۴-۴- غلامرضا کافی

۴-۴-۱- زندگی‌نامه

کافی در مرداد ماه ۱۳۷۴ در شهر بابک از توابع استان کرمان دیده به جهان گشود. تحصیلات اولیه را درهمان شهر و دوره‌ی دبیرستان را در رشته‌ معارف اسلامی و در مکتب امام صادق –علیه السلام-تهران گذراند؛ سپس وارد دانشگاه شیراز شده، و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دکترا ادامه داد. وی به عضویت هیأت علمی این دانشگاه درآمد و درهمین شهر نیز مأوا گرفته است.
کافی در سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ رئیس حوزه‌ی هنری استان فارس بود و پس از آن تا سال ۱۳۹۰ ریاست سازمان بسیج هنرمندان فارس را بر عهده داشت. پیوند کافی با شعر به هنگام حضور در دانشگاه جدی‌تر شد و رفته رفته از او چهره‌ای شاخص در شعر انقلاب خاصه در بلاد فارس به دست داد. آفرینش مثنوی چارلختی و طرز ترانک از ابداعات شعری او به حساب می‌آید. شعر کافی در سخت‌گیری نسبت به انتخاب واژه و ترکیب سازی تشخّص می‌یابد واز حیث لفظ و معنا در ترانک‌ها شاعردیگری جلوه می‌کند.
غلامرضا کافی علاوه بر شاعری، در پژوهش هم دستی دارد؛ آثار او «دستی بر آتش»، «شرح منظومه‌ی ظهر»و «ترکش کلمات» است. وی در چهار نوبت برنده‌ی کتاب سال دفاع مقدس و یک نوبت برنده‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی شده است.

۴- ۴- ۲- معرفی آثار

- بهار در برهوت، ۱۳۷۸، قم، همسایه.
نخستین کتاب شعرکافی، بهار در برهوت است، این مجموعه که بیشتر در حال و هوای انقلاب و دفاع مقدس سروده شده‌، شامل غزل و مثنوی است و چند اثر آیینی و عاشقانه نیز در آن یافت می‌شود. ویژگی‌هایی نظیر ترکیب‌سازی و تصویرگرایی در غزل‌های این مجموعه چشمگیر و برجسته است. شاید بتوان (بهار در برهوت) را موفق‌ترین اثر شعری کافی دانست.
سمفونی سیم‌های خاردار، ۱۳۸۴٫ تهران، دریانورد.
همان گونه که از اسم کتاب پیداست، این مجموعه شعر، ویژه‌ی آثار دفاع مقدس است. دو قالب مثنوی و غزل در این اثر فراوانی بالایی دارند. این مجموعه برای ردیابی ویژگی‌های شعر دفاع مقدس به ویژه برهه‌ی پس از جنگ، اثر قابل توجهی است و مفهوم حسرت در این اشعار بالاترین بسامد را دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

- همین زنجره تا صبح، ۱۳۸۷، تهران، تکا.
(همین زنجره تا صبح)، در واقع مفصل‌ترین مجموعه شعر کافی به حساب می‌آید که در چندین دفتر از جمله، غزل‌ها، قصاید، مثنوی‌ها، نوسروده‌ها، دوبیتی، رباعی و بالاخره ترانک‌ها تنظیم شده است. کارنامه‌ی شعری کافی در دهه‌ های هفتاد و هشتاد در این اثر جمع آمده است؛ تنوع قالب‌ها از ویژگی‌های این مجموعه به حساب می‌آید.
از دیگر آثار کافی است:
- ترکش کلمات (سهم فارس در شعر دفاع مقدس)، ۱۳۸۹، زرینه، شیراز.
- شرح منظومه‌ی ظهر(نقد و تحلیل شعر عاشورا از آغاز تا امروز)، ۱۳۸۶، تهران، وزارت ارشاد.
- دستی برآتش (شناخت شعر جنگ)، ۱۳۸۱، نوید، شیراز.
- ترانک‌ها(شعر اجتماعی)، ۱۳۸۴، شروع.
- در تابستان زخم، ۱۳۸۴، دریانورد.
- گزیده‌ی اشعار، ۱۳۸۱، نیستان.
- رواق خونی سنگر، ۱۳۸۷، سرداران شهید فارس.
- تیغ و ترانه، ۱۳۷۹، سرداران شهید فارس.
- سردار هور، ۱۳۸۰، صمد، اهواز.
- فرشته و انجیر، ۱۳۸۱، فرهنگ شیراز.
- زخم کبود کبوتر، ۱۳۷۹، سرداران شهید فارس.
- رود رگبار هلهله، ۱۳۷۹، شیراز.

۴-۴-۳- بررسی اجمالی شعر کافی

یک- دایره متفاوت واژگان:تحول در بهره‌گیری از ظرفیت کلمات و واژگان که «از ساده‌ترین رفتارهای زبانی» تا «پیچیده‌ترین شگردهای هنری» و از به کار گرفتن«واژه‌های تازه» در شعر تا «شکستن ساختارهای نحوی زبان» را شامل می‌شود.
تجدید حیات واژگان در شعر انقلاب و جنگ از مهم‌ترین ویژگی‌های زبانی شعر این دوره است؛ واژگانی که از کارکردهای بالای تغزلی، عرفانی و… به حساب می‌آمدند در شعر انقلاب اسلامی معنایی تازه یافتند. ورود واژگانی که تا پیش از این جرأت و مجوز ورود به غزل را نداشتند کاری تازه و شگفت بوده؛کافی از شاعرانی است که با ترکیب‌سازی و دقت در جزالت سخن، در این مهم سهیم بوده است.
به نمونه‌های زیر در شعر او دقت نمایید:
«بوی مرد و غبار و سفر داشت بافه‌ی برفی یال‌هایش
مثل آشوب بوران شب بود تندر شیهه شیهه صدایش»(کافی، ۱۳۸۷، ص۲۴).
«به کارکه بستی گره چفیه‌ات را
که از کارمن می‌گشایی غریبه!»(همان، ص۲۵).
«حماسه تازه نخواهدکرد به وقت حادثه‌ای چون مرگ
کسی که نبض غزل‌هایش بهار و شبنم و ایوان است»(همان، ص۲۷).
«تو ای جنوبی آتش گون به شعر و دشنه شکوفا باش
که نخل سبز نخواهد شد اگر برهنه ثمر باشد»(همان، ص۳۰).
«گذشت قافله مردان غریب وار زتنگستان
دگر به جاده نمی‌روید یکی که مرد خطر باشد»(همان، ص۳۱).
«در سوگ سرور کیست این مرثیه‌ی شیرین
یا کیست که می‌‌رقصد بر تارک دار آیا»(همان، ص۳۵).
«شیون آوازم که در رنجیرها گل کرده‌ام
زخم عشقم، زیر بال تیرها گل کرده‌ام
من که با داغ شهیدان صد نفس جان داده‌ام
لاله گون در محشر تصویرها گل کرده‌ام»(همان، ص۳۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت