مفهوم دیگر، شایستگی والد گری است که در بسیاری از مطالعات با اثر مندی والدگری در هم پیچیده هستند و تشخیص شباهت ها و تفاوت های آن ها نیز مشکل است. کفایت والد گری اشاره به قضاوتی که دیگران درباره توانایی‌های والدین برای انجام کار ها می‌کنند دارد. از این رو متفاوت از خود ‌کارآمدی والدینی است که قضاوت خود والدین است(پرسال و هانکس،۱۹۹۸؛ به نقل از مانتیگنی و لاکاریت،۲۰۰۵).

مانتیگنی و لاکاریت(۲۰۰۵) دو فرضیه را ‌در مورد شایستگی والدینی بیان می‌کنند. فرضیه اول، این که شایستگی والدینی یک مفهوم اولیه از خود ‌کارآمدی والدینی است و منادی یک مفهوم رشد یافته است که در پژوهش های بعدی کنار گذاشته خواهد شد. فرضیه دوم، این شایستگی والد گری می‌تواند این گونه بررسی شودکه اشاره به تصوراتی است که والدین مهارت های مورد نیاز برای مراقبت از کودکانشان را در اختیار دارند. در این معنا بندورا (۱۹۹۷) بیان می‌کند که تفاوت های فاحشی بین در اختیار داشتن خرده مهارت ها و توانایی تلفیق آن ها در مسیر مناسب عمل وجود دارد. خود ‌کارآمدی به دنبال این است که شخص چه باور هایی را دارا است و در شرایط مختلف چه توانایی و عملکردی را از خود بروز می‌دهد در حالی که شایستگی والدینی به تعداد مهارت هایی اشاره دارد که والدین در اختیار دارند.

نقش خود ‌کارآمدی والدینی در رفتار کودک

خود ‌کارآمدی والدینی نشان دهنده ی بعد مهمی از والدگری است و می‌تواند با رفتار و سازگاری کودک هم در ارتباط باشد. اثر خود ‌کارآمدی بر رفتار کودک هم به طور مستقیم و هم به صورت غیر مستثیم از طریق والد گری مورد بررسی قرار می‌گیرد. ترونزو[۶۴](۲۰۰۶) معتقد است که خود ‌کارآمدی والدینی عامل مهم و تاثیر گذاری بر رشد کودک در سیستم خانواده است.

کولمن کاراکر(۲۰۰۳) در پژوهش های خود ‌به این نتیجه رسیدند که بین خود ‌کارآمدی والدینی و سازگاری مشاهده شده در کودک یک رابطه معنا دار وجود دارد. خودکارامدی بالای مبتنی بر تکلیف در مادران، به صورت معناداری اطاعت و پذیرش کودک، شوق و اشتیاق، عاطفه و منفی نگری و اجتناب کودک را پیش‌بینی می کرد. جنبه دیگر در رفتار های کودک که مورد بررسی قرار داده شده مربوط به سطوح عملکرد اجتماعی – هیجانی کودک مانند تعامل اجتماعی، احساس خود نظم بخشی و خود ارزشمندی، اضطراب و خود ‌کارآمدی می‌باشد.

برادی و همکاران(۱۹۹۹) رابطه بین شایستگی تحصیلی کودکان را این طور تبیین کردند که ‌کارآمدی والدینی مستقیما بر رفتار های والد گری تاثیر می‌گذارد و این رفتار ها مستقیما بر خود نظم بخشی کودک تاثیر دارند و خود نظم بخشی کودک پیش‌بینی کننده شایستگی تحصیلی و هیجانی- اجتماعی کودک است. خود ‌کارآمدی والد گری به صورت غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر جنبه سازگاری والد گری با عملکرد هیجانی، اجتماعی کودک در ‌ارتباط است(ترونزو،۲۰۰۶).

خود ‌کارآمدی والدینی همبستگی معنی داری با خود ارزشمندی و خود نظم بخشی کودک دارد. این رابطه با تعاملات اجتماعی مشاهده شده در نوزادان نیز به دست آمده است. در مطالعه صورت گرفته توسط هیل و بوش (۲۰۰۱)که از ارزیابی گوناگون و نمونه های قومیتی مختلف استفاده کرده‌اند، خودکارامدی و اضطراب کودک را در ارتباط با خود ‌کارآمدی والدینی مورد بررسی قرار داده‌اند. آن ها دریافتند که خود ‌کارآمدی والدینی ارتباط معکوسی با گزارش کودک از اضطراب کودکی در کودکان هندی اروپایی داشت.

آردلت[۶۵] و ایکلس[۶۶](۲۰۰۱) با بهره گرفتن از ارزیابی ترکیبی دریافتند که خود ‌کارآمدی مادران به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر موفقیت تحصیلی نوجوانان تاثیر دارد. دریافتند که خود ‌کارآمدی والدینی مستقیما بر خود ‌کارآمدی کودکان تاثیر می‌گذارد و جالب است که خود ‌کارآمدی شخصی کودکان به رووشنی با خودکارامدی والد گری مادران رابطه داشت، که تاثیر یک الگو گیری احتمالی را بیان می‌کند.

مطالعاتی که به بررسی خود ‌کارآمدی والدینی و عملکرد تحصیلی می پردازند معمولا از ارزیابی حیطه – محدود استفاده می‌کنند که حس شایستگی والدینی را در تکالیفی نشان می‌دهد که مرتبط با یادگیری و پیشرفت کودکان می‌باشد. شواهدی وجود داردکه از یک رابطه مستقیم میان خود ‌کارآمدی و عملکرد تحصیلی حمایت می‌کند.

مطالعات بسیاری (جونز[۶۷]،۲۰۰۶؛سالو[۶۸] و همکاران،۲۰۰۹؛کولمن و کاراکر،۲۰۰۳) خود ‌کارآمدی ضعیف در پدر و مادر را با افسردگی، استرس، نارضایتی از نقش والد گری و شیوه های مقابله ای ضعیف در والدین و مشکلات رفتاری و سازگاری، تعامل اجتماعی ناکارامد، اضطراب، خود ‌کارآمدی پایین و مشکلات تحصیلی در کودکان همبسته می دانند.

ترونزو و همکاران(۲۰۰۶) در نتیجه پژوهش هایش بیان می‌کند که خود ‌کارآمدی والدینی در تبیین رشد اجتماعی ، حرکتی، هوشی و سازگاری کودکان در سال های اولیه زندگی عامل مهمی در سازگاری و رشد است.

مطالعه جکسون و اسکیمز(۲۰۰۵) نشان داد که رفتار های والد گری مادر در سال های اولیه با واسطه رفتار های والد گری در سال های اول دبستان مؤثر بود.

ترونزو(۲۰۰۶) بیان می‌کند که خود ‌کارآمدی بالا احتمال موفقیت کودکان را در حوزه آموزشگاهی افزایش می‌دهد. همچنین بیان می‌کند که خود ‌کارآمدی والدینی بالا تاثیر مستقیمی بر موفقیت کودکان از طریق مدل سازی آن ها با نگرش ها و باور های والدین دارد.

خود ‌کارآمدی والدینی با رفتار های تعاملی مثبت مادر و کودک، گرمی والدینی و کنترل کودکان، والد گری مثبت در کودکان پیش دبستانی رابطه مثبت دارد و با محدودیت و انضباط سخت با کودکان پیش دبستانی و نظارت والدینی در نوجوانان در ارتباط است(مک فی[۶۹] و همکاران،۱۹۹۶؛ایزو[۷۰] و همکاران،۲۰۰۰؛ شومار[۷۱] و لوماکس[۷۲]،۲۰۰۲).

دومکا و همکاران(۱۹۹۶) در یک مطالعه وسیع با والدین کودکان پیش دبستانی که درآمد پایینی داشتنددریافتندکه خود ‌کارآمدی والدینی ارتباط قوی با شایستگی والدینی داشت که شامل محدودیت گذاری والد گری و روش انضباطی فاقد خشونت بود.

الدر[۷۳] و همکاران (۱۹۹۵) نشان دادند که خود ‌کارآمدی والدینی پیش‌بینی کننده میزان درگیری والدین در راهکار های حمایتی و پیش گیرانه است. راهکار های حمایتی والدین شامل تجارب مثبت در کودک یا کمک به او در رشد مهارت ها و علائق می‌باشد در حالی که راهکار های پیش گیرانه در جهت کاهش عواقب نا مطلوب و خطر ساز در کودک در نظر گرفته شده است(طهماسیان،۱۳۸۹).

هاور[۷۴]، دمپسی[۷۵] و همکاران(۲۰۰۱) در بررسی شان در باره تعامل والد- مدرسه، با اشاره به خود ‌کارآمدی والدینی به عنوان یک عامل که بر میزان تعامل والدین در تکالیف کودکانشان تاثیر می‌گذارد، چنین نتیجه می گیرند که این تعامل بر رفتار ها و پیشرفت تحصیلی دانش آموز تاثیر می‌گذارد، همان گونه که بر باور ها و اسنادهای تحصیلی شان(مانند: نگرش ‌در مورد تکالیف، شایستگی و خود نظم بخشی) نیز تاثیر می‌گذارد(لیمپس میر[۷۶]،۲۰۰۶).

خود ‌کارآمدی والدینی پایین با روش های تنبیه یا سهل گیرانه و بی ثبات بر پایداری مشکلات رفتاری و هیجانی و مشکلات برون سازی شده در کودک تاثیر مستقیم دارد(ساندرز و وولی،۲۰۰۵به نقل از ابارشی،۱۳۸۸).

خود ‌کارآمدی والدینی و رابطه مادر- کودک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت