاوت هوش هیجانی و بهره هوشی

از لحاظ واژه گزینی در متون مختلف، هوش هیجانی یا هوش عاطفی به اختصار EI گفته می شود و معمولاً معیار ارزیابی آن را « ضریب هوش هیجانی » یا EQ می‌نامند و از این نظر با « ضریب هوش شناختی » یا IQ که برای سنجش بهره هوشی به کار می رود تفاوت دارد، یکی از تفاوت ها و شاید امتیازهای هوش هیجانی نسبت به بهره ی هوشی اکتسابی بودن یا غیر موروثی بودن آن است، که به راحتی قابل یادگیری، تکامل، بهبود و اصلاح است (حسن زاده،۱۳۹۲). ‌بنابرین‏ ضعف افراد در هوش هیجانی را می توان جبران کرد در حالی که بهره ی هوشی در فرد ثابت بوده و درطول زمان تغییر نمی­کند. علاوه براین، با توجه به اهمیت روابط اجتماعی در سازمان ها بدون تردید نقش EQ در موفقیت شغلی افراد پررنگ تر است به عنوان مثال فردی با توانایی‌های منطقی و بهره ی هوشی بالا که نتواند احساساتش را کنترل کند یا روابط اجتماعی خوبی را بنا کند در محیط کارش با مشکل روبرو می­ شود ولی فردی با بهره­ی هوشی عادی و در عین حال برخورداری از هوش هیجانی بالا، با مدیریت بر احساسات، خود انگیختگی، همدلی و داشتن روابط اجتماعی مطلوب در سازمان با احتمال بیشتری می‌تواند به جایگاه های بهتر و موفقیت های بیشتر دسترسی پیدا کند ( برادبری،۱۳۸۹).

۲-۲-۶) نظریه های هوش هیجانی

در این قسمت به نظریه های هوش هیجانی، توانایی و ترکیبی اشاره خواهد شد:

۲-۲-۶-۱) نظریه های هوش هیجانی

هوش هیجانی، سازه­ای نظری است که تعریف آن بستگی به بنیاد نظری مورد نظر دارد. نظریه های متفاوتی را که تا کنون ‌در مورد چیستی هوش مطرح شده اند، می توان در یک پیوستار دید که در یک سوی آن هوش یک توانایی عمومی ( توانایی شناختی، سازگاری با محیط و. . . ) به شمار می­رود و در سوی دیگرش ترکیبی از مهارت ها و توانایی‌های اجتماعی و عاطفی است، ‌بنابرین‏ نظریه های هوش هیجانی را ‌می‌توان در دو گروه جای داد :

۲-۲-۶-۲) نظریه های های توانایی

این نظریه ها هوش هیجانی را توانایی شناسایی یا ورود اطلاعات و پردازش آن ها از طریق دستکاری فوری نمادها و توانایی دریافت اطلاعات عاطفی از محرک های دیداری و شنیداری تعریف کرده‌اند، آن را یک توانایی ذهنی می پندارند و معتقدند که ساختارهای شناختی و عاطفی به صورت یکپارچه کار می‌کنند. توانایی درک و ابراز عاطفه ها، توانایی درونی سازی تجربه های عاطفی در شناخت توانایی شناسایی و درک عاطفه ها و استدلال از طریق آن ها و توانایی مهار کردن عاطفه ها در خود و دیگران مجموعه ی توانایی‎هایی هستند که هوش هیجانی هر فرد را تعیین می‌کنند ( Mayer et al. 2002).

۲-۲-۶-۳) نظریه های ترکیبی

مدل های ترکیبی، هوش هیجانی را ترکیبی از توانایی‌های ذهنی و رگه ­های شخصیتی معرفی ‌می‌کنند. این نظریه ها EI را با سایر مهارت ­ها و ویژگی­ها مانند انگیزه و توان برقراری ارتباط با دیگران می آمیزد و بر ایجاد انگیزه در خود، مهار خود و مدیریت روابط اجتماعی تأکید دارند. مایر و همکاران نظریه ­هایی مانند گلمن و بار-آن را در این دسته جای می­ دهند ، زیرا این نظریه ها مهارت­ هایی که در قلمرو توانایی‌های ذهنی قرار دارند، مانند حل مسأله را با ویژگی­های شخصیتی مانند خوشبینی در می­آمیزند (Hedland&Stenberg,2011).

۲-۲-۷) مدل های هوش هیجانی

انواع مدل های هوش هیجانی از نظر صاحب نظران مختلف به شرح زیر پرداخته شده است :

۲-۲-۷-۱) مدل توانایی مایر و سالووی ( ۱۹۹۷)

الگوی توانایی در سال ۱۹۹۷ توسط مایر و سالووی ارائه شد. این الگو متمرکز بر نقش هیجان ها و تأثیرات متقابل شان بر افکار است (Mayer& Salovey. 1997). مایر و سالووی معتقدند که هوش هیجانی از توانایی‎های ذهنی، مهارت ها و قابلیت های متعددی تشکیل شده است. توانایی‌های ذهنی شامل تفکرات انتزاعی و حل مسائل می‌باشد (Mayer et al. 2002).

ابعاد چهارگانه مدل مایر و سالووی به ترتیب زیر است :

    • شناسایی عواطف در خود و دیگران : در این حوزه، مهارت های خود سنجی، اغلب با توانایی واقعی افراد در خواندن صحیح عواطف دیگران، مطابقت ندارد. در نتیجه ی این امر ممکن است کارفرمایان اطلاعات با ارزشی را در جریان تعامل با همکاران و مشتریان از دست بدهند. با این وجود، آنان بر این باورند که به خوبی قادر به درک صیحح عواطف دیگران هستند.

    • کاربرد عواطف : یعنی توانایی استفاده از عواطف در راستای کمک به کسب نتایج مطلوب، حل مسائل و استفاده از فرصت­ها، استفاده از عواطف برای برانگیختن افراد و هسته­ی اصلی کار نیز کاربردهای عواطف به شمار می ­آید.

    • توانایی درک و فهم عواطف دیگران: توانایی درک عواطف پیچیده و آگاهی از علل آن­ها و چگونگی تغییر عواطف از یک حالت به حالت دیگر را درک عواطف می‌نامند. به کمک این آگاهی ها می‌توانیم بفهمیم که چه چیزی موجب برانگیختن یا عدم برانگیختن افراد یا گروه ها می شود و در نتیجه می‌توانیم همکاری بهتری را با دیگران برنامه ریزی کنیم.

  • مدیریت عواطف: مدیریت عواطف به معنی اداره کردن عواطف در خود و دیگران در یک موقعیت شغلی یا محیط کار است، می توان در این زمینه واکنش ها ی زیادی را در نظر گرفت، از جمله : انکار احساسات، فرار از مشکلات، تأیید حالت کلی موقعیت بدون تأیید جریان آن، به کارگیری عواطف جهت حل مسائل و هماهنگ ساختن عاطفه و تفکر (استوار و امیرزاده،۱۳۸۷).

مایر و سالووی[۱۸] (۱۹۹۷)، مطابق با آنچه در جدول زیر آمده است، به ابعاد و مؤلفه های مدل خود از هوش هیجانی اشاره نمودند :

جدول۲-۵ مدل هوش هیجانی مایر و سالووی (استوار و امیرزاده،۱۳۸۷).

۱-شناسایی هیجان ها

    • توانایی تشخیص هیجان در حالت فیزیکی و روان شناختی فرد

    • توانایی شناسایی هیجان های دیگران

    • توانایی ابراز صحیح هیجان و نیازهای مرتبط با آن

  • توانایی تمایز گذاری بین ابراز صحیح و ناصحیح یا صادقانه و غیر صادقانه احساسات

۲-تسهیل هیجانی تفکر با بهره گرفتن از هیجان ها

    • توانایی جهت دادن و اولویت دادن به تفکر بر اساس احساسات وابسته به اشیاء، وقایع و افراد

    • توانایی خلق یا تقلید هیجان ها به منظور تسهیل قضاوت و خاطره های وابسته به احساسات

    • توانایی بهره گیری از تغییرات خلقی، توجه به نقطه نظرهای مختلف و هماهنگ سازی تغییرات
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




ج- دیه و شمول ترکه بر آن

دیه: مالی است که به سبب جنایت برنفس یا عضو مجنی علیه یا به ولی یا اولیای دم او داده می شود. (م ۲۹۴ ق. م. ا.) و اولیای دم همان ورثه مقتول می‌باشند (م ۲۶۱ ق. م. ا.)

سوال اینجا است ک دیه ای که به اولیای دم متوفی داده می شود حق اولیای دم است یا در حکم ماترک متوفی است؟

اداره حقوقی طی نظریات متعددی دیه را در حکم ماترک دانسته که نمونه ای از آن ها بیان می شود:

نظریه ۴۸۴۴/۷- ۶/۵/۱۳۶۵ اداره حقوقی قوه قضائیه: «دیه در حکم ماترک متوفی است و بستانکاران می‌توانند از آن استیفای طلب نمایند»[۲۰۰].

نظریه ۱۰۱۷۶/۷- ۲۳/۱۰۸/۱۳۷۱ ا. ح. ق. : «دیه در حکم ماترک متوفی است»[۲۰۱].

نظریه ۱۶۱۶/۷- ۵/۵/۱۳۷۳ ا. ح. ق.: «اگر دیوانه ای همسر خود را بکشد از دیه ای که عاقله پرداخت می‌کند ارث نمی برد ولی از سایر ماترک او ارث می‌برد»[۲۰۲].

نظریه ۶۶۱۱/۷- ۱۷/۴۱۰/۱۳۵۷ ا. ح. ق. : «چون دیه جز ترکه متوفی محسوب می شود با توجه به مواد ۸۶۸، ۸۶۹، ۸۷۰ و ۸۷۱ ق. م. پرداخت دیون متوفی از آن محل بالامانع است»[۲۰۳].

نظریه ۲۵۲/۷- ۲۴/۲/۱۳۷۷ ا. ح. ق.: «دیه در حکم ماترک متوفی می‌باشد و برابر قانون ارث بین وراث حین الفوت تقسیم می‌گردد»[۲۰۴].

واحد مشاوره تلفنی قضایی قوه قضاییه نیز در پاسخ به سوالات متعددی اعلام داشته: «دیه مربوط به فوت متوفی در نتیجه حادثه در عداد ماترک محسوب می شود و هر یک از وراث به نسبت سهم خویش ارث خواهند برد و در صورت مطالبه دیون، کسر آن نیز همانند کسر دیون از ماترک قابل پذیرش است»[۲۰۵].

«دیه به استثنای موارد مذکور در ماده ۲۶۱ ق. م. ا. جز ماترک میت محسوب می شود»[۲۰۶]. «دیه قتل نیز جز ماترک متوفا محسوب می شود و طبق موازین شرعی باید بین وراث تقسیم گردد و به عبارت دیگر سهم الارث تلقی می‌گردد»[۲۰۷].

با توجه به نظریات ابرازی و تبصره م ۴۹۴ قانون مجازات اسلامی که درخصوص دیه جنایتی که به مرد مسلمان واقع می شود سخن گفته: «دیه مذکور در این ماده به عنوان میراث به ورثه شرعی نمی رسد بلکه مال خود میت محسوب شده و بدهی او از آن پرداخت می‌گردد و در راه های خیر صرف می شود». می توان نتیجه گرفت دیه جز دیه جنایتی که به میت تعلق می‌گیرد از آن جایی که به سبب فوت متوفی به ورثه تعلق می‌گیرد در حکم ماترک است.

سوال دیگری که مطرح می شود این است: اگر اولیات دم مقتول از قصاص قاتل با تبدیل آن به دیه صرف نظر نمایند دیه دریافتی جز مارک است یا خیر؟

با توجه به ماده ۲۵۷ و ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی باید گفت آنچه به ورثه به ارث می‌رسد حق قصاص است نه دیه. که در این حق هم به صراحت ماده ۲۶۱ همان قانون زن یا شوهر مقتول اختیاری ندارند. ‌بنابرین‏ پس از رضایت اولیای دم و تبدیل آن به دیه، دیه به همان وارثی که حق قصاص داشته و رضایت داده پرداخته می شود و جز ماترک نمی باشد.

د- وجه الکفاله و وجه الوثاقه و عدم شمول ترکه بر آن ها

از جمله قرارهای تامین کیفری به منظور دسترسی به متهم و حضور به موقع وی، قرار اخذ کفیل با وجه الکفاله و قرار اخذ وثیقه می‌باشد. به موجب قرار اخذ کفیل، شخص ثالثی که کفیل نامیده می شود حضور مکفول (متهم) را نزد مقامات قضایی در هر مرحله از دادرسی و در قبال مبلغ معینی (وجه الکفاله) تعهد می‌کند[۲۰۸] درصورت عدم حضور متهم و عدم معرفی مکفول در مدت مقرر از سوی کفیل، صرفا تعهد به پرداخت وجه الکفاله ایجاد می‌گردد.

در قرار اخذ وثیقه متهم یا وثیقه گذار عین وجه یا مال اعم از منقول یا غیر منقول را در اختیار مقام قضایی قرار می‌دهد تا چنانچه متهم در صورت احضار بدون عذر موجه حاضر نشد و وثیقه گذار نیز وی را در مدت معین معرفی نکند وثیقه ضبط شود.

موضوع بحث اینجا است که فوت کفیل یا وثیقه گذار چه اثری بر این قرارداد دارد؟ آیا با فوت آنان تعهد به ورثه منتقل می شود یا خیر؟ قانون آیین دادرسی کیفری ‌به این مورد اشاره ای ندارد. دکترین حقوقی درخصوص تعهد کفیل متفق القولند که با فوت کفیل تعهد او از بین می رود و این تعهد با فوت کفیل، به عهده ورثه او نخواهد افتاد زیرا، تعهد به احضار به شخصیت کفیل ارتباط دارد[۲۰۹]. و نفوذ معنوی و رابطه با مکفول است که چنین اقدامی را میسر می‌کند و از سویی تعهد به احضار و حقی که مکفول له در این زمینه دارد ناظر به شخص مکفول است نه اموال او.

تعهد به ادای دین مکفول در اثر تقصیر کفیل در اجرای تعهد اصلی- احضار مکفول- ایجاد می شود و به دارایی او تعلق می‌گیرد به همین جهت نیز هرگاه کفیل نتواند یا نخواهد مکفول را حاضر کند و سپس بمیرد دین از ترکه او برداشته می شود. ولی تا زمانی که تعهد به ادای دین محقق نشده است اثر مستقیم عقد تنها تعهد به احضار است که به شخص کفیل تعلق می‌گیرد[۲۱۰].

اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریات مشورتی متعددی همین سخن را گفته است:

نظریه مشورتی شماره ۸۹۶۷/۷- ۱۸/۱۲/۱۳۸۰: «چنانچه کفیل قبل از اعمال م ۱۴۰ ق. آ. د. که فوت کرده باشد چون تعهدات کفیل به ورثه منتقل نمی شود متهم باید کفیل دیگری معرفی نماید و از ورثه هم چیزی نمی توان گرفت»[۲۱۱].

اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریات مشورتی متعددی همین سخن را گفته است:

نظریه مشورتی شماره ۱۰۲۵۸/۷- ۱۸/۱۲/۱۳۸۲: «چنانچه فوت کفیل قبل از اعمال ماده ۱۴۰ ق. آ. د. ک. باشد موضوع کفالت منتقی است. ولی اگر فوت بعد از اعمال ماده مذکور باشد وصول وجه الکفاله از ورثه مشروط به آن است که متوفی دارای ترکه ای باشد که حداقل به اندازه وجه الکفاله باشد»[۲۱۲]. با توجه به مبانی فقهی که فوت کفیل به طور مطلق موجب سقوط تعهد کفیل تلقی شده است[۲۱۳]. نظریات فوق را باید چنین تفسیر و توجیه نمود که قبل از فوت کفیل حقی برعهده وی مستقر نشده است و فوت کفیل بعد از ایجاد چنین حقی بوده است.

درخصوص فوت وثیقه گذار اختلا نظر وجود دارد. عده ای معتقدند[۲۱۴]: هرچند وثیقه در واقع اعم از رهن است و مالی است که برای استحکام تعهد و انجام آن از طرف متعهد به متعهد له داده می شود لیکن با عنایت ‌به این که عقد وثیقه به عنوان تامین مستقلا یک تأسيس حقوقی خاص است و وثیقه گذار کاری را که قائم به شخص او می‌باشد (یعنی احضار و تحویل متهم در زمانی که مرجع قضایی این امر را از او بخواهد) می پذیرد با فوت یا جنون او تعهد، منتفی و ساقط می شود و به ورثه او منتقل نمی گردد. از سویی قرار وثیقه همان قرار کفالت با تضمین محکم تر است و قاضی برای اطمینان بیشتر علاوه بر تعهد، مالی را هم در بازداشت قرار می‌دهد تا حق شخص محکوم له از بین نرود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




نتایج پژوهش نشان داد که تجربه، اثر اطلاعات غیر مربوط و پیچیده را بر قضاوت کاهش می‌دهد و حسابرسان باتجربه از اطلاعات غیر مربوط و پیچیده، در قضاوت تأثیر نمی‌پذیرند.Shelton, 1999

۱۸تأثیر اهمیت مشتری بر استقلال حسابرس در پست­های سازمانیدر این پژوهش، اهمیت مشتری به­عنوان نسبتی از کل درآمدهای دریافتی از یک مشتری، تحت حق­الزحمه­های حسابرس و غیر حسابرسی و هزینه­ های کل بررسی گردید. نتایج این بررسی نشان داد که بین اهمیت مشتری و استقلال حسابرس رابطه معناداری وجود ندارد.Chan, 2009

۲

تئوری اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان مستقل

در این بررسی به موضوع اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی را بر رفتار حسابرسان مستقل پرداخته شد و ‌به این نتیجه رسیدند که علی‌رغم اینکه حسابرسان، خود را معتقد و مقید به رعایت اخلاق حرفه‌ای می‌دانند، اما در برابر فشار بودجه زمانی اقدام به اعمال رفتارهای غیرحرفه‌ای می‌نمایند.

مهرانی و نعیمی، ۱۳۸۲

۳

ارزش‌های اخلاقی در قضاوت حرفه‌ای حسابرس

این پژوهش تأثیر آیین رفتار حرفه‌ای را بر چگونگی قضاوت‌های حسابرسی در دو گام انگیزشی و عمل‌گرایانه مطالعه می‌کند. نتایج این تحقیق مبین آن است که تأثیر آیین رفتار حرفه‌ای بر انگیزش و عملکرد حسابرسان معنادار است. همچنین جنسیت نیز بر قضاوت حسابرسی مؤثر بوده و زنان، قضاوت‌های اخلاقی‌تری اعمال نموده‌اند.

حساس یگانه و مقصودی، ۱۳۸۹

۴

بررسی تأثیر عوامل سرپرستی بر رضایت شغلی حسابرسان و انگیزه آ ن ها برای تداوم همکاری با مؤسسات حسابرسی

این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل سرپرستی بر رضایت شغلی حسابرسان و انگیزه آن‌ ها برای تداوم همکاری با مؤسسات حسابرسی پرداخته شد و ‌به این نتیجه رسیدند که بین میزان رضایت شغلی حسابرسان و میزان اعمال اقدامات سه‌گانه سرپرستی در سازمان حسابرسی در مقایسه با مؤسسات حسابرسی تفاوت معناداری وجود دارد.

رضازاده و همکاران، ۱۳۸۷

۵

آزمون عوامل مؤثر بر حق‌الزحمه حسابرسی صورت‌های مالی

در این پژوهش عوامل مؤثر بر حق‌الزحمه حسابرسی بررسی شد. یافته های این تحقیق نشان داد اندازه شرکت، پیچیدگی عملیات شرکت، نوع مؤسسه‌ حسابرسی و تورم ارتباط معنی‌داری با حق‌الزحمه حسابرسی دارند. اما متغیرهای ریسک حسابرسی و تحصیلات و تجربه مسئول ‌تهیه کننده صورت‌های مالی، با حق‌الزحمه حسابرسی رابطه‌ای ندارد.

‌نیک‌بخت و تنانی، ۱۳۸۹

۶

بررسی اثر خدمات و میزان حق‌الزحمه‌های غیر حسابرسی مؤسسات حسابرسی بر استقلال حسابرس

۷

تأثیر تجربه و پیچیدگی موضوعات حسابرسی بر قضاوت حسابرس

۸

بررسی فعالیت‌ها و استقلال کمیته حسابرسی بر تقلب شرکت‌های بزرگ

۹

بررسی افشای اطلاعات بر قضاوت حسابرس

۱۰

بررسی تأثیر موقعیت مؤسسات حسابرسی بر استقلال حرفه حسابرسی، تضاد حرفه – سازمانی و رضایت شغلی

بررسی تأثیر موقعیت مؤسسات حسابرسی بر استقلال حرفه حسابرسی، تضاد حرفه – سازمانی و رضایت شغلی

در این تحقیق نشان داده شد که فشار صریح برای به وجود آمدن رفتار ناکارآمد باعث می‌شود که تضاد و تعارضی را برای کارکنان حرفه‌ای که مسئولیت سازگار کردن خود با معیارهای اخلاقی رادارند به وجود می‌آورد.

بررسی حقوق حسابرس بر کیفیت حسابرسی

در تحقیقات خود این‌گونه نشان دادند که حسابرسان کمتری را یافتند تا اصول پذیرفته‌شده همگانی ([۴۸]GAAP) را بپذیرند و اینکه بیشتر ترجیح می‌دادند تا برای مشتری بهتر کار کنند که دستمزد بیشتری را دریافت می‌کردند.

بررسی رفتار حسابرس فرصت‌طلب بر ‌پاسخ‌گویی‌ و هزینه های اعتبار

اثر فشارهای موقعیتی و شغلی در حسابرسی را بر روی رفتار فرصت‌طلبانه حسابرسان در دانشگاه دولتی نیوجرسی بررسی نمود و ‌به این نتیجه رسید که وجود فشار مذکور در حسابرسی، توجه به هزینه های شهرت فردی را افزایش داده و منجر به ایجاد انگیزه در حسابرسان برای انجام فعالیت‌هایی می‌گردد که می‌توانند اثربخشی فرایند حسابرسی را در معرض خطر قرار دهند.

فشار بودجه زمانی، نوع شخصیت حسابرسان، و ترویج اعمال کاهنده کیفیت حسابرسی

یافته های حاصل از تحقیق بیانگر این است که رابطه معنی‌داری بین فشار بودجه زمانی و اتمام قبل از موقع یک گام حسابرسی وجود دارد. همچنین رابطه معنی‌داری بین نوع شخصیت حسابرسان و وقوع دو نوع اعمال کاهنده کیفیت حسابرسی وجود دارد.

هویت حسابرسان، فشار مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ صاحب‌کار و رفتار مصلحت‌آمیز حسابرسان

این پژوهش ‌به این نتیجه رسید که علاوه بر انگیزه های اقتصادی و تمایلات جانب‌دارانه شناختی، عوامل اجتماعی و انفرادی نقش مهمی در رفتار مصلحت‌آمیز حسابرسان ایفاء می‌کنند.

بررسی تأثیر فرهنگ و گرایش اخلاقی بر قضاوت اخلاقی حسابداران

در این پژوهش به بررسی رابطه بین فرهنگ‌سازمانی، ارزش‌های شخصی حسابرسان و قضاوت‌های حسابرسان پرداخته شد.. نتایج پژوهش آنان نشان داد که قضاوت در مؤسسات تحت تأثیر ارزش‌های شخصی و متغیرهای محیطی از قبیل آیین رفتار حرفه‌ای و دستورالعمل‌های اخلاقی است و فرهنگ مؤسسه بر قضاوت‌های اخلاقی اثر غیرمستقیم دارد.

جدول ۲-۲- خلاصه برخی از پژوهش‌های پیشین

ردیف

عنوان

مسیر و نتایج پژوهش

نویسنده

۱

تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان مستقل تحت تئوری عدالت نسبی

این پژوهش تأثیر فشار بودجه زمانی را بر رفتار حسابرسان مستقل تحت تئوری عدالت نسبی را آزمون ‌کرده‌است، نتایج تحقیق نشانگر این واقعیت بود که بروز رفتارهای غیرحرفه‌ای در ایران نیز وجود داشته که مهم‌ترین دلایل آن فشار بودجه زمانی، فشار مدیر پروژه، عدم نظارت کافی و کم‌اهمیت بودن برخی مراحل می‌باشد

ساسان مهرانی، ۱۳۷۹

۲

تئوری اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رفتار حسابرسان مستقل

در این بررسی به موضوع اخلاقی و تأثیر فشار بودجه زمانی را بر رفتار حسابرسان مستقل پرداخته شد و ‌به این نتیجه رسیدند که علی‌رغم اینکه حسابرسان، خود را معتقد و مقید به رعایت اخلاق حرفه‌ای می‌دانند، اما در برابر فشار بودجه زمانی اقدام به اعمال رفتارهای غیرحرفه‌ای می‌نمایند.

مهرانی و نعیمی، ۱۳۸۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]