با این مقدمات می توان گفت که به طور کلی سه نوع حالت خطرناک در قوانین ایران یا فرانسه وجود دارد:

 

۱- حالت خطرناک روانی که شامل بزهکاران روانی، مختل المشاعرها و مجانین است . این افراد اگر چه مسئولیت کیفری ندارند، اما بر اساس انتهای ماده یک قانون اقدامات تأمینی، اقدامات تامینی ‌در مورد آنان به اجرا در می‌آید.

 

۲- حالت خطرناک معتادان به الکل و مواد مخدر؛ در ماده۲ قانون اقدامات تأمینی، برای این افراد مؤسسات خاصی پیش‌بینی شده است. این افراد بالقوه یا حتی بالفعل برای جامعه خطر دارند.

 

۴- حالت خطرناک جرمشناختی؛ در این حالت، کارشناس جرمشناسی و روانشناسی ‌در مورد حالت خطرناک فرد اظهار نظر می‌کند. ایراد وارد بر نوع سوم ، این است که چگونه کار شناس می‌تواند حالت خطرناک را برآورد کند به گونه ای که برای قاضی قابل استناد باشد؟ بر اساس این نگاه، انسان یک موجود ایستا و غیرمتحول فرض می شود و فرد به عنوان یک تصویر ثابت مورد توجه است. این در حالی است که انسان لحظه به لحظه تغییر می‌کند و نمیتوان بر اساس یک حالت و یک لحظه او نظر نهایی دارد.نکته مهم اینکه، شاخص های حقوقی (قانونی) در پرونده قضایی و حقوقی مرتکب جمع می‌شوند اما شاخص های جرمشناختیِ، زیستی، روانی و اجتماعی در پرونده شخصیت او جمع‌ آوری و تنظیم می‌گردند. [۳۲]

 

۱-۷-۱-۲-۳-گفتار سوم :جایگاه حالت خطرناک[۳۳] در جرمشناسی اصلاح و درمان

 

هرگاه صحبت از اصلاح و درمان می شود، بلافاصله ذهن جرم‌شناسان به سوی حالت خطرناک و خطرناکی مجرمین و رفع این حالت متمایل می شود، زیرا که محور اصلی جرمشناسی بالینی همین حالت خطرناک است. به محض اینکه صحبت از خطرناکی مجرمین می ش ود، اولین مطلبی که متبادر به ذهن می‌گردد آورده های مکتب تحقیقی توسط لومبروزو رافائل گاروفالو است. اگر چه همواره اصطلاح اصلاح و درمان به گاروفالو نسبت داده می شود ، اما وقتی کتاب جرم شناسی گاروفالو را می خوانیم، مشاهده می‌کنیم که ذهن گاروفالو هیچ وقت به فکر رفع حالت خطرناک مجرم نبوده است و هیچگاه در پی اصلاح و درمان مجرمین نبوده است. زمانی که گاروفالو آثار خود را منتشر کرده (دهه۱۸۸۰ میلادی) رویکرد پوزیتیویستی به جرم و مجازات در جهت کم رنگ کرددن رویکردهای فلسفی و اخلاقی به جرم مورد توجه بوده و گاروفالو می خواسته است مفهوم حالت خطرناکی مجرم را به جای تقصیر و مسئولیت کیفری بزهکار قرار دهد. در حقوق جزای کلاسیک (قبل از تولد جرمشناسی) معیار تعیین کیفر، چه در قانون و چه در دادگاه، از یک سو شدت عمل ارتکابی، و از سوی دیگر شدت خطای اخلاقی مجرم مبتنی بر اندیشه‌های کانت) بوده است. در مقابل این رویکرد، گاروفالو پیشنهاد می‌دهد که در تعیین مجازات به جای جرم، انسان بزهکار مورد توجه قرار گیرد چرا که این انسان است که باید مورد توجه باشد. بااین وصف، هنگامی که گاروفالو صحبت از شدت مجازات می‌کند، به خطرناکی جرم توجه دارد و هدف او از طرح موضوع خطرناکی، پاسخ دادن به مکتب کلاسیک بوده است و نه دفاع از اصلاح و درمان.در جرمشناسی اصلاح و درمان، تنها هدف، کاهش میزان جرایم و پیشگیری از آن نیست چرا که اگر بنا بر صرف پیشگیری از تکرار جرم باشد، حقوق کیفری به سیاست سرکوبی جرم و تسامح صفر[۳۴]متمایل شده و مبنای اصلاح و درمان وجاهت خود را از دست خواهد داد. جرمشناسی بالینی زمانی می‌تواند عرض اندام کند که حقوق کیفری این فرصت را به او بدهد تا در مرحله تعیین واجرای مجازات دخالت کند. نکته دیگر اینکه جرمشناسی بالینی را نباید با اندیشه‌های فلسفی اصلاح مجرمین خلط کرد .مکتب دفاع اجتماعی به اقتضای بعد انسانگرایی خود و توجه به انسان بودن مجرم، اصلاح و بازپروری را توصیه و تأیید می‌کند. این یک اعتقاد فلسفی است؛ اما جرمشناسی بالینی یک رویکرد تجربی به جرم و مجرم است و در حقیقت به دنبال انطباق روش های بازپروری مجرمین با واقعیت‌های هر مجرم است . دفاع اجتماعی یک مکتب فلسفی، اعتقادی و ایدئولوژیک است و اگر چه از جرمشناسی بالینی استفاده می‌کند ولی ایدئولوژی اصلی آن همان اومانیسم است. البته نباید از این نکته غفلت کرد که این رویکردهای فلسفی هستند که مبنای جرمشناسی های تجربی را شکل می‌دهند.[۳۵]

 

۱-۷-۱-۲-۴-گفتار چهارم :خصوصیات مجرمان خطرناک

 

در این مبحث به مشخصات مجرمان خطرناک از لخاظ روانی و اخلاقی و رفتاری اشاره می‌کنیم.

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱- بنداول:مشخصات رفتاری مجرمان خطرناک

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱-۱-تخصص

 

تخصص نخستین خصیصۀ خلقی و عادتی مجرمان خطرناک است. مجرم خطرناک ناچار است در کار خود متخصص شود؛ زیرا نداشتن تخصص ملازمه با شکست وی در ارتکاب جرم دارد و یک نقشه جنایی همیشه با خطر شکست توأم است. پس، از نظر روانی، مجرم خطرناک مجبور است بر اطلاعات و معلومات خود بیفزاید. مجرمان خطرناک برحسب اینکه در یک جامعۀ صنعتی یا سنتی زندگی می‌کنند درجه تخصص آن ها فرق می‌کند. هرچه به سوی ممالک صنعتی و پیشرفته سیر می‌کنیم، تخصص مجرم خطرناک بیشتر می شود. ابزار کار یک مجرم خطرناک جامعه امریکایی با ابزار کار یک مجرم خطرناک جمعه افغانی تفاوت فاحشی دارد و فن و روش آن ها نیز اگر مشابه باشد مسلماًً یکسان نیست.

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱-۲-خرج گزافه

 

بزهکار خطرناک بسیار ولخرج است. او مال حاصل از بزهکاری را به سرعت به باد فنا می‌دهد و بسیار سریعتر و زیادتر از عایدی خود خرج می‌کند. یک مجرم خطرناک در خرج کردن عجول، شتابزده و بی قرار است و خیلی به ندرت اتفاق می افتد که به فردای خود بیندیشد. پس انداز کردن در قاموس او وجود ندارد و ار باشد بسیار ناچیز است. گاهی مجرم خطرناک متمایل می شود قسمتی از پولهایش را پنهان کرده یا به امانت به نزدیکترین دوست و رفیق خود بدهد.

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱-۳-انتقامجویی

 

صفت اخلاقی و کرداری سوم مجرمان حرفه ای، انتقامجویی است. معمولاً بزهکاران در عفو گناهان کسانی که در حق آن ها مرتکب تقصیری شده اند و گناهکار فرض می‌شوند بسیار سختگیرند و به ندرت اتفاق می افتد که مجرمی گناه طرف را ببخشد.

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱-۴-تهدید کردن

 

بزهکاران خطرناک همیشه عادت دارند که برای دفاع از خود، یا جلوگیری از خطر واقعی یا احتمالی، به تهدید متوسل شوند. آن ها افرادی تهدیدگرند و شکل تهدید آن ها متفاوت است. چنانچه گرفتار پلیس یا دستگاه عدالت شده و یا زندانی باشند تهدیدگری آن ها غالباً لفظی و گاهی به صورت اعتراض، پرخاش، گزارش و یا اعلام خطاهای حقیقی یا فرضی مأموران پلیس به مقامات است. در این مقوله آن ها از جعل اکاذیب، ساختن داستان فرضی و غیرواقعی و زمینه چینی علیه مأمور یا کسی که خطری برای او به وجود آورده، رویگردان نیستند.

 

۱-۷-۱-۲-۴-۱-۵-میل به خودنمایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت