۴ـ۲ـ۳ـ پیشگیری از جرم از دیدگاه سطح تأثیر تلویزیون

همان طور که بیان شد تلویزیون به عنوان رسانه‌ای جمعی و با توجه خاصیت چندرسانه‌ای بودن و همچنین خاصیت فرامکانی، فرازمانی و سرعت انتقال یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای پیشگیری اجتماعی تلقی می‌شود و می‌تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در افراد جامعه تأثیر بگذارد، چه‌بسا که با برنامه‌ریزی دقیق و راهکارهای مؤثر می‌تواند نقش پیشگیری در ارتکاب جرم و انحرافات اجتماعی داشته باشد در این قسمت انواع پیشگیری از طریق تلویزیون را در جهت اصلاح بسترهای جرم‌زای جامعه به اجمال بیان می‌کنیم.

۴ـ۲ـ۳ـ۱ـ پیشگیری ابتدایی

مجموعه اقداماتی است در جهت تغییر و کنترل شرایط جرم‌زای محیطی و اجتماعی تا با بهبود بخشیدن به شرایط اجتماعی از وقوع جرایم توسط اقشار جامعه جلوگیری نماید. در این مرحله از پیشگیری سعی بر آن است که اقشار جامعه‌ گرایش به سمت ارتکاب جرم پیدا نکند.

«مقصود از پیشگیری در این سطح سامان بخشیدن شرایط زندگی به منظور عدم مجرمیت افراد است و همچنین تولید ارزش‌هایی است که روابط سالم و بهنجار بین انسان‌ها را بهبود بخشد.»[۱۲۰]

در پیشگیری اولیه از جرم هدف جرم است نه مجرم. لذا در این میان تلویزیون به عنوان رسانه اجتماعی فراگیر به عنوان نهادی کارآمد می‌تواند با اتخاذ روش‌هایی از جمله ساخت و پخش آثاری برگزیده از مصاحبات، تحقیقات نظام قضایی و متخصصان آن برای ترویج بیشتر حس قانون‌مندی و آشنایی افراد با انواع جرم و مجازات‌های پیش‌بینی شده برای آن از سوی حقوق کیفری در جهت کنترل و بهبود بسترهای جرم‌زای جامعه نقش ایفا نماید، از طرفی با ساخت و تولید برنامه های آموزشی برای معرفی انواع چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و… و هشدار به قربانیان اجتماعی که در معرض این خرده فرهنگ‌های متعارض قرار نگیرند مانند ساخت برنامه هایی ‌در مورد قتل، خشونت، اعتیاد و قرص‌های روان‌گردان.[۱۲۱]

۴ـ۲ـ۳ـ۲ـ پیشگیری ثانویه

پیشگیری ثانویه، معطوف به مداخله برای پیشگیری از لحاظ گروه‌ها یا جمعیت‌هایی است که در معرض خطر بزهکاری هستند و به نوعی آتش زیر خاکستر هستند و افکار آن ها تحریک شده است لذا با کوچک‌ترین تلنگری که همسو با افکار مجرمانه آن ها باشد مرتکب جرم می‌گردند، در این نوع از پیشگیری منظور این است که با ارائه راهکارهای مناسب و مساعد از ارتکاب جرم افرادی که در شرایط حاد به سر می‌برند و امکان وقوع جرم از طرف آن ها وجود دارد جلوگیری به عمل آید. به عنوان مثال اطفالی که در محله‌های فقیر زندگی می‌کنند یا اطفال و نوجوانان طلاق امکان مجرمیت آنان بیشتر از دیگران می‌باشد یا ‌در مورد ترک اعتیاد می‌توان افرادی را که به صورت تفننی مواد مخدر مصرف می‌کنند را از گرفتار شدن به منجلاب اعتیاد جلوگیری کرد.

‌بنابرین‏ پیشگیری ثانویه کنترل گروه‌های خاصی از افراد جامعه را بر عهده دارد که امکان ارتکاب جرم از طرف آن ها بیشتر هست.

در این میان تلویزیون به عنوان رسانه‌ای فراگیر و پرمخاطب می‌تواند با ارائه برنامه هایی خاص در جهت پیشگیری از جرم دخالت نماید و با آموزش برنامه های مستند در زمینه‌های خاص جرم برانگیز به درمان روحی و فکری افراد اقدام ورزد.

به طریق دیگر هم تلویزیون می‌تواند به هدف پیشگیری ثانویه دست یابد و آن اینکه وضعیت بحرانی و عوامل محرک جرم را به دست‌اندرکاران قضایی و اجتماعی گوشزد کرده و با ارائه برنامه هایی در این زمینه مثلاً به صورت ارتباط تلفنی و ارتباط با مسؤلان مربوطه نسبت به اجرایی شدن هدف خویش که پیشگیری از ارتکاب جرم و از بین بردن بسترهای جرم‌خیز است اقدام نمایند.

تلویزیون به عنوان یک رسانه اجتماعی می‌تواند داور خوبی هم برای برنامه ها و فیلم‌های خودش باشد و با توجه به نقش دوگانه‌اش در ارتکاب جرم و پیشگیری می‌توان گفت که یکی از بسترهای جرم‌زا در بُعد وسیع می‌باشد، از جمله مهم‌ترین آن خشونت گفتاری و رفتاری در افراد جامعه است که گاهی هم منجر به ارتکاب جرم می‌شود، در این میان تلویزیون می‌تواند با تولید و پخش برنامه های ارتباط تلفنی و استفاده از کارشناسان مختلف در زمینه‌های اجتماعی پاسخگوی انتقادهای سازنده مخاطبین خود باشند چراکه بینندگان تلویزیون را هم می‌توان جزء گرو‌ه‌های خاص دانست که در اثر تأثیر برنامه های خشونت‌آمیز تلویزیون و پخش فیلم‌هایی که طریقه ارتکاب جرم را آموزش می‌دهند و این خطر را باید یا خودش پیش‌بینی کند یا اعلام خطر بینندگان را جامعه عمل بپوشاند و با تغییر ساختار برنامه های خود در جهت پیشگیری اقدام نماید.

۴ـ۲ـ۳ـ۳ـ پیشگیری ثالث

این نوع پیشگیری برای تکرار جرم و بازسازی مجرمان است. در این نوع پیشگیری سعی می‌شود تا نسبت به بازپروری مجرمان اقدام شود و سعی بر آن است تا فردی را که مثلاً مدتی در زندان به سر می‌برده بعد از آزاد شدن و بازگشت به اجتماع وی را جامعه‌پذیر نموده تا دیگر به چشم صرفاً فردی که مدتی را در زندان سپری کرده نگریسته نشود بلکه بازگشت وی را به اجتماع به نوعی تسهیل کنیم. ‌بنابرین‏ سیاست پیشگیری ثالث مربوط به بعد از وقوع جرم است. «در این مرحله موضوع این است که بزهکاری از محدوده صرف حقوقی، قضایی، پلیس، خارج شده و مقابله مؤثر با آن از یک سو، همکاری و مشارکت نهادهای دولتی و تشکل‌های مردمی را می‌طلبد و از سوی دیگر مستلزم ایجاد تحول و نوآوری در راهکارها، ابزارها و نهادهای سنتی و متداول با جرم است.»[۱۲۲] خلاصه اینکه تلاش بر این است که از راهکارهای بازپروری، اصلاح مجرم و حمایت از زندانیان از تکرار جرم آنان جلوگیری نمایند.

همان طور که ملاحظه می شود پیشگیری ثالث از نوعی پیشگیری پسین است لذا ارتباطی با کارکرد تلویزیونی ندارد چرا که پیشگیری از طریق تلویزیون پیشینی می‌باشد لیکن می‌توان از تلویزیون به عنوان نهادی پرمخاطب در جهت کمک به جلوگیری از تکرار جرم استفاده شود، مثلاً به اطلاع رساندن برنامه های آموزشی تلویزیون را موجبی برای ترویج این نوع از پیشگیری در تکرار جرم نسبت به مجرم و بزه‌دیدگانی که قبلاً هم جرم علیه آن ها واقع شده جلوگیری نموده چرا که هدف غایی پیشگیری جلوگیری از وقوع جرم توسط مجرم و همچنین جلوگیری از بزه‌دیدگی افراد جامعه می‌باشد و در این زمینه تلویزیون می‌تواند مثلاً مناطق جرم‌خیزی را که جرایم زیادی در آنجا به وقوع پیوسته و یا مناطقی را که به جهت خلوت بودن ـ کیف‌قاپی زیادی صورت گرفته به اطلاع عموم برساند.

۴ـ۲ـ۴ـ پیشگیری از طریق تلویزیون از دیدگاه زمانی

‌در مورد پیشگیری از طریق برنامه های تلویزیونی و اثرات آن بر اجتماع می‌توان گفت که از نظر زمانی پیشگیری می‌تواند کوتاه مدت یا بلندمدت باشد که هر کدام از این نوع پیشگیری‌ها می‌توانند در برهه‌ای از زمان اثراتی را بر اجتماع بگذارند از طریق تلویزیون به عنوان نهادی اثرگذار در رفتار و کردار انسان‌ها.

۴ـ۲ـ۴ـ۱ـ پیشگیری کوتاه‌مدت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت