یافته ­های حاصل از مقایسه تک متغیری نشان می­دهد که شرکت­هایی از کشورهایی که IFRS اتخاذ کردده اند، افزایش بیشتری در محتوای اعلان سود نسبت به شرکت­هایی غیر از کشورهایی کهIFRS را اتخاذ نکرده­اندغ تجربه کرده ­اند، به همان اندازه که برای ارزش دو نوسانات بازه غیر عادی و حجم معاملات غیرعادی اندازه ­گیری شده است. نتایج حاصل از آزمون­های چند متغیره به طور کلی، آزمون­های تک متغیری را تأیید می­ کند. هر دو برآورد در سطح کشور و آزمون در سطح شرکت با بهره گرفتن از مخلوط، نمونه کامل نشان می­دهد که شرکت­ها در کشورهایی که در حال اتخاذ IFRS هستند؛ افزایش بیشتری در نوسانات بازده غیر عادی و حجم معاملات غیر عادی نسبت به شرکت­ها در کشورهای که غیر از IFRS را اتخاذ نموه­اند، تجربه کرده ­اند.

همچنین در این تحقیق به خاطر صحت آزمون نمونه ، به استثنای مشاهدات از انگلستان و ژاپن با استفاده ازآزمون های اضافی، نمونه ­های تصادفی شرکت­های هم اندازه از هر کشور که IFRS و غیر IFRS را پیاده سازی می­ کند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. نتایج هر دو آزمون اضافی ارتباط مثبتی بین تصویب اجرای IFRS و محتوای اعلان سود توسط نوسانات بازده غیر عادی وحجم معاملات غیر عادی اندازه ­گیری شده است. در ادامه تحقیق همچنین، دلیل افزایش پاسخ سرمایه ­گذاران به اعلان سود را بررسی می­ کند که آیا واکنش سرمایه ­گذاران به اعلام سود به دنبال یک روند رو به کاهش پس از سال تصویب است و یا اینکه اثرات نوسانات و حجم معامله، آشنا نبودن شرکت­ کنندگان در بازار با استانداردها را نشان می­دهد. نتایج این آزمون بیانگر این است که افزایش قابل توجه در محتوای اطلاعات پس از تصویب دستورالعمل IFRS در تمام سال پس از تصویب با نوسانات بازده غیر عادی و در یک سال پس از تصویب باحجم معاملات غیرعادی همراه است. ‌بنابرین‏ ‌می‌توان گفت که تصویب IFRS افزایش کلی بازده محتوای اطلاعات را به دنبال دارد.

لاندسمن همچنین نقش اجرا را به عنوان یک شرط مؤثر بر میزان تاثیر تصویب IFRS بر بازده محتوای اطلاعاتی را با تمرکز بر اجرای قانونی ونظارت بر آن بررسی می­ کند و نتایج تحقیق نشان می­دهد که کشورهایی با اجرای قانونی قوی تغییر در محتوای اطلاعاتی بیشتری را تحت تصویب IFRS در مقایسه با شرکت­های در کشورهایی با اجرای ضعیف، تجربه ‌می‌کنند. در نهایت در این پژوهش اثرات مستقیم و غیرمستقیم سه مکانیسم تغییر در تأخیر گزارش، تغییرات در زیر تحلیل­گری و تغییر در پرتفوی سرمایه ­گذاری خارجی به عنوان مکانیسم­های افزایش بازده محتوای اطلاعات به دنبال تصویب دستورالعمل IFRS را بررسی می­ شود. تصویب IFRS منجر به کاهش زمان پایان دوره واعلان سود می­ شود که با محتوای اطلاعاتی بیشتری همراه است. تصویب دستورالعمل IFRS افزایش ‌در مورد زیر تحلیلگر و پرتفوی سرمایه ­گذاری خارجی را به دنبال دارد که منجر به افزایش محتوای اطلاعاتی می­ شود.

دیفوند (۲۰۱۱) در پژوهشی به بررسی حفاظت از سرمایه­ گذار و محتوای اطلاعات اعلان سود سالانه با بهره گرفتن از مدارک و شواهد بین ­المللی ‌پرداخت. ایشان پژوهش خود را با دو هدف؛ بررسی تفاوت­های بین کشوری در واکنش سرمایه ­گذاران به اعلان سود سالانه و شناسایی تفاوت در محیط گزارش­گری مالی در سطح کشور که ارزشمندی اطلاعیه را تحت تأثیر قرار می­دهد. در نهایت ‌به این نتیجه رسید که اعلام سود سالانه در کشورهای با درآمد با کیفیت بالاتر یا اجرای قوانین تجارت داخلی بهتر آموزنده­تر هستند، در حالی که اعلان سود سالانه در کشورهای که مکرر گزارش­گری مالی موقت دارند، کمتر آموزنده است. همچنین دریافت که به طور متوسط​​، اعلان سود در کشورهای با نهادهای حفاظت از سرمایه­ گذار قوی، آموزنده­تر هستند.

دایلمن و اوفنهیمر (۱۹۸۴) در تحقیقی که جامعه آماری آن شرکت­های موجود در بورس اوراق بهادار نیویورک بوده است و طی سال­های ۱۹۶۹-۱۹۷۷ سود نقدی اعلام کرده بودند، ‌به این نتایج رسیدند که :

    • بازده غیر عادی در قبل و بعد از روز اعلان سود سهام نقدی وجود دارد.

    • در روز اعلان همه چهار گروه آزمایش بازده غیر عادی معناداری تجربه کردند.

    • همه گروه­ ها (به جزء یک گروه ) بعد از روز اعلان به مدت یک ماه بازده غیر عادی داشتند.

    • نرخ بتا برای شرکت­هایی که سود سهامشان افزایشی بوده، کاهش پیدا کرد. ‌بنابرین‏ ریسک این شرکت­ها از نقطه نظر سرمایه ­گذاران کاهش پیدا کرد

  • نتایج بازده غیر عادی که از دو راه محاسبه شود تفاوت های معناداری با هم دارند ، ‌بنابرین‏ نمی­ توان نتایج شرکت­هایی که از دو راه مختلف بازده غیر عادی را محاسبه کرده ­اند، مقایسه کرد.

جیانگ و همکاران به بررسی اثرات عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سهام‌داران در رابطه با سودآوری از نظر زمان و مقدار پرداختند. طبق نتایج تحقیق، هر میزان سطح مالکیت نهادی افزایش می­یابد، عدم تقارن اطلاعات کمتری بین مدیران شرکت و سایر اشخاص مرتبط در بازار وجود خواهد داشت. ‌بنابرین‏ در شرکت­هایی که میزان مالکیت بین شرکتی در آن­ها بیشتر است، قیمت بازار سهام اطلاعات مرتبط با سودآوری آینده شرکت را سریع­تر از شرکت­هایی که مالکیت بین شرکتی کمتری دارند، در بر ‌می‌گیرد.

۲-۳-۳-۲ پیشینه داخلی

خانی و قجاوند (۱۳۹۱) در تحقیقی باعنوان تاثیر طیف رقابتی بازار بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام عادی، تأثیر طیف رقابتی بازار از رقابت ناقص تا رقابت کامل بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام عادی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که در سطح رقابت کامل، معیارهای اندازه ­گیری عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط معناداری بر هزینه سرمایه ندارد، همچنین، نتایج نشان می­دهد که بازار رقابت ناقص به عنوان یک عامل مؤثر بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام عادی خواهد بود.

نظری و همکاران (۱۳۹۱) رابطه ی بین عدم تقارن اطلاعاتی با میزان سود تقسیمی شرکت­ها را مورد بررسی قرار دادند. با این انتظار که هر چه عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران و بازارهای مالی بیشتر باشد، شرکت­ها به میزان بیشتری از سودهای تقسیمی به منظور علامت­دهی به بازار استفاده نمایند. نتایج نشان می­دهد که بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود رابطه مستقیمی وجود داشته و این نتایج با تئوری علامت­دهی سیاست تقسیم سود مطابقت دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت