به طور کلی ، قوانین و مقررات مالی همواره مقدّم بر اصول و موازین پذیرفته شده در حسابداری اجرا می شود ( اصل تقدم قوانین و مقررات بر اصول و موازین حسابداری) ‌بنابرین‏ اصل ، در صورت مغایرت اصول و موازین پذیرفته شده با قوانین و مقررات مالی در حسابداری دولتی ، رعایت قوانین و مقررات مالی لازم الاجرا می‌باشد.

ذیلاً به مواردی از قوانین و مقررات مالی ناظر بر انجام امور مالی وزارتخانه ها ، سازمان ها و مؤسسات دولتی اشاره می شود:

۱- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

۲- قانون محاسبات عمومی

۳- قانون دیوان محاسبات کشور

۴- قانون بودجه کل کشور

۵- قانون برنامه ی پنج ساله توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی

۶- قانون امور استخدامی کشور

۷- قانون تنظیم بخشی از مقررات عمومی دولت

۸- قانون برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین

۹- قانون مالیات های مستقیم

۱۰- قانون تأمین اجتماعی

۱۱- قانون کار

و دیگر قوانین و مقررات مالی و نیز آیین نامه های مالی و محاسباتی که حسب مورد توسط مراجع قانونی تصویب و مبنای انجام فعالیت های مالی و امور حسابداری واقع می‌شوند. (همان منبع)

۲-۱-۹- اولویت بندی شاخص های بودجه ای از نظر میزان اهمیت ، بر اساس آزمون فریدمن

۱- قابلیت کنترل و مدیریت هزینه

۲- قابلیت اولویت بندی نیازهای سازمان

۳- قابلیت نظارت بر عملیات دستگاه

۴- قابلیت کنترل نتایج و میزان تحقق اهداف

۵- قابلیت تسهیل فرایند تصمیم گیری در سازمان

۶- قابلیت مرتفع نمودن نیازهای مدیریت

۷- قابلیت تحلیل هزینه ها

۸- قابلیت برخورداری از شفافیت لازم

۹- قابلیت تخصیص بهینه منابع

۱۰- قابلیت شناسایی و نمایش کارایی هزینه ها و مخارج صورت گرفته در بودجه

۱۱- قابلیت تدارک اطلاعات بهنگام و به موقع

۱۲- قابلیت تغییر رویه حسابداری از نقدی به تعهدی

۱۳- محاسبه و گزارش انحرافات هزینه

۱۴- قابلیت افشا اطلاعات مالی به نحوی مطلوب و با مبالغ درست

۱۵- قابلیت ارزیابی عملکرد نیروی انسانی

۱۶- قابلیت ضابطه مند نمودن و ممانعت از قدرت چانه زنی در تخصیص منابع

۱۷- قابلیت نمایش مؤلفه ها و اجزاء هزینه

۱۸- قابلیت تدارک اطلاعات قابل اتکا – قابل مقایسه و قابل فهم

۱۹- قابلیت ایجاد حصول اطمینانی معقول ، از نبود اشتباه و یا تحریفی با اهمیت

۲۰- قابلیت تهیه و تنظیم گزارش تفریغ بودجه تلفیقی

۲۱- رعایت استانداردهای حسابداری (رسولیان – ۱۳۸۶)

۲-۲- بخش دوم مقدمه بودجه ریزی عملیاتی

مقدمه

تحولات و پیچیدگی های عصر حاضر نیاز دولت‌ها را جهت اعمال تدابیری منطقی به خصوص اقدام به برنامه ریزی صحیح ، تصمیم گیری و مدیریت علمی و ایجاد هماهنگی در امور مربوط به نیازمندی‌های جوامع مطرح ساخته است. استفاده از روش های نوین بودجه بندی علاوه بر اینکه از کندی کار دستگاه های دولتی و اسراف اموال عمومی جلوگیری می‌کند ، در پیشبرد مقاصد اجتماعی و اقتصادی نیز بسیار مؤثر بوده و دولت ها از این طریق می‌توانند منابع ملی را به نحو عادلانه و مطلوب در بین اهداف مطلوب جامعه توزیع می نمایند.

از آنجا که در سیستم بودجه ریزی سنتی عوامل مهمی چون اثربخشی ، کارایی ، صرفه جویی و بازدهی در قبال صرف منابع نادیده گرفته می‌شوند لذا از منابع بدرستی استفاده نشده و حتی به هدر می‌روند. از طرفی افزایش یا کاهش بودجه دستگاه‌ها تابع تصمیمات سیاسی و اعمال نفوذ اشخاص و قدرت چانه زنی آن ها بوده و میزان ‌پاسخ‌گویی‌ مدیران و سنجش میزان مسئولیت پذیری آنان کمرنگ می‌باشد. علاوه بر این در کشور ما بودجه با مسائل اقتصاد کلان مانند رشد اقتصادی ، بیکاری ، اشتغال و تورم و به طور کلی رونق و رکود اقتصادی در ارتباط است و از سوی دیگر در اکثر سال ها با کسری بودجه مواجه است.

با توجه به مزایای بودجه عملیاتی و نقایص و کاستی های بودجه ریزی سنتی موجود کشور ، لزوم اجرای بودجه عملیاتی به عنوان یک روش نوین در بودجه ریزی سنتی به شدت احساس می‌گردد. با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش در پی آن است که بودجه عملیاتی را در مرحله اجرای بودجه مورد بررسی قرار دهد.

۲-۲-۱- مفهوم بودجه ریزی عملیاتی

بودجه ریزی عملیاتی نوعی سیستم برنامه ریزی ، بودجه ریزی و ارزیابی است که بر رابطه بودجه هزینه شده و نتایج مورد انتظار تأکید می‌کند. در چارچوب بودجه ریزی عملیاتی، بخش های مختلف اداری بر اساس استانداردهای مشخصی تحت عنوان شاخص های عملکرد پاسخگو هستند و بودجه ریزی عملیاتی ‌بر اساس اولویت امورونتایج قابل اندازه گیری تخصیص داده می‌شوند. بودجه عملیاتی محصول برنامه ریزی استراتژیک است که درآن تصمیمات مربوط به تخصیص بهینه منابع برپایه نتایج پذیرفته شده و محرک های سازمانی مربوط به اهداف کلی ، اختصاصی، استراتژی ها و برنامه های عملیاتی هر سازمان صورت می‌گیرد. بعد از تهیه برنامه استراتژیک، هر سازمانی که اعتبارات دولتی دریافت می‌کند بودجه خود را طوری تهیه و تنظیم می‌کند که تصمیم گیری های دارای اولویت مربوط به برنامه استراتژیک خود رامنعکس کند . پس تقاضای بودجه توسط سازمان بیانگر نیازهای آن سازمان برای اجرای نتایج دارای اولویت در برنامه استراتژیک خود می‌باشد. بودجه ریزی عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد سالانه وبودجه سالانه می‌باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می‌دهد. همچنین تأیید می‌کند که یک هدف یا مجموعه ای از هدفها باید با مقدار معینی از اعتبارات به دست آید. یک بودجه عملیاتی علاوه بر تخصیص هزینه های فعالیت، همه فعالیت‌های (مستقیم و غیرمستقیم) مورد نیاز برای پشتیبانی یک برنامه را تعریف و تعیین می‌کند.

۲-۲-۲- تعریف بودجه عملیاتی

عبارت است از یک برنامه سالانه به همراه یک بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه با نتایج به دست آمده از اجرای آن برنامه را نشان می‌دهد. این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه ، می باید مجموعه معینی از اهداف تامین شود .

۲-۲-۳-ویژگی‌های بودجه عملیاتی

    • چارچوب زمانی برای انجام بودجه عملیاتی باید واقع گرایانه باشد.

    • برنامه های استراتژیک می بایست با معنی ، با تفکر و ‌بر اساس نیازها و بر مبنای داده ها و اطلاعات و به منظور تهیه بودجه عملیاتی باشد.

    • شکل بودجه عملیاتی باید ساده و قابل فهم باشد تا اجرای آن بهتر و ساده تر صورت گیرد

    • قوه مجریه و مقننه نیازمند فهم هدف و روابط حاکم بر بودجه عملیاتی هستند به طوری که تعهدات اجرای بودجه عملیاتی نمایان شود.

    • نتایج اغلب خارج از کنترل هستند.

  • قانونگذاران باید نقش فعال تری در اجرای بودجه عملیاتی اجرا کنند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت