۱۰-جهت گیری عقیدتی (مذهبی)

عقاید مذهبی در سعادت کانون خانوادگی نقش مؤثری ایفا می‌کند. متخصص بهداشت روانی، ازدواج فرد از مذاهب مختلف را غیر عاقلانه می‌داند. بخصوص هنگامی که زن و مرد و عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف پذیر باشند. عقاید مذهبی متفاوت و تفاوت در میزان تعهد و ایمان همسران از عوامل مهم نارضایی از زندگی زناشویی است (میلانی فر، ۱۳۷۳)

رضایت زناشویی و هوش هیجانی

این پایان راه ازدواج و نارضایتی زوجین، نشانگر این مطلب است که در عمل در هر زوج دو واقعیت عاطفی متفاوت وجود دارد. عواطف مرد و عواطف زن، هرچند می توان گفت ریشه‌های این تفاوت های عاطفی تا حدودی زیستی است، اما پیشینه آن به دوران کودکی افراد دنیای عاطفی مجزایی که دخترها و پسرها هنگام رشد در آن به سر می‌برند نیز باز می‌گردد.

به طور خلاصه، وجود این تضادها در پرورش عواطف، به بروز مهارت های بسیار متفاوتی منجر می شود. در مجموع، می توان گفت زنان با هدف ایفای نقش مدیریت احساسات وارد زندگی مشترک می‌شوند، در حالی که مردان، در تداوم زندگی زناشویی چندان اهمیتی برای عواطف قایل نیستند. در واقع مهم ترین عنصر در احساس رضایت کردن از ارتباط موجود برای زنان – اما نه برای مردان – آن است که میان آن ها و همسراشان و ارتباطی خوب برقرار باشد و این امر در تحقیقی که بر روی ۲۴۶ زوج انجام پذیرفته، مشخص گردیده است.

تدهوستون، روانشناس دانشگاه تگزاس که با ژرف نگری زوج ها را مورد مطالعه قرار داده، ملاحظه ‌کرده‌است که برای زنان، صمیمیت به معنای آن است که درباره همه چیز بخصوص درباره خود ارتباط زناشویی صحبت کنند. اما بیشتر مردان، درک نمی کنند که همسرانشان از آن ها چه می خواهند آن ها می‌گویند، من می خواهم کارها را همراه او انجام دهم، اما او فقط می‌خواهد حرف بزند.

گاتمن دریافت که یکی از علایم اولیه ای که بیانگر آن است که ازدواج در خطر است. انتقاد شدید است در ازدواج سالم، زن و شوهر در امر گله کردن از یکدیگر احساس راحتی می‌کنند، اما معمولاً زوجین در بحبوحه عصبانیت، گله گزاری های خود را در قالبی مخرب همچون حمله به شخصیت طرف مقابل ابراز می‌کنند. تفاوت های میان گله گزاری و انتقاد از شخص، بسیار آشکار نیستند. در یک گله یا شکایت: زن شخصاًٌ بیان می‌کند که چه چیزی او را ناراحت ‌کرده‌است و عمل مرد را مورد انتقاد قرار می‌دهند در خود مرد را (گلمن، ۱۹۹۵ ، ترجمه پارسا، ۱۳۸۰)

زنان یا شوهران توفان زده به قدری دستخوش منفی ‌گریه‌ای همسر خود و واکنش خویشتن نسبت به آن هستند که در باتلاق احساسات خارج از کنترل و ناگوار فرد می‌روند. افرادی که دچار این احساس شده باشند، همه چیز را تحریف شده می شنوند یا نمی توانند به وضوح به آن پاسخ دهند. سازماندهی افکار برای ایشان دشوار می شود و به گرداب واکنش های ابتدایی فرد می افتند. تنها می خواهند که همه چیز متوقف شود یا می خواهند فرار کند یا گاهی اوقات ضربه ای متقابل بزنند. غرق شدگی تسخیر هیجانی پایایی است. (گلمن، ۱۹۹۵)

هوش عاطفی و نقش آن در تحکیم پیوند زناشویی

به راستی چه کسانی در زندگی موفق خواهند بود؟

میزان بهره هوشی برای توجیه تفاوت سرنوشت آدمهایی که از نظر عقلی، امید به آینده و فرصت‌های زندگی در وضعیت تقریباً یکسانی قرار دارند. معیار مناسبی نیست. هنگامی که ۹۵ نفر از کسانی که دهه ۱۹۴۰ دانشجوی دانشگاه هاروارد بوده و اکنون به میان سالی رسیده بودند مورد بررسی قرار دادند، معلوم شد که تیزهوش ترین دانشجویان آن سالها، در مقایسه با دانشجویان متوسط موفق نبودند و به ویژه از لحاظ درآمد و پرکاری و بارآوری در وضعیت پایین قرار داشتند.

بهره هوشی افراد هیچ گونه اطلاعاتی در این باره نمی دهد که آن ها در فراز و نشیب زندگی چگونه عمل خواهند کرد و مسئله همین جاست. هوش و استعداد تحصیلی هیچ گونه آمادگی و مهارتی برای جدال با ناملایمات زندگی یا استفاده از فرصت‌های مطلوب به دست نمی دهد و به فهم آن که بهره هوش بالا هیچ نوع تضمینی برای رفاه و تأمین مالی، اعتبار و شهرت اجتماعی یا خوشبختی در زندگی نیست ولی باز هم مدارس و فرهنگ ها بر هوش و استعداد تحصیلی افراد تأکید زیادی دارند و از شعور احساسی که مجموعه ای از خصوصیات شخصیتی است و به همان اندازه در سرنوشت فرد مؤثر است، غافل اند.

این امر ‌در مورد زنان و مردان کمی تفاوت دارد. مردانی که دارای بهره هوشی بالا هستند از روی علائق و توانایی‌های گستره عقلانی شان – نه احساسی – مورد شناسایی قرار می گیرند. آن ها آدمهایی جاه طلب، سودمند، قابل پیش‌بینی، لجوج، انتقادگر، فروتن، نازک نارنجی و کمرو هستند و از نظر احساس سرو و بی عاطفه هستند.

برعکس، مردهایی که از نظر هوش عاطفی قوی ترند از نظر اجتماعی متعادل شاد و سرزنده اند و هیچ گرایشی به ترس یا نگرانی ندارند. آن ها ظرفیت چشم گیری برای تعهد و سرسپردگی به مردم یا اهداف خود، پذیرش مسئولیت و قبول چهارچوب اخلاقی دارند. آن ها با خود، دیگران و دنیای اجتماعی اطراف خود بسیار راحت برخورد می‌کنند.

زنانی که فقط از بهره هوشی (IQ) بلا برخوردارند. اعتماد به نفس خوبی داشته، در بیان موضوعات عقلانی ارزشمند و اندیشه‌های خود فصاحت کافی دارند و دارای علایق زیبا شناسانه و روشنفکرانه زیادی دارند. آن ها افرادی درون گرا مستعد نگرانی، فکر و خیال و گناه هستند و در ابراز خشم خود تأمل می‌کنند، اگرچه معمولاً آن را به طور غیر مستقیم نشان می‌دهند. برعکس، زن هایی که از نظر هوش عاطفی قوی ترند دوست دارند احساسات خود را به طور مستقیم بیان داشتند، راجع به خود مثبت فکر کنند. زندگی برای آن ها معنا دارد و همچون مردان هم نوع خود، آدمهایی اجتماعی و گروه گرا هستند. احساسات خود را گونه ای مناسب ابراز می‌کنند و به خوبی از عهده فشارهای روانی برمی آیند.

آن ها برخلاف زنهای دارای بهره هوش بالا (از نوع خاص) به ندرت احساس نگرانی و گناه می‌کنند و کمتر غرق در اندیشه می‌شوند.

تحقیقات انجام شده در زمینه هوش هیجانی و رضایت زناشویی

در زمینه رضایت زناشویی و هوش هیجانی پژوهشی در داخل کشور صورت نگرفته است. البته تحقیقات متعددی در زمینه رضایت زناشویی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. همچنین در زمینه هوش هیجانی نیز چند پژوهش صورت گرفته که در این مبحث به آن ها اشاره می شود.

– پژوهشی توسط منصور (۱۳۸۰) تحت عنوان «هنجاریابی آزمون سپیدیا شیرینگ برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد ‌گروه‌های علوم انسانی دریافتی دانشگاه های دولتی تهران، انجام شده است که نتایج آن چنین است.

رابطه هوش هیجانی با پیشرفت شغلی و پیشرفت تحصیلی مثبت و معنادار است و با افزایش سن افراد میزان هوش هیجانی آن ها نیز افزایش می‌یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت